آنچه در این مقاله خواهید خواند
آموزش صفر تا صد ترید کردن ارزهای دیجیتال و تبدیل شدن به یک تریدر موفق فوت و فن های زیادی را میطلبد. در این مطلب، به تمامی سوالات نظیر حداقل سرمایه برای ورود به بازار کریپتو، بهترین روش و استراتژی، انواع اصطلاحات و الگوهای نموداری در ترید رمز ارز را پاسخ داده و به آموزش نحوه مدیریت ریسک و نکات بسیار مهم دیگر میپردازیم. در واقع با مطالعه این مطلب، آموزش صفر تا صد تریدر شدن را بهصورت یکجا و جامع و رایگان میبینید.
برای آموزش تریدر شدن باید چند مبحث را بهطور کامل بررسی کنیم که در زیر، فهرست این مطالب را مشاهده میکنید:
ویدیوی آموزش ترید ارزهای دیجیتال
بخش اول؛ آموزش اصطلاحات ترید و معامله ارز دیجیتال
تریدینگ (Trading) یک مفهوم اقتصادی شامل خرید و فروش داراییهاست. این داراییها میتوانند کالاها و خدماتی باشند که خریداران هزینه آن را به فروشنده میپردازند. در موارد دیگر، این تراکنش میتواند شامل تبادل کالاها و خدمات بین طرفین درگیر در ترید و معامله باشد. در بازارهای مالی، این داراییها «ادوات مالی (Financial Instruments)» نام دارند، این ادوات میتوانند سهام، اوراق قرضه، جفتهای ارزی در بازار فارکس، معاملات آپشن (Option)، فیوچرز (Futures)، محصولات مارجین (Margin)، ارز دیجیتال و موارد بسیار دیگر را شامل شوند.
اگر این عبارات برایتان جدید است، نگران نباشید. در این مطلب، تمامی اصطلاحات، نکات، فوت و فنها، بهترین روش و نحوه ورود به بازار معامله، تبدیل شدن به یک تریدر موفق و در کل، صفر تا صد ترید در بازار ارزهای دیجیتال و هر آنچه برای شروع ترید از صفر را نیاز دارید، آموزش میدهیم. علاوه بر این، یک سری کتاب برای آموزش و یادگیری ارزهای دیجیتال نیز در بازار وجود دارند که مطالعه آنها خالی از لطف نیست و میتواند دید شما را در این زمینه گستردهتر کند.
یکی از مهمترین تصمیماتی که هر تریدر ارز دیجیتال باید بگیرد، انتخاب بهترین زمان فروش ارز دیجیتال است. این تصمیم میتواند به شدت بر سود و زیان شما تأثیر بگذارد. اما چگونه میتوان تشخیص داد که چه زمانی بهترین فرصت برای فروش است؟ عوامل مختلفی مانند تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و روانشناسی بازار در این تصمیمگیری نقش دارند. در ادامه این آموزش، به طور مفصل به بررسی این عوامل و استراتژیهای مختلف برای فروش ارز دیجیتال خواهیم پرداخت.
تریدینگ چیست؟
از اصطلاح تریدینگ عموما برای معاملات کوتاه مدت (Short-term) استفاده میشود که در آن، تریدرها در «تایم فریم (Time Frame)» یا همان «بازههای زمانی» کوتاه دائما به پوزیشنها وارد یا از آنها خارج میشوند. با این وجود، این نوع تعریف تقریبا گمراهکننده است. در واقع، تریدینگ میتواند به طیف گستردهای از استراتژیهای مختلف مانند تریدینگ روزانه (Day Trading)، سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)، معامله روند (Trend Trading) و موارد بسیار دیگر اتلاق شود. اما نگران نباشید، در ادامه تمام این اصطلاحات را توضیح خواهیم داد.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری (Investing) یعنی تخصیص منابع (مانند سرمایه) با انتظار تولید سود. این کار میتواند شامل استفاده از پول برای تامین سرمایه و آغاز یک کسبوکار یا خرید زمین با هدف فروش آن با قیمت بالاتر باشد. در بازارهای مالی، این امر معمولا شامل سرمایه گذاری در ادوات مالی به امید فروش آن با قیمت بالاتر است.
[banner id=’46903′]
انتظار برای کسب سود، یکی از مفاهیم اصلی سرمایه گذاری است که با نام “ROI” یا «نرخ بازگشت سرمایه» شناخته میشود. برخلاف تریدینگ، سرمایه گذاری معمولا رویکرد بلندمدتتری برای افزایش ثروت میطلبد. هدف یک سرمایه گذار، ساخت ثروت طی یک دوران طولانی (چند سال یا حتی دهه) است. روشهای زیادی برای این کار وجود دارد، اما سرمایهگذاران معمولا برای پیدا کردن فرصتهای خوب سرمایه گذاری، از فاکتورهای تحلیل فاندامنتال استفاده میکنند.
سرمایه گذاران به خاطر رویکرد بلند مدتشان، عموما نگران تغییرات قیمت در کوتاه مدت نیستند. به همین دلیل، بدون نگرانی زیادی درباره ضررهای کوتاه مدت، نسبتا منفعل عمل میکنند.
تفاوت تریدینگ با سرمایه گذاری
هر دوی تریدرها و سرمایهگذاران، به دنبال تولید سود در بازارهای مالی هستند. اما روش افراد برای رسیدن به این هدف متفاوت است. بنابراین سوال اصلی بسیاری از افراد این است که سود ترید بیشتر است یا هولد ارزهای دیجیتال؟ کدام بهتر است؟
به طور کلی، سرمایهگذاران به دنبال تولید سود در بلند مدت (مثلا طی سالها یا دههها) هستند. از آنجایی که سرمایهگذاران افق زمانی بلند مدتی دارند، نرخهای بازگشت هدفشان نیز بزرگ است.
اما تریدرها درصدد استفاده از نوسانت قیمت در بازار هستند. این افراد دائما وارد پوزیشنها شده و از آنها خارج میشوند و در هر ترید و معامله خود، بازگشتهای سرمایه کوچکتری را در نظر دارند.
کدام گزینه، یعنی سرمایه گذاری در رمز ارزها یا ترید و معامله ارز دیجیتال مناسبتر است؟ کدام یک برای شما بهتر است؟ تصمیم با خود شماست. میتوانید کار را با یادگیری بازار و کسب تجربه عملی آغاز کنید. با گذشت زمان، قادر به تعیین گزینه بهتر متناسب با اهداف مالی، شخصیت و پروفایل معاملاتی خود هستید.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
در مبحث اموزش ترید صفر تا صد، تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) یا بهطور خلاصه FA، روشی برای ارزیابی ارزش یک دارایی مالی است. یک تحلیلگر اقتصادی برای تعیین ارزش منصفانه یک دارایی مانند ارز دیجیتال، هر دوی عوامل مالی و اقتصادی را میسنجد. این عوامل شامل بررسی شرایط اقتصاد کلان نظیر وضعیت اقتصاد گستردهتر، شرایط صنعت یا کسبوکارهای مرتبط با آن دارایی (در صورت وجود) هستند. این فاکتورها غالبا از طریق شاخصها و اندیکاتورهای پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) اقتصاد کلان بررسی میشوند.
مطالعه بیشتر: تحلیل فاندامنتال چیست
تحلیلگران به محض تکمیل تحلیل فاندامنتال، ارزان یا گران بودن یک دارایی را مشخص میکنند. سرمایهگذاران نیز از این نتایج استفاده کرده و به تصمیمگیری برای سرمایه گذاری میپردازند. (دقت داشته باشید که منطور از ارزان یا گران بودن یک دارایی به معنای صرفا پایین یا بالا بودن قیمت آن نیست، بلکه قیمتی کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن دارایی است که افراد برای آن میپردازند).
در بازار ترید و معامله ارز دیجیتال، تحلیل فاندامنتال شامل زمینهای نوظهور از علم داده است که دادههای بلاک چینهای عمومی بهنام معیارهای «درون زنجیرهای (On-chain)» را بررسی میکند. اندیکاتورهای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال متشکل از هش ریت (Hash Rate) شبکه، هولدرهای برتر، تعداد آدرسها، تحلیل تراکنشها و موارد بسیار دیگر هستند. تحلیلگران با استفاده از این دادههای فراوان موجود در بلاک چینهای عمومی، قادر به ساخت اندیکاتورهای پیچیده تکنیکالی هستند که جنبههای خاصی از سلامت کلی شبکه را اندازه میگیرند.
تحلیل فاندامنتال بهطور گسترده در بازار سهام یا فارکس استفاده میشود و با توجه به وضعیت فعلی رمز ارزها، کاربرد کمتری در این حوزه دارد. این کلاس دارایی به قدری جدید است که هنوز یک چارچوب استاندارد و جامع برای تعیین ارزشگذاریهای بازار آن وجود ندارد. علاوه بر این، بازار کریپتوکارنسیها بیشتر متاثر از سفتهبازی و داستانهاست. به همین خاطر، فاکتورهای فاندامنتال عموما اثر قابل چشمپوشی روی قیمت یک ارز دیجیتال دارند. با این وجود، با بلوغ بازار، راههای دقیقتری برای تعیین ارزش یک دارایی رمز ارزی توسعه داده خواهد شد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یا بهطور خلاصه TA، رویکرد متفاوتی دارد. ایده اصلی پشت تحلیل تکنیکال این است که پرایس اکشنهای تاریخی، نشاندهنده رفتار بازار در آینده هستند.
تحلیل تکنیکال به دنبال یافتن ارزش ذاتی یک دارایی نیست، بلکه در عوض با نگاه به فعالیت تریدینگ تاریخی، درصدد شناسایی فرصتها بر اساس آن است. این امر میتواند شامل تحلیل پرایس اکشن و حجم معاملات، الگوهای نموداری، استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال و دیگر ابزارها باشد. هدف این نوع تحلیل، ارزیابی قدرت یا ضعف یک بازار است.
با این حال، تحلیل تکنیکال تنها ابزار پیش بینی احتمالات تحرکات آتی قیمت نیست. TA همچنین میتواند یک چارچوب برای مدیریت ریسک باشد. از آنجایی که تحلیل تکنیکال مدلی برای تحلیل ساختار بازار فراهم میکند، مدیریت معاملات را شفافتر و قابل اندازهگیریتر میسازد. در این حالت، اندازهگیری ریسک اولین قدم مدیریت معامله است. به همین خاطر هم هست که برخی از تحلیلگران تکنیکال صرفا تریدر تلقی نمیشوند. این دسته از افراد، از تحلیل تکنیکال بهعنوان چارچوبی برای مدیریت ریسک استفاده میکنند.
علم تحلیل تکنیکال را به هر بازار مالی میتوان تعمیم داد و بسیاری از تریدرهای حوزه ارز دیجیتال نیز سوداگری معاملات خود از آن استفاده میکنند. اما آیا TA واقعا کار میکند؟ همانطور که پیشتر گفتیم، ارزشگذاری بازارهای رمز ارزی صرفا برگرفته از سوداگری است. این ویژگی، کریپتوکارنسیها را به یک حوزه ایدهآل برای تحلیلگران تکنیکال تبدیل میکند، چراکه این افراد فقط با عوامل تکنیکال و فنی سرو کار دارند.
مقایسه تحلیل تکنیکال با فاندامنتال؛ کدام بهتر است؟
پاسخ به این سوال، کاملا به استراتژی تریدینگ ارز دیجیتال شما بستگی دارد. اما چرا از هر دوی اینها استفاده نکنیم؟ اکثر روشهای تحلیل بازار به هنگام ترکیب با دیگر روشها یا اندیکاتورها عملکرد بهتری دارند. به همین خاطر، با استفاده همزمان تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، شانس بیشتری برای یافتن فرصتهای معتبر سرمایه گذاری وجود دارد. آموزش ترید از صفر و یادگیری ترکیب استراتژیهای مختلف معامله ارزهای دیجیتال همچنین به حذف جانبداری حاصل از فرآیند تصمیمگیری کمک میکند.
این مفهوم گاهی اوقات بهعنوان “Confluence” یا «تلاقی» تعریف میشود. تریدرها با ترکیب چندین استراتژی و تبدیل به یک استراتژی، از تمام مزایای آنها بهرهمند میشوند. ایده این کار این است که فرصتهای تریدینگ ارز دیجیتال فراهمشده توسط استراتژیهای ترکیبی، قویتر از فرصتهای یک استراتژی واحد است.
عامل محرک بازارهای مالی چیست؟
قیمت یک دارایی توسط تعادل میان عرضه و تقاضا تعیین میشود. به عبارت دیگر، خریداران و فروشندگان عامل تعیین آن هستند. بازار نیز جایی است که این عرضه و تقاضا به یکدیگر میرسند. اما چه عامل دیگری محرک ارزش یک دارایی مالی است؟
همانطور که پیشتر گفتیم، یک سری عوامل فاندامنتال مانند وضعیت اقتصاد در این امر دخیل هستند. علاوه بر این، فاکتورهای تکنیکال مانند مارکت کپ (ارزش بازار) نیز در این بین وجود دارند. همچنین ممکن است عوامل دیگری مانند احساسات بازار یا اخبار جدید تعیینکننده باشند.
مطالعه بیشتر: مارکت کپ چیست
با این حال، همگی اینها تنها فاکتورهایی برای در نظر گرفتن هستند. چیزی که واقعا قیمت یک دارایی را در یک لحظه خاص تعیین میکند، صرفا تعادل میان عرضه و تقاضا است.
روند یا ترند بازار چیست؟
ترند بازار (Market Trend)، جهت کلی حرکت قیمت یک دارایی است. در تحلیل تکنیکال، روندهای بازار معمولا بهوسیله پرایس اکشن، خطوط روند (Trend Lines) یا حتی میانگینهای متحرک (Moving Averages) شناسایی میشوند.
در کل، دو نوع روند بازار وجود دارد: صعودی یا گاوی (Bull) و نزولی یا خرسی (Bear). یک بازار صعودی شامل روندهای رو به بالای پایدار است که در آن، قیمتها بهطور پیوسته رشد میکنند. یک بازار نزولی شامل روندهای رو به پایین پایدار است که در آن قیمتها دائما کاهش مییابند. علاوه بر این، بازارهای «تحکیم (Consolidating)» یا «سایدوی (Sideways)» جایی هستند که در آنها هیچ روند مشخصی وجود ندارد.
شایان ذکر است که ترند بازار به معنای حرکت همیشه قیمت در جهت روند نیست. یک بازار صعودی طولانی در داخل خود بازارهای نزولی کوچک دارد و بالعکس. این امر جزو طبیعت روندهای بازار است. بنابراین، تعیین روند به بازه زمانی مورد نظر شما بستگی دارد. روندهای بازار در تایم فریمهای بلندتر، اهمیت بیشتری نسبت به بازههای زمانی کوتاهتر دارند.
یک ویژگی جالب توجه درباره ترندهای بازار این است که تنها با قطعیت کامل نسبت به گذشته تعیین میشوند. احتمالا تا به حال درباره مفهوم «جانبداری گذشتهنگر» شنیده باشید، که به معنای تمایل افراد برای متقاعد ساختن خود نسبت به پیشبینی درست یک رویداد پیش از وقوع آن است. همانطور که تصور میکنید، جانبداری گذشتهنگر میتواند روی فرایند شناسایی روندهای بازار و تصمیمگیری برای ترید و معامله ارز دیجیتال تاثیرگذار باشد. بنابراین، آموزش و یادگیری نحوه حذف دیدگاههای متعصبانه، از ضروریتهای ترید در بازار ارزهای دیجیتال است.
چرخه بازار چیست؟
احتمالا تا به حال عبارت «بازار در سیکلها حرکت میکند» را شنیده باشید. یک چرخه، الگو یا روندی است که در زمانهای مختلف ظهور میکند. معمولا چرخههای بازار در تایم فریمهای بلندتر نسبت به تایم فریمهای کوتاهتر اعتبار بیشتری دارند. با این حال، حتی میتوانید در نمودارهای ساعتی نیز همانند چارتهای مربوط به دههها داده، سیکلهای کوچک بازار را پیدا کنید.
