بازار‌های مالی در سال‌های اخیر شاهد اتفاقات گوناگونی بوده است. رویدادهایی که شاید کمتر کسی می‌توانست وقوع آ‌ن‌ها را حدس بزند یا پیش‌بینی کند. وقتی به شکل مشخص به بازار ارزهای دیجیتال نگاه می‌کنیم، شاهد وقایعی به مراتب عجیب‌تر و شوکه‌کننده‌تر هستیم؛ ورشکستگی یک صرافی معتبر و بزرگ، فروپاشی یک دارایی دیجیتال مطرح، شاخ و شانه کشیدن سازمان بورس و اوراق بهادار آمریکا برای بزرگ‌ترین صرافی کریپتو و افت شدید قیمت‌ها تنها بخشی از این اتفاقات شگفت‌آور بوده‌اند. سؤالی که در این مقطع بسیاری از خود می‌پرسند این است که آیا می‌توان برای چنین شرایطی خاص و بحرانی آماده شد؟ چه نظریه‌‌ها و احتمالاتی در این ارتباط وجود دارد؟ نظریه قوی سیاه چیست و چه ارتباطی با چنین پدیده‌هایی دارد؟

در این مقاله قصد داریم درباره شرایط عجیب و پیش‌بینی نشده بازار صحبت کنیم و ببینیم نظریه‌ای که با نام قوی سیاه بر سر زبان‌ها افتاده به چه معناست و قوی سیاه در بازار مالی چه ارتباطی دارد. در اینجا به طور مشخص بازار ارزهای دیجیتال را مد نظر داریم. این تئوری چرا و چگونه مطرح شده و آیا می‌توان خود را در برابر حوادث غیرمترقبه آینده آماده کرد. با ما همراه باشید تا به ابعاد مختلف این نظریه مهم بپردازیم.

نظریه قوی سیاه چیست؟

نظریه Black Swan به احتمال وقوع یک رویداد تصادفی و فراتر از انتظار اشاره می‌کند که عواقب جدی و شدیدی به دنبال دارد. بیشتر اوقات از مفهوم قوی سیاه و پیامدهای آن در بازارهای مالی، اقتصادهای کلان و رویکردهای عجیب جوامع و دولت‌ها استفاده می‌شود. آنچه رویداد قوی سیاه را از سایر پدیده‌ها متمایز می‌کند نامحتمل و نادر بودن این رویداد نسبت به سایر وقایع است. از جنبه‌های دیگر این پدیده می‌توان به تأثیر قابل‌توجه آن بر زندگی مردم و سرمایه‌گذاران اشاره کرد. جالب است یکی از ویژگی‌های خاص قوی سیاه این است که پس از رویدادن آن مردم به دنبال راهی برای توجیهش هستند.

مفهوم قوی سیاه (Black Swan) در بازارهای مالی می‌تواند عواقب جبران ناپذیری بر قیمت‌ها داشته باشد؛ یک نقص بزرگ امنیتی، یک تغییر ناگهانی در سیاست‌های نظارتی یا انجام کلاهبرداری در مقیاس بزرگ می‌تواند آغازگر رویداد قوی سیاه باشد. مروری بر رویدادهای مهم ارز دیجیتال نشان می‌دهد تا کنون چه اتفاقات کاملا دور از انتظار رخ داده‌اند!

نظریه قوی خاکستری چیست؟

در کنار نظریه قوی سیاه، مفهوم دیگری نیز وجود دارد که از آن برای توصیف رویداد‌هایی مهم اما محتمل‌تر استفاده می‌شود. این رویدادها را که می‌توان از قبل تا اندازه‌ای پیش‌بینی کرد اما به طور کلی احتمال وقوع‌ آن اندک در نظر گرفته می‌شود، به نظریه قوی خاکستری (Grey Swan) شهرت یافته است.

قوی خاکستری

به عبارت دیگر، رویداد قوی خاکستری خطری با تأثیری بالقوه بزرگ اما با احتمال وقوعی کم است. با آنکه گفته می‌شود این دسته از رویدادهای احتمال وقوع اندکی دارند، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که چنین رویدادهایی علی‌رغم احتمال کم، باید به شدت جدی گرفته شوند، چون می‌‌توانند تبعات شدیدی در پی داشته باشند. از نمونه‌های مطرح قوی خاکستری که امروزه در اخبار زیاد درباره آ‌ن‌ها زیاد می‌شنویم و متأسفانه نیز اغلب جدی گرفته نمی‌شوند می‌توان به تغییرات آب‌وهوا، موضوع انفجار جمعیت و افزایش بدهی‌های یک کشور اشاره کرد.

تاریخچه نظریه قوی سیاه

اصطلاح قوی سیاه تاریخچه‌ای بسیار قدیمی و منحصربه‌فردی دارد. این مفهوم به زمانی باز می‌گردد که کاشفان هلندی در سال ۱۶۷۰ وارد استرالیا شدند و در نهایت با یک پرنده کمیاب مواجه یا همان قوی سیاه مواجه شدند. تا آن زمان باور عموم این بود که قو تنها به رنگ سفید در دنیا وجود دارد و وجود رنگ‌های دیگر این پنده غیرممکن و نامحتمل است. جالب است که این کشف بزرگ آغازگر دیدی متفاوت نسبت به موضوعات و مسائل بود.

