آغاز سفر به دنیای ارزهای دیجیتال و بلاکچین!
نمیدانید از کجا شروع کنید؟ با ما در این سفر همراه شوید و مهارتهای لازم برای تبدیل شدن به یک سرمایهگذار یا معاملهگر موفق در بازار ارزهای دیجیتال را کسب کنید!
به آکادمی بیت24 خوش آمدید!
اگر قصد دارید در مورد مفاهیم مختلف بلاک چین و کریپتوکارنسی بیشتر بدانید، راه را درست آمدهاید! مجموعه آکادمی بیت24 به کمک دهها مقاله و ویدئوی آموزشی به شما کمک میکند به هر آنچه برای فعالیت در جهان کریپتو احتیاج دارید، دسترسی داشته باشید.
فرقی نمیکند که بهتازگی وارد دنیای گسترده رمزارزها شدهاید یا در ترید و سرمایهگذاری حرفی برای گفتن دارید، در هر صورت باید اطلاعات خودتان را در خصوص فناوری روبهرشد بلاک چین و رمزارزها بهروز نگه دارید تا از فرصتهای بازار جا نمانید و مدیریت سرمایه بهتری داشته باشید.
در این راستا، آکادمی بیت24 ابزار موردنیاز برای کسب آگاهی و دانش بیشتر را در اختیارتان قرار میدهد. در ادامه، تعدادی از مهمترین مفاهیم بلاک چینی را مرور میکنیم. در هر مطلب، میتوانید لینکها را دنبال کنید و با اندکی جستجو به مطلب موردنظر خود برسید.
ارز دیجیتال (Cryptocurrency)
ارز دیجیتال که آن را کریپتوکارنسی یا رمزارز هم مینامند، بهزبان ساده، شکل دیجیتالی پول است. از ارز دیجیتال میتوان برای پرداخت مبلغ کالاها و خدمات استفاده کرد، مشروط بر اینکه طرف مقابل در ازای سرویس یا محصولی که ارائه میدهد، ارز دیجیتال بپذیرد.
امکان انتقال این ارزها برای هر فردی در هر نقطهای از جهان فراهم است. همچنین، ارزهای دیجیتال به عنوان ذخیره ارزش و پوشش تورم هم شناحته میشوند.
شاید فکر کنید پیپل و حوالههای بانکی هم همین کار را انجام میدهند! درست است، اما تفاوت بسیار مهمی بین آنها وجود دارد؛ درگاههای پرداخت سنتی، متعلق به سازمانها یا نهادهای مالی هستند. آنها پول شما را نگه میدارند و هروقت میخواهید آن را خرج کنید، از طرف شما این کار را انجام میدهند.
درحالیکه ارزهای دیجیتال، نوعی سیستم همتابههمتا هستند، یعنی برای ارسال، دریافت و هر تراکنش دیگری که با آنها انجام دهید، به هیچ واسطهای مانند بانک نیاز نخواهید داشت. به همین دلیل دیگر بحث سانسور و تحریم مطرح نیست.
بلاک چین (Blockchain)
آیا تاکنون دفتر کل یک فروشگاه یا شرکت را دیدهاید؟ دفتر کل، جایی است که تمام تراکنشهای مالی یک کسبوکار را در آن ثبت میکنند. بلاک چین، مشابه دیجیتالی همان دفتر کل عمومی (Ledger) است که تمام تراکنشهای یک ارز دیجیتال در آن ثبت میشود. سپس، نسخهای از دفتر کل بین تمام اعضا توزیع میشود.
درواقع، بلاک چین بر مبنای فناوری دفتر کل توزیعشده (Distributed Ledger Technology) یا همان DLT کار میکند. بلاک چین امکان بهاشتراکگذاری امن و شفاف اطلاعات را فراهم میکند. هیچکس نمیتواند اطلاعات و دادههایی را که در بلاک چین ذخیره میشود، دستکاری کند یا تغییری در آنها صورت دهد.
همانطور که از نامش پیدا است، بلاک چین از بلاکهایی تشکیل شده است که بهشکل یک زنجیره به هم متصل هستند. ازآنجا که هر بلاک شامل اطلاعاتی از بلاک قبل از خود است، اگر بخواهیم دادههای ثبتشده در آن را تغییر دهیم، باید به عقب برگردیم و همه بلاکهای قبل از آن را تا ابتدای زنجیره دستکاری کنیم، چیزی که درعمل غیرممکن است. بنابراین، اطلاعات بلاک چین، تغییرناپذیر و ضدسانسور هستند.
تمرکززدایی (Decentralization)
تمرکززدایی یکی از ویژگیهای اساسی رمز ارزها است و به ماهیت توزیعشده شبکه و شیوه حذف قدرتهای متمرکز از آن اشاره دارد. بلاک چینهای متعلق به رمزارزها مدیریت مرکزی یا سازمانی ندارند که آنها را کنترل کند، اما بیدروپیکر هم نیستند! مدیریت شبکههای بلاک چینی کاملاً غیرمتمرکز و برعهده همه رایانههای مشارکتکننده در آنها است. به این رایانهها نود (Node) گفته میشود.
