رکود تورمی

رکود تورمی یا Stagflation شرایطی است که در آن رشد اقتصادی کند شده و تورم و نرخ بیکاری افزایش می‌یابد. در این مطلب ابتدا به‌صورت اجمالی با مفاهیم تورم و رکود آشنا شده و سپس به زبان ساده به بررسی راه حل های خروج و روش های سرمایه گذاری برای مقابله با شرایط بازار در زمان رکودتورمی می‌پردازیم.

احتمالا تا کنون با کلماتی مانند “Recession” ،”Downturn” ،”Depression” ،”Stagnation” و “Inflation” برخورد کرده‌اید. هر کدام از این واژگان برای توصیف یک حالت خاص از اقتصاد به‌کار می‌روند که معمولا علاوه بر عوامل ایجادکننده، از نظر بازه زمانی رخداد و ماندگاری نیز با یکدیگر متفاوت‌اند.

استگ‌فلیشن ترکیبی از دو کلمه “Stagnation” به‌معنای «رکود» و “Inflation” به‌معنای «تورم» است و شرایطی را توصیف می‌کند که برای مدت نسبتا طولانی در کنار رشد اقتصادی کند، شاهد افزایش قیمت‌ها و هزینه‌های زندگی هستیم. در این حالت سوال این است که آیا می‌تواند با سرمایه گذاری در بازارهای مالی مختلف نظیر بازار ارز دیجیتال، سهام، املاک و دیگر موارد به جلوگیری از کاهش ارزش دارایی‌ها اقدام کرد؟ در ادامه پیش از پرداختن به جزئیات رکودتورمی و راه‌های مقابله با آن، ابتدا با دو مفهوم رکود و تورم آشنا می‌شویم.

رکود اقتصادی چیست؟

رکود اقتصادی (Economic Stagnation) زمانی است که اقتصاد دچار یک دوره طولانی بدون رشد یا رشد جزئی می‌شود. اقتصاددانان به‌صورت متفق‌القول می‌گویند که هر مقداری زیر 2 درصد رشد سالانه یک رکود است.

مشخصه‌های اصلی رکود، خروجی پایین اقتصادی، نرخ بالای بیکاری و افزایش استخدام‌های نیمه وقت هستند. برخی از دوره‌های رکود کوتاه‌مدت بوده در حالی که برخی دیگر بخشی از یک شرایط اقتصادی گسترده‌ترند. علاوه بر این، رکود می‌تواند در صنایع مختلف رخ دهد.

زمانی که یک اقتصاد وارد دوره رکود می‌شود، دستمزدها افزایش نمی‌یابند و بازارهای سهام رشدی ندارند. ایجاد رکود در هر اقتصادی صرف‌نظر از میزان پیشرفته بودن آن، امکان‌پذیر است. در این دوران، عوامل مختلفی باعث رکود می‌شوند که شوک اقتصادی حاصل از جنگ، بلایای طبیعی یا کمبود در زنجیره تامین از جمله آن‌هاست.

تورم چیست؟

در اقتصاد، واژه تورم (Inflation) به کاهش قدرت خرید ارز رایج یک کشور اطلاق می‌شود. در این حالت، زمانی که قیمت کالاها و خدمات افزایش می‌یابد یا مقدار پول مشابه قبل برای خرید دیگر کافی نیست، مصرف‌کنندگان به واحدهای ارزی بیشتری برای خرید همان کالا‌ها و خدمات قبلی نیاز دارند.

افت تورم نیز زمانی است که با کاهش قیمت‌ها قدرت خرید مردم افزایش یابد. هدف تورم اندازه‌گیری اثر تغییرات قیمت در کل سبدی از محصولات و خدمات شامل سلامت و پزشکی، کالاهای اساسی، سوخت، مواد غذایی، نیروی کار و سرگرمی است.

افت قدرت خرید نیز به کم شدن درآمد قابل تصرف منجر می‌شود. در این حالت، احتمال بیرون رفتن و خرج کردن پول توسط مردم کاهش می‌یابد و البته پول کمتری هم برای سرمایه گذاری در اختیار خواهند داشت. در نتیجه همه این‌ها، با افزایش هزینه زندگی برای قشر گسترده عموم، سرعت رشد اقتصادی کاهش خواهد یافت. به گفته اقتصاددانان، با افزایش و عبور عرضه پول از میزان رشد اقتصادی یک کشور، تورم بلند مدت ایجاد می‌شود.

رکود تورمی چیست؟

همانطور که گفتیم، Stagflation ترکیبی که از دو کلمه Stagnation و Inflation است که سیاستمدار بریتانیایی، ایان مکلیئود (Iain Macleod)، برای اولین بار در سال 1965 آن را به‌کار برد. رکودتورمی یک شرایط اقتصادی عموما بلند مدت شامل افزایش تورم به‌همراه کاهش سرعت رشد اقتصادی و گسترش بیکاری است.

