اتریوم بزرگترین بلاک چین کاربردی دنیا است. در این مقاله اتریوم را کامل معرفی و صفر تا صد Ethereum را به زبان ساده بررسی میکنیم.
رمز ارز شبکه اتریوم یعنی اتر، که با نماد ETH شناخته میشود، بعد از بیت کوین و با اختلاف زیاد از سایر رقبای بعد از خود، در رتبه دوم برترین ارزهای دیجیتال از نظر مارکت کپ قرار دارد. اتریوم را باید به یک کامپیوتر قدرتمند جهانی، در دسترس همگان، تشبیه کرد که به همه اجازه میدهد اپلیکیشنهای (غیر متمرکز) خود را روی آن توسعه بدهند و اجرا کنند. در نتیجه برخلاف اولین رمز ارز دنیا، اتریوم صرفا یک ارز دیجیتال نیست و یک بلاک چین کاربردی برای توسعه قراردادهای هوشمند، ارزهای دیجیتال (در قالب توکن)، اپلیکیشنهای غیر متمرکز، سازمانهای مستقل و خودمختار غیر متمرکز (DAO) و بسیاری دیگر از محتواها، نرم افزارها و سیستمهای بزرگ و کوچک است.
اتریوم ورای ارز دیجیتالی برای انتقال پول و سرمایه گذاری ضدتورمی است و میخواهد نسل سوم اینترنت یعنی اینترنت غیر متمرکز را رقم بزند. به لطف Ethereum پتانسیل باورنکردنی فناوری بلاک چین و کاربردهای فوقالعاده آن برای ما روشن شد.
این مقاله جامع به چند قسمت اصلی تقسیم شده که هر کدام نیز دارای چند بخش است. برای دسترسی به آنها میتوانید از فهرست زیر استفاده کنید.
مقدمهای بر اتریوم
قبل از بررسی عمیق این بلاک چین غولآسا ابتدا باید یک سری نکات مهم را درباره آن بدانیم. شناخت درست کاربرد و آینده Ethereum نیازمند آشنایی با مفاهیم مهم آن است.
اتریوم (Ethereum) چیست؟
Ethereum یک پلتفرم محاسباتی غیر متمرکز است. میتوانید آن را یک لپ تاپ یا کامپیوتر دسکتاپ تصور کنید، اما تفاوت اصلی اینجاست که پلتفرم روی یک دستگاه منفرد اجرا نمیشود. در عوض، شبکه مبتنی بر هزاران ماشین قرار گرفته در سراسر دنیا بوده و و روی تمامی آنها اجرا میشود. این موضوع سبب شده اتریوم مالک خاص و مشخصی نداشته باشد.
شبیه بیت کوین و دیگر رمز ارزها، Ethereum نیز انتقال پول دیجیتال را امکانپذیر کرده است. با این حال، در مقایسه با نخستین کریپتوکارنسی دنیا یعنی Bitcoin، شبکه آن به یک ارز دیجیتال ختم نشده و قابلیتها و کاربردهای بسیار بیشتری دارد؛ شما میتوانید کد خود را روی شبکه مستقر کرده و با اپلیکیشنهای ایجاد شده توسط دیگر کاربران تعامل برقرار کنید. به خاطر انعطافپذیری بالای اتریوم تمامی انواع برنامههای پیچیده را میتوان روی آن راهاندازی کرد.
به عبارت سادهتر، ایده اصلی پشت توسعه Ethereum، اجازه به توسعهدهندگان برای ایجاد و راهاندازی کدی قابل اجرا در سرتاسر یک شبکه غیر متمرکز به جای یک سرور متمرکز، بوده است. به صورت تئوری، در اینجا به خاطر ویژگی عدم تمرکز و توزیعشدگی، اپلیکیشنها را نمیتوان متوقف یا سانسور کرد.
تفاوت اتریوم و اتر چیست؟
واحد مورد استفاده در این شبکه نام متفاوتی دارد. همانطور که ارز دیجیتال شبکه ترون، ترونیکس نامگذاری شده است، رمز ارز شبکه اتریوم نیز اسم متفاوتی داشته و اتر (Ether – ETH) نام دارد.
چه چیزی Ethereum را ارزشمند میکند؟
پیشتر گفتیم ایده اصلی ایجاد شبکه مورد بحث، اجرای کد در سرتاسر یک سیستم توزیع شده بوده است. در نتیجه برنامهها توسط اعضای خارجی قابل دستکاری و تغییر نخواهند بود. نرم افزارهای اجرا شده بر بستر اتریوم به دیتابیس آن (بلاک چین) اضافه شده و طوری برنامهنویسی میشوند که قابل ویرایش نباشند. همچنین پایگاه داده برای همه قابل مشاهده است، به همین دلیل افراد قادر خواهند بود قبل از شروع به کار و تعامل با Ethereum کد آن را بررسی کنند.
دستاورد اتریوم کاملا واضح است؛ هر فرد، در هر جای دنیا، میتواند اپلیکیشنی مصون از آفلاین شدن راهاندازی کند. جالبتر این که به خاطر ذخیره ارزش توسط اتر، رمز ارز بومی شبکه، اپلیکیشنهای مستقر بر پلتفرم Ethereum میتوانند شرایطی درباره نحوه انتقال ارزش مشخص کنند. ما برنامههایی که اپلیکیشنها را ایجاد میکنند، قرارداد هوشمند خطاب میکنیم. در بیشتر مواقع، امکان تنظیم آنها برای فعالیت بدون دخالت انسان میسر است.
ایده «پول قابل برنامهریزی»، کاربران، توسعهدهندگان و مشاغل سراسر جهان را مجذوب خود کرده است. اتریوم به همین دلیل بسیار ارزشمند است.
بلاک چین چیست؟
در یکی از مطالب پیشین به طور مفصل و جامع، 0 تا 100 بلاک چین را بررسی کردیم، اما از آن جایی که تکنولوژی زیربنایی اتریوم Blockchain محسوب میشود، در ادامه نگاهی مختصر به این فناوری خواهیم داشت.
بلاک چین در قلب شبکه واقع شده و در عمل، پایگاه داده نگهداریکننده اطلاعات مورد استفاده توسط پروتکل محسوب میشود. اگر پیشتر مطلب «بیت کوین چیست؟» را مطالعه کرده باشید، به یک دید کلی درباره بلاک چین دست پیدا کردهاید. Blockchain اتریوم مشابه آن است، با این فرق که داده ذخیره شده در این دیتابیس علاوه بر نحوه ذخیرهسازی، با شبکه بیت کوین تفاوت دارند.
بلاک چین اتریوم را کتابی تصور کنید که به طور مستمر، صفحاتی به آن اضافه میشوند. هر صفحه یک بلاک نام داشته و اطلاعاتی درباره تراکنشها داخلش پر شده است. وقتی میخواهیم صفحه جدیدی به کتاب اضافه کنیم، باید در بالای آن، یک مقدار خاص قرار بدهیم. بر اساس این عدد، همه متوجه خواهند شد صفحه جدید در ادامه صفحه دیگری آمده و به طور تصادفی، به میانه کتاب اضافه نشده است.
در اصل، این کمی شبیه شماره صفحه است که به صفحه قبلی اشاره میکند. با نگاه به صفحه تازه میتوان با قطعیت گفت مورد قبلی خود را دنبال کرده است. به این منظور، از فرآیندی به نام هشینگ استفاده میکنیم.
طی عملیات هشینگ، یک سری داده ارائه کرده و در مقابل یک شناسه منحصربهفرد دریافت خواهیم کرد. این شناسه هش نام دارد. در اتریوم داده تحویل شده به فرآیند Hashing، تمام اطلاعات موجود در صفحه یا همان بلاک است. در نظر داشته باشید بسته به الگوریتم مورد استفاده، احتمال دریافت یک هش مشابه به ازای ارائه دو قطعه داده، بسیار کم و نزدیک به صفر است. همچنین هشینگ فرآیندی یک طرفه است؛ با وجود آسان بودن محاسبه و ایجاد هش برای قطعهای دیتا، معکوس کردن عملیات و رسیدن به اطلاعات مورد استفاده برای ایجاد آن تقریبا غیر ممکن است. به عبارتی دیگر نمیتوان از Hash به داده رسید. در یکی دیگر از قسمتهای همین مطلب، به دلیل اهمیت این موضوع در بحث ماینینگ اشاره خواهیم کرد.
اکنون، ما مکانیزمی برای متصل کردن صفحات به یکدیگر، با ترتیب درست، در اختیار داریم. هر تلاش برای تغییر ترتیب یا حذف کردن صفحات خیلی سریع واضح خواهد شد. به این ترتیب همه به دستکاری شدن کتاب، در اینجا بلاک چین یا همان دیتابیس، پی میبرند.
مقایسه اتریوم و بیت کوین ؛ تفاوت چیست؟
بیت کوین مبتنی بر فناوری بلاک چین و مشوقهای مالی برای ایجاد یک سیستم پول دیجیتال جهانی است. این شبکه چند نوآوری اساسی ارائه کرده که امکان هماهنگی کاربران را در سراسر جهان، بدون نیاز به یک موجودیت مرکزی و کنترلکننده، فراهم میکند. هر یک از اعضای شبکه، که در اینجا یک نود یا گره به شمار میروند، یک برنامه روی سیستم کامپیوتری خود اجرا میکنند. به واسطه آن کاربران میتوانند درباره وضعیت یک پایگاه داده مالی، در محیطی تراستلس و غیر متمرکز، به توافق برسند. منظور از تراستلس، عدم نیاز کاربران به شناخت یکدیگر و داشتن اعتماد به هم است. وضعیت در اتریوم تقریبا مشابه است، اما همچنان تفاوتهایی اساسی وجود دارند.
بسیاری بیت کوین را نخستین نسل از بلاک چین خطاب میکنند. Bitcoin به عنوان یک سیستم بیش از حد پیچیده ایجاد نشد. این موضوع از نظر امنیت، حائز اهمیت است. به خاطر در اولویت بودن امنیت در لایهی مبنا، با توجه به تلاش برای ساخت یک سیستم مالی، شبکه به طور عمدی غیر انعطافپذیر توسعه یافته است. در حقیقت، زبان قرارداد هوشمند در بیت کوین بسیار محدود است. همچنین اپلیکیشنهای خارج از معاملات در اینجا به خوبی تطبیق داده نمیشوند. این محدودیتها در نسل بعدی Blockchain، که اتریوم نیز از آن استفاده میکند، برطرف شدهاند.
نسل دوم بلاک چینها، دارای پتانسیل بسیار بیشتری هستند. علاوه بر تراکنشهای مالی، پلتفرمهای مبتنی بر آنها بیش از پیش امکان برنامهریزی را میسر میکنند. به عنوان یکی از بهترین مثالها باید به اتریوم اشاره کنیم که برای توسعهدهندگان، آزادی بیشتری به منظور آزمایش کد خود و همچنین ایجاد اپلیکیشنهای غیر متمرکز (دی اپ – DApp) فراهم میکند.
اتریوم اولین موج از نسل دوم Blockchain بوده و تا امروز، مهمترین مورد نیز شناخته میشود. شباهتهایی با بیت کوین وجود داشته و بسیاری از عملکردهای مشابه قابل انجام هستند. با این حال، با نگاه عمیق به این دو، متوجه تفاوتهای اساسی آنها با یکدیگر خواهید شد. هر یک نسبت به دیگری مزایایی دارد.
اتریوم چگونه کار میکند؟
اتریوم را میتوان یک ماشین حالت تعریف کرد. بر این اساس، در هر زمان، شما تصویری از موجودی تمام حسابها و قراردادهای هوشمند بر اساس وضعیت کنونیشان دارید. به خاطر انجام یک سری اقدامات خاص، حالت بهروز شده و تغییر خواهد کرد. در ادامه، تمام نودهای شبکه تصویر لحظهای که از وضعیت در اختیار دارند را به منظور منعکس کردن تغییر، بهروز میکنند.
با مشاهده تصویر زیر، بهتر منظور گذر از حالتی به حالت دیگر را متوجه خواهید شد. در یک زمان، موجودی چهار کاربر با نامهای آلیس، باب، دن و ارین 10 است. همه نودها، چنین تصویری از حالت شبکه در حال حاضر، دارند. بعد از انجام اقدامی خاص، در اینجا یک تراکنش مالی، وضعیت تغییر میکند. در ادامه انتقال 5 واحد پولی از ارین به آلیس، حالت شبکه تغییر کرده و همه گرهها باید این تغییر را منعکس کنند.
قراردادهای هوشمند اجرا شده روی اتریوم توسط تراکنشها فعال میشوند. این اقدام ممکن است توسط کاربران یا دیگر قراردادهای هوشمند صورت گرفته باشد. وقتی یک کاربر، تراکنشی به یک قرارداد ارسال میکند، تمام نودهای شبکه، کد کانترکت (قرارداد) را اجرا و خروجی را ثبت میکند. این اتفاق به کمک ماشین مجازی اتریوم (EVM) رخ میدهد. EVM قراردادهای هوشمند را به دستورالعملهایی قابل خواندن برای کامپیوتر تبدیل خواهد کرد.