نودها با یکدیگر ارتباط دارند، دادههای تراکنشها را به اشتراک میگذارند و از دفترکل توزیعشده نگهداری میکنند. بنابراین، دیگر نیازی به واسطههایی نظیر بانک نیست. حذف واسطهها باعث میشود کاربران کنترل سرمایه و دادههای شخصی خود را برعهده داشته باشند و تراکنشها و مبادلاتشان را بهطور مستقیم انجام دهند.
هیچ نهادی امکان سانسور تراکنشها، مسدودکردن حسابهای افراد و توقیف اموال آنها را نخواهد داشت. همچنین، ازآنجا که دفتر کل توزیعشده در سرتاسر شبکهای از نودها توزیع شده، اگر یکی از آنها از کار بیفتد، شبکه هنوز به کار خود ادامه خواهد داد.
ترید (Trade)
ترید در لغت بهمعنای معاملهگری یا خرید و فروش یک دارایی برای کسب سود است. در صنعت کریپتو، ترید به خرید و فروش داراییهای دیجیتال برای کسب سود از نوسانات قیمت در بازارهای پرنوسان رمز ارزها اشاره دارد. برخلاف چیزی که به نظر میرسد، ترید به همین راحتیها نیست. انجام موفقیتآمیز ترید، مستلزم بهکارگیری راهبردهای مناسب و پیشبینی صحیح حرکات قیمتی است. آنچه که راهبردها و تصمیمگیریها درباره معاملات را تعیین میکند، تجزیهوتحلیل عواملی مانند شاخصهای فنی، دادههای آنچین، احساسات بازار و رویدادهای خبری است.
ترید در صرافیهای متمرکز و غیرمتمرکز ارز دیجیتال انجام میشود. از انواع مختلف ترید میتوان به معاملات روزانه (Day Trading)، معاملات مارجین (Margin Trading)، معاملات آتی (Futures Trading) و معاملات رِنج (Range Trading) اشاره کرد. تریدرهای حرفهای معمولاً از رباتها و الگوریتمهای معاملاتی خودکار در معاملات خود استفاده میکنند.
فرایند استخراج یا ماینینگ شامل تأیید و افزودن تراکنشهای جدید به دفتر کل بلاک چین است. گروهی از رایانههای شبکه که ماینر نامیده میشوند، با استفاده از رایانههای قدرتمند برای حل یک مسئله پیچیده ریاضی با یکدیگر رقابت میکنند.
هر ماینری که زودتر از دیگران موفق به یافتن پاسخ شود، کوینهای آزادشده در فرایند استخراج را بهعنوان پاداش دریافت خواهد کرد. این کوینها وارد عرضه در گردش میشوند.
در روزهای اولیه ظهور ارزهای دیجیتال، استخراج آنها سادهتر و حتی با رایانههای خانگی امکانپذیر بود. از آن زمان تاکنون، ماینرهای بیشتری به شبکه پیوستهاند و صنعت ماینینگ رقابتیتر شده است. به همین دلیل، سطح دشواری استخراج افزایش یافته و درنتیجه به سختافزارهای قدرتمندتری نیاز است. در حال حاضر، این کار فقط با تجهیزات پیشرفته مانند ماینرهای اِیسیک (ASIC) امکانپذیر است.
امروزه، استخراج برای عموم فقط با پیوستن به استخرهای ماینینگ سودآور است. ماینرها قدرت محاسباتی خود را در استخرها به اشتراک میگذارند و با تجمیع آنها، استخر اقدام به استخراج کوینهای جدید میکند. پاداش بهدستآمده از فرایند استخراج بهتناسب سهمی که هر ماینر از قدرت محاسباتی دارد، بین ماینرها توزیع میشود.
کیف پول (Wallet)
کیف پول ارز دیجیتال، یک برنامه نرمافزاری یا دستگاه سختافزاری است که به کاربران امکان ذخیره، ارسال و دریافت ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین و اتریوم را میدهد. هر کیف پول اقدام به تولید کلیدهای خصوصی و عمومی برای کاربر میکند.
کلید عمومی همان آدرسی است که برای دریافت ارز دیجیتال در اختیار دیگران قرار میدهید؛ اما کلید خصوصی مالکیت شما را ثابت میکند. بدون این کلید خصوصی، مالک هیچیک از داراییهای دیجیتالتان نخواهید بود.
کیف پولها عموماً به دو دسته سرد و گرم تقسیم میشوند. به کیف پول نرمافزاری، کیف پول گرم هم گفته میشود، زیرا آنلاین است و روی رایانه، تلفن هوشمند یا تبلت اجرا میشود. تراست والت (Trust Wallet)، اکسودوس (Exodus)، الکتروم (Electrum) و مایسلیوم (MyCelium) برخی از انواع کیف پولهای نرمافزاری هستند.
در مقابل، کیف پول سخت افزاری را سرد مینامند، زیرا آفلاین است و بهشکل دستگاههای فیزیکی در حد و اندازه یک فلش مموری استفاده میشود. لجر (Ledger) و ترزور (Trezor) از محبوبترین برندهای کیف پول سختافزاری هستند. کیف پولهای سرد امنیت بیشتری دارند و احتمال هکشدن آنها تقریبا صفر است.