پیشتر از این اصطلاح برای توصیف یک پدیده کمیاب و حتی غیر طبیعی استفاده می‌شد. علت آن است که به باور اقتصاددانان در قدیم، امکان ایجاد همزمان تورم و بیکاری وجود ندارد و چون در صورت افزایش بیکاری قدرت خرید مردم کاهش می‌یابد، پس قیمت‌ها غالبا باید کاهش یافته یا حداقل آهسته‌تر افزایش یابند.

اما در دهه 70 میلادی، ایالات متحده و دیگر اقتصادهای پیشروی جهان دچار چنان تورم بالایی شدند که در کنار افزایش قیمت‌ها و دستمزدها، خروجی اقتصادی یا همان بهره‌وری کاهش و بیکاری جهش یافت. در آن دوران، تورم از 1 درصد در اواسط دهه 60 میلادی، به بیش از 14 درصد در دهه 80 رسید.

رکودتورمی خصوصا به این دلیل مخرب است که حتی با وجود پایین بودن تقاضا برای محصولات و خدمات به‌خاطر کمبود مخارج مصرف‌کننده، قیمت کالاها و خدمات همچنان بالا باقی مانده و فشار مضاعفی بر اقتصاد وارد می‌کند. رکود تورمی علاوه بر ایجاد تنش اقتصادی برای مشاغل و مصرف‌کنندگان، در سطح دولتی نیز بر کشورها اثر می‌گذارد.

رکود تورمی چگونه اندازه گیری می‌شود؟

یکی از راه‌های اندازه‌گیری رکودتورمی از طریق ایندکسی به‌نام “Misery Index” یا «شاخص فلاکت» است. شاخص فلاکت از طریق جمع نرخ بیکاری و تورم شاخص قیمت مصرف‌کننده (Consumer Price Index یا به‌طور خلاصه CPI) به‌دست می‌آید. عموما نرخ بیکاری و تورم در جهت مخالف حرکت می‌کنند. شرایط رکود تورمی زمانی ایجاد می‌شود که شاخص فلاکت به سطوحی بالاتر از حد عادی جهش یابد.

CPI متوسط وزن‌دهی‌شده هزینه محصولات و خدمات پایه‌ای را می‌سنجد. این محصولات و خدمات کالاهای اساسی نظیر مواد غذایی، پوشاک و سلامت را شامل می‌شوند. CPI همچنین متوسط قیمت سبدی از محصولات و خدمات مصرف‌کننده را برای ارزیابی هزینه مربوط به زندگی و تاثیر تغییرات مختلف قیمت اندازه می‌گیرد.

به همین خاطر، CPI یکی از پراستفاده‌ترین معیارها برای تحلیل تورم و کاهش آن محسوب می‌شود. علاوه بر این، این شاخص به اقتصاددانان برای درک عادات خرید مصرف‌کنندگان و تعیین تولید ناخالص داخلی (GDP) کمک می‌کند.

علاوه بر این، CPI برای تعدیل محاسبات بازگشت تورم به سرمایه گذاران کمک می‌کند. با این وجود، این معیار تا حدودی چالش‌برانگیز است. به باور برخی از اقتصاددانان، به‌خاطر عدم اجماع بر سر اندازه‌گیری دست بالا یا دست پایین داده‌ها، شاخص قیمت مصرف‌کننده معیار مناسبی برای سنجش تورم نیست.

گروه های شاخص CPI

چرا رکود تورمی اتفاق می‌افتد؟

تئوری‌های مختلفی در خصوص چرایی رخداد رکودتورمی وجود دارد. یکی از این نظریه‌ها این است که افزایش ناگهانی قیمت نفت و متعاقبا کاهش تولید، باعث افزایش هزینه محصولات و خدمات و جهش بیکاری می‌شود. در سناریوی دیگر، به باور برخی از اقتصاددانان، رکود تورمی نتیجه سیاست‌های بد اقتصادی نظیر زمانی است که ریچارد نیکسون، رئیس جمهور اسبق ایالات متحده، دلار آمریکا را از استاندارد طلا جدا کرد.

عوامل ایجادکننده رکودتورمی

استگ‌فلیشن به‌خاطر تناقض با اصول اقتصاد سنتی، یک پدیده نامطلوب اقتصادی است. مثلا، اقتصاددانان با کند شدن رشد اقتصادی منتظر افزایش بیکاری هستند، نه افزایش قیمت‌ها. در نتیجه، افزایش بیکاری به کاهش قدرت خرید مصرف‌کنندگان منجر می‌شود.

به باور متخصصان، رکود تورمی یک حالت نامطلوب برای هر اقتصادی است. Stagflation ایجادکننده مجموعه‌ای از تصمیمات چالش‌برانگیز اقتصادی برای سیاست‌مداران سراسر جهان است. بنابراین، تلاش برای بهبود رشد در کنار جلوگیری از افزایش مالیات و کم کردن هزینه بحران زندگی، به‌جز چاپ بیشتر پول گزینه‌های کمی را پیش‌روی مسئولان می‌گذارد. با این حال، افزایش عرضه پول صرفا یک راه‌حل موقتی برای یک مشکل بسیار بزرگتر است.

