نرخ بهره یا سود چیست و چطور رفتار مردم یک جامعه را عوض میکند؟
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۵
آخرین بروزرسانی : ۱۴۰۱/۱۱/۰۵

نرخ بهره یا سود بانکی یکی از مهمترین مفاهیم اقتصادی است که دولتها با کاهش یا افزایش آن، تغییرات مهمی در جامعه و وضعیت اقتصادی کشورها ایجاد میکنند. در ادامه به بررسی نرخ بهره میپردازیم و همچنین مثالهایی از کاربردهای آن ذکر خواهیم کرد.
مقدمهای درباره نرخ بهره
اعتبار نقش بسیار مهمی در اقتصاد دارد. در واقع این یک روانکننده برای تراکنشهای مالی است؛ افراد میتوانند از سرمایهای که در دسترس ندارند استفاده کرده و مدتی بعد آن را پس بدهند. البته نرخ بهره یا سود در اینجا فاکتوری تعیینکننده است.
کسب و کارها میتوانند از اعتبار به منظور خرید منابع مختلف بهره برده و از آن منابع برای کسب سود استفاده کنند. از پول به دست آمده به واسطه این فعالیت اقتصادی، مشاغل قادر به پس دادن اصل پول به وامدهنده خواهند بود. ممکن است یک ایده اقتصادی بسیار خوب در سر داشته و پشت کار فراوانی برای اجرایی کردن آن داشته باشید، اما بدون اعتبار، قادر نخواهید بود به این فکر جامه عمل بپوشانید.
یک مشتری میتواند برای خرید کالایی که پرداخت کل مبلغ آن از توانش خارج است، وام دریافت کرده و کل پول را در قالب تکههای کوچکتر (اقساط) به مرور زمان پرداخت کند. همانطور که متوجه شدید، اعتبار نقشی کلیدی در دنیای اقتصاد دارد، اما چطور میتوان آن را به دست آورد؟
واقعیت این است که بدون انگیزه مالی، یک وامدهنده رغبتی به ارائه اعتبار به دیگران ندارد. این افراد با تعیین نرخ بهره و دریافت سود از وامگیرندگان، به تخصیص اعتبار تشویق میشوند. در این مطلب قصد داریم معنا و مفهوم نرخ سود و چگونگی کارکرد آن در یک سیستم اقتصادی را بررسی کنیم.
منظور از نرخ بهره یا سود چیست؟
بر اساس تعریفی دیگر، یک میزان مبلغ مشخص که وامگیرنده باید به وامدهنده پرداخت کند، بهره نام دارد. این پول جدا از اصل مبلغی است که به عنوان قرض بین دو طرف رد و بدل شده است. به عبارتی سود باید مازاد بر اصل پول پرداخت شود.
قرض گرفتن رایگان پول از دیدگاه اقتصادی منطقی نیست. تصور کنید آلیس تصمیم گرفته از باب، 10 هزار دلار پول قرض بگیرد. صرف نظر از مسائل انساندوستانه و کمک به یکدیگر، باب برای ترغیب به انجام این کار به یک انگیزه مالی نیاز دارد. این انگیزه با تعیین نرخ بهره برای وی فراهم خواهد شد؛ بهره را میتوان نوعی کارمزد در نظر گرفت که به مبلغ اصلی قرض گرفته شده اضافه میشود. در نهایت آلیس باید اصل پول را همراه سود آن برگرداند.
نرخ بهره عمیقا بر اقتصاد گسترده تاثیر میگذارد. افزایش یا کاهش آن تاثیر زیادی روی رفتار مردم یک جامعه دارد. به طور کلی میتوان درباره نرخ سود اینطور گفت:
- ذخیرهسازی پول با افزایش نرخ بهره جذابتر میشود، چرا که بانکها به ازای نگهداری پولتان در آنها، مبلغ قابل توجهی به شما پرداخت میکنند. با افزایش اینترست ریت افراد کمتری مایل به گرفتن وام خواهند بود. علت، نیاز به پرداخت مبلغی قابل توجه علاوه بر اصل پول است.