به منظور آپدیت کردن حالت، مکانیزم خاصی به نام ماینینگ (استخراج) استفاده میشود. ماینینگ از طریق اثبات کار (PoW –> Proof Of Work) صورت گرفته و از این نظر، شباهت زیادی با استخراج بیت کوین دارد. در قسمتی دیگر بیشتر درباره ماین کردن Ethereum صحبت خواهیم کرد.
قرارداد هوشمند (اسمارت کانترکت) چیست؟
قرارداد هوشمند تنها کد است! در عمل، نباید آنها را هوشمند خطاب کرد، اما در هر صورت، در صنعت بلاک چین و رمز ارزها، این چنین نامگذاری شدهاند! کد نه هوشمند و نه یک قرارداد است، اما به خاطر اجرا شدن به صورت خودکار تحت یک سری شرایط خاص و مشخص، اسمارت شناخته میشود. از آن جایی که کد، توافقنامه بین دو یا چند طرف را اجرا میکند، به نوعی شبیه یک کانترکت است.
نیک سابو (Nick Szabo) به عنوان یک دانشمند علوم کامپیوتر، به عقیده بسیاری خالق ایده و مفهوم اسمارت کانترکت در دهه 1990 میلادی است. او برای تشریح ایده خود، از مثال ماشین وندینگ استفاده و آن را پیش درآمدی از قرارداد هوشمند مدرن خطاب کرد. در ماشین وندینگ یک قرارداد ساده اجرا میشود؛ فرد سکه را وارد کرده و در عوض، دستگاه محصول مورد نظر او را تحویل میدهد.
یک قرارداد هوشمند در شبکه اتریوم یا هر پلتفرم دیگر، این نوع منطق را در یک محیط دیجیتالی اعمال میکند؛ در صورت برآورده شدن یک شرط یا مجموعهای از شرایط، یک عمل یا مجموعهای از اعمال حتما اجرا خواهند شد. به عنوان مثالی بسیار ساده، اسمارت کانترکت رو به رو را در نظر بگیرید: وقتی دو ETH به قرارداد ارسال شد، جمله «Hello World» را نشان بده.
در اتریوم توسعهدهنده باید این کد را به نحوی قابل خواندن برای EVM در زمانی دیگر، بنویسد. بعد از ایجاد کد، آن را به یک آدرس خاص که قرارداد را ثبت میکند، ارسال خواهند کرد. سپس هر فرد قادر به استفاده از کانترکت است. نکته بسیار مهم درباره اسمارت کانترکتها، عدم امکان حذف است، مگر این که توسعهدهنده، یک شرط را در زمان نوشتن کد در نظر گرفته باشد.
اکنون قرارداد دارای یک آدرس است. به منظور تعامل با کانترکتی که در بالا مثالش را همراه تصویر ذکر کردیم، باید به این آدرس 2 اتر ارسال کنید. در ادامه، کد قرارداد فعال خواهد شد. تمام کامپیوترهای شبکه آن را اجرا و پرداخت دو ETH کانترکت را مشاهده میکنند. سپس، خروجی (Hello World) را ثبت خواهند کرد.
آن چه بررسی کردیم، سادهترین کاری است که میتوان در شبکه اتریوم انجام داد. اپلیکیشنهای پیچیده و حرفهای از تعداد زیادی قرارداد هوشمند تشکیل شده و آنها را به یکدیگر متصل میکنند. فعالسازی یکی، دیگری را فعال کرده و این چرخه ادامه پیدا خواهد کرد.
اتریوم توسط چه کسی خلق شد؟
در ابتدا بد نیست اشارهای به اولین رمز ارز دنیا داشته باشیم. در سال 2008، یک فرد یا گروهی از توسعهدهندگان ناشناس تحت اسم مستعار ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto)، وایت پیپر بیت کوین را منتشر کردند. این اتفاق، باعث تغییر دائمی چشمانداز مفهوم پول دیجیتال شد. چند سال بعد، یک برنامهنویسی بسیار خلاق به نام ویتالیک بوترین، راهی برای پیشبرد این ایده و استفاده از آن در هر نوع کاربرد، مطرح کرد.
ویتالیک بوترین یک نابغه کامپیوتر است. ذهن خلاق او از همان ابتدا سبب منزوی شدنش از همسالان خود شد. با رسیدن به دوره جوانی، او فعالیت در انجمنهای بیت کوین را آغاز کرد و تبدیل به یک مقالهنویس حرفهای در این زمینه شد. این فعالیتها به ایجاد مجله بیت کوین (Bitcoin Magazine) توسط وی ختم شد. او ایدهپردازی درباره کاربردهای بلاک چین را ادامه داد تا به اتریوم رسید.
ویتالیک بوترین در سال 2013، به وسیله انتشار یک پست وبلاگی، ایده اتریوم را مطرح کرد. عنوان این پست وبلاگی، «اتریوم: حد غائی پلتفرم قرارداد هوشمند و اپلیکیشن غیر متمرکز» (The Ultimate Smart Contract and Decentralized Application Platform) بود. او ایده یک بلاک چین ماشین تورینگ کامل را بیان کرد، یک کامپیوتر غیر متمرکز که در صورت دریافت زمان و منابع کافی، قادر به اجرای هر اپلیکیشنی خواهد بود.
در اینجا، نوع اپلیکیشنهای قابل پیادهسازی روی یک بلاک چین، تنها به حد تصور توسعهدهندگان محدود میشوند، به این معنی که هر چیزی قابل استقرار و اجرا است. اتریوم قصد دارد توانایی Blockchain در استفادههای معتبر خارج از چارچوب طراحی محدود بیت کوین را ارزیابی کند. این محدودیتها به طور عمدی برای بیت کوین در نظر گرفته شدند.
رمز ارز اتر چگونه توزیع شد؟
در سال 2015، اتریوم با چرخه رمز ارز محدود 72 میلیون اتر راهاندازی شد. طی یک عرضه اولیه سکه (ICO)، نزدیک به 50 میلیون توکن در اختیار عموم کاربران قرار گرفت. هدف ویتالیک بوترین و دیگر همراهان وی در پروژه Ethereum، جمعآوری سرمایه کافی به منظور گسترش و توسعه این ایده بود. آنها طی عرضه اولیه سکه، به ازای دریافت بیت کوین از کاربران، توکن اتر ارائه میکردند.
بحران The DAO و هارد فورک اتریوم
به لطف Ethereum، روشهای کاملا جدیدی به منظور همکاری مشترک از طریق اینترنت، امکانپذیر شده است. به عنوان نمونه میتوان به سازمانهای مستقل و خودمختار غیر متمرکز یا همان DAO اشاره کرد که نهادهایی اداره شده صرفا با کد کامپیوتری محسوب میشوند. از این نظر، آنها به یک برنامه کامپیوتری شباهت دارند.
یکی از تلاشهای اولیه و بلندپروازانه برای خلق چنین سازمانی، The DAO بود که از قراردادهای هوشمند پیچیده ساخته شده و روی اتریوم سوار بود تا به عنوان یک صندوق سرمایهگذاری مستقل فعالیت کند. مطرحکننده این ایده، به منظور کسب سرمایه، یک عرضه اولیه سکه راهاندازی کرد. به کاربران، توکنهای اپلیکیشن، سهام مالکیت و حق اظهار نظر در تصمیمگیریها درباره توسعه، اهدا شد. توسعهدهندگان سرمایهای باورنکردنی و بسیار بیشتر از حد انتظار جمعآوری کردند و این ICO تاریخساز شد.
مدتی کوتاه بعد از راهاندازی این DAO روی اتریوم یک سری تبهکار سایبری از یک آسیبپذیری اپلیکیشن به نفع خود بهره برده و نزدیک به یک سوم بودجه سازمان را به سرقت بردند! برای پی بردن به عمق فاجعه بد نیست بدانید در آن زمان، نزدیک به 14 درصد کل عرضه توکنهای اتر، در The DAO قفل شده بود! بروز این اتفاق ویرانگر، به پلتفرم تازه کار و در حال رشد Ethereum ضربه بدی وارد کرد.
بعد از بحث و گفتگوهای فراوان، هارد فورک اتریوم اتفاق افتاد و شبکه به دو قسمت تقسیم شد. به این ترتیب، دو بلاک چین مستقل ایجاد شد که تا یک شماره بلاک مشخص وضعیت کاملا مشابه و پایگاه داده (بلاک چین) یکسانی داشته و بعد از آن، مسیر متفاوتی را دنبال میکنند. در یکی، تراکنشهای جعلی معکوس شده و پول از دست رفته کاربران به آنها بازگردانده شد. این زنجیره، همان چیزی است که امروز به عنوان Ethereum میشناسیم. در زنجیره دیگر، تراکنشها معکوس نشد. این شبکه همان اتریوم اورجینال بوده و Ethereum Classic نام گرفت. به عقیده طرفداران اتریوم کلاسیک، ویژگی تغییر ناپذیری بلاک چین را باید تحت هر شرایط حفظ کرد و دستکاری و به عقب برگرداندن رخدادها، درست نیست.
این اتفاق ریسکهای خطرناک تکنولوژی اتریوم را نمایش داد. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت باید در سپردن سرمایهای هنگفت به یک اپلیکیشن خودکار و مستقل، بسیار محتاط عمل کرد. در بروز حادثهای که تشریح کردیم، بنیاد Ethereum مقصر نبود و باگ در کد The DAO هیچ ارتباطی با بستر نداشت، اما پلتفرم در نهایت آسیب دید.
حادثه The DAO چالشهای مهم تصمیمگیری جمعی در یک محیط باز را نیز نشان داد. البته نباید از ویژگیهای این پروژه و دستاوردهای بینظیر آن غافل شد. با نادیده گرفتن آسیبپذیریهای امنیتی اپلیکیشن خودمختار غیر متمرکز نام برده میتوان گفت به لطف این پروژه، با پتانسیل بینظیر قراردادهای هوشمند در زمینه ایجاد امکان همکاری تراستلس در سطح وسیع از طریق اینترنت، آشنا شدیم.
رمز ارز اتریوم، اتر، از کجا آمده است؟
شبکه بلاک چینی کاربردی اتریوم دارای یک ارز دیجیتال بومی به نام اتر (ETH – Ether) است. در ادامه بیشتر با رمز ارز اختصاصی اتریوم آشنا خواهیم شد.
اتر جدید چگونه ایجاد میشود؟
پیش از این به طور خلاصه به فرآیند ماینینگ اشاره کردیم. اگر با بیت کوین آشنایی داشته باشید، باید بدانید استخراج یا همان ماین کردن، فرآیندی ضروری به منظور ایمن نگه داشته شبکه و بهروزرسانی بلاک چین است. در اتریوم وضعیت مشابهی برقرار است. در اینجا نیز ماینرها (کاربرانی که عمل ماینینگ را انجام میدهند)، به خاطر هزینهبر بودن این فرآیند، جایزه دریافت میکنند. این پاداش در قالب رمز ارز اتر به آنها اهدا میشود.
چه تعداد اتر وجود دارد؟
تا فوریه سال 2020، تعداد کل کوینهای در گردش داخل شبکه حدود 110 میلیون اعلام شد. در زمان انتشار اولیه این مطلب (16 آذر 1399) و بر اساس اعلام وب سایت coinmarketcap، تعداد سکههای در گردش حدود 113 میلیون عدد است.
برخلاف بیت کوین، برنامه انتشار رمز ارز اتریوم عمدا در زمان راهاندازی تصمیمگیری نشد. ساتوشی ناکاموتو تصمیم گرفت با محدود کردن میزان عرضه، ارزش بیت کوین را حفظ کند. با پیش رفتن در زمان، تعداد سکههای دیجیتالی کمتری ضرب میشوند. در نهایت قرار است 21 میلیون بیت کوین عرضه شود، اما با در نظر گرفتن رخداد هاوینگ در بازههای زمانی چند ساله و سخت شدن فرآیند ماینینگ، آخرین Bitcoin حدودا در سال 2140 میلادی استخراج خواهد شد. از این نظر میتوان نخستین و برترین رمز ارز بازار را به طلا تشبیه کرد. هر چه جلو میرویم، طلا سختتر به دست خواهد آمد، چرا که مقدار محدودی از این ماده در دنیا وجود دارد. به همین دلیل با گذر زمان، قیمت آن افزایش پیدا میکند.
بیت کوین برای خلق یک سیستم مالی دیجیتالی خلق شد و کل شبکه آن، به همین کاربرد محدود میشود، اما هدف از توسعه اتریوم ایجاد بستری برای اپلیکیشنهای غیر متمرکز (DApp) بوده است. به عبارتی رمز ارز اتر بخشی از پلتفرم بوده و کاربردی جانبی دارد. از آنجایی که برنامه انتشار توکن مناسب به این منظور هنوز مشخص نشده است، نمیتوان درباره تعداد نهایی سکههای ETH اظهار نظر کرد. البته بنیاد اتریوم قطعا مکانیزم خاصی به منظور صدور کوینهای جدید در نظر گرفته تا از افت ارزش رمز ارز خود جلوگیری کند.