در ادامه، 3 خصیصه مهم رکودتورمی و همچنین نقش بانک مرکزی آمریکا در اقتصاد را بررسی می‌کنیم. علت تمرکز بر آمریکا، تاثیر عظیم آن بر اقتصادها به‌عنوان قدرت اول جهان است.

رشد اقتصادی آهسته

سرعت پایین رشد اقتصادی زمانی است که فعالیت‌های اقتصادی کند یا متوقف می‌شوند. این رخداد عموما در کشورهایی مشاهده می‌شود که دچار کسادی (Recession) یا یک دوره سکون شدید شده‌اند.

رشد آهسته نشانه یک اقتصاد ضعیف است، اما می‌تواند نتیجه عوامل دیگری هم باشد. مثلا، رشد پایین نشان‌دهنده این است که مردم قادر به پرداخت قبوض یا حتی نیازهای اولیه خود نظیر غذا یا اجاره خانه نیستند. علاوه بر این، یک اقتصاد کند رشد کسب‌وکارها را نیز دشوار می‌کند.

نرخ بالای تورم (افزایش قیمت‌ها)

تورم تاثیر زیادی بر اقتصاد دارد. یکی از مهمترین‌های آن، از بین رفتن ارزش پول و نیاز به مقدار بیشتر برای خرید همان محصولات و خدمات قبل است. زمانی که قیمت‌ها افزایش می‌یابند، پس‌انداز افراد نیز بی‌ارزش می‌شود و حتی شاید برای ادامه زندگی مجبور به فروش خانه یا خودروی خود باشند. این امر می‌تواند به کاهش شدید قیمت خانه و حتی آوارگی کل جوامع منجر شود.

تورم همچنین شرایطی را ایجاد می‌کند که بدهی‌ها گران‌تر می‌شوند؛ یعنی افراد برای پرداخت بدهی‌های خود پول بیشتری را به‌صورت ماهیانه می‌پردازند. نتیجه این است که بسیاری گرفتار یک شرایط مالی بد یا حتی ورشکستگی شده و نهایتا قادر به مشارکت در اقتصاد نیستند.

افزایش بیکاری

عامل سوم ایجاد رکود تورمی، افزایش بیکاری است که به گونه‌های مختلف پدیدار می‌شود. یکی از این حالت‌ها، کاهش تعداد افراد دارای کار یا افزایش تعداد افرادی است که به‌دنبال کار می‌گردند.

دلایل مختلفی برای افزایش بیکاری وجود دارد. مثلا، کسادی اقتصاد می‌تواند کسب‌وکارها را به تعدیل نیرو وادار کند. افزایش بیکاری همچنین می‌تواند نتیجه تغییر در سیاست‌های دولت مانند تغییر حداقل دستمزد یا کاهش مزایا باشد.

سیاست‌های پولی فدرال رزور آمریکا

بانک مرکزی ایالات متحده به‌نام Federal Reserve، با مدیریت مقدار پول در گردش در اقتصاد، مسئول کنترل تورم است. این بانک با تعیین نرخ بهره دریافتی بانک‌ها برای وام، خرید و فروش اوراق قرضه و دیگر سرمایه گذاری‌هایی که انجام می‌دهند و همچنین خرید یا فروش بدهی‌های دولتی کوتاه‌مدت، به مدیریت گردش پول می‌پردازد. فدرال رزرو با کنترل نرخ بهره از طریق تاثیر خود روی عرضه پول، هزینه دریافت وام و سیاست‌های انبساطی، روی رشد اقتصادی نیز اثر می‌گذارد.

این سازمان همچنین نقش مهمی در نظارت و قانون‌گذاری بخش مالی دارد. بانک مرکزی آمریکا می‌تواند موسسات مالی را از ناکامی نجات داده یا در صورت لزوم مجوزهای آنان را لغو کند. فدرال رزرو دارای قدرت اجرایی است که اجازه جریمه موسسات مالی تخطی‌کننده از قوانین یا ناکام در انجام مسئولیت‌های خود را به آن می‌دهد.

فرق تورم با رکود تورمی چیست؟

رکودتورمی یکی از عواقب محتمل تورم است. تورم می‌تواند از دو منبع نشات بگیرد:

  • تورم سمت تقاضا: اقتصاد خوب است، بنابراین مصرف‌کنندگان دستمزهای بالاتر را طلب کرده و تولیدکنندگان نیز برای افزایش سودآوری قیمت‌ها را افزایش می‌دهند.
  • تورم سمت عرضه: فاکتورهای ورودی مهم کمیاب شده و قیمت‌هایشان به‌صورت ناگهانی و پیش‌بینی‌نشده جهش می‌یابد. این اتفاق می‌تواند اشکال گوناگونی داشته باشد؛ شوک قیمت نفت، کمبود نیروی کار یا ایجاد گلوگاه در زنجیره تامین.

