هارد کپ و سافت کپ ارز دیجیتال

هارد کپ (Hard Cap) و سافت کپ (Soft Cap) دو اصطلاح مربوط به عرضه اولیه سکه (ICO) و حداکثر عرضه یک ارز دیجیتال هستند که هر کدام کاربرد مخصوص به خود را هنگام راه‌اندازی یک پروژه دارند. در این مطلب ضمن تعریف اینکه هارد کپ و سافت کپ یعنی چه، به بررسی ریسک‌ها، تفاوت‌ها و تاثیر منحنی انتشار بر این دو مفهوم در بازار رمز ارزها می‌پردازیم.

علاوه بر قیمت هر واحد، یک معیار بسیار مهم دیگر در بازار ارزهای دیجیتال میزان عرضه است. به همین دلیل نمی‌توان قیمت پایین یک رمز ارز را پتانسیلی برای رشد ارزش آن دانست. حال در ارتباط با این معیار، دو اصطلاح مهم وجود دارند؛ هارد کپ و سافت کپ میزان سرمایه اولیه و نهایی قابل تجمیع طی ICO و همچنین در مفهوم دیگر، عرضه اولیه و حداکثری در شبکه یک ارز دیجیتال را مشخص می‌کنند.

ارزش بازار یا مارکت کپ (Market Capitalization) چیست؟

پیش از پرداختن به مفهوم هاردکپ و سافت کپ، بهتر است با معیاری به‌نام «سرمایه بازار» آشنا شویم. مارکت کپیتالیزیشن یا به‌طور خلاصه مارکت کپ، معیاری برای محاسبه و ردیابی ارزش بازار یک رمز ارز است که با ضرب تعداد ارزهای در گردش در قیمت لحظه‌ای هر واحد آن به‌دست می‌آید.

متخصصان از این معیار برای اندازه‌گیری دامیننس و تسلط و همچنین محبوبیت یک ارز دیجیتال استفاده می‌کنند. در کل، هرچه مارکت کپ یک کوین یا توکن بیشتر باشد، تسلط بیشتری بر بازار دارد. در نتیجه، کارشناسان ارزش بازار را یکی از مهمترین معیارها برای رتبه‌بندی رمز ارزها می‌دانند.

در مجموع می‌توان بازار را از نظر مارکت کپ به 3 دسته تقسیم کرد:

  • لارج کپ کوینز (large-cap Coins) یا ارزهای دارای کپ بالا: کوین‌ها یا توکن‌های دارای سرمایه زیاد در بازار خود که نوسان نسبتا پایینی داشته و ریسک سرمایه گذاری کمتری به‌همراه دارند.
  • مید کپ کوینز (Mid-cap Coins) یا ارزهای دارای کپ متوسط: این ارزها نسبت به ارزهای لارج کپ نوسان بیشتری داشته، اما در عین حال از پتانسیل رشد بالاتری هم برخوردار هستند.
  • لو کپ کوینز (Low-cap Coins) یا ارزهای دارای کپ پایین: کوین یا توکن‌هایی هستند که ارزش بازارشان بسیار پایین است و علی‌رغم پتانسیل رشد بالا، به نوسان و ریسک‌های سرمایه گذاری شدید خود شناخته می‌شوند.

معنی سافت کپ (Soft Cap)

منظور از Soft Cap حداقل مقدار تعریف شده به منظور عرضه یک ارز دیجیتال (کوین یا توکن) برای جمع‌آوری سرمایه اولیه است که توسط تیم توسعه‌دهنده پروژه مشخص می‌شود.

در بازارهای مالی، دو اصطلاح Capped ICO به‌معنای عرضه اولیه سکه دارای کپ (حد) و Uncapped ICO به‌معنای عرضه اولیه سکه بدون کپ (حد) داریم که از آن‌ها برای تعیین حد دار بودن یا نبودن عرضه اولیه سکه یک پروژه استفاده می‌شود. بنابراین دو اصطلاح Soft Cap و Capped ICO معنای تقریبا یکسانی دارند.

از این رو، سافت‌کپ معمولا از طریق عرضه اولیه سکه (ICO) یا حتی عرضه اولیه صرافی (IEO) بین نخستین سرمایه گذاران توزیع می‌شود. معمولا سافت کپ و حتی هارد کپ بر اساس حدس و گمان مشخص می‌شوند و فرمول خاصی برای محاسبه آن‌ها وجود نداد.