بازارها ذاتا چرخهای هستند. سیکلها میتوانند به عملکرد بهتر یک کلاس دارایی نسبت به دیگران را به دنبال داشته باشند. اما مثلا در بخش دیگری از یک چرخه بازار، آن کلاس دارایی هم ممکن است به خاطر شرایط متفاوت بازار، نسبت به دیگر داراییها عملکرد بدتری داشته باشد.
شایان ذکر است که در هر لحظه خاص، تعیین مکان قرارگیری فعلیمان در چرخه بازار تقریبا ممکن نیست. این تحلیل را تنها پس از اتمام آن قسمت از چرخه میتوان با دقت بالا انجام داد. سیکلهای بازار همچنین نقاط آغاز و پایان مشخصی دارند. همانطور که پیداست، بودن در لحظه کنونی یک دیدگاه فوقالعاده مغرضانه در بازارهای مالی است.
بخش دوم؛ بازارهای مالی و آموزش ابزار ترید و معامله ارزهای دیجیتال
در این بخش، درباره اداوات مالی، بازار اسپات، مارجین تریدینگ، بازار اوراق مشتقه، قرارداهای آتی و پیشرو، قراردادهای فیوچرز پرپچوال، آپشن کانترکتها، بازار فارکس و توکنهای اهرمی صحبت میکنیم.
ادوات مالی (Financial Instrument) چیست؟
به زبان ساده، ادوات مالی داراییهای قابل معامله هستند. مثال از این دست شامل پول نقد، فلزات گرانبها (مانند طلا یا نقره)، سندی که تاییدکننده مالکیت چیزی باشد (مانند یک کسب و کار یا یک منبع)، حق ارسال یا دریافت پول نقد و موراد بسیار دیگر هستند. ادوات مالی میتوانند بسیاری پیچیده باشند، اما ایده پایهای این است که هرچه هستند یا نماینده هرچه باشند، قابلیت معامله شدن را دارند.
ادوات مالی بسته به روشهای طبقهبندی متفاوت، انواع مختلفی دارند. یکی از این طبقهبندیها، بر اساس نقش آنها بهعنوان ابزارهای نقدی یا مشتقه است. همانطور که از نامشان مشخص است، ادوات مشتقه ارزش خود را از چیزی دیگری (مانند یک ارز دیجیتال) میگیرند. ادوات مالی همچنین بر اساس بدهی یا سهم هم طبقهبندی میشوند.
اما رمز ارزها در کدام دسته قرار میگیرند؟ راههای مختلفی برای این کار وجود دارد و ارزهای دیجیتال میتوانند در بیش از یک گروه جای بگیرند. سادهترین طبقهبندی رمز ارزها، بهعنوان داراییهای دیجیتال است. با این وجود، پتانسیل کریپتوکارنسیها در ساخت یک سیستم مالی و اقتصادی کاملا جدید نهفته است.
از این رو، رمز ارزها یک دسته کاملا جدید از داراییهای دیجیتال هستند. علاوه بر این، با تکامل اکوسیستم، گروههای جدیدی قابل ایجاد شدن هستند که در غیر این صورت امکانپذیر نخواهند بود. مثالهای اولیه این اتفاق را میتوان فضای امور مالی غیر متمرکز (دیفای) مشاهده کرد. شما می توانید برای اطلاعات بیشتر، مقاله دیفای چیست را مطالعه کنید.
بازار اسپات (Spot Market) یا نقدی چیست؟
بازار اسپات که بهنام بازار نقدی نیز شناخته میشود، جایی است که ادوات مالی با چیزی به نام «تحویل فوری» معامله میشوند. تحویل (Delivery) در این زمینه، یعنی تبادل ابزار مالی با پول نقد. این تعریف شاید غیرضروری به نظر برسد، اما بهتر است بدانید که در برخی از بازارها، تسویه حسابها سریعا توسط پول نقد انجام نمیگیرد. مثلا، در بازارهای آتی یا فیوچرز (Futures)، داراییها در تاریخی در آینده (هنگام انقضای قرارداد آتی) تحویل داده میشوند.
به زبان ساده، بازار اسپات جایی است که تریدها و معاملات بر اساس «قیمت فعلی» صورت میگیرد. از آنجایی که معاملهگران سریعا تسویه حساب میشوند، عموما از قیمت بازاری فعلی یک دارایی بهعنوان «قیمت اسپات» یاد میشود. در صورت علاقه مندی مقاله معاملات اسپات چیست را مطالعه کنید.
حالا اسپات در بازار ارز دیجیتال یعنی چه؟ چه کاری در اسپات مارکت بایننس میتوان انجام داد؟ در این بازار شما میتوانید کوینها را با یکدیگر معامله کنید. بنابراین، اگر مثلا مایل به تبادل بایننس کوین (BNB) با دلار بایننس (BUSD) هستید، باید وارد اسپات مارکت BNB/BUSD شده و در آنجا به معامله بپردازید. به همین ترتیب، برای تبادل BNB با بیت کوین، باید وارد بازار اسپات BNB/BTC شوید. به محض تکمیل سفارش، ترید و معامله ارز دیجیتال مورد نظر شما انجام گرفته و کوینها سریعا تبدیل خواهند شد. این روش، یکی از سادهترین راههای ترید ارزهای دیجیتال است که آموزش و یادگیری آن کمک شایانی به موفقیت شما در این بازار خواهد کرد.
آموزش مارجین تریدینگ (Margin Trading) در ترید ارزهای دیجیتال
مارجین چیست؟ مارجین تریدینگ یکی از روشهای معامله بهوسیله وجوه قرضی از یک شخص ثالث است. در حقیقت، معامله توسط مارجین نتایج (سود یا ضرر) را تقویت میکند. یک حساب مارجین دسترسی بیشتری به سرمایه را برای تریدرها فراهم کرده و برخی از ریسکهای طرف مقابل را از بین میبرد. چگونه؟ معاملهگران در مارجین تریدینگ با نگهداری سرمایه کمتر در صرافی ارز دیجیتال، قادر به معامله همان اندازه پوزیشن مشابه هستند.
در بحث معامله مارجین، اصطلاحات “Margin” و “leverage” را زیاد خواهید شنید. مارجین به مقدار تعهد سرمایه (آورده شخصی) شما اتلاق میشود. لوریج یا اهرم یعنی مقدار مورد نظر شما برای افزایش مارجین. بنابراین، اگر مثلا از لوریج 2x (دو برابر) استفاده کنید، یعنی پوزیشن شما دو برابر مقدار مارجینتان است. اگر از اهرم 4x استفاده کنید، پوزیشنی که باز میکنید 4 برابر ارزش مارجین شما ارزش دارد.
با این وجود، باید مراقب لیکوییدیشن (Liquidation) یا لیکوئید شدن حسابتان باشید. هرچه لوریج مورد استفاده بیشتر باشد، قیمت لیکوئیدیشن نیز به مقدار آورده شما نزدیکتر است. بنابراین در صورت لیکویید شدن، ریسک از دست دادن کل مارجینتان وجود دارد. پس پیش از شروع، مراقب خطرات بالای معامله مارجین باشید. در صورتی که معنای لیکوئید را نمیدانید، پیشنهاد میکنیم حتما مقاله لیکوئید چیست را مطالعه کنید.
مارجین تریدینگ در بازار سهام، کالا و فارکس و همچنین بازار ترید و معامله بیت کوین و ارز دیجیتال بهطور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. در حالت سنتیتر، وجوه مقروض توسط یک بروکر سرمایهگذاری تامین میشوند. در رابطه با رمز ارزها، این وجوه عموما توسط صرافی در ازای کارمزد فراهم میشوند. اما در برخی موارد، وجوه مقروض ممکن است مستقیما از طرف دیگر تریدرهای پلتفرم مربوطه مهیا شوند. این کار معمولا نرخ سودهای متفاوتی را بههمراه دارد، چراکه این نرخ توسط یک بازار آزاد تعیین میشود.
بازار مشتقات (Derivatives Market) ارز دیجیتال چیست؟
اوراق مشتقه داراییهای مالی هستند که ارزش آنها به چیز دیگری وابسته است. این چیز دیگر میتواند یک دارایی خاص یا سبدی از داراییها باشد. متداولترین انواع این داراییها سهام، اوراق قرضه، کالا، شاخصهای بازار یا رمز ارزها هستند.
خود محصول مشتقه اساسا یک قرارداد بین چندین نفر است. این محصول قیمتش را از دارایی خاصی میگیرد که بهعنوان بنچمارک استفاده میشود. حالا از هر دارایی هم که بهعنوان این معیار استفاده شود، مفهوم اصلی یعنی محصول مشتقه ارزش خود را از آن میگیرد. برخی از معروفترین مثالهای این دسته از محصولات قراردادهای آتی (Futures)، قراردادهای آپشن (Option) و سواپ (Swap) هستند.
به استناد برخی از تخمینها، بازار مشتقات یکی از بزرگترین بازارهای حال حاضر است. چرا؟ چون ابزارهای مشتقه بهصورت مجازی برای هر نوع محصول مالی (حتی خود مشتقات) قابل تولید هستند. بله، محصولات مشتقه را از خود مشتقات نیز میتوان ساخت. و دوباره مشتقات جدیدی از این مشتقات قابل تولید هستند و این امر همینطور ادامه خواهد یافت. آیا این امر شبیه به یک خانه پوشالی بهنظر میرسد که هر لحظه امکان ریختن آن وجود دارد؟ این اتفاق دور از انتظار نیست. برخی ادعا کردهاند که بازار مشتقات نقش بزرگی در بحران مالی سال 2008 داشته است.
قرارداد آتی (Futures) و پیشرو (Forward) چیست؟
قرارداد فیوچرز نوعی محصول مشتقه است که به تریدرها اجازه میدهد تا بر اساس قیمت آتی یک دارایی به سوداگری بپردازند. این قرارداد شامل توافقی میان طرفین معامله است تا یک تراکنش در تاریخی در آینده به نام «تاریخ انقصا یا سررسید (Expiry Date)» تسویه شود. همانطور که در بخش بازار مشتقات گفتیم، دارایی مربوط به این نوع قرارداد میتواند هرگونه دارایی باشد. از جمله معمولترین مثالهای این داراییها رمز ارزها، کالاها، سهام و اوراق قرضه هستند.
تاریخ انقضای یک قرارداد فیوچرز، آخرین روز فعالیت معاملاتی مربوط به آن قرارداد است. در پایان روز، قرارداد بر اساس آخرین قیمت معاملهشده منقضی میشود. تسویه حساب این نوع کانترکت نیز از پیش تعیین شده است و میتوان به صورت نقدی یا تحویل فیزیکی انجام شود.
در هنگام تحویل فیزیکی، دارایی مربوطه مستقیما تبادل میشود. مثلا، بشکههای نفت تحویل داده میشوند. در هنگام تسویه حساب با پول نقد، دارایی مربوطه مستقیما تبادل نشده و تنها ارزش معادل آن (به صورت پول نقد یا ارز دیجیتال) تحویل داده میشود.
مطالعه بیشتر: فیوچرز چیست
قرارداد آتی پرپچوال یا دائمی (Perpetual Futures) چیست؟
محصولات فیوچرز روشی عالی برای سوداگری روی قیمت دارایی برای معاملهگران هستند و جایگاه ویژهای در اموزش ترید کردن رمز ارزها دارند. با این وجود، اگر تریدرها مایل به ماندن در پوزیشن خود پس از تاریخ انقضا و سررسید باشند چه؟
راهحل، قرارداد آتی دائمی است. تفاوت اصلی این کانترکتها با یک قراداد آتی معمولی این است هیچگاه منقضی نمیشوند. بدین صورت، معاملهگران قادر به سوداگری روی قیمت یک دارای بدون نیاز به نگرانی نسبت به انقضای آن هستند. با این حال، این امر نیز خودش مشکلساز است. اگر قیمت قرارداد فیوچرز پرپچوال از قیمت دارایی مربوطه خود خیلی فاصله بگیرد چه؟ از آنجایی که هیچ تاریخ سررسیدی وجود ندارد، بازار آتی دائمی میتواند اختلاف عمده و مستمری با بازار اسپات داشته باشد.
به همین خاطر است که قراردادهای آتی پرپچوال شامل یک کارمزد فاندینگ (Funding Fee) هستند که بین تریدرها پرداخت میشود. فرض کنید قیمت ترید و معامله یک ارز دیجیتال در بازار فیوچرز دائمی، بالاتر از بازار اسپات باشد. در این حالت، فاندینگ ریت (یا نرخ تامین اعتبار) مثبت خواهد بود، به این معنا که پوزیشنهای لانگ (Long یا خرید) باید کارمزد فاندینگ را به پوزیشنهای شورت (Short یا فروش) پرداخت کنند. این امر خریداران را به فروش ترغیب میکند که در نتیجه، باعث کاهش قیمت قرارداد و نزدیک کردن آن به قیمت اسپات میشود. در حالت دیگر، با کمتر شدن قیمت در بازار آتی دائمی نسبت به بازار اسپات، فاندینگ ریت منفی شده و این بار، شورتها کارمزد را به لانگها پرداخت کرده تا مشوقی برای افزایش قیمت قرارداد ایجاد شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه مقاله فاندینگ ریت چیست را مطالعه کنید.
به طور خلاصه، اگر فاندینگ مثبت باشد، لانگها به شورتها کارمزد پرداخت میکنند و در صورت منفی شدن فاندینگ ریت، شورتها به لانگها کارمزد میدهند. قراردادهای فیوچرز پرپچوال بین تریدرهای بیت کوین و رمز ارزها محبوبیت فوقالعاده بالایی دارند.
آموزش قرارداد آپشن (Option) در ترید ارزهای دیجیتال
قرارداد آپشن یا اختیار معامله نوعی محصول مشتقه است که حق، نه الزام، خرید یا فروش یک دارایی را در آینده بر اساس قیمت مشخص به تریدرها میدهد. تفاوت اصلی بین قرارداد فیوچرز و آپشن این است که معاملهگران موظف به تسویه حساب کانترکت اختیار معامله خود نیستند. در هنگام خرید یک قرارداد آپشن، تریدرها بر اساس حرکت قیمت در یک جهت به سوداگری میپردازند.
دو نوع قرارداد اختیار معامله وجود دارد: کال آپشن (Call Option) یا اختیار خرید و پوت آپشن (Put Option) یا اختیار فروش. کال آپشن روی افزایش قیمت شرط میبند و پوت آپشن روی کاهش قیمت. قراردادهای اختیار معامله نیز همانند دیگر محصولات مشتقه، بر طیف متنوعی از داراییهای مالی نظیر شاخصهای بازار، کالاها، سهام، رمز ارزها و دیگر موارد مبتنی هستند.
آپشن کانترکتها میتوانند استراتژیهای فوقالعاده پیچیده معاملاتی و روشهای مدیریت ریسک نظیر هجینگ (Hedging) یا پوشش ریسک را به همراه داشته باشند. در حوزه رمز ارزها، قرارداد آپشن سودمندترین ابزار برای ماینرهایی است که خواهان ایجاد پوشش ریسک برای داراییهای رمز ارزی خود هستند. با این روش، ماینرها در برابر رویدادهای دارای تاثیر مخرب بر ارزش وجوه خود محافظت خواهند شد.
بازار بورس خارجی یا همان فارکس (Forex) چیست؟
بازار بورس خارجی (Foreign Exchange Market) یا فارکس جایی است که معاملهگران به تبادل ارز کشورها با یکدیگر میپردازند. در اصل، بازار فارکس جایی است که نرخ تبدیل ارزهای سراسر جهان را تعیین میکند.