ترکیب هر دوی این حالات نیز محتمل است. در حال حاضر در سال 2023 و خصوصا در آمریکا، شاهد تورم سمت عرضه از سوی بسیاری از منابع ذکرشده در بالا هستیم. رشد قیمت انرژی، کمبود تراشه و قرنطینه‌های کووید-19 بخش‌های متفاوتی را تحت تاثیر قرار داده‌اند. ترس بسیاری از افراد نیز مواجه با رکود تورمی است.

از آنجایی که مقابله با رکودتورمی دشوارتر است و زمان بیشتری برای خروج از سیستم می‌طلبد، بدتر از تورم است. در حال حاضر اولین عامل Stagflation یعنی تورم را در اقتصاد ایالات متحده داریم. در ایران نیز شرایط بهتر از این نیست. اما وضعیت بقیه عوامل چگونه است؟ در حال حاضر قیمت نفت و گاز رشد دارد و باعث افزایش هزینه‌های زندگی افراد شده است. علاوه بر این، به‌خاطر کووید-19 هنوز دچار کمبود در زنجیره تامین هستیم.

سیاست‌مداران آمریکایی نیز نگران ورود اقتصاد به دوره کسادی (Recession) هستند، به این معنا که امکان منفی شدن رشد اقتصادی برای 2 فصل متوالی وجود دارد. کسادی نیز باعث افزایش بیکاری می‌شود. پس همانگونه که مشخص است، هر 3 عامل ایجادکننده رکود تورمی حی و حاضر هستند.

بررسی تاثیر رکود تورمی در بازارهای مالی ایالات متحده

بانک مرکزی آمریکا از سال‌های بین 1965 تا 1982 با عنوان “Great Inflation” یاد می‌کند. بسیاری از اقتصاددانان، دهه 70 میلادی را مشهورترین نمونه رکودتورمی در این کشور می‌دانند.

در سال 1971، ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا، با حذف استاندارد طلا از دلار به فشارهای تعادل پرداخت‌ها واکنش نشان داد. این تصمیم مسیر کاهش ارزش دلار در برابر دیگر ارزها را در آن دهه هموار کرد که باعث افزایش فشار تورم داخلی شد. آقای نیکسون سعی داشت با کنترل دستمزدها و قیمت با تورم مقابله کند، اما در این کار موفقیت زیادی کسب نکرد.

سپس در سال 1973، اعضای عربی سازمان اوپک (OPEC) تحریم نفتی را روی دولت‌هایی که در جنگ یوم کیپور (Yom Kippur) به حمایت از اسرائیل پرداخته بودند، اعمال کردند که نتیجه آن رشد فضایی قیمت نفت بود. با این اتفاق نرخ تورم در آمریکا سر به فلک کشید:

تورم آمریکا از 1972 تا 1992

تورم آمریکا از 1972 تا 1992

در آن زمان، کسب‌وکارهای آمریکایی در نتیجه یک شوک عرضه نه تنها مجبور به کنار آمدن با آن هزینه‌ها شدند، بلکه تولید خود را نیز کاهش دادند. بانک مرکزی ایالات متحده (تحت ریاست Paul Volcker) نیز برای کاهش تورم نرخ بهره بانکی را به نزدیک 20 درصد افزایش داد:

نرخ بهره آمریکا از 1972 تا 1992 طی رکود تورمی

نرخ بهره آمریکا از 1972 تا 1992

شوک عرضه باعث کمیابی محصولات شد و در نتیجه افزایش بیکاری را به‌بار آورد:

نرخ بیکاری آمریکا از 1972 تا 1992 طی رکود تورمی دهه 70

نرخ بیکاری آمریکا از 1972 تا 1992

در این میان، رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) نیز در سال‌هایی که نرخ بهره افزایش یافت، منفی بود:

تولید ناخالص داخلی آمریکا از 1972 تا 1992 طی رکودتورمی دهه 70

تولید ناخالص داخلی آمریکا از 1972 تا 1992

در جدول زیر که توسط بلومبرگ نیوز تهیه شده است، اقتصاد و بازار سهام ایالات متحده در دهه 70 میلادی را مشاهد می‌کنید. داده‌های اقتصادی با جهش تورم در ابتدای سال 1973 رو به بدتر شدن گذاشتند. در اواخر سال 1974، شاخص فلاکت به 19.5 درصد رسید. بازار سهام نیز خصوصا بین سال‌های 73 تا 74 یعنی زمانی که شاخص S&P از ژانویه 1973 (دی 52) تا اکتبر 1974 (مهر 53) شاهد سقوط 45 درصدی بود، بدترین دوران خود را تجربه کرد.

شایان ذکر است که اگر مثلا فردی با زمان‌بندی نادرست، در ژانویه 1973 پول خود را در شاخص S&P 500 سرمایه گذاری می‌کرد، با ریزش و بهبود مجدد بازارها حدود 3.5 سال بعد به نقطه سربه‌سری خود می‌رسید. با این حال، با نگاه بلند مدت به دهه 70، شاهد بازده خوب بازار سهام آمریکا هستیم، به‌طوریکه بازده کل و سالانه شاخص S&P 500 در این دهه به ترتیب 77+ درصد و 5.9+ درصد بوده است.

