تورم چیست و چطور ایجاد میشود؟ بررسی مفهوم تورم در اقتصاد
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۶
آخرین بروزرسانی : ۱۴۰۱/۰۹/۲۹

تورم یکی از مهمترین مفاهیم اقتصادی است که در این مقاله قصد داریم نحوه ایجاد و تاثیرات آن بر اقتصاد کشورها را به صورت کامل شرح دهیم.
تورم یعنی کاهش قدرت خرید یک ارز در گذر زمان. در یک بازه زمانی مشخص، بازتاب برآورد کمی نرخ این کاهش قدرت خرید، در میانگین افزایش قیمت یک سبد کالا و خدمات مشاهده میشود. این افزایش کلی قیمتها که معمولا به صورت درصد نمایش داده میشود، در واقع به این معناست که در مقایسه با گذشته، با یک واحد از ارز، خرید کمتری میتوان انجام داد. مفهوم تورم زدایی (Deflation) با تورم (Inflation) در تضاد است و به معنای افزایش قدرت خرید یک ارز و کاهش قیمتها است.
چند نکته مهم در این رابطه وجود دارد. ابتدا به آنها اشاره کرده و سپس به بررسی مفصل نکات خواهیم پرداخت.
- تورم یعنی نرخ کاهش ارزش یک ارز که به افزایش کلی قیمت کالا و خدمات منجر میشود.
- تورم ممکن است در 3 گروه دستهبندی شود: تورم ناشی از فشار تقاضا (Demand-Pull inflation)، تورم ناشی از فشار هزینه (Cost-Push inflation)، تورم ساختاری (Built-In inflation)
- پرکاربردترین شاخصهای مربوط به تورم عبارتند از: شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) و شاخص قیمت عمدهفروشی (WPI)
- تورم با توجه به دیدگاه فرد و سرعت تغییرات، میتواند خوب یا بد باشد.
- افزایش میزان تورم به نفع افرادی است که داراییهای ثابتی مثل ملک یا کالاهای ذخیره ارزش مانند طلا دارند.
- تورم به ضرر افرادی خواهد بود که پول نقد نگهداری میکنند، چون از ارزش آن کم میکند.
- در شرایط ایدهآل، برای رشد اقتصادی به میزان مناسبی تورم نیاز داریم تا مردم به جای ذخیره کردن پول، به خرج کردن آن ترغیب شوند.
مفهوم تورم
سنجش میزان تغییر قیمت چند کالا در گذر زمان، کار آسانی است، اما نیازهای مردم به یکی دو کالا محدود نمیشود. افراد مختلف برای زندگی آسوده به گروه بزرگی از کالاهای متنوع، و همچنین به تعداد زیادی از خدمات نیاز دارند. این نیازها کالاهایی مثل غلات، فلزات، سوخت، و خدماتی مانند برق، حمل و نقل، خدمات درمانی و سرگرمی را شامل میشوند. تورم میزان تاثیر کلی تغییرات قیمت یک گروه متنوع از کالا و خدمات را اندازهگیری و با ارائه یک عدد مشخص، ما را از میزان افزایش قیمت کالا و خدمات یک اقتصاد در یک بازه زمانی مشخص مطلع میکند.
با کاهش ارزش یک ارز، قیمتها افزایش مییابند و با هر واحد از آن ارز، کالا و خدمات کمتری میتوان خریداری کرد. این کاهش قدرت خرید، روی هزینه کلی زندگی مردم عادی تاثیر میگذارد و در نهایت به کاهش رشد اقتصادی منجر خواهد شد. در میان اقتصاددانان این نظر کلی وجود دارد که وقتی نرخ عرضه پول یک کشور از نرخ رشد اقتصاد آن بیشتر باشد، تورم رخ خواهد داد.