استخراج اتریوم (اتر) چگونه است؟
ماینینگ برای ایمن نگه داشتن شبکه ضروری است. امنیت شبکهای غیر متمرکز و توزیع شده متکی بر نودهای آن است و از طرفی این گرهها را باید به ادامه فعالیت راغب نگه داشت. فرآیند استخراح اطمینان حاصل میکند که بلاک چین به شکلی منصفانه قادر به آپدیت بوده و شبکه بدون وجود یک موجودیت تصمیمگیرندهی واحد، به فعالیتش ادامه میدهد.
در Mining، مجموعهای از گرهها (ماینرها) توان پردازشی و محاسباتی کامپیوترهای خود را به حل مسائل رمزنگاری شده، تخصیص میدهند. آن چه این کامپیوترها در عمل انجام میدهند، هش کردن مجموعهای از تراکنشهای منتظر برای پردازش در کنار یک سری داده دیگر است. به منظور معتبر تلقی کردن یک بلاک، هش باید پایینتر از مقداری مشخص، که توسط پروتکل تعیین میشود، قرار بگیرد. اگر این اتفاق رخ ندهد، ماینرها بخشی از داده را اصلاح و مجددا تلاش میکنند.
استخراجکنندگان یا همان ماینرها در این مسیر با یکدیگر رقابت میکنند، چرا که فعالیت بدون پاداش نیست! در این رقابت، هر نود باید تا جای ممکن سریعتر از بقیه داده تحویل گرفته را هش کند. قدرت آنها بر اساس هش پاور (نرخ هش – Hash Rate) مشخص میشود. هر چه هش ریت شبکه بالاتر باشد، پروتکل، مسائل را دشوارتر میکند تا حل کردنشان سختتر شود. این نتیجه ورود رقبای قدرتمند به عرصه است. در شبکه اتریوم یا هر رمز ارز دیگر، فقط ماینرها باید راه حل واقعی را پیدا کنند. بعد از مشخص شدن، سایر شرکتکنندگان شبکه به راحتی قادر به مشاهده معتبر بودن یا نبودن آن خواهند بود. به عبارتی آنها از نتیجه استفاده میکنند.
همانطور که گفتیم، استخراج فعالیت سنگین و پرهزینهای است؛ اجرای الگوریتمهای هشینگ با سرعت بالا، نیازمند یک سیستم پردازشی بسیار قدرتمند با مصرف برق بسیار بالا است. پس به طور طبیعی، این فعالیت باید برای ماینر اتریوم توجیه اقتصادی داشته باشد. به منظور تشویق استخراجکنندگان به ایمن نگه داشتن شبکه، آنها جایزه دریافت میکنند. این جایزه از تمام کارمزدهای مربوط به تراکنشهای داخل بلاک و همچنین تعداد مشخصی اتر به ازای تکمیل هر بلاک، تشکیل میشود. در زمان نگارش مطلب، پاداش کامل کردن هر بلاک دو ETH است. برای مشاهده قیمت آنی این رمز ارز میتوانید به صفحه خرید اتریوم در صرافی بیت 24 مراجعه کنید.
منظور از گس (Gas) در Ethereum چیست؟
آیا مثال قرارداد هوشمند نمایش «Hello World» به ازای ارسال دو ETH را به یاد دارید؟ این برنامه سادهای برای اجرا است و محاسبه و پردازش آن، به هیچ عنوان سنگین تلقی نمیشود. اما نکته اینجاست که این اسمارت کانترکت را فقط روی کامپیوتر خود اجرا نکرده و در حال درخواست از همه در اکوسیستم اتریوم به منظور اجرای آن هستید.
با توجه به این روند، یک سوال پدید میآید؛ وقتی دهها هزار نفر قراردادهای هوشمند را اجرا کنند، چه اتفاقی در شبکه رخ خواهد داد؟ اگر فردی کانترکت خود را به نحوی کدنویسی کرده باشد که در یک لوپ (حلقه) بینهایت گیر کند، تمام نودها باید آن را تا ابد به طور مستمر اجرا کنند. این باعث اعمال فشار مضاعف روی منابع شده و سیستم در نهایت به احتمال زیاد سقوط میکند.
خوشبختانه، اتریوم مفهوم گس (Gas) را مطرح کرد تا ریسک بروز چنین اتفاقاتی را کاهش بدهد. همانطور که خودروی شما نمیتواند بدون سوخت حرکت کند، قراردادهای هوشمند نیز بدون گس قابل اجرا نخواهند بود. کانترکتها مبلغی را به عنوان Gas مشخص کرده و کاربران باید این هزینه را به منظور اجرای موفق پرداخت کنند. اگر سوخت کافی موجود نباشد، اجرای کد متوقف خواهد شد.
در اصل، این یک مکانیزم کارمزد در شبکه اتریوم است. همین مفهوم در مورد تراکنشها نیز وجود دارد؛ انگیزه ماینرها برای فعالیت کسب سود است، به همین دلیل ممکن است تراکنشهای با کارمزد پایین را کنار گذاشته و آنها را پردازش نکنند.
فراموش نکنید اتر و گس (Ether و Gas) یکسان نیستند. قیمت متوسط گس در نوسان است و تا حد زیادی توسط استخراجکنندگان تعیین میشود. وقتی تراکنشی ایجاد میکنید، هزینه Gas را در قالب رمز ارز اتریوم یعنی اتر پرداخت خواهید کرد. از این نظر، وضعیت مشابه کارمزدهای بیت کوین است، به این معنی که اگر ترافیک در شبکه بالا رفته و کاربران زیادی اقدام به ایجاد تراکنش کنند، متوسط هزینه Gas احتمالا افزایش پیدا خواهد کرد. به طور متقابل، اگر فعالیت زیادی در شبکه وجود نداشته باشد، کارمزد هر تراکنش کاهش مییابد.
اگرچه هزینه گس در تغییر است، اما هر عملیات به مقدار مشخصی گس نیاز دارد. به این ترتیب قراردادهای هوشمند بیشتر از تراکنشهای ساده سوخت مصرف میکنند؛ گس معیار اندازهگیری توان محاسباتی است. این دریافت هزینهای مناسب از کاربران به ازای میزان استفاده آنها از منابع اتریوم را تضمین میکند. به طور طبیعی، هر چه عمل مورد نظر شما به توان پردازشی بیشتری نیاز داشته و فشار بالاتری به نودهای شبکه وارد کند، مجبور به پرداخت هزینه بیشتری خواهید بود.
قیمت Gas به طور کلی کسری از Ether است. به همین دلیل برای مشخص کردن هزینه، از یک بسیار واحد کوچکتر (Gwei) استفاده میکنیم. یک Gwei برابر یک میلیاردم قیمت ETH است. به عبارتی 1 واحد Gwei با 0.000000001 اتر برابری میکند.
شما میتوانید برنامهای که در یک لوپ بینهایت به دام افتاده است را اجرا کنید، اما این کار برایتان هزینه بسیار زیادی خواهد داشت. پس کاربران دقت بیشتری در کدنویسی قراردادها خرج کرده و همچنین بدون دلیل، یا شاید برای سرگرمی، تراکنش در شبکه ایجاد نمیکنند. با توجه به این مکانیزم، نودهای شبکه قادر به کاهش اسپم خواهند بود.
محدودیتهای Gas در Ethereum
تصور کنید آلیس در حال انجام تراکنشی به یک کانترکت است. او میخواهد هزینه صرف شده برای گس را (مثلا با استفاده از وب سایت ethgasstation) مشخص کند. ممکن است آلیس به منظور تشویق ماینرها برای پردازش سریعتر تراکنش وی، رقم بالاتری در نظر بگیرد. اما از طرفی، این کاربر یک محدودیت گس نیز به منظور محافظت از خود، مشخص میکند!
این احتمال وجود دارد که خطایی در اجرای قرارداد رخ داده و سوخت (Gas) بیشتری در مقایسه با آن چه کاربر برنامهریزی کرده بود مصرف شود. از طریق مشخص کردن محدودیت Gas، بعد از مصرف مقدار مشخص x، عملیات متوقف خواهد شد. اگرچه اجرای قرارداد در این حالت با شکست مواجه شده است، اما آلیس در نهایت مجبور به پرداخت هزینهای گزاف، بیشتر از مقدار مورد انتظار، نیست. ممکن است در ابتدا این موضوع کمی گیجکننده به نظر برسد.
به عبارت سادهتر، شما میتوانید مقدار مورد نظر خود به عنوان هزینه گس را وارد کرده و در کنارش، یک محدودیت نیز در نظر بگیرید. یک کیف پول ارز دیجیتال در بیشتر مواقع این کار را برای کاربر انجام داده و دو عدد را مشخص میکند، اما امکان تعیین به صورت دستی نیز وجود دارد. هزینه Gas مشخص میکند ماینرها چقدر سریع و با چه اولویتی، تراکنش شما را دریافت و پردازش خواهند کرد. محدودیت Gas حداکثر مبلغ مورد نظر شما برای پرداخت هزینه گس را تعیین میکند.
استخراج یک بلاک اتریوم چقدر زمان نیاز دارد؟
به طور متوسط، مدت زمان اضافه شدن یک بلاک جدید به بلاک چین اتریوم بین 12 تا 19 ثانیه است. اتریوم در حال حاضر، شبیه به بیت کوین، از سیستم اثبات کار (PoW) استفاده میکند، اما بعد از مهاجرت به اثبات سهام (PoS)، زمان ماین کردن یک بلاک کاهش پیدا خواهد کرد. یکی از دلایل علاقه بنیاد Ethereum به PoS در کنار سایر مزایای آن، کمک به کاهش زمان افزودن بلاکهای جدید به زنجیره بوده است.
توکنهای اتریوم چیست؟
یکی از اصلیترین جذابیتهای اتریوم امکان ساخت دارایی دیجیتالی منحصربهفرد خود بدون نیاز به صرف هزینههای گزاف است. این دارایی را کاربران میتوانند شبیه به اتر یا هر رمز ارز دیگر ذخیره کرده یا به یکدیگر انتقال بدهند. قوانین ادارهکننده آنها با استفاده از قراردادهای هوشمند مشخص شده و به توسعهدهندگان اجازه میدهد پارامترهای خاصی برای توکنهای خود مشخص کنند. به عنوان نمونهای از این پارامتر باید به تعداد (میزان) صدور، نحوه صدور، قابل تقسیم بودن یا نبودن، قابل تعویض بودن یا نبودن و بسیاری دیگر اشاره کرد. مهمترین و پرکاربردترین استاندارد فنی ایجاد توکنهای جدید بر بستر اتریوم ERC-20 نام دارد. توکنهای ساخته شده مبتنی بر این استاندارد را به همین صورت (یک توکن ERC-20) خطاب میکنند.
قابلیت توکن، برای افراد مبتکر، زمینه آزمایش اپلیکیشنها را در اوج فناوری و اقتصاد فراهم میکند. انعطافپذیری بالایی در این زمینه وجود دارد؛ از صدور توکنهای یکنواخت به عنوان ارز درون برنامهای گرفته تا تولید توکنهای منحصربهفرد با پشتوانه داراییهای فیزیکی، امکانپذیر است. با توجه به نوظهور بودن فناوری بلاک چین و مخصوصا اتریوم، هنوز کاربردهای بینظیر و خارقالعاده خلق توکن مشخص نشده است.
هدف از خلق بیشتر توکنها، کاربرد در اپلیکیشنهای غیر متمرکز (DApp) بوده است. از آن جایی که توسعهدهنده یک دی اپ و توکن، مجبور به ایجاد بلاک چین اختصاصی خود نیست، صرفهجویی زیادی در زمان و پول خواهد شد. توسعهدهندگان در این زمان، در عین بهره بردن از تمام ویژگیهای امنیتی سکه بومی بلاک چین اتریوم، از مزایای ارزهای دیجیتال در اپلیکیشن خود استفاده میکنند.
شروع کار با اتریوم
برای ورود به دنیای نامحدود اتریوم باید یک سری نکات مهم را در نظر بگیرید. در ادامه به این موارد اشاره خواهیم کرد.
چگونه میتوان اتر (رمز ارز اتریوم) خرید؟
ابتدا باید یک صرافی ارز دیجیتال پیدا کنید. بیت 24 یکی از معتبرترینها در کشورمان بوده و هزاران کاربر برای خرید و فروشهای روزانه خود، به ما اعتماد کردهاند. برخلاف بسیاری از صرافیهای مشابه در ایران، برای خرید و فروش مجبور به ورود به وب سایت نبوده و میتوانید از اپلیکیشن موبایل ما استفاده کنید. قیمتها منصفانه و کف بوده و تسویه در سریعترین زمان ممکن صورت میگیرد. برای دانلود اپلیکیشن اندرویدی ما میتوانید به Google Play Store مراجعه کنید. نسخه آی او اس نیز به زودی معرفی خواهد شد.
در یکی از مطالب پیشین به طور مفصل درباره نحوه خرید و فروش رمز ارزها در صرافی بیت 24، به صورت تصویری، آموزشی ارائه کردیم. برای یادگیری میتوانید به این مطلب مراجعه کنید.
