پل بلاک چین (Blockchain bridge) پروتکلی است که دو بلاک چین مجزا را به هم متصل میکند تا انتقال دارایی بین آنها را امکانپذیر کند و به کاربران اجازه دهد از امکانات و مزایای منحصربهفرد هر بلاک چین بهره ببرند. اگر شما بیت کوین دارید اما میخواهید در فعالیتهای دیفای روی شبکه اتریوم مشارکت کنید، پل بلاکچین به شما اجازه میدهد این کار را بدون فروختن بیت کوین خود انجام دهید. به عبارت دیگر، انواع بریج یا پل بلاک چینی پنجرهای در دیوار بین بلاک چینهای مختلف ایجاد میکنند تا بتوانند به شکل کارآمد با هم تعامل داشته باشند. در این نوشته توضیح میدهیم که بلاکچین بریج یا پل بلاک چینی چیست و چرا به آن نیاز داریم.
پل بلاک چین چیست؟
برای اینکه بفهمیم بریج یا پل بلاک چینی چیست، ضروری است که ابتدا بفهمیم خود بلاک چین چیست. بلاک چینها شبکههای توزیع شده مجزایی با توکنهای متفاوت هستند. شبکههای بلاک چینی مثل بیت کوین (BTC)، اتریوم (ETH) و… هر کدام پروتکل اجماع، زبان برنامهنویسی و قوانین خود را دارند. در نتیجه، دارایی بومی هر کدام از این شبکهها قابل انتقال به زنجیره دیگر نیست. برای مثال، کاربران نمیتوانند داراییهای خود را از بی ان بی (بایننس) اسمارت چین به اتریوم منتقل کنند، زیرا آنها دو اکوسیستم متفاوت هستند.
موضوع قابل توجه دیگر این است که در حال حاضر، حداقل 1,000 بلاک چین وجود دارد که مثل جزایری دورافتاده از هم هستند. پس ما با مشکل چندپارگی و تکهتکه بودن فضای بلاک چین روبرو هستیم. پل های بلاکچین برای حل این مسئله به وجود آمدهاند و حلقه گم شده بین بلاک چینها را در اختیار ما قرار میدهند.
پل بلاک چین یا بلاک چین بریج پروتکلی است که دو بلاک چینی را که از لحاظ اقتصادی و تکنیکی مجزا از هم هستند به هم متصل میکند تا بتوان داراییها و دادهها را بین آنها انتقال داد. بریج ارز دیجیتال درست مثل یک پل فیزیکی عمل میکند که جزیرهای را به جزیره دیگر وصل میکند.
یک پل بلاکچین میتواند یک دارایی دیجیتال در بلاک چین A را بگیرد و معادل همان دارایی را در بلاک چین B تحویل بدهد. بنابراین، بلاکچین بریج تعاملپذیری را امکانپذیر میکند، به این معنا که داراییهای دیجیتال و دادههای روی یک بلاک چین میتوانند با داراییها و دادههای بلاک چین دیگر تعامل داشته باشند.
تعاملپذیری سنگ بنای اینترنت است: دستگاههایی در سراسر دنیا از مجموعه مشترکی از پروتکلها برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده میکنند. اگر این پروتکلها نباشند آنها زبان یکدیگر را نمیفهمند. موفقیت و گسترش صنعت بلاک چین نیز در گرو چنین سطحی از تعاملپذیری است بنابراین وجود بریج با پل بلاک چین برای امکانپذیر ساختن تبادل دادهها و داراییها ضروری است.
دلایل ساخت پل بلاک چینی چیست؟
وقتی فضای بلاک چین گسترش پیدا کرد، یکی از بزرگترین محدودیتها عدم امکان تعامل بلاک چینها با همدیگر بود. هر بلاک چین قوانین، توکنها، پروتکلها و قراردادهای هوشمند خود را دارد. پل های بلاکچینی کمک میکنند این دیوارها برداشته شوند و اکوسیستمهای مجزا با هم کار کنند. با کمک بریجهای ارز دیجیتال میتوانیم یک شبکه به هم پیوسته از بلاک چینها داشته باشیم که توکنها و دادههای هر کدام از آنها را میتوان به شکل راحت و بیدردسری به دیگری منتقل کرد.
