اصطلاحات ارزهای دیجیتال

حوزه بلاک چین و ارز دیجیتال یک سری اصطلاحات و مفاهیم خاص دارد که بدون آشنایی با آن‌ها، پیشرفت چندانی نخواهید داشت. در واقع با توجه به سر و کار داشتن با بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری در اینجا، عدم فراگیری مفاهیم اولیه ارز دیجیتال و همچنین تکنولوژی بلاک چین احتمالا به ضرردهی منجر خواهد شد.

در این مطلب قصد داریم به زبانی ساده، شما را با مفاهیم و اصطلاحات بلاک چین آشنا کنیم. به این ترتیب به دید خوبی نسبت به متداول‌ترین کلمات و اصطلاحات به کار رفته در این حوزه دست پیدا خواهید کرد.

بررسی اصطلاحات و مفاهیم پایه ارزهای دیجیتال

در بخش اول این مقاله قصد داریم به اصطلاحاتی بپردازیم که هر کاربر کریپتو باید با آن‌ها آشنا باشد. این مفاهیم همانند الفبای دنیای ارز دیجیتال هستند که اگر آن‌ها را درک نکرده باشید، هرگز نمی‌توانید به ماهیت واقعی فناوری بلاک چین یا شبکه‌های رمز ارزی پی ببرید.

علاوه بر این، این اصطلاحات جزو اولین کلماتی هستند که در مورد دنیای رمز ارزها خواهید شنید. پس اگر کاربر تازه‌کار هستید، پیش از هر نوع خرید یا فروشی، به دنبال کسب اطلاعات کافی در مورد این دسته از مفاهیم باشید.

بلاک چین

تلاش برای دیجیتالی کردن پول تاریخچه‌ا‌ی قدیمی‌تر از بیت کوین دارد، اما مفهوم پول دیجیتالی و الکترونیکی، بعد از ظهور رمز ارزهای مبتنی بر فناوری بلاک چین زیر و رو شد. بلاک چین را می‌توان یک نوع خاص از پایگاه داده، با ساختار متفاوت، خطاب کرد. این ساختار سبب شده بسیاری از آن با عنوان دفتر کل (لجر) یاد کنند. از BlockChain می‌توان در انواع سیستم‌ها استفاده کرد، اما مهمترین و اصلی‌ترین کاربرد آن تا امروز، خلق شبکه‌های رمز ارزی بوده است.

به همین دلیل اغلب مفاهیم پایه و اولیه ارز دیجیتال و بلاک چین با یکدیگر گره خورده‌اند. البته تمام رمز ارزها مبتنی بر فناوری نام برده نیستند، اما اغلب آن‌ها نظیر مهمترین و پراستفاده‌ترین کوین‌های بازار بر پایه بلاک چین خلق شده‌اند. به عنوان نمونه می‌توان به بیت کوین، اتریوم و تتر اشاره کرد که بیشترین حجم معاملات روزانه بازار کریپتوکارنسی را در اختیار دارند.

غیر ممکن بودن دست‌کاری یا تغییر داده بعد از ذخیره‌سازی آن، BlockChain را تبدیل به یک فناوری ایده‌آل برای ساخت شبکه‌های مالی کرده است. دیتا در چارچوبی تحت عنوان بلاک ذخیره شده و بلاک‌ها با اتصال به یکدیگر، زنجیر‌ه‌ای را تشکیل می‌دهند (در بلاک چین، کلمه Chain به معنی زنجیر است). به عبارت ساده مجموعه‌ای دیتا به صورت بلاک دسته‌بندی می‌شود. سپس این بلاک‌ها به یکدیگر اتصال پیدا می‌کنند.

هر بلوک دارای اطلاعاتی برای لینک شدن به بلوک قبلی است. لینک یا همان پل اتصالی بین یک بلوک با بلوک بعدی، بر اساس محتوای آن ساخته می‌شود، به همین دلیل دست‌کاری داده‌ی سلول باعث پخش شدن ویروسی تغییر در کل پایگاه داده و تغییر ماهیت آن خواهد شد. در نتیجه هر گونه دست‌ بردن در پایگاه داده خیلی سریع محرز می‌شود. برای درک بهتر تصویر زیر را در نظر بگیرید.

شکلی ساده از بلاکچین

داده نخستین سلول به یک شناسه دو حرفی تبدیل و به عنوان بخشی از ورودی سلول بعد از آن استفاده می‌شود. در این مثال، شناسه دو حرفی KP باید برای پر کردن سلول بعدی در صف دوم (defKP) استفاده شود. در نتیجه اگر اولین داده ورودی (abcAA) را تغییر بدهید، ترکیب متفاوتی از حروف را در سایر سلول‌ها دریافت خواهید کرد. تصور کنید دیتای نخستین سلول این بلاک چین را تغییر داده‌اید. در ادامه یک شناسه متفاوت دریافت کرده و سلول بعدی نیز متناظر با این تغییر، داده‌ای متفاوت خواهد داشت.

این یک مثال ساده برای درک مفاهیم پایه و اولیه بلاک چین درباره چگونگی عدم امکان تغییر داده بعد از ذخیره‌سازی بود. در عمل، هشینگ بلوک‌ها را به هم متصل می‌کند. منظور از این کار، وارد کردن داده، بدون توجه به اندازه آن، داخل یک تابع ریاضی است تا یک خروجی با طول همواره یکسان تولید شود. این خروجی هش نام دارد. احتمال یکسان شدن هش دو ورودی متفاوت بسیار بسیار پایین است. با تغییر تنها قسمت کوچکی از محتوا، خروجی آن از تابع هشینگ کاملا متفاوت خواهد شد، به همین دلیل تغییرات خیلی زود محرز می‌شوند.

رمز ارز یا کریپتوکارنسی

همانطور که گفتیم بشر از ابتدای ظهور دستگاه‌های الکترونیکی و دیجیتالی، به دنبال مجازی کردن پول بوده و دستاوردهایی نیز در این زمینه در طول تاریخ داشته است. رمز ارز، نوعی خاص و مدرن از ارز دیجیتال به شمار رفته و در آن از تکنیک‌های رمزنگاری برای تامین امنیت، تایید تراکنش‌ها و کنترل تولید کوین‌های جدید استفاده می‌شود. «ارز دیجیتال» خطاب کردن «کریپتوکارنسی» اشتباه نیست، هر چند بهتر است برای اشاره به پول‌های مجازی مدرن، از اصطلاح رمز ارز یا همان کریپتوکارنسی استفاده کنیم. با این حال، با توجه به مصطلح شدن هر دو نزد کاربران، در این مطلب این مفاهیم و اصطلاحات بلاک چین یعنی ارز دیجیتال و رمز ارز را به جای یکدیگر استفاده می‌کنیم.

کریپتوکارنسی با تولد بیت کوین خلق شد. در سال 2009، یک فرد یا گروه با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) یک سیستم پولی الکترونیکی نظیر به نظیر به نام Bitcoin ساخت. مهمترین ویژگی آن در مقایسه با پروژه‌های قبلی مربوط به دیجیتالی کردن پول، «غیر متمرکز» بودن به شمار می‌رفت. در قسمت‌های بعدی بررسی مفاهیم اولیه و پایه بلاک چین و ارز دیجیتال بیشتر درباره این صفت صحبت خواهیم کرد. کافی است بدانید منظور از عدم تمرکز شبکه، نبود یک مرجع کنترل‌کننده مرکزی شبیه بانک مرکزی است.

در یک سیستم بانکی عادی، پردازش و ذخیره‌سازی داخل یک سرور مرکزی انجام می‌شوند. اما شبکه یک کریپتوکارنسی، روی یک موجودیت خاص و یگانه متمرکز نبوده و از اعضایی واقع در سراسر دنیا تشکیل می‌شود. هر کامپیوتر یک نود یا گره نام داشته و یک سرور مستقل تلقی می‌شود. هر یک از شرکت‌کنندگان یک کپی از پایگاه داده یا همان بلاک چین را نگهداری می‌کند. همانطور که گفتیم بلاکچین یک دفتر کل بوده و تمامی تراکنش‌ها درونش ثبت می‌شوند.