برای مبارزه با تورم، در هر کشور نهادی مانند بانک مرکزی اقدامات لازم برای مدیریت عرضه پول و اعتبار را انجام میدهد تا نرخ تورم از حد مجاز عبور نکند و اقتصاد با مشکل مواجه نشود. در نظریه محبوب پولگرایی یا مانیتاریسم (monetarism) ارتباط بین تورم و عرضه پول یک اقتصاد شرح داده میشود. برای شرح این نظریه با یک مثال، میتوانیم به زمانی که اسپانیاییها بر امپراتوریهای آزتک و اینکا غلبه کردند، اشاره کنیم. در آن زمان، مقادیر بالایی طلا و به خصوص نقره به اقتصاد اسپانیا و سایر کشورهای اروپایی تزریق شد. در نتیجه این افزایش ناگهانی در نرخ عرضه و حجم پول، ارزش ارز ملی کاهش پیدا کرد و در نتیجه قیمتها به شدت افزایش یافتند.
میزان تورم بر اساس نوع کالاها و خدمات در نظر گرفته شده، از طریق روشهای مختلفی اندازهگیری میشود. مفهوم متضاد آن تورم زدایی نام دارد و به معنای کاهش نرخ تورم به زیر صفر درصد و کاهش کلی در قیمت کالاها و خدمات است.
تورم چرا به وجود میآید؟
افزایش میزان عرضه پول، ریشه به وجود آمدن تورم محسوب میشود، و البته این افزایش ممکن است از طریق مکانیزمهای اقتصادی مختلف رخ بدهد. حجم پول با چاپ بیشتر پول کاغذی، دادن پول بیشتر به مردم یا کاهش ارزش پول قانونی (Legal Tender) افزایش پیدا میکند. البته متداولترین روش انجام این کار، ایجاد پول جدید به وسیله وامدهی بهعنوان اعتبارات حساب ذخیره است که از طریق سیستم بانکداری خرید اوراق قرضه دولتی از بانکها در بازار ثانویه صورت میگیرد.
در تمام موارد عرضه پول افزایش پیدا کرده و از قدرت خرید ارز ملی کاسته میشود. مکانیزمهای افزایش میزان تورم عموما در ۳ گروه دستهبندی میشوند:
- تورم ناشی از فشار تقاضا (Demand-Pull Inflation)
- تورم ناشی از فشار هزینه (Cost-Push Inflation)
- تورم ساختاری (Built-In Inflation)
تورم ناشی از فشار تقاضا
تورم ناشی از فشار تقاضا زمانی رخ میدهد که یک افزایش در میزان عرضه پول و اعتبار، تقاضا برای کالاها و خدمات را تا جایی افزایش دهد که از میزان تولید اقتصاد کشور بیشتر باشد.
با افزایش میزان پولی که در اختیار مردم قرار میگیرد، رویکرد مثبت مصرفکنندگان، به خرج کردن بیشتر آنها منجر خواهد شد و این افزایش تقاضا برای خرید، قیمتها را بالا میبرد. در این شرایط با تقاضای بالا و تولید ناکافی مواجه هستیم.
تورم ناشی از فشار هزینه
تورم ناشی از فشار هزینه یعنی افزایش قیمتها به دلیل هزینه ورودی فرآیند تولید. زمانی که مقدار افزایش یافته حجم پول و اعتبار به یک کالا یا سایر بازارهای دارایی تزریق میشود، علیالخصوص زمانی که با یک شوک اقتصادی منفی به موجودی یک کالای اصلی همراه باشد، هزینه انواع کالاهای واسطه نیز افزایش پیدا میکند. این اتفاقات به افزایش میزان بهای تمام شده کالا یا خدمات منجر شده و روی افزایش قیمت مصرفکننده تاثیر خواهند گذاشت.
برای مثال، زمانی که افزایش عرضه پول شرایطی ایدهآل برای سفتهبازی در بازار نفت به وجود میآورد، ممکن است شاهد افزایش قیمت انواغ انرژیهای کاربردی باشیم. این موضوع میتواند قیمت مصرفکننده کالا و خدمات مختلف را افزایش دهد و تاثیر آن در انواع روشهای اندازهگیری تورم مشاهده خواهد شد.