پل های بلاکچینی جدا از امکانپذیر کردن انتقال بین زنجیرهای، مزایای دیگری نیز دارند. آنها به کاربران اجازه میدهند که به پروتکلهای روی دیگر شبکهها دسترسی داشته باشند. هر اکوسیستم بلاک چینی اپلیکیشنهای غیر متمرکز (dApp) منحصربهفرد خود را دارد. با کمک یک پل بلاکچین میتوانید دارایی خود را از بلاک چین A به بلاک چین B «بریج بزنید» تا از دپهای شبکه B استفاده کنید. به این ترتیب، پل های بلاکچینی به افزایش کاربران بالقوه اپلیکیشن های غیر متمرکز نیز کمک میکنند.
علاوه بر این، بیشتر اوقات، تبدیل داراییها روی یک بریج ارز دیجیتال کارمزد تراکنش کمتری در مقایسه با پلتفرمهایی مثل صرافیها دارد و به همین دلیل بسیاری از کاربران اغلب ترجیح میدهند از پل بلاک چین استفاده کنند.
پلهای بلاک چینی چطور کار میکنند؟
رایجترین استفاده از یک پل بلاک چین انتقال توکن است. برای مثال، فرض کنیم شما میخواهید بیت کوین (BTC) را به شبکه اتریوم منتقل کنید. یک گزینه این است که بیت کوین خود را بفروشید و اتر بخرید. اما برای این کار باید کارمزد تراکنش بپردازید و نوسان قیمت ممکن است باعث زیان دیدن شما شود.
راه جایگزین این است که بدون فروختن ارز دیجیتال خود از یک پل بلاک چین استفاده کنید. وقتی 1 بیت کوین را به یک والت اتریوم پل میزنید، قرارداد هوشمند آن بریج بیت کوین شما را قفل میکند و معادل آن را بیت کوین رپد شده (WBTC) صادر میکند که یک توکن ERC20 سازگار با شبکه اتریوم است. پس، بیت کوینی که قصد انتقال آن را دارید در یک قرارداد هوشمند قفل شده و توکنهایی معادل آن روی شبکه مقصد خلق میشوند. ارز دیجیتال رپد شده در واقع توکنی است که ارزش آن به ارزش دارایی زیربنایی وابسته است و معمولا میتوان در هر زمانی آن را بازخرید یا آنرپد (Unwrapped) کرد.
پروسه استفاده از بلاک چین بریج برای کاربران شامل چند مرحله است. برای مثال، جهت استفاده از بایننس بریج (Binance Bridge) باید ابتدا شبکه مبدا را که میخواهید از آن بریج بزنید و مقدار ارز را مشخص کنید. سپس ارز دیجیتال را در آدرسی که توسط بایننس بریج تولید میشود سپردهگذاری میکنید. پس از ارسال کریپتو به آن آدرس در بازه زمانی مشخص شده، بایننس بریج مقدار معادل آن ارز را به صورت توکن رپد شده به بلاک چین مقصد میفرستد. اگر بخواهید دارایی خود را پس بگیرید، برعکس همین فرایند را انجام میدهید.
پل بلاک چین چه انواعی دارد؟
پل های بلاکچین را میتوان بر اساس معیارهای مختلفی از جمله عملکرد، سطح تمرکز، مکانیسم، و کارکرد آنها به دستههای مختلفی طبقهبندی کرد.
طبقهبندی بریجها بر اساس کارکرد آنها
پل های بلاکچینی بر این اساس که چه میزان کنترلی به کاربران میدهند به دو دسته حضانتی و غیر حضانتی تقسیم میشوند. آنها به ترتیب متمرکز و غیر متمرکز هستند.
بریجهای حضانتی
در پل های بلاکچینی حضانتی یا متمرکز (Trusted Bridges) کاربران باید به امانتداری یک نهاد متمرکز (اپراتور بریج) و رعایت معیارهای امنیتی توسط آن اعتماد کنند. در صورت استفاده از این بریجها باید تحقیقات جامعی انجام دهید تا مطمئن شوید که نهاد پشت بریج قابل اعتماد است، هرگز داراییهای شما را به سرقت نخواهد برد و از سرمایه شما در برابر مهاجمان محافظت میکند. پلهای بلاک چینی حضانتی برای کسانی که به سرعت انجام تراکنش و کارمزد پایینتر بیشتر از امنیت اولویت میدهند، مناسبتر هستند. بایننس بریج نمونه بارز یک پل بلاکچین حضانتی است.