رمز ارز

در اینجا یک تراکنش، فایلی حاوی کلید عمومی ارسال‌کننده و دریافت‌کننده و همچنین میزان انتقال است. تراکنش می‌بایست با استفاده از کلید خصوصی، به دست ارسال‌کننده امضا شود. معامله ابتدا اعتبارسنجی شده و سپس داخل شبکه برادکست خواهد شد. وظیفه تایید معاملات بر عهده ماینرها است. آن‌ها این کار را به وسیله حل کردن معماهای رمزنگاری شده انجام می‌دهند. ماینر یا همان استخراج‌کننده بعد از علامت‌گذاری کردن تراکنش به عنوان «معتبر»، آن را در شبکه پخش می‌کند. اعضای تشکیل‌دهنده اکوسیستم پولی این معامله را دریافت و به پایگاه داده خود، بلاک چین، اضافه می‌کنند. در بخش دیگری از ارزیابی مفاهیم اولیه و پایه بلاک چین و ارز دیجیتال به بررسی کلید عمومی و خصوصی، کیف پول کریپتوکارنسی و ماینر خواهیم پرداخت.

با توجه به ویژگی‌های ذاتی بلاک چین که در بخش قبل بررسی کردیم، فرآیند برگشت‌نا‌پذیر بوده و یک تراکنش به محض اضافه شدن به دیتابیس، هرگز فراموش یا دست‌کاری نخواهد شد. حل پازل رمزنگاری شده، که آن را برای تایید معاملات به دست استخراج‌کنندگان ضروری خطاب کردیم، فرآیند بسیار بسیار پیچیده‌ای است و به قدرت پردازشی زیادی نیاز دارد. به همین دلیل ماینرها به خاطر تلاششان، علاوه بر کارمزد معاملاتی که تایید کرده‌اند، جایزه‌ نیز دریافت می‌کنند. این جایزه اکنون در شبکه بیت کوین برابر 6.25 واحد BTC است.

اجماع اعضای سیستم، جزئی جدایی‌ناپذیر از شبکه‌های کریپتوکارنسی است. اگر گره‌های شبکه با موجودی رمز ارز یک آدرس مخالفت کنند، سیستم عملا با شکست مواجه خواهد شد. پس نباید تناقضی بین محتوای بلاک چین هر یک وجود داشته باشد.

بیت کوین

بیت کوین را باید نخستین و محبوب‌ترین رمز ارز خطاب کرد. این یک فرم دیجیتال پول بوده و برخلاف ارزهای رایج نظیر دلار و تومان، مهمترین ویژگی آن عدم وابسگی به یک نهاد مرکزی اداره‌کننده است؛به عبارتی دیگر بیت کوین، غیر متمرکز است. هر نفر در سراسر دنیا، تنها از طریق دانلود و نصب یک نرم افزار متن باز، قادر به عضویت در شبکه و تبدیل شدن به یکی از گره‌های تشکیل‌دهنده آن خواهد بود.

بیت کوین غیر متمرکز، محفوظ در برابر سانسور، امن و بدون مرز است. این ویژگی‌ها را کاربران ایرانی که تحت تاثیر تحریم‌ها، قادر به انتقال راحت و کم‌هزینه پول به صورت بین‌المللی نیستند، به خوبی درک می‌کنند. به منظور ایجاد حواله‌های بین‌المللی بدون فاش کردن هویت خود، Bitcoin بی‌نظیر است. گفتنی است بسیاری از مفاهیم پایه و اولیه بلاک چین که امروز می‌شناسیم، بعد از تولد بیت کوین به وجود آمدند.

Bitcoin اولین تلاش بشر برای الکترونیکی کردن پول نیست، اما بی‌شک موفق‌ترین پروژه در راستای دستیابی به این هدف به شمار می‌رود. خلق یک سیستم پولی غیر متمرکز و نظیر به نظیر هدف اصلی پروژه بود، اما امروز بیت کوین از این مسیر تقریبا دور شده و اغلب به آن، به چشم یک دارایی برای ذخیره ارزش نگاه می‌کنند. به عبارتی این روزها دلیل بخش عمده‌ای از خریداران نخستین رمز ارز دنیا، سرمایه‌گذاری بلند مدت در یک دارایی ارزشمند به جای استفاده از آن در پرداخت‌های روزمره است.

اگرچه بیت کوین امروز یکی از پرطرفدارترین دارایی‌ها به شمار می‌رود، اما هنوز خالق آن مشخص نیست! تنها نام موجود از سازنده این شبکه پول الکترونیک، ساتوشی ناکاموتو است. ساتوشی ممکن است یک فرد یا گروهی از توسعه‌دهندگان در گوشه‌ای از دنیا باشد! وی در سال 2010 و یک سال بعد از راه‌اندازی رسمی شبکه، به طور کامل ناپدید شد. در Bitcoin برخی فناوری‌ها، که از مدت‌ها قبل خلق شده بودند، به دست ساتوشی ناکاموتو ترکیب شدند. به عنوان نمونه می‌توان به فناوری بلاک چین اشاره کرد که ظهور اولین نسل آن به سال 1991 میلادی برمی‌گردد.

اولین کریپتوکارنسی، دارای چرخه عرضه محدودی است؛ تنها 21 میلیون سکه بیت کوین صادر خواهد شد. شبیه طلا، با پیش رفتن در زمان (به خاطر رویدادی به اسم هاوینگ) استخراج کوین‌های جدید دشوارتر خواهد شد. به همین دلیل اگرچه تا انتهای سال 2020 بالای 18.5 میلیون کوین BTC ایجاد شده است، اما آخرین سکه حدود سال 2140 ضرب خواهد شد! هاوینگ یکی از مهمترین مفاهیم اولیه و پایه بلاک چین و ارز دیجیتال است که در بخش‌های بعد به بررسی آن می‌پردازیم.

آلت کوین

تعریفی ساده و واضح برای این مورد از مفاهیم و اصطلاحات بلاک چین و ارز دیجیتال وجود دارد؛ هر ارز دیجیتال مدرن به جز بیت کوین، یک آلت کوین به شمار می‌رود. به عبارتی Bitcoin در یک طرف و همه رمز ارزها تحت عنوان Altcoin در طرفی دیگر قرار می‌گیرند. آن‌ها آلترناتیو (Alternative) یا جایگزین اولین کریپتوکارنسی جهان محسوب می‌شوند.

بیت کوین پنجره‌ای جدید به روی مفهوم پول الکترونیک باز کرد، اما این پروژه بدون مشکل نبود. بعد از آن، طرح‌هایی با هدف ارائه قابلیت‌های جدید و برطرف کردن مشکلات نخستین ارز رمزنگاری شده دنیا راه‌اندازی شدند. البته تعدادی از این طرح‌ها کپی مستقیم Bitcoin به شمار رفته و چیز قابل توجهی به آن اضافه نکرده‌اند!

بیت کوین یک شبکه مالی است و تنها به همین کاربرد منحصر می‌شود، اما وضعیت در برخی پروژه‌های کریپتوکارنسی به گونه دیگری است. به عنوان نمونه می‌توان به مهمترین آلت کوین، یعنی اتریوم، اشاره کرد که بعد از Bitcoin، از نظر محبوبیت و سرمایه کل بازار، در رتبه دوم قرار دارد. در اینجا یک رمز ارز (اتر – Ether) بخشی از اکوسیستم محسوب شده و اصلی‌ترین کاربرد پلتفرم، ساخت اپلیکیشن غیر متمرکز (DApp) است.

یکی دیگر از نکات مهم درباره آلت کوین‌ها، وابستگی برخی از آن‌ها به یکدیگر است. تعدادی فاقد بلاک چین اختصاصی بوده و روی بلاک چین یک کریپتوکارنسی دیگر سوار شده‌اند. به خاطر ظرفیت فوق‌العاده بالا و بلاک چین منحصربه‌فرد و اختصاصی اتریوم، اغلب از این پلتفرم به منظور ایجاد سکه دیجیتالی خود استفاده می‌کنند. در این شرایط به خاطر عدم توسعه یک Blockchain اختصاصی، صرفه‌جویی قابل توجهی در زمان و هزینه خواهد شد. این در حالی است که از تمام ویژگی‌های رمز ارز بلاک چین انتخاب شده (مثلا اتر در بلاک چین اتریوم)، در شبکه خود بهره می‌برید.

همه Altcoinها به بیت کوین وابسته هستند. در صورتی که به سرمایه‌گذاری در یک آلت کوین فکر می‌کنید، باید بدانید ارزش آن‌ها دنباله‌رو ارزش Bitcoin است. هر زمان که قیمت بیت کوین افزایش یا کاهش پیدا می‌کند، قیمت آلت کوین‌ها نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

استیبل کوین

رمز ارزهای دارای قیمت ثابت و مصون از نوسان، در دسته‌بندی استیبل کوین (Stablecoin) قرار می‌گیرند. هدف از خلق این نوع ارزهای رمزنگاری شده، تقلید ارزش ارزهای فیات مثل دلار و یورو بوده است. به این ترتیب ضمن بهره بردن از مزیت‌های بی‌شمار سیستم‌های پولی مدرن، اغلب مبتنی بر بلاک چین، از نوسانات قیمت شدیدی که رمز ارزهای عادی گهگاه تجربه می‌کنند در امان خواهید بود.