شاید گاهی اوقات ارزها را داراییهای «پناهگاه امن» فرض کنید. حتی عبارت «استیبل کوین» هم باید از نظر تئوری به معنای دارایی باشد که به گونهای از نوسان قیمت در امان است. با این وجود، با اینکه این امر تا حدودی درست است، اما ارزها هم میتوانند دچار تغییرات قابلتوجه بازار شوند. چطور ممکن است؟ باید بگوییم که ارزش ارزها نیز توسط عرضه و تقاضای آنها تعیین میشود. علاوه بر این، ارزها میتوانند تحت تاثیر تورم یا دیگر نیروهای بازار مربوط به سرمایه گذاری و ترید جهانی و عوامل ژئوپولتیک قرار گیرند.
اما بازار فارکس چگونه کار میکند؟ جفت ارزها توسط بانکهای سرمایهگذاری، بانکهای مرکزی، شرکتهای تجاری، بنگاههای سرمایهگذاری، صندوقهای پوشش ریسک و تریدرهای خرد فارکس معامله میشوند. بازار فارکس همچنین امکان تبدیل ارزهای جهانی برای تسویه حسابهای تجاری بینالمللی را فراهم میکند.
معاملهگران فارکس از استراتژیهای تریدینگ مختلفی مانند اسکالپینگ (Scalping) دارای لوریج برای افزایش بازده خود استفاه میکنند. در بخشهای بعدی این استراتژی را بیشتر توضیح خواهیم داد. بازار فارکس یکی از بلوکهای اصلی اقتصاد جهانی مدرنی است که امروزه آن را میشناسیم. در واقع، بازار فارکس بزرگترین و لیکوییدترین بازار مالی در جهان است.
توکن لوریجشده یا اهرمی (Leveraged Token) چیست؟
توکنهای لوریجشده داراییهای قابل معامله و ترید هستند که بدون نیاز به مدیریت یک پوزیشن اهرمی، برای قیمت یک ارز دیجیتال لوریج ایجاد میکنند. این یعنی دیگر نگران مارجین، وثیقه، فاندینگ ریت و لیکوییدیشن نخواهید بود.
توکنهای اهرمی از جمله محصولات مالی خلاقانهای هستند که به لطف قدرت بلاک چین پا به بازار گذاشتهاند. توکنهای لوریجشده ابتدا توسط صرافی اوراق مشتقه FTX معرفی شدند، اما از آن زمان تا کنون، پیادهسازیهای جایگزین مختلفی را شاهد بودهاند. با این حال، ایده اصلی پشت این نوع توکنها یکسان است؛ توکنیزه کردن پوزیشنهای اهرمی باز. یعنی چه؟
توکنهای اهرمی نماینده پوزیشنهای قرارداد آتی پرپچوال در شکل و حالت توکنیزهشده هستند. صحبتهای بخش «ساخت اوراق مشتقه از دیگر مشتقات» را که به یاد دارید؟ بهخاطر نشات گرفتن ارزش توکنهای لوریجشده از پوزیشنهای فیوچرز، این نوع ارزها یکی از مثالهای اولیه این بخش هستند. توکنهای دارای اهرم راه خوبی برای داشتن لوریج روی یک رمز ارز هستند.
انواع سفارش گذاری
در بازارهای ارز دیجیتال و سنتی، چند نوع سفارش خرید و فروش داریم که هر کدام کارکردهای متفاوتی دارند. از جمله این سفارشها شامل موارد زیر هستند:
- مارکت (Market)
- لیمیت (Limit)
- استاپ لیمیت (Stop-limit)
- OCO
از آزنجایی که پرداختن به جزئیات تمامی این سفارشها در این مطلب ممکن نیست، پیشنهاد میکنیم مقاله مربوط به اوردر در ارز دیجیتال چیست ما را مطالعه کنید.
بخش سوم؛ آموزش معامله گری و استراتژی های سرمایه گذاری در ترید ارزهای دیجیتال
در این قسمت به آموزش کامل و بهترین استراتژی ترید مانند دی تریدینگ، سوئینگ تریدینگ، اسکالپینگ، پوزیشن تریدینگ، نظریه داو، تئوری موج الیوت، روش وایکوف، خرید و هولد، سرمایهگذاری شاخص و پیپر تریدینگ در بازار رمز ارزها میپردازیم.
استراتژی ترید و معامله در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
به زبان ساده، استراتژی تریدینگ یک برنامه است که شما در هنگام انجام یک معامله از آن پیروی میکنید. فقط یک رویکرد درست واحد برای ترید وجود ندارد، بنابراین، هر استراتژی به پروفایل و ترجیحات تریدر بستگی خواهد داشت.
صرفنظر از رویکرد شما نسبت به معامله، داشتن یک برنامه حیاتی است؛ برنامه، اهداف شفاف را مشخص کرده و شما را از خارج شدن از مسیر بهخاطر عواطف و احساسات حفظ میکند. معمولا برای داشتن استراتژی، باید محصول مورد نظر برای معامله، نحوه ترید، و نقطه ورود و خروج خود را مشخص کنید. در ادامه این بخش، چند مثال از استراتژیهای محبوب معاملاتی را توضیح خواهیم داد.
مدیریت پورتفولیو یا سبد محصول چیست؟
مدیریت پورتفولیو (Portfolio Management) به ایجاد و اداره مجموعهای از سرمایهگذاریها مربوط میشود. خود پورتفولیو گروهی از داراییهاست که میتواند هر چیزی از عروسکهای Beanie Babies تا املاک و مستغلات را شامل شود. اگر منحصرا به تریدینگ ارز دیجیتال میپردازید، احتمالا پورتفولیو شما از ترکیب بیت کوین و دیگر رمز ارزها تشکیل شده است.
اولین قدم برای تشکیل سبد، در نظر گرفتن انتظارات از پورتفولیو است. آیا به دنبال سبدی از سرمایهگذاریها هستید که تقریبا از نوسانات قیمت به دور باشد، یا چیزی ریسکیتر میخواهید که در کوتاه مدت بازده بالاتری به همراه خواهد داشت؟
کمی تفکر درباره نحوه مدیریت پورتفولیو، بسیار سودمند است. برخی استراتژیهای منفعل (Passive) را ترجیح میدهند؛ استراتژی که شما پس از تشکیل سبد، آنها را به حال خود رها میکنید. دیگری ممکن است رویکردی فعلانهتر پیش گرفته و با خرید و فروش داراییها به کسب سود بپردازد.
آموزش مدیریت ریسک به هنگام ترید ارزهای دیجیتال
آموزش مدیریت ریسک و سرمایه برای موفقیت در ترید و معامله ارزهای دیجیتال امری حیاتی است. این کار با شناسایی انواع ریسکهای احتمالی در ترید ارز دیجیتال آغاز میشود:
- ریسک بازار: ضررهای بالقوهای که در صورت کاهش ارزش دارایی متحمل میشوید.
- ریسک لیکوییدیتی: ضررهای بالقوهای که از بازارهای غیرلیکوئید، یعنی جایی که امکان یافتن خریدار برای داراییهایتان وجود ندارد، حاصل میشود.
- ریسک عملیاتی: ضررهای بالقوهای که در ناکامیهای عملیاتی ریشه دارند. این ناکامیها ممکن است به خاطر خطای انسانی، خرابی سختافزار یا نرمافزار، یا تقلبهای عمدی توسط کارمندان ایجاد شوند.
- ریسک سیستمیک: ضررهای بالقوه حاصل از ناکامی بازیکنان در صنعتی که در آن فعال هستید، که این ناکامی روی تمام کسبوکاهای آن صنعت نیز اثرگذار است. مثلا در سال 2008، فروپاشی بانک لمن برادرز (Lehman Brothers) تاثیر آبشاری و دنبالهداری روی سیستم مالی جهانی داشت.
همانطور که میبینید، شناسایی ریسک از داراییهای داخل پورتفولیو شما آغاز میشود، اما باید هر دوی عوامل داخلی و خارجی اثرگذار را نیز در نظر بگیرد. در مرحله بعد، باید این ریسکها را ارزیابی کنید. مثلا هر چند وقت یکبار ممکن است رخ بدهند؟ شدتشان چقدر است؟
با سنجش ریسکها و پی بردن به اثرات ممکن آنها بر پورتفولیوتان، میتوانید آنها را رتبهبندی کرده و پاسخها و استراتژیهای مناسب را توسعه دهید. مثلا ریسک سیستمیک را میتوان از طریق متنوعسازی در سرمایهگذاریهای مختلف، و ریسک بازار را میتوان با استفاده از تعیین حد ضرر (Stop-loss) کاهش داد.
ترید روزانه (Day Trading) در ارز دیجیتال چیست؟
دی تریدینگ استراتژی است که شامل ورود و خروج از پوزیشنها طی یک روز است. این عبارت از بازارهای لگاسی (Legacy Market) نشات گرفته و به معنای این است که این پوزیشنها تنها برای بازههای مشخص طی یک روز باز خواهند بود. خارج از این بازههای زمانی، تریدرهای روزانه هیچ پوزیشن بازی نخواهند داشت.
بازار رمز ارزها مشمول زمانهای باز و بسته شدن نیست و امکان ترید و معامله ارز دیجیتال در هر ساعت از روز در سال وجود دارد. با این حال، دی تریدینگ در حوزه کریپتوکارنسیها به نوعی سبک معاملاتی اتلاق میشود که تریدرها طی 24 ساعت به پوزیشنها وارد و از آنها خارج میشوند.
در دی تریدینگ برای انتخاب داراییها جهت معامله، معمولا باید از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. از آنجایی که سودآوری در چنین بازه زمانی کوتاهی بسیار کم است، بهتر است طیف گستردهای از داراییها را انتخاب کرده و به حداکثر کردن بازدهتان بپردازید. با این حال، برخی برای سالها فقط با یک جفت دارایی به معامله روزانه میپردازند.
این سبک یک استراتژی معاملاتی بسیار فعال است. دی تریدینگ میتواند سودآوری بالایی داشته باشد، اما به همان اندازه نیز دارای ریسک است. به همین ترتیب، استراتژی معامله روزانه بیشتر برای تریدرهای باتجربه مناسب است.
آموزش سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) در ترید ارزهای دیجیتال
در سوئینگ ترید (Swing Trading)، همچنان به دنبال کسب سود از روندهای بازار هستید، اما افق زمانی شما بلندتر است؛ پوزیشنها معمولا بین چند روز تا چند ماه باز هستند.
بیشتر اوقات، هدف شما شناسایی یک دارایی ارزان است که احتمال افزایش ارزش آن وجود دارد. بنابراین شما با خرید این دارایی، برای تولید سود آن را در زمان افزایش قیمت میفروشید. یا مثلا میتوانید داراییهای گرانی را پیدا کنید که احتمال کاهش قیمت آنها وجود دارد. سپس به امید خرید دوباره آن داراییها با قیمت پایینتر، مقداری از آنها را در قیمت بالا بفروشید.
همانند دی تریدینگ، بسیاری از سوئینگ تریدرهای ارز دیجیتال نیز از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. با این وجود، از آنجایی که استراتژی این افراد در بازه زمانی طولانیتر اجرا میشود، تحلیل فاندامنتال هم ابزاری سودمند خواهد بود.
سوئینگ تریدینگ استراتژی مناسبتری برای افراد تازهکار است. دلیل اصلی این امر، همراه نبودن این استراتژی با استرس سرعت موجود در استراتژی معامله روزانه است. سوئینگ تریدینگ اجازه میدهد تا وقت کافی را برای معامله خود صرف کنید.
آموزش پوزیشن تریدینگ (Position Trading) در ترید ارزهای دیجیتال
پوزیشن (یا ترند) تریدینگ یک استراتژی بلند مدت برای معامله رمز ارز و دیگر داراییهاست که آموزش تریدینگ ارز دیجیتال بر اساس این روش معامله نیز به شما کمک شایانی برای ورود درست به بازار ارزهای دیجیتال خواهد کرد. معاملهگران با هدف نگهداری داراییها برای مدت طولانی (عموما چند ماه) به خرید آنها میپردازند. هدف این افراد، کسب سود از فروش این داراییها با قیمت بالاتر در آینده است.
اما عامل تمایز معامله پوزیشن با معاملات سوئینگ بلند مدت، در منطق پشت انجام آن معامله است. پوزیشن تریدرها با روندهایی درگیر هستند که در بازههای زمانی بلند قابل مشاهده است. این افراد درصدد کسب سود از جهت حرکت کلی بازار هستند. اما معاملهگران سوئینگ معمولا به دنبال پیشبینی «نوساناتی» در بازاراند که لزوما با روندهای بلندتر همبستگی ندارد.
بنابراین، استفاده از تحلیل فاندامنتال توسط معاملهگران پوزیشن غیرمعمول نیست، صرفا به این دلیل که اولویت زمانی آنها امکان تحقق رویدادهای فاندامنتال و بنیادین را ممکن میسازد. البته این به معنای عدم استفاده از تحلیل تکنیکال نیست. با اینکه تریدرهای پوزیشن فرض کارشان را بر ادامه روند میگذارند، اما اندیکاتورهای تکنیکال قادر به هشدار دادن درباره احتمال تغییر ترند هستند.
پوزیشن تریدینگ همانند معامله سوئینگ، یک استراتژی ایدهآل برای تازهواردان است. دوباره لازم به ذکر است که افق زمانی بلندمدت، فرصت کافی برای تعمق روی تصمیمهایشان را به این افراد میدهد.
آموزش اسکالپینگ (Scalping) در ترید ارزهای دیجیتال
از بین تمام استراتژیهایی که تا اینجا دربارهشان صحبت کردیم، اسکالپینگ در کوچکترین تایم فریمها انجام میشود. اسکالپرها عموما با ورود و خروج از پوزیشنهایشان طی چند دقیقه (یا حتی ثانیه)، درصدد ایجاد نوسانات جزئی هستند. در اکثر مواقع، این افراد از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی حرکات قیمت و بهرهبرداری از اسپرد بید و اسک (تفاوت قیمت خرید و فروش یک دارایی) و دیگر ناکارآمدیها برای کسب سود استفاده میکنند. به خاطر وجود تایم فریمهای کوتاه، معاملات اسکالپ غالبا درصد کوچکی از سود (کمتر از 1 درصد) ایجاد میکند. اما اسکالپینگ بازی اعداد است، بنابراین تکرار سودهای کوچک در گذر زمان ذره ذره جمع خواهد شد.
اسکالپینگ به هیچ وجه یک استراتژی مناسب برای تازهواردان نیست. برای موفقیت در این استراتژی، درک عمیق بازارها، پلتفرم معاملاتی مربوطه و تحلیل تکنیکال بسیار حیاتی هستند. با این وجود، برای معاملهگران آگاه به کارشان، شناسایی الگوهای درست و استفاده از نوسانات کوتاه مدت، بسیار سودآور خواهد بود.
تنوع و تخصیص دارایی (Diversification و Allocation)
تنوع و تخصیص دارایی اصطلاحاتی هستند که به جای یکدیگر استفاده میشوند. شاید با اصول «همه تخم مرغهایتان را در یک سبد قرار ندهید» آشنا باشید. نگه داشتن تمام تخم مرغها در یک سبد، یک نقطه مرکزی ناکامی ایجاد میکند و همین امر برای سرمایه شما نیز صادق است. سرمایهگذاری تمام پساندازه عمرتان در یک دارایی، ریسک شما را بالا میبرد. اگر دارایی مد نظر سهام یک شرکت خاص باشد، با انحلال آن شما نیز در یک چشم بر هم زدن تمام پولتان را از دست خواهید داد.
این امر تنها برای داراییهای واحد و تکی صادق نیست، بلکه برای کلاسی از داراییها درست است. در زمان رخداد یک بحران مالی، منتظر کاهش ارزش تمام سهامهایتان هستید. دلیل این امر، همبستگی شدید این سهمهاست، یعنی همگی آنها یک روند را دنبال میکنند.