قرارداد هوشمند (Smart Contract)
قرارداد هوشمند یک برنامه خوداجراشونده است که روی یک شبکه بلاک چینی، براساس شرایطی که از پیش در آنها تعریف شده، اجرا میشود. درست مانند قراردادهایی که در زندگی واقعی با آنها سروکار داریم، قراردادهای هوشمند هم بین دو یا چند طرف نوشته میشوند، با این تفاوت که زبان این قراردادها بهصورت کد است.
قراردادهای هوشمند روی بلاک چین ذخیره میشوند، بنابراین اجرای آنها بدون سانسور، اختلال در عملکرد یا دخالت اشخاص ثالث صورت میگیرد. از این قراردادها میتوان برای معاملات مشتقه، سپردهگذاری، مبادلات (سواپ)، تأمین مالی جمعی، پرداخت حقوق کارکنان و نظایر آن استفاده کرد. اتریوم محبوبترین بستر بلاک چینی برای ایجاد و استقرار قراردادهای هوشمند به شمار میرود. زبان ایجاد قرارداد هوشمند در اتریوم، سالیدیتی (Solidity) است.
از مزایای این قراردادها نسبتبه قراردادهای سنتی میتوان به دقت، صرفهجویی در هزینهها، شفافیت، اتوماسیون و امنیت آنها اشاره کرد. بااینحال، گاهی ممکن است باگهایی در کد این قراردادها گنجانده شود که مشکلاتی در اجرای آنها به وجود آورد.
هش تراکنش (TXID)
شناسه تراکنش یا همان هش تراکنش (Transaction ID) که بهاختصار TXID نامیده میشود، رشتهای منحصربهفرد از چندین کاراکتر است که هر تراکنش را در بلاک چین برچسبگذاری میکند. هنگامی که یک تراکنش به بلاک چین اضافه میشود، یک هش منحصربهفرد به آن اختصاص مییابد. هش تراکنش با اِعمال تابع هش به جزئیات تراکنش، از جمله آدرس فرستنده، آدرس گیرنده و مقدار ارز دیجیتال ارسالی، تولید میشود.
بسته به بلاک چینی که در آن هستید، میتوانید با جستجوی هش تراکنش، آن تراکنش را در کاوشگر بلاک پیدا کنید و جزئیاتش را ببینید. برای مثال، کاوشگر بلاک چین اتریوم وبسایت اتراسکن (Etherscan) است. هش تراکنش بهمنظور تأیید تراکنش، نگهداری سوابق و عیبیابی به کار گرفته میشود. همچنین، گفتنی است برخی صرافیها برای بعضی تراکنشهای واریزی از شما هش تراکنش درخواست میکنند.
به منظور دریافت هش تراکنش باید از سمت مبدا اقدام کنید. بهعنوان مثال، اگر مقداری بیت کوین را از یک کیف پول شخصی به یک صرافی ارسال کردهاید، باید به کیف پول وارد شده و بعد از انتخاب ارز بیت کوین، در بخش تاریخچه تراکنشهای آن، تراکنش مورد نظر را انتخاب و هش مربوط به آن را دریافت کنید و در اختیار صرافی یا دریافتکننده قرار بدهید.
همه سیستمهای متمرکز، از بانکها و شرکتها گرفته تا شبکههای اجتماعی، دارای یک نهاد واحد مرکزی هستند که وظیفه مدیریت و کنترل این سیستمها را بر عهده دارد. این در حالی است که فناوری بلاک چین یک دفترکل غیرمتمرکز است که میان شبکهای از نودها توزیع شده است. با چنین ساختاری، بلاک چین نمیتواند یک مرجع واحد برای اعتبارسنجی و تأیید تراکنشها داشته باشد. پس سیستمهای بلاک چینی چطور درباره ورودیهای شبکه و وضعیت دفترکل به توافق میرسند؟
این توافق فقط با الگوریتم اجماع که یکی از مؤلفههای اصلی هر شبکه بلاک چین است، امکانپذیر میشود. الگوریتم اجماع، پروتکل یا مکانیسمی است که شرکتکنندگان در شبکه با استفاده از آن، درباره فعالیتهای شبکه یا تراکنشهای در حال انجام، به توافق میرسند. الگوریتم اجماع تضمین میکند که هر بلاک جدیدی که به بلاک چین اضافه میشود، معتبر و موردتأیید همه نودهاست.
الگوریتمهای اجماع مختلفی وجود دارد. از مهمترین آنها میتوان به اثبات کار (PoW) که بلاک چین بیت کوین از آن استفاده میکند و اثبات سهام (PoS) که متعلق به بلاک چین اتریوم است، اشاره کرد. بااینحال، برخی دیگر از الگوریتمهای اجماع شامل الگوریتم اجماع اثبات سهام نمایندگی شده (DPoS)، الگوریتم اثبات اعتبار (PoA)، الگوریتم اثبات سوزاندن (PoB) و الگوریتم اثبات تأخیر کار (DPoW) هستند.
هاوینگ (Halving)
هاوینگ در لغت بهمعنای «نصفشدن» است. درباره بیت کوین، هاوینگ به رویدادی گفته میشود که طی آن، هر چهار سال یکبار، تعداد بیت کوینهایی که ازطریق استخراج وارد عرضه در گردش میشوند، به نصف کاهش مییابد. این بیت کوینها پاداش ماینرهایی هستند که کار استخراج را انجام میدهند.