همین موضوع سبب شده حتی افرادی که علاقه‌ای نسبت به خرید بیت کوین یا دیگر ارزهای دیجیتال به عنوان سرمایه‌گذاری ندارند، از استیبل کوین‌ها برای انتقال ارزان و سریع ارزش در سراسر جهان استفاده کنند. دقیقا به همین دلیل تتر به عنوان محبوب‌ترین و پراستفاده‌ترین Stablecoin، دارای حجم معاملات روزانه بسیار بیشتری در مقایسه با بیت کوین است؛ ارزش کل بازار بیت کوین و تتر (اعداد بر اساس وضعیت بازار در روز 2 دی 1399) به ترتیب حدود 437 میلیارد دلار و 20 میلیارد دلار است. با این حال، حجم معاملات این دو حدود 48 میلیارد دلار و 70 میلیارد دلار است!

مقایسه استیبل کوین ‌ها

استیبل کوین جزو مفاهیم پایه پراستفاده بلاک چین و ارز دیجیتال است. ثابت بودن قیمت این نوع رمز ارزها باعث شده یک استیبل کوین را از نظر لیکوییدیتی تقریبا هم‌سطح با پول نقد (لیکوئیدترین دارایی) تصور کنیم. استیبل کوین‌ها مزایا و کاربردهای خاص خود را دارند که بررسی آن‌ها از حوصله این مطلب خارج است.

متاورس

متاورس یک دنیای مجازی است که کاربران از طریق آن فعالیت‌های مجازی مختلف انجام داده و می‌توانند به صورت مجازی با یک دیگر تعامل داشته باشند. در فیلم‌های علمی تخیلی این نوع دنیا شباهت زیادی به دنیای واقعی داشته و شاید حتی بتوان گفت جلوه بصری آن از واقعیت هم جذاب‌تر است! البته متاسفانه متاورس‌های فعلی هنوز در حدی نیستند که حتی توانایی رقابت با بازی‌های عادی داشته باشند، چه برسد به جایگزین کردن واقعیت!

با این وجود بسیاری از افراد هنوز هم به آینده متاورس باور دارند و می‌گویند این فناوری در آینده نقش مهمی در زندگی ما ایفا خواهد کرد. از میان متاورس‌های مبتنی بر بلاک چین فعلی می‌توان به دیسنترالند و سندباکس اشاره کرد.

وب 3

وب 3 یک مفهوم کلی برای توصیف نسل سوم اینترنت است. به هنگام عرضه نسل اول اینترنت، تنها کاری که می‌توانستید انجام دهید، خواندن اطلاعات دریافت شده بود. در نسل دوم، امکان تولید محتوا در اختیار تمام کاربران قرار گرفت. حالا نسل سوم اینترنت قرار است مالکیت محتوای تولید شده را در اختیار خود کاربر قرار دهد تا پلتفرم‌های میزبان دیگر توانایی زورگویی و اعمال محدودیت نداشته باشند.

در حال حاضر بیشتر کاربران اینترنت برای انجام فعالیت‌های خود تا حد بسیار زیادی به پلتفرم‌ها و شرکت‌های بزرگ وابسته هستند؛ در نتیجه هنوز فاصله زیادی با اعمال شدن وب 3 داریم. با این حال به نظر می‌رسد که تقریبا همه مردم دنیا دوست دارند کنترل محتوای خود را در اختیار داشته باشند. از طرف دیگر باید اذعان داشت که موانع زیادی بر سر راه تشکیل چنین اینترنتی وجود دارد؛ چراکه تشکیل آن به معنای کاهش نظارت دولت‌ها و سازمان‌های مختلف بر فعالیت مردم است.

نهنگ

نهنگ ارز دیجیتال اصطلاحی است که برای توصیف آدرس کیف پول‌هایی که مقدار زیادی از یک ارز دیجیتال دارند، به کار برده می‌شود. برای مثال تعداد آدرس‌های بیت کوینی که بیش از 100 هزار واحد BTC نگهداری می‌کنند، تنها 4 عدد است.

از طرف دیگر احتمال این که برخی نهنگ‌ها دارایی خود را در چند کیف پول نگهداری کنند هم وجود دارد و این موضوع باعث می‌شود تا شاید تعداد نهنگ‌های یک ارز دیجیتال بیشتر از آن چه که در آمار مشاهده می‌کنیم، باشد. از میان شناخته‌شده‌ترین نهنگ‌های بیت کوین می‌توان به تیم دپر (Tim Draper)، بری سیلبرت (Barry Silbert) و برادران وینکلواس (Winklevoss) اشاره کرد.

لیکوییدیتی

یکی دیگر از مفاهیم اولیه و پایه بلاک چین و کریپتوکارنسی، لیکوییدیتی است. لیکوئیدیتی (Liquidity) یا نقدشوندگی، فاکتوری به منظور ارزیابی آسودگی تبدیل یک دارایی به پول نقد یا یک نوع دارایی دیگر است. برای درک بهتر این مفهوم، مثال زیر را در نظر بگیرید.

فردی در کتابخانه منزل خود، یک کتاب قدیمی بسیار ارزشمند را نگهداری می‌کند. ممکن است با صرف زمان و حراج کردن آن، چند هزار دلار دریافت کند. با این حال، این دارایی لیکوئید نیست، چرا که نمی‌توان به راحتی آن را به پول نقد تبدیل کرد. از طرفی دیگر، افراد کمی حاضر به معاوضه دارایی‌های خود نظیر بیت کوین، طلا و سهام یک شرکت با این کتاب هستند.

لیکوییدیتی معیاری برای سنجش سهولت تبدیل یک دارایی به دارایی دیگر مخصوصا پول نقد است. وجه نقد یا معادلش را می‌توان لیکوئیدترین دارایی قلمداد کرد، چرا که خیلی سریع به هر چیز دیگر تبدیل می‌شود. هیچ فردی دست رد به سینه پول نقد نزده و کسب آن، اصلی‌ترین دلیل هر فعالیت اقتصادی است.

لیکوییدیتی

استیبل کوین‌ که در قسمت‌های قبل همین مطلب به بررسی مفهوم و کاربردش پرداختیم، لیکوئیدیتی تقریبا برابری با پول نقد دارد، هر چند تا برابر شدن لیکوئیدیتی این دو، هنوز زمان زیادی مانده است.

احراز هویت (KYC)

فرآیند احراز هویت که در پلتفرم‌های خارجی اغلب تحت عنوان «مشتری خود را بشناس» (Know Your Customer) یا KYC شناخته می‌شود، روشی برای پی بردن به هویت کاربران صرافی‌ها و پلتفرم‌های معاملات آنلاین است. پلتفرم‌ها در کشورهای مختلف وظیفه دارند اطلاعات کاربران خود را بر مبنای استانداردهای KYC جمع آوری کرده و برای جلوگیری از اقدامات غیر قانونی مانند پولشویی، آنان را در اختیار نهادهای دولتی قرار دهند.

با افزایش محبوبیت ارزهای دیجیتال در میان مردم، تعداد کشورها و پلتفرم‌هایی که تنها به کاربران احراز هویت شده خدمات می‌دانند هم افزایش پیدا کرد. با توجه به روند فعلی، برخی افراد پیش بینی می‌کنند که در آینده شاهد اجباری شدن KYC برای تمام تریدرها رمز ارزی و ممنوعیت کامل معاملات ناشناس کریپتو باشیم.

بررسی مفاهیم و اصطلاحات تخصصی ارز دیجیتال

برخی از مفاهیم دنیای کریپتو نسبت به بقیه اندکی پیچیده‌تر هستند و شاید یک کاربر تازه وارد فورا به آنان نیاز نداشته باشد. اما در نهایت همه کاربرانی که قصد دارند در حوزه ارز دیجیتال فعالیت کنند، در مقطعی با این اصطلاحات مواجه خواهند شد.

