سازمان خودگردان و مستقل غیر متمرکز یا DAO چیست و چگونه کار میکند؟
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۷
آخرین بروزرسانی : ۱۳۹۹/۱۰/۰۷

حدود 12 دقیقه
محمدحسن موسوی
سازمان خودگردان غیر متمرکز یا DAO یک سازمان مستقل است که به صورت خودکار توسط کدها و برنامههای رایانهای اداره میشود و کاملا خودمختار است.
یک دستگاه فروش خودکار (ماشین وندینگ) را تصور کنید که ارائه کالا در ازای دریافت پول تنها توانایی آن نیست و به صورت خودکار از پولهای دریافتی برای سفارش کالاهای جدید استفاده میکند. این دستگاه به صورت اتوماتیک هزینه خدمات نظافتی و اجاره بها را هم پرداخت میکند. در ضمن افرادی که پولشان را در این دستگاه قرار دادهاند، میتوانند در تعیین روزهای نظافت دستگاه و نوع خوراکیهایی که سفارش داده میشود، دخالت داشته باشند. این دستگاه مدیر ندارد و تمام فرآیندهایی که در بالا به آنان اشاره کردیم، از قبل به صورت کد در دستگاه پیاده شدهاند.
مثال بالا تقریبا مشابه نحوه کارکرد سازمان خودگردان غیر متمرکز (Decentralized Autonomous Organization) یا DAO است. از زمانی که بیت کوین موفق شد واسطه تراکنشهای مالی را از بین ببرد، ایده یک سیستم مدیریتی مثل دائو در جامعه رمز ارزی مطرح بوده است. هدف اصلی از ایجاد یک DAO، تشکیل شرکت یا سازمان است که بتواند بدون نیاز به سلسله مراتب مدیریتی فعالیت کند.
بهتر است همین ابتدا به تفاوت بین DAO که یک نوع سازمان است و The DAO که نام یکی از DAOها است، اشاره کنیم. پروژه The DAO یکی از اولین تلاشهای انجام شده برای ایجاد یک سازمان مستقل غیر متمرکز بود که به دلیل اشتباهات موجود در کدهای اولیه، به طرز فجیعی شکست خورد و پلتفرم اتریوم را نیز شدیدا به چالش کشاند.
سازمان خودگردان غیر متمرکز یا DAO چگونه کار میکند؟
در گذشته از بیت کوین به عنوان اولین سازمان خودمختار غیر متمرکز یاد میشد، چرا که این رمز ارز یک سری قوانین از پیش تعیین شده دارد، به صورت ناشناس فعالیت میکند و شبکه آن از طریق یک پروتکل اجماع توزیع شده هماهنگ میشود. اما با فراهم شدن امکان استفاده از قراردادهای هوشمند در پلتفرم اتریوم که ساخت DAO را برای عموم آسان میکرد، دیدگاه جدیدی نسبت به این موضوع شکل گرفت.
برای عملیاتی شدن یک سازمان خودگردان غیر متمرکز قبل از هر چیز باید قوانین آن مشخص شود. این قوانین به صورت کد در قراردادهای هوشمند ذخیره میشوند. این قراردادها برنامههای رایانهای هستند که به صورت خودگردان در اینترنت فعالیت میکنند، ولی برای اجرای وظایفی که نمیتوانند به تنهایی انجام دهند به کاربر نیاز خواهند داشت.
پس از معین شدن قوانین، DAO وارد فاز تامین سرمایه میشود. این فاز از ۲ لحاظ اهمیت بالایی دارد. اول این که سازمان خودگردان غیر متمرکز باید یک نوع دارایی داخلی داشته باشد، توکنهایی که امکان خرج کردنشان در سازمان وجود داشته یا توکنهایی که به ازای انجام یک سری فعالیتها به عنوان پاداش اهدا میشوند. دوم این که کاربر با سرمایه گذاری در یک سازمان مستقل غیر متمرکز حق رای دریافت میکند و در نتیجه میتواند روی نحوه اداره شدن سازمان تاثیر بگذارد.