با اتر چه چیزی میتوان خرید؟
ممکن است به صورت مستقیم اقدام به خرید اتریوم (اتر) کرده یا آن را به وسیله ماینینگ (یا هر روش دیگر) به دست آورده باشید. حال با این رمز ارز چه میتوان کرد؟ آیا امکان پرداخت آن به عنوان هزینه خرید کالا یا دریافت سرویس وجود دارد؟
برخلاف بیت کوین، هدف از توسعه Ethereum تنها کارکرد به عنوان یک شبکه پول دیجیتال نبوده است. این پلتفرمی برای ساخت اپلیکیشنهای غیر متمرکز بوده و به عنوان یک توکن قابل خرید و فروش، اتر (رمز ارز شبکه) حکم سوخت اکوسیستم را دارد. اصلیترین دلیل خلق ETH کاربردهای آن برای شبکه بوده است. به عبارتی Ether بخشی از شبکه است و هست و نیست آن محسوب نمیشود! این برخلاف وضعیت بیت کوین است، جایی که کل شبکه به ارز دیجیتالش محدود میشود. Bitcoin دقیقا با هدف تبدیل به یک شبکه پول دیجیتال خلق شد، اما هدف Ethereum چیز دیگری بوده است.
با این حال، اکنون اتریوم دومین رمز ارز برتر بازار از نظر ارزش و سرمایه کل بازار است. این محبوبیت سبب شده بتوان آن را شبیه یک ارز سنتی خرج کرد. طی سالهای گذشته، دید بسیاری از مردم سراسر دنیا نسبت به ارزهای دیجیتال تغییر کرده و به جای رد کردن آنها در ازای ارائه سرویس یا کالا، با روی باز کریپتوکارنسیهای معروف را قبول میکنند!
بیشتر از فروشگاههای فیزیکی، این روزها وب سایتها و خدماتدهندگان آنلاین رمز ارزها را قبول میکنند. اگر فروشنده، شرکت، نهاد یا سازمانی از رمز ارزها پشتیبانی کند، قطعا نام بیت کوین و اتریوم را در فهرست ارزهای قابل قبول توسط آنها مشاهده خواهید کرد. این موضوع، از اعتبار رمز ارز شبکه اتریوم ریشه میگیرد. به عنوان نمونه میتوان به پی پال به عنوان یکی از بزرگترین و شناخته شدهترین سیستمهای پرداخت آنلاین دنیا اشاره کرد که مدتی قبل، پشتیبانی از بیت کوین، اتریوم و لایت کوین را به سیستم خود افزود.
روز به روز تعداد دستگاههای خودپرداز (ATM) کریپتویی در حال افزایش است. یک ماه مانده به پایان سال 2020، بر اساس اعلام CoinATMRadar تعداد دستگاههای ATM مخصوص رمز ارزها در سراسر دنیا چیزی حدود 11,666 عدد تخمین زده میشود. علاوه بر خرید سریع انواع کریپتوکارنسی با این دستگاهها، فروش سریع به برخی از آنها نیز امکانپذیر است، به طوری که به ازای انتقال کوین به والت شرکت پشتیبان خودپرداز، وجه نقد دریافت میکنید. سپس با این وجه، قادر به پرداخت عادی خواهید بود.
روز به روز فروشگاههای بیشتری پایانههای کریپتویی قرار میدهند تا به طور مستقیم قادر به پرداخت به آنها با ارزهای دیجیتال باشید. آخرین راهکار در صورت نبود پایانه پرداخت پشتیبانیکننده، نبود دستگاه خودپرداز و عدم پذیرش کریپتوکارنسی توسط فروشنده کالا یا سرویسدهنده، فروش اتریوم به یک صرافی نظیر بیت 24، تسویه و سپس پرداخت به تومان (یا یک ارز فیات دیگر) است. با در نظر گرفتن امکان فروش آنی و سریع ارزهای دیجیتال به صرافیهای آنلاین، میتوان نتیجه گرفت امکان خرید هر چیزی با اتریوم مهیا است!
کاربرد اتر چیست؟
میتوان رمز ارز بومی اتریوم را به چشم یک پول دیجیتال یا وثیقه دید، بدون این که به پلتفرم وسیع آن برای ساخت و استفاده از اپلیکیشنهای غیر متمرکز، ورود پیدا کرد. برخی حتی به Ether، به چشم یک نوع دارایی برای ذخیره ارزش نگاه میکنند از این نظر میتوان آن را شبیه طلا و اخیرا بیت کوین دانست.
با این حال برخلاف Bitcoin، بلاک چین Ethereum بیشتر قابل برنامهنویسی است، به همین دلیل کاربردهای زیادتری میتوان برای ارز دیجیتال بومی شبکه در نظر گرفت. به عنوان نمونه ETH برای اپلیکیشنهای مالی غیر متمرکز، بازارهای غیر متمرکز، صرافیها، بازیها و دیگر سیستمهایی که بر بستر پلتفرم اتریوم ساخته میشوند، حکم خون و نیروی حیات را دارد.
اگر موجودی Ether خود را از دست بدهید…
از آن جایی که هیچ بانک و در کل موجودیت واحدی دخیل نیست، هر کاربر مسئول سرمایه خود است. میتوان بعد از خرید اتریوم آن را در حساب کاربری خود داخل صرافی یا یک والت کریپتوکارنسی نگهداری کرد. نکتهای کلیدی درباره کاربران استفادهکننده از کیف پولها، چه سخت افزاری و چه نرم افزاری، مراقبت از عبارت بازیابی (Seed Phrase) است. در صورت گم شدن کیف پول سخت افزاری یا گوشی و لپ تاپ دارای والت نرم افزاری، حذف شدن برنامه یا فراموشی پسورد ورود به نرم افزار، تنها با این عبارت قادر به دسترسی مجدد به داراییهای ذخیره شده در آن خواهید بود.
نگهداری سرمایه داخل حساب کاربری در یک صرافی، روشی با سطح ایمنی پایینتر است، اما مزیتهای خاص خود را دارد. در صورت فراموش کردن رمز عبور به پلتفرم یا حذف شدن برنامه، کافی است از طریق ایمیل یا ارسال پیامک، درخواست فراموشی رمز عبور را ارسال کرده و مجددا به حساب کاربریتان دسترسی پیدا کنید.
آیا امکان برگشت زدن (معکوس کردن) تراکنشها وجود دارد؟
وقتی داده به بلاک چین اضافه شد، تغییر یا حذف آن تقریبا غیر ممکن است. دقیقا همین ویژگی سبب شده فناوری بلاک چین را برای ذخیرهسازی اطلاعات مهم، مخصوصا داده سیستمهای مالی، ایدهآل خطاب کنند.
یک تشبیه برای انجام تراکنش در شبکه رمز ارزها، حک کردن نوشتهای روی سنگ است. پس حتما قبل از ارسال کوین یا توکن به دیگران، چند مرتبه آدرس را بررسی کرده و از صحت آن اطمینان پیدا کنید. اگر قرار است مبلغی هنگفت به یک آدرس ارسال کنید، بهتر است ابتدا مبلغی ناچیز به آن انتقال داده و بعد از دریافت تاییدیه از سمت مقصد و اطمینان از صحت آدرس، انتقال اصلی را انجام بدهید.
اشتباهی مهلک در زمان ارسال دارایی، تایپ دستی آدرس کیف پول اتریوم مقصد است. از آن جایی که آدرس کیف پولها متشکل از تعداد زیادی کاراکتر پیچیده است، احتمال بروز اشتباه حین نوشتن به صورت دستی شدیدا افزایش پیدا میکند. پس همواره از «کپی – پیست» به این منظور استفاده کنید. اگر والت شما موبایلی است، روش دیگر، اسکن کردن کد QR والت مقصد است.
نباید به اتفاقی که چند سال قبل برای شبکه اتریوم رخ داد استناد کرده و تراکنشها را قابل بازگشت خطاب کنید. به خاطر هک شدن یک اپلیکیشن غیر متمرکز بسیار بزرگ ساخته شده بر بستر اتریوم و به سرقت رفتن سرمایهای عظیم، Ethereum مجبور به هاردفورک شد تا دارایی از دست رفته کاربران را به آنها بازگرداند. این رخدادی استثنایی بود، چرا که در آن زمان 14 درصد کل کوینهای Ether موجود، در آن اپلیکیشن (The DAO) قفل شده بود و ضربه به این سیستم، ضربه به سرتاسر پلتفرم اتریوم تلقی شد.
حریم خصوصی تراکنشهای اتریوم
نمیتوان معاملات اتریومی را خصوصی به حساب آورد. تمام تراکنشهای اضافه شده به بلاک چین Ethereum به صورت عمومی قابل مشاهده هستند. اگرچه به آدرس والت شما، نام اصلیتان ضمیمه نشده و در اینجا فقط با آدرسها سر و کار داریم، اما از روشهای مختلف، امکان رسیدن به هویت اصلی مالک یک آدرس مهیا است.
آیا میتوان با Ethereum کسب درآمد کرد؟
شبیه دیگر رمز ارزها، اتر نیز یک دارایی پرنوسان است، به همین دلیل با وجود توانایی کسب درآمد به وسیله نوسانگیری، باید ریسک از دست دادن سرمایه در نتیجه کاهش ناگهانی قیمت را نیز قبول کنید. برخی افراد ممکن است پول خود را به اتریوم تبدیل کرده و آن را برای مدتی طولانی نگهداری کنند. هدف آنها خرید و فروش مستمر و نوسانگیری نبوده و به آینده این شبکه امیدوار هستند. امید آنها جهانی شدن پلتفرم و افزایش ارزش رمز ارز بومی آن است. انتخاب برخی دیگر، ترید اتریوم با دیکر آلت کوینها است. هر دو روش، با ریسکهایی همراه است.
Ether، ستون اصلی سیستم مالی غیر متمرکز یا دیفای محسوب میشود، به همین دلیل مدتی است روش دیگری به منظور کسب درآمد از Ethereum ظهور کرده است؛ میتوان از اتر برای وامدهی به دیگران و کسب سود یا به عنوان وثیقه به منظور دریافت وام و ضرب داراییهای مصنوعی بهره برد. بعد از مهاجرت شبکه به سیستم اثبات سهام (PoS)، امکان استیکینگ آن نیز فراهم خواهد شد. در این روش، بخش یا کل دارایی خود را در یک کیف پول یا صرافی قفل کرده و در ازای آن سود دریافت میکنید.
عدهای از سرمایهگذاران تنها به بیت کوین به عنوان یک دارایی برای ذخیره ارزش بلند مدت اعتقاد داشته و تمایلی به افزودن دیگر ارزهای دیجیتال به پورتفوی خود ندارند. در مقابل، برخی با اتریوم و دیگر آلت کوینها پورتفوی خود را شکل داده و بخش مشخصی از آنها را شورت میکنند (ترید روزانه یا سوئینگ تریدینگ).
در بازار کریپتوکارنسی نمیتوان برای همه، راهکاری مشخص به منظور کسب درآمد مشخص کرد. به همین دلیل هر سرمایهگذار باید با در نظر گرفتن وضعیت خود و شرایط بازار در لحظه تصمیمگیری، بهترین استراتژی را اتخاذ کند.
چطور میتوان Ether را ذخیره کرد؟
روشهای مختلفی برای ذخیرهسازی کوینها، هر یک با مزایا و معایب خاص خود، وجود دارد. برای کاهش ریسک، بهتر است سرمایه را به چند بخش تقسیم کرده و هر گوشه را به روشی متفاوت نگهداری کنید. در هر صورت بر اساس اصطلاحی قدیمی، تمام پولهای خود را نباید داخل یک جیب گذاشت!
راه حلهای ذخیرهسازی از یک دیدگاه به دو دستهبندی حضانتی و غیر حضانتی تقسیم میشوند. در روشهای حضانتی، شما به یک شخص ثالث نظیر یک صرافی برای نگهداری سکههای اتریوم اعتماد میکنید. در اینجا، باید به یک پلتفرم، مثلا صرافی بایننس، لاگین کرده و سپس اقدام به ایجاد تراکنش کنید.
روشهای غیر حضانتی، کنترل سرمایه را از طریق یک برنامه کیف پول به دست کاربر میسپارند. منظور از کنترل در اینجا، مدیریت کلیدهای خصوصی است. نکته بسیار مهمی که باید در نظر داشته باشید، نحوه کار والتهای کریپتوکارنسی است. برخلاف یک کیف پول عادی، والت رمز ارز خود کوینها را نگه نداشته و وظیفه آن، نگهداری از کلیدهای رمزنگاری شده است. با استفاده از این کلیدها به داراییتان در بلاک چین دسترسی پیدا کرده و مالکیت بر آن را نشان میدهد.
همانطور که در بخش «اگر موجودی Ether خود را از دست بدهید…» گفتیم، بکاپ گرفتن از عبارت بازیابی حین استفاده از کیف پولهای غیر حضانتی بسیار حیاتی است. تنها راه دسترسی به سرمایه خود در صورت بروز هر اتفاق، همین عبارت محسوب میشود.
از یک دیدگاه دیگر، والتها به دو دستهبندی نرم افزاری و سخت افزاری تقسیم میشوند. تنها ایراد کیف پولهای فیزیکی و سخت افزاری، پولی بودن و اجبار برای همراه داشتن همیشگی یک قطعه سخت افزاری به منظور کار با سرمایه است. با این حال، در مقایسه با گزینههای نرم افزاری، امنیت بسیار بیشتری دارند.