مفاهیمی که در این بخش معرفی می‌شوند برای کسانی که می‌خواهند به خوبی با دنیای رمز ارز آشنا و از توانایی‌های واقعی آن آگاه شوند، اهمیت دارد. علاوه بر این، روش‌های جدید کسب درآمد رمز ارزی نیز در همین بخش گنجانده شده است.

سیستم‌های غیر متمرکز و توزیع شده

غیر متمرکز و توزیع شده، دو صفتی هستند که در تفسیر و تشریح ساختار اغلب شبکه‌های بلاک چینی به دفعات می‌شنویم. پیش از بررسی مفاهیم پایه و اولیه بلاک چین و ارز دیجیتال ابتدا یک تعریف مهم را مد نظر داشته باشید: یک سیستم غیر متمرکز، زیر مجموعه‌ای از یک سیستم توزیع شده است.

غیر متمرکز (Decentralized) به این معنی است که یک موجودیت مرکزی برای تصمیم‌گیری و اداره سیستم وجود ندارد. سیستم متشکل از یک سری اعضا (گره‌ها) است و هر یک از آن‌ها درباره رفتار خود تصمیم‌گیری می‌کند. در اینجا رفتار سیستم حاصل پاسخ کل است.

توزیع شده (Distributed) به این معنی است که عملیات پردازش و شاید ذخیره‌سازی، بین گره‌ها به اشتراک گذاشته شده‌اند و مجددا این مسئولیت بر عهده یک موجودیت مرکزی قرار ندارد. در یک سیستم توزیع شده، ممکن است همچنان تصمیم‌گیری به صورت متمرکز انجام شده و مدیریت بر عهده یک موجودیت مرکزی قرار داشته باشد؛ یک سیستم غیر متمرکز حتما توزیع شده است، اما بالعکس آن صادق نیست. شرکت‌های (متمرکز) زیادی به خاطر اهداف مختلف، سیستم‌های خود را به صورت توزیع شده طراحی می‌کنند. به عنوان نمونه می‌توان به سرویس‌دهی بهتر به کاربران واقع در سراسر دنیا به واسطه مجاورت با آن‌ها اشاره کرد.

متمرکز و غیر متمرکز به سطوح کنترل اشاره دارند. در یک سیستم متمرکز، کنترل در دست یک موجودیت مرکزی (فرد، گروه یا شرکت) قرار دارد. در یک سیستم غیر متمرکز، یک موجودیت خاص و یگانه زمام امور را در اختیار نداشته و کنترل بین چند عضو مستقل مشترک است. مهمترین تفاوت سیستم های متمرکز و غیر متمرکز رویارویی تمرکزگرایی و تمرکززدایی است.

توزیع شده به تفاوت در مکان اشاره می‌کند. در یک سیستم غیر توزیع شده و عادی، تمام قسمت‌ها در یک مکان فیزیکی مشخص قرار دارند. در یک سیستم توزیع شده، بخش‌های سیستم در مکان‌های جغرافیایی مختلف و جداگانه پراکنده شده‌اند.

اثبات سهام (PoS) و اثبات کار (PoW)

شبکه بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال رمزنگاری شده غیر متمرکز هستند و توسط تعداد زیادی گره اداره می‌شوند، گره‌هایی که هر کدام نسخه‌ای از پایگاه داده (بلاک چین) را در اختیار دارند. پس پایگاه داده در یکجا (یک سرور مرکزی) مستقر نیست. به همین دلیل احتمال بروز تناقض در وضعیت دیتابیس وجود دارد؛ در هر نود، بلاک چین حاوی دیتای متفاوتی باشد! این یک فاجعه است! چنین احتمالی به لطف یکی از مفاهیم مهم بلاک چین و ارز دیجیتال حل شده است.

برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقی به یک مکانیزم اجماع نیاز داریم. به لطف آن، اعضای تشکیل‌دهنده شبکه‌ای غیر متمرکز درباره وضعیت پایگاه داده با توافق می‌رسند. در بیت کوین این مکانیزم اثبات کار (Proof Of Work) نام دارد که به واسطه استخراج انجام می‌شود. ماینینگ یا استخراج خود جزو مهمترین مفاهیم و اصطلاحات بلاک چین است که در قسمت بعد به بررسی آن خواهیم پرداخت. در شبکه‌های جدید نظیر کاردانو یا ورژن دوم اتریوم (که در آینده راه‌اندازی خواهد شد) مکانیزم اجماع اثبات سهام (Proof Of Stake) نام دارد که به واسطه استیکینگ انجام می‌شود. بعد از ماینینگ، مفهوم استیکینگ را نیز بررسی خواهیم کرد.

دیفای

سیستم‌های مالی سنتی متمرکز هستند، به این معنی که کنترل و تصمیم‌گیری درباره چگونگی اداره و آینده، در اختیار حکومت‌کنندگان و بانک‌ مرکزی قرار دارد. در اینجا جریانات مالی کشور، به طور متمرکز توسط مقامات دولتی و سیاسی کنترل می‌شود. دیفای تصمیم دارد این روند را تغییر بدهد. در ضمن منظور از کلمه دیفای، سیستم مالی غیر متمرکز (DeFi –> Decentralized Finance) است.

ریسک ناشی از قرارگیری کنترل دارایی مردم در اختیار دولت، ناشی از متمرکز بودن، بالا است. یکی از راهکارهای جایگزین که مشکلات سیستم مالی سنتی را برطرف کرده است، سیستم مالی غیرمتمرکز یا همان دیفای است. به طور ساده می‌توان به تصمیم‌گیری‌ اشتباه یک دولت مبنی بر انتشار بیش از اندازه اسکناس اشاره کرد که افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی را در پی خواهد داشت.

دیفای

دیفای، دارایی‌های به شکل دیجیتال، پروتکل‌ها، قرارداد‌های هوشمند و نرم ‌افزار‌های غیر متمرکز بر بستر بلاک چین را شامل شده و مفهومی کاملا جدید نیست، اما شکل نوین آن اخیرا سر زبان‌ها افتاده است. به خاطر انعطاف‌پذیری بالا و ظرفیت فوق‌العاده، پلتفرم اتریوم در حال حاضر پراستفاده‌ترین بستر برای فعالیت‌های حوزه دیفای است، هر چند می‌توان آن را در پلتفرم‌های بلاک چینی دیگر نیز پیاده کرد.

قرارداد هوشمند

نیک سابو (Nick Szabo) در دهه 1990 میلادی، قرارداد هوشمند را به عنوان ابزاری به منظور رسمی و ایمن کردن شبکه‌های کامپیوتری از طریق ترکیب پروتکل‌ها با رابط‌های کاربری، معرفی کرد. اما امروز تعریف متفاوتی از اسمارت کانترکت داریم؛ در صنعت کریپتوکارنسی، قرارداد هوشمند جزو مفاهیم و اصطلاحات مهم بلاک چین و ارز دیجیتال بوده و تعریف ما از آن، یک برنامه اجرا شده روی یک بلاک چین است. آن‌ها در قالب یک توافق دیجیتال کار می‌کنند که توسط مجموعه خاصی از قوانین اجرا خواهد شد. قوانینی که از آن‌ها یاد می‌کنیم، با کدنویسی کامپیوتری از قبل تعریف شده‌اند.

باید موضوعی را به طور صریح اعلام کنیم؛ اگرچه این نوع برنامه‌های بلاک چینی اسمارت خطاب می‌شوند، اما آن‌ها در عمل قراردادهایی حقوقی و حتی هوشمند نیستند! قرارداد هوشمند تنها یک قطعه کد بوده و روی یک سیستم توزیع شده (بلاک چین) به اجرا در می‌آید.

قرارداد هوشمند

اما مزیت این دسته برنامه‌ها چیست؟ به لطف آن می‌توان پروتکل‌های تراستلس ایجاد کرد. در این جا، طرفین قادر خواهند بود بدون این که نیازمند شناخت یا اعتماد به یکدیگر باشند، تعهداتی را نسبت به هم انجام بدهند. همانطور که احتمالا حدس زده‌اید، یکی از بزرگترین دستاوردهای پروتکل‌های این چنینی، حدف واسطه‌ها است؛ در صورت تحقق یک سری شرایط، عملی مشخص انجام خواهد شد و برنامه از این روند اطمینان پیدا می‌کند، پس نیازی به یک کنترل‌کننده (به ازای پرداخت پول) نیست.

دائو

سازمان خودگردان غیر متمرکز یا DAO یک نوع سازمان دمکراتیک است که به جای انسان، توسط کد اداره می‌شود. این نوع سازمان ساختاری شفاف داشته و فعالیتش به شیوه غیر متمرکز و بدون محدودیت است. اعضای یک DAO از طریق قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاک چین، به جمع آوری سرمایه، مدیریت پروژه و رای گیری می‌پردازند.