این اصطلاح بعدها به وسیله کتاب تأثیرگذار نسیم نیکلاس طالب (Nassim Nicolas Taleb)، نویسنده، ریاضیدان و تحلیلگر برجسته در بازارهای مالی مطرح شد . کتاب نیکلاس طالب در سال ۲۰۰۷ با عنوان The Black Swan: The Impact of Highly Improbable منتشر شد. در این کتاب ارزشمند به بررسی نقاط پَرت (Outlier) آماری و اثرات آن‌ بر اقتصاد پرداخته شده بود.

علاوه بر بحث پیرامون موضوعات آمار و احتمال طالب توضیح می‌دهد که برای صدها سال، مردم تصور می‌کردند همه قوها سفید هستند. بنابراین، قوهای سیاه به عنوان نشانه‌ای از یک اتفاق غیرمحتمل یا غیرممکن تلقی می‌شد. با این حال، زمانی که اروپایی‌ها برای اولین بار از استرالیا دیدن کردند، با مشاهده قوهای سیاه شوکه شدند و این فرضیه به کلی تغییر کرد.

تا پیش از این کشف باور مردم تنها حول وجود یک گونه قو بود. البته نباید فراموش کرد که نبود هیچ دلیل و مدرک منطقی نیز این باور را تقویت می‌کرد. نظریه قوی سیاه در حقیقت این اصل مهم را در زندگی ما نشان می‌دهد که تجارب و تعصبات مردم باعث می‌شود تا در مورد نحوه کار جهان و موضوعاتی که از نظر علمی به کلی رد یا تأیید نشده‌اند، فرضیات نادرستی فراوانی داشته باشند.

اگر این موضوع را به بازار سرمایه تعمیم دهیم می‌بینیم که سرمایه‌گذاران هم می‌توانند از استدلال‌های نادرستی که برای صدها سال به شکل یک اصل پذیرفته شده‌اند، استفاده کنند. این در حالی است که با وقوع یک رویداد ناگهانی به آن‌ها اثبات می‌شود که اصول و فرضیه‌هایشان ناقص بوده و اکنون چاره‌ای جز مواجه شدن با عواقب آن ندارند.

تفاوت قوی سیاه، خاکستری و سفید

پیش‌تر درباره مفهوم قوی خاکستری صحبت کردیم و دیدیم که ماهیت و چهارچوب کلی این اصطلاح از نظریه قوی سیاه برداشت شده است. نسیم طالب در کتابش یک قوی سیاه را رویدادی کاملاً غیرقابل پیش‌بینی توصیف می‌کند که فراتر از چیزی است که معمولاً انتظار می‌رود و پیامدهای بالقوه شدیدی در پی دارد.

او سه ویژگی اصلی را برای رویداد قوی سیاه بیان می‌کند. او معتقد است رویدادی که به اصطلاح از نظر آماری پرت باشند و هیچ چیزی در گذشته نتواند رویدادن آن‌ها را پیش‌بینی کند از جمله صفات نظریه قوی سیاه است. از سوی دیگر قوی سیاه تأثیرگذاری شدید بر زندگی افراد دارد و می‌تواند موجب دگرگونی بزرگی شود. نکته آخری که باید به آن توجه داشت این است که مردم پس از روی دادن چنین حادثه‌ای سعی می‌کنند توضیحی ارائه کنند تا نشان دهند این اتفاق قابل پیش‌بینی بوده است. امروزه نظریه طالب به روشی متداول برای دسته‌بندی اتفاقات مهم و بعضاً ناگوار تبدیل شده است. در این میان عده‌ای بر این باورند که تمام رویدادهای بزرگی که اتفاق می‌افتند اصولاً غیرمحتمل نیستند. در عوض، برخی از رویدادها را می‌توان واضح‌تر و آسان‌تر رویت کرد.

به همین دلیل دو اصطلاح دیگر از نظریه قوی سیاه مشتق شد، قوی خاکستری و قوی سفید. از اولی برای توصیف رویدادهایی استفاده می‌شود که قابل پیش‌بینی‌تر از رویدادهای ناگهانی قوهای سیاه هستند و دومی که به عنوان رویدادهایی تقریباً قطعی توصیف می‌شود. جالب است بدانید کتاب طالب درباره دو مفهوم قوی خاکستری و سفید هیچ توضیحی را ارائه نمی‌دهد و تنها به این موضوع پرداخته می‌شود که مابقی رویدادهایی را که در دسته قوی سیاه قرار نمی‌گیرند، به عنوان خطرات و اتفاقات عادی می‌توان آن‌ها را طبقه‌بندی کرد.