پس از اتمام فاز تامین سرمایه و عملیاتی شدن یک DAO، فعالیت آن کاملا اتوماتیک و مستقل خواهد بود و دیگر نیازی به سازندگان یا هر شخص دیگر ندارد. کدهای سازنده یک سازمان خودگردان غیر متمرکز متنباز (Open Source) هستند و هر کسی میتواند آنان را مشاهده کند. علاوه بر این تمام قوانین و تراکنشهای آن در بلاک چین ذخیره میشوند. این یعنی DAO ساختاری کاملا شفاف، تغییر ناپذیر و غیر قابل دستکاری دارد.
پس از عملیاتی شدن یک سازمان خودمختار غیر متمرکز نحوه استفاده از سرمایه جمعآوری شده توسط سرمایه گذاران به وسیله رسیدن به اجماع بین همه، مشخص خواهد شد. هر فردی که یک سهم از DAO (توکن) خریداری کرده است، میتواند یک پیشنهاد در مورد آینده آن ارائه کند. البته برای جلوگیری از اسپم کاربران، ممکن است برای ارائه هر پیشنهاد یک هزینه اضافی از آنان دریافت شود. سهامداران سازمان خودگردان غیر متمرکز به پیشنهادهایی که بخواهند رای میدهند و یک پیشنهاد تنها در صورت دریافت رای اکثریت تصویب و اجرا خواهد شد. هر DAO بر اساس کدهای از پیش نوشته شدهاش، یک درصد خاص را به عنوان رای اکثریت شناسایی خواهد کرد.
کاربران یک سازمان خودمختار غیر متمرکز میتوانند با هر فردی، در هر کجای جهان که باشد، تبادل دارایی انجام دهند. این تبادل دارایی میتواند حالتهای مختلفی مانند سرمایه گذاری، کمک مالی، تامین سرمایه، گرفتن وام و موارد مشابه داشته باشد. یکی از مشکلات احتمالی هر DAO این است که در صورت پیدا شدن یک ضعف امنیتی در کدهای اولیه آن، تا زمانی که رای اکثریت به دست نیاید، امکان رفع آن وجود نخواهد داشت. در این فاصله زمانی، هکرها میتوانند از ضعف امنیتی نهایت استفاده را ببرند.
فراموش نکنید که یک سازمان مستقل غیر متمرکز توانایی تولید یک محصول، نوشتن کد و یا توسعه قطعات سخت افزاری را ندارد. برای انجام این کارها، میتوان یک پیمانکار را استخدام کرد. این استخدام نیز از طریق همان فرآیند رای گیری که در بالا به آن اشاره کردیم، انجام خواهد شد. پس از استخدام، یک قرارداد هوشمند ایجاد خواهد شد تا با اتمام صحیح کار، کارمزد پیمانکار بیدرنگ پرداخت شود.
چگونه میتوان در یک سازمان مستقل غیر متمرکز سهامدار شد و چرا باید این کار انجام داد؟
سرمایه گذاری در DAO نسبتا آسان است، مخصوصا اگر کیف پول ارز دیجیتال داشته و با نحوه خرید بیت کوین یا اتریوم آشنا باشید. تنها کاری که باید انجام دهید خرید توکن سازمان خودگردان غیر متمرکز مد نظرتان است. این کار تقریبا مشابه خرید سهام یک شرکت است.
پس از اتمام فاز تامین سرمایه DAO، سهامدار میتواند از این توکنها برای ارائه پیشنهاد، شرکت در رایگیری و حتی فروش در ازای دریافت سود استفاده کند. تاثیر شما در رایگیریهای یک سازمان خودمختار غیر متمرکز به تعداد توکنهایی که خریداری کردهاید بستگی دارد.
برنامههای غیر متمرکز (Dapp)
اپلیکیشنهای غیر متمرکز (Decentralized Applications) یا Dapps بر اساس قراردادهای هوشمند توسعه داده شده و در بلاک چین اتریوم کار میکنند. اپلیکیشنهای غیر متمرکز کاملا خودگردان هستند، برای اجرا شدن به واسطه نیاز ندارند و متوقف کردن و سانسور آنها نیز تقریبا غیر ممکن است. این اپلیکیشنها یک ارتباط مستقیم بین کاربر و خدمات ایجاد میکنند و میزان اشتراک اطلاعات در این نوع ارتباط، کاملا در اختیار کاربر است.