منظور از عرضه اولیه سکه مقدار ارز دیجیتالی است که یک توسعه‌دهنده، به قیمت پایین، قبل از پیاده‌سازی و اجرای نهایی پروژه (بلاک چینی و رمز ارزی) خود در اختیار سرمایه گذاران اولیه قرار می‌دهد. به این ترتیب سرمایه مورد نیاز برای تکمیل توسعه پروژه را به‌دست خواهد آورد.

اگر یک تیم بتواند بالاتر از سافت کپ سرمایه جذب کند، وجوه را به سرمایه گذاران برمی‌گرداند یا از پول اضافی جمع‌آوری شده برای توسعه بیشتر پروژه استفاده می‌کند. در هر صورت ممکن است به دلایل مختلف مثل استقبال زیاد سرمایه گذاران، تیم پروژه تمایل به ادامه عرضه اولیه حتی بالاتر از سافت کپ داشته باشد، اما این روند نباید تا نزدیکی هارد کپ یعنی حداکثر مقدار عرضه ادامه پیدا کند. در قسمت بعد درباره هارد کپ بیشتر صحبت خواهیم کرد.

به عبارت دیگر، برخلاف هارد کپ، اجباری برای رد نشدن از سافت کپ عرضه یک ارز دیجیتال وجود ندارد، چرا که صرفا یک ایده کلی از مبلغی است که یک استارتاپ به منظور جمع‌آوری سرمایه اولیه مد نظر دارد. مشخص کردن Soft Cap به یک توسعه‌دهنده اجازه می‌دهد از قبل درباره هزینه‌های خود برنامه‌ریزی کند. بنابراین توسعه‌دهندگان با در نظر گرفتن Hard Cap قادر خواهند بود به ایده‌ای کلی از روند قیمت یک رمز ارز و چگونگی قیمت‌گذاری آن در آینده دست پیدا کنند. اما هیچ اجباری برای تعیین سافت کپ وجود ندارد و پروژه‌های زیادی موفق شده‌اند بدون تعیین کف یا سقف مشخص برای جمع‌آوری بودجه اولیه، سرمایه‌های زیادی جذب کنند.

اگر یک تیم توسعه‌دهنده بتواند توجیه خوبی درباره چگونگی تعیین سافت کپ و حتی هارد کپ عرضه ارز دیجیتال خود ارائه و نحوه برنامه‌ریزی برای مصرف آن را مشخص کند، اعتماد سرمایه گذاران را جلب خواهد کرد.

ریسک‌های عدم تعیین سافت کپ ؛ آیا وجود Soft Cap ضروری است؟

تا کنون پروژه‌های زیادی بوده‌اند که بدون سافت کپ برای ICO خود وارد بازار شده‌اند. مثلا، تزوس (XTZ) بدون تعیین سافت کپ کار خود را آغاز کرد، اما توانست طی 13 روزِ عرضه اولیه سکه خود، با فروش 490495934.0425532 واحد XTZ به مبلغ هر واحد 0.47 دلار، مجموعا 228,185,796 دلار سرمایه جمع‌آوری کند.

تجزیه و تحلیل بخش‌های مختلف یک عرضه اولیه سکه نظیر سافت کپ راهی برای سنجش تجربه و درک خواسته‌های آتی مجری یک پروژه است. به همین دلیل سرمایه گذاران باید نسبت به سافت کپ های بیش از اندازه بالا یا حتی کم حساس باشند؛ Soft Cap بیش از اندازه پایین ممکن است به خاطر تلاش یک سرمایه گذار برای به‌دست آوردن بودجه اولیه و سپس کلاهبرداری باشد. تعیین عددی بالا برای این مقدار هم ممکن است طمع مجری طرح برای جذب پول بالاتر از حد نیاز خود را نشان بدهد.

بنابراین با اینکه ICOهای کپ دار به حفظ سلامت شبکه کمک می‌کنند، اما سرمایه‌های محدود همیشه برای اجرا و ادامه کار یک کسب‌وکار کافی نیستند. در صورتی که پیش‌بینی توسعه‌دهندگان از سافت کپ کمتر از مقدار لازم باشد، احتمال اعلام دور دوم سرمایه گذاری و عرضه کوین‌های بیشتر از سوی تیم اعلام می‌شود. به‌همین خاطر، گاهی اوقات توسعه‌دهندگان از روش Uncapped ICO برای عرضه اولیه سکه خود استفاده می‌کنند.