داده‌های بازار سهام و اقتصاد ایالات متحده در دهه 70 میلادی (همه اعداد به درصد هستند)
سال1970197119721973197419751976197719781979
رشد واقعی GDP0.23.35.25.60.5-0.2-5.44.65.63.2
نرخ بیکاری6.16.05.24.97.28.27.86.46.06.0
تورم CPI5.63.33.48.712.36.94.96.79.013.3
شاخص فلاکت11.79.38.613.619.515.112.713.11519.3
طلا6.1516.7248.7772.9663.7923.71-4.10-22.6437.01126.55
شاخص Bloomberg Barclays AGG13.393.041.391.93
بازده کل S&P 5003.9414.3019.0014.69-26.47-37.2323.937.166.5718.61

رکود تورمی چه اثری بر بازار ارزهای دیجیتال دارد؟

اول از همه باید بدانیم که کریپتو و دارایی‌های رمز ارزی ریسکی هستند. این یعنی زمانی که حس و حال سرمایه گذاری در یک دارایی پرخطر را دارید، خرید ارز دیجیتال منطقی است. این اتفاق نیز در بازار گاوی رخ می‌دهد. در دوران کسادی و بازار خرسی، سرمایه گذاران دارایی‌های ریسکی‌تر خود را می‌فروشند. به زبان ساده: کسادی یعنی بازار خرسی و نزول قیمت کریپتوکارنسی‌ها.

برای اثبات اینکه رمز ارز یک دارایی پرخطر است، به همبستگی آن با نزدک (به‌عنوان یک دارایی ریسکی دیگر) و همبستگی نامشخص آن با طلا (یک دارایی کم‌ریسک) نگاه کنید:

چارت بیت کوین از ژوئن 2016 تا ژوئن 2022

چارت بیت کوین از ژوئن 2016 تا ژوئن 2022

در دوره‌های تورمی، حفاظت از سرمایه اولویت سرمایه گذاران است. این یعنی دارایی‌هایی نظیر طلا که باعث حفظ ارزش می‌شوند، بهترین عملکرد را دارند. به عملکرد و بازار صعودی طلا منتهی به دهه 80 میلادی که رکودتورمی در ایالات متحده به بالاترین میزان خود رسیده بود نگاه کنید:

چارت قیمت طلا از 1974 تا 1984

چارت قیمت طلا از 1974 تا 1984

البته باید گفت که حذف ممنوعیت مالکیت طلا در سال 1975 نیز به این بازار کمک کرد، اما طلا عموما یک پوشش ریسک در برابر تورم بوده است. این عملکرد را با بازار سهام آمریکا که اکثر اوقات دهه 70 را در فاز رنج و خنثی به‌سر می‌برد مقایسه کنید:

چارت S&P 500 از 1940 تا 1980

چارت S&P 500 از 1940 تا 1980

البته سهام همه شرکت‌ها همانند یکدیگر ساخته نشده‌اند. حتی در دوران کسادی نیز برخی از بخش‌ها نظیر شرکت‌های کالا محور در دورانی که قیمت کالاها گران می‌شود عملکرد بهتری دارند.

با همه این تفاسیر، کریپتو به این اتفاقات واکنش نشان داده و بیش از 70 درصد نسبت به سقف تاریخی خود ریزش داشته است. در صورتی که اقتصاد رسما وارد کسادی دیگری شود، بسیاری از تحلیلگران منتظر سقوط مجددی هستند که احتمالا سریعا هم اصلاح نشود.

عملکرد رمز ارزها طی رکودتورمی

حال اگر سهام همه شرکت‌ها به یک شکل نیستند، آیا همین امر برای ارزهای دیجیتال نیز صادق نیست؟ هم بله هم خیر. اجازه دهید بازار کریپتو را به سه بخش بیت کوین، اتریوم و دیگر آلت کوین‌ها تقسیم کنیم.

بیت کوین که با عنوان طلای دیجیتال نیز شناخته می‌شود، بر اساس معیاری به‌نام دمای قیمت بیت کوین (Bitcoin Price Temperature) یا به‌طور خلاصه BPT، ارزان است:

دمای قیمت بیت کوین از 2010 تا 2023

دمای قیمت بیت کوین از 2010 تا 2023

معیار BPT «فاصله بین قیمت فعلی بیت کوین از میانگین متحرک 4 ساله آن» را اندازه می‌گیرد. به زبان ساده، این معیار ارزان یا گران بودن BTC نسبت به استانداردهای تاریخی را می‌سنجد.

با این حال، در اکثر اوقات عمر بیت کوین، فدرال رزرو در وضعیت «چاپ بیش از حد پول» به‌سر برده است. اثر تغییرات نرخ بهره آمریکا بر بازار ارز دیجیتال را نیز تا کنون شاهد بوده‌ایم. تنها زمانی که نرخ بهره افزایش نسبتا بالایی یافت (2.5 درصد در ابتدای سال 2019)، بیت کوین عملکرد خوبی نداشت. اما با ارزان شدن سرمایه (یعنی کاهش نرخ بهره)، قیمت BTC نیز جهش یافت.