بنابراین، متنوعسازی خوب به معنای پر کردن پورتفولیو معامله و ترید خود با 100 ارز دیجیتال نیست. رویدادی را در نظر بگیرید که دولتهای جهان رمز ارزها را ممنوع کنند یا کامپیوترهای کوانتومی قادر به شکست طرحهای رمزنگاری کلید عمومی مورد استفاده در آنها باشند. در هر حالت، این اتفاقات تاثیر بهسزایی بر تمام رمز ارزها خواهند داشت. همانند سهام، ارزهای دیجیتال نیز یک کلاس دارایی واحد را میسازند.
در حالت ایدهآل، باید ثروت خود را بین چند کلاس دارایی پخش کنید. بدین صورت، با عمکرد نامناسب یک دارایی، هیچ اثر مخربی بر بقیه سبد محصول شما نخواهد گذاشت. برنده جایزه نوبل هری مارکوویتز (Harry Markowitz) ایده خود را در نظریه سبد سهام مدرن (Modern Portfolio Theory) مطرح کرد. در اصل، این تئوری با ترکیب داراییهای غیر همبسته، به کاهش نوسانات و ریسک ناشی از سرمایهگذاریهای درون یک پورتفولیو میپردازد.
آموزش تئوری داو (Dow Theory) در ترید ارزهای دیجیتال
تئوری داو یک چارچوب مالی مدلسازیشده بر اساس ایده چارلز داو (Charles Dow) است. آقای داو، وال استریت ژورنال را بنیان نهاد و به ساخت شاخصهای بازار سهام ایالات متحده معروف به میانگین حمل و نقل داو جونز (Dow Jones Transportation Average (DJTA)) و میانگین صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Average (DJIA)) کمک کرد.
با اینکه تئوری داو هیچگاه توسط خود آقای داو رسمی نشد، اما میتوان آن را مجموعهای از اصول بازار ارائهشده در نوشتههای وی دانست. برخی از مهمترین نکات این تئوری عبارتند از:
- قیمت همهچیز مشخص است: آقای داو یکی از طرفداران نظریه بازار کارآمد (EHM) بود. این ایده میگوید که بازارها، تمام اطلاعات موجود درباره قیمت داراییهای خود را منعکس میکنند.
- روندهای بازار: اعتبار مفهوم روندهای بازار یعنی تمایز بین ترندهای اولیه، ثانویه و ثالث به گونهای که امروزه آن را میشناسیم، معمولا به آقای داو نسبت داده میشود.
- فازهای روند اولیه: آقای داو در روندهای اولیه سه فاز را شناسایی کرده است: انباشت (Accumulation)، مشارکت عمومی (Public Participation)، و مازاد و توزیع (Excess & Distribution).
- همبستگی بین شاخص: به باور آقای داو، یک روند در یک شاخص تنها در صورت مشاهده در یک شاخص دیگر قابل تایید است.
- اهمیت حجم: یک روند باید توسط حجم بالای معاملات تایید شود.
- روندها تنها تا زمان معکوس شدن معتبرند: یک روند پس از تایید، تا زمان معکوس شدن قطعی خود ادامه مییابد.
شایان ذکر است که تئوری داو یک علم قطعی نیست؛ یک نظریه است و شاید برای همیشه درست نباشد، اما تئوری بسیار تاثیرگذاری است و بسیاری از تریدرها و سرمایهگذاران آن را بخش مهمی از روش خود میدانند.
تئوری موج الیوت (Elliot Wave Theory) در رمز ارزها
اصل تئوری موج الیوت میگوید که تحرکات بازار از روانشناسی فعالان آن پیروی میکند. با اینکه این نظریه در بسیاری از استراتژیهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود، اما یک اندیکاتور یا تکنیک تریدینگ خاص نیست. بلکه روشی برای تحلیل ساختار بازار است.
الگوی موج الیوت را میتوان معمولا در یک دنباله شامل 8 موج شناسایی کرد، که هر کدام یا یک موج جنبشی (Motive Wave) هستند یا یک موج اصلاحی (Corrective Wave). در این پترن، عموما 5 موج جنبشی روند کلی را دنبال کرده و 3 موج اصلاحی خلاف جهت آن حرکت میکنند.
این الگوها همچنین دارای ویژگی فراکتال هستند، یعنی با بزرگنمایی و زوم کردن در هر موج، یک الگوی الیوت ویو دیگر قابل مشاهده است. در طرف مقابل، با کوچک نمایی یک موج میتوان حضور آن را در داخل یک چرخه موج الیوت بزرگتر مشاهده کرد.
درباره تئوری موج الیوت نظرهای مختلفی وجود دارد. برخی این متدولوژی را بهخاطر امکان پیدا کردن امواج به روشهای مختلف بدون نقض قوانین، بسیار قائم به فرد میدانند. تئوری موج الیوت همانند نظریه داو بیعیب نیست، بنابراین نباید آن را یک علم دقیق دانست. با این حال، بسیاری از معاملهگران موفقیت زیادی از ترکیب این تئوری با دیگر ابزار تحلیل تکنیکال در فعالیت ترید و معامله ارز دیجیتال خود کسب کردهاند.
آموزش روش وایکوف (Wyckoff Method) در ترید ارزهای دیجیتال
روش وایکوف یک استراتژی تریدینگ و سرمایهگذاری گسترده است که توسط چارلز وایکوف (Charles Wyckoff) در دهه 1930 توسعه داده شد. کارهای وی، بهعنوان سنگ بنای تکنیکهای تحلیل تکنیکال مدرن در بازارهای مالی متعدد در نظر گرفته میشود.
آقای وایکوف سه قانون فاندامنتال را مطرح کرد: قانون عرضه و تقاضا، قانون علت و معلول و قانون تلاش در برابر نتیجه. وی همچنین نظریه انسان کامپوزیت (Composite Man) را مطرح کرد که همپوشانی قابل توجهی با تجزیه روندهای اولیه چارلز داو دارد. کارهای وی در این زمینه برای تریدرهای حوزه رمز ارزها ارزش ویژهای دارد.
خود روش وایکوف از نظر عملی، دارای یک رویکرد 5 مرحلهای برای انجام معامله است:
- تعیین روند: اکنون به چه شکل است و به کدام سو در حرکت است؟
- شناسایی داراییهای قوی: آیا این داراییها همراه با بازار در حرکتاند یا در خلاف جهت آن؟
- یافتن داراییهای دارای علت کافی: آیا دلیل کافی برای وارد شدن به پوزیشن مورد نظر وجود دارد؟ آیا پاداش بالقوه معامله ارزش ریسک کردن را دارد؟
- ارزیابی احتمال حرکت: آیا مواردی مانند تستهای خرید و فروش وایکوف (Buy and Selling Tests) به سوی یک حرکت ممکن نشانه رفتهاند؟ قیمت و حجم معاملات چه میگویند؟ آیا این دارایی آماده حرکت است؟
- تعیین زمان ورود: داراییها در رابطه با بازار کلی چه وضعیتی دارند؟ بهترین زمان ورود به یک پوزیشن چه موقع است؟
روش وایکوف تقریبا یک قرن پیش معرفی شد، اما تا به امروز بسیار کاربردی باقی مانده است. قلمرو تحقیقات آقای وایکوف بسیار گسترده بود و از این رو، موارد گفتهشده در بالا صرفا یک بررسی خلاصه از این تحقیقات هستند.
خرید و هولد چیست؟
استراتژی «بای اند هولد» یا “Buy and Hold”، یعنی خرید و نگهداری یک دارایی. این استراتژی یک روش بلند مدت منفعل است که در آن سرمایهگذاران یک درایی را خریده و صرفنظر از وضعیت بازار، آن را به حال خود رها میکنند. یکی از مثالهای خوب این استراتژی در حوزه ترید ارز دیجیتال، هادلینگ (HODLing) است که به ترجیح سرمایهگذاران به خرید و نگهداری بهجای معامله فعال اشاره دارد.
این استراتژی برای افرادی که سرمایهگذاری «بدون مداخله» را ترجیح میدهند، بسیار مناسب است، چراکه دیگر نگران تغییرات کوتاه مدت قیمت یا مالیاتهای سود سرمایه نیستند. اما از طرف دیگر، این روش نیازمند صبر بوده و فرض آن بر عدم کاملا بیارزش شدن دارایی در نهایت است.
سرمایه گذاری شاخص (Index Investing) چیست؟
سرمایه گذاری شاخص را میتوان نوعی «خرید و هولد» تلقی کرد. همانطور که از نامش پیداست، در این روش سرمایهگذاران به دنبال کسب سود از حرکت داراییها درون یک شاخص خاص هستند. سرمایهگذاران با خرید داراییها بهطور شخصی یا سرمایه گذاری در یک صندوق سرمایهگذاری شاخص (Index Fund)، این کار را انجام میدهند.
یادآوری میکنیم ک این روش یک استراتژی منفعل است. بنابراین، افراد میتوانند با متنوعسازی داراییها، بدون استرس انجام فعال معاملات به کسب سود بپردازند.
آموزش پیپر تریدینگ (Paper Trading) یا ترید ارزهای دیجیتال روی کاغذ
پیپر تریدینگ میتواند هر گونه استراتژی باشد؛ اما تریدر صرفا به خرید و فروش داراییها وانمود میکند. این مورد یکی از نکات مهم برای تازهواردان (یا حتی معاملهگران کارکشته) است تا بدون بهخطر انداختن پول خود، مهارتهایشان را آزمایش کنند.
مثلا، ممکن است یک استراتژی خوب برای کاهش قیمت بیت کوین پیدا کرده و درصدد کسب سود پیش از ریزش قیمت باشید. اما پیش از بهخطر انداختن تمام سرمایهتان، بهتر است ابتدا روی کاغذ به معامله بپردازید. این کار میتواند به سادگی نوشتن قیمت در زمان «باز کردن» و «بستن» پوزیشن شورت (فروش) شما باشد. حتی میتوانید از شبیهسازهای مقلد رابط کاربریهای محبوب بازار استفاده کنید.
مزیت اصلی آموزش و یادگیری نحوه کار پیپر تریدینگ، امکان آزمایش استراتژیهای ترید و معامله بدون از دست دادن ارز دیجیتال در هنگام وقوع اشتباه است. با این روش میتوانید بدون ریسک، نحوه عملکرد اقداماتتان را بسنجید. البته، بدانید و آگاه باشید که معامله روی کاغذ درک محدودی از محیط واقعی برای شما ایجاد میکند. بنابراین، تکرار کردن احساسات واقعی در هنگام درگیر کردن پولتان دشوار است. پیپر تریدینگ بدون داشتن شبیهسازی نیز میتواند احساس نادرستی از هزینهها و کارمزدهای مربوطه ایجاد کند، مگر اینکه این موارد را برای پلتفرمهای خاص لحاظ کنید.
صرافی بایننس گزینههای پیپر تریدینگ متنوعی دارد. مثلا، بخش Binance Futures Testnet اینترفیس تمام عیاری دارد. اگر هم خودتان در حال ساخت برنامهها یا ربات تریدر هستید، بخش spot exchange testnet از طریق API قابل دسترسی است.
بخش چهارم؛ نکات اولیه تحلیل تکنیکال
در این قسمت درباره پوزیشنهای لانگ و شورت، دفتر سفارش، انواع سفارشات مارکت، لیمیت، حد ضرر، اسلیپیج، میکر و تیکر، اسپرد بید و اسک، الگوهای نموداری کندل استیک، خط روند و حمایت و مقاومت و کلا هر آنچه برای آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال از صفر تا صد لازم دارید، صحبت میکنیم.
پوزیشن لانگ (Long) و شورت (Short) در معامله ارز دیجیتال چیست؟
پوزیشن لانگ یا به طور خلاصه لانگ، یعنی خرید یک دارایی با انتظار افزایش ارزش آن. پوزیشن یا موقعیتهای لانگ غالبا برای محصولات مشتقه یا فارکس استفاده میشوند، اما قابلیت تعمیم به هر کلاس دارایی یا هر نوع بازاری را دارند. خرید یک دارایی در بازار اسپات با امید افزایش قیمت آن، یعنی باز کردن یک پوزیشن لانگ.
لانگ کردن در یک محصول مالی، متداولترین راه سرمایهگذاری خصوصا برای مبتدیان است. استراتژیهای بلند مدت مانند خرید و هولد، بر فرضیه رشد ارزش یک دارایی خاص استوار هستند. در این حالت، خرید و هولد یعنی لانگ کردن یک دارایی برای مدت طولانی.
مطالعه بیشتر: لانگ چیست
با این وجود، لانگ کردن در یک پوزیشن لزوما به معنای انتظار تریدر از کسب سود در حرکت صعودی قیمت نیست. برای درک بهتر، توکنهای اهرمی را در نظر بگیرد. BTCDOWN یکی از این نوع توکنهاست که قیمتاش با ارزش بیت کوین همبستگی دارد. در صورت افزایش قیمت بیت کوین، قیمت BTCDOWN کاهش و با افت قیمت بیت کوین، ارزش BTCDOWN افزایش مییابد. در این حالت، وارد شدن به یک پوزیشن لانگ برای توکن BTCDOWN، با حرکت نزولی قیمت بیت کوین برابر است.
آموزش شورتینگ یا شورت کردن (Shorting) در ترید ارزهای دیجیتال
پوزیشن شورت یا به طور خلاصه شورت، یعنی فروش یک دارایی با قصد خرید دوباره آن در قیمت پایینتر. از آنجایی که شورتینگ بیشتر برای داراییهای مقروض انجام میشود، ارتباط نزدیکی با مارجین تریدینگ دارد. با این وجود، از شورت کردن بهطور گسترده در بازار مشقات و اسپات نیز استفاده میشود. اما نحوه کار پوزیشن Short به چه صورت است؟
شورت کردن در بازار اسپات بسیار ساده است. فرض کنید برای ترید و معامله یک ارز دیجیتال مانند بیت کوین، منتظر کاهش قیمت آن هستید. بنابراین، BTC خود را به دلار فروخته و برنامه خرید دوباره آن با قیمتی پایینتر در آینده را در سر دارید. در این حالت، به خاطر فروش در قیمت بالا و تلاش برای خرید در قیمت پایینتر، وارد پوزیشن شورت بیت کوین شدهاید. ساده است.
اما شورتینگ برای وجوه مقروض یعنی چه؟ شما دارایی (مثلا سهام یا رمز ارز) را قرض میگیرد که منتظر کاهش قیمت آن هستید. سپس آن را سریعا میفروشید. اگر همهچیز طبق نقشه شما پیش رود و قیمت آن دارایی کاهش یابد، همان مقدار مقروض خود را بازخرید میکنید. سپس قرض خود را (به همراه سود آن) پس داده و از تفاوت قیمت فروش و بازخرید سود میکنید.
حالا شورت کردن بیت کوین با وجه مقروض به چه شکل است؟ اجازه دهید مثالی بزنیم. برای قرض گرفتن 1 واحد BTC، مقدار وثیقه مورد نیاز را فراهم کرده و سپس آن را سریعا با قیمت 10,000 دلار میفروشیم. حالا فرض کنید قیمت به 8,000 دلار میرسد. دوباره 1 واحد BTC را خریده و قرض یک بیت کوینی خود را به همراه سود آن پس میدهیم. از آنجایی که قیمت فروش اولیه 10,000 دلار و قیمت بازخرید 8,000 دلار بوده است، سود ما از شورت کردن بیت کوین 2,000 دلار (منهی سود و کارمزد معامله) است.
دفتر سفارش (Order Book) در ترید ارز دیجیتال چیست؟
دفتر سفارش مجموعهای از سفارشات باز فعلی سازماندهیشده بر اساس قیمت برای یک دارایی است. با ثبت سفارشی که تکمیل آن فورا صورت نگیرد، به اوردر بوک افزوده میشود. این سفارش تا زمان لغو یا تکمیل شدن توسط سفارس دیگر در Order Book باقی خواهد ماند.