نظریه قوی سیاه و سفید

مفاهیم قوی سیاه، خاکستری و سفید نیز از نظر تأثیرگذاری هم با یکدیگر متفاوت هستند. گفته می‌شود که رویدادهایی که قوی سفید به آ‌ن‌ها نسبت می‌دهیم پیامدهای اندکی دارند و زندگی یک یا گروهی از مردم را به جای کل کره زمین تحت تأثیر قرار می‌دهند. قوهای خاکستری و قوهای سیاه، به گونه‌ای متفاوت دیده می‌شوند و آغازگر حوادثی می‌شوند که می‌تواند بسیاری ویران‌کننده باشند. تفاوت دیگر میان این دو مفهوم بحث شناخته‌شدن و غافلگیری است.

باید توجه داشت مفاهیم مدیریت ریسک در رویدادهای مرتبط با نظریه قوی سیاه با قوی سفید و خاکستری نیز متفاوت است. قوهای خاکستری را می‌توان با ایجاد آنچه طالب از آن به عنوان انعطاف‌پذیری یاد می‌کند، مدیریت کرد. اما این موضوع برای رویدادهای قوی سیاه به کلی متفاوت است. برخورد با اتفاقات قوی سیاه نیازمند چیزی فراتر از انعطاف‌پذیری است چیزی که از آن به عنوان قابلیت ضدشکننده‌شدن (Antifragile) یاد می‌شود.

صفات نظریه قوی سیاه

هر پدیده عجیب یا خاصی الزاماً یک رویداد قوی سیاه نیست. در اینجا به برخی از علائم اصلی که در یک رویداد وجود دارد و آن را در دسته پدیده‌های قوی سیاه قرار می‌دهد، اشاره می‌کنیم. این صفات عبارت‌اند از:

  • نادر بودن: رویدادهای قوی سیاه بسیار نادر هستند و این کمیاب بودن است که پیش‌بینی آن‌ها را با ابزارهای استاندارد و متعارف دشوار می‌کند. به عنوان مثال، سقوط بازار سهام یا دوشنبه سیاه در سال ۱۹۸۷ را در نظر بگیرید. بازارهای جهانی ناگهان شروع به ذوب شدن کردند و سهام داو جونز با کاهش ۲۲.۶ درصدی در کمتر از ۲۴ ساعت پیشتاز این سقوط بود. هیچ چیز مشابهی تا قبل از آن رخ نداده بود و از نظر افت شدید قیمت چنین رویدادی فوق‌العاده عجیب و نادر بود. عامل نادر بودن دلیلی است که چرا رویدادهای Black Swan وضعیتی دور از ذهن دارند و دور از چهارچوب‌ها و انتظارات معمول هستند.
  • غیرقابل پیش‌بینی بودن: ممکن است استدلال کنید که هر اتفاق بدی که می‌افتد غیرقابل پیش‌بینی است. خب این عبارت چندان درست نیست، زیرا برخی از رویدادها به دلیل در کنار هم قرار گرفتن موضوعاتی هرچند کوچک و ناچیز منجر به یک اتفاق عظیم می‌شوند و می‌توان با ریزبینی و دقت احتمال وقوع آن‌ها را تخمین زد. این در حالی است که رویدادهای قوی سیاه ذاتاً غیرقابل پیش‌بینی هستند، بنابراین احتمال اینکه بتوانید آن‌ها را حتی با بهترین ابزارهای پیش‌بینی، تخمین بزنید تقریباً صفر است. همه‌گیری کووید-19 چنین رویدادی بود. حتی اگر کارشناسان احتمال یک بیماری همه‌گیر جهانی را برجسته کردند، زمان، گسترش و شدت آن امری غیرقابل پیش‌بینی بود.
  • تأثیر عمیق و شدید: تأثیر یک رویداد قوی سیاه به طور عجیبی زیاد است. بحران سال ۲۰۰۸ یکی از این نمونه‌هاست: فروپاشی بازار وام‌های مسکن عملاً قطار اقتصاد جهانی را از ریل خارج کرد. بدترین ابرتورم های تاریخ هم می‌توانند در این دسته قرار بگیرند.
  • گذشته نگری و بحث درباره قابل پیش‌بینی بودن: هنگامی که رویداد قوی سیاه به پایان می‌رسد، مردم به دنبال ترسیم چهارچوب‌هایی به ظاهر منطقی برای قابل پیش‌بینی بودن رویداد و ایجاد توضیح هستند. این شکل از تعصب و نگاه به گذشته این باور نادرست را تقویت می‌کند که پدیده قوهای سیاه را می‌توان به راحتی شناسایی کرد. ترکیدن حباب دات کام در سال ۲۰۰۰ یکی از نمونه‌هایی است که پس از روی دادن آن مردم باور داشتند این اتفاق بر اساس شواهدی در گذشته، کاملاً قابل پیش‌بینی بوده است.
  • اختلال در هنجارها : در اکثر موارد، پس از پایان یافتن یک رویداد قوی سیاه، هنجارهای سنتی به چالش کشیده می‌شوند و دنیای مالی را به سمتی پیشروتر سوق می‌دهد. جدیدترین مثال این اتفاق را در ورشکستگی FTX می‌توان جست‌وجو کرد. یکی از محبوب‌ترین صرافی‌های متمرکز پس از اعلام ورشکستگی باعث شد، مردم تمرکز بیشتری روی گزینه‌های خودسرپرستی و غیرمتمرکز برای ذخیره دارایی‌های خود و تبادل ارزهای دیجیتال داشته باشند.