- دریافت وام از بانک یا قرض گرفتن پول از سایر افراد با کاهش نرخ بهره جذابتر میشود، چرا که با بیکار ماندن پولتان در یکجا مثلا یک حساب بانکی، مبلغ قابل توجهی به آن افزوده نخواهد شد. از طرفی مجبور به پرداخت مبلغی هنگفت در کنار اصل پول قرض گرفته شده نیستید.
مثالی از نرخ بهره
آلیس تصمیم گرفته از باب 10 هزار دلار قرض بگیرد. باب این مبلغ را در اختیار وی قرار میدهد، اما یک نرخ بهره 5 درصدی تعیین میکند. در نتیجه، تا فرا رسیدن موعد مقرر، آلیس باید علاوه بر اصل پول یعنی 10 هزار دلار، 5 درصد این مبلغ را نیز پرداخت کند. در نتیجه بدهی وامگیرنده به وامدهنده در عمل 10 هزار و 500 دلار است.
نرخ بهره درصدی از سود بدهی در هر دوره است. اگر این میزان 5 درصد سالیانه تعیین شود، آلیس در صورت تسویه حساب تا پایان ماه دوازدهم، همین میزان مازاد پرداخت خواهد کرد، در غیر این صورت باید سود بیشتری بپردازد. شرایطی را در نظر بگیرید که قرضگیرنده قادر به پرداخت پول در انتهای سال نخست نبوده یا از همان ابتدا، تسویه تا انتهای سال دوم بین دو نفر توافق شده است.
- اگر قرار بر محاسبه بر اساس نرخ بهره ساده باشد، در سالها بعد نیز به ازای هر دوازده ماه، 5 درصد از اصل پول به مبلغ اضافه خواهد شد. به این ترتیب آلیس باید بعد از بیست و چهار ماه، 11 هزار دلار پرداخت کند.
- در صورتی که باب نرخ سود را مرکب تعیین کند، شرایط عوض خواهد شد؛ آلیس باید به ازای هر سال، 5 درصد از کل مبلغ (اصل پول به همراه بهره اضافه شده به آن) را پرداخت کند. به این ترتیب سال دوم، 5 درصد به جای محاسبه از 10 هزار دلار، از 10 هزار و 500 دلار محاسبه خواهد شد. پس کل مبلغ بدهی در انتهای دومین سال برابر 11 هزار و 25 دلار است.
نرخ بهره در بازار ارزهای دیجیتال
در دنیای ارز دیجیتال هم چیزی مشابه نرخ بهره بانکی در فرآیندهایی مانند استیکینگ و وام دهی دیده میشود. استیکینگ ارز دیجیتال به شما اجازه میدهد با نگهداری بلند مدت دارایی رمز ارزی، درآمدی منفعل به دست آورید. با وام دادن رمز ارز نیز قادر خواهید بود دارایی خود را برای مدتی مشخص قرض داده و سپس آن را در کنار سود از پیش تعیین شده دریافت کنید. در نتیجه میتوان گفت که نرخ بهره در دنیای ارز دیجیتال شباهت زیادی به سود بانکی در اقتصاد سنتی دارد.
لازم به ذکر است که در بسیاری از موارد، سودی که از استیکینگ یا وام دهی رمز ارزها به دست میآید، از سود بانکی بیشتر است؛ اما در مقابل باید ماهیت پرنوسان دنیای کریپتو را هم در نظر داشت. سپردن دلار به یک بانک معتبر شاید به اندازه استیک کردن اتریوم سود دهی نداشته باشد، اما بدون شک ریسک کمتری دارد و اگر نرخ تورم رشد شدیدی نداشته باشد، سود آن هم قابلاطمینانتر خواهد بود. یک نکته بسیار مهم حین فعالیت در پروتکلهای دیفای برای کسب سود، توجه به تفاوت APY و APR است.