بریجهای غیر حضانتی
بریجهای غیر حضانتی یا تراستلس (Trustless) به شکل غیر متمرکزی عمل میکنند و برای مدیریت فرایندهای قفل کردن و مینت دارایی به قراردادهای هوشمند متکی هستند در نتیجه نیازی نیست کاربر به نهاد پشت پل بلاک چین اعتماد کند. در این مورد، امنیت سیستم به کدهای قرارداد هوشمند بستگی دارد. اگرچه پلهای غیرحضانتی ممکن است به اندازه بریجهای متمرکز ارزان نباشند، اما اگر قراردادهای هوشمند آنها مطمئن باشند، امنتر هستند. پل های بلاک چینی غیرحضانتی یکی از سنگ بناهای خدمات مالی غیرمتمرکز (DeFi) هستند.
طبقهبندی بریج ها بر اساس نحوه انتقال داراییها
یک طبقهبندی دیگر برای انواع بریج ارز دیجیتال بر اساس نحوه کارکرد آنها است، به این معنی که داراییها را چطور انتقال میدهد.
لاک و مینت توکن (دارایی رپد شده)
بریجهای قفل و مینت (Lock & Mint) با ایجاد توکن رپد شده امکان تعامل با یک شبکه دیگر را فراهم میکنند. برای مثال، جهت انتقال بیت کوین به شبکه اتریوم، BTC رپد میشود و به یک توکن ERC20 سازگار با شبکه اتریوم تبدیل میشود. وقتی بخواهید دوباره بیت کوینهای خود را پس بگیرید عکس این فرایند را انجام میدهید. پس از بازخرید توکنها در زنجیره A یا زنجیره مبدا، توکنهای رپد شده در زنجیره B با زنجیره مقصد سوزانده میشوند. این نوع پل بلاکچین را بریج دوطرفه نیز مینامند زیرا اجازه انتقال دارایی در هر دو جهت را میدهد.
سوزاندن و مینت توکن
بریجهای سوزاندن و مینت (Burn & Mint) با پلهای قفل و مینت شباهت دارند اما غیرقابل برگشت هستند. در این مکانیسم، پس از پل زدن توکنها، توکنهای اصلی روی زنجیره A سوزانده میشوند و توکنهای جدیدی در زنجیره B صادر میشوند. اگر کاربر بخواهد توکنها را به زنجیره A برگرداند، رمزارزها یک بار دیگر فرایند سوزاندن و مینت را طی میکنند. این نوع پل بلاک چین را بریج یکطرفه نیز میماند. در این نوع بلاکچین بریج کاربران تنها میتوانند یک دارایی را به یک بلاک چین بریج بزنند اما نمیتوانند دوباره آن را به بلاک چین بومی برگردانند.
استخر نقدینگی
برخی از پل های بلاکچین رویکرد متفاوتی را برای انتقال دارایی اتخاذ میکنند. آنها استخرهای نقدینگی برای طیف گستردهای از داراییها دارند. برای مثال، استخرهای نقدینگی برای اتریوم رپد شده (WETH) در بایننس اسمارت چین، پالیگان (Polygon) و غیره ایجاد میکنند. این استخرهای نقدینگی به عنوان بانک عمل میکنند. وقتی کاربر میخواهد WETH را از Polygon به ETH در شبکه اتریوم بریج بزند، پل بلاکچین مقدار معادل آن را از استخر نقدینگی خود در شبکه اتریوم به کاربر ارسال میکند.
اکثر پلهایی که از این روش استفاده میکنند، دارای قابلیت استیک و فارم (Farm) هستند که به کاربران اجازه میدهند داراییهای خود را برای دریافت پاداش در استخر قفل کنند. پل بلاک چین از این داراییهای قفل شده برای انجام درخواستهای بریج زدن استفاده میکند.