بنابراین، اکثر نتایج به اما و اگر شکست همبستگی بیت کوین با دیگر دارایی‌ها و اینکه واقعا بازارها به چشم طلای دیجیتال به آن نگاه کنند، بستگی دارد. البته احتمالا هم این اتفاق به این زودی‌های نمی‌افتد. در یک تایم‌فریم چند ساله، با توجه به احتمال گسترش عرضه پول و افزایش آگاهی نسبت به بازار کریپتو، نقطه ورود 20هزار دلاری استوار به‌نظر می‌رسد. با این حال، در صورت ورود اقتصاد به کسادی، باید منتظر کف‌های پایین‌تر باشیم.

اتریوم نیز یک دارایی تقریبا همبسته عالی به بیت کوین محسوب می‌شود. اکثر سرمایه گذاران نسبتا حرفه‌ای می‌دانند که رمز ارز اتر همان بیت کوین، اما با بتای (Beta) بالاتر است؛ بتا یعنی درصد سقف‌های بالاتر و درصد کف‌های پایین‌تر. البته اتریوم هنوز زاویه پتانسیل پذیرش بیت کوین از نظر یک دفتر کل پرداخت کاملا غیر متمرکز را ندارد، اما درصدد آن هم نیست. اتریوم «کامپیوتر جهانی غیر متمرکز» و نوعی ویندوز غیرمتمرکز است که همه قادر به استفاده از آن هستند.

با اینکه امروزه بیت کوین حتی توسط افرادی نظیر گری گنسلر، رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، به‌عنوان یک کالای دیجیتال مورد قبول قرار گرفته است، اما جایگاه اتریوم هنوز مشخص نیست. اتریوم از نظر ساختاری بیشتر شبیه به یک سهام پررسیک به‌همراه ساختار رهبری شفاف (بنیاد اتریوم) است. در هر حال، قیمت اتریوم دنباله‌رو بیت کوین خواهد بود، نه پیشران آن. بنابراین در دوران رکود تورمی سرمایه گذاری در اتر مشابه خرید BTC است.

در آخر، دیگر آلت کوین‌ها همگی یک بتای بالاتر هستند و حتی سقف‌های بالاتر و کف‌های پایین‌تری می‌سازند. طی یک بازار خرسی، این ارزها حتی در صورتی که به کف قیمت خود رسیده باشند، باز هم جا برای سقوط بیشتر دارند. برای مثال، به عملکرد قیمت ریپل بین مارس 2018 (اسفند 96) تا دسامبر 2018 (دی 97) که پس از ریزش 70 درصدی در 3 ماهه اول آن سال، دوباره 50 درصد دیگر از ارزش خود را از دست داد، نگاه کنید:

عملکرد قیمت ریپل در دوران رکود تورمی

بنابراین، برای سرمایه گذاری روی آلت کوین‌ها حتما باید اندازه آن را در نظر بگیرید. برای این کار، به‌دنبال کاربرد آن‌ها (مثلا در صرافی‌های غیر متمرکز)، سودآوری (نظیر کارمزدهای معاملاتی) و جامعه قدرتمند و حامیان جان‌سخت باشید.

روش‌های مقابله با رکود تورمی چیست؛ دیدگاه‌های سیاست‌گذاران

در این قسمت، روش های مقابله با رکودتورمی را از دیدگاه مسئولان اقتصاد بررسی می‌کنیم و سپس به راه‌های مبارزه با آن برای سرمایه گذاران می‌پردازیم.

جستجو برای یافتن سلاحی جهت مبارزه با رکود تورمی به ارائه نظریه‌های اقتصادی سمت عرضه به‌عنوان جایگزینی برای اقتصاد کینزی (Keynesian) منجر شده است.

میلتون فریدمن (Milton Friedman) در دهه 60 میلادی ادعا می‌کرد که منحی فیلیپس (کاهش بیکاری یعنی افزایش میزان اشتغال، در یک اقتصاد با نرخ‌های بالاتر تورم همبستگی خواهد داشت) بر اساس فرضیه‌های نادرست ساخته شده و Stagflation محتمل است. آقای فریدمن در نظریه خود گفته بود که به محض تطبیق افراد با نرخ‌های بالای تورم، بیکاری دوباره افزایش می‌یابد، مگر اینکه به عامل ریشه‌ای آن رسیدگی شود.