دفتر سفارش در هر پلتفرمی متفاوت است، اما در کل، اطلاعات یکسانی را شامل میشود. مثلا تعداد سفارشات برای یک قیمت خاص قابل مشاهده است.
در رابطه با صرافیهای رمز ارزی و معامله آنلاین، سفارشات در اوردر بوک توسط سیستمی به نام موتور تطابق (Matching Engine) با یکدیگر تطبیق داده میشوند. این سیستم چیزی است که اجرای معاملات را تضمین میکند (آن را بهمانند مغز صرافی در نظر بگیرید). این سیستم در کنار دفتر سفارش، قلب مفهوم صرافی الکترونیک است.
یکی از کاربردهای دفتر سفارش، در ترید و معامله ارز دیجیتال با استفاده از جریان سفارشات (Order Flow) است.
عمق دفتر سفارش چیست؟
عمق دفتر سفارش (یا عمق بازار) به تصویرسازی سفارشات باز فعلی در اوردر بوک اتلاق میشود. این معیار معمولا سفارشات خرید را در یک قسمت، و سفارشات فروش را در قسمت دیگر به صورت تجمعی روی یک نمودار نشان میدهد.
در حالت کلیتر، عمق اوردر بوک به مقدار لیکوییدیتی (Liquidity) قابل جذب در آن دفتر سفارش نیز اتلاق میشود. هرچه بازار «عمیقتر» باشد، لیکوئیدیتی بیشتری در دفتر سفارش وجود خواهد داشت. به این ترتیب، بازار دارای قدرت نقدشوندگی بالاتر، میتواند سفارشات بیشتری را بدون تاثیر قابل توجه بر قیمت به خود جذب کند. با این وجود، در صورت غیرلیکوئید بودن بازار، سفارشات بزرگ تاثیر چشمگیری بر قیمت خواهند داشت.
سفارش مارکت (Market Order) در معامله ارز دیجیتال چیست؟
مارکت اوردر سفارشی است که برای خرید یا فروش در قیمت فعلی بازار انجام میشود. این سفارش سریعترین راه ورود یا خروج از بازار است. در زمان تعیین سفارش مارکت، حرف شما گویی این است که: «میخواهم این سفارش را همین الان با بهترین قیمت ممکن اجرا کنم».
مارکت اوردر شما تا زمان تکمیل کامل، دیگر سفارشهای حاصل از دفتر سفارش را پر خواهد کرد. به همین خاطر است که تریدرهای بزرگ بازار (نهنگ ارز دیجیتال) در هنگام استفاده از سفارش مارکت تاثیر بهسازیی بر قیمت دارند. یک مارکت اوردر بزرگ میتواند لیکوییدیتی دفتر سفارش را تخلیه کند. نحوه کار این سفارش را در قسمت اسلیپیج (Slippage) بیشتر توضیح میدهیم.
آموزش اسلیپیج (Slippage) در ترید ارزهای دیجیتال
در هنگام استفاده از مارکت اوردر، باید مراقب چیزی به نام «اسلیپیج» باشید. وقتی میگوییم سفارشات مارکت در بهترین قیمت موجود تکمیل و پر میشوند، یعنی این سفارشات مارکت دیگر سفارشهای حاصل از اوردر بوک را تا زمان اجرای کامل خود پر میکنند. برای اطلاعات بیشتر اسلیپیج چیست را مطالعه کنید.
حالا اگر لیکوییدیتی کافی در قیمت دلخواه برای تکمیل یک سفارش مارکت بزرگ وجود نداشته باشد چه؟ در این حالت، تفاوت بزرگی بین قیمت مورد نظر شما برای تکمیل سفارشتان با قیمت واقعی تکمیل آن وجود خواهد داشت. به این تفاوت اسلیپیج میگویند.
فرض کنید میخواهید پوزیشن لانگی به ارزش 10 بیت کوین برای یک آلت کوین باز کنید. اما این آلت کوین مارکت کپ نسبتا کوچکی دارد و در یک بازار با نقدینگی کم معامله میشود. با استفاده از مارکت اوردر، تا زمان تکمیل سفارش 10 بیت کوینی، این اوردر دیگر سفارشهای بازار را پر میکند. در یک بازار نقدشونده، بدون تاثیرگذاری قابل توجه بر قیمت قادر به پر کردن سفارش 10 بیت کوینی خود هستید. اما در یک بازار غیرلیکویید، نبود قدرت شوندگی یعنی سفارش فروش کافی در اوردر بوک برای قیمت فعلی وجود ندارد.
پس تا زمان تکمیل کامل آن سفارش 10 بیت کوینی، ممکن است متوسط قیمت پرداختی بسیار بیشتر از حد انتظار باشد. به عبارت دیگر، کمبود سفارشات فروش باعث میشود مارکت اوردر شما به بالای دفتر سفارش که قیمتهای آن بسیار بالاتر از قیمت اولیه است، منتقل شود.
بنابراین، در هنگام ترید آلت کوینها از آنجایی که برخی از جفتهای معاملاتی لیکوییدیتی کافی برای پر کردن سفارش مارکت شما را ندارند، باید مراقب اسلیپیج باشید.
سفارش لیمیت (Limit Order) چیست؟
در هنگام ترید و معامله، لیمیت اوردر سفارشی برای خرید یا فروش یک ارز دیجیتال در یک قیمت خاص یا بهتر است. به این قیمت نیز «قیمت لیمیت (Limit Price)» گفته میشود. سفارشات خرید لیمیت در قیمت لیمیت یا پایینتر، و سفارشات فروش لیمیت در قیمت لیمیت یا بالاتر اجرا میشوند.
در هنگام تعیین یک لیمیت اوردر، انگار میگویید: «میخواهم این سفارش را در یک قیمت خاص یا بهتر، اما نه به هیچوجه بدتر، اجرا کنم».
استفاده از سفارش لیمیت به شما اجازه میدهد تا کنترل بیشتری بر ورود یا خروج خود در یک بازار داشته باشید. این امر در واقع، تکمیل نشدن سفارش شما در یک قیمت بدتر از میزان دلخواهتان را تضمین میکند. با این حال، این سفارش نیز مشکل خودش را دارد. مثلا شاید بازار هیچوقت به قیمت مد نظر نرسد که عدم تکمیل سفارشتان را به دنبال خواهد داشت. در بسیاری از موارد، این یعنی از دست دادن یک فرصت معاملاتی بالقوه.
تعیین زمان استفاده از سفارش لیمیت یا مارکت، از یکدگیر متفاوت خواهد بود. برخی از معاملهگران ممکن است بسته به شرایط فقط از یکی از این سفارشها استفاده کنند و برخی دیگر هر دو را ترجیح دهند. نکته مهم، درک نحوه کار است تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.
سفارش استاپ لاس یا حد ضرر (Stop-loss) چیست؟
اکنون که با مارکت و لیمیت اوردر آشنا شدیم، درک سفارش حد ضرر (Stop Loss) آسانتر خواهد شد. سفارش استاپ لاس نوعی سفارش مارکت یا لیمیت است که تنها پس از رسیدن به یک قیمت خاص فعال میشود. این قیمت نیز «قیمت استاپ (Stop Price)» نام دارد.
هدف سفارش استاپ لاس بیشتر برای محدود کردن ضررهاست. هر معاملهای باید یک «نقطه ابطال (Invalidation Point)» داشته باشد. نقطه ابطال یا بیاعتبارسازی، سطح قیمتی است که باید پیش از انجام ترید و معامله ارز دیجیتال تعریف شود. این سطح همان جایی است که میگویید ایده اولیهتان اشتباه بوده است، یعنی باید برای جلوگیری از ضرر بیشتر از پوزیشن خود خارج شوید. بنابراین، نقطه ابطال جایی است که معمولا باید سفارش حد ضرر خود را روی آن قرار دهید.
اما سفارش استاپ لاس چگونه کار میکند؟ همانطور که پیشتر گفتیم، حد ضرر میتواند هر دوی سفارش مارکت یا لیمیت باشد. به همین خاطر است که به اینها سفارشات استاپ لیمیت (Stop-limit) یا استاپ مارکت (Stop-market) نیز میگویند. نکته کلیدی این است که حد ضرر تنها پس از رسیدن به یک قیمت خاص (استاپ پرایس) فعال میشود. این سفارش پس از رسیدن به قیمت استاپ، یک سفارش مارکت یا لیمیت را فعال میکند. بنابراین، گویی قیمت استاپ را بهعنوان فعالکننده سفارش مارکت یا لیمیت خود تعیین میکنید.
با این وجود، یک نکته را باید همیشه در ذهن داشته باشید. میدانیم که سفارشات لیمیت تنها در قیمت لیمیت یا بهتر از آن پر میشوند، نه بدتر. در صورت استفاده از سفارش استاپ لیمیت بهعنوان حد ضرر، با سقوط شدید بازار احتمال دور شدن از قیمت لیمیت و عدم تکمیل سفارش وجود دارد. به عبارت دیگر، قیمت استاپ سفارش استاپ لیمیت شما را فعال میکند، اما این سفارش لیمیت بهخاطر افت شدید قیمت تکمیل نخواهد شد.
به همین خاطر است که سفارشات استاپ مارکت نسبت به سفارشات استاپ لیمیت امنتر تلقی میشوند. سفارشات استاپ مارکت حتی در شرایط وخیم بازار، خروج از آن را بههنگام رسیدن به نقطه ابطال تضمین میکنند.
میکر (Maker) یا سفارشگذار و تیکر (Taker) یا سفارشبردار چیست؟
میکر و تیکر چیست؟ میکر و تیکر از جمله اصطلاحات مهم هنگام کار با بازارهای مالی هستند. شما با ثبت سفارشی که سریعا تکمیل نشده و به دفتر سفارش اضافه میشود، به یک میکر تبدیل میشوید. از آنجایی که شما در این صورت در حال اضافه کردن نقدینگی به اوردر بوک هستید، «میکر یا سازنده» نقدینگی محسوب میشوید.
سفارشات لیمیت عموما بهعنوان سفارشات میکر اجرا میشوند، اما نه همیشه. مثلا، فرض کنید یک سفارش خرید لیمیت را با قیمت لیمیتی بسیار بالاتر نسبت به قیمت فعلی بازار ثبت میکنید. از آنجایی که سفارش شما میتواند در قیمت لیمیت یا بهتر از آن اجرا شود، سفارش شما در قیمت مارکت اجرا خواهد شد (چون کمتر از قیمت لیمیت شماست).
اما با ثبت سفارشی که سریعا تکمیل شود، شما به یک تیکر تبدیل میشوید. در این حالت، سفارش شما به اوردر بوک اضاقه نشده و سریعا با یک سفارش دیگر تطبیق داده میشود. از آنجایی که در حال برداشتن نقدینگی از دفتر سفارش هستید، تیکر محسوب میشوید. مارکت اوردرها همیشه یک سفارش تیکر هستند، چراکه در بهترین قیمت فعلی بازار اجرا میشوند.
برخی از صرافیها برای تشویق معاملهگران به تامین لیکوییدیتی، از یک مدل کارمزد چند سطحی استفاده میکنند. به هر حال، جذب تریدرهایی با حجم بالا به نفع صرافی است، چراکه نقدینگی، نقدینگی میآورد. در چنین سیستمهایی، میکرها بهخاطر تامین لیکوئیدیتی برای صرافی، کارمزد کمتری نسبت به تیکرها میپردازند. در برخی موارد، حتی بخشی از کارمزد به میکرها بازگردانده میشود. با مراجعه به بخش کارمزد تریدینگ بایننس میتوانید سطح کارمزد فعلی خود را مشاهده نمایید.
اسپرد بید و اسک (Bid-Ask Spread) چیست؟
اسپرد بید و اسک یا اختلاف قیمت خرید و فروش، تفاوت بین بالاترین سفارش خرید (Bid) و کمترین سفارش فروش (Ask) برای یک بازار است. اسپرد در اصل فاصله میان بالاترین قیمت یعنی جایی که فروشنده حاضر به فروش، و پایینترین قیمت یعنی جایی که خریدار حاضر به خرید است را مشخص میکند.
اسپرد بید و اسک راهی برای اندازهگیری لیکوئیدیتی در هنگام ترید و معامله ارز دیجیتال و دیگر بازارهای مالی است که به آموزش آن خواهیم پرداخت. هرچه این اختلاف کوچکتر باشد، نقدینگی بازار نیز بیشتر خواهد بود. اسپرد بید و اسک را همچنین میتوان بهعنوان معیاری برای تعیین عرضه و تقاضای یک دارایی در نظر گرفت. در این حالت، عرضه توسط طرف اسک (فروش) و تقاضا توسط طرف بید (خرید) مشخص میشود.
با ثبت یک سفارش خرید مارکت، سفارش شما در پایینترین قیمت اسک موجود انجام میشود. در طرف مقابل، در هنگام ثبت یک سفارش فروش مارکت، اوردر شما در بالاترین قیمت بید موجود تکمیل خواهد شد.
آموزش چارت کندل استیک یا نمودار شمعی در ترید ارزهای دیجیتال
نمودار کندل استیک یک نمایش گرافیکی از قیمت یک دارایی برای یک بازه زمانی مشخص است. این چارت از شمعهایی تشکیل شده است که همگی نشاندهنده مقدار یکسان زمان هستند. مثلا، هر یک از کندل استیکهای یک چارت یک ساعته نمایانگر بازه یک ساعته هستند. در یک نمودار 1 روزه هم هر کندل نشاندهنده یک بازه یک روزه خواهد بود.
هر کندل استیک از 4 جزء تشکیل شده است: قیمت باز شدن (Open)، بالا (High)، پایین (Low) و بسته شدن (Close)، که به همگی اینها ارزشهای OHLC میگویند. Open و Close، اولین و آخرین قیمتهای ثبتشده و Low و High به ترتیب کمترین و بیشترین قیمت ثبتشده در یک تایم فریم مشخص هستند.
نمودارهای شمعی یکی از مهمترین ابزارها برای تحلیلهای مالی هستند. چارت کندل استیک به ژاپن قرن 17ام میلادی برمیگردد، اما در اوایل قرن 20 توسط پیشگامان حوزه ترید مانند چارلز داو بهبود یافت. تحلیل نمودار کندل استیک یکی از متداولترین راههای بررسی بازار بیت کوین با استفاده از تحلیل تکنیکال است.
الگوی نمودار کندل استیک چیست؟
تحلیل تکنیکال بسیار بر فرضیات پیشین حرکات قیمت که نشاندهنده احتمال پرایس اکشن در آینده هستند، استوار است. بنابراین، کندل استیک در اینجا چه کاربردی دارد؟ ایده این کار، شناسایی الگوهای نموداری شمعی و ساخت استراتژیهای معامله و ترید ارز دیجیتال بر اساس آنهاست. برای آشنایی بیشتر مقاله نمودار های ارز دیجیتال را مطالعه کنید.
چارتهای کندل استیک به معامهگران در تحلیل ساختار بازار و تعیین شرایط صعودی یا نزولی کمک میکنند. از نمودارها همچنین برای شناسایی نواحی جذاب در چارت مانند سطوح حمایت (Support) یا مقاومت (Resistance) یا نقاط بالقوه معکوش شدن روند استفاده میشود. این موارد جایی روی نمودارند که معمولا با افزایش فعالیت معاملاتی همراه هستند.
الگوهای کندل استیک بهخاطر ارائه ساختار دقیق و شفاف معاملاتی، راهی عالی برای مدیریت ریسک نیز بهشمار میروند. اما چگونه؟ پترنهای شمعی قادر به تعریف اهداف شفاف و نقاط ابطال هستند. این امر به تریدرها اجازه میدهد تا ساختار معاملاتی کنترلشده و دقیقی را برای خود بسازند. به همین خاطر، از الگوهای شمعی برای ترید و معامله ارز دیجیتال و فارکس استفاده میشود.