کاربران با خرید توکن‌های دائو یک نوع سرمایه‌گذاری انجام داده که در ازای آن حق رای به دست می‌آورند. بدین ترتیب کاربرانی که سرمایه‌گذاری بیشتری انجام می‌دهند، حق رای بیشتر و در نتیجه توانایی بیشتری برای تاثیر گذاشتن روی آن سازمان خودگردان غیر متمرکز خواهند داشت.

عرضه اولیه سکه

این اصلی‌ترین و پراستفاده‌ترین استراتژی جذب سرمایه برای راه‌اندازی یک استارتاپ کریپتویی است. می‌توان ICO را روند دیجیتال شدن سهام‌ها نام نهاد. با وجود شباهت‌های زیاد ICO با عرضه اولیه سهام (IPO)، دو تفاوت بسیار مهم بین این دو وجود دارد؛ در عرضه اولیه سکه، سهمی از یک شرکت آینده کسب نکرده و شرکت حتما باید به نوعی مرتبط با کریپتوکارنسی و بلاک چین باشد.

ICO دارای مزایایی برای شرکت‌ها است. سه دستاورد مهم آن برای استارتاپ‌های فعال در حوزه بلاک چین، حفظ کنترل (سرمایه‌گذار در شرکت شما شریک نمی‌شود)، جهانی شدن (نبود محدودیت جغرافیایی برای سرمایه‌گذاری) و نبود مقررات دست و پا گیر (برخلاف روال عرضه سهام در بورس) هستند.

در اینجا خدماتی که در آینده قرار است ارائه کنید را به قیمتی بسیار ارزان‌تر به سرمایه‌گذاران خواهید فروخت. به عنوان نمونه شرکتی شبیه نتفلیکس که کریپتوکارنسی و بلاک چین را با کسب و کارش ادغام کرده است در نظر بگیرید. ایده‌پرداز این پروژه به منظور کسب سرمایه اولیه برای توسعه و راه‌اندازی آن، توکن‌هایی به قیمت 1 دلار به کاربران می‌فروشد، در حالی که قرار است بعد از شروع به کار پلتفرم، هر توکن در سیستم 10 دلار ارزش داشته باشد. پس به قیمتی بسیار پایین‌تر، اشتراک سرویس را خریداری خواهید کرد.

ICO

هدف بخش عمده‌ای از سرمایه‌گذاران در یک عرضه اولیه سکه، فروش توکن‌ها بعد از افزایش قیمت آن به واسطه موفقیت پروژه است. اگر یک استارتاپ کریپتویی پیشرفت کند، ارزش توکن‌های آن در بازار ارز دیجیتال افزایش یافته و سرمایه دارندگانش چند برابر خواهد شد. برای درک این موضوع، مثال رو به رو را در نظر بگیرید: یک رمز ارز به نام نئو (Neo) با 33 سنت کار خود را شروع کرد و در سال 2018 قیمتش از 196 دلار فراتر رفت! محاسبه درصد سود این مثال را به خودتان واگذار می‌کنیم!

ایردراپ

ایر دراپ جزو مفاهیم اولیه جذاب ارز دیجیتال برای کاربران است. ایردراپ یک روش بازاریابی است که در آن توسعه‌دهنده یک پروژه بلاک چینی، اقدام به توزیع رایگان توکن‌های پلتفرم خود بین کاربران می‌کند. هدف برای افزایش آگاهی و ایجاد سریع جامعه‌ای از کاربران برای آن رمز ارز است. این روش همچنین به ارزش‌گذاری اولیه توکن کمک زیادی می‌کند.

ایردراپ یعنی بخش کوچکی از رمز ارزهای تازه تولیدشده، به اعضای هدف یک پلتفرم بلاک چینی خاص توزیع شود. در برخی موارد، دریافت‌کنندگان برای واجدالشرایط بودن دریافت ایردراپ، باید مثلا یک توکن خاص یا یک مقدار حداقلی از آن را در والت‌شان داشته باشند. مثلا، هولدرهای ترون (TRX) تا فوریه سال 2025 به‌طور پیوسته ایردراپ‌های بیت تورنت (BTT) را دریافت خواهند کرد.

برخی ایر دراپ‌ها واقعا ارزشمند هستند. در آن‌ها می‌توانید اغلب به شکل کاملا رایگان، ارز دیجیتالی را در پایین‌ترین قیمتش (شبیه یک عرضه اولیه سکه) به دست آورید.

استخر نقدینگی یا لیکوییدیتی پول

یکی دیگر از مفاهیم بنیادی و پایه ارز دیجیتال که در دنیای دیفای معنی پیدا می‌کند، لیکوئیدیتی پول است. استخرهای نقدینگی از تکنولوژی‌های بنیادین اکوسیستم دیفای به شمار می‌روند و وجود آ‌ن‌ها برای پروتکل‌های وام‌‌دهی و وام‌گیری، دارایی‌های مصنوعی، بیمه درون زنجیره‌ای، گیمینگ و موارد بسیار دیگر ضروری است. استخر نقدینگی به طور خلاصه وجوه جمع‌شده در یک مخزن دیجیتال است. اما در یک محیط عمومی که هر کسی می‌تواند به آن لیکوئیدیتی اضافه کند، ما با این مخزن چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟

تعریفی دیگر از لیکوئیدیتی پول مجموعه‌ای از وجوه قفل‌شده در یک قرارداد هوشمند است. از استخرهای نقدینگی برای تسهیل معاملات غیر متمرکز، وام‌دهی و موارد دیگر استفاده می‌شود.

لیکوییدیتی پول‌ها ستون فقرات صرافی‌های غیر متمرکزی نظیر یونی سواپ محسوب می‌شوند. در این پلتفرم‌ها، کاربرانی به نام «تامین‌کنندگان نقدینگی» مقدار برابری از دو توکن را با هدف ایجاد بازار به یک استخر اضافه می‌کنند. در ادامه آن‌ها متناسب با سهم‌شان از کل نقدینگی، کارمزد معاملاتی که در استخر لیکوییدیتی انجام می‌شود را به دست خواهند آورد. هر کسی می‌تواند به یک تامین‌کننده نقدینگی تبدیل شود.

صندوق قابل معامله یا ETF

در مهر 1400 اولین ETF بیت کوین در آمریکا ثبت شد که به عقیده بسیاری، اتفاقی بزرگ برای صنعت کریپتوکارنسی محسوب می‌شود. به زبان ساده، صندوق قابل معامله یا ETF بیت کوین راه ورود به مارکت این ارز دیجیتال از طریق بازار سهام و بدون نیاز به خرید و فروش مستقیم رمز ارز BTC است. البته در حال حاضر فقط تعداد انگشت شماری صندوق قابل معامله بیت کوین ثبت شده است، اما احتمالا به زودی شاهد ETFهای بیشتری برای سایر رمز ارزها نظیر اتریوم نیز خواهیم بود.

یک ETF بیت کوین قیمت این رمز ارز را دنبال می‌کند و به معامله‌گران اجازه می‌دهد طی روز، از طریق یک بورس سهام به خرید یا فروش اوراق بهادار آن بپردازند. این اوراق بهادار دارای تسویه نقدی یا فیزیکی هستند، به این معنا که سرمایه‌ گذاران در هنگام خروج، پول فیات یا خود رمز ارز BTC واقعی را دریافت خواهند کرد. یک ETF ارز دیجیتال شبیه سهام در بورس عمل می‌کند، به طوری که قیمت هر سهم صندوق قابل معامله با قیمت BTC نوسان می‌کند؛ با افزایش قیمت بیت کوین، قیمت ETF نیز افزایش پیدا می‌کند و بالعکس. اما این صندوق به‌جای معامله در یک صرافی رمز ارزی نظیر بایننس، در بورس سهام مانند NYSE یا TSX معامله می‌شود.

بررسی اصطلاحات و مفاهیم مربوط به استخراج ارز دیجیتال

استخراج یا ماینینگ یکی از مهم‌ترین بخش‌های شبکه‌های رمز ارزی است که واحدهای جدید یک رمز ارز از طریق آن ساخته شده و به عنوان پاداش میان استخراج‌کنندگان یا ماینرها تقسیم می‌شوند.