تورم ساختاری
تورم ساختاری به فرضیه انتظارات تطبیقی (Adaptive Expectations) مربوط میشود. بر اساس این فرضیه، مردم انتظار دارند نرخهای تورم کنونی در آینده هم ادامه داشته باشد. با افزایش قیمت کالاها و خدمات، نیروی کار و افراد دیگر پیش بینی میکنند که این افزایش در آینده با نرخی مشابه ادامه پیدا خواهد کرد و به همین دلیل برای حفظ رفاه زندگیشان، درخواست دریافت دستمزد بیشتری میکنند. افزایش حقوق افراد باعث میشود قیمت کالاها و خدمات باز هم بیشتر شود. بدین ترتیب با یک مارپیچ قیمت – دستمزد (Wage-Price Spiral) مواجه هستیم که در آن یک عامل، دیگری را برای رشد تحریک میکند.
انواع شاخصهای تورم
با توجه به کالاها و خدمات انتخاب شده، چندین نوع سبد کالا و خدمات به عنوان «شاخص قیمت» محاسبه و دنبال خواهند شد. دو شاخص پراستفاده در این حوزه، شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) و شاخص قیمت عمدهفروشی (WPI) نام دارند.
شاخص قیمت مصرفکننده
شاخص CPI، میانگین وزنی (Weighted Average) قیمتهای سبد کالا و خدماتی که نیازهای اصلی مصرفکنندگان محسوب میشوند (مانند حمل و نقل، غذا، خدمات درمانی) را مورد بررسی قرار میدهد. شاخص قیمت مصرفکننده با در نظر گرفتن تغییرات قیمت هر مورد در سبد کالای از قبل تعیین شده و میانگینگیری از آنها با توجه به وزن هر کالا نسبت به کل سبد، محاسبه میشود. قیمتهای در نظر گرفته شده، همان قیمتهایی هستند که مصرفکننده برای خرید هر کدام از کالاها پرداخت میکند.
از اطلاعات به دست آمده از تغییرات در شاخص CPI، برای بررسی تغییرات به وجود آمده در هزینه زندگی مردم استفاده میشود. به همین دلیل است که CPI یکی از پراستفادهترین آمارها برای شناسایی دورههای تورم و تورم زدایی به شمار میآید. در ایالات متحده آمریکا، اداره آمار کار (Bureau of Labor Statistics) شاخص CPI این کشور را از سال 1913 تاکنون به صورت ماهانه ارائه کرده است.
شاخص قیمت عمدهفروشی
شاخص WIP تغییرات قیمتی کالاها را قبل از رسیدن به مرحله خرده فروشی اندازهگیری و دنبال میکند. اگرچه آیتمهای این شاخص در هر کشور ممکن است متفاوت باشند، اما اغلب، شامل مواردی در سطح تولیدکننده یا عمده فروشی است.
برای مثال، شاخص WIP ممکن است قیمتهای پنبه خام، نخ پنبه، واردات موازی پنبه (بازار خاکستری) و لباسهای پنبهای را در نظر بگیرد. شاخص قیمت عمدهفروشی توسط کشورها و شرکتهای زیادی به کار گرفته میشود، ولی کشورهایی نظیر آمریکا از یک نوع شاخص مشابه دیگر به نام «شاخص قیمت تولیدکننده» (PPI) استفاده میکند.
شاخص قیمت تولیدکننده
شاخص PPI خانوادهای از شاخصها است که میانگین تغییرات قیمتهای فروش دریافت شده توسط تولیدکنندگان داخلی مواد و خدمات اولیه را در گذر زمان اندازهگیری میکند. برخلاف شاخص قیمت مصرفکننده که تغییرات قیمتی از نظر خریدار را در نظر میگیرد، در محاسبات شاخص قیمت تولیدکننده، تغییر قیمت از نظر فروشنده مد نظر قرار میگیرند.