نظریه Black Swan و ریسک‌های مرتبط با ارزهای دیجیتال

سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال برای سرمایه‌گذاران و علاقه‌مندان به طور یکسانی هیجان‌انگیز و سودآور بوده است. با وجود پتانسیل بازدهی بالا، تعجب‌آور نیست که سرمایه‌گذاران بیشتری به دنبال ورود به این صحنه هستند. با این حال، کاربران باید پیش از ورود به این بازار جدید و هیجان‌انگیز، ریسک‌های متعدد که یکی از آن‌ها ریسک قوی سیاه است، درک کنند. توجه به این نکته ضروری است که ریسک‌های فراوانی در ارتباط با سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال وجود دارد که باید به دقت بررسی شوند. به همین منظور نگاهی دقیق‌تر به این ریسک‌ها و چگونگی تأثیر آن‌ها بر سرمایه‌گذاری‌های کاربران خواهیم داشت.

ریسک بازار

منظور از ریسک بازار خطر از دست دادن پول به دلیل حرکت های عمومی بازار رمز ارز است. این نوع ریسک در همه سرمایه‌گذاری ها از جمله ارزهای دیجیتال وجود دارد. ریسک بازار می‌تواند ناشی از عوامل خارجی مانند شرایط اقتصادی، سیاست‌های دولت یا رویدادهای پیش بینی نشده باشد. رمزارزها به ویژه در معرض این نوع ریسک‌ها هستند، زیرا پیش‌بینی این بازار اغلب دشوارتر از بازارهایی مانند سهام است. در عین حال به دلیل نوپایی ارزش ارزهای دیجیتال می‌تواند بر اساس عوامل مختلف داخلی و خارجی به سرعت افزایش یا کاهش یابد.

ریسک‌های نظارتی

شرایط محیطی و چهارچوب‌های نظارتی برای ارزهای دیجیتال هنوز غیرشفاف است. رمزارزها در یک منطقه خاکستری در ارتباط با وضع قوانین و مقررات قرار دارند و دولت‌ها در سراسر جهان هنوز در تلاش هستند تا سازوکاری برای طبقه‌بندی آن‌ها بیابند. در حالی که برخی از کشورها رویکردی غیرمستقیم در پیش گرفته‌اند، برخی دیگر موضع نظارتی سخت‌گیرانه‌تری اتخاذ کرده‌اند. برخی کشورها حتی تا آنجا پیش رفته‌اند که رمزارزها را به طور کامل ممنوع کرده‌اند. تصمیمات نظارتی می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر بازارهای ارزهای دیجیتال داشته باشد و این ریسکی است که می‌تواند احتمال وقوع یک رویداد قوی سیاه را تقویت کند.

ریسک‌های عملیاتی

صرافی‌های ارزهای دیجیتال به‌خاطر وجود نقص در سیستم‌های امنیتی و ایرادات احتمالی در انجام عملیات‌های مالی چندان مورد اعتماد کاربران نیستند. صرافی‌های ارزهای دیجیتال ممکن است دچار اشکالات فنی یا نقص سیستم شوند، اتفاقی که می‌تواند در نهایت به تأخیر در معاملات یا از دست رفتن تراکنش‌ها منتهی شود. سرمایه‌گذاران باید از این ریسک های عملیاتی آگاه باشند و صرافی‌هایی را انتخاب کنند که از نظر امنیت و قابلیت اطمینان شهرت خوبی داشته باشند. در غیر اینصورت احتمال رویارویی با یک پدیده قوی سیاه چندان دور از انتظار نخواهد بود.

ریسک نقدینگی

ریسک نقدینگی، ریسک عدم توانایی در فروش سریع یا با قیمت منصفانه دارایی است. ارزهای دیجیتال به ویژه ارزهای کوچک‌تر بازار می‌توانند مشکل جدی در ارتباط با نقدینگی داشته باشند؛ قدرت نقدشوندگی بسیاری از آن‌ها پایین است، یعنی چنین دارایی‌هایی متقاضیان اندکی برای خرید و فروش دارند و همین موضوع موجب می‌شود به سرعت نتوان دارایی رمز ارزی خود را به پول فیات یا هر شیء باارزش دیگر تبدیل کرد. این کمبود نقدینگی می‌تواند خرید یا فروش با قیمت‌های مطلوب را با مشکل مواجه کند و به طور بالقوه‌ای منجر به زیان‌های قابل‌توجهی شود.

خطرات امنیتی

منظور از خطرات امنیتی ریسک‌های مرتبط با نگهداری ارزهای دیجیتال است. برخلاف دارایی‌های سنتی، ارزهای دیجیتال در کیف پول‌هایی به اصطلاح دیجیتالی نگهداری می‌شوند. این کیف‌ها به دلیل ماهیتشان در معرض حملات هک و سایر موارد نقض امنیتی هستند. بنابراین اگر هکری به کیف پول شما دسترسی پیدا کند، بدون اطلاع شما می‌تواند ارز دیجیتالتان را به سرقت ببرد. برای کاهش این ریسک، سرمایه‌گذاران باید از کیف پول‌های قابل‌اعتماد استفاده کنند و اقدامات احتیاطی مانند احراز هویت دو مرحله ای و محافظت از رمز عبور ایمن را انجام دهند.