سپردهگذاری، ذخیرهسازی و برداشت اتریوم از بایننس
بایننس، بزرگترین صرافی کریپتوکارنسی دنیا است و بسیاری از کاربران، از این پلتفرم برای خرید، فروش، نگهداری و مخصوصا ترید داراییهای رمزنگاری شده خود استفاده میکنند.
اگر از قبل مقداری Ether در اختیار داشته و میخواهید آن را در بایننس سپرده کنید، مراحل زیر را دنبال کنید:
- به وب سایت Binance.com رفته و به حساب خود لاگین کنید. در صورتی که از قبل حساب کاربری ایجاد نکردهاید، میتوانید از مطلب «آموزش ساخت حساب کاربری و اکانت در صرافی بایننس» استفاده کنید.
- به قسمت Spot Wallet رفته و گزینه Deposit را انتخاب کنید.
- از فهرست کوینها، ETH را برگزینید.
- شبکه را مشخص کرده و اتریوم را به آدرس متناظر ارسال کنید.
- بعد از تایید تراکنش، اتر به حسابتان در بایننس واریز خواهد شد.
اگر به طور مستمر با رمز ارز اختصاصی Ethereum ترید میکنید، باید آن را در اکانت Binance ذخیره کنید. این کار راحت و ایمن بوده و به شما اجازه میدهد به واسطه وامدهی، استیکینگ، ایر دراپ و هدایا، از مزیتها و امکانات اکوسیستم بایننس بهره ببرید.
اگر میخواهید داراییتان را از این صرافی برداشت کنید، مراحل زیر را دنبال کنید:
- به حساب کاربریتان در Binance.com لاگین کنید.
- به قسمت Spot Wallet رفته و گزینه Withdraw را انتخاب کنید.
- از فهرست کوینها، ETH را برگزینید.
- شبکه را مشخص کنید.
- میزان انتقال و آدرس مقصد را وارد کنید.
- از طریق ایمیل، ایجاد تراکنش به دست مالک اصلی حساب را تایید کنید.
- بعد از تایید تراکنش، کوینهای اتریوم به دست گیرنده خواهند رسید.
ذخیرهسازی اتریوم در یک کیف پول
اگر میخواهید داراییتان را به یک کیف پول انتقال بدهید، باید از دو دستهبندی والتها، یک گزینه انتخاب کنید. به طور کلی، آنها به دو بخش هات والت و کلد والت تقسیم میشوند.
هات والت، به کیف پولی اشاره میکند که همیشه به اینترنت متصل است. این میتواند یک اپلیکیشن موبایل یا دسکتاپ باشد. از طریق آن قادر به مشاهده موجودی، دریافت و ارسال دارایی خواهید بود. به خاطر آنلاین بودن کیف پولهای داغ (هات)، بیشتر در معرض خطر حملات سایبری قرار دارند. در عوض، استفاده از آنها به مراتب راحتتر و سریعتر است. تراست والت نمونهای از یک اپلیکیشن موبایلی محبوب با پشتیبانی از تعداد زیادی کوین و توکن است. ویژگیها و محبوبیت زیاد این کیف پول نرم افزاری سبب ترغیب صرافی بایننس به خرید آن در سال 2018 شد.
کلد والت، کیف پولی است که در معرض اینترنت قرار نداشته و دارایی کاربر را در محفظهای کاملا ایزوله نگهداری میکند. به همین دلیل احتمال هک شدن بسیار پایین است. امنیت بالاتر، سختتر شدن کار با کیف پول را در پی داشته است، به طوری که استفاده از آنها برای کاربردهای روزمره چندان مناسب نیست. اغلب از این نوع والتها برای نگهداری طولانی مدت اتریوم یا دیگر رمز ارزها استفاده میکنند. کیف پول سخت افزاری و کاغذی جزو این دسته به شمار میروند. البته محصولی نظیر کیف پول لجر نانو ایکس، به خاطر پشتیبانی از بلوتوث، خیلی سریع با گوشی هوشمند اتصال برقرار کرده و امکان دسترسی سریع به سرمایه را میسر میکند.
لوگو و علامت اتریوم
اولین نشان اتریوم به دست ویتالیک بوترین طراحی شد. این نشان از دو سمبل جمعبندی (سیگما – Σ) ساخته شده است. طراحی نهایی لوگو بر اساس همین نشان، از یک نوع شکل لوزی به نام هشت وجهى که با چهار مثلث احاطه شده است، تشکیل میشود.
شبیه به دیگر ارزها، بهتر است اتر نیز یک نماد یونیکد استاندارد برای خود داشته باشد. به این ترتیب اپلیکیشنها و وب سایتها قادر به نمایش مقادیر ETH خواهند بود. اگر بخواهیم همانند دلار با نماد $، برای ارز شبکه اتریوم نیز نمادی معرفی کنیم، به شکل Ξ میرسیم، هر چند خیلی شناخته شده و پراستفاده نیست.
مقیاسپذیری، اتریوم 2.0 و آینده اتریوم
مقیاسپذیری چیست؟
به تعریفی ساده، مقیاسپذیری معیاری به منظور اندازهگیری توانایی یک سیستم برای رشد است. در دنیای کامپیوتر، به عنوان نمونه، مقیاسپذیری یک شبکه یا سرور را میتوان با هدف افزایش ظرفیت پذیرش درخواستها، به روشهای مختلف بهبود داد.
در مبحث کریپتوکارنسی، منظور از این اصطلاح، آسودگی یک بلاک چین برای گسترش و پذیرفتن کاربران بیشتر است. افزایش تعداد کاربران، بالا رفتن تعداد عملیاتها و تراکنشها در شبکه را در پی دارد، چیزهایی که برای اضافه شدن به بلاک چین سریعتر از بقیه، با یکدیگر رقابت میکنند.
دلیل نیاز اتریوم به مقیاسپذیری
طرفداران اتریوم عقیده دارند نسل بعدی اینترنت روی این پلتفرم سوار خواهد شد. در نسل سوم وب (Web 3.0)، توپولوژی غیر متمرکز با حذف واسطهها سوار میشود. در آن جا تمرکزی ویژه روی حریم خصوصی قرار داشته و هر فرد واقعا مالکیت داده خود را در اختیار خواهد داشت. این برخلاف وضعیت کنونی است که شرکتهایی نظیر فیس بوک، خود را مالک اطلاعات شخصی کاربرانشان تصور کرده و اقدام به فروش آنها به شرکتهای تبلیغاتی و کسب درآمد میکنند! وب 3.0 با استفاده از پردازش توزیع شده در قالب قراردادهای هوشمند و همچنین پروتکلهای ارتباطی و ذخیرهسازی توزیع شده، ساخته میشود.
برای دستیابی به این هدف، اتریوم باید بدون آسیب زدن به اصل عدم تمرکز، تعداد تراکنشهای قابل پردازش در هر لحظه را افزایش بدهد. در حال حاضر اتریوم شبیه به بیت کوین، حجم تراکنش را با محدود کردن اندازه بلاک، محدود نمیکند. در عوض یک محدودیت گس بلاک در نظر گرفته میشود؛ تنها مقدار مشخصی گس را میتوان داخل یک بلاک گنجاند.
به عنوان نمونه، اگر محدودیت گس بلاک برابر 100,000 gwei بوده و میخواهیم ده تراکنش با محدودیت گس 10,000 gwei را درون بلاک قرار بدهیم، مشکلی وجود ندارد. در این شرایط، دو معامله با کف Gas برابر 50,000 gwei نیز قابل قبول است. هر تراکنش دیگری در کنار آنها ارسال شود، باید تا بلاک بعدی منتظر بماند.
این وضعیت برای سیستمی جهانی، که همه از آن استفاده میکنند، قابل قبول نیست. اگر معاملات معلق بیشتر از فضای موجود در یک بلاک باشند، خیلی زود با مشکل انباشت آنها مواجه خواهیم شد. در نتیجه هزینه گس افزایش پیدا کرده و کاربران باید برای در اولویت قرار گرفتن تراکنش خود در صف پردازش، پیشنهادهای بسیار بالاتری بدهند. بر اساس میزان ترافیک شبکه، عملیات در بیشتر مواقع بیش از اندازه گران قیمت شده و کاربر را از اجرا پشیمان خواهد کرد.
افزایش ناگهانی محبوبیت CryptoKitties، حدود سه سال پیش، به خوبی ظرفیت محدود کنونی پلتفرم اتریوم را نشان داد. در سال 2017، یک بازی جالب مبتنی بر Ethereum، کاربران زیادی را به ایجاد تراکنش به منظور پرورش گربههای دیجیتالی خود (در قالب توکنهای غیر قابل تعویض) ترغیب کرد. هجوم کاربران به این بازی سبب شد تعداد تراکنشهای معلق در شبکه اتریوم سر به فلک بکشد! برای مدتی، ترافیک شدیدی در شبکه وجود داشت.
سه گانهی بلاک چین
به نظر میرسد که صرفا بالا بردن محدودیت گس بلاک مشکل مقیاسپذیری را کاهش میدهد. هرچه سقف بالاتر باشد، معاملات بیشتری میتوانند در یک بازه زمانی معین پردازش شوند. صحیح؟
متاسفانه، این کار بدون زیر پا گذاشتن ویژگیهای کلیدی Ethereum امکانپذیر نیست. ویتالیک بوترین، سه گانه بلاک چین را در قالب تصویر زیر مطرح کرد تا تعادل لطیفی که میبایست توسط بلاک چینها رعایت شوند را بهتر توضیح بدهد. اضلاع این مثلث عبارتند از:
- مقیاسپذیری
- امنیت
- عدم تمرکز
اگر بخواهید دو خاصیت را از سه گزینه بالا بهینه کنید، ناچار سومین گزینه کمرنگ خواهد شد. در بلاک چینهایی نظیر اتریوم و بیت کوین، امنیت و عدم تمرکز در اولویت بودهاند. الگوریتمهای اجماع آنها از امنیت شبکه، که متشکل از هزاران گره است، اطمینان حاصل میکنند. اما این موضوع به ضعف در مبحث مقیاسپذیری ختم خواهد شد؛ نودهای تشکیلدهنده شبکه متعدد بوده و تراکنشها را دریافت و اعتبارسنجی میکنند، در نتیجه بهرهروی و سرعت این بستر در مقایسه با راهکارهای متمرکز، بسیار پایینتر است.
برای درک بهتر، اعداد مقابل را در نظر بگیرید. تعداد تراکنش پردازش شده در هر ثانیه داخلی شبکه بیت کوین و اتریوم به ترتیب حدود 5 و 15 است. این رقم برای سرورهای بانکی (متمرکز) کنونی به حدود 16 هزار تراکنش در هر ثانیه افزایش پیدا میکند!
در یک سناریوی دیگر، محدودیت گس بلاک را میتوان برای دستیابی به امنیت و مقیاسپذیری افزایش داد، اما این کار، خاصیت عدم تمرکز اکوسیستم را زیر سوال میبرد. اما چگونه؟
تراکنشهای بیشتر در یک بلوک منجر به بلوکهای بزرگتر میشود. همچنان در این حالت، گرههای موجود در شبکه باید آنها را به صورت دورهای دانلود و منتشر کنند. این فرآیند فشار پردازشی مضاعفی روی نودها قرار میدهد. وقتی محدودیت Gas بلاک افزایش پیدا میکند، اعتبارسنجی، ذخیرهسازی و برادکست کردن بلاکها برای نودها دشوارتر خواهد شد.
در نتیجه این اتفاق، گرههای ناتوان برای ادامه فعالیت بر اساس وضعیت کنونی، شبکه اتریوم را ترک میکنند. با پیش رفتن در زمان، تنها بخشی از نودهای قدرتمند در عرصه باقی مانده و افراد فاقد سیستمهای قدرتمند، از دور کنار خواهند رفت. به این ترتیب شبکه به جای پیش رفتن به سمت عدم تمرکز، بیشتر متمرکز شده و در چنگ عدهای خاص قرار میگیرد. در این سناریو، ممکن است به یک بلاک چین ایمن با مقیاسپذیری بالا دست پیدا کنیم، اما عدم تمرکز چه میشود؟ در این صورت، چه تفاوتی بین اتریوم و بیشمار راهکار متمرکز دیگر که از سرورهای عظیم و سوپر کامپیوترها تشکیل میشوند، وجود دارد؟
سومین سناریو، بلاک چینی متمرکز روی عدم تمرکز و مقیاسپذیری است. افزایش سرعت در شبکه با وجود غیر متمرکز نگه داشتن آن، با فدا کردن الگوریتمهای اجماع همراه خواهد بود. این اتفاق به کاهش امنیت منجر میشود. از طرفی در یک سیستم مالی، امنیت خصیصهای کلیدی است.
اتریوم چه تعداد تراکنش را میتواند پردازش کند؟
طی سالهای اخیر، اتریوم به ندرت توانسته سقف «10 تراکنش در هر ثانیه» را رد کند. برای پلتفرمی با هدف تبدیل به یک کامپیوتر جهانی، این عدد به شدت پایین است.
در نقشه راه Ethereum، راهکارهایی برای بهبود مقیاسپذیری همیشه وجود داشته است. به عنوان نمونهای از این راهکارها باید به پلاسما (Plasma) اشاره کرد. هدف آن، افزایش کارایی اتریوم است. البته این طرح به پلتفرم مورد بحث محدود نشده و میتوان برای حل مشکل مقیاسپذیری، از آن در سایر شبکههای بلاک چینی نیز بهره برد.