سازمان های خودگردان غیر متمرکز را میتوان به عنوان اپلیکیشنهای غیر متمرکزی که با در نظر گرفتن اهداف بلند پروازانه ایجاد شدهاند، معرفی کرد. در وایت پیپر اتریوم، این سازمانها در دسته بندی «سایرین» قرار میگیرند که شامل رایگیری و سیستمهای حاکمیت هم میشود. دو نوع دیگر از برنامههای غیر متمرکز هم وجود دارند: اپلیکیشن مدیریت پول و اپلکیشینهای مالی که به یک بخش دیگر (مانند بیمه، خیریه، املاک و دیگر موارد) نیاز دارند.
داستان The DAO: یک سازمان خودمختار غیر متمرکز شکست خورده
The DAO نام یکی از سازمانهای خودگردان غیر متمرکز است که توسط یک تیم استارت آپ آلمانی ایجاد شد. این تیم استارت آپ پروژه slock.it را در کارنامه دارد که با تخصص در زمینه «قفلهای هوشمند» به مردم اجازه میدهد املاک خود را در یک ورژن غیر متمرکز Airbnb به اشتراک بگذارند (کرایه اقامتگاه). The DAO در ماه می سال ۲۰۱۶ و پس از تامین سرمایه از طریق فروش توکن، ارائه شد. این پروژه با جمع آوری بیش از ۱۵۰ میلیون دلار سرمایه، به عنوان موفقترین کمپین تامین مالی جمعی (Crowdfunding) در تاریخ شناخته میشود.
کد منبع The DAO متنباز بود و هر کسی میتوانست آنان را مشاهده کند. یک هکر یا گروهی از هکرها با سواستفاده از یک ضعف امنیتی که قبلا در این کدها پیدا کرده بودند، در تاریخ ۱۷ ژوئن همان سال برداشت پول از The DAO را آغاز کردند. پیش از متوقف شدن از فرآیند، هکرها بیش از ۵۰ میلیون دلار اتریوم را به یک سازمان خودگردان غیر متمرکز دیگر که ساختاری مشابه با The DAO داش انتقال دادند.
با وجود این که یک ضعف امنیتی یا باگ در کدهای The DAO به دزیده شدن داراییها منجر شده بود، این هک شهرت اتریوم به عنوان یک پلتفرم میزبان و مفهوم سازمان های خودمختار غیر متمرکز را به شدت تحتالشعاع قرار داد. تاثیر این هک آنقدر زیاد بود که در نهایت به یک هارد فورک بلاک چین و تقسیم شدن شبکه اتریوم منجر گردید.
بلاک چین اول تصمیم گرفت تراکنشهایی که به دزیده شدن داراییهای مردم منجر شده بود را لغو کند تا داراییها به صاحبانشان بازگردانده شوند. این بلاک چین اکنون به عنوان اتریوم شناخته میشود. اما بلاک چین دوم تصمیم گرفت به اصل «کد قانون است» پایبند بماند و تراکنشهای هکرها در این بلاک چین دست نخورده باقی ماند تا ویژگی تغییر ناپذیری بلاک چین خدشهدار نشود. این بلاک چین دوم امروزه تحت عنوان «اتریوم کلاسیک» (Ethereum Classic) شناخته میشود.
لازم به ذکر است که اگر کدهای The DAO قبل از انتشار مورد آزمایش و بررسیهای اضافی قرار میگرفتند، ممکن بود از به وجود آمدن این مشکلات جلوگیری شود. اما از طرف دیگر، شاید این هک یک مرحله مهم در مسیر توسعه سازمان های مستقل غیر متمرکز بود که ضعفهای احتمالی آن را نشان داد. بدون شک این ضعفها در توسعه DAOهای جدید مورد توجه قرار خواهند گرفت.
DAO و مسئله کارفرما-کارگزار
سازمان های خودگردان غیر متمرکز میتوانند بخشی از «مسئله کارفرما-کارگزار» (Principal-Agent) را حل کنند. این مسئله زمانی به وجود میآید که یک شخص یا شرکت (کارگزار) توانایی تصمیمگیری و انجام کار به نمایندگی از یک شخص یا شرکت دیگر (کارفرما) را به دست میآورد. اگر کارگزار به دنبال منافع شخصی باشد، ممکن است به منافع کارفرما اهمیت داده نشود.