برخی از متداولترین الگوهای کندل استیک شامل اشکال پرچم، مثلثی، وج، چکش، ستاره و دوجی هستند.
آموزش نحوه کار خط روند یا ترند لاین (trend Line) در ترید ارزهای دیجیتال
خطوط روند(روند صعودی و نزولی) ابزاری پر استفاده توسط معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال هستند. این خطوط، نقاط اطلاعاتی خاص را در نمودار به یکدیگر متصل میکنند. عموما اما نه همیشه، این دادهها از جنس قیمت هستند. برخی از تریدرها همچنین روی اندیکاتورها و اسیلاتورهای تکنیکال ترند لاین را میکشند.
ایده اصلی پشت کشیدن خط روند، تصویرسازی جنبههای مختلف پرایس اکشن است. از این طریق، معاملهگران قادر به شناسایی ترند کلی و ساختار بازار هستند.
برخی از تریدرها ممکن است فقط برای درک بهتر ساختار بازار از خطوط روند استفاده کنند. برخی دیگر نیز از آنها برای ساخت استراتژیهای ترید و معامله قابل انجام ارز دیجیتال بر اساس نحوه تعامل ترند لاین با قیمت بهره میبرند.
خطوط روند را میتوان روی هر چارتی در هر تایم فریمی اعمال کرد. با این حال، مانند بسیاری از دیگر ابزارهای تحلیل بازار، ترند لاینهای روی بازههای زمانی بلندتر قابلیت اطمینان بیشتری نسبت به تایم فریمهای کوتاهتر دارند.
یکی دیگر از جنبههای استفاده از خط روند، قدرت آن است. تعریف مرسوم ترند لاین میگوید برای تایید اعتبار آن، این خط باید حداقل دو یا سه بار قیمت را لمس کند. معمولا هرچه دفعات لمس (یا همان تست یا آزمایش) خط روند توسط قیمت بیشتر باشد، قابلیت اطمینان آن نیز بیشتر خواهد بود.
حمایت (Support) و مقاومت (Resistance) چیست؟
حمایت و مقاومت از جمله مفاهیم پایه تحلیل تکنیکال و ترید ارزهای دیجیتال و دیگر داراییهای بازار مالی هستند که به آموزش آنها میپردازیم.
حمایت یا ساپورت یعنی سطحی که قیمت در آن یک «کف (Floor)» پیدا میکند. به زبان دیگر، سطح حمایت ناحیهای از تقاضای قابل توجه است که در آن خریداران پا پیش گذاشته و قیمت را به سمت بالا سوق میدهند.
مقاومت یا رزیستنس یعنی سطحی که قیمت در آن یک «سقف (Ceiling)» پیدا میکند. سطح مقاومت ناحیهای از عرضه قابل توجه است که در آن فروشندگان پا پیش گذاشته و قیمت را به سمت پایین سوق میدهند.
بنابراین، حمایت و مقاومت سطوحی از تقاضا و عرضه افزایشیافته هستند. با این وجود، عوامل بسیار دیگری در تعیین حمایت و مقاومت نقش دارند.
اندیکاتورهای تکنیکال مانند خطوط روند، میانگینهای متحرک، باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) و اصلاح فیبوناچی (Fibonacci Retracement) نیز بر سطوح حمایت و مقاومت بالقوه تاثیرگذار خواهند بود. در واقع، حتی از جنبه روانشناسی معامله گری و ترید در بازار ارز دیجیتال نیز برای تعیین این سطوح استفاده میشود. به همین خاطر است که تریدرها و سرمایهگذاران به گونههای مختلف از حمایت و مقاومت در استراتژیهای معاملاتی شخصی خود استفاده میکنند.
بخش پنجم؛ اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
در این قسمت درباره انواع اندیکاتورهای تکنیکال مانند مومنتوم، حمایت و مقاومت، شاخص قدرت نسبی، حجم معامله، میانگین متحرک، مک دی، اصلاح فیبوناچی، RSI استوکستیک، باندهای بولینگر، متوسط حجمی وزنی قیمت، پارابولیک سار و ابر ایچیموکو صحبت میکنیم.
اندیکاتور تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال معیارهای مرتبط با یک ابزار مالی را اندازهگیری میکنند. این محاسبات میتواند بر حسب قیمت، حجم معاملات، دادههای درون زنجیرهای، قراردادهای باز و تسویهنشده، معیارهای اجتماعی یا حتی یک شاخص دیگر باشد.
همانطور که پیشتر گفتیم، تحلیلگران تکنیکال روششان را بر اساس این فرضیه که الگوهای تاریخی قیمت مشخصکننده حرکات قیمت در آینده هستند، قرار میدهند. به همین ترتیب، تریدرهای استفادهکننده از تحلیل تکنیکال، با بهرهگیری از یک اندیکاتور تکنیکال به شناسایی نقاط ورود و خروج بالقوه روی یک چارت میپردازند.
آموزش نحوه کار اندیکاتورهای تکنیکال ترید و معامله ارزهای دیجیتال را میتوان به روشهای مختلف دستهبندی کرد. این دستهها شامل اشاره شاخصها به سوی روندهای آتی (اندیکاتورهای پیشرو)، تایید یک الگوی موجود (اندیکاتورهای تاخیری) یا شفافسازی رویدادهای زمان حال (اندیکاتورهای همزمان – Coincident Indicators) هستند.
برخی دیگر از دستهبندیها با نحوه ارائه اطلاعات توسط این شاخصها مرتبط هستند. مثلا، اندیکاتورهای همپوشانی (Overlay Indicators) اطلاعات را با قیمت همپوشانی میکنند، یا اسیلاتورها (Oscillator) بین ارزش مینیموم و ماکسیموم در نوسان هستند.
همچنین یک سری از اندیکاتورها با هدف اندازهگیری یک جنبه خاص از بازار، مانند اندیکاتورهای مومنتوم (Momentum) هم وجود دارند. همانطور که از اسمش پیداست، این شاخصها اندازهگیری و نمایش مومنتوم بازار را هدف قرار دادهاند.
پس بهترین شاخص تحلیل تکنیکال کدام است؟ یک پاسخ ساده برای این سوال وجود ندارد. تریدرها ممکن است از انواع مختلف اندیکاتورهای تکنیکال استفاده کرده و این انتخاب، شدیدا به استراتژی معاملاتی آنها بستگی دارد. با این وجود، برای انتخاب، بایدابتدا آنها را بیاموزیم.
اندیکاتورهای پیشرو و تاخیری در ترید ارز دیجیتال
همانطور که در بخشهای قبل گفتیم، شاخصهای مختلف ویژگیهای متمایزی داشته و برای اهداف خاص استفاده میشوند. اندیکاتورهای پیشرو (Leading Indicators) رویدادهای آینده را نشان میدهند. از اندیکاتورهای تاخیری (Lagging Indicators) برای تایید چیزی که هماکنون در حال اتفاق افتادن است استفاده میشود. پس، چه زمانی باید از اینها استفاده کرد؟
اندیکاتورهای پیشرو معمولا برای تحلیلهای کوتاه مدت تا میان مدت مناسباند. از این شاخصها زمانی استفاده میشود که تحلیلگران درصدد پیشبینی یک روند و به دنبال ابزارهای آماری برای تایید فرضیهشان هستند. شاخصهای پیشرو خصوصا در حوزه اقتصاد برای پیشبینی دورههای رکود کاربرد دارند.
در رابطه با آموزش ترید و تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، از اندیکاتورهای پیشرو همچنین بهخاطر خصیصه پیشبینیکنندهشان استفاده میشود. با این وجود، هیچ اندیکاتور بهخصوصی قادر به پیشبینی آینده نیست، بنابراین در هنگام استفاده از این فاکتورها باید محتاط بود.
از اندیکاتورهای تاخیری برای تایید رویدادها و روندهایی که هماکنون در حال اتفاق افتادن یا در شرف آن هستند، استفاه میشود. شاید این کار بیفایده بهنظر برسد، اما اینطور نیست. شاخصهای تاخیری جنبههای خاصی از بازار را نشان میدهند که در غیر این صورت پنهان خواهند بود. از این رو، اندیکاتورهای تاخیری بیشتر برای تحلیل نمودارهای بلند مدتتر کاربرد دارند.
اندیکاتور مومنتوم چیست؟
شاخصهای مومنتوم، اندازهگیری و نمایش مومنتوم بازار را هدف قرار دادهاند. اما مومنتوم بازار یعنی چه؟ به زبان ساده، مومنتوم معیاری از سرعت تغییرات قیمت است. اندیکاتورهای مومنتوم، نرخ افزایش یا کاهش قیمتها را اندازهگیری میکنند. از این رو، تریدرهایی که به دنبال کسب سود از نوسانات بالای قیمتها هستند، از این شاخصها برای تحلیلهای کوتاه مدت خود استفاده میکنند.
هدف یک معاملهگر مومنتوم، ورود به معاملات در زمان تغییرات بالای قیمت و خروج از آن به هنگام فروکش کردن مومنتوم است.معمولا، در صورت پایین بودن نوسانات، قیمت وارد یک بازه کوچک قیمتی میشود. با اضافه شدن تنشها، قیمت نیز حرکت ناگهانی بزرگی را ایجاد میکند که به خروج از آن بازه منجر میشود. این همانجایی است که تریدرهای مومنتوم به دنبال آن هستند.
پس از اتمام این حرکت و خروج معاملهگران از پوزیشنهایشان، وارد یک دارایی دیگر با مومنتوم بالا شده و درصدد تکرار دوباره این برنامه هستند. به همین ترتیب، اندیکاتورهای مومنتوم بیشتر توسط تریدرهای روزانه، اسکالپرها و معاملهگران کوتاه مدتی که به دنبال بهره بردن از فرصتهای تریدینگ سریع ارز دیجیتال هستند، استفاده میشوند.
آموزش حجم معامله (Trading Volume) در ترید ارزهای دیجیتال
حجم معامله را میتوان اصلیترین اندیکاتور برشمرد. این شاخص تعداد واحدهای منفرد معاملهشده برای یک دارایی در یک زمان مشخص را نشان میدهد. این اندیکاتور در اصل نشاندهنده میزان دست به دست شدن یک دارایی طی آن مدت زمان اندازهگیریشده است.
برخی از افراد حجم معاملات را مهمترین اندیکاتور تکنیکال میدانند. «حجم قبل از قیمت میآید» یک جمله معروف در دنیای تریدینگ است. این جمله میگوید که حجم بالای معاملات میتواند یک شاخص پیشرو قبل از یک حرکت بزرگ قیمت (صرفنظر از جهت حرکت) باشد.
تریدرها با استفاده از حجم موجود در معاملات قادر به اندازهگیری قدرت یک روند هستند. اگر نوسان بالا با حجم بالای ترید یک ارز دیجیتال همراه باشد، تاییدی بر آن حرکت خواهد بود. از آنجایی که بسیاری از تریدرها و سرمایهگذاران در یک سطح قیمتی خاص فعال بوده و فعالیت معاملاتی بالا باید با یک حجم قابل توجه برابر باشد، این گفته منطقی است.با این وجود، در صورت عدم همراه بودن نوسانات قیمت با حجم بالای تریدینگ، روند مورد نظر ضعیف تلقی خواهد شد.
سطوح قیمت دارای حجم معاملات بالا در گذشته، همچنین جزو نقاط مناسب ورود یا خروج برای معاملهگران محسوب میشوند. از آنجایی که تاریخ تمایل به تکرار خود دارد، این سطوح نیز جایی برای افزایش فعالیت معاملاتی هستند. در حالت ایدهآل، سطوح حمایت و مقاومت هم باید با افزایش حجم و تایید قدرت آن همراه باشند.
شاخص قدرت نسبی یا RSI چیست؟
شاخص قدرت نسبی اندیکاتوری است که اشباع فروش یا اشباع خرید یک دارایی را مشخص میکند. RSI در واقع یک اسیلاتور مومنتوم است که نرخ تغییرات قیمت را نشان میدهد. این اسیلاتور بین 0 تا 100 متغیر است و معمولا در یک نمودار خطی نمایش داده میشود.
اما ایده پشت اندازهگیری مومنتوم بازار چیست؟ اگر مومنتوم در کنار افزایش قیمت بیشتر شود، روند صعودی قوی تلقی خواهد شد. در طرف مقابل، با کاهش مومنتوم در یک روند صعودی، آن روند ضعیف محسوب میشود. در این صورت، تغییر یا معکوس شدن روند اتفاق خواهد افتاد.
فرض کنید مقدار RSI برای یک دارایی زیر 30 باشد. در این حالت، این دارایی در حالت اشباع فروش تعبیر خواهد شد. در طرف مقابل، در صورت رسیدن مقدار RSI به بالای 70، دارایی در حالت اشباع خرید خواهد بود. با این وجود، در تفسیر مقدار RSI باید کمی محتاط بود. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی میتواند طی شرایط بسیار غیرعادی بازار، به مقادیر بسیار بالا یا پایین برسد و حتی در آن حالت هم ممکن است روند بازار برای مدتی ادامه یابد.
درک RSI بسیار راحت است که آن را به یکی از بهترین اندیکاتورها برای تازهواردان تبدیل میکند.
آموزش میانگین متحرک (Moving Average) یا MA در ترید ارز دیجیتال
میانگین متحرک پرایس اکشن را مسطح کرده و شناسایی روندهای بازار سادهتر میکنند. از آنجایی که MAها بر دادههای پیشین قیمت مبتنی هستند، ویژگی پیشبینیکننده را ندارند. به همین خاطر، میانگینهای متحرک اندیکاتورهای تاخیری محسوب میشوند.
میانگین متحرک انواع مختلفی دارد. دو نوع متداول آن میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average – SMA) یا به طور خلاصه MA و میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average – EMA) هستند. اما تفاوت بین این دو چیست؟
میانگین متحرک ساده با میانگین گرفتن از قیمت n دوره قبل محاسبه میشود. مثلا، میانگین متحرک ساده 10 روزه ، میانگین قیمت 10 روز گذشته را محاسبه و نتیجه آن را در یک گراف رسم میکند.
میانگین متحرک نمایی کمی پیچیدهتر است. EMA از فرمول متفاوتی استفاده کرده و بر دادههای اخیر تاکید بیشتری دارد. در نتیجه، این میانگین به وقاع اخیر پرایس اکشن سریعتر واکنش نشان میدهد، اما SMA مدت بیشتری برای رسیدن به این نتیجه صرف میکند.
همانطور که پیشتر گفتیم، میانگینهای متحرک اندیکاتورهای تاخیری هستند. بنابراین هرچه مدت زمان رسمشده توسط آنها بیشتر باشد، این تاخیر نیز بیشتر خواهد بود. به همین خاطر، مثلا یک میانگین متحرک 200 روزه دیرتر از یک میانگین متحرک 100 روزه به پرایس اکشن واکنش نشان میدهد. MAها شناسایی روندهای بازار را سادهتر میکنند.
همگرایی واگرایی میانگین متحرک یا مکدی (MACD) چیست؟
مک دی اسیلاتوری است که از دو میانگین متحرک برای نمایش مومنتوم بازار استفاده میکند. از آنجایی که MACD پرایس اکشنی که پیشتر اتفاق افتاده را ردیابی میکند، یک اندیکاتور تاخیری محسوب میشود.
مکدی از دو خط تشکیل شده است: یکی خط مک دی و دیگری خط سیگنال. نحوه محاسبه این خطوط ساده است. از تفاضل میانگین متحرک نمایی 26 دورهای از میانگین متحرک نمایی 12 دورهای، خط مک دی بهدست میآید. خط سیگنال نیز میانگین متحرک نمایی 9 دورهای خود خط مکدی است. علاوه بر این، بسیاری از ابزارهای رسم نمودار، هیستوگرام فاصله بین خط MACD و خط سیگنال را نمایش میدهند.