کنترل تورم در وهله اول

یکی از ابزارهای در دست سیاست‌گذاران برای مقابله با رکود و کسادی بازار، سیاست‌های پولی انبساطی جهت عرضه بیشتر پول به چرخه نظیر کاهش نرخ بهره است. با کاهش نرخ بهره و وام‌دهی توسط بانک‌ها، دولت سعی در افزایش نقدینگی دارد. بنابراین افراد دیگر تمایلی به نگهداری پول خود در بانک نداشته و آن را در بازارها سرمایه گذاری می‌کنند. اما در حالت رکودتورمی که هم رکود و هم تورم وجود دارد، متاسفانه یک معمای پیچیده ایجاد می‌شود:

  • با کاهش نرخ بهره، سرمایه ارزان‌تر می‌شود.
  • پس افراد پول خود را در بانک نگهداری نکرده و نقدینگی افزایش می‌یابد.
  • در نتیجه تورم بیشتر می‌شود.

در واقع دولت برای جلوگیری از کساد و رکود با کاهش نرخ بهره، باعث افزایش تورمی می‌شود که در حال مقابله همزمان با آن است. این همان تله رکود تورمی است:

  • تورم رو به افزایش است، بنابراین باید نرخ بهره را افزایش داد تا تمایل افراد به نگهداری پول در بانک افزایش یابد.
  • اما نرخ‌های بالای بهره احتمال کسادی بازار را تقویت می‌کنند.
  • در شرایط کسادی، شما باید نرخ بهره را کاهش دهید.
  • اما کاهش نرخ بهره خود باعث افزایش نقدینگی و در نتیجه تورم می‌شود.

در واقع دولت در یک لوپ قرار می‌گیرد. برای بدتر کردن شرایط باید بگوییم که انتظار تورم نیز باعث بدتر شدن اوضاع می‌شود. رفتار مصرف‌کنندگان انعکاسی است. بنابراین اگر منتظر گران‌تر شدن محصولات هستید، به‌جای فردا امروز خرید می‌کنید و به همان تورمی که از آن می‌ترسید بیشتر دامن می‌زنید.

به باور فریدمن، سیاست‌های پولی انبساطی سنتی به افزایش دائمی نرخ تورم منجر می‌شوند. بانک مرکزی باید برای جلوگیری از ورود تورم به حالت خارج از کنترل، روی باثبات کردن قیمت‌ها کار کند. وی گفته بود که با مقررات‌زدایی از اقتصاد، بازار آزاد بیشترین بهره را از نیروی کار خود خواهد برد.

اکثر دیدگاه‌های نئوکلاسیک یا اتریشی نسبت به رکود تورمی مانند نظریه‌های اقتصاددان فردریش هایک (Friedrich Hayek)، شبیه به تئوری‌های فریدمن هستند. از جمله راه‌کارهای رایج در این نظریه‌ها، پایان دادن به سیاست‌های پولی انبساطی و رهایی قیمت‌ها برای تعدیل در بازار آزاد است.

با عدم دخالت دولت‌ها، رکودتورمی در گذر زمان خودش را اصلاح می‌کند.

به گفته اقتصاددانان مدرن کینزی نظیر پائول کروگمن (Paul Krugman)، استگ‌فلیشن را می‌توان از طریق شوک‌های عرضه درک کرد و اینکه دولت‌ها باید بدون اجازه دادن به افزایش سریع بیکاری، شوک عرضه را اصلاح کنند.

نبرد سیاسی

یکی از مبرهن‌ترین راه‌حل‌های مقابله با رکودتورمی یعنی «عدم دخالت دولت»، به‌هیچ وجه در ایالات متحده طرفدار ندارد. مثلا، اگر قیمت نفت عامل کلیدی خروج قیمت‌ها از کنترل باشد، خصوصی‌سازی یا کنترل قیمت‌ها اعمال می‌شود. اگر دستمزدهای بالا عامل تورم هستند، دولت افزایش دستمزدها را محدود می‌کند.

با عدم دخالت دولت، رکود تورمی به مرور زمان خود را اصلاح خواهد کرد. در دهه 70، عامل ایجاد بخشی از Stagflation افزایش جهانی قیمت نفت بود که کشورهای تولیدکننده نفت در خاورمیانه اعمال کرده بودند. با گذر زمان، قیمت نفت به سطوح عادی خود بازگشت و اقتصاد دوباره جان گرفت.

در شرایط رکود تورمی چه باید کرد؛ دیدگاه سرمایه گذاران

هنگام وقوع رکودتورمی، شاهد افت ارزش ارز ملی نسبت به دیگر ارزها هستیم. حتی از آنجایی که بسیاری از سرمایه گذاران در این دوران به‌دنبال محافظت از خود در برابر تورم هستند، پول خود را به دارایی‌های مقاوم در برابر Stagflation هدایت کرده و احتمالا شاهد کاهش قیمت سهام نیز خواهیم بود.

با وقوع استگ‌فلیشن، متنوع‌سازی سبد سرمایه کلید کار است. از جمله نکات مهم هنگام مواجه با این دوران عبارتند از:

  • کاهش بدهی: وام‌های کوتاه مدت با نرخ بهره بالا و بدهی‌های کارت اعتباری در دوران تورمی بدترین اتفاق هستند.
  • به تعویق انداختن خریدهای سنگین: اگر به‌دنبال سرمایه گذاری یا پس‌اندازهای بلند مدت هستید، این امر صادق است.
  • شغلتان را حفظ کنید: رکودتورمی یعنی بازار کار کساد. شغل برای شما درآمد دارد و حفظ آن یکی از مهمترین کارها در این دوران است.