اتریوم 2.0 (Ethereum 2.0) چیست؟
با وجود پتانسیلهای فراوان اتریوم ، این اکوسیستم هنوز با محدودیتهای زیادی رو به رو است. پیش از این به مشکل مقیاسپذیری اشاره کردیم. به طور خلاصه، اگر هدف بنیاد Ethereum تبدیل پروژه خود به ستون فقرات سیستم مالی جدید است، باید امکان پردازش تعداد بسیار بیشتری تراکنش در هر ثانیه را فراهم کند. با در نظر گرفتن طبیعت توزیع شدهی شبکه، مشکل مقیاسپذیری را به سختی میتوان برطرف کرد. دغدغه اصلی توسعهدهندگان اتریوم از سالها قبل، رفع این مشکل بوده است.
برای غیر متمرکز نگه داشتن شبکه، محدودیتها باید اعمال شوند. هر چه الزامات بالاتری برای نودها در نظر گرفته شود، افراد کمتری قادر به فعالیت در شبکه خواهند بود. این موضوع به متمرکز شدن شبکه منجر میشود. به همین دلیل، افزایش تعداد معاملات قابل پردازش توسط Ethereum، یکپارچگی سیستم را تهدید میکند.
یکی دیگر انتقادهای وارد شده به اتریوم (و دیگر رمز ارزهای مبتنی بر PoW)، نیاز به منابع پردازشی بسیار بالا است. به منظور اضافه کردن موفقیتآمیز یک بلاک به بلاک چین، نودهای ماینر باید ماینینگ انجام بدهند. برای ایجاد بلاکی جدید به این روش، سیستم استخراحکنندگان به طور مستمر درگیر پردازشهای بسیار پیچیده و سنگینی است که به خاطر درگیر کردن کاملا منابع پردازشی، برق شدیدا زیادی مصرف میکنند.
به منظور کنار زدن محدودیتهای بررسی شده تا اینجا، مجموعهای از تغییرات برای ارتقای اساسی اکوسیستم پیشنهاد شدهاند. اعمال این تغییرات سبب زیر و رو شدن پلتفرم شده و وضعیت بعد بروز این اتفاق، دیگر شبیه آپدیتهای عادی تا امروز نخواهد بود. به همین دلیل باید حالت بعد از پیادهسازی بهروزرسانی را نسل دوم اتریوم (Ethereum 2.0) خطاب کرد. بعد از راهاندازی، عملکرد شبکه به شدت بهبود یافته و تعداد تراکنشهای قابل پردازش در هر ثانیه به حدود 100 هزار عدد خواهد رسید!
شاردینگ اتریوم (Sharding) چیست؟
هر نود در شبکه اتریوم نسخهای از کل بلاک چین را در اختیار دارد. هر زمان این پایگاه داده گسترش یافته و بهروز میشود، هر گره میبایست خود را بر اساس آخرین تغییرات آپدیت کند. این امر سبب مصرف پهنای باند و حافظه آنها خواهد شد.
از طریق متدی به اسم شاردینگ، این کار دیگر ضروری است. شاردینگ به فرآیند تقسیم شبکه به زیر مجموعهای از نودها اشاره میکند. هر کدام از بخشها، یک «شارد» به شمار میرود. هر شارد تراکنشها و قراردادهای خود را پردازش میکند، با این وجود قادر است در صورت لزوم با شبکه گستردهتری از شاردها ارتباط برقرار کند. از آن جایی که هر Shard به طور مستقل اعتبارسنجی میکند، نیازی به ذخیرهسازی دادهی پردازش شده توسط دیگر بخشها نیست.
برای کمک به مقیاسپذیری اتریوم، شاردینگ یکی از پیچیدهترین روشها است. این راهکار به فعالیت زیادی به منظور طراحی و اجرا نیازمند است. با این حال، اگر شاردینگ اتریوم به طور موفقیتآمیز پیادهسازی شود، یکی از کارآمدترین راه حلها برای مشکل اساسی مقیاسپذیری در شبکههای توزیع شده، به شمار خواهد رفت. ظرفیت خروجی اکوسیستم Ethereum در این شرایط چند ده برابر میشود.
اتریوم پلاسما (Plasma) چیست؟
اتریوم پلاسما را یک راهکار مقیاسپذیری خارج شبکهای خطاب میکنند، چرا که در تلاش است تعداد تراکنشهای قابل پردازش در واحد زمان را به وسیله بیرون راندن آنها از بلاک چین، افزایش بدهد. از این نظر، روش نام برده شباهتهایی با سایدچینها و کانالهای پرداخت دارد.
با پلاسما، زنجیرههای ثانویه به بلاک چین اصلی متصل میشوند، اما میزان ارتباطات آنها تا حد ممکن پایین نگه داشته خواهد شد. آنها کم و بیش عملکرد مستقلی دارند، هر چند کاربران همچنان برای حل اختلافات یا تکمیل فعالیتهای خود در زنجیرههای ثانویه، به زنجیره اصلی اعتماد میکنند.
پایین آوردن میزان دادهی ضروری برای ذخیرهسازی توسط نودها، به منظور افزایش مقیاسپذیری اتریوم ضروری است. روش پلاسما به توسعهدهندگان اجازه میدهد عملکرد زنجیرههای کودک و جانبی خود را در یک قرارداد هوشمند در زنجیره اصلی، ترسیم کنند. سپس، آنها آزادانه قادر خواهند بود اپلیکیشنهایی با اطلاعات یا پردازشهای پرهزینه برای ذخیرهسازی یا اجرا روی زنجیره اصلی، ایجاد کنند.
رول آپهای اتریوم (Rollups) چیست؟
رول آپها از دیدگاه کلی مشابه پلاسما هستند، چرا که هدف آنها نیز کمک به مقیاسپذیری شبکه به وسیله بیرون راندن تراکنشها از بلاک چین اصلی است. اما نحوه کار آنها چگونه است؟
یک قرارداد هوشمند در زنجیره اصلی، کل سرمایهی مربوط به زنجیره ثانویه را در اختیار داشته و یک مدرک رمزنگاری شده از وضعیت کنونی این زنجیره را نگهداری میکند. مجریان و گردانندگان این زنجیره ثانویه، که یک اوراق قرضه در قرارداد شبکه اصلی قرار میدهند، از ارسال فقط انتقالهای حالت معتبر به قرارداد شبکه اصلی اطمینان حاصل میکنند. ایده اصلی این است که با توجه به حفظ شدن این حالت خارج از زنجیره، نیازی به ذخیره کرده آن روی بلاک چین نیست.
تفاوت اصلی بین رول آپها و پلاسما به نحوه ارسال تراکنشها به زنجیره اصلی مربوط میشود. با استفاده از یک نوع تراکنش خاص، تعداد زیادی تراکنش را میتوان به صورت یک مجموعه (رول آپ) داخل یک بلاک خاص به نام رول آپ بلاک (Rollup block)، گنجاند. دو نوع رول آپ در اتریوم با نامهای Optimistic و ZK Rollup وجود دارند. هر دو به روشی متفاوت از یکدیگر، صحت انتقالهای حالت را تضمین میکنند.
رول آپهای ZK، از طریق یک روش تایید رمزنگاری به نام اثبات دانایی صفر، تراکنشها را ارسال میکنند. به طور خاص، یک راهکار پیادهسازی این تکنیک، zk-SNARK است. تشریح مفصل نحوه کار آن، از حوصله این مطلب خارج است، اما کافی است بدانید zk-SNARK چه کاربردی برای رول آپها دارد. اعضای مختلف به این روش، به یکدیگر داشتن قطعه خاصی از اطلاعات را بدون فاش کردن آن، ثابت میکنند. در رول آپهای ZK، منظور از اطلاعات انتقالهای حالت است که به زنجیره اصلی ارسال میشوند. این روند میتواند تقریبا بلافاصله رخ بدهد. از طرفی هیچ شانسی برای ارسال حالتهای معیوب و دستکاری شده وجود ندارد.
رول آپهای Optimistic، برای دستیابی به انعطافپذیری بیشتر، کمی مقیاسپذیری را نادیده میگیرند. آنها به وسیله استفاده از یک ماشین مجازی به نام Optimistic Virtual Machine (به طور مخفف OVM)، به قراردادهای هوشمند اجازه میدهند روی زنجیرههای ثانویه اجرا شوند. از طرفی دیگر، هیچ مدرک رمزنگاری شدهای برای اثبات صحت انتقال حالت ارسال شده به زنجیره اصلی، وجود ندارد. برای پایین آوردن ریسک ناشی از این موضوع، کمی تاخیر در نظر گرفته میشود تا کاربران بتوانند بلاکهای نامعتبر ارسال شده به بلاک چین اصلی را رد کنند.
سیستم اثبات سهام (Proof Of Stake) در Ethereum
اثبات سهام (PoS)، روشی جایگزین برای روش اثبات کار (PoW) است که بیت کوین، اتریوم و بسیاری دیگر از رمز ارزهای قابل استخراج بر مبنای آن فعالیت میکنند. PoW برای اعتبارسنجی بلاکها کاربرد دارد. در یک سیستم PoS، بلاکها استخراج نشده و در عوض ساخته میشوند. در اینجا ماینرها دیگر بر اساس هش پاور در اختیارشان، با یکدیگر رقابت نمیکنند؛ یک نود (آنها اکنون به جای ماینر، اعتبارسنج خطاب میشوند)، به طور دورهای و به صورت تصادفی برای اعتبارسنجی یک بلاک انتخاب میشود. اگر این کار به درستی انجام شود، تمام کارمزدهای مربوط به تراکنشهای داخل همان بلاک به گره تعلق خواهد گرفت. بسته به پروتکل، احتمال ارائه جایزه ایجاد بلاک (در قالب ETH) نیز وجود دارد.
با توجه به حذف شدن فرآیند ماینینگ، PoS روشی دوستدار طبیعت شناخته میشود. یک اعتبارسنج انرژی بسیار کمتری در مقایسه با یک ماینر مصرف میکند، چرا که مجبور به حل مسائل رمزنگاری شدهی پیچیده نیست. یکی دیگر از مزیتهای اثبات سهام، فراهم شدن امکان ورود کاربران فاقد سیستمهای کامپیوتری بسیار قدرتمند با سخت افزارهای گران قیمت، به شبکه است. این موضوع به غیر متمرکزتر شدن شبکه با وجود عدم کاهش سرعت و معطل ماندن تراکنشها در صف انتظار، کمک میکند.
مهاجرت از PoW به PoS بخشی از آپدیت اساسی اتریوم 2.0 است. این بهروزرسانی کسپر (Casper) نام گرفته است. روز 11 آذر 1399 (1 دسامبر 2020)، این آپدیت بزرگ سرانجام راهاندازی شد.
استیکینگ اتریوم ؛ درآمدزایی به روشی متفاوت
در پروتکلهای اثبات کار، امنیت شبکه توسط ماینرها تامین میشود. ماینرها فکر تقلب به سر خود راه نمیدهند، چرا که خیلی سریع این عمل برملا شده و انرژی الکتریکی و توان پردازشی مصرف شده توسط آنها برای استخراج، تلف خواهد شد. در اثبات سهام، خبری از نظریه بازی نیست و به روشهای کریپتو اکونومیک متفاوت، امنیت شبکه تضمین میشود.
در PoW، تلف شدن منابع مصرف شده برای ماینینگ، مانع تقلب کردن نودها است. در PoS، گرههای متقلب با ریسک از دست دادن سرمایه رو به رو هستند. اعتبارسنجها باید برای کسب فرصت استیکینگ اتریوم سرمایهای را در قالب توکنهای اتر در گرو قرار بدهند. در صورت تلاش برای انجام عملی متقلبانه، این سرمایه بر بر باد خواهد رفت. همچنین اگر نود آفلاین شده یا به درخواستها پاسخ ندهد، وجه در گرو، به مرور زمان تخلیه میشود. با این حال اگر اعتبارسنج نودهای اضافی اجرا کند، پاداش بیشتری به دست میآورد.
برای شرکت در این فعالیت، باید حداقل مقدار مشخصی توکن ETH را سپرده کنید. مقدار پیشبینی شده به ازای هر اعتبارسنج، 32 اتریوم است. علت در نظر گرفتن رقمی بالا به این منظور، افزایش هزینه برای انجام حمله 51 درصد بوده است.
با Staking اتریوم چقدر درآمد میتوان به دست آورد؟
پاسخ به این سوال ساده نیست. مبلغ دریافتی به میزان Ether در گرو وابسته است، اما به دو فاکتور بسیار مهم دیگر نیز بستگی دارد. مقدار کل اتریوم استیک شده در شبکه و نرخ تورم نیز در تعیین درآمد اعتبارسنجها دخیل هستند. طبق یک برآورد تقریبی، در وضعیت فعلی، میتوان بازدهی سالانه 6 درصد را انتظار داشت. در نظر داشته باشید این رقم تخمینی است و احتمال تغییر آن در آینده وجود دارد.