معنی هارد کپ (Hard Cap)

هارد کپ در بازار کریپتو می‌تواند دو تا معنی باشد: یک معنی آن مربوط به عرضه اولیه سکه است و معنی دیگر، به تعداد حداکثری و ماکزیمم کوین‌های قابل تولید یک پروژه مربوط می‌شود.

منظور از هارد کپ در عرضه اولیه

در حالتی که اصطلاح هاردکپ برای عرضه اولیه سکه به کار رود، منظور مقدار حداکثری و حد بالای توکن‌های قابل فروش طی ICO است. در این تعریف، هاردکپ یعنی حداکثر سرمایه‌ای که یک پروژه رمز ارزی در ازای فروش اولیه کوین یا توکن‌های خود درصدد جمع‌آوری است.

بنابراین زمانی که طی ICO تامین سرمایه به هاردکپ برسیم، فروش توکن‌ها برای آن دور متوقف می‌شود. تعیین میزان هدف حداکثری برای ICO نیز کاملا به تیم توسعه بستگی دارد و به نیازمندی‌های کمیابی اقتصادی آن مربوط می‌شود.

منظور از هاردکپ در عرضه کل

اما در حالتی که منظور از هاردکپ حداکثر تعداد ارزهای قابل تولید برای یک پروژه باشد، معنی آن متفاوت خواهد بود. در این حالت، هارد کپ در کد برنامه‌نویسی بلاک چین مشخص می‌شود و اصطلاحا به آن “Maximum Supply” یا «عرضه حداکثری» می‌گویند.

برای درک این اصطلاح، بیت کوین را در نظر بگیرید. در نهایت قرار است فقط 21 میلیون عدد از این کوین در شبکه عرضه شود. بنابراین عدد 21 میلیون، هارد کپ یا همان عرضه حداکثری بیت کوین است. بنابراین بعد از رسیدن به این مقدار، دیگر تعداد BTCهای بیشتری در شبکه تولید و توزیع نخواهد شد.

همانطور که همه پروژه‌ها برای جمع‌آوری سرمایه اولیه Soft Cap مشخص نمی‌کنند، در شبکه تمام رمز ارزها نیز Hard Cap تعیین نشده است. به عنوان مثال، رمز ارز اتریوم فاقد هارد کپ است و حداکثر مقدار عرضه‌ای برای آن مشخص نشده است.

در نظر داشته باشید بین هارد کپ و سافت کپ ارتباط خاصی وجود ندارد و آن‌ها را می‌توان کاملا مستقل از یکدیگر مشخص کرد. به عنوان مثال، ممکن است بدون تعیین هارد کپ برای عرضه یک ارز دیجیتال، حین عرضه اولیه برای آن سافت کپ در نظر گرفته شود (و بالعکس). یا ممکن است یک پروژه دارای هر دو یا فاقد آن‌ها باشد.

آیا هاردکپ قابل تغییر و دستکاری است؟

هارد کپ در مفهوم حداکثر عرضه پارامتری در کدهای یک بلاک چین است که اعضای انجمن یک ارز دیجیتال و وب سایت‌های ردیابی وضعیت بازار رمز ارزها نظیر کوین مارکت کپ آن را بررسی کرده و بر آن نظارت دارند. حال اگر بعد از راه‌اندازی یک پروژه و عرضه ارز دیجیتال توسعه‌دهنده آن سعی در تغییر حداکثر میزان عرضه داشته باشد، باید در یک سری پارامترهای اساسی و بنیادی شبکه تغییر ایجاد کند که می‌تواند حتی به ساخت یک ارز دیجیتال جدید منجر شود.