مبادلات اتمی
سواپ اتمی (Atomic Swap) تکنیکی است که در آن دو ارز دیجیتال مختلف میتوانند مستقیما و به صورت همتا به همتا مبادله شوند. مبادلات اتمی امکان مبادله کوینها در بلاک چینهای جداگانه را به شکل غیرمتمرکز و تنها با دو تراکنش فراهم میکنند. غیر از بریجها، این نوع مبادله توسط صرافی های غیر متمرکز (DEX) یا والتها انجام میشود اما تعداد والتهای یا صرافیهایی که این قابلیت را دارند، اندک است.
پلهای بلاک چینی بر اساس عملکرد
بریجهای ارز دیجیتال را میتوان بر اساس نحوه استفاده از آنها نیز دستهبندی کرد.
بریجهای سایدچین
پل بلاکچینی سایدچین، بلاک چین مادر را به زنجیره جانبی آن متصل کرده و امکان تعامل بین آنها را فراهم میکند. علت نیاز به بریج سایدچین این است که بلاک چین مادر و سایدچین ممکن است مکانیسمهای اجماع متفاوتی داشته باشند. یک مثال بریج xDai است که شبکه اتریوم را به گنوسیس چین (قبلا بلاک چین xDai نام داشت) متصل میکند. بنابراین، ارتباط بین شبکه اصلی و زنجیره جانبی نیاز به یک پل دارد. اعتبارسنجهای شبکه xDai متفاوت از اعتبارسنجهای شبکه اتریوم هستند. بریج xDai اجازه انتقال آسان دارایی بین دو زنجیره را میدهد.
بریجهای کراس چین
پلهای کراس چین انتقال داراییها را بین دو شبکه مختلف و کاملا مستقل از هم امکانپذیر میکنند. آنها از قراردادهای هوشمند برای امکانپذیر کردن انتقال مستقیم داراییها بین دو شبکه استفاده میکنند.
پلهای بلاک چینی مخصوص انتقال داده
پل های بلاکچینی مختص انتقال داده پروتکلهایی هستند که برای انتقال دادهها بین چندین بلاک چین طراحی شدهاند. برخلاف دیگر بریجها که روی انتقال دارایی و توکن متمرکز هستند، پل های بلاکچینی مختص داده با هدف انتقال اطلاعاتی مثل هویت دیجیتال، دادههای کاربران و… طراحی شدهاند. این پروتکلها معمولا به عنوان یک لایه زیربنایی برای اپلیکیشنهای غیر متمرکز عمل میکنند.
پلهای مختص اپلیکیشنهای غیر متمرکز
بریجهای بلاکچینی مختص دپها از لحاظ فنی بریج به حساب نمیآیند. آنها برای متصل کردن دپهای خاصی در بلاک چینهای مختلف ایجاد شدهاند. درنتیجه، اکوسیستمی ایجاد کردهاند که امکان انتقال داراییها بین شبکههای مختلف را دارد. برای مثال، یک بریج مختص دپ میتواند برای متصل کردن یک دکس روی اتریوم به یک پلتفرم وام دهی (Lending) روی بایننس اسمارت چین استفاده شود.
بریجهای چند زنجیرهای
پل های بلاکچینی چند زنجیرهای (Multichain Bridges) برای انتقال داراییها بین چندین بلاک چین (به جای دو بلاکچین) طراحی شدهاند. برای مثال، آنها میتوانند برای کار با بلاک چینهای لایه یک یا لایه دو طراحی شده باشند.
پلهای اختصاصی
این پل های بلاک چینی روی اکوسیستمهای خاص متمرکز شدهاند و برای امکانپذیر کردن حرکت داراییها در یک بخش از یک اکوسیستم استفاده میشوند. پل های بلاکچینی اختصاصی با هدف امکانپذیر کردن تراکنشهای درون زنجیرهای سریعتر و ارزانتر طراحی شدهاند.
مزایای پل بلاک چین
مهمترین مزیت پلهای بلاک چینی بهبود تعاملپذیری است. آنها امکان مبادله توکنها، داراییها و دادهها در بلاک چینهای مختلف را فراهم میکنند، خواه این بلاک چینها پروتکلهای لایه یک یا لایه دو باشند یا سایدچینهای مختلف. این تعاملپذیری برای موفقیت صنعت بلاک چین در آینده ضروری است.