در روزهای اولیه پیدایش بیت کوین، پاداش هر ماینر، ۵۰ واحد بیت کوین بود. چهارسال بعد در سال ۲۰۱۲، اولین هاوینگ اتفاق افتاد و پاداش ماینرها به ۲۵ واحد بیت کوین رسید. دومین هاوینگ در سال ۲۰۱۶ رخ داد و پاداش ماینرها به ۱۲.۵ واحد کاهش یافت. هاوینگ سوم در سال ۲۰۲۰ اتفاق افتاد و پاداش ماینرها به ۶.۲۵ واحد رسید. انتظار میرود هاوینگ چهارم در سال ۲۰۲۴ رخ دهد و پاداش ماینرها به ۳.۱۲۵ واحد بیت کوین برسد. این روند تا زمانی که تمام ۲۱ میلیون بیت کوین در حدود سال ۲۱۴۰ استخراج شود، ادامه خواهد داشت.
بیت کوین تاکنون سه رویداد هاوینگ را از سر گذرانده است. ساتوشی ناکاموتو، خالق ناشناس بیت کوین، رویداد هاوینگ را به این دلیل ایجاد کرد که اضافهکردن بیت کوینهای جدید به عرضه در گردش، بهطور خودکار روندی کاهشی داشته باشد تا از تورم بیت کوین جلوگیری شود.
بلاک چین لایه دوم (Layer2 Blockchain)
یکی از بزرگترین چالشهای پیشروی فناوری بلاک چین، حل مشکل مقیاسپذیری آن است. بسیاری از بلاک چینها نظیر بیت کوین و اتریوم، هنوز قادر به پردازش هزاران تراکنش در ثانیه (TPS) نیستند و نمیتوانند با شبکههای پرداخت نظیر ویزا (Visa) رقابت کنند. این موضوع برای پذیرش گسترده و کاربردهای آنها در زندگی واقعی، خوب نیست. اما چطور میتوان مقیاسپذیری بلاک چینها را افزایش داد، بدون اینکه تمرکززدایی و امنیت آنها به خطر بیفتد؟
یکی از ارزندهترین راهحلهایی که به این منظور طراحی شده است، بلاک چینهای لایه دوم است. این بلاک چینها خارج از زنجیره اصلی و بهصورت مستقل از آنها عمل میکنند. به همین دلیل، آنها را راهحلهای مقیاسپذیری برونزنجیرهای (Off-chain) هم مینامند.
آربیتروم (Arbitrum)، پالیگان (Polygon) و اپتیمیسم (Optimism) که روی اتریوم ساخته شدهاند، برخی از معروفترین بلاک چینهای لایه دوم هستند. این راهحلها از فناوریهای رولآپ (Rollup)، بلاک چینهای موازی یا سایدچینها (Side Chain) و استیت چنل (State Channel) برای مقیاسپذیری استفاده میکنند.
بلاک چینهای لایه دوم، جزئیات تراکنشها را از لایه اول دریافت میکنند و عملیات اعتبارسنجی و تأیید تراکنشها را انجام میدهند. سپس تراکنشها را دستهبندی و به زنجیره اصلی ارسال میکنند. وقتی زنجیره اصلی مجبور نباشد همه این کارها را انجام دهد، از تراکم و بار روی شبکه کاسته میشود. درنتیجه، تراکنشها سریعتر پردازش میشوند و کارمزد آنها یا همان گس (Gas) تراکنش هم کاهش مییابد.
اپلیکیشن غیرمتمرکز (DApp)
برنامه غیرمتمرکز یا همان اپلیکیشن غیرمتمرکز (Decentralized Application) یا بهاختصار DApp نوعی اپلیکیشن منبعباز و توزیعشده است که بهجای یک رایانه، روی شبکه بلاک چین همتابههمتا (P2P) اجرا میشود. برنامههای غیرمتمرکز درست مانند اپلیکیشنهای سنتی دسکتاپ یا تلفن همراه هستند، با این تفاوت که یک سرور مرکزی تحت عنوان پایگاه کد (Codebase) آنها را کنترل نمیکند.
بیشتر برنامههای غیرمتمرکز روی بلاک چین اتریوم ساخته میشوند. برنامههای غیرمتمرکز همیشه در دسترس هستند و نقطه شکست ندارند. بنابراین، حتی اگر یکی از نودهای شبکه از کار بیفتد، برنامه به کار خود ادامه میدهد.
برنامههای غیرمتمرکز با استفاده از فناوری بلاک چین و قراردادهای هوشمند، ارتباط مستقیم بین کاربران خود برقرار میکنند. این برنامهها برای هرکسی در هر نقطه از جهان در دسترس هستند و از کاربران، اطلاعات شخصی آنها نظیر آدرس ایمیل، تلفن همراه و جزئیات حساب بانکیشان را درخواست نمیکنند.