بهترین سرمایه گذاری در شرایط رکود تورمی

در این دوران، باید مراقب سرمایه گذاری در صندوق‌های مشترک، صندوق‌های شاخص و صندوق های قابل معامله (ETF) بوده و ابزاری مناسب برای مدیریت رکودتورمی را انتخاب کنید. در اینگونه محیط‌ها که تورم بسیار بالاست، بهتر است از دارایی‌های اوراق قرضه و سهام خود بکاهید. زمانی که افراد پول کمتری برای خرج کردن و کسب‌وکارها تولید پایین‌تری داشته باشند، ارزش سهام و اوراق قرضه نیز کاهش می‌یابد. بنابراین شاید بازار سهام جای خوبی برای سرمایه گذاری در دوران رکود تورمی نباشد.

در عوض، سرمایه گذاران باهوش عموما بازار کالا نظیر نفت، گاز و مس را برای سرمایه گذاری انتخاب می‌کنند، چراکه با افزایش تورم قیمت این نوع کالاها نیز افزایش می‌یابد.

بازار ملک و مستغلات نیز یکی دیگر از گزینه‌های مناسب در این دوران است، خصوصا اگر با وام دارای نرخ ثابت ماهانه در آن سرمایه گذاری شود. علت آن است که عموما با تورم قیمت‌ها افزایش می‌یابد، اما وام پرداختی ماهانه به‌دلیل ثابت بودن کم‌ارزش‌تر می‌شود.

حال با اینکه بازار ملک و کالا در دوران استگ‌فلیشن عموما عملکرد بهتری نسبت به بازار اوراق قرضه و سهام دارند، اما هیچ‌کس از نحوه عملکرد دقیق بیت کوین و دیگر رمز ارزها در این محیط خبر ندارد و وضعیت این ارز دیجیتال به‌عنوان ابزاری برای پوشش تورم همچنان در حال آزمایش شدن است. علت آن است که طی 12 سال عمر بیت کوین، این تقریبا اولین بار است که BTC یک دوران کسادی و رکود را تجربه می‌کند.

سرمایه گذاری به عوامل شخصی نظیر افق زمانی، میزان ریسک‌پذیری و ترجیحات نقدینگی خودتان بستگی دارد. اگر یک سرمایه گذار در بازار کریپتو هستید، اولین و راحت‌ترین کار این است که پول نقد خود را (ترجیحا به‌صورت دلاری) حفظ کرده و منتظر شرایط بهتر باشید.

با این حال، به گفته استراتژیست سرمایه گذاری لین آلدن (Lyn Alden)، چند قاعده و قانون کلی برای سرمایه گذاری در دوران رکودتورمی وجود دارد از جمله:

  • پول نقد و اوراق قرضه: سرمایه شما رقیق شده و حتی با افزایش نرخ بهره باید منتظر از دست رفتن چند درصد از ارزش آن باشید.
  • سهام: احتمالا سقوط می‌کند، خصوصا سهام شرکت‌های دارای رشد بالا که دارای پتانسیل درآمدی بالایی هستند. بسیاری از رمز ارزها نیز روند سهام شرکت‌های دارای رشد بالا را دنبال می‌کنند که در دوران گاوی صعود خوبی داشته و در بازارهای خرسی شدیدا زمین می‌خورند.
  • املاک: یک سرمایه گذاری خوب برای محافطت از ارزش سرمایه. در دوران تورمی ارزش سرمایه خود را حفظ، اما نقدینگی را فدا می‌کنید.
  • کالا: کالا از بهترین سرمایه گذاری‌ها در دوران رکود تورمی است. با این حال، سرمایه گذاری در کالاها برای خریداران خرد مشکل است. آیا مثلا می‌دانید که نفت 100 دلاری گران است؟ یا مثلا گندم 800 دلاری یا اورانیوم 50 دلاری چطور؟
  • کالاهای پولی: طلا و دیگر فلزات گرانبها در این دوران عملکرد خوبی دارند. بیت کوین نیز در تلاش برای تبدیل شدن به یک کالای پولی است، اما هنوز به آن مرحله نرسیده است.

سخن پایانی

اثر موج‌دار رکود تورمی در بازارهای دارایی و سهام در سراسر جهان قابل حس شدن است. بازار رمز ارزها نیز از این قاعده مستثنی نیست. با این حال، رکودتورمی فرصتی برای بازار کریپتو است تا خودش را به‌عنوان یک دارایی پوششی در مقایسه با سهام و اوراق قرضه دولتی که در سودآوری ناکام هستند، نشان دهد. سرمایه گذاری در دوران استگ‌فلیشن دشوار است، اما با یک سری اقدامات می‌توان از سختی آن کاست.

تهیه شده در بیت 24