در چنین شرایطی کارگزار میتواند ریسکهایی را به نمایندگی از کارفرما قبول کند. در ضمن امکان دارد این مشکل توسط عدم هماهنگی اطلاعات در دسترس کارفرما و کارگزار وخیمتر شود. این احتمال وجود دارد که کارفرما هرگز متوجه نشود از وی سواستفاده شده و هیچ راهی برای مطمئن شدن از این که کارگزار در جهت منافع وی کار میکند، ندارد. این مسئله در رابطههای نمایندگانی که توسط رای مردم انتخاب میشوند، کارگزارانی که توسط سرمایه گذاران انتخاب میشوند و یا مدیرانی که نماینده سهامداران هستند، وجود دارد.
میزان شفافسازی بالایی که در بلاک چین وجود دارد، همراه با شیوههای ایجاد انگیزه DAO میتواند بخشی از این مسئله را حل کند، چرا که در سازمان های مستقل غیر متمرکز، انگیزه داخل سازمانی وجود دارد و عدم هماهنگی در اطلاعات در دسترس کارفرما و کارگزار اندک است، یا اصلا وجود ندارد. در ضمن از آن جایی که تمامی تراکنشها در بلاک چین ذخیره میشوند، تمامی عملیاتهای یک DAO شفاف است و (از لحاظ تئوری) امکان دستکاری در آنان وجود ندارد.
مزایای DAO
هیجانانگیز بودن مفهومی مثل DAO غیر قابل انکار است، چرا که سازمان مستقل غیر متمرکز قصد دارد تمام مشکلاتی که در مدیریت سازمانهای مدرن وجود دارد را حل کند. یک DAO اگر ساختاری بیعیب و نقص داشته باشد، به هر کدام از سرمایه گذاران اجازه خواهد داد در آینده آن تاثیر داشته باشند. در این نوع سازمان سلسله مراتب مدیریتی وجود ندارد و این یعنی هر کسی میتواند هر ایده نوآورانهای که داشته باشد را ارائه کند و کل اعضای سازمان آن را بررسی خواهند کرد. وجود یک سری قوانین از پیش تعیین شده که هر سرمایهگذار قبل از عضو شدن در سازمان از آنها مطلع میشود و همچنین سیستم رایگیری، جایی برای مشاجره باقی نخواهد گذاشت.
در یک DAO برای ارائه پیشنهاد و شرکت در رایگیری باید هزینه پرداخت شود و به همین دلیل سرمایه گذاران تصمیمات خود را با دقت ارزیابی میکنند و وقتشان را صرف پیشنهادهای بیهوده نخواهند کرد. علاوه بر این، تمامی قوانین و تراکنشهای مالی در بلاک چین ذخیره میشوند و توسط عموم قابل مشاهده هستند. سازمانهای مستقل غیر متمرکز ساختاری کاملا شفاف دارند. تمام اعضای این نوع سازمانها در تصمیمات مربوط به خرج شدن سرمایه تاثیر خواهند داشت و میتوانند نحوه خرج شدن سرمایه را هم به صورت کامل دنبال کنند.
معایب DAO
مثل هر چیزی دیگری که به حوزه رمز ارزها مربوط میشود، DAO نیز یک پدیده جدید است و تا حدودی یک تکنولوژی نوآورانه به شمار میرود. بدیهی است که پروژههای سازمان خودمختار غیر متمرکز انتقادهای زیادی را به خود جلب میکنند. بر اساس یک مقاله مجله تکنولوژی امآیتی (MIT Technology Review) منتشر شد، سپردن تصمیمات مالی مهم به عموم مردم کار درستی نیست و به احتمال زیاد نتایج خوبی در بر نخواهد داشت. نویسنده این مقاله معتقد است که برای موفقیت پروژههای DAO در هر سطحی، چیزهای زیادی باید در دنیا تغییر کند.
به جز دیدگاه محافظهکارانهای که میگوید سپردن مسئولیت سرمایه به دست عموم کار درستی نیست، نگرانیهای دیگری هم در مورد سازمان های خودگردان غیر متمرکز وجود دارد. مهمترین آنها، که پس از هک The DAO بیشتر مورد توجه قرار گرفت، مشکلات امنیتی است که به قانون «کدهای غیر قابل تغییر» هم مربوط میشود. در هک The DAO سرمایه گذاران تنها میتوانستند دزدیده شدن داراییهایشان را مشاهده کنند و کاری از دستشان بر نمیآمد، چون هکرها هیچکدام از قوانین از پیش تعیین شده The DAO را زیر پا نگذاشته بودند. البته اگر کد یک سازمان خودگردان غیر متمرکز به خوبی نوشته شده و عاری از باگ باشد، از رخ دادن چنین حملاتی جلوگیری خواهد شد.