برخی از محبوبترین برنامههای غیرمتمرکز در حوزه امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) و توکنهای غیرمثلی (NFT) کاربرد دارند که از پرطرفدارترین آنها میتوان به اپلیکیشن وامدهی آوی (Aave)، بازار رریبل (Rarible) و بازیهای بلاک چینی نظیر اکسی اینفینیتی (Axie Infinity) اشاره کرد.
دائو (DAO)
اگر در مجموعه، سازمان یا گروهی عضو هستید و از تصمیمگیریهای مدیریتی و حاکمیتی آن رضایت ندارید، احتمالاً ترجیح میدهید خودتان بتوانید مستقیماً در تصمیمگیری نقش داشته باشید تا تصمیمهای بهتری بگیرید. سازمانهای مستقل غیرمتمرکزی بهنام دائو برای تحقق این فرض راهاندازی میشوند.
سازمان مستقل غیرمتمرکز (Decentralized Autonomous Organization) یا بهاختصار دائو (DAO) نقش مهمی در اکوسیستم بلاک چین ایفا میکند. دائوها رویکرد جدیدی برای حکمرانی و تصمیمگیری در شبکههای غیرمتمرکز ارائه میکنند. اهمیت دائوها در توانایی آنها برای توانمندسازی جوامع، ترویج شفافیت و تسهیل تصمیمگیری جمعی بدون نیاز به کنترل مرکزی است.
حاکمیت غیرمتمرکز، شفافیت و پاسخگویی، مشوقهای مشارکت، توانمندسازی جامعه و نوآوری جمعی تنها بخشی از مزایای سازمانهای مستقل غیرمتمرکز است. در ساختار غیرمتمرکز دائوها تصمیمگیری بهجای یک مقام مرکزی توسط اعضای جامعه بهصورت جمعی و دموکراتیک انجام میشود. بهاینترتیب در چنین ساختاری، تعاملات و تراکنشها بهشکلی شفاف صورت میگیرند و اعضا قادرند فعالیتهای حاکمیتی را در زمان واقعی پیگیری و حسابرسی کنند و خطر فساد یا دستکاری را کاهش دهند.
علاوهبراین، افراد برای مشارکت خود در مدیریت جامعه مشوق دریافت میکنند که به افزایش حس مالکیت و تعلق اعضا میانجامد و سطح همکاری، نوآوری و انعطافپذیری در جامعه را ارتقا میدهد. دائوها با تمرکززدایی از فرایندهای تصمیمگیری و توانمندسازی جوامع به ایجاد اقتصادی دیجیتال، عادلانه، منعطف و فراگیر کمک میکنند.
دیفای (DeFi)
دیفای (DeFi) مخفف عبارت امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) است. دیفای دریچهای رو به عصر جدید خدمات مالی و بانکی است و با پرداختهای همتابههمتا از طریق فناوری بلاک چین کار میکند. امور مالی غیرمتمرکز امکان خدمات بانکداری بدون نیاز به اعتماد را فراهم میکند و واسطههای مالی سنتی نظیر بانکها یا کارگزاریها را از میان برمیدارد.
سرمایهگذاران با کمک دیفای میتوانند در خدمات وامدهی بهصورت همتابههمتا مشارکت کنند و سود بیشتری نسبت به حسابهای بانکی سنتی به دست آورند. وامدادن، وامگرفتن، کسب سود، معامله داراییها، خرید بیمه و هر خدمت مالی دیگری، با کمک دیفای سریعتر، ارزانتر و سادهتر انجام میشود.
بهعنوان نمونههایی از پلتفرمهای حوزه دیفای، میتوان به صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) و پلتفرمهای وامدهی دیفای اشاره کرد. این پلتفرمها همه خدمات مالی را بهصورت همتا به همتا و با استفاده از قراردادهای هوشمند انجام میدهند. برای مثال، در یک پلتفرم وامدهی دیفای، میتوانید به دیگران ارز دیجیتال قرض دهید و سود کسب کنید. وامگیرنده بهطور مستقیم و بدون هیچ واسطهای نظیر بانک با شما در ارتباط خواهد بود و برای تضمین، وثیقهای در قالب ارز دیجیتال ارسال خواهد کرد.
اوراکل (Oracle)
اوراکلها رابط بین بلاک چینها با سیستمهای خارجی هستند و به قراردادهای هوشمند اجازه میدهند برمبنای ورودیها و خروجیهای دنیای واقعی اجرا شوند. درواقع این اوراکلها هستند که به اکوسیستم وب3 کمک میکنند به سیستمهای قدیمی، منابع داده و محاسبات پیشرفته که از قبل موجود هستند، دسترسی داشته باشد.
شبکههای غیرمتمرکز اوراکل (Decentralized Oracle Network) یا بهاختصار DON امکان ایجاد قراردادهای هوشمند ترکیبی را فراهم میکنند؛ قراردادهایی که در آنها، کدهای درونزنجیرهای و ساختارهای برونزنجیرهای با یکدیگر ترکیب میشوند تا از برنامههای غیرمتمرکز که با رویدادهای دنیای واقعی و سیستمهای سنتی در تعامل هستند، پشتیبانی کنند.