آشنایی با انواع نرخ بهره
نرخ بهره عموما در دو قالب ساده (Simple) یا مرکب (Compound) معرفی شده، اما نوع دیگری از بهره هم وجود دارد که تحت عنوان بهره تعلق گرفته (Accrued Interest) شناخته میشود. در ادامه هر سه نوع نرخ سود را به شیوهای ساده تعریف خواهیم کرد.
اگر یک وام عادی را در نظر بگیریم، بهره ساده یا عادی در واقع همان سودی که صورت ثابت برای آن تعیین میشود؛ برای مثال 5 درصد به صورت سالانه. بهره تعلق گرفته نیز همان سودی است که هنوز پرداخت نشده و تا زمانی که موعد پرداخت فرا برسد، رفته رفته بیشتر میشود. برای مثال اگر وام بر اساس پرداختهای ماهانه دریافت شده، سود آن طی روزهای هر ماه انباشته میشود.
تفاوت اصلی بهره ساده و تعلق گرفته نیز در این است که بهره ساده به صورت دورهای (مثلا سالانه) پرداخت میشود، اما بهره تعلق گرفته سودی است که به مرور زمان انباشته شده، اما هنوز پرداخت نشده است.
بهره مرکب را هم میتوان با عبارت «دریافت سود از سود» تعریف کرد. زمانی که برای یک وام نرخ بهره ساده در نظر گرفته شده باشد، سود آن تنها بر مبنای مبلغ اصلی محاسبه خواهد شد. اما زمانی که سود مرکب را در نظر گرفته شده باشد، سود بر مبنای مبلغ اصلی + سود تعلق گرفته به آن محاسبه خواهد شد.
برای مثال اگر 5 هزار دلار وام با سود سالانه 4 درصد دریافت شود، در انتهای سال باید 5200 دلار پرداخت شود، اما اگر مدت مدت وام بیشتر از یک سال باشد، در سال بعدی 4 درصد بر مبنای 5200 دلار محاسبه شده و در نتیجه بازپرداخت معادل 5408 دلار خواهد بود. این یعنی در سال دوم، به جای 200 دلار سود، 208 دلار پرداخت شده است.
محاسبه انواع نرخ بهره در مثال عملی
- نرخ بهره ساده: اگر فردی 2 هزار دلار را با نرخ سالانه 3 درصد قرض بگیرد، هر سال باید 60 دلار سود پرداخت کند. (2,000 تقسیم بر 3 برابر است با 60)
- نرخ بهره تعلقگرفته: اگر سود ماهانه یک وام معادل 30 دلار باشد، یعنی هر روز 1 دلار سود دارد. این یعنی در روز پانزدهم، بهره تعلق گرفته به این وام معادل 15 دلار خواهد بود؛ اما پرداخت آن زمانی انجام میشود که بهره تعلقگرفته به 30 دلار برسد.
- نرخ بهره مرکب: اگر فردی 1 هزار دلار با نرخ سالانه 2 درصد قرض گرفته و بهره تعلق گرفته به آن هم 100 دلار باشد، سودی که هر سال باید پرداخت کند معادل 22 دلار خواهد بود. زیرا بهره مرکب مبلغ اصلی و سود تعلق گرفته به آن در نظر میگیرد. (1,100 تقسیم بر 2 برابر است با 22)
دلیل تعیین نرخ سود چیست؟
شاید در نگاه اول دریافت مبلغی مازاد بر اصل پول وام داده شده جالب به نظر نرسد، اما این کار ضروری است. بهره، پولی است که به خاطر مقابله با کاهش ارزش پول پرداختی در امروز و دریافتی در آینده از وامگیرنده، دریافت میشود. تصور کنید امروز 10 میلیون تومان به فردی قرض دادهاید. در این زمان قیمت هر دلار به عنوان فاکتوری تعیینکننده، برابر 10 هزار تومان است پس مبلغ قرض داده شده هزار دلار ارزش دارد. حین دریافت از وامگیرنده، قیمت دلار به 20 هزار تومان افزایش پیدا کرده است، پس با بازپرداخت 10 میلیون تومان اولیه، در عمل 500 دلار به وامدهنده پس دادهاید.
