آنچه در این مقاله خواهید خواند
استفاده از واژه تراستلس (Trustless) یا بدون نیاز به اعتماد در دنیای ارزهای دیجیتال بسیار رایج است و تحلیلگران آن را یکی از مهمترین ویژگی های بیت کوین و سایر رمز ارزها میشناسند. اما منظور از تراستلس چیست؟ واژه واژه تا حدود زیادی گمراهکننده است، چرا که با دقت کافی مفهوم مدنظر را منتقل نمیکند. در این مقاله به بررسی معنی و مفهوم دقیق اصطلاح تراستلس در دنیای بلاک چین و ارزهای دیجیتال میپردازیم.
بیت کوین ؛ اولین شبکه بدون نیاز به اعتماد
یک سیستم تراستلس به گونهای است که در آن افراد برای عمل کردن نیازی به شناخت یا اعتماد به یکدیگر ندارند. در یک ساختار و سیستم تراستلس، یک فرد حقیقی یا حقوقی نسبت به کل سیستم مسلط نیست. در این گونه سیستمها، برای رسیدن به اجماع، نیازی نیست که اعضا یکدیگر را بشناسند یا به هم اعتماد داشته باشند و در واقع اعتماد اعضا به خود سیستم است و نه بازیگران آن. بیت کوین چنین خاصیتی دارد.
مالکیت تراستلس در یک شبکه همتا به همتا (P2P) اولین مرتبه با بیت کوین معرفی شد، چرا که بیت کوین این امکان را فراهم میکند تا تمام دادههای تراکنشها در یک بلاک چین عمومی تایید و به شکلی تغییرناپذیر نگهداری شوند.
فاکتور اعتماد در اکثر تراکنشهایی که در کل اقتصاد اتفاق میافتند وجود دارد و بخش بسیار مهم و کلیدی در کلیهی مراودات تجاری و بازرگانی محسوب میشود. با این حال، سیستمهای تراستلس توان بازتعریف کلیهی تعاملات اقتصادی را دارند، چرا که آنها این اجازه را به مردم میدهند تا به جای اعتماد به افراد، سازمانها یا اشخاص ثالث، به یک سیستم واحد اعتماد کنند. آنها مطمئن هستند این سیستم به درستی تعریف و کدنویسی شده و مشکلی برایشان ایجاد نخواهد شد. پس اگر فرد یا افرادی در آنسوی مراوده یا معامله افکار و مقاصد شومی داشته باشند، توسط سیستم تراستلس خنثی خواهند شد.
سیستم های تراستلس ؛ متمرکز در برابر غیرمتمرکز
باید توجه داشته باشیم که در یک سیستم تراستلس، مقوله اعتماد به طور کامل حذف نمیشود، بلکه این اعتماد در یک سیستم اقتصادی که بعضی رفتارهای خاص را تشویق میکند، توزیع میشود. در این حالت، اعتماد به حداقل میرسد اما از بین نمیرود.
سیستم های متمرکز تراستلس نیستند زیرا شرکتکنندگان در این سیستمها قدرت را به یک مرکز ثقل مرکزی منتقل میکنند و این امکان و اختیار را به آن میدهند تا تصمیم بگیرد و تصمیماتش را یکطرف اعمال کند. در آنها، تا زمانی که اعضا به شخص ثالثی که مورد اعتماد واقع شده اعتماد داشته باشند، سیستم به کار خود ادامه میدهد. در همین حال، اگر اعتماد اعضاء از بین برود، سیستم با مشکل جدی روبهرو خواهد شد. در کنار اینها، در سیستمهای مرکزی خطر حملههای هکری جدیتر است چرا که یک نقطه تکی شکست (Single Point of Failure) وجود دارد. در سیستمهای متمرکز امکان تغییر یا دستکاری دادهها نیز کاملا ممکن است که نقطه ضعفی بزرگ برای آنها محسوب میشود.
وقتی صحبت از پول میشود، معمولا عموم مردم به سیستمهای متمرکز نسبت به سیستمهای غیرمتمرکز و تراستلس اعتماد بیشتری دارند، چرا که مردم به انسانها و سازمانها خیلی راحتتر اعتماد میکنند تا یک سیستم. این در حالی است که سازمانها و انسانها خیلی راحت دچار فساد میشوند، اما یک سیستم تراستلس توسط کدهای کامپیوتری کارها پیش میبرد که این مکانیسم، امکان فساد را به صفر میرساند، مخصوصا اگر کدها به طور شفاف قابل مشاهده باشند و هر کسی نتواند به دلخواه در آنها دست ببرد.
بلاک چینهایی که از مکانیسم اجماع اثبات کار برای تایید تراکنشها استفاده میکنند، با ارائه مشوقهایی به رفتارهای صادقانه، ویژگی تراستلس را به وجود میآورد. در این نوع شبکههای بلاک چین با پاداشهای مالی به نودهای شریف امنیت شبکه حفظ و اعتماد بین تعداد زیادی از شرکتکنندگان توزیع میشود. همین ویژگی، شبکههای بلاک چین را در برابر آسیبها و حملات مقاوم میکند.
سخن پایانی
وقتی که گفته میشود شبکههای بلاک چین تراستلس هستند، منظور این است که مکانیسمهایی در این آنها وجود دارد که تمام اشخاص در آن میتوانند به اجماع برسند که حقیقت چیست. قدرت و اعتماد بین شرکتکنندگان در شبکه (توسعهدهندگان، ماینرها، دارندگان توکن و مصرفکنندگان) توزیع شده است و در یک شخص حقیقی یا حقوقی متمرکز نمیشود. شاید برای تعریف شبکههای بلاک چین استفاده از واژه تراستلس دقیق نباشد، بلکه باید گفت که آنها بر اساس توزیع اعتماد طراحی و ساخته شدهاند.
تهیه شده در بیت 24