توکنومیکس (Tokenomics)
توکنومیکس از ترکیب دو واژه Token و Economics (اقتصاد) تشکیل شده که تحت عنوان «اقتصاد توکنی» هم شناخته میشود. این اصطلاح بلاک چینی به مطالعه عرضه، تقاضا، توزیع و ارزشگذاری ارزهای دیجیتال اختصاص دارد. توکنومیکس موضوعی پیچیده و چندرشتهای است و شامل هرچیزی است که به توکن ارتباط داشته باشد، از مکانیسم عرضه و سوزاندن توکنها گرفته تا کاربردهای آنها.
سرمایهگذاران با مطالعه توکنومیکس یک رمزارز میتوانند تحلیل کنند که آیا طراحی اقتصادی آن پایدار است یا خیر. برای مثال، اگر عرضه یک توکن خیلی زیاد باشد یا از تقاضای آن پیشی بگیرد، ممکن است ارزش خود را در طول زمان از دست بدهد. بنابراین، بررسی اقتصاد توکنی هر پروژه ارز دیجیتال بسیار مهم است.
بهعنوان نمونه، توکنومیکس بیت کوین استراتژی ساده و مبتکرانهای را پیش گرفته که همهچیز در آن شفاف و پیشبینیشده است. مجموع کل عرضه بیت کوین ۲۱ میلیون واحد و مدت زمان استخراج هر بلاک تقریباً ۱۰ دقیقه است. همچنین، هر چهار سال یکبار هاوینگ بیت کوین رخ میدهد تا تعداد بیت کوینهای جدیدی را که وارد عرضه در گردش میشوند، نصف کند.
توکن غیرمثلی (NFT)
توکنهای غیرمثلی (Non-Fungible Token) که بهاختصار ان اف تی (NFT) نامیده میشوند، داراییهایی منحصربهفرد هستند که نمیتوان آنها را با چیز دیگری تعویض کرد.
برای درک بهتر تعویضناپذیربودن NFTها، به این دو مثال توجه کنید: آیا یک بیت کوین با بیت کوین دیگر فرقی میکند؟ همچنین، آیا یک اسکناس ۵۰ هزار تومانی تفاوتی با اسکناس ۵۰ هزار تومانی دیگر دارد؟ مسلماً جواب «خیر» است. این در حالی است که NFTها هرگز با یکدیگر قابلتعویض نیستند؛ یعنی، نمیتوانید یک NFT را با NFT دیگری از مجموعهای یکسان معاوضه کنید.
NFTها در پلتفرمهای خاص خودشان مینت (ضرب) میشوند. این داراییها میتوانند در قالب عکس، فیلم، فایل صوتی یا هر فرمت دیجیتال دیگری عرضه شوند. برخی از نمونههای NFT شامل آثار هنری و کلکسیونی مانند بورد ایپ یات کلاب (Bored Ape Yacht Club) و کریپتوپانکس (Crypto Punks)، آثار موسیقی، کتابهای کمیک، کلکسیونهای ورزشی، تریدینگ کارتها و بازیهایی نظیر کریپتوکیتیز (CryptoKitties) هستند.
ان اف تیها را میتوانید در بازارهای مخصوص آن ازجمله اوپن سی (OpenSea) و رریبل (Rarible) معامله کنید. آنها در متاورس و دنیای مجازی هم به شما مالکیت هرچیزی را ارائه میدهند، از پوشیدنیهای آواتارها گرفته تا داراییهای دیجیتال درونبازی.
متاورس (Metaverse)
متاورس اساساً جهانی فراتر از واقعیت است. این فناوری با ادغام فناوریهای واقعیت افزوده (AR)، واقعیت مجازی (VR)، هوش مصنوعی (AI) و پلتفرمهای اجتماعی، امکان تعامل چندوجهی با محصولات دیجیتال، محیط مجازی و افراد را فراهم میکند. درواقع، میتوانیم بگوییم متاورس، وب تشکیلشده از پلتفرمهای اجتماعی چندکاربره و فراگیر است.
هدستهای واقعیت مجازی به کاربران امکان میدهند بهصورت بصری در یک محیط سهبعدی، وارد متاورس شوند. کاربران میتوانند داراییهای دیجیتال نظیر آواتارها، لباسها، تجهیزات، آثار هنری، املاک و مستغلات را بهصورت توکنهای غیرمثلی در متاورس معامله کنند. همه پرداختها با کمک بلاک چین و ارزهای دیجیتال امکانپذیر است.
وب3 (WEB3)
درحال حاضر، پلتفرمها و وبسایتهایی که در اینترنت به کار میگیرید، تحت سلطه و کنترل شرکتهای بزرگ فناوری هستند و دادههای آنها روی سِرورهای متمرکز ذخیره میشوند. حال، تصور کنید که خودتان مدیریت ذخیرهسازی و انتقال دادههای پلتفرمهای اینترنت مورداستفادهتان را در اختیار دارید. این مفهوم در حال رشد و توسعه است و تحت عنوان نسل سوم اینترنت یعنی وب3 شناخته میشود.