برای این که یک استارت آپ سازمان مستقل غیر متمرکز بتواند در خارج از شبکه بلاک چین تجارت کند و با دنیای فیزیکی ابزارهای مالی و ابزارهایی که مالکیت معنوی دارند، ارتباط برقرار کند، به یک نوع چارچوب قانونی نیاز است. به دلیل تازگی و متفاوت بودن تکنولوژی رمز ارزها، مرزهای قانونی مربوط به این حوزه هرگز به صورت کامل مشخص نشدهاند. اما به نظر میرسد که حل شدن این مشکل فقط به گذر زمان احتیاج دارد.
نمونههایی از سازمان های خودگردان غیر متمرکز
هر سازمان خودگردانی که سیستم بودجهبندی و حاکمیت غیر متمرکز دارد را میتوان یک DAO نامید. طبق این تعریف، تقریبا هر شبکه رمز ارزی غیر متمرکزی یک DAO است. در ضمن اتمام کمپین جمعآوری سرمایه پیش از عرضه رسمی نیز آنها را به این تعریف نزدیکتر میکند. در ادامه به چند مورد از شناختهشدهترین سازمان های خودگردان غیر متمرکز اشاره میکنیم:
- دش (Dash): یک رمز ارز متنباز و همتابههمتا (P2P) که امکان انجام تراکنشهای آنی و خصوصی را فراهم میکند.
- دیجیکس گلوبال (Digix Global): استاندارد طلا در انتقال همتا به همتای داراییهای دیجیتال. هر توکن طلای Digix نماینده ارزش یک گرم طلای استاندارد LMBA است که در خزانههای امن نگهداری میشود.
- بیت شیرز (BitShares): یک صرافی رمز ارزی غیر متمرکز. این صرافی خودش را به عنوان یک پلتفرم معاملاتی سریع و روان معرفی کرده که آزادی عمل رمز ارزها را با ثبات دلار ترکیب میکند.
بعضی از سازمان های خودمختار غیر متمرکز پیچیدهتر ممکن است به عنوان توکن حاکمیتی، پلتفرم سرمایه گذاری ریسکپذیر غیر متمرکز و یا پلتفرم شبکه اجتماعی ارائه شوند. علاوه بر این، یک DAO میتواند فعالیت دستگاههایی که به اینترنت اشیا (Internet of Things) متصل هستند، را هماهنگ کند.
یک زیر مجموعه از DAO هم وجود دارد که تحت عنوان شرکت خودگردان غیر متمرکز (Decentralized Autonomous Corporations) یا DAC شناخته میشود. یک DAC ممکن است خدماتی مشابه یک شرکت سنتی (مثلا یک شرکت تاکسی اینترنتی) ارائه دهد، اما تفاوت این است که ساختار مدیریت شرکتی ندارد. برای مثال یک خودرو که به عنوان عضوی از یک DAC خدمات تاکسی اینترنتی را فراهم میکند، میتواند به صورت اتوماتیک فعالیت داشته باشد و با انسانها و دستگاههای دیگر تراکنش انجام دهد. با استفاده از اوراکلهای (Oracle) بلاک چین، این خودرو حتی میتواند قراردادهای هوشمند فعال کرده و وظایفی مثل رفتن به مکانیک را هم انجام دهد.
جمعبندی
سازمان های خودگردان غیر متمرکز باعث میشوند شرکتها دیگر نیازی به تکیه کردن به موسسههای سنتی نداشته باشند. به جای هماهنگ شدن اعضا توسط یک نقطه مرکزی، قوانین حاکمیت خودگردان خواهند بود و اعضا را برای کسب بهترین نتیجه برای شبکه، هدایت خواهند کرد. کلید اصلی در طراحی یک DAO نوشتن یک سری قوانین موثر است که مشکلات پیچیده هماهنگی اعضا را حل میکنند. اما با این وجود، احتمالا مهمترین چالشی که در مسیر به کارگیری سازمان های خودمختار غیر متمرکز وجود دارد، کاملا فنی نیست و ماهیت اجتماعی دارد.
منابع:
از 1 تا 5 چه امتیازی به این مطلب میدهید؟
نظر خود را بنویسید