یک مزیت دیگر پلهای بلاکچینی بهبود مقیاسپذیری است. برخی بریجها میتوانند تعداد زیادی تراکنش را مدیریت کنند. برای مثال، بریج اتریوم-پالیگان یک بریج غیرمتمرکز و دوطرفه است که به عنوان یک راهکار افزایش مقیاسپذیری در شبکه اتریوم عمل میکند. با کمک آن کاربران میتوانند از تراکنش سریعتر با کارمزد کمتر بهرهمند شوند.
مزیت مهم دیگر کاهش هزینهها است. فرایند مبادله توکن در یک صرافی و سپس ارسال توکن به یک کیف پول دیگر که با شبکه مقصد سازگار است، میتواند کارمزدهای قابل توجهی داشته باشد. به جای این کار مبادله را میتوان در یک پل بلاکچین انجام داد و یکبار کارمزد پرداخت کرد. کارمزد تراکنشهای بیشتر پل های بلاک چینی در مقایسه با کارمزد صرافیها فوقالعاده پایینتر است. همچنین فرایندهای انجام مبادلات در صرافی در مقایسه با استفاده از یک پل بلاک چین بسیار زمانبر است.
ریسکهای بریج ارز دیجیتال
بریجها با وجود مزایای متعدد، محدودیتهایی دارند. برای مثال، هکرها از آسیبپذیریها و باگهای موجود در قرارداد هوشمند برخی پل های بلاکچینی استفاده کردهاند و مقادیر عظیمی ارز دیجیتال از بریجها به سرقت رفته است. در واقع، آمارها نشان میدهد که بیشترین حملات هکرها در دنیای بلاک چین، پلهای بلاکچین را هدف قرار دادهاند زیرا حجم نسبتا بالایی از سرمایه در آنها وجود دارد. تنها در سال 2022 بیش از 2 میلیارد دلار دارایی دیجیتال از پل های بلاکچینی به سرقت رفته است؛ در بزرگترین هک ها و سرقت ها در تاریخ ارز دیجیتال بریج های زیادی خسارتهای سنگین دیدهاند.
از آن سو، بریجهای حضانتی ریسکهای مربوط به واگذاری حضانت را ایجاد میکنند؛ نهاد متمرکز پشت یک بلاکچین بریج متمرکز میتواند داراییهای کاربران را به سرقت ببرد. در صورت استفاده از پل های بلاکچینی حضانتی، بریجهای دارای برند شناخته شده با سابقه طولانی را انتخاب کنید.
در آخر اینکه پل های بلاکچینی میتوانند پروتکلهای زیربنایی را با ریسک ناهمخوانی در اعتماد مواجه کنند. از آنجایی که بریجها بلاک چینهای مختلف را به یکدیگر متصل میکنند، امنیت کلی شبکههای به هم پیوسته به اندازه ضعیفترین حلقه ارتباط بین آنها است، به این معنا که اگر دو بلاک چین با سطوح امنیتی متفاوت با یک بریج به هم متصل شوند، امنیت تراکنشهای انجام شده با کمک بریج به اندازه بلاکچینی است که امنیت پایینتری دارد.
پل های پشتیبانی شده از سوی بنیاد Web3
بنیاد وب 3 (Web3 Foundation) یک سازمان غیرانتفاعی است که در سال 2017 با هدف حمایت از تکنولوژیهای غیرمتمرکز ایجاد شد. ماموریت این نهاد پشتیبانی از توسعه نسل جدیدی از پروتکلها و اپلیکیشنهای غیر متمرکز است که بتوانند اینترنت امنتر، قابل اعتمادتر و بدون سانسوری را امکانپذیر کنند. بنیاد وب 3 در همین راستا با اهدای کمک مالی از ساخت پل های بلاکچینی زیر پشتیبانی کرده است:
- اینترلی (Interlay). پروژه اینترلی در حال ساخت یک بریج غیرحضانتی است که شبکه بیت کوین را به پولکادات (Polkadot) متصل میکند. کاربران میتوانند داراییهای پشتیبانی شده با بیت کوین را روی پولکادات با نام PolkaBTC صادر کنند.
- اسنوفورک (Snowfork). پروژه اسنوفورک ساخت یک بریج عمومی بین اتریوم و پولکادات را آغاز کرده است. این پل بلاک چین امکان انتقال اتریوم، توکنهای ERC20 و هر دادهای را از اتریوم به پولکادات فراهم میکند. بریج اسنوفورک میتواند برای تعاملات پیچیدهتر مثل فراخوان یک قرارداد هوشمند به صورت بین زنجیرهای استفاده شود.