البته نقش اصلی این فرآیند تامین امنیت شبکه و اطمینان حاصل کردن از ثبت شدن تراکنش‌های صحیح در بلاک چین است. در ادامه تعدادی از مهم‌ترین مفاهیم مرتبط با ماینینگ را بررسی خواهیم کرد.

استخراج یا ماینینگ

خالق اولین رمز ارز دنیا، فرآیند ایجاد سکه‌های دیجیتال جدید در شبکه را به استخراج مواد ارزشمند نظیر طلا از معادن تشبیه کرد؛ استخراج یا ماینینگ جزو پراستفاده‌ترین مفاهیم پایه و اولیه بلاک چین و ارز دیجیتال بوده و پایه شبکه‌های مبتنی بر سیستم PoW (اثبات کار) به شمار می‌رود.

ماینینگ، فرآیند اضافه کردن سوابق تراکنش‌ها به دفتر کل است. منظور از دفتر کل در اینجا، همان دیتابیس (بلاک چین) است. ماینینگ بر عهده ماینرها قرار دارد. آن‌ها از طریق تایید تراکنش‌ها و کسب اطمینان از مشروعیت معاملات، به جامعه یک رمز ارز، مثلا بیت کوین یا اتریوم، خدمت می‌کنند. هر زمان که بلاکی جدید ایجاد و اصطلاحا مهر و موم شد، استخراج‌کننده علاوه بر دریافت تمام کارمزدهای تراکنش‌های داخل آن بلاک، یک هدیه ثابت نیز دریافت خواهد کرد. این جایزه اکنون به ازای هر بلاک، 6.25 واحد BTC است.

با ماینینگ، نودها بلاک‌های جدیدی به بلاک چین اضافه می‌کنند. برای این کار استخراج‌کننده می‌بایست قدرت پردازشی سیستم خود را صرف حل کردن پازل‌های رمزنگاری شده کند. فرآیند عمدا دشوار طراحی شده و واقعا شبیه کلنگ زدن معادن برای بیرون کشیدن مواد ارزشمند است!

استخراج بیت کوین

هر بلاک حاوی تراکنش‌های معلق و در انتظار پردازش به همراه یک سری داده دیگر است. هر ماینر که قدرت محاسباتی بیشتری داشته باشد، شانس بیشتری برای حل کردن آن و کسب جایزه خواهد داشت. بعد از تکمیل پردازش، بلاک به زنجیره کنونی (دیتابیس) اضافه شده و موضوع به اطلاع بقیه اعضا رسانده می‌شود؛ شبکه غیر متمرکز است، به همین دلیل هر نود یک نسخه از پایگاه داده را در اختیار دارد. پس یک استخراج‌کننده باید بعد از تکمیل یک بلاک، وضعیت را به سایر گره‌ها اعلام کند تا آن‌ها طبق به‌روزرسانی اخیر، بلاک چین خود را آپدیت کنند.

هاوینگ

بنابر تعریفی ساده، هاوینگ، نصف شدن جایزه مربوط به تکمیل یک بلاک است که به استخراج‌کنندگان اهدا می‌شود. همانطور که در قسمت قبلی بررسی مفاهیم اولیه و پایه بلاک چین و ارز دیجیتال گفتیم، در حال حاضر پاداش هر ماینر بیت کوین به ازای تکمیل کردن یک بلوک و افزودنش به پایگاه داده، 6.25 بیت کوین است. این در حالی است که در ابتدای راه‌اندازی شبکه، جایزه برابر 50 واحد BTC بود. به خاطر رخ دادن سه مرتبه رویداد Halving از سال 2009 تا امروز، این جایزه به 25، 12.5 و سپس 6.25 کاهش یافت.

با بررسی الگوی این رویداد متوجه خواهید شد تقریبا هر 4 سال به وقوع پیوسته است. این در حالی است که پروتکل بلاک چین زمان خاصی مشخص نکرده و قانون، تکمیل شدن 210 هزار بلاک است. با در نظر گرفتن زمان حدودا 10 دقیقه‌ای که تکمیل هر بلوک نیاز دارد، بین هر دو هاوینگ پیاپی بیت کوین 2,100,000 دقیقه فاصله است. با کمی محاسبه به جواب خواهید رسید.

استیکینگ

به طور ساده، استیکینگ روش جایگزین ماینینگ است. فرآیند استخراج که در شبکه رمز ارزهایی نظیر بیت کوین به کار گرفته شده، دارای معایب متعددی است. یکی از مهمترین ایرادهای وارد شده به ماینینگ، اتلاف بیهوده انرژی است. در استیکینگ هزینه به مراتب کاهش یافته و بدون احتیاج به پرداخت هزینه‌های گزاف برای خرید سیستم‌های کامپیوتری قدرتمند یا ماینرهای اختصاصی و همچنین پرداخت هزینه‌های سرسام‌آور برای برق، قادر به کسب رمز ارز خواهید بود.

استیکینگ به معنی دریافت سود به خاطر نگهداری یک کریپتوکارنسی در مکانی مشخص نظیر والت ارز دیجیتال یا صرافی است. به این ترتیب، امکان کمک به تامین امنیت شبکه و به دست آوردن کوین‌های دیجیتالی جدید بدون خرید مستقیم آن برای افراد زیادی میسر خواهد شد. کافی است گوشی هوشمند شما، توانایی نصب یک اپلیکیشن کیف پول موبایلی یا ورود به حساب کاربری یک صرافی را داشته باشد.

بالاتر گفتیم ماینینگ، روندی است که در شبکه‌های مبتنی بر سیستم اثبات کار (PoW) دنبال می‌شود. در مقابل این سیستم بسیار پراستفاده، که اساس شبکه نخستین رمز ارز دنیا یعنی بیت کوین را نیز تشکیل می‌دهد، اثبات سهام (PoS) قرار می‌گیرد.

ایده اصلی در PoS، ذخیره و نگهداری یک ارز دیجیتال محسوب می‌شود، راهکاری که جایگزین فرآیند بسیار پرهزینه ماینینگ شده است. در اینجا پروتکل در فواصل زمانی مشخص به نودها اجازه می‌دهد بلاک‌ جدید ایجاد و پاداش مربوط به آن را دریافت کنند. اغلب، هر چه سکه بیشتری استیک کرده باشید، شانس بیشتری در کسب فرصت یافت بلوک‌های تازه خواهید داشت، هر چند فاکتورهای بیشتری برای انتخاب نهایی دخیل هستند. این روال را با مشابهش در PoW مقایسه کنید که شانس موفقیت فرد برای ایجاد بلوک تازه، بر اساس قدرت پردازشی بیشتر، افزایش پیدا می‌کند.

بررسی اصطلاحات و مفاهیم معاملات ارز دیجیتال

معامله ارز دیجیتال یکی از مهم‌ترین جذابیت‌های دنیای کریپتو است که علاوه بر اصطلاحات معاملاتی عادی، یک سری اصطلاحات اختصاصی هم دارد. مفاهیمی که در ادامه معرفی خواهیم کرد، برای اطلاع‌رسانی در مورد وضعیت بازار کریپتو مورد استفاده قرار می‌گیرند. بنابراین اگر می‌خواهید اخبار این جهان را به خوبی متوجه شوید و تفسیر کنید، باید با این اصطلاحات آشنا باشید.

ترید کردن

مفهوم تریدینگ مختص ارز دیجیتال و فقط جزو مفاهیم اولیه بلاک چین نیست و در جهان اقتصاد معنی پیدا می‌کند. این کار شامل خرید و فروش دارایی‌هاست. این دارایی‌ها می‌توانند کالاها و خدماتی باشند که خریداران هزینه آن را به فروشنده می‌پردازند. در موارد دیگر، این تراکنش می‌تواند شامل تبادل کالاها و خدمات بین طرفین درگیر در ترید و معامله باشد.

از اصطلاح تریدینگ معمولا به منظور اشاره به معاملات کوتاه مدت استفاده می‌شود که در آن، تریدرها یا همان معامله‌گرها در بازه‌های زمانی کوتاه دائما به پوزیشن‌ها وارد یا از آن‌ها خارج می‌شوند. به عبارت ساده‌تر یک چیز مثلا یک کوین یا توکن را می‌خرند و می‌فروشند. ممکن است فاصله بین زمان خرید تا فروش کمتر از یک دقیقه باشد! اما در نگاه کلان، ترید کردن می‌تواند به طیف گسترده‌ای از استراتژی‌های مختلف مانند معامله روزانه (Day Trading)، سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)، معامله روند (Trend Trading) و موارد بسیار دیگر اتلاق شود.