سرمایه چه مدت در گرو شبکه باقی میماند؟
برای برداشت ETH از اعتبارسنج خود، یک صف وجود دارد. اگر صفی در کار نباشد، حداقل زمان انتظار برای برداشت 18 ساعت است. در حالت کلی زمان به شکل پویا، بر اساس تعداد اعتبارسنجهای در پی برداشت وجه در یک زمان مشخص، تعیین میشود.
آیا استیکینگ Ethereum با ریسک همراه است؟
شما یک اعتبارسنج در شبکه و مسئول ایمن نگه داشتن آن هستید، به همین دلیل فعالیتتان بدون ریسک نیست. اگر گره اعتبارسنج شما برای مدتی طولانی آفلاین شود، ممکن است بخش قابل توجهی از سپرده خود را از دست بدهید. همچنین اگر میزان سپرده در هر زمان به کمتر از 16 اتریوم کاهش پیدا کند، مسئولیت اعتبارسنجی از شما سلب خواهد شد.
بهتر است قبل از اقدام، یک فاکتور ریسک سیستمی را نیز در نظر داشته باشید. اثبات سهام، تاکنون در مقیاسی بزرگ به کار گرفته نشده و جواب پس نداده است. به همین دلیل نمیتوان احتمال شکست آن را نادیده گرفت. سیستمهای نرم افزاری همیشه دارای باگها و آسیبپذیریهایی هستند که به مرور زمان مشخص و برطرف میشوند. اثبات کار چنین روندی را طی کرده و طی یک دهه استفاده از آن در شبکههای بزرگی نظیر بیت کوین و خود اتریوم، مشکلات اساسی بعد از تشخیص، برطرف شدهاند. پلتفرمهای بلاک چینی رمز ارزهای بزرگ، با میلیاردها دلار سرمایه سر و کار دارند، به همین دلیل باید پیش از استقرار هر تغییر بزرگ، آزمایشهای فراوانی انجام داد.
اتریوم و سیستم مالی غیر متمرکز (دیفای)
دیفای (سیستم مالی غیر متمرکز) چیست؟
DeFi جنبشی برای غیر متمرکز کردن اپلیکیشنهای مالی است. دیفای بر مبنای بلاک چینهای عمومی و متن باز، که برای هر فردی با اتصال به اینترنت به صورت رایگان در دسترس قرار دارند، توسعه یافته است. برای این سیستم مالی جهانی جدید، که قرار است (در آینده نزدیک) توسط میلیاردها نفر مورد استفاده قرار بگیرد، این یک ویژگی ضروری است.
در اکوسیستم در حال رشد دیفای، کاربران با یکدیگر و همچنین با قراردادهای هوشمند از طریق شبکههای نظیر به نظیر (P2P) و اپلیکیشنهای غیر متمرکز (DApp) تعامل دارند. مزیت بزرگ DeFi این است که با وجود فراهم شدن این امکان (برقراری ارتباط با اسمارت کانترکتها و دیگر افراد به واسطه شبکههای P2P و دی اپها)، کاربران همچنان در تمامی زمانها، مالکیت سرمایهشان را بر عهده دارند.
به زبان ساده، جنبش دیفای میخواهد یک سیستم مالی جدید و آزاد از محدودیتهای سیستم کنونی، ایجاد کند. به خاطر عدم تمرکز زیاد و بهره بردن از یک پایگاه بزرگ توسعهدهنده، بخش اعظمی از دیفای اکنون بر بستر اتریوم سوار است.
نگاهی به کاربردهای دیفای
همانطور که تاکنون چند مرتبه اشاره کردیم، یکی از بزرگترین مزیتهای بیت کوین، نبود یک موجودیت واحد کنترلکننده برای هماهنگی عملکرد شبکه است. اما چه میشود اگر از این به عنوان ایده اصلی استفاده کرده و اپلیکیشنهایی قابل برنامهریزی را روی آن سوار کنیم؟ پتانسیل بالای اپلیکیشنهای DeFi ناشی از همین موضوع است. خبری از هماهنگکنندگان و واسطهها نبوده و یک «نقطه تکی شکست» (Single Point Of Failure) وجود ندارد. منظور از نقطه تکی شکست در سیستمهای کامپیوتری، بخشی است که در صورت بروز مشکل در آن، کل سیستم متوقف خواهد شد.
دسترسی باز برای همه را یکی از مزایای بزرگ دیفای خطاب کردیم. میلیاردها نفر در سراسر دنیا، دسترسی خوبی به هیچ نوع از سرویسهای مالی ندارند. آیا میتوانید مدیریت روتین خود را بدون اطمینان از امور مالی تصور کنید؟ اگرچه این موضوع به نظر نشدنی یا در بهترین حالت دیوانهکننده به نظر میرسد، اما میلیاردها نفر انسان در سراسر دنیا چنین وضعیتی دارند! دیفای با تکیه بر ظرفیت بالای اتریوم در پی از بین بردن مشکل است.
آیا دیفای روزی همهگیر خواهد شد؟
ایده پشت جنبش DeFi فوقالعاده به نظر میرسد، پس چرا تاکنون آن طور که انتظار داریم، فراگیر نشده است؟ در حال حاضر استفاده از بیشتر اپلیکیشنهای دیفای دشوار است. آنها سنگین بوده و به طور پیاپی با شکست مواجه میشوند؛ اپلیکیشنهای دیفای هنوز در مرحله آزمایش قرار دارند.
بر اساس یافتهها تا امروز، مهندسی حتی فریم ورکها برای این اکوسیستم بسیار دشوار است، مخصوصا این که در یک محیط توسعه توزیع شده و پراکنده قرار داریم. رفع تمام چالشهای ساخت اکوسیستم DeFi مسیری طولانی است و مهندسان نرم افزار، تئوریسینهای نظریه بازیها، طراحان مکانیزم و بسیاری دیگر از متخصصان، باید سالها تلاش کنند. به همین دلیل نمیتوان زمانی مشخص برای همهگیر و استاندارد شدن سیستم مالی غیر متمرکز بیان کرد. حتی رخ دادن این اتفاق در نهایت، در هالهای از ابهام قرار دارد.
نگاهی به کاربردهای دیفای
ساخت استیبل کوین یکی از محبوبترین کاربردهای DeFi به شمار میرود. آنها کریپتوکارنسی بوده و اغلب از بلاک چین به عنوان بستر توسعه استفاده میکنند. ارزش استیل کوینها وابسته به یک دارایی در دنیای واقعی نظیر یک ارز فیات است. به عنوان نمونه میتوان به تتر (USDT) یا بییواسدی (BUSD) اشاره کرد که به دلار آمریکا وابسته هستند. آن چه استفاده از این رمز ارزها را آسان کرده، سوار شدنشان روی یک بلاک چین است، در نتیجه به راحتی قابل انتقال و ذخیرهسازی هستند.
مزیت استیبل کوینها مصون بودن از نوسانات است، برخلاف وضعیتی که بیت کوین، اتریوم و دیگر رمز ارزها تجربه میکنند. همین موضوع سبب شده بسیاری از افرادی که علاقهای به ورود و سرمایهگذاری در کریپتوکارنسی ندارند، از کوینهای با قیمت ثابت برای سرعت دادن به نقل و انتقالات پولی خود استفاده کنند. برای اثبات این موضوع، کافی است تتر، محبوبترین و پراستفادهترین استیبل کوین بازار را در نظر بگیرید که با وجود اختلاف زیاد ارزش کل بازار آن با بیت کوین (19 میلیارد دلار در برابر 355 میلیارد دلار)، حجم نقل و انتقالات روزانه بیشتری در مقایسه با بیت کوین دارد (39 میلیارد دلار در برابر 26 میلیارد دلار).
یکی دیگر از کاربردهای سیستم مالی غیر متمرکز، وامدهی است. سرویسهای نظیر به نظیر زیادی به این منظور وجود داشته و اجازه میدهند از طریق قرض دادن سرمایه خود به دیگران، سود دریافت کنید. یکی از راحتترین روشها برای این کار سرویس بایننس لندینگ (Binance Lending) است. کافی است سرمایهتان را به کیف پول وامدهی خود انتقال داده و از روز بعد، شروع به جمعآوری سود کنید!
با این حال، جذابترین بخش دیفای، کاربردهای غیر قابل دستهبندی و گوناگون آن به شمار میروند. این شامل تمام بازارهای غیر متمرکز نظیر به نظیر است که در آنها کاربران داراییهای رمزنگاری شدهی غیر قابل تعویض و دیگر آیتمهای دیجیتالی منحصربهفرد خود را با یکدیگر تبادل میکنند. در اینجا همچنین ایجاد داراییهای مصنوعی امکانپذیر است. در نتیجه هر فرد قادر خواهد بود برای هر چیز با ارزشی، یک بازار شکل بدهد. دیگر کاربردها شامل بازارهای پیشبینی، مشتقات و سایر موارد است.
صرافی غیر متمرکز (DEX) روی اتریوم
در یک صرافی غیر متمرکز، ترید مستقیم بین والتهای کاربران امکانپذیر شده است. در زمان ترید داخل یک صرافی متمرکز نظیر بایننس، سرمایهتان را ابتدا به این پلتفرم ارسال کرده و از طریق سیستمهای داخلی آن داد و ستد میکنید. DEX نحوه کار متفاوتی دارد. به لطف معجزه قراردادهای هوشمند، در اینجا میتوان به طور مستقیم از کیف پول ارز دیجیتال خود ترید کرد. به این ترتیب احتمال ضرر مالی به خاطر هک شدن صرافی و دیگر ریسکها از بین خواهند رفت.
بایننس دکس و یونی سواپ، جزو محبوبترین صرافیهای غیر متمرکز کنونی به شمار میروند. جالب است بدانید یونی سواپ یک پروتکل صرافی غیر متمرکز سوار شده روی اتریوم است. به عنوان نمونههای دیگر، که روی اتریوم سوار شدهاند، باید به Kyber Network و IDEX اشاره کرد. برخی از آنها برای دستیابی به حداکثر امنیت، امکان ترید از کیف پولهای سخت افزاری را نیز میسر کردهاند.
تصویر بالا، یک طرح گرافیکی ساده برای نمایش تفاوت صرافی متمرکز و غیر متمرکز است. در سمت چپ، بایننس در میانه تراکنش بین دو کاربر قرار دارد. پس اگر آلیس میخواهد توکن A خود را با توکن B باب مبادله کند، هر دو ابتدا باید داراییشان را در صرافی سپرده کنند. بعد از تبادل، بایننس موجودی هر یک را بر اساس تغییر، مجددا تخصیص خواهد داد.
در سمت راست با یک DEX مواجه هستیم. در اینجا، خبری از یک شخص ثالت درگیر با تراکنش نیست و تبادل به طور مستقیم، با استفاده از یک قرارداد هوشمند، بین دو نفر صورت میگیرد. به این روش، نیاز طرفین مبادله برای اعتماد به یک واسط از بین خواهد رفت، چرا که شرایط قرارداد آنها به طور خودکار قابل اجرا است. در یک اسمارت کانترکت، تا زمان برآورده نشدن یک شرط یا مجموعهای از شروط، یک عمل یا مجموعهای از اعمال هرگز اجرا نخواهند شد. از طرفی دیگر، در صورت برآورده شدن شروط، اجرای اقدامات قطعی است.
تا فوریه 2020 (نیمه بهمن 1398)، صرافیهای غیر متمرکز پراستفادهترین اپلیکیشنهای ساخته شده روی پلتفرم اتریوم بودهاند. با این حال، حجم تبادلات در آنها در مقایسه با صرافیهای متمرکز به مراتب پایینتر است. اگر توسعهدهندگان و طراحان DEXها زمان بیشتری برای بهبود تجربه کاربری اپلیکیشنهای خود صرف کنند، در آیندهای نزدیک شاهد رقابت نزدیکتر صرافیهای متمرکز و غیر متمرکز خواهیم بود.
فعالیت در شبکه اتریوم
یک نود (گره) اتریوم چیست؟
منظور از نود اتریوم برنامهای است که به نحوی با شبکه اتریوم تعامل دارد. یک گره میتواند هر چیزی، از یک اپلیکیشن والت موبایلی تا یک کامپیوتر ذخیرهکننده یک کپی کامل از بلاک چین، باشد. همه گرهها به نوعی به عنوان یک نقطه ارتباطی کار میکنند، اما انواع مختلفی از نودها در شبکه Ethereum وجود دارد.
یک نود Ethereum چگونه کار میکند؟
برخلاف بیت کوین، اتریوم فاقد یک برنامه مشخص به عنوان پیادهسازی مرجع است. در اکوسیستم بیت کوین، Bitcoin Core نرم افزار نود اصلی به شمار میرود، اما دارای طیف وسیعی از برنامههای منفرد (اما سازگار) بر اساس یلو پیپر (Yellow Paper) آن است. برنامههای Geth و Parity نمونهای از موارد معروف و پراستفاده محسوب میشوند.
فول نودهای اتریوم
برای ارتباط با شبکه به نحوی که بتوان دیتای بلاک چین را به شکلی مستقل اعتبارسنجی کرد، باید با استفاده از نرم افزارهایی شبیه موارد معرفی شده در بالا، یک فول نود روی سیستم کامپیوتری خود اجرا کنید.
