ابرتورم (Hyperinflation) پدیده ای است که باعث فروپاشی اقتصاد یک کشور میشود. اما تعریف ابر تورم چیست و کدام شرایط عامل ایجاد آن است؟
ابر تورم یا Hyperinflation اصطلاحی است که برای توصیف افزایش قیمتهای سریع، بیش از حد و غیر قابل کنترل در یک اقتصاد به کار میرود. با اینکه خود تورم معیار سرعت افزایش قیمت محصولات و خدمات است، اما ابرتورم نوعی تورم با سرعت رشد بالا و دارای مقدار بیش از 50 درصد در ماه است. با اینکه هایپر اینفلیشن اتفاقی نادر برای اقتصادهای پیشرفته محسوب میشود، اما به دفعات در کل تاریخ در کشورهایی مانند چین، آلمان، روسیه، مجارستان و آرژانتین رخ داده است.
مقدمه ؛ فاجعهای به نام ابر تورم
شرایطی را تصور کنید که بعد از ورود به یک فروشگاه، روی هیچ یک از محصولات برچسب قیمت مشاهده نمیکنید. در عوض، آنها را نزد صندوقدار میبرید تا همان لحظه قیمت را برایتان تعیین کند. شاید یک ساعت قبل کالایی را به مبلغ X خریداری کردهاید، اما اکنون برای تهیه همان مجبور به پرداخت دو برابر هزینه یا شاید بیشتر باشید. البته، اگر در این یک ساعت چیزی در فروشگاه باقی مانده باشد و بقیه افراد، تمام محصولات را از ترس افزایش قیمت سریع، غارت نکرده باشند! این اتفاق وحشتناک و ورای تصور است، اما در کشوری درگیر ابرتورم رخ میدهد.
این وضعیت هر روز ونزوئلا به عنوان بدترین کشور از نظر تورم است. کشورهای دیگری نیز در طول تاریخ با ابر تورم دست و پنجه نرم کردهاند. به عنوان مثال، آلمان که اکنون قویترین اقتصاد در اروپا به شمار میرود، بعد از جنگ جهانی دوم گرفتار چنین پدیدهای شد، اما توانست خود را از آن رها کند. اما کشورهایی نظیر ونزوئلا و زیمباوه به نظر در ابر تورم گیر افتادهاند و به خاطر بدتر شدن مستمر اوضاع، روز به روز کارشان برای بهبود سختتر میشود.
مبلغی که ما برای دسترسی به کالاها و سرویسهای مختلف پرداخت میکنیم، نه تنها هزینه تولید آنها را نشان میدهد، بلکه نشاندهنده ارزش پول پرداختی برای خرید آنها است. اگر این پول ارزشش را از دست بدهد، قیمتها افزایش پیدا خواهند کرد.
بر اساس آمار وب سایت worldpopulationreview.com، در حال حاضر (سال 2021) ده کشور دارای بیشترین میزان تورم (به ترتیب) از قرار زیر است:
- ونزوئلا
- زیمباوه
- سودان
- آرژانتین
- سودان جنوبی
- لیبریا
- اتیوپی
- ایران
- آنگولا
- هائیتی
در فهرست کامل، کشورهایی را با تورم صفر درصد و حتی منفی نیز مشاهده خواهید کرد. برای مشاهده آنها میتوانید به آدرس بالا در وب سایت اعلام شده مشاهده کنید.
با در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی بدی که ایران در حال تجربه است، شاید تصور کنید بدتر از این شرایط دیگر وجود ندارد! اما واقعیت این است که ابر تورم وضعیتی غیر قابل تصور در مقایسه با آن چه در کشورمان اکنون مشاهده میکنیم، به وجود میآورد. گفتنی است به هشدار برخی کارشناسان، اگر برای مشکل کسری بودجه کشور فکری نشود، به زودی با رشد افسارگسیخته قیمتها، ایران نیز درگیر ابرتورم خواهد شد.
جالب است بدانید به گفته محمدرضا پورابراهیمی، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، کسری بودجه ایران با استخراج رمز ارزها جبران میشود. به عقیده این نماینده مجلس کشور ما میتواند با استفاده از ظرفیتهای خود در صنعت ماینینگ، بین 3 الی 4 میلیارد دلار ارز آوری داشته باشد (حدود یک چهارم تا یک سوم کل کسری بودجه) که رقم فوقالعادهای است.