وقتی از یک بانک یا فرد پول قرض میگیرید، آن را در قالب اقساط و به صورت تدریجی یا یکجا، مدتی بعد پس خواهید داد. از طرفی میدانیم ارزش پول به مرور کاهش پیدا میکند. پس با در نظر گرفتن معیار تورم و کاهش ارزش پول، میبایست علاوه بر اصل مبلغ قرض گرفته شده، مبلغ اضافهای را نیز پرداخت کنید. میزان آن توسط نرخ سود یا بهره مشخص میشود.
میتوان بهره را به نوعی جبران فرصتهای سرمایه گذاری تعبیر کرد. فرد وامدهنده میتوانست پولش را در بیت کوین سرمایه گذاری کرده یا سهام یک شرکت رو به رشد را خریداری کند، اما آن را به شما قرض داده است. او این فرصتها را از دست داده است، پس باید آنها را جبران کرد.
میتوان از طرفی دیگر نیز به قضیه نگاه کرد. وقتی شما پولتان را در حسابی سپرده میکنید، بانک مورد نظر بر اساس نرخ بهره تعیین شده توسط بانک مرکزی سودی به آن پرداخت میکند. این سود، برای جبران فرصت سرمایه گذاری از دست رفته برای شما است، چرا که میتوانستید پولتان را وارد بازارهای بورس، طلا، ارز، مسکن، ارز دیجیتال یا دیگر داراییهای باارزش کنید.
اهمیت نرخ بهره در اقتصاد
مگر این که منحصرا با رمز ارزها، پول نقد و سکههای طلا معامله کنید، نرخ بهره شبیه دیگران، روی شما نیز تاثیر میگذارد. حتی اگر روشی برای پرداخت همه چیز با دوج کوین پیدا کرده باشید، همچنان به خاطر اهمیت این موضوع در کل اقتصاد، تاثیر خواهید پذیرفت!
یک بانک تجاری را در نظر بگیرید. کل مدل تجاری آنها (بانکداری ذخیره کسری) حول دریافت و ارائه وام گردش میکند. وقتی شما در اینجا حسابی افتتاح کرده و پولی سپرده میکنید، در حال ایفای نقش وامدهنده به بانک هستید. بانک به شما بهره پرداخت خواهد کرد، چرا که پول شما به عنوان قرض در اختیار دیگر افراد قرار گرفته شده است. متقابلا، وقتی شما وام دریافت میکنید، باید به آنها سود بپردازید.
بانکهای تجاری در تعیین نرخ بهره عملا انعطاف زیادی ندارند، چرا که مشخص کردن اعداد و ارقام مربوط به سود بر عهده یک مرجع بالاتر یعنی بانک مرکزی قرار دارد. بانک مرکزی یک کشور باید بتواند وضعیت اقتصادی را مدیریت کردن و آن را جمع و جور کند. یکی از اعمال برای دستیابی به این هدف، افزایش یا کاهش نرخ سود محسوب میشود.
اگر نرخ بهره بالا باشد، سود بیشتری به ازای قرض دادن پول خود دریافت خواهید کرد. از طرفی دیگر در این شرایط، قرض گرفتن برای شما گران تمام میشود، چرا که باید در کنار اصل پول، مبلغ قابل توجهی نیز پرداخت کنید. در آن سو اگر نرخ بهره پایین باشد، جذابیت برای وامدهندگان کاهش و برای وامگیرندگان افزایش پیدا میکند.
در نهایت، این اقدامات رفتار مصرفکنندگان را کنترل میکنند. از جمله مهمترین دلایل کاهش نرخ سود توسط بانک مرکزی تحریک مردم به خرج کردن پول در شرایط کند شدن این وضعیت است. همانطور که در بالا اشاره کردیم، با پایین آمدن مبلغ بهره، افراد و مشاغل بیشتری به گرفتن وام ترغیب میشوند. آنها با در اختیار داشتن اعتبار زیادتر، به احتمال زیاد اقدام به مصرف میکنند.