وب3 میتواند یک تغییر پارادایم در اکوسیستم اینترنت و نویدبخش آغاز عصر جدیدی از اعتماد، شفافیت و استقلال باشد. پلتفرمهای نسل سوم اینترنت عموماً بر پایه فناوریهای بلاک چینی مستحکم میشوند و اقتصاد غیرمتمرکز خود را برمبنای رمزارزها شکل میدهند. تمرکززدایی، تراکنشهای بدون نیاز به واسطه، مقاومت در برابر تغییر و سانسور، قراردادهای هوشمند و بسیاری ویژگیهای وب3 وامگرفته از فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال بلاک چینی هستند.
معماری دفتر کل توزیعشده بلاک چین به تمرکززدایی و حذف نهادهای مرکزی کمک میکند تا کاربران نسل نوین اینترنت استقلال بیشتری داشته باشند. سازوکار اجماع بلاک چین هم بدون نیاز به اعتماد به نهاد قدرت، تعاملات مستقیم و همتابههمتا را میان کاربران وب3 امکانپذیر میکند تا شفافیت و امنیت نسل سوم اینترنت را تضمین کند. علاوهبراین، ماهیت تغییرناپذیر و ضدسانسور بلاک چین به یکپارچگی دادههای وب3 کمک میکند و به کاربران اطمینان میدهد که اطلاعات آنها ضددستکاری و ایمن باقی میماند.
در وب3، امکان تبادل داراییهای دیجیتالی همچون توکنهای غیرمثلی و داراییهای فیزیکی توکنیزهشده نیز بهواسطه فناوری بلاک چین مهیا شده است. این داراییهای دیجیتالی ستون اقتصاد اکوسیستم وب3 را شکل میدهند. همچنین، وب3 بستری مناسب برای بازیهای بلاک چینی، امور مالی غیرمتمرکز، توکنهای غیرمثلی، سازمان مستقل غیرمتمرکز، صرافیهای غیرمتمرکز، ذخیرهسازی غیرمتمرکز، مدیریت زنجیره تأمین، بازارهای غیرمتمرکز، کسب درآمد از محتوا و بسیاری موارد دیگر است.
هوش مصنوعی (AI)
ارتباط متقابل بین فناوری بلاک چین و هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) که بهاختصار AI نامیده میشود، یکی از مفاهیم نوین در دنیای فناوری است. بلاک چین چارچوبی امن و شفاف برای ذخیرهسازی دادهها و مدیریت تراکنش فراهم میکند. هوش مصنوعی نیز توانایی تصمیمگیری و تحلیل دادهها را افزایش میدهد. همافزایی بلاک چین و هوش مصنوعی، نقاط قوت هریک از این فناوریها را تقویت میکند و منجر به نوآوری در صنایع مختلف میشود.
یکی از کاربردهای مهم هوش مصنوعی و بلاک چین، کاربرد و مدیریت دادههاست. بلاک چین بهتناسب ماهیت شفاف و ساختار غیرمتمرکز خود به پلتفرمی ایدئال برای ذخیرهسازی و بهاشتراکگذاری دادهها تبدیل شده است. این بستر ایمن بهعنوان یک منبع داده قابلاعتماد برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی نیز عمل میکند؛ زیرا یکپارچگی و صحت دادهها را میتوان از طریق دفتر کل تغییرناپذیر بلاک چین اعتبارسنجی و تأیید کرد.
همچنین، الگوریتمهای هوش مصنوعی نیز میتوانند از حجم عظیمی از دادههای ذخیرهشده در بلاک چین برای بهدستآوردن بینش، پیشبینی و هدایت فرایندهای تصمیمگیری هوشمند استفاده کنند. این الگوریتمها ویژگیهای بلاک چین همچون تمرکززدایی، حفظ حریم خصوصی، امنیت و مقیاسپذیری را در جهت خودکارسازی عملکرد، افزایش کارایی و کاهش ریسکهای امنیتی ارتقا میدهند.
با استفاده از نقاط قوت فناوریهای بلاک چین و هوش مصنوعی، سازمانها میتوانند فرصتهای جدید ایجاد کنند، امنیت دادهها و حریم خصوصی را افزایش دهند و صنایع را در سراسر جهان متحول کنند.
سوشالفای (SocialFi)
تصور کنید برای انتشار تصاویر یا فیلمها در شبکههای اجتماعی یا صرف حضور خود در این پلتفرمها بتوانید درآمد به دست آورید. این مسئله در قالب پلتفرمهای سوشالفای محقق میشود. مفهوم سوشالفای تلفیقی پیشگامانه از شبکههای اجتماعی وب2 و امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) است.
سوشالفای محیطی غیرمتمرکز است و به کاربران اجازه میدهد بهشکلی همتابههمتا از طریق تعاملات مختلف کسب درآمد کنند. برخلاف شبکههای اجتماعی رایج که تحت کنترل و مدیریت شرکتهای متمرکز هستند، پلتفرمهای سوشالفای برمبنای وب3 کار میکنند تا کاربران قدرت و کنترل کامل روی محتوا و دادههای خود داشته باشند.
کاربران سوشالفای صرفاً با حضور و تولید محتوای خود در شبکههای اجتماعی در قالب داراییهای دیجیتال و توکنهای غیرمثلی درآمد به دست میآورند. این حضور و فعالیت بدون ترس از سانسور یا دستکاری دادههای شخصی و حساس کاربران بر بستر بلاک چین شکل میگیرد.