هولد کردن

هولد کردن مفهوم بسیار ساده‌تری است. بد نیست بدانید عده‌ای از کلمه «هودل» برای اشاره به این مفهوم اشاره می‌کنند که یک جور شوخی است. پس از شنیدن آن متعجب نشوید. هولد کردن به زبان ساده، یعنی خرید و نگه داشتن یک ارز دیجیتال با نگاه طولانی مدت. این بازه زمانی ممکن است یک هفته، یک ماه، یک سال یا چند سال باشد.

به نظر این کار شبیه استیک کردن است و این دو اصطلاح در ارز دیجیتال و بلاک چین شبیه هم به نظر می‌رسند، اما تفاوت هولد و استیک رمز ارز را نباید فراموش کنید. حین استیک کردن، دارایی رمز ارزی خود را یکجا سپرده گذاری و قفل می‌کنید. پس دیگر آزادانه، در زمان دلخواه، قادر به برداشت و خرج کردن آن نیستید. در عوض، به مرور زمان بسته به سود مشخص شده توسط پروتکل مقداری به عنوان پاداش دریافت خواهید کرد. در آن سو وقتی یک ارز دیجیتال را هولد می‌کنید، چیزی به آن اضافه نمی‌شود، اما اختیار خرج کردنش در هر زمان در دست شما است.

معامله فیوچرز یا قرارداد آتی

فیوچرز تریدینگ (Futures Trading) روشی به منظور سوداگری روی قیمت رمز ارزها بدون داشتن مالکیت واقعی آن‌ها است. در قراردادهای آتی، مثل فیوچرز سهام و کالا، کاربران این امکان را دارند تا روی قیمت آینده یک رمز ارز شرط‌بندی کنند. مدیریت معاملات فیوچرز ارز دیجیتال به‌خاطر در اختیار نداشتن دارایی واقعی، بسیار سیال‌تر و راحت‌تر است.

به زبان ساده، معامله فیوچرز توافقی بین دو طرف به منظور خرید یا فروش یک دارایی از جمله یک کوین یا توکن در یک تاریخ و قیمت از پیش تعیین‌شده است. این قرارداد، یک دارایی خاص مانند کالا، سهام یا رمز ارز را ردیابی می‌کند. معامله فیوچرز اساسا نوعی شرط‌بندی روی تحرکات آتی قیمت است. برای درک بهتر این مثال را در نظر بگیرید. اگر پیش‌بینی شما از حرکت بیت کوین افزایش قیمت آن تا آخر ماه است، باز کردن یک پوزیشن لانگ (خرید) از طریق خرید یک معامله آتی ارز دیجیتال با تاریخ سررسید یک ماهه مناسب خواهد بود. در غیر این صورت، اگر فکر می‌کنید قیمت بیت کوین کاهش خواهد یافت، پوزیشن شورت (فروش) عمل عاقلانه‌تری است.

یک مثال تفهیم‌کننده‌تر این است: تصور کنید فرد X و Y در قیمت 40,000 دلار، وارد یک پوزیشن فیوچرز ارز دیجیتال Z می‌شوند. در این سناریو، X پوزیشن لانگ (خرید) و Y پوزیشن شورت (فروش) می‌گیرد. اگر در زمان سررسید این قراردادهای آتی Z هر دو در قیمت 45,000 دلار تسویه شوند. Y با داشتن پوزیشن شورت 5,000 دلار ضرر می‌کند اما X به میزان 5,000 دلار سود به دست خواهد آورد.

به عقیده بسیاری این یک نوع شرط‌بندی است، به همین دلیل برخی کشورها این نوع معاملات رمز ارزها را ممنوع کرده‌اند. به عنوان مثال بایننس امکان استفاده از بخش فیوچرز را برای کاربران ساکن بعضی کشورها غیر فعال کرده است.

فومو

فومو (FOMO) مخفف عبارت “Fear of missing out” به معنای «ترس از دست دادن» یک فرصت معامله یا سرمایه‌گذاری است که باعث می‌شود کاربر بر اساس اطلاعات تایید نشده یا سخنان منابع غیر قابل اطمینان، یک سرمایه‌گذاری، خرید و یا فروش عجولانه انجام دهد.

در دنیای کریپتو FOMO باعث می‌شود مردم یک ارز دیجیتال با قیمت بالا بخرند یا با قیمت پایین بفروشند. علاوه بر این، در برخی موارد افرادی که قادر به کنترل فومو نباشند، تاثیرات منفی آن را در زندگی و روابط خود را هم مشاهده خواهند کرد.

فاد

فاد (FUD) مخفف عبارت “Fear, Uncertainty and Doubt” به معنای «ترس، عدم قطعیت و تردید» بوده و یک نوع استراتژی برای تاثیر گذاشتن روی وضعیت بازار یک رمز ارز، از طریق پخش کردن اخبار منفی، گمراه کننده یا جعلی است. کلمه فاد معمولا برای توصیف تردیدی که در مورد وضعیت کلی یک ارز دیجیتال وجود دارد، به کار برده می‌شود.

بسیاری از کاربران کریپتو نیز به طور کلی FUD را برای هر چیزی که مخالف بیت کوین یا کریپتو است، به کاربر برده و افرادی که در مورد ارز دیجیتال بدبین هستند را هم توزیع‌کننده فاد می‌نامند.

بازگشت سرمایه

با اندازه‌گیری میزان بازگشت سرمایه یا ROI، کاربر در واقع وضعیت سرمایه‌گذاری خود را می‌سنجد و می‌تواند عملکرد آن را با سرمایه‌گذاری‌های دیگر خود مقایسه کند. در دنیای کریپتو، بازگشت سرمایه روشی برای سنجش میزان کارآمدی یک سرمایه‌گذاری رمز ارزی است و بسیاری از تریدرها پرتفوی خود را بر اساس همین معیار تنظیم می‌کنند.

برای اندازه‌گیری ROI باید از این فرمول استفاده کنید: بازگشت سرمایه = (ارزش فعلی سرمایه‌گذاری – ارزش اولیه سرمایه‌گذاری) ÷ ارزش اولیه سرمایه‌گذاری در ضمن برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه هم کافی است مقدار به دست آمده را در 100 ضرب کنید.

تحلیل تکنیکال

دو روش پراستفاده نزد تحلیلگرها برای پیش‌بینی سرمایه‌گذاری بهتر و پرسودتر، تحلیل تکنیکال و فاندامنتال (بنیادی) است. از تحلیل تکنیکال با نام نمودارخوانی نیز یاد می‌کنند، چرا که این نوع آنالیز درگیر ترسیم و بررسی نمودارهای متعددی است. در اینجا یک هدف دنبال می‌شود؛ تحلیل تکنیکال به دنبال پیش‌بینی رفتار آینده بازار طبق حرکات قیمتی (Price Action) و داده‌های حجمی معاملات (Volume Data) صورت گرفته در گذشته است.

تحلیل تکنیکال منحصر به بازار کریپتوکارنسی نیست، اما جزو مفاهیم اولیه و پایه بلاک چین و ارز دیجیتال به شمار می‌رود. تحلیل تکنیکال همیشه در انواع بازارهای مالی، مخصوصا بورس کشورها، کاربرد فراوانی داشته و امروز نیز بخشی جدایی‌ناپذیر از بازار رمز ارز به شمار می‌رود.

بر پایه مطالعه قیمت‌های کنونی و گذشته یک دارایی، آنالیز تکنیکال انجام می‌شود. در اینجا، فرض اصلی این است که حرکات قیمتی یک دارایی مثل یک رمز ارز به شکل تصادفی نبوده و تاریخ تکرار خواهد شد. پس می‌توان روندهای قیمتی فعلی و مخصوصا آینده را از طریق ارزیابی تاریخچه قیمت و الگوهای تشکیل شده بر اساس آن‌ها شناسایی کرد.

تحلیل فاندامنتال

اگرچه تحلیل فاندامنتال رو به روی روش تکنیکال قرار می‌گیرد،‌ اما در عمل مکمل آن بوده و به منظور رسیدن به نتیجه‌ای درست، باید از هر دو کنار هم استفاده کرد. هدف اصلی در اینجا، تعیین ارزش ذاتی یک دارایی است. دلیل بنیادی خطاب شدن این نوع تحلیل، بررسی ریشه و اساس یک دارایی است.