شاخص قیمت مصرف شخصی
شاخص قیمت مصرف شخصی (PCE) مثل شاخص CPI میزان پولی که مصرفکنندگان در ازای دریافت کالا و خدمات پرداخت میکنند را بررسی و دنبال میکند. این شاخص توسط اداره تحلیل اقتصادی آمریکا (Bureau of Economic Analysis) ارائه شده و طیف گستردهتری از مخارج مصرفکننده، مثل هزینههای مربوط به مراقبتهای بهداشتی، را در نظر میگیرد. شاخص PCE بر اساس چیزهایی که مصرفکنندگان هر ماه خریداری میکنند، سبد کالای مورد استفادهاش را بروزرسانی میکند. بنابر این دادههای این شاخص به یک گروه ثابت از کالا و خدمات محدود نیست.
در پایان بد نیست بدانید که فدرال رزرو آمریکا برای تصمیمگیری در مورد سیاستهای مالی، استفاده از این شاخص اندازهگیری میزان تورم را به سایر گزینهها ترجیح میدهد.
با استفاده از انواع مختلف شاخصهایی که در بالا به آنها اشاره کردیم، میتوان به این نتیجه رسید که افزایش قیمت یک کالا (مثلا نفت) افت قیمت یک کالای دیگر (مثلا گندم) را تا حدی خنثی میکند. به طور کلی، هر شاخص، میانگین تغییرات قیمت وزنی برای یک سبد کالا و خدمات مشخص را نشان میدهد که ممکن است بر کل اقتصاد، یک بخش از آن یا روی یک گروه از کالاها تاثیر بگذارد.
فرمول اندازهگیری میزان تورم
از انواع شاخصهای تورمی که در بالا نام بردیم، میتوان برای محاسبه میزان تورم در فاصله دو ماه یا دو سال استفاده کرد. تعداد زیادی از محاسبهگرهای تورم در وبسایتها و پورتالهای مالی مختلف وجود دارند، ولی همیشه بهتر است روش اصلی محاسبه هر چیز را بدانیم تا علاوه بر نتایج دقیقتر، درک کاملی از محاسبات به دست آمده داشته باشیم.
درصد نرخ توم = (مقدار نهایی به دست آمده در CPI تقسیم بر مقدار اولیه CPI) ضربدر 100
فرض کنید میخواهیم میزان تغییر قدرت خرید 10 هزار دلار را در بازه زمانی سپتامبر 1975 تا سپتامبر 2018 محاسبه کنیم. برای این کار ابتدا باید اطلاعات شاخص CPI مربوط به این دو ماه را پیدا کنیم (این اطلاعات در وبسایتهای مخلتف ارائه شده است). شاخص مذکور در سپتامبر 1975 که مقدار اولیه محسوب میشود، 54.6 بود و در سپتامبر 2018 به عنوان مقدار نهایی 252.439 است. حالا با استفاده از فرمول، درصد تورم در این بازه زمانی را محاسبه میکنیم:
درصد نرخ توم = (252.439/54.6)*100 = 462.34 درصد
حالا برای این که بدانیم 10 هزار دلار سپتامبر 1975 در سپتامبر 2018 چقدر ارزش دارد، کافی است 10 هزار را در درصد نرخ تورم ضرب کنیم:
تغییر در ارزش دلار = 4.6234*10,000 = 46,234.25 دلار
بنابراین 10 هزار دلار سپتامبر 1975، در سپتامبر 2018 ارزشی معادل 46,234.25 دلار دارد. بنابر این اگر در سپتامبر 1975 با 10 هزار دلار یک سبد کالا و خدمات خریداری میکردید، در سپتامبر 2018 باید برای همان سبد مبلغ 46,234.25 دلار پرداخت کنید.
مزایا و معایب تورم
با توجه به سرعت تغییرات و وضعیت اقتصادی هر شخص، تورم میتواند یک چیز خوب یا یک چیز بد باشد. برای مثال افرادی که داراییهایشان با یک ارز قیمت گذاری میشود (مثلا ملک یا کالاهای ذخیره ارزش) شاید دوست داشته باشند میزان تورم افزایش پیدا کند تا داراییهایشان با قیمت بالاتری فروخته شوند. در مقابل خریداران این داراییها ممکن است از افزایش تورم ناراضی باشند، چون مجبور به پرداخت پول بیشتری هستند. اوراق بهادار مبتنی بر تورم (Inflation-Indexed Bond) یکی دیگر از گزینههای محبوب برای سرمایه گذاران به منظور سودبری از تورم به شمار میروند.