پایین آوردن نرخهای بهره ممکن است به اقتصاد، برای کوتاه مدت، جان تازهای ببخشد، هر چند احتمال افزایش تورم به واسطه آن را نباید فراموش کرد. همانطور که در پاراگراف قبل گفتیم، این عمل میزان اعتبار در دسترس را با وجود یکسان باقی ماندن مقدار منابع افزایش میدهد. به عبارتی دیگر، تقاضا برای خرید کالا در حالی که روند عرضه تغییری نکرده است، افزایش پیدا میکند. به طور طبیعی، با افزایش تقاضا و پیشی گرفتن آن از عرضه، قیمتها افزایش پیدا خواهند کرد. این روند تا زمان رسیدن به یک تعادل ادامه پیدا میکند.
در آن نقطه، افزایش نرخ بهره اقدامی متقابل است. در این شرایط میزان اعتبار در گردش به خاطر تلاش مردم برای پس دادن بدهیهای خود کاهش پیدا میکند. از آن جایی که بانکها در این مرحله نرخهای سود سخاوتمندانهای تعیین میکنند، افراد به جای خرج کردن، تصمیم به پسانداز کردن پولشان خواهند گرفت. هر چه باشد اکنون نرخ بهره افزایش یافته و سود بیشتری به یک میزان مبلغ مشخص تعلق میگیرد. کاهش تقاضا برای خرید کالا، تورم را کاهش داده و در عین حال سرعت رشد اقتصاد را کم میکند.
هدف از ایجاد نرخ بهره منفی چیست؟
اغلب اوقات، اقتصاددانان و صاحب نظران درباره نرخ سود منفی صحبت میکنند. همانطور که بر اساس نام آن میتوان متصور شد، در شرایط این چنینی اینترست ریت به زیر 0 کاهش پیدا کرده است، پس برای وامدهی باید پول نیز پرداخت کرده یا مبلغی را در بانک ذخیره کنید. با استمرار این وضعیت، قرض دادن تبدیل به عملی پرهزینه برای بانکها میشود. در واقع، حتی پسانداز کردن نیز هزینه در پی خواهد داشت.
در نگاه اول بروز چنین شرایطی دیوانهکننده و خارج از درک و منطق است! در هر صورت، این وامدهنده است که ریسک و استرس احتمال عدم بازپرداخت مبلغ توسط وامگیرنده را به جان میخرد. پس دلیل نیاز به پرداخت چیست؟ نرخ سود منفی سیاستی است که برخی کشورها عمدا در پیش میگیرند.
شاید به همین دلیل نرخ بهره منفی آخرین راه حل برای اصلاح یک اقتصاد درگیر به شمار میرود. علت اتخاذ چنین سیاستی، ترس از نگهداری پول توسط مردم در دوران رکود اقتصادی است. افراد در این شرایط از انجام فعالیتهای اقتصادی خودداری کرده و تا زمان بهبودی اوضاع منتظر میمانند. اما وقتی نرخها منفی هستند، این عمل دیگر بیمعنی است؛ به نظر میرسد وام گرفتن و خرج کردن منطقیترین انتخاب باشد! به همین دلیل است که نرخ سود منفی، تحت شرایط اقتصادی غیر عادی، توسط برخی دولتها به عنوان اقدامی موثر در نظر گرفته میشود.
نگاهی به نرخ بهره اسمی و واقعی
میزان تورم، تفاوت بین نرخ سود اسمی و واقعی را تعیین میکند. نرخ اسمی بدون در نظر گرفتن تورم بیان میشود. این میتواند به سود بهره، بازدهی سود سرمایه یا اقدامات اقتصادی نظیر تولید ناخالص داخلی (GDP) اشاره داشته باشد. اگر سیدی شما 1.5 درصد در سال پرداخت میکند (به عنوان نمونه نرخ بهره بانکی)، این نرخ اسمی است. در یک سرمایه گذاری هزار دلاری با نرخ (سالانه) اسمی 1.5 درصد، پس از یک سال، شما 15 دلار دریافت میکنید.