در حالی که به طور یقین ریسک‌های متعددی در ارتباط با با سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال وجود دارد و هر کدام پتانسیل تبدیل شدن به یک رویداد قوی سیاه را دارند، بنابراین توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از این خطرات را می‌توان از طریق بررسی مناسب، مدیریت ریسک و برنامه‌ریزی بلندمدت کاهش داد. با تنوع بخشیدن به سبد سرمایه‌گذاری، به‌روز ماندن و پیگیری اخبار درباره تغییرات نظارتی، استفاده از صرافی‌ها و کیف پول‌های معتبر و در نظر گرفتن دیدگاه‌های بلندمدت، می‌تواند ریسک‌های موجود را به حداقل برسانند.

در حالی که پتانسیل بازدهی در این عرصه جذاب و وسوسه‌انگیز است، شناخت و درک خطرات مرتبط با سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال پیش از هر گونه تصمیم‌گیری موضوعی مهم است. با این رویکرد، سرمایه‌گذاران می‌توانند تصمیمات آگاهانه‌تری در راستای اهداف سرمایه‌گذاری و تحمل ریسک اتخاذ کنند.

نظریه قوی سیاه و سوگیری‌های روانی

سوگیری‌های روانی و تعصبات فردی و رویدادهای قوی سیاه ذاتاً به هم مرتبط هستند. باید توجه داشت پردازش و فهم زمان وقوع پدیده‌هایی مانند قوی سیاه به هیچ عنوان آسان و راحت نیست و افراد به دلیل درک و استدلال‌های نادرست خود در دام چنین رویدادهایی می‌افتند. برای آنکه در دام این سوگیری‌ها گرفتار نشوید چند مورد از رایج‌ترین موارد ذهنی را با هم مرور می‌کنیم.

  • سوگیری تأییدی: ما شروع به باور چیزهایی می‌کنیم که با انتظارات ما همخوانی دارند. به این ترتیب، در موضوع سرمایه‌گذاری ما به تحلیلی نگاه می‌کنیم که در راستای ذهنیت ماست و آن را به عنوان مهر تأییدی می‌بینیم برای ادامه مسیر خودمان. این رویکرد ذهنی که تنها معطوف به یافتن تأییدی برای رویکرد ذهنیمان است در نهایت می‌تواند ما را درگیر یک پدیده قوی سیاه کند.
  • سوگیری در دسترس بودن: دلیلی دیگری که افراد را در برابر پدیده‌هایی مانند قوی سیاه ناتوان و شکننده می‌کند، سوگیری است که باعث می‌شود ذهن ما روی نمونه‌هایی متمرکز شود که به راحتی در دسترس هستند و نیازی به یادآوری گزینه‌های دیگر ندارند. همین جهت‌گیری، فکر ما را به سمت گزینه‌های دیگر نمی‌برد و با خیال اینکه گزینه انتخابی فعلی بهترین است، ما را دچار چالش‌های بزرگ‌تری می‌کند.
  • سوگیری اطمینان بیش از اندازه: برخی از کارشناسان ممکن است در مورد تحلیل خود از بازار بیش از حد اطمینان داشته باشند. به این ترتیب، آن‌ها از علائم و نشانه‌های کوچک و نادر بازار غافل می‌شوند. همین جهت‌گیری فکری می‌توان آن‌ها را در مسیری قرار دهد که با یک رویداد نامحتمل تمام داشته‌هایشان نابود شود.
  • سوگیری روال نگر: افراد بر این باورند که همه چیز در مسیر تعیین شده و مشخصی که آ‌ن‌ها ترسیم می‌کنند به پیشرفت ادامه خواهد داد. این نگرش به موضوعات هر چیزی غیرعادی را به راحتی نمی‌پذیرد و به دنبال انکار اخبار بد یا اتفاقات ناگوار است. در این نوع ذهنیت عملاً هیچ انعطافی وجود ندارد. در زبان فارسی مانند کبک سر زیر برف کردن تعریف ساده و ملموس این ذهنیت است.
  • تعصب پسینی: این نوع گرایش را همه ما با جمله معروف ” من همه چیز را می دانستم” می‌شناسیم. روشی برای عقب‌نشینی و منطقی‌ جلوه دادن یک رویداد مهم و تأثیرگذار. باید توجه داشت چنین ذهنیتی موجب غافل‌گیری شدید و مختل کردن درک ما از رویدادهای نادر و فاجعه‌بار می‌شود.

نمونه‌هایی از رویداد تئوری قوی سیاه در بازارهای جهانی

وقایع مختلفی در سال‌های روی داده‌اند که جایگاه و اهمیت نظریه قوی سیاه را بیش از پیش نشان می‌دهد. در این بخش قصد داریم به نمونه‌هایی از رویدادهای قوی سیاه در بازارهای مالی جهان بپردازیم و ببینیم این اتفاقات چگونه به یکباره شرایط سرمایه‌گذاران و کاربران را تغییر داد.