هسته پلتفرمهای سوشالفای برمبنای سازمانهای مستقل غیرمتمرکز (دائو) شکل میگیرند. دائوها مدیریت اکوسیستمهای سوشالفای را تسهیل میکنند و ضامن تمرکززدایی و تصمیمگیری جمعی جوامع هستند.
شاردینگ (Sharding)
مقیاسپذیری (Scalability) که یکی از چالشهای اساسی اکوسیستم بلاک چین است، به توانایی شبکه بلاک چین برای پردازش تعداد بسیار زیاد تراکنش بدون ریسک عملکرد یا کارایی شبکه اشاره دارد. افزایش توان عملیاتی تراکنشها، کارایی و کاربردپذیری بلاک چین و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز بهطور مستقیم وابسته به مقیاسپذیری است.
یکی از روشهای بهبود مقیاسپذیری بلاک چینها شاردینگ است. شاردینگ به تقسیم شبکه بلاک چین به اجزای کوچکتر و قابلمدیریت گفته میشود که تحت عنوان شارد (shard) یا «تکه» شناخته میشوند. هر شارد بهصورت مستقل زیرمجموعهای از تراکنشها را پردازش و امکان اجرای تراکنشهای موازی و افزایش توان عملیاتی شبکه را فراهم میکند. توزیع بار کاری شبکه در چند شارد مختلف، باعث کاهش نیازهای محاسباتی و افزایش کارایی و مقیاسپذیری شبکه میشود.
بلاک چین لایه سوم (Layer3 Blockchain)
لایه سوم بلاک چین یکی دیگر از رویکردهای نوآورانه برای بهبود چالش مقیاسپذیری در اکوسیستم بلاک چین است. پروتکلهای لایه3 روی راهکارهای لایه2 ایجاد میشوند و قابلیتهای جدید و منحصربهفردی برای افزایش مقیاسپذیری اپلیکیشنهای غیرمتمرکز ارائه میدهند.
در سلسلهمراتب بلاک چین، لایه اول پایه و زنجیره اصلی است که وظیفه نهاییکردن تراکنشها را برعهده دارد. شبکههای لایه2 به پردازش تراکنشها خارج از زنجیره اصلی کمک میکنند تا مقیاسپذیری شبکه بهبود پیدا کند. بلاک چینهای لایه3 نیز با ارائه قابلیتهای پیشرفته یک گام فراتر میروند و به پردازش حجم بیشتری از تراکنشهای اپلیکیشنهای غیرمتمرکز پیچیدهتر کمک میکنند.
علاوهبراین، لایه 3 بهعنوان پلی بین بلاک چینهای مختلف عمل میکند و روند جریان دادهها و تراکنشهای یکپارچه در پلتفرمهای مختلف را امکانپذیر میکند. اهمیت بلاک چینهای لایه 3 در توانایی آنها برای حل مسئله مقیاسپذیری، پشتیبانی از اپلیکیشنهای پیچیده، بهبود تعاملپذیری، کاهش ترافیک شبکه و کاهش هزینه تراکنشهاست.
فناوری لایه 3 میتواند نقشی محوری در شکلدهی آینده بلاک چین داشته باشد و راهکارهای مقیاسپذیر، ایمن و سفارشیشده را برای طیف گستردهای از اپلیکیشنها امکانپذیر سازد.
اثبات دانشصفر (Zero-Knowledge Proof)
در اکوسیستم بلاک چین، اثبات دانشصفر یا بهاختصار ZKP بهطور خاص برای بهبود حریم خصوصی، امنیت و مقیاسپذیری اهمیت قابلتوجهی دارد. روش اثبات دانشصفر به یک طرف (اثباتکننده) اجازه میدهد تا به طرف دیگر (تأییدکننده) ثابت کند که یک گزاره صحیح است، بدون اینکه اطلاعات و دادههای اضافی فراتر از این اثبات فاش کند.
در بستر بلاک چین، روش اثبات دانشصفر به کاربران اجازه میدهد تا تراکنشها یا ادعاهای خود را بدون افشای دادههای حساس اعتبارسنجی و تأیید کنند. بهاینترتیب، حریم خصوصی و محرمانگی اطلاعات بهشکل قابلتوجهی بهبود پیدا میکند و نیاز به بار محاسباتی و ذخیرهسازی جزئیات تراکنشها کاهش مییابد. یکی از کاربردهای اولیه اثبات دانشصفر در بلاک چین، اعتبارسنجی تراکنشها یا محاسبات قراردادهای هوشمند بدون افشای جزئیات دادههاست. بهاینترتیب، کاربران میتوانند با بلاک چین تعامل داشته باشند و درعینحال، اطلاعات مالی، تاریخچه تراکنشها و سایر دادههای حساس خود را خصوصی و مخفی نگه دارند.
همچنین، اثبات دانشصفر نقش مهمی در بهبود امنیت شبکههای بلاک چین ایفا میکند. اثبات دانشصفر با اعتبارسنجی تراکنشها بدون افشای اطلاعات حساس به جلوگیری از انواع مختلف حملات، از جمله حمله دابل اسپندینگ (دوبار خرجکردن) کمک میکند و یکپارچگی اکوسیستم بلاک چین را افزایش میدهد.