در تحلیل تکنیکال تلاش بر این است که از طریق بررسی دقیق عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار روی قیمت یک دارایی، بیشتر یا کمتر بودن ارزش کنونی آن نسبت به ارزش ذاتی را مشخص کرد؛ در تحلیل بنیادی هدف نهایی، تجزیه و تحلیل ارزش ذاتی یک دارایی و مقایسه آن با قیمت فعلی است.

بررسی اصطلاحات و مفاهیم کیف پول‌های ارز دیجیتال

کیف پول یکی از مهم‌ترین ابزاری است که هر کاربر کریپتو باید به خوبی با آن آشنا باشد. اصولا هر نوع دارایی رمز ارزی باید در کیف پول نگهداری شود و به همین خاطر کاربرانی که انواع والت و ویژگی های خاص مطلع نباشند، بدون شک به مشکل بر خواهند خورد.

در دنیای ارز دیجیتال والت نقشی مشابه حساب بانکی ایفا می‌کند؛ ولی با این تفاوت که برخی کیف پول‌های ارز دیجیتال کنترل کامل را در اختیار شما قرار می‌دهند. این یعنی مسئولیت امن نگه داشتن دارایی کاملا بر عهده شماست و عدم از اطلاع از نحوه عملکرد والت می‌تواند به از دست سرمایه منجر شود.

کیف پول یا والت

این ابزاری دیجیتال، برای نگهداری ارز دیجیتال است. کیف پول کریپتوکارنسی روش کاملا متفاوتی برای نگهداری دارد. در اینجا خود سکه‌ها ذخیره نشده و والت برای مدیریت کلیدهای عمومی و خصوصی کاربرد دارد. یک کیف پول ابزار لازم به منظور تعامل با بلاک چین را فراهم کرده و اطلاعات ضروری برای ارسال و دریافت رمز ارز را ایجاد می‌کند.

یک والت ارز دیجیتال حاوی یک آدرس متشکل از اعداد و حروف بوده و یک شناسه به شمار می‌رود. این شناسه طبق کلید عمومی و خصوصی درست می‌شود. آدرس در عمل، موقعیت مشخصی در بلاک چین برای ارسال کوین است. به منظور دریافت وجه می‌بایست کلید عمومی‌تان را برای دیگران بفرستید، اما لو رفتن کلید خصوصی، مساوی از دست دادن تمام دارایی شما است! پس از آن با دقت مراقبت کنید.

از طریق کلید خصوصی، به سکه‌های دیجیتال خود بدون توجه به والت مورد استفاده دسترسی خواهید داشت. به عبارتی کلید خصوصی به والت وابستگی ندارد، پس در صورت گم شدن دستگاه دارای نرم افزار کیف پول، به واسطه کلید خصوصی باز هم قادر به کنترل مجدد دارایی‌تان هستید. در نظر داشته باشید کوین‌های دیجیتال هرگز بلاک چین را ترک نکرده و تنها از آدرسی به آدرسی دیگر منتقل می‌شوند.

برای دستیابی به دیدی بهتر درباره این مفاهیم و اصطلاحات بلاک چین و ارز دیجیتال می‌توان پابلیک کی (کلیدهای عمومی) را به شماره حساب‌ها در یک سیستم بانکی تشبیه کرد. در آن جا، دیگران به منظور واریز وجه برای شما، به شماره حسابتان نیاز دارند.

کیف پول‌ها را می‌توان به سه دسته کلی نرم افزاری، سخت افزاری و کاغذی تقسیم کرد. دسته اول، در قالب اپلیکیشن‌های موبایل، دسکتاپ و وب در دسترس قرار دارند. دسته دوم یک سری گجت الکترونیکی و فیزیکی هستند که امنیتشان در مقایسه با والت‌های نرم افزاری بسیار بیشتر است. در یک کیف پول کاغذی، یک آدرس رمز ارز به همراه کلید خصوصی آن، به صورت فیزیکی در قالب کد QR پرینت شده‌اند.

آدرس

هر کیف پول یک آدرس عمومی دارد که تحت عنوان کلید عمومی هم شناخته می‌شود. آدرس کیف پول ارز دیجیتال در واقع نقشی مشابه شماره حساب بانکی ایفا می‌کند و شما می‌توانید آن را با افراد دیگر به اشتراک بگذارید تا توانایی دریافت دارایی را داشته باشید.

علاوه بر این در برخی بلاک چین‌ها مانند بیت کوین، می‌توان آدرس عمومی یک کاربر را در مرورگر بلاک چین وارد نمود و تاریخچه تمام تراکنش‌های مرتبط با آن آدرس را مشاهده کرد!

کلید عمومی و کلید خصوصی

همانطور که در ابتدای مطلب بررسی مفاهیم و اصطلاحات ارز دیجیتال به آن اشاره کردیم، Blockchain از انواع مختلف رمزنگاری استفاده می‌کند که یکی از آن‌ها رمزنگاری کلید عمومی است. مالک تعداد مشخصی سکه دیجیتال در شبکه یک رمز ارز، در عمل یک کلید خصوصی در اختیار دارد. این برخلاف زمان در اختیار داشتن اسکناس یا سکه واقعی داخل کیف پول فیزیکی است. با استفاده از کلید خصوصی که به شما اهدا شده، حق خرج کردن رمز ارز مربوط به آن را خواهید داشت

اما چه ارتباطی بین کلید عمومی و خصوصی وجود دارد؟ می‌توان به یک کلید خصوصی، یک یا چند کلید عمومی نسبت داد. همانطور که در بالا گفتیم، آدرس عمومی همان چیزی است که برای دریافت وجه در اختیار دیگران قرار می‌دهیم. این آدرس اساس نقل و انتقالات در شبکه رمز ارزها است. نکته بسیار مهم اینجاست که می‌توان در صورت مفقودی، کلید عمومی را از کلید خصوصی بیرون کشید، اما بالعکس آن امکان‌پذیر نیست.

کلیدهای عمومی و خصوصی بخشی از رمزنگاری نامتقارن یا رمزنگاری کلید عمومی (PKC –> Public Key Cryptography) محسوب می‌شوند. هدف PKC رفتن از حالتی به حالت دیگر است، به طوری که نتوان روند را معکوس کرد و از حالت جدید به حالت قبلی بازگشت. در اینجا باید داشتن یک راز را بدون افشا کردنش اثبات کنید. به این ترتیب مالکیت‌تان بر یک دارایی را ثابت خواهید کرد.

هش تراکنش

هش تراکنش یا TxID یک رشته کاراکتر است که به هر تراکنش ثبت شده در یک بلاک چین اختصاص پیدا می‌کند. این شناسه برای هر تراکنش منحصربه‌فرد است. یک فرد یا صرافی برای اطمینان از این که تراکنش ادعا شده از سمت شما صحت دارد و با موفقیت انجام شده است، می‌تواند از طریق هش تراکنش اقدام به پیگیری کند. TXID مشابه شماره پیگیری است که حین کارت به کارت کردن (در سیستم بانکی سنتی) توسط سیستم به شما داده می‌شود تا بعدها قادر به پیگیری انتقال باشید.

در تمام سیستم‌های مالی، به منظور پیگیری‌های بعدی در صورت بروز مشکلات احتمالی باید به هر تراکنش کدی تخصیص داده شود. اهمیت این کار در شبکه‌های بلاک چینی و رمز ارزی چند برابر است، چرا که در اینجا تراکنش‌ها به شکل ناشناس انجام می‌شوند و از نام، نام خانوادگی یا دیگر اطلاعات هویتی مربوط به یک آدرس هیچ اطلاعاتی نداریم.

اگر از یک صرافی ارز دیجیتال خریداری ولی آن را در کیف پول خود دریافت نکنید، پلتفرم هش تراکنش را در اختیارتان قرار خواهد داد تا از انجام صحیح انتقال از سوی آن‌ها اطمینان پیدا کنید. همچنین وقتی شما کوین یا توکنی را به یک وب سایت نظیر بیت 24 می‌فروشید، در انتهای فرآیند باید هش تراکنش را ارائه کنید، در غیر این صورت سفارش شما فاقد اعتبار خواهد بود.

سخن پایانی ؛ اهمیت آشنایی با اصطلاحات ارز دیجیتال

در این مقاله تلاش کردیم تا مروری کلی بر مهم‌ترین اصطلاحات و مفاهیم دنیای بلاک چین و ارز دیجیتال داشته باشیم. کریپتوکارنسی یک حوزه مالی کاملا تخصصی است، به همین دلیل در صورت عدم آشنایی کافی با اصطلاحات ارزهای دیجیتال، سرمایه گذاران متحمل ضرر خواهند شد.

تهیه شده در بیت 24