- داروینیا (Darwinia). پروژه داروینیا در حال ساخت یک بریج غیرحضانتی است که امکان انتقال بینزنجیرهای توکنها و NFTها را به شکلی کارآمد و ارزان فراهم میکند. داروینیا، پل بلاکچینی خود به اتریوم را راهاندازی کرده است و قصد دارد در آینده بریجهای بیشتری را برای متصل کردن بلاک چینهای ناهمگنی مثل بایننس اسمارت چین، ترون (Tron)، فایل کوین (Filecoin) و… بسازد.
- چین بریج (ChainBridge). پروژه سنتریفیوژ (Centrifuge) با همکاری چین سیف (ChainSafe) قرار است یک بریج چندجانبه بین بلاک چینهای مبتنی بر کیت توسعه پولکادات (سابستریت) و اتریوم بسازد. چین بریج به سانتریفیوز اجازه میدهد توکنهای مثلی و غیر مثلی را بین زنجیرههای مختلف جابهجا کند.
- بیفراست (Bifrost). بیفراست یک پل بلاکچین مختص شبکه ایاس (EOS) و اتریوم ایجاد کرده است که امکان انتقال داراییهای دیجیتال به شکل غیر حضانتی و دوطرفه را فراهم میکند.
- چین ایکس (ChainX). شبکه چین ایکس که روی سابستریت ساخته شده است به عنوان درگاهی برای انتقال داراییها عمل میکند و قصد دارد بریجهایی بین شبکههای بلاک چینی مختلف ایجاد کند. چین ایکس در حال حاضر یک پل بین بیت کوین و شبکههای مبتنی بر سابستریت راهاندازی کرده است.
آینده پل های بلاک چینی
اینترنت یک سیستم انقلابی بود و این تا حدی مدیون تعاملپذیری بالای آن است. انواع پل بلاک چین نیز برای بهبود تعاملپذیری صنعت کریپتو و پذیرش وسیع آن حیاتی هستند. بلاکچین بریجها نوآوریهایی حیاتی داشتهاند و اجازه انتقال دارایی بین بسیاری از پروتکلهای بلاک چینی را فراهم کردهاند. به همین دلیل، پل های بلاک چینی از لحاظ تعداد بریج، تعداد کاربران و حجم تراکنش به طور قابل توجهی رشد کردهاند.
نیاز به پلهای بلاک چینی احتمالا با حرکت اینترنت به سمت وب 3 بیشتر خواهد شد. نوآوریهای بیشتر در آینده میتواند باعث افزایش مقیاسپذیری و کارآمدی بریجها شود. همچنین، قابل تصور است که راهحلهای بهتری برای ریسکهای امنیتی مرتبط با پلهای بلاک چینی ایجاد شود. در هر حال، انواع پل بلاکچین برای ساخت یک اکوسیستم تعاملپذیر، باز و غیر متمرکز ضروری هستند.
سخن پایانی
بیت کوین و اتریوم پیشگامان صنعت بلاک چین بودند و تعداد بیشماری شبکه لایه یک و لایه دو به دنبال آنها ایجاد شدند. تعداد کوینها و توکنها نیز به شکل تصاعدی رشد کرده است. آنها هر کدام قوانین و تکنولوژیهای جداگانه خود را دارند و بنابراین به پل های بلاکچین برای تعاملپذیری نیاز دارند. بلاکچین بریجها اجزا مختلف اکوسیستم کریپتو را به هم وصل کرده و باعث افزایش مقیاس پذیری و کارآمدی کل سیستم میشوند.
پل های بلاک چینی (Blockchain Bridges) اگرچه هنوز در ابتدای راه هستند اما همین حالا هم حجم قابل توجهی از تجارت دیفای از این پلها میگذرد. نوآوریهای بیشتر در آینده میتواند محدودیتهای آنها را برطرف کند. با این وجود، هنگام استفاده از هر بریج ارز دیجیتالی باید به خاطر داشته باشیم که پل های بلاک چینی یکی از اهداف اصلی هکرها هستند.
تهیه شده در بیت 24