بحران مالی آسیا ۱۹۹۷

بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۷ مجموعه ای از کاهش ارزش پول بود که از زمانی شروع شد که تایلند بات (پول ملی تایلند) را به دلار آمریکا تبدیل کرد و بسیاری از بازارهای آسیایی را تحت تأثیر قرار داد. پس از سرایت مشکلات مالی تایلند به دیگر کشورهای آسیایی، بحران مالی یک اثر دومینویی ایجاد کرد. پس از این اختلال بزرگ در نظام مالی، ارزهای آسیایی تا ۳۸ درصد کاهش پیدا کردند و سهام بین‌المللی نیز نزدیک به ۶۰ افت کرد.

سقوط دات‌کام

با توجه به توسعه سریع و افزایش استفاده از اینترنت، شرکت‌های اینترنتی بسیاری در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ تأسیس شدند. با این حال بسیاری از این شرکت‌ها پس از مدتی ورشکست شدند شروع طوفانی ورشکستگی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ بود، زمانی که چندین شرکت مطرح اینترنتی ورشکست شدند و ضررهای سنگینی را به سرمایه‌گذاران وارد آوردند. سقوط دات کام باعث شد در این برهه شاخص سهام نیز سقوط تاریخی را تجربه کند.

حمله ۱۱ سپتامبر

در صبح روز ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، حمله به برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک باعث تعطیلی NYSE و NASDAQ شد. در اولین هفته معاملاتی پس از حمله، سهام دچار افت و کاهش شدید ارزش شد. تنها در یک هفته، بازار سهام بیش از ۱.۴ تریلیون دلار از دست داد. این حمله وحشتناک تأثیر عمیقی بر بازارهای مالی و اقتصاد جهانی داشت. حمله ۱۱ سپتامبر (شهریور) اعتماد سرمایه‌گذاران در سراسر جهان را متزلزل کرد و عدم اطمینان و نوسانات زیادی را در بازارهای مالی ایجاد کرد. بسته شدن مراکز مالی بزرگی مانند بورس نیویورک (NYSE) و NASDAQ توانایی سرمایه‌گذاران را برای تجارت و ارزیابی دارایی‌های خود دچار محدودیت شدیدی کرد.

بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸

بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ با بزرگ‌ترین پرونده ورشکستگی تاریخ توسط Lehman Brothers آغاز شد. پرونده ورشکستگی Lehman Brothers یکی از عظیم‌ترین پرونده‌های ورشکستگی در تاریخ ایالات متحده محسوب می‌شود. در نتیجه این رویداد، بیش از ۲۵,۰۰۰ کارمند شرکت Lehman شغل خود را از دست دادند و ارزش بازار این شرکت بیش از ۴۶ میلیارد دلار را از دست داد. علاوه بر این، در مجموع بیش از ۱۰ تریلیون دلار نیز از صحنه بازارهای سهام جهانی محو شد.

بحران مالی سال ۲۰۰۸

بحران مالی جهانی باعث فروپاشی بزرگ در سیستم مالی و انقباض اقتصادی شد. ورشکستگی Lehman Brothers شوکی عمیق برای بخش بانکی و مالی بود که در سطح جهانی احساس شد و به سایر مؤسسات مالی نیز سرایت کرد. اثرات این اتفاق در بسیاری از کشورها از طریق عواملی مانند افزایش نرخ بیکاری، بحران بدهی و کاهش رشد اقتصادی آشکار شد.

برگزیت

در ژوئن ۲۰۱۶، زمانی که رفراندوم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا رأی داد، بسیاری شگفت‌زده شدند. این تصمیم باعث شد که پوند انگلیس در برابر دلار آمریکا به پایین‌ترین سطح خود برسد. برگزیت (Brexit) باعث شد نزدیک به ۲ تریلیون دلار از سرمایه‌ها در بازارهای جهانی از دست برود. برگزیت عدم اطمینان و قطعیت فراوانی را در بازارهای مالی ایجاد کرد و باعث نوسانات اقتصادی شد. تصمیم بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا نگرانی‌هایی فزاینده‌ای را در خصوص معاملات تجاری، سرمایه گذاری و روابط اقتصادی ایجاد کرد.

اتفاقات مرتبط با نظریه قوی سیاه در بازار ارزهای دیجیتال

برای درک بهتر اینکه چگونه نظریه قوی سیاه بر بازار ارزهای دیجیتال تأثیر می‌گذارد، نگاهی به چند نمونه مهم خواهیم داشت که به طور قابل‌توجهی شرایط مردم و به خصوص سرمایه‌گذاران ارزهای دیجیتال را دچار تلاطم کرد.