از جمله عوامل تاثیرگذار بر تصمیم‌گیری نسبت به تغییر هاردکپ می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • وجود خطا یا باگی در کدهای شبکه – نظیر باگی در شبکه بیت کوین که در سال 2010 باعث تولید 184 میلیون واحد BTC مضاعف بر محدودیت 21 میلیون واحدی توسط شخص ناشناسی شد. البته این باگ سریعا توسط یکی از توسعه‌دهندگان این شبکه شناسایی شد و طی 5 ساعت بعد، با انجام یک سافت فورک بلاک چین بیت کوین به حالت قبل از این واقعه بازگشت.
  • تصمیم تیم توسعه‌دهنده – در موارد نادر و استثنی، توسعه‌دهندگان نیازمند آغاز تغییر و افزودن آن به کدهای شبکه هستند. چنین تغییری به تایید کل جامعه رمز ارز مربوطه نیاز دارد.
  • مقاصد مخرب – مانند تولید رمز ارزهای بیشتر با هدف کسب سود غیر اخلاقی توسط تیم توسعه و مالکان پروژه

بنابراین بعید نیست بروز یک مشکل در نحوه توزیع کوین‌ها یا توکن‌های یک رمز ارز داخل شبکه، سبب تغییر هارد کپ شود، به همین دلیل بررسی مداوم Hard Cap و اطمینان از عدم تغییر این مقدار ضروری است. در غیر این صورت به خاطر کم‌رنگ شدن ویژگی کمیابی، قیمت هر واحد کاهش پیدا خواهد کرد، به همان شکلی که یک دولت با انتشار بیش از اندازه اسکناس سبب افت ارزش هر واحد یک پول فیات می‌شود.

چگونه هارد کپ یک ارز دیجیتال ثابت باقی می‌ماند؟

با اینکه از بین بردن هاردکپ در مفهوم حداکثر عرضه و تولید کوین‌های بیشتر برای افزایش درآمد در کوتاه مدت می‌تواند برای ماینرها اغواکننده باشد، اما به دلایل مختلف این اتفاق نمی‌افتد.

اول از همه، رمز ارزهایی نظیر بیت کوین برای تولید به منابع محاسباتی بالایی نیاز دارند. فرآیند هاوینگ بیت کوین نیز که تقریبا هر 4 سال یکبار اجرا می‌شود، تولید BTCهای اضافی را دشوارتر می‌کند. عدم تسلط ماینرها بر قوانین بلاک چین یکی دیگر از عوامل سختی تولید توکن‌های جدید بیشتر توسط آن‌هاست. در عین اینکه این افراد روی تولید بلاک‌های جدید و پردازش تراکنش‌ها کار می‌کنند، هزاران نود در شبکه به تایید فعالیت آن‌ها پرداخته و کار اعتبارسنجی را بر عهده دارند که تضمینی بر حفظ قوانین و محدودیت‌های شبکه است. علاوه بر این، مشوق‌های جذاب برای حاکمیت اعضای جامعه و ماینرها به حفظ هارد کپ کمک می‌کند.

همانطور که گفتیم، علت دیگر حفظ هاردکپ توسط فعالین شبکه، وجود آن به‌عنوان عاملی جهت حفظ خصیصه کمیابی است که در غیر این صورت، کاهش ارزش حاصل از تولید توکن‌های بیشتر در بلند مدت بر درآمد ماینرها تاثیرگذار خواهد بود.

ریسک‌های عدم تعیین هارد کپ ؛ چرا به Hard cap نیاز داریم؟

همانند سافت کپ که به تامین سرمایه اولیه برای آغاز به کار یک پروژه کمک می‌کند، وجود هارد کپ در مفهوم عرضه حداکثری نیز به 3 دلیل می‌تواند برای پروژه‌های کریپتویی مفید باشد:

کمیابی

هر پروژه پیش از تعیین هاردکپ، نیازمند بررسی اصول عرضه و تقاضاست. این مفهوم بنیان همه بازارهای مالی و اقتصاد محسوب می‌شود. در این مفهوم، با فرض تقاضای ثابت، عرضه بیشتر با کاهش قیمت و عرضه کمتر با افزایش قیمت دارایی همراه است. بنابراین حتی اگر تقاضای رمز ارزها در طول زمان ثابت باقی بماند (که اینطور نیست و هر روزه شاهد ورود افراد و سرمایه بیشتر برای خرید ارز دیجیتال هستیم)، افزایش عرضه و عدم تعیین هارد کپ بالا باعث کاهش کمیابی و در نتیجه قیمت رمز ارز مورد نظر می‌شود.