تریدرها برای ترید و معامله ارز دیجیتال خود، با مشاهده رابطه بین خط مک دی و خط سیگنال، از اندیکاتور MACD استفاده میکنند. تقاطع این دو خط معمولا یکی از اتفاقات قابلتوجه است. اگر خط مکدی به بالای خط سیگنال برسد، یک سیگنال صعودی خواهد بود. در طرف مقابل، با رفتن خط MACD به زیر خط سیگنال، سیگنالی نزولی صادر خواهد شد.
مک دی یکی از مهمترین اندیکاتورهای تکنیکال برای اندازهگیری مومنتوم بازار است.
آموزش اصلاح فیبوناچی (Fibonacci Retracement) در ترید ارزهای دیجیتال
ابزار فیبوناچی اصلاحی یا به طور خلاصه Fib Retracement، یک اندیکاتور محبوب مبتنی بر رشتهای از اعداد به نام «دنباله فیبوناچی» است. این اعداد در قرن سیزدهم میلادی توسط ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف شدند.
اعداد فیبوناچی اکنون بخشی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال بوده و اصلاح فیب یکی از محبوبترین آنهاست. این ابزار، از نسبت حاصل از اعداد فیبوناچی بهصورت درصد استفاده میکنند. سپس این درصدها روی یک چارت رسم شده و تریدرها با استفاده از آنها به شناسایی سطوح بالقوه حمایت و مقاومت میپردازند.
نسبتهای فیبوناچی به صورت زیر است:
- 0%
- 23.6%
- 38.2%
- 61.8%
- 78.6%
- 100%
با اینکه %50 از نظر فنی یکی از نسبتهای فیبوناچی نیست، اما بسیاری از معاملهگران در هنگام ترید و معامله ارز دیجیتال خود از آن استفاده میکنند. علاوه بر این، نسبتهای فیبوناچی خارج از محدوده 0 تا 100 نیز قابل استفاده هستند. برخی از رایجترین این نسبتها شامل %161.8، %261.8 و %423.6 هستند.
اما چگونه میتوان از سطوح اصلاح فیبوناچی استفاده کرد؟ ایده اصلی پشت این ابزار، رسم نسبتهای درصدی روی یک چارت و یافتن نواحی بالقوه است. معمولا، تریدرها دو نقطه قیمتی مهم روی نمودار را انتخاب کرده و ارقام 0 و 100 اصلاح فیب را روی آنها اعمال میکنند. حال محدوده بین این دو نقطه، نقاط بالقوه ورود و خروج را نشان داده و محل قرار دادن حد ضرر را مشخص میکنند.
شاخص قدرت نسبی استوکستیک (Stochastic RSI) چیست؟
استوکستیک RSI یا به طور خلاصه StochRSI، از شاخص قدرت نسبی مشتق گرفته شده است. هدف این اندیکاتور نیز مشابه RSI، تعیین اشباع خرید یا اشباع فروش بودن یک دارایی است. اما برخلاف شاخص قدرت نسبی، RSI استوکستیک از دادههای قیمت بهدست نمیآید، بلکه از مقدار RSI حاصل میشود. در اکثر ابزارهای رسم نمودار، StochRSI بین 0 و 1 (یا 0 و 100) مقدار خواهد داشت.
استوک RSI در هنگام قرارگیری در نزدیکی حد بالا و پایین خود بیشترین سودمندی را دارد. با این وجود، StochRSI بهخاطر سرعت بیشتر و حساسیت بالاتر، ممکن است سیگنالهای نادرست زیادی را تولید کند که تفسیر آنها چالشبرانگیز باشد.
تفسیر سنتی StochRSI مشابه خود اندیکاتور RSI است. وقتی این اندیکاتور بالای 0.8 باشد، دارایی مورد نظر در حالت اشباع خرید و وقتی به زیر 0.2 میرسد، در حالت اشباع فروش است. با این حال، شایان ذکر است که مقادیر نباید بهعنوان سیگنالهای مستقیم جهت ورود یا خروج از معاملات تلقی شوند. با اینکه این اطلاعات سودمند هستند، اما شاید جنبه پنهان دیگری نیز وجود داشته باشد. به همین خاطر است که اکثر ابزارهای تحلیل تکنیکال در ترکیب با دیگر تکنیکهای تحلیل بازار مورد استفاده قرار میگیرند.
آموزش باندهای بولینگر (Bollinger Bands) در ترید ارزهای دیجیتال
باندهای بولینگر که به نام جان بولینگر (John Bollinger) نامگذاری شدهاند، نوسان بازار را اندازهگیری کرده و غالبا برای شناسایی شرایط اشباع فروش و اشباع خرید استفاده میشوند. این اندیکاتور از 3 خط یا «باند» شامل میانگین متحرک ساده یا همان SMA (خط وسط) و دو باند بالا و پایین تشکیل شده است. این باندها در کنار پرایس اکشن، روی نمودارها اعمال میشوند. ایده این است که با افزایش یا کاهش نوسانات، فاصله بین این باندها نیز تغییر کرده و منبسط یا منقبض میشود.
برای آموزش ترید و معامله ارزهای دیجیتال، باید با تفسیر کلی باندهای بولینگر آشنا باشید. هرچه قیمت به باند بالایی نزدیکتر باشد، دارایی مورد نظر نیز به شرایط اشباع خرید نزدیکتر است. در حالت مشابه، هرچه قیمت به باند پایینی نزدیکتر باشد، آن دارایی به شرایط اشباع فروش نزدیکتر است.
یکی از نکات مهم این است که قیمت عموما درون محدوده باندهای بولینگر قرار میگیرد، اما گاهی اوقات هم به زیر یا بالای آن شکسته میشود. اما آیا این اتفاق سیگنال فوری خرید یا فروش است؟ خیر. این اتفاق صرفا به ما میگوید که بازار از باند میانه SMA فاصله گرفته و به شرایط بحرانی نزدیک میشود.
تریدرها برای پیشبینی اسکوئیز بازار که به “Bollinger Bands Squeeze” معروف است، از باندهای بولینگر در ترید و معامله ارز دیجیتال خود استفاده میکنند. این اصطلاح به دوران نوسانات پایین بازار اتلاق میشود که نزدیک شدن باندهای بولینگر و فشرده شدن قیمت به درون یک محدوده کوچک را به دنبال دارد. با افزایش «فشار» در این محدوده کوچک، بازار در نهایت از آن خارج شده و نوسانات برای مدتی افزایش مییابد. از آنجایی که بازار پس از خروج از این محدوده میتواند به سمت بالا یا پایین حرکت کند، استراتژی اسکوئیز را خنثی (نه صعودی نه نزولی) تلقی میکنند. بنابراین ترکیب این استراتژی با دیگر ابزارهای معاملاتی مانند حمایت و مقاومت ایده خوبی است.
متوسط حجمی وزنی قیمت یا VWAP چیست؟
همانطور که پیشتر گفتیم، بسیاری از تریدرها حجم معاملات را مهمترین اندیکاتور برای آموزش و یادگیری تحلیل ترید و معامله ارزهای دیجیتال خود میدانند. اما آیا اندیکاتور مبتنی بر حجم دیگری هم وجود دارد؟
اندیکاتور vwap، قدرت حجم معاملات را با پرایس اکشن ترکیب میکند. این اندیکاتور در حالت عملیتر، متوسط قیمت وزندهیشده بر اساس حجم معاملات برای یک دارایی برای یک مدت مشخص است. از آنجایی که این اندیکاتور سطوح دارای بیشترین حجم معامه را در نظر میگیرد، نسبت به محاسبه معمولی متوسط قیمت سودمندی بیشتری دارد.
اما تریدرها از VWAP چگونه استفاده میکنند؟ از VWAP عموما بهعنوان بنچمارکی برای چشمانداز فعلی بازار استفاده میشود. در این حالت، زمانی که بازار به بالای خط VWAP میرسد، صعودی و با رفتن به زیر خط VWAP، نزولی تلقی خواهد شد. شاید متوجه شباهت تفسیر این اندیکاتور با میانگین متحرک شده باشید. متوسط حجمی وزنی قیمت حداقل از نظر نحوه استفاده به MAها شباهت زیادی دارد. اما تفاوت اصلی، در نظر گیری حجم معاملات توسط اندیکاتور VWAP است.
علاوه بر این، از شاخص متوسط حجمی وزنی قیمت همچنین برای شناسایی نواحی دارای لیکوییدیتی بیشتر استفاده میشود. بسیاری از معاملهگران از شکست قیمت به بالا یا پایین خط VWAP بهعنوان سیگنال معاملاتی استفاده میکنند. با این حال، استفاده از دیگر معیارها در استراتژی تریدینگ جهت کاهش ریسکها ایده خوبی است.
پارابولیک سار (Parabolic SAR) چیست؟
از پارابولیک سار برای تعیین جهت روند و معکوس شدن بالقوه آن استفاده میشود. عبارت “SAR” مخفف “Stop and Reverse” به معنای «توقف و معکوس» است. این عبارت به جایی اشاره دارد که یک پوزیشن لانگ باید بسته و یک پوزیشن شورت باز شود و بالعکس. به منظور اشنایی بیشتر با این مبحث پیشنهاد میکنیم مقاله پارابولیک چیست را مطالعه کنید.
پارابولیک سار بهصورت یک سری نقطه بالا یا پایین قیمت روی چارت نمایش داده میشود. در کل، اگر این نقطهها زیر قیمت باشند، یعنی قیمت در یک روند صعودی قرار دارد. در حالت مقابل، با قرار گیری این نقطهها بالای قیمت، یعنی قیمت درون یک روند نزولی است. تغییر ترند و معکوس شدن زمانی رخ میدهد که این نقطهها به «سمت دیگر» قیمت بروند.
پارابولیک سار جهت روند بازار را مشخص میکند. این اندیکاتور همچنین برای شناسایی نقاط تغییر ترند مناسب است. برخی از معاملهگران حتی از این شاخص بهعنوان مبنایی برای تعیین سفارش حد ضرر استفاده میکنند. این نوع سفارش خاص همپای بازار حرکت کرده و محافظت از سود سرمایهگذاران طی یک روند صعودی قدرتمند را تضمین میکند.
پارابولیک سار طی روندهای قوی بازار بهترین عملکرد را دارد. در دوران فاز تحکیم (Consolidation)، این شاخص سیگنالهای اشتباه زیادی را برای تغییر روند صادر میکند. بنابراین باید مراقب این امر باشید.
آموزش ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) در ترید ارزهای دیجیتال
ابر ایچیموکو یک اندیکاتور تکنیکال است که بسیاری از شاخصهای درون یک چارت را با هم ترکیب میکند. از بین اندیکاتورهایی که تا به اینجا دربارهشان صحبت کردیم، ایچیموکو کاملترین آنهاست. در نظر اول، درک نحوه کار آن شاید سخت باشد. اما در عمل، استفاده از ابر ایچیموکو آنقدر که بهنظر میرسد دشوار نیست و بسیاری از تریدرها بهخاطر تولید سیگنالهای متمایز و شفاف از آن استفاده میکنند.
همانطور که گفتیم، ابر ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست، بلکه ترکیبی از اندیکاتورهاست. این شاخص کلکسیونی است که دید بهتری از مومنتوم، سطوح حمایت و مقاومت و جهت روند را مشخص میکند. این اندیکاتور با محاسبه 5 میانگین و رسم آنها در نمودار به این هدف میرسد. همچنین «ابری» را از این میانگینها تولید میکند که برای پیشبینی نواحی حمایت و مقاومت بالقوه استفاده میشود.
با اینکه این میانگینها نقش مهمی را ایفا میکنند، اما خود این ابر بخش کلیدی این اندیکاتور است. در کل، اگر قیمت بالای ابر باشد، بازار در یک روند صعودی قرار دارد. اگر قیمت زیر ابر قرار بگیرد، یعنی روند نزولی است.
ابر ایچیموکو همچنین دیگر سیگنالهای معاملاتی را تقویت میکند. خبره شدن روی این اندیکاتور دشوار است، اما به محض یادگیری نحوه کار آن، نتایج فوقالعاده را در بر خواهد داشت.
بخش ششم؛ نکات مهم معامله و تریدینگ ارز دیجیتال
در این بخش درباره نکات آموزشی مهم و فوت و فن های ترید و اینگه چگونه به یک تریدر موفق در بازار ارزهای دیجیتال تبدیل شویم، صحبت خواهیم کرد.
ترید را از کجا شروع کنیم؟
اگر تصمیم به شروع معامله گرفتهاید، باید یک سری نکات مهم را بدانید. اول اینکه شما به مقداری سرمایه نیاز دارید. اگر پسانداز اضافهای نداشته و با پول مورد نیاز زندگیتان شروع به ترید کنید، تاثیر آن را خواهید دید. تریدینگ ساده نیست و اکثر قریب به اتفاق تازهواردان پولشان را از دست میدهند. باید انتظار از بین رفتن پول کنارگذاشته برای معامله و عدم توانایی جبران آن را داشته باشید. به همین خاطر است که توصیه شده ابتدا نحوه ترید ارزهای دیجیتال را آموزش دیده و سپس با پول کم معاملهگری را آغاز کنید.
نکته مهم دیگر، استراتژی کلی معامله شماست. راههای ممکن زیادی برای پول درآوردن در بازارهای مالی وجود دارد. بسته به زمان و تلاشی که صرف میکنید، امکان انتخاب از میان استراتژیهای مختلف برای دستیابی به هدف مالیتان وجود دارد.
نکته آخر اینکه بسیاری از تریدرها زمانی بهترین عملکرد را دارند که معامله منبع اصلی درآمدشان نیست. به همین خاطر، تحمل بار احساسی نسبت به زمانی که زندگیشان به این امر وابسته است، راحتتر خواهد بود. حذف عواطف مهمترین فوت و فن تریدرهای موفق برای معامله ارز دیجیتال است. بنابراین، خصوصا زمانی که تازه این راه را آغاز کردهاید، باید تریدینگ و سرمایه گذاری را به چشم یک کار فرعی بنگرید. به یاد داشته باشید که با هدف یادگیری و تمرین، با مقدار کمی سرمایه شروع کنید. شاید بررسی راههای کسب درآمد منفعل از رمز ارزها نیز بد نباشد.
آموزش ترید ارزهای دیجیتال در صرافی بایننس
اگر خواهان ورود به دنیای رمز ارزها هستید، چه کاری باید انجام دهید؟ اول از همه، باید ارز فیاتتان را به کریپتوکارنسی تبدیل کنید. سادهترین راه، مراجعه به صفحه خرید رمز ارز بایننس است. اما با توجه به سختگیریهای اخیر این صرافی برای احراز هویت و تحریم ایران، این کار برای کاربران داخلی مقدور نیست، بنابراین بهترین کار، انتخاب یک صرافی ایرانی مانند بیت 24 است. البته پیش از خرید به یک کیف پول ارز دیجیتال نیاز دارید.
پس از خرید ارز دیجیتال، گزینههای شما برای آغاز ترید و معامله فراوان است. مثلا میتوانید وارد بازار اسپات یک صرافی شده و شروع به ترید کنید. اگر هم در این حوزه تجربه دارید، میتوانید از معاملات مارجین یا فیوچرز که در این مقاله توضیح دادیم استفاده کنید. همچنین فرصتهای کسب درآمد منفعل مانند استیکینگ، وامدهی، پیوستن به یک استخر استخراج و موارد بسیار دیگر وجود دارد.
ترید در صرافی بایننس یکی از گامهای اموزش صفر تا صد ترید کردن است. در این صرافیها شما با واریز رمز ارز خود، فعالیت مالی را درون سیستم داخلی صرافی انجام میدهید. با این وجود، به لطف معجزه بلاک چین، گزینههای دیگری بهنام صرافی غیر متمرکز (DEX) نیز ظهور کردهاند. در این پلتفرمها، ارزهای مجازی هیچگاه کیف پول شما را ترک نکرده و کنترل کامل آنها بر عهده خودتان است. همچنین میتوانید والت سخت افزاری خود را مستقیما به این صرافیها متصل کنید.