علاوه بر این، تورم به ضرر افرادی خواهد بود که داراییهایشان نماینده رقمی از یک ارز است (پول نقد، اوراق بهادار)، چون از ارزش واقعی این داراییها کم میکند. سرمایه گذارانی که قصد دارند پرتفوی خود را در مقابل اثرات تورم محافظت کنند، میتوانند از داراییهای پوشش ریسک مثل طلا، مواد خام و تراست سرمایهگذاری در املاک (REIT) استفاده کنند.
تورم سفته بازی را از طریق کسب و کارها در پروژههای پرریسک و افراد در ارتباط با سهام شرکتها ترویج میدهد، زیرا هر دو گروه انتظار بازدهی بهتر از تورم دارند. گفته میشود میزان مناسبی از تورم، مردم را به جای ذخیره کردن پول به خرج کردن آن ترغیب میکند، زیرا اگر قرار است قدرت خرید پول با گذر زمان کاهش پیدا کند، انگیزه بیشتری برای خرج کردن به وجود میآید. به این ترتیب ممکن است شاهد افزایش میزان خرج کردن و در نتیجه افزایش میزان فعالیتهای اقتصادی یک کشور باشیم. یک رویکرد اقتصادی متعادل به عقیده برخی، نگه داشتن نرخ تورم در یک بازه مطلوب است.
اما نرخهای بالا و متغیر تورم، میتوانند هزینههای هنگفتی به یک اقتصاد تحمیل کنند. کسب و کارها، نیروهای کار و مصرفکنندگان همگی باید در خرید، فروش و برنامهریزیهای مالیشان، تاثیرات افزایش قیمتهای کلی را در نظر بگیرند. این یک عامل تردید دیگر به اقتصاد کشور معرفی میشود، چون ممکن است حدس افراد در مورد نرخ تورم آینده کشورشان اشتباه باشد. در ضمن زمان و منابعی که به جای مبانی اقتصاد، صرف تحقیق، محاسبه و تنظیم رویکرد اقتصادی در پاسخ به افزایش کلی قیمتها میشود، هم یک هزینه کلی برای اقتصاد کشور در پی خواهد داشت.
حتی یک نرخ تورم اندک و باثبات که تغییرات آن به آسانی قابل پیشبینی است (همان تورم مطلوب از دید برخی که قبلا به آن اشاره کردیم) نیز ممکن است مشکلاتی برای اقتصاد ایجاد کند. هر زمان که پول و اعتبار جدید وارد چرخه اقتصادی میشود، همیشه به یک سری افراد و شرکتهای خاص تعلق میگیرد. فرآیند تطبیق قیمتها با حجم پول جدید با توجه خرج شدن این پول توسط همین افراد و شرکتها انجام میشود و این پول از یک فرد به فرد دیگر، و از یک حساب به حساب دیگر منتقل خواهد شد.
با به گردش در آمدن این پول در اقتصاد کشور، ابتدا تعدادی از قیمتها افزایش پیدا میکنند و در ادامه سایر قیمتها هم به سرنوشتی مشابه دچار میشوند. این تغیرات پیدرپی قدرت خرید و قیمتها (که تحت عنوان اثر کانتیلون – Cantillon Effect هم شناخته میشود) بدین معناست که فرآیند تورم نه تنها با گذر زمان قیمتهای کلی را افزایش میدهد، بلکه موجب آشفتگی در وضعیت قیمتهای نسبی، دستمزدها و نرخهای بازده هم میشود. اقتصاددانان به طور کلی عقیده دارند، نابهسامانی قیمتهای نسبی، اگر جزئی از تعادل اقتصادی (Economic Equilibrium) نباشد، به ضرر اقتصاد کشور خواهد بود. اقتصاددانان اتریشی این فرآیند را یکی از محرکهای اصلی دوران رکود اقتصادی به شمار میآورند.