بنابراین همانطور که در بخش‌های قبل گفتیم، مثلا وجود هاردکپ 21 میلیون واحدی برای بیت کوین یکی از عوامل افزایش ارزش این رمز ارز بوده است. این قانون باعث ایجاد دسته‌بندی جدیدی تحت عنوان «توکن‌های ضدتورمی (Deflationary Tokens)» به‌عنوان یکی از سیستم‌های محبوب اقتصاد توکنی در صنعت بلاک چین شده است.

واقع‌گرایی

هاردکپ پیوند ضمنی و نامحسوسی با نقشه راه و رود مپ یک پروژه دارد. تیم پشتیبان همیشه باید به‌دنبال شفاف‌سازی اهداف پول‌های جمع‌آوری‌شده طی هر فاز تامین سرمایه باشد.

یک پروژه نظیر میم کوین‌هایی همچون شیبا اینو، با وعده توسعه‌های جزئی و مواجه آن با هایپ و افزایش قیمت را در نظر بگیرید. در این حالت، شاید مدیریت مقدار بالای سرمایه به‌یکباره برای تیم توسعه دشوار باشد. به همین خاطر، محدودیت و وجود هارد کپ می‌تواند به جریان پولی در پروژه‌های جدید کمک کند، چیزی که در تعداد ارزهای در گردش شیبا اینو مشاهده نمی‌شود و افزایش قیمت SHIB صرفا به‌خاطر حمایت سلبریتی ‌ها و جامعه رمز ارزها آن بوده است نه عرضه محدود و نقشه راه آن.

محدود کردن نهنگ‌ها

سرمایه‌داران بزرگ بازار رمز ارزها که تحت عنوان «نهنگ ارز دیجیتال (Whale)» شناخته می‌شوند، همیشه با هدف کسب سود از طریق پامپ و سپس دامپ یک پروژه رمز ارزی پس از ICO آن، اعتبار پروژه مربوطه را زیر سوال برده و نوسانات کوتاه مدت زیادی را برای آن به‌بار می‌آورند.

در این حالت، وجود مکانیزم هاردکپ به جلوگیری از دخالت بیش از حد سرمایه‌داران بزرگ در بازار رمز ارز مربوطه جلوگیری می‌کند.

ارزش ارزهای دیجیتال بدون هاردکپ چگونه حفظ می‌شود؟

در شبکه ارزهای دیجیتالی نظیر اتریوم و بایننس کوین برای حفظ ارزش هر واحد و جلوگیری از کاهش قیمت به خاطر عرضه نامحدود، از استراتژی توکن‌ سوزی استفاده می‌شود. بر اساس مکانیزمی که توسعه‌دهنده پروژه در نظر گرفته، طی بازه‌های زمانی مشخص (مثلا هر سه ماه یکبار در شبکه بایننس کوین) یا بعد از یک اتفاق خاص (مثلا اضافه شدن هر بلاک به بلاک چین) مقداری از عرضه در گردش از بین برده می‌شود تا به نوعی دیگر خاصیت کمیاب بودن حاصل شود.

تفاوت هارد کپ و سافت کپ

همانطور که تا اینجای مطلب متوجه شدید، وجود سافت کپ و هاردکپ (چه از نظر مفهوم ICO چه عرضه حداکثری) ضروری نیست، اما تعیین آن‌ به سلامت و ثبات سیستم اقتصاد توکنی پروژه کمک بیشتری می‌کند.

اگر هاردکپ یک پروژه ارز دیجیتال که در حال انجام یک ICO است تنها هدف تامین سرمایه آن باشد، سافت کپ مقدار حداقل پول مورد نیاز تیم پشتیبان برای راه‌اندازی و اجرای توسعه محسوب می‌شود. فرض کنید درصدد ساخت خانه‌ای هستید و دو راه برای ادامه کار وجود دارد: یا باید تا زمان کسب کل پول کافی برای ساخت خانه رویایی‌تان صبر کنید، یا مقدار کافی برای ساخت نسخه کوچکی از آن شروع کرده و به مرور به تامین سرمایه بپردازید. وجود هارد کپ در مفهوم حداکثر عرضه نیز به کمیابی و کوتاه کردن دست نهنگ‌ها در دستکاری قیمت‌ها کمک می‌کند.