مطالعه بیشتر: بایننس چیست
صرافیهای متمرکز بر فضای کریپتو مسلط هستند. اما به باور بسیاری از تریدرها و علاقهمندان بلاک چین، حجم قابل توجهی از معاملات در آینده متعلق به صرافیهای غیر متمرکز خواهد بود.
تریدینگ ژورنال چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد؟
تریدینگ ژورنال یا دفترچه معاملاتی سندی از فعالیتهای ترید شماست. آیا شما هم باید یکی داشته باشید؟ شاید! میتوانید از یک فایل ساده اکسل استفاده کرده یا عضو یک سرویس مختص این کار شوید.
برخی از تریدرها داشتن یک تریدینگ ژورنال را خصوصا برای فعالیتهای معاملاتی بیشتر، برای سودآوری دائمی ضروری میدانند. به هر حال، در صورت عدم ثبت معاملاتتان، چگونه میتوانید نقاط ضعف و قوت خودتان را شناسایی کنید؟ بدون داشتن یک دفترچه معاملاتی، ایده شفافی از عملکردتان نخواهید داشت.
به یاد داشته باشید که جبهگیریها نقش بزرگی در تصمیمات معاملاتی ارز دیجیتال شما ایفا کرده و تریدینگ ژورنال در بهبود آنها به شما کمک میکنند. چگونه؟ نمیتوان با دادهها بحث کرد. عملکرد معاملاتی قابل شکستن به اعداد و ارقام است و اگر کارتان خوب نباشد، این اتفاق در عملکردتان منعکس خواهد شد. با نگهداری دقیق یک دفترچه ترید و معامله، همچنین قادر به بررسی استراتژیهای دارای عملکرد بهتر هستید.
در هنگام ترید چگونه اندازه پوزیشن خود را محاسبه کنیم؟
یکی از مهمترین جنبههای تریدینگ رمز ارزها، مدیریت ریسک است. در واقع، به گفته برخی از معاملهگران، مدیریت ریسک مهمترین کار است. به همین خاطر، محاسبه اندازه پوزیشن با یک فرمول استاندارد حیاتی خواهد بود. نحوه محاسبه به صورت زیر است:
ابتدا، باید مقدار مورد نظر از حسابتان برای ریسک کردن در هر ترید را تعیین کنید. مثلا یک درصد را انتخاب میکنید. اما آیا این یعنی به اندازه یک درصد از حسابتان وارد پوزیشنها میشوید؟ خیر، این یعنی اگر حد ضرر فعال شود، شما بیشتر از یک درصد از حسابتان را از دست نمیدهید.
شاید این مقدار خیلی کم بهنظر برسد، اما باعث میشود چند معامله بد کل حساباتان را خالی نکند. بنابراین، پس از تعیین این مقدار، باید حد ضررتان را مشخص کنید. بسته به ایده معاملاتیتان، این کار را باید برای هر ترید انجام دهید. فرض کنید میخواهید استاپ لاس را روی 5 درصد از مقدار ورود اولیهتان قرار دهید. این یعنی با فعال شدن حد ضرر و خروج روی آن 5 درصد از ورود اولیه، باید دقیقا یک درصد از حسابتان را از دست دهید.
مثلا فرض کنید اندازه حساب شما 1000 تتر است. در هر ترید 1 درصد از این مقدار را ریسک میکنیم. استاپ لاس را هم روی 5 درصد مقدار ورود میگذاریم. الان اندازه پوزیشن شما چقدر است؟
1000×0.01/0.05=200
پس اگر خواهان از دست دادن تنها 10 تتر باشید که برابر با 1 درصد از حساب شماست، باید با 200 تتر وارد یک پوزیشن شوید. این فرآیند در ابتدا کمی وقتگیر بهنظر میرسد، اما برای میدریت ریسک درست ضروری است.
از کدام نرم افزار معامله آنلاین باید استفاده کنیم؟
تحلیل نمودار، بخش اصلی جعبه ابزار هر تحلیلگر تکنیکالی است. اما بهترین جا برای این کار کجاست؟ صرافی بایننس چارتهای وبسایت تریدینگ ویو (TradingView) را در هر دوی برنامه موبایل و پلتفرم وب خود ادغام کرده است. همچنین میتوانید با ساخت حساب در تریدینگ ویو، تمام بازارهای بایننس را مشاهده کنید.
نرم افزارهای رسم نمودار آنلاین زیادی در بازار وجود دارد که هر کدام مزایای متفاوتی دارند. معمولا برای استفاده از این ابزارها باید هزینه حق عضویت ماهانه پرداخت نمایید. از برخی از این نرمافزارها میتوان Coinigy ،TradingLite ،Exocharts و Tensorcharts را نام برد.
آیا برای ترید و معامله باید عضو یک گروه پولی بشویم؟ مراقب کلاهبرداریها باشید
احتمالا خیر. اطلاعات خوب رایگان زیادی در اینترنت وجود دارد، پس چرا از آنها استفاده نکنیم؟ همچنین تمرین و آموزش ترید ارزهای دیجیتال به صورت انفرادی سودمند است و امکان یادگیری از اشتباهات و یافتن بهترین روش مناسب سبک معاملاتی شما وجود دارد.
ورود به یک گروه پولی هم میتواند ابزار آموزشی خوبی باشد، اما مراقب کلاهبرداریهای ارز دیجیتال و تبلیغات جعلی باشید. به هر حال، جعل کردن نتایج تریدینگ و گرفتن فالوور برای سرویسهای پولی آسان است. البته خود چرایی پیوستن یک تریدر به یک گروه پولی هم جای تامل دارد. البته که داشتن کمی درآمد فرعی خوب است، اما چرا باید هزینه هنگفتی برای آن پرداخت کرد؟
با این حال، برخی از معاملهگران موفق جوامع پولی با کیفیتی را اداره کرده و خدمات مضاعفی مانند دادههای خاص بازار را به اعضاء خود ارائه میکنند. از آنجایی که بسیاری از گروههای پولی ترید و معامله ارز دیجیتال فقط برای سوءاستفاده از تریدرهای تازهکار ظهور یافتهاند، باید مراقب فردی که به او پول میدهید، باشید.
پامپ و دامپ (Pump & Dump) در ترید ارزهای دیجیتال
پامپ و دامپ طرحی است که در آن، قیمت یک دارایی از طریق اطلاعات غلط و نادرست افزایش مییابد. با افزایش قابل توجه قیمت (پامپ شدن)، گردانندگان آن با فروش (دامپ کردن) داراییهای ارزان خود با قیمت بالا، پول زیادی به جیب میزنند.
طرحهای پامپ و دامپ در بازارهای رمز ارزی، خصوصا در بازارهای صعودی، فراواناند. طی این دوران، بسیاری از سرمایهگذاران بیتجربه وارد بازار شده و سوءاستفاده از آنها آسان است. این نوع کلاهبرداری در ارزهای دیجیتال دارای ارزش بازار پایین بهخاطر راحتتر بودن افزایش قیمت بهجهت لیکوییدیتی پایینشان، بسیار رایج است.
اینگونه طرحها غالبا توسط «گروههای پامپ و دامپ» که وعده سودآوری راحت را به اعضا خود (عموما در ازای دریافت کارمزد) میدهند، هدایت میشوند. با این حال، معمولا توسط حتی گروههای کوچکتری که جایگاه خود را ساختهاند، از اعضا سوءاستفاده میشود.
در بازارهای سنتی، افرادی که در تسهیل طرحهای پامپ و دامپ مجرم شناخته شوند، به پرداخت جریمههای سنگین محکوم خواهند شد.
آیا باید برای ایردراپهای ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
شاید، اما بسیار مراقب باشید. ایردراپها راهی بدیع برای توزیع رمز ارزها به طیف گستردهای از مخاطبان هستند. یک ایردراپ میتواند راهی عالی برای حصول اطمینان از عدم تمرکز یک ارز دیجیتال در دستان چند هولدر خاص باشد. متنوع بودن مجموعه هولدرها برای داشتن یک شبکه غیر متمرکز و سالم ضروری است.
مطالعه بیشتر: ایردراپ چیست
با این وجود، چیزی بهنام عرضه رایگان وجود ندارد. البته گاهی اوقات شاید وجود داشته باشد، ولی آن هم در صورت خوششانس بودن شماست. معمولا، مبلغان ایردراپها یا درصدد سوءاستفاده از شما هستند، یا در ازای دریافت چیزی این کار را انجام میدهند.
مثلا چه چیزی درخواست میکنند؟ یکی از متداولترین داراییهای مد نظر این افراد، اطلاعات شخصی است. آیا اطلاعات شخصی شما ارزش 10 تا 50 دلار از یک رمز ارز بسیار ناپایدار را دارد؟ انتخاب با شماست، اما راههای بهتری هم برای کسب درآمد فرعی بدون بهخطر انداختن اطلاعات شخصیتان وجود دارد. به همین خاطر است که در هنگام ثبت نام برای ایردراپها، باید بسیار مراقب باشید.
ویژگیهای یک تریدر موفق
رعایت هر نکتهای که تا اینجا درباره آموزش ترید رایگان ارز دیجیتال از صفر تا صد گفتیم، شما را به یک تریدر موفق تبدیل میکند. با این وجود، در این قسمت بهطور خلاصه این نکات را مرور میکنیم. از جمله کارهایی که یک تریدر موفق باید انجام دهد میتوان موارد زیر را نام برد:
- استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال: معامله رمز ارزها بدون داشتن علم تحلیل تکنیکال و فاندامنتال سودآوری ندارد. اگر صرفا بر موج ترندهای بازار سوار شوید، هر چقدر هم سودآروی کسب کنید، نهایتا روزی بازار خلاف انتظار شما حرکت کرده و سرمایهتان را از دست خواهید داد. بنابراین، یادگیری این تحلیلها یکی از گامهای موفقیت در بازار رمز ارزهاست.
- انجام مدیریت ریسک: ابزارهای مدیریت ریسک نظیر استاپ لاس یکی دیگر از مهمترین گامهای جلوگیری از ضرردهی در معاملات هستند.
- تامین امنیت داراییها: هر چقدر هم سودآوری داشته باشید، تا زمانی که به ذخیره درست ارزهای دیحیتال نپردازید، یک معاملهگر موفق محسوب نخواهید شد. استفاده از کیف پولهای گرم نظیر تراست والت و متامسک برای نگهداری کوتاه مدت یا والتهای سخت افزاری نظیر تروزر و لجر برای هولد بلند مدت رمز ارزها از دیگر اقدامات افراد موفق است.
- داشتن استراتزی معاملاتی: داشتن برنامه و استراتژی معاملاتی به شما در رسیدن به هدفتان کمک میکند.
- ثبت سابقه معاملات: از دیگر ویژگیهای یک تریدر موفق، ثبت و نگهداری از نتیجه معاملات است. با این کار، شما میتوانید از اشتباهاتتان هنگام چیدن برنامه ترید درس گرفته و دیگر آنها را تکرار نکنید.
اشتباهات رایج تریدرها
حالا علاوه بر دانستن ویژگیهای یک تریدر موفق، آگاهی از اشتباهات رایج که سرمایه گذارها و تریدرهای ارز دیجیتال مرتکب میشوند نیز میتواند به موفقیت شما در بازار کریپتو کمک کند. این اشتباهات شامل موارد زیر هستند:
- عدم انجام تحقیقات شخصی کافی: این مورد خصوصا برای ارزهای جدید و ناشناخته اهمیت بسیار ویژهای دارد. بسیاری از پروژههای رمز ارزی نیز با وعده سودآوری بالا، افراد را به سرمایه گذاری ترغیب میکنند. این مورد باید یک زنگ خطر در ذهن شما فعال کند.
- تسلیم شدن در برابر فومو و فاد: بسیاری از افراد حتی در صورت داشتن برنامه و استراتژی معاملاتی نیز تسلیم عواطف خود شده و دست به خریدهای هیجانی میزنند. فومو (FOMO) و فاد (FUD) از جمله عواملی هستند که روی احساسات شما تاثیر بسیاری میگذارند.
- عدم متنوعسازی سبد سرمایه: یکی از بزرگترین اشتباهات تریدرها، عدم سرمایه گذاری در کلاس داراییهای مختلف است. وقتی سبد متنوعی نداشته باشید و همه آن تنها با ارزهای دیجیتال و در حالت بدتر، تنها با یک رمز ارز پر شده باشد، در صورت سقوط آنها کل سرمایه گذاری شما از بین خواهد رفت.
- عدم مدیریت ریسک: همانطور که تا اینجا چندین بار اشاره کردیم، مدیریت ریسک و سرمایه با استفاده از ابزارهای مختلف باعث جلوگیری از ضرردهیهای بزرگ میشود.
- تکیه صرف به تحلیل تکنیکال: با اینکه تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین گامهای اموزش صفر تا صد ترید ارز دیجیتال است، اما عدم توجه به اخبار و بهروزرسانیهای پروژهها نیز باعث عقب افتادن شما از روندهای بازار میشود. در این بین، میتوان به فروپاشی ارز ترا لونا و اطلاعیه صرافیها نظیر دیلیست کردن توکنها یا توقف فعالیتها مشابه آنچه برای صرافی هات بیت افتاد، اشاره کرد.
آموزش ترید به کودکان
از آنجایی که پدر و مادرها مسئول تامین مالی کودکان خود هستند، آموزش ارزهای دیجیتال به کودکان از سنین پایین روشی است که میتواند آنها را از بدو جوانی برای ورود به این بازار آماده کند. بنابراین فقط به فکر پسانداز پول برای آنها در بانک نباشید. خرید طلا و زمین و کلا سرمایه گذاری روی داراییهایی از این دست از سوی شما با اینکه روش خوبی برای تامین مالی آنها در آینده است، اما آمادهسازی کودکان برای ترید و معاملهگری میتواند به دانش و آمادگی بیشتر آنها در سنین بزرگسالی کمک بیشتری کند.
بهترین ارزهای دیجیتال برای ترید
با جستجو در اینترنت میتوانید لیستی بلند بالا از انواع ارزهای دیجیتال برای سرمایه گذاری و ترید را بیابید. ما در بیت24 نیز در مطلبی، بهترین ارز دیجیتال برای سرمایه گذاری را معرفی کردهایم. این لیست بسیار جامع است و انواع رمز ارزهای مختلف از نظر پتانسیل رشد و فاندامنتال قوی در آن معرفی شدهاند.
در این لیست ارزهای دیجیتال زیر را بههمراه توضیحی در خصوص نحوه کار و علت آینده روشنشان خواهید یافت:
- بیت کوین
- اتریوم
- بایننس کوین
- کاردانو
- ریپل
- پولکادات
- سولانا
- چین لینک
- لایت کوین
- وی چین
- ترون
- اوالانچ
- فایل کوین
- و….
البته رمز ارزهای سوداگرانه دیگری نظیر میم کوینهای داغ نیز در این مطلب معرفی شدهاند که نظر شخصی بیت24 نیستند، اما بهدلیل محبوبیت بیش از حدشان میان تریدرها، آنها را در این لیست جا دادهایم. برای اطلاعات بیشتر میم کوین چیست را مطالعه کنید.
سخن پایانی
در این مطلب درباره خیلی از مباحث صحبت کردیم. معامله ارز دیجیتال یک کار دشوار است و مفاهیم بسیار زیادی برای یادگیری وجود دارد. به امید اینکه این راهنما توانسته باشد تا حدودی شما را با ترید و معامله ارزهای دیجیتال آشنا کند و در مسیر آموزش شما قدم بردارد.
تهیه شده در بیت 24