مشکل آن چه در بالا بررسی کردیم، عدم لحاظ فاکتوری بسیار مهم یعنی نرخ تورم است. در عمل آن چه مشاهده میکنید، همان چیزی نیست که دریافت میکنید. برای محاسبه باید از فرمول ساده «نرخ واقعی = نرخ اسمی – نرخ تورم» استفاده کنیم. مثال بالا را در نظر بگیرید. در صورتی که سیدی شما 1.5 درصد درآمد داشته و تورم 2 درصد باشد، نرخ بهره واقعی در عمل منفی 0.5 درصد است.
در اینجا نرخ واقعی بازگشت شما در واقع منفی شده است. احتمالا از شنیدن این موضوع چندان تعجب نکردهاید، چرا که در قسمت قبل با مفهوم نرخ سود منفی آشنا شدید. در عمل، تورم قدرت خرید پول شما را کاهش میدهد، به این معنی که با یک میزان مبلغ مشخص، در مقایسه با قبل قادر به خرید اجناس کمتری خواهید بود (قیمتها افزایش پیدا کردهاند).
تورم قادر به تاثیرگذاری روی رشد واقعی اقتصاد است. اگر تولید ناخالص داخلی اسمی 2.5 درصد و تورم 2.0 درصد باشد، تولید ناخالص داخلی واقعی در حقیقت 0.5 درصد است. تورم میتواند یک نرخ تولید ناخالص داخلی (اسمی) را در شرایط حقیقی منفی کند. از طرفی میدانیم یک تولید ناخالص منفی انقباض اقتصادی را نشان میدهد. در صورتی که این رخداد به اندازه کافی بلند باشد، دال بر اقتصاد در حال رکود است.
اهمیت تورم در مسئله نرخ سود
واقعیت این است که تورم، یک قاتل خاموش سرمایه محسوب میشود. اگر برای خرید مایحتاج روزانه خود یک سال قبل X تومان پرداخت کرده و امروز برای تهیه دقیقا همان کالاها مجبور به پرداخت X+Y تومان هستید، درگیر تورم شدهاید. به همین دلیل میگوییم قدرت خرید پول کاهش یافته و ارزش آن کم شده است.
تصور کنید در چنین شرایطی، چطور یک نفر میتواند بدون مشخص کردن نرخ بهره و دریافت سود، پولش را در اختیار فردی دیگر قرار بدهد؟ مبلغی که وامدهنده بعد از گذشت مدت زمانی مشخص از وامگیرنده دریافت میکند، دیگر ارزش سابق را ندارد. با در نظر گرفتن این موضوع میتوان درک کرد بهره لزوما برای سودآوری نیست و در برخی مواقع فقط برای جلوگیری از ضرر تعیین میشود.
سخن پایانی
به ظاهر، نرخ بهره مفهومی ساده است و راحت میتوان آن را درک کرد. با این وجود، مفهوم مورد بحث بخشی جداییناپذیر از اقتصادهای مدرن محسوب میشود. همانطور که در بالا مشاهده کردید، با تنظیم و تعیین نرخهای سود میتوان رفتار پولی افراد و مشاغل جامعه را تغییر داد و به سمت و سوی دلخواه (به نفع اقتصاد کشور) برد. به همین دلیل بانکهای مرکزی کشورها در استفاده از آنها برای پیشبرد اقتصاد کشورها نقش فعالی دارند.
تهیه شده در بیت 24
از 1 تا 5 چه امتیازی به این مطلب میدهید؟
اشتراک گذاری
افزودن نظر ( 0)
0
نظر خود را بنویسید
پیام شما ثبت شد و بعد از تایید مدیر منتشر خواهد شد