- بیشتر بخوانید: کسری بودجه ایران با استخراج رمز ارزها جبران میشود
ابرتورم یعنی چه؟
هایپر اینفلیشن زمانی رخ میدهد که در یک بازه زمانی مشخص، قیمتها بیش از 50 درصد در ماه افزایش یابند. مثلا، به استناد گزارش اداره آمار کار آمریکا (Bureau of Labor Statistics)، بر اساس شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، نرخ تورم ایالات متحده معمولا کمتر از 2 درصد در سال است. CPI صرفا شاخصی از قیمتها برای سبدی از محصولات و خدمات است. ابر تورم باعث میشود که مصرفکنندگان و کسب و کارها به دلیل قیمتهای بالاتر، برای خرید محصولات به پول بیشتری نیاز داشته باشند.
با اینکه تورم عادی بر اساس افزایش قیمتهای ماهانه اندازهگیری میشود، اما ابرتورم را بر اساس افزایشهای نمایی روزانه که میتواند به 5 تا 10 درصد برسد، اندازهگیری میکنند. Hyperinflation زمانی رخ میدهد که نرخ تورم در ماه به بالای 50 درصد در ماه برسد.
فرض کنید هزینه خرید محصولات غذایی از 500 هزار تومان در هفته، در ماه بعد به 750 هزار تومان در هفته و در ماه بعد به 1,125,000 تومان در هفته و به همین ترتیب به صورت تصادعی به مبلغ بیشتری برسد. اگر میزان افزایش حقوق دریافتی افراد با سرعت رشد تورم در یک اقتصاد برابر نباشد، استاندارد زندگی مردم به خاطر عدم توانایی پرداخت هزینه نیازهای اولیه و مخارج زندگی کمتر خواهد شد.
ابر تورم میتواند عواقب متعددی برای یک اقتصاد داشته باشد. مثلا ممکن است مردم بهخاطر افزایش قیمتها، به احتکار محصولات از جمله کالاهای خرابشدنی مانند مواد غذایی بپردازند که در نتیجه، منجر به کمبود عرضه محصولات غذایی خواهد شد. زمانی که قیمتها شدیدا بیشتر شود، پول نقد یا سپردههای پسانداز بانکی به دلیل کاهش قدرت خرید خود، ارزش کمتر داشته یا بیارزش میشوند. در این حالت، وضعیت مالی مصرفکنندگان رو به وخامت میرود و در نهایت به ورشکستگی منجر خواهد شد.
علاوه بر این، مردم نیز احتمالا دیگر پولی در موسسات مالی سپردهگذاری نخواهند کرد که در این صورت، بانکها و وامدهندگان از کار بیکار خواهند شد. درآمد مالیاتی نیز ممکن است با عدم توانایی پرداخت هزینه توسط مصرفکنندگان و کسبوکارها کاهش یابد که در نتیجه، ناکامی دولتها در تامین خدمات اولیه را در پی دارد.
اثرات ابر تورم چیست؟
ابرتورم سریعا ارز ملی یک کشور را در بازارهای بورس خارجی بیارزش میکند. این وضعیت، دارندگان ارز ملی را به کاهش ذخیره و تبدیل آن به ارزهای خارجی باثباتتر سوق میدهد. افراد نیز برای دوری از پرداخت هزینه بیشتر به خاطر ابر تورم، معمولا سرمایه گذاری در محصولات بادوام مانند تجهیزات، ماشینآلات، جواهرات و موارد دیگر از این دست را آغاز میکنند. در این حالت، افراد به جمعآوری محصولات خرابشدنی میپردازند.
با این وجود، این اتفاق باعث ایجاد یک دور باطل میشود؛ با افزایش قیمت، مردم محصولات بیشتری را انبار میکنند و در نتیجه، تقاضای بیشتری برای محصولات ایجاد میشود که افزایش قیمتها را به دنبال دارد. با ادامه بیوقفه هایپر اینفلیشن، معمولا فروپاشی اقتصادی را شاهد خواهیم بود.
ابرتورمهای شدید میتوانند اقتصاد داخلی را به اقتصاد تهاتری تغییر دهند که در نتیجه، عواقب قابل توجهی بر اعتماد کسب و کارها دارد. این اتفاق همچنین به خاطر عدم تمایل بانکها به وامدهی، سیستم مالی را نابود میکند.
چرا ابر تورم رخ میهد؟