ورشکستگی FTX

یکی از برجسته‌ترین قوهای سیاه سال ۲۰۲۲ ورشکستگی صرافی FTX بود. در یک سری رویدادهای پیچیده، این صرافی ارز دیجیتال با مشکلات قانونی، بی‌ثباتی داخلی و تحقیقات SEC و موجب شوک بزرگ به بازار شد. در این زمان قیمت برخی از ارزهای دیجیتال دچار افتی شدیدی شد، چرا که کاربران وحشت زده سعی می‌کردند وجوه خود را از صرافی خارج یا آن را نقد کنند. در این برهه حساس بسیاری از کاربران FTX نتوانستند تمام پول خود را پیش از بسته شدن صرافی پس بگیرند. در حال حاضر، کارشناسان صنعت پیش‌بینی می‌کنند که FTX با وجود بازیابی بیش از 7.3 میلیارد دلار دارایی، همچنان به میلیون‌ها کاربر بدهکار است.

محبوبیت بازی‌های P2E

همه رویدادهای غیرمنتظره به طور خودکار فاجعه‌آمیز نیستند. گاهی اوقات یک رویداد قوی سیاه می‌تواند عواقب مثبتی هم داشته باشد. رویداد قوی سیاهی که منظورمان است با عرضه بازی STEPN آغاز شد، برنامه‌ای که به افراد امکان می‌دهد از طریق ورزش ارز دیجیتال کسب کنند. به لطف تأثیر رویدادهای غیرمحتملی مانند همه‌گیری کرونا، حرکت برای کسب درآمد از یک پاورقی سرگرم‌کننده در دنیای کریپتو به بازیگری مهم در این صنعت تبدیل شد و موجب استقبال حجم زیادی از کاربران شد.

یوگا لبز و افزایش گس اتریوم

برای آنکه بدانید چگونه یک رویداد کوچک قوی سیاه تا چه اندازه می‌تواند تأثیر عمیق و عمده‌ای بر سرمایه‌گذاران داشته باشد، بد نیست نگاهی به هزینه‌های گس اتریوم در ماه می ۲۰۲۲ (اردیبهشت ۱۴۰۱) بیندازید. در مارس همین سال Yuga Labs، شرکت سازنده مجموعه بورد ایپ یات کلاب، از پروژه جدیدی به نام متاورس آدرساید (Otherside) رونمایی کرد. این پروژه آنقدر هیاهوی فراوانی ایجاد کرد که وقتی عمومی شد، حجم معاملاتش به شدت افزایش یافت. در این میان هزینه‌های گس اتریوم به بالاترین حد خود یعنی تا تا ۷,۰۰۰ دلار رسید. در نهایت، سرمایه‌گذاران مجبور شدند حدود ۱۷۵ میلیون دلار بابت کارمزد سرمایه‌گذاری‌ که در مجموع تنها ۱۰۰ میلیون دلار ارزش داشت، پرداخت کنند.

سقوط لونا و افت قیمت بیت کوین به طور همزمان

حادثه سقوط لونا موجی از شوک و حیرت را میان سرمایه‌گذاران و کاربران کریپتو ایجاد کرد. در ماه می ۲۰۲۲ (اردیبهشت ۱۴۰۱)، یک کاربر با مقدار زیادی UST (که اکنون با نام USTC شناخته می‌شود) تمام توکن‌های خود را فروخت. این فروش سنگین موجب به‌هم‌ریختگی شدید در توازن میان ارز لونا (لونا کلاسیک کنونی) و استیل کوین UST شد. از سوی دیگر شرکت ترا برای جلوگیری از ضرر بیشتر و بازگرداندن اوضاع به شرایط عادی اقدام به فروش بخشی از بیت‌ کوین‌های خود کرد. این فروش شتاب‌زده و گسترده موجب شد که قیمت بیت کوین نیز دچار کاهش شود. در نهایت، Terra با وجود اعتماد فراوان کاربران به این اکوسیستم و سازندگانش سقوط کرد و ۴۵ میلیارد دلار سرمایه کاربران بازار در یک هفته به تلی از خاکستر بدل شد.

پنجشنبه سیاه کریپتو

البته، هیچ فهرستی از رویدادهای برجسته قوی سیاه بدون نگاهی به همه‌گیری کرونا کامل نیست. در مارس ۲۰۲۰، بازارهای مالی و  ارزهای دیجیتال در همه جا در میان وحشت عمومی در خصوص ویروسی جدید و همه‌گیری گسترده سقوط کردند. تنها یک روز پس از اینکه سازمان جهانی بهداشت رسماً همه‌گیری را به رسمیت شناخت، ارزش BTC تقریباً ۵۰ درصد کاهش یافت. سایر ارزهای دیجیتال هم به سرعت از این روند پیروی کردند و ارزش بازار در یک روز ۴۰ درصد افت کرد. برای برخی از سرمایه‌گذاران، این اتفاق یک ویرانی مالی تمام عیار بود.

کرونا و بازارهای مالی

با این حال، عده‌ای از این رویداد منفی استفاده کردند و توانستند ارزهای دیجیتال با ارزش را با قیمت‌های بسیار پایینی خریداری کنند، اتفاقی که سود فراوانی را برای این افراد در سال‌های بعد به همراه داشت.