نرم افزار، بلاکها را از سایر نودها دانلود کرده و صحت تراکنشهای گنجانده شده درونشان را بررسی میکند. این برنامه همچنین تمام قراردادهای هوشمندی که به منظور اطمینان از دریافت اطلاعات مشابه با دیگر نودها توسط شما فراخوانی شدهاند را اجرا میکند. اگر همه چیز طبق انتظار کار کند، انتظار داریم تمام گرههای شبکه نسخهای مشابه از بلاک چین را روی ماشینهای خود داشته باشند.
فول نودها برای کارکرد شبکه اتریوم حیاتی هستند. اگر گرههای متعدد این چنینی در سراسر دنیا وجود نداشته باشند، شبکه خاصیت مقاومت در برابر سانسور و همچنین عدم تمرکز را از دست خواهد داد.
لایت نودهای اتریوم
اجرای یک فول نود اجازه میدهد به طور مستقیم در تامین سلامت و امنیت شبکه مشارکت داشته باشید. اما یک گره کامل اغلب برای کار کردن و همچنین نگهداری گاه به گاه، به دستگاه جداگانهای نیاز دارد. برای کاربرانی که قادر به اجرای یک گره کامل نبوده یا تمایلی به انجام این کار ندارند، راهاندازی یک لایت نود گزینه مناسبی است.
همانطور که از روی نام این نوع گرهها میتوان متوجه شد، آنها سبک هستند؛ گرههای سبک از منابع کمتری استفاده کرده و حداقل فضای (حافظه) را اشغال میکنند. به همین دلیل امکان راهاندازیشان روی دستگاههای با توان سخت افزاری پایینتر نظیر گوشیهای هوشمند و لپ تاپها نیز امکانپذیر است. البته کاهش سربار شبکه روی دستگاه شما، سبب میشود دیگر شبیه یک فول نود، متکی به خود نباشید. یک نود لایت خود را به طور کامل با وضعیت بلاک چین شبکه همگام نمیکند، به همین دلیل برای دریافت اطلاعات مرتبط، وابسته به فول نودها است.
این دسته گرههای اتریوم نزد بازرگانها، ارائهدهندگان خدمات و کاربران عادی محبوبیت دارند. در بیشتر سناریوهای پرداخت و دریافت، اجرای یک فول نود کاملا غیر ضروری است و هزینه زیادی بدون دلیل بر گردن فرد قرار میدهد. در این شرایط باید یک گره سبک راهاندازی کنید.
ماینینگ نودهای اتریوم
یک ماینینگ نود میتواند یک کلاینت فول یا لایت باشد. اصطلاح «ماینینگ نود» یا گره استخراج به اکوسیستم بیت کوین تعلق داشته و در اتریوم استفاده نمیشود، با این وجود بد نیست اشارهای به فعالیت گرههای شبکه در فرآیند استخراج داشته باشیم.
به منظور استخراج Ethereum، کاربران به سخت افزاری اضافی نیاز دارند. یک راهکار متداول، ساخت ریگ ماینینگ یا خرید آن به صورت آماده است. در این دستگاهها، کاربر تعدادی پردازشگر گرافیکی را با هدف دستیابی به یک هش پاور فضایی، به یکدیگر متصل میکند!
ماینرها برای استخراج رمز ارز شبکه اتریوم دو انتخاب دارند. روش اول ماین کردن به صورت تنها و دیگری، عضویت در یک ماینینگ پول (استخر استخراج) است. در روش اول، استخراجکننده برای ایجاد بلاکها، به صورت تکی فعالیت میکند. اگر این عمل با موفقیت انجام شود، کل جایزه مربوط به تکمیل بلاک به همان ماینر تعلق گرفته و پاداش بین چند استخراجکننده تقسیم نمیشود.
در روش دوم، با عضویت در یک استخر ماینینگ، تعدادی استخراجکننده توان پردازشی خود را با یکدیگر تجمیع کرده و در قالب یک موجودیت واحد، اقدام به استخراج میکنند. به خاطر بالاتر بودن توان پردازشی مجموع در مقایسه با هش پاور تک تک اعضا، شانس پیروزی در رقابت و کسب فرصت حل بلاک و افزودن آن به بلاک چین، به شدت افزایش پیدا میکند. هر ماینر اتریوم بسته به هش پاوری که در اختیار استخر قرار داده است، بخشی از پاداش را دریافت خواهد کرد.
نحوه اجرای یک نود Ethereum
یکی از بهترین حنبههای بلاک چینها، دسترسی آزاد است، به این معنی که هر فرد میتواند تبدیل به عضوی از شبکه شده و با اجرای یک نود، اقدام به اعتبارسنجی بلاکها و تراکنشها کند. به این وسیله خاصیت عدم تمرکز و امنیت شبکه بهبود پیدا خواهد کرد.
شبیه به بیت کوین، کسب و کارهای متعددی راهکارهای پلاگ-اند-پلی برای گرههای Ethereum ارائه میکنند. اگر تمایلی به درگیر شدن با مسائل فنی نداشته و میخواهید خیلی سریع و راحت، با عضویت در شبکه به یک نود آن تبدیل شوید (و احتمالا استخراج را شروع کنید)، میتوانید از آنها بهره ببرید. البته باید برای این راحتی، هزینه بیشتری پرداخت کنید.
همانطور که در بالا اشاره کردیم، نرم افزارهای نود متعددی برای اتریوم نظیر Geth و Parity توسعه یافته است. اگر میخواهید گره خود را اجرا کنید، باید با روند راهاندازی پیادهسازی (برنامه) مورد نظر آشنا شوید.
اگر نمیخواهید یک نوع گره مخصوص با نام نود بایگانی اجرا کنید، یک لپ تاپ عادی نیز برای اجرای یک فول نود اتریوم کفایت میکند. در نظر داشته باشید تبدیل سیستم کامپیوتری لپ تاپ یا دسکتاپ عادی خود، که برای امور روزمره از آن استفاده میکنید، به یک گره هرگز پیشنهاد نمیشود، چرا که درگیر شدن بخش قابل توجهی از منابع پردازشی دستگاه، کاهش زمان پاسخ به سایر دستورات را در پی خواهد داشت.
از طرفی دیگر، اجرای نود اتریوم خود، بیشتر به افرادی که میتوانند سیستم کامپیوتریشان را همیشه روشن نگه دارند، پیشنهاد میشود. اگر گره شما آفلاین شود، بعد از اتصال مجدد، باید زمان زیادی منتظر همگام شدن دستگاه با وضعیت کنونی شبکه بمانید. بهترین راهکارها، دستگاههای ساده برای ساخت و راحت برای نگهداری هستند. به عنوان نمونه، یک لایت نود را حتی میتوانید روی یک رزبری پای اجرا کنید.
چطور ارز دیجیتال اتریوم را استخراج کنیم؟
با توجه به مهاجرت شبکه به روش اثبات سهام (PoS)، دیگر ساخت ریگ ماینینگ برای ماین کردن اتر جوابگو نیست. بعد از پیادهسازی کامل اتریوم 2.0، استخراجکنندگان دومین رمز ارز برتر بازار دستگاههای خود را وارد شبکههای ارزهای مبتنی بر سیستم اثبات کار (PoW) کرده یا در صورت اصرار برای فعالیت در Ethereum، ماینرشان را خواهند فروخت. با پول به دست آمده شاید بتوان سپرده مورد نیاز (32 اتر) به منظور استیکینگ را فراهم کرد!
منظور از Ethereum ProgPoW چیست؟
ProgPoW به معنی Programmatic Proof of Work یا اثبات کار برنامهای است. این در واقع یک توسعه پیشنهادی برای الگوریتم استخراج اتریوم، Ethash، به شمار میرود. Ethash به نحوی طراحی شد تا پردازشگرهای گرافیکی را در برابر اسیک ماینرها رقابتی کند.
مبحث مخالفت با اسیک ماینرها، از سالها قبل در انجمن اتریوم و بیت کوین به شدت مورد بحث بوده است. این در حالی است که اکنون این نوع دستگاههای استخراج، غالب ماینرهای شبکه بیت کوین محسوب میشوند. در اتریوم، با وجود استفاده برخی کاربران از اسیک ماینرها برای استخراج رمز ارز شبکه، آنها غالب نبوده و بیشتر ماینینگ نودها از ریگهای ساخته شده با پردازشگرهای گرافیکی استفاده میکنند. این روند طی چند سال گذشته به خاطر ساخت دستگاههای اسیک ماینر مخصوص اتریوم توسط شرکتهای مختلف تغییر کرد. البته به زودی آنها نیز کنار خواهند رفت، چرا که اتریوم 2.0 مبتنی بر اثبات سهام است.
اما مشکل دستگاههای ASIC چیست و چرا عدهای با آنها مخالفت میکنند؟ یکی از ایرادات وارد شده، کاهش شدید توزیع شدگی و خاصیت عدم تمرکز شبکه توسط آنها است. اگر دستگاههای استخراج متشکل از پردازشگرهای گرافیکی دیگر برای کاربران سودمند نباشند و آنها به توقف فعالیت و ترک شبکه مجبور شوند، هش ریت در دست تعداد بسیار محدودتری ماینر متمرکز خواهد شد. علاوه بر آن، هزینه توسعه چیپهای اسیک ماینر بالا است و تعداد محدودی شرکت منابع و دانش کافی به منظور ساخت آنها دارند. در نتیجه انحصار صنعت استخراج Ethereum در دست چند شرکت خاص قرار خواهد گرفت.
پیشنهاد یکپارچه کردن ProgPow با شبکه اتریوم، از سال 2018 بحث و جدالهای زیادی در پی داشته است. اگرچه برخی این کار را برای سلامت اکوسیستم مناسب تصور میکنند، اما عقیده برخی دیگر، نامناسب بودن ایده به خاطر داشتن پتانسیل ایجاد یک هارد فورک است. با توجه به مهاجرت Ethereum از PoW به PoS، پیادهسازی نهایی ProgPow در هالهای از ابهام قرار دارد.
چه کسی نرم افزار Ethereum را توسعه میدهد؟
مثل بیت کوین، اتریوم نیز متن باز است. هر فردی میتواند آزادانه در توسعه پروتکل مشارکت کرده یا اپلیکیشنهایی بر بستر آن ایجاد کند. در حقیقت، در مقایسه با سایر رمز ارزها، Ethereum دارای بزرگترین انجمن توسعهدهندگان در حوزه بلاک چین است.
اگر میخواهید به یکی از این توسعهدهندگان تبدیل شوید، برای شروع کار بهتر است از منابعی نظیر آندریاس آنتونوپولوس (Andreas Antonopoulos) و Mastering Ethereum متعلق به گاوین وود (Gavin Wood) استفاده کنید. یکی دیگر از منابع مناسب، منابع انجمن اتریوم برای توسعهدهندگان به آدرس ethereum.org/en/developers است.
Solidity چیست؟
نخستین مرتبه، مفهوم قرارداد هوشمند در دهه 1990 مطرح شد، اما فعالسازی و استفاده از آنها روی بلاک چینها، مبحث کاملا متفاوتی با ایده اولیه بوده و چالشهای کاملا جدیدی پدید آورده است. Solidity در سال 2014 توسط گاوین وود پیشنهاد شد. از آن زمان تاکنون، Solidity زبان برنامهنویسی اصلی به منظور توسعه اسمارت کانترکتها به شمار میرود. از نظر سینتکس، این شبیه جاوا، جاوااسکریپت و سیپلاسپلاس است.
Solidity به توسعهدهندگان اجازه میدهد کدهایی با قابلیت تبدیل به دستورالعملهای قابل فهم برای ماشین مجازی اتریوم (EVM) بنویسند. فراموش نکنید Solidity تنها گزینه پیش روی توسعهدهندگان اتریوم نیست. یکی دیگر از زبانهای برنامهنویسی مورد استفاده برای ساخت قراردادهای هوشمند Vyper نام دارد که از نظر سینتکس شبیه پایتون است. به طرفداران پایتون Vyper و به طرفداران جاوا Solidity را پیشنهاد میکنیم.
اتریوم 2.0
اولین بلاک آن در روز 1 دسامبر 2020 (11 آذر 1399) ایجاد شد. پس از سالها توسعه، آپدیت اتریوم 2.0 در نهایت راهاندازی شد تا این پلتفرم بزرگ، قدمی دیگر به اجرای اثبات سهام نزدیکتر شود. مقیاسپذیری و امنیت شبکه به عنوان دو راس سهگانهی بلاک چین که در قسمتهای قبلی درباره آن صحبت کردیم، به لطف ورژن دوم Ethereum بهبود پیدا خواهد کرد.
مهمترین تغییر در بهروزرسانی اساسی شبکه اتریوم، جایگزین شدن سیستم اثبات کار (PoW) با اثبات سهام (PoS) به شمار میرود. به لطف PoS امنیت شبکه بدون نیاز به اتلاف منابع پردازشی و برق بسیار زیاد، تامین خواهد شد. در این روش، تاییدکنندگان (Validators) جایگزین ماینرها میشوند. این افراد کوینهای اتر خود را در یک قرارداد سپردهگذاری قفل میکنند و دیگر خبری از استفاده از قدرت پردازشی برای حل مسائل رمزنگاری شدهی بسیار پیچیده نیست.
تهیه شده در بیت 24