کنترل تورم
رگولاتور مالی هر کشور باید مسئولیت سنگین مهار تورم و نگه داشتن آن در سطح مطلوب را به دوش بگیرد. این کار از طریق تنظیم سیاستهای مالی انجام میشود. منظور از سیاست مالی، اقدامات بانک مرکزی یا هر سازمان دیگر برای تعیین میزان و نرخ رشد حجم پول کشور است. در ایالات متحده آمریکا، سیاستهای مالی شامل تعادل در نرخ بهره بلند مدت، ثبات قیمت و حداکثرسازی اشتغال است و هر کدام از این اهداف به منظور داشتن یک محیط اقتصادی باثبات در نظر گرفته شده است. فدرال رزرو (Federal Reserve) آمریکا به صورت شفاف اهداف بلند مدت در رابطه با تورم کشور را اعلام میکند تا از این طریق، نرخ تورم کشور در بلند مدت پایدار باشد.
ثبات قیمت یا یا یک سطح نسبتا ثابت تورم، به کسب و کارها اجازه میدهد برای آینده برنامهریزی کنند، چون از چیزی که در انتظارشان است خبر دارند. فدرال رزرو میگوید این موضوع موجب حداکثرسازی اشتغال (که به عوامل غیرمالی و متغیر وابسته است) میشود. این سازمان هدف مشخصی برای حداکثرسازی اشتغال در نظر نگرفته و میگوید این موضوع عمدتا به ارزیابی کارفرمایان بستگی دارد. لازم به ذکر است که منظور از حداکثرسازی اشتغال، صفر کردن نرخ بیکاری نیست، زیرا در هر بازه زمانی به دلیل این که مردم موقعیت شغلیشان را رها میکنند و به سراغ مشاغل دیگر میروند، نوسان وجود دارد.
رگولاتور مالی هر کشور در شرایط اقتصادی بحرانی، ممکن است اقدامات ویژهای را در دستور کار قرار دهد. برای مثال، پس از بحران اقتصادی سال 2008، فدرال رزرو آمریکا نرخ بهرهها را نزدیک به صفر نگه داشت و یک برنامه خرید اوراق بهادار به نام «تسهیل کمی» (Quantitative Easing) را هم اجرا کرد. بعضی از منتقدان این برنامه مدعی هستند که «تسهیل کمی» میتواند باعث رشد ناگهانی تورم دلار آمریکا شود، اما واقعیت این است که تورم دلار در سال 2007 به اوج خود رسید و طی 8 سال بعدی کاهش ادامهداری داشت. برای این که چرا تسهیل کمی به ابرتورم منجر نشد، دلایل بسیار پیچیدهای ارائه شده است، اما یکی از سادهترین پاسخهای ارائه شده به این سوال میتواند قضیه را برایمان روشن کند؛ رکود اقتصادی به خودی خود یک محیط تورم زدایی قوی ایجاد میکند و برنامه تسهیل کمی فقط به تاثیرات آن قوت بخشید.
سیاستگذاران آمریکایی با استفاده از روشی که در بالا شرح داده شد، سعی دارند نرخ تورم هر سال این کشور را در حوالی دو درصد نگه دارند. بانک مرکزی اروپا هم تصمیم گرفته برای مقابله با تورم زدایی در منطقه یورو، از یک برنامه تسهیل کمی جدی استفاده کند. این نگرانی که تورم زدایی ممکن است منطقه یورو را در بر بگیرد و موجب ایستایی تورمی (Stagflation) شود، باعث شده تا در بعضی کشورها شاهد پیدایش نرخهای بهره منفی باشیم. علاوه بر این، کشورهایی که نرخ رشد اقتصادی بالاتری دارند، ممکن است نرخ تورم بالاتری هم تجربه کنند. به عنوان نمونه نرخ تورم هدف در کشورهای هند و برزیل به ترتیب حوالی 4 و 4.25 درصد قرار دارد.
ابرتورم در مقایسه با رکود تورمی
ابرتورم زمانی رخ میدهد که نرخ تورم به سرعت افزایش یافته و ارزش ارز ملی کشور نیز به سرعت کاهش پیدا کند. بر اساس تعریف ارائه شده توسط اقتصاددانان، ابرتورم وقت به وجود میآید که هر ماه قیمتها حداقل 50 درصد افزایش پیدا کنند. این پدیده اقتصادی نادر در زمانهای ناآرامی و اغتشاش، جنگ و تغییر حکومت اتفاق میافتد و عملا ارز ملی را بیارزش میکند.