آیا می‌توان برای رویدادهای مرتبط با نظریه قوی سیاه آماده شد؟

همان‌طور که می‌بینید، رویدادهای قوی سیاه اغلب برای سرمایه‌گذاران فاجعه‌بار هستند. هزاران سرمایه‌گذار سود خود را به یکباره از دست می‌دهند و برخی حتی در نهایت با مقادیر زیادی بدهی مواجه می‌شوند. اگر نمی‌خواهید در چنین موقعیتی قرار بگیرید، پس چه کاری می توان انجام داد؟ بر اساس تعاریفی که به آن‌ها اشاره کردیم نمی‌توان رویداد قوی سیاه را پیش از وقوع پیش‌بینی کرد. با این حال، یک سرمایه‌گذار زیرک می‌تواند استراتژی‌هایی اتخاذ کند که به وسیله آن بتواند از هر رویداد پیش‌بینی نشده‌ای با کمترین زیان عبور کند.

یکی از مهارت‌های مهم برای آماده شدن برای رویدادی غیرقابل پیش‌بینی این است که نباید بیش از اندازه روی یک حوزه یا دارایی خاص سرمایه‌گذاری کنیم. حتی اگر ارز دیجیتالی مانند بیت کوین باشد، ارزی که آنقدر بزرگ به نظر می‌رسد که احتمال ناکامی‌اش تقریباً در حد صفر است. این ارز هم ممکن است بنا به هر علتی دچار یک رویداد قوی سیاه شود و شرایطی غیرقابل تصور را ایجاد کند.

بنابراین، با تخصیص سبد سرمایه‌گذاری به دارایی‌های محتلف می‌توان ریسک بالقوه را تا حد زیادی کاهش داد. به خاطر داشته باشید که صرفاً خرید چندین رمزارز مشابه برای محافظت از شما در برابر بحران مالی کافی نیست. همیشه این احتمال وجود دارد که یک مقررات جدید دولتی به طور همزمان روی همه دارایی‌های دیجیتال تأثیر بگذارد. بنابراین، داشتن اقلام دیگر در سبد سرمایه گذاری، مانند NFTها هم گزینه‌ها مناسبی است.

نکته دیگری که باید در نظر گرفت مشکلات احتمالی است که می تواند باعث شکست سرمایه‌گذاری شود. به عنوان مثال، اگر یک ارزدیجیتال تقریباً به طور کامل توسط یک کشور واحد پشتیبانی شود، بروز مشکلات در آن کشور می‌تواند باعث کاهش شدید قیمت‌ها شود. در حالت ایده‌ئال، بهتر است ارزهای دیجیتالی را انتخاب کنید که در مکان‌های مختلف پشتیبانی می‌شوند، از طریق مبادلات متعدد قابل معامله هستند و به هیچ دارایی یا سازمان خاصی وابسته نیستند. آخرین راه برای آماده شدن برای پدیده قوی سیاه این است که از این توصیه سرمایه‌گذاری ساده و در عین حال اساسی تبعیت کنید: «پولی را که نمی‌توانید از دست دهید، سرمایه‌گذاری نکنید» هرگز در امر سرمایه‌گذاری زیاده‌روی نکنید. بهترین سرمایه‌گذاران همیشه مقداری وجه نقد را در سبد دارایی‌های خود نگه می‌دارند، بنابراین در زمان وقوع یک بحران مالی گسترده تمامی دارایی آن‌ها به یکباره از دست نمی‌رود.

سخن پایانی

بازار کریپتو به دلیل ماهیت نسبتاً جدیدش به شدت در معرض رویدادهای Black Swan قرار دارد. در حالی که این رویدادها می‌توانند پیامدهای مهم و گسترده‌ای داشته باشند، می‌توان آن‌ها را فرصتی برای نوآوری و رشد نیز تلقی کرد. کاهش خطرات مرتبط با رویدادهای قوی سیاه مستلزم آگاه ماندن از تغییرات غیرمنتظره بازار و دوری از هرگونه تعصب و رویکرد ذهنی غیرمنعطف است.

با نگاهی به آینده، بازار کریپتو با رشد و تبدیل شدن به جریان اصلی احتمالاً با رویدادهای Black Swan بیشتری مواجه خواهد شد. با این حال، با توسعه این عرصه و ورود سرمایه‌گذاران نهادی به بازار، احتمال تثبیت شرایط و کاهش این رویدادها نیز وجود خواهد داشت. یکی از رویدادهای بالقوه قوی سیاه که ممکن است در آینده بر بازار ارزهای دیجیتال تأثیر بگذارد، ظهور محاسبات کوانتومی است. کامپیوترهای کوانتومی این پتانسیل را دارند که الگوریتم‌های رمزنگاری را که زیربنای ارزهای دیجیتال هستند، به چالش بکشند. با آنکه این موضوع در حال حاضر در حد یک تئوری است اما نمی‌توان احتمال وقوع آن را به کلی رد کرد. در نهایت باید منتظر ماند و دید تاریخ چه رویدادهای غافل‌گیر کننده‌ای را برای علاقه‌مندان به عرصه ارزهای دیجیتال در آستین دارد.

 تهیه شده در بیت ۲۴