تاثیر منحنی انتشار (Emissions Curve) بر هارد کپ و سافت کپ

یکی از معیارهای ارزیابی ارزشمندی یک کوین، عرضه آن است. همانطور که گفتیم، ضرب میزان عرضه در گردش در قیمت لحظه‌ای، مارکت کپ را اندازه می‌گیرد. معیار مهم بعدی برای تعیین ارزش، تعداد کوین‌هایی است که در آینده عرضه خواهند شد.

به نحوه استخراج ارز دیجیتال و توزیع کوین‌ها، منحنی انتشار یا جدول زمانی انتشار (Emissions Schedule) می‌گویند. در واقع جدول یا برنامه زمانی انتشار به نحوه ورود رمز ارزهای جدید به بازار اطلاق می‌شود.

در حالت کلی، ماین کردن رمز ارزهای قابل استخراج در ابتدای امر کار آسانی است، اما رفته رفته و با افزایش قیمت و تقاضا، پاداش ماینینگ کاهش و سختی افزایش می‌یابد. مثلا امروزه، ماینینگ بیت کوین بدون تجهیزات تخصصی و مصرف بالای برق امکان‌پذیر نیست. البته درک منحنی انتشار فقط به ماینرها در یافتن رمز ارزهای مناسب برای استخراج کمک نمی‌کند، بلکه در پیش‌بینی میزان ارزش رمز ارز در طول زمان برای کاربران و تریدرهای عادی نیز موثر است.

ارزهای دیجیتال مختلف منحنی انتشار متفاوتی دارند. مثلا دوج کوین که کار خود را به‌عنوان یک رمز ارز شوخی در سال 2013 آغاز کرد، بدون هارد کپ و عرضه حداکثری، طی 2 سال 100 میلیارد واحد رمز ارز را روانه بازار ساخت.

در مقام مقایسه، بیت کوین به 21 میلیون واحد محدود است و اکنون به دلیل رویداد هاوینگ خود، هر 10 دقیقه یکبار 6.25 واحد و روزانه 900 واحد از آن استخراج می‌شود. این یعنی ماینینگ کل BTCها تا سال 2140 طول خواهد کشید و از آن زمان به‌بعد، منبع درآمد ماینرها صرفا کارمزد تراکنش‌ها خواهد بود.

رمز ارز مونرو (XMR) اما جدول زمانی انتشار منحصربه‌فردی دارد. مونرو به‌عنوان یک ارز دیجیتال حریم شخصی و خصوصی، دارای معیاری به‌نام “Tail Emission” است که در اواخر می 2022 طی یک به‌روزرسانی در این شبکه اعمال شد. در این ساختار، مقدارهای مونروهای قابل استخراج برابر مقدار ثابت 0.6 XMR در هر بلاک است که بر خلاف بیت کوین، باعث صفر شدن منبع اصلی ماینرها پس از رسیدن به هارد کپ یعنی پاداش بلاک نمی‌شود.

منحنی انتشار بیت کوین و مونرو

منحنی انتشار بیت کوین (آبی) و مونرو (قرمز)

بنابراین اگر با استفاده از تحلیل فاندامنتال به‌دنبال شرکت در ICO یا بررسی ارزش یک ارز دیجیتال قابل استخراج و تصمیم برای ورود به بازار ماینینگ آن هستید، علاوه بر نقشه راه، عرضه در گردش، عرضه کل، تیم توسعه، برنامه‌های بهبود آتی و دیگر موارد، منحنی انتشار و نحوه تاثیرگذاری آن بر هاردکپ پروژه مربوطه را نیز بررسی نمایید.

سخن پایانی

سافت کپ و هارد کپ در عرضه اولیه سکه و همچنین عرضه حداکثری ارزهای دیجیتال، از جمله اهداف بنیادین برای تامین سرمایه و کمیابی پروژه مورد نظر هستند. با اینکه سرمایه گذاران برای درک ارزش یک پروژه به ارزیابی ICOها می‌پردازند، اما موارد دیگری نظیر عرضه، بنیان‌گذاران، کاربردها و بسیاری دیگر در این امر تاثیرگذارند. تعیین Hard Cap و Soft Cap الزامی نیست، اما وجود آن‌ها باعث تضمین سلامت و اعتبار شبکه بلاک چینی می‌شود.

تهیه شده در بیت 24