رکود تورمی زمانی رخ میدهد که تورم بالا بماند، بدون این که اقتصاد کشور در حال رشد باشد. در این شرایط همچنین نرخ بیکاری نیز افزایش پیدا میکند. افزایش بیکاری معمولا با کاهش تقاضای مصرفکننده همراه است، چون در این شرایط مردم با احتیاط بیشتری پولشان را خرج میکنند. این کاهش در میزان تقاضا، قیمتها را کاهش میدهد و باعث میشود قدرت خرید دوباره تنظیم شود.
اما هنگامی که رکود تورمی رخ میدهد، حتی اگر میزان خرید مصرفکنندگان هم کاهش پیدا کند، قیمتها پایین نمیآیند و بدین ترتیب قیمت یک کالا به صورت مداوم افزایش پیدا میکند. آمریکا از اواسط تا اواخر دهه 1970 با این پدیده مواجه شد؛ در آن زمان، افزایش قیمت نفت که در اثر تحریم اوپک ایجاد شده بود، موجب بالا رفتن میزان تورم شد. در ضمن رکورد اقتصادی آن دوران تولید ناخالص داخلی را کاهش داد و نرخ بیکاری هم بالا رفت.
پوشش ریسک تورم
سهام عموما به عنوان بهترین برای پوشش ریسک تورم به شمار میروند، زیرا افزایش قیمت آنها، تأثیرات تورم را شامل میشود. از آن جایی که اضافه کردن به حجم پول (به شکل تزریق اعتبار بانکی از طریق سیستم مالی) تقریبا در تمام اقتصادهای مدرن جهان انجام میشود، بیشتر تاثیرات آنی روی آن دسته از داراییهای مالی خواهد بود که با ارز قیمتگذاری شدهاند.
علاوه بر این، ابزارهای مالی ویژهای هم وجود دارند که افراد میتوانند از آنها برای مقابله با تورم استفاده کنند. از میان این ابزار میتوان به اوراق قرضه دولتی مصون از تورم (TIPS) اشاره کرد. شاخص این اوراق قرضه کم ریسک به میزان تورم وابسته است و میزان دارایی سرمایهگذاری شده در آنها همراه با درصد تورم افزایش پیدا میکند. در ضمن برای اوراق TIPS صندوقهای سرمایهگذاری مشترک (Mutual Funds) و صندوقهای قابل معامله (ETF) هم ایجاد شده است.
علاوه بر سهام، از طلا هم به عنوان یک راه حل مناسب برای پوشش ریسک تورم یاد میشود. البته در طول تاریخ این موضوع همیشه صحت نداشته است.
رمز ارزها ؛ بهترین پوشش ریسک تورم در آینده نزدیک
افراد زیادی در حال مهاجرت از طلا و بورس به سمت رمز ارزها، مخصوصا بیت کوین هستند تا از کاهش ارزش پول خود در گذر زمان جلوگیری کنند. خرید ارز دیجیتال به عقیده آنها اکنون بهترین راهکار برای مقابله با تاثیرات منفی ناشی از تورم است. با در نظر گرفتن آینده موفق رمز ارزها و پیشبینی قیمتهای بسیار بالاتر برای بیت کوین و دیگر رمز ارزها، این تصمیم منطقی است.
نمونهای از تورم شدید در طول تاریخ
از آن جایی که تمام ارزهای جهان از نوع ارز فیات هستند، میزان عرضه پول هر کشور ممکن است به دلایل سیاسی افزایش پیدا کند که طبیعتا به افزایش قیمتها منجر خواهد شد. معروفترین مثالی که از ابرتورم وجود دارد، در اوایل دهه 1920 در جمهوری وایمار رخ داد. کشورهای پیروز در جنگ جهانی اول از آلمان درخواست جبران خسارت کردند، و امکان پرداخت این غرامت با پول کاغذی آلمان وجود نداشت، چون به علت مقروض بودن دولت آلمان، در مورد ارزش این پول تردیدهایی وجود داشت. در این شرایط کشور آلمان تصمیم گرفت پول کاغذی بیشتری چاپ کند، با آن ارز خارجی بخرد و بدهیهایش را پرداخت کند.
این سیاست به از بین رفتن ارزش مارک آلمان و ابرتورم منجر شد. زمانی که مصرفکنندگان آلمانی متوجه شدند هر چقدر بیشتر پولشان را نگه دارند، ارزش آن کمتر خواهد شد، تصمیم گرفتند آن را با حداکثر سرعت خرج کنند. بدین ترتیب پول زیادی وارد چرخه اقتصادی شد و ارزش هر واحد از آن تا جایی افت کرد که مردم تصمیم گرفتند از آن به عنوان کاغذ دیواری استفاده کنند. بد نیست بدانید که شرایط مشابه این بحران اقتصادی، در کشورهای پرو (سال 1990) و زیمباوه (2007 تا 2008) رخ داد.
سوالات متداول درباره تورم
چه چیزی باعث ایجاد تورم میشود؟
سه مسبب اصلی ایجاد تورم عبارتند از: تورم ناشی از فشار تقاضا، تورم ناشی از فشار هزینه و تورم ساختاری. در تورم ناشی از فشار تقاضا، کالا یا خدمات کافی برای تامین موجودی مورد نیاز تولید نمیشود و به همین دلیل قیمتها افزایش پیدا میکنند. در تورم ناشی از فشار هزینه، قیمت تولید کالا و خدمات بالا میرود و کسب و کارها نیز مجبور میشوند قیمت محصولاتشان را افزایش دهند. تورم ساختاری (که به عنوان مارپیچ قیمت – دستمزد هم شناخته میشود) زمانی اتفاق میافتد که نیروی کار تقاضای دستمزد بیشتری میکند تا از پس هزینه در حال افزایش زندگی برآید. این موضوع باعث میشود کسب و کارها هم قیمت محصولاتشان را افزایش دهند تا افزایش حقوق کارکنان آنها جبران شود. بنابراین با چرخه بیپایانی رو به رو هستیم که در آن دستمزد و قیمتها پیدرپی افزایش پیدا میکنند.
تورم خوب است یا بد؟
به طور کلی تورم خیلی زیاد یا خیلی کم به ضرر اقتصاد است. اقتصاددانان زیادی حامی یک رویکرد میانه و داشتن تورم کم تا متوسط (حدود 2درصد در هر سال) هستند. تورم خیلی زیاد قدرت خرید را کاهش میدهد و به ضرر پس اندازکنندگان خواهد بود. البته این موضوع میتواند به نفع کسانی باشد که وام گرفتهاند، چون با گذشت زمان ارزش بدهیهایشان به نسبت میزان تورم کاهش پیدا میکند.
تورم چه تاثیراتی روی اقتصاد میگذارد؟
تورم از چند روش مختلف روی اقتصاد تاثیر میگذارد. برای مثال، اگر تورم باعث شود ارزش ارز یک کشور کاهش پیدا کند، کالاهای صادرکنندگان در کشورهای خارجی مقرون به صرفهتر قیمت گذاری میشوند، اما در مقابل کالاهای خارجی واردکنندگان هم گرانتر خواهند شد. افزایش میزان تورم مردم را به خرج کردن ترغیب میکند، زیرا مصرف کننده تمایل پیدا میکند تا قبل از گرانی بیشتر کالاها، پول نقدش را هر چه سریعتر خرج کند. پساندازکننده هم ممکن است به علت کاهش ارزش داراییهایش، در آینده توانایی خرید و سرمایه گذاری محدودتری داشته باشد.
منابع:
از 1 تا 5 چه امتیازی به این مطلب میدهید؟
اشتراک گذاری
افزودن نظر ( 0)
0
نظر خود را بنویسید
پیام شما ثبت شد و بعد از تایید مدیر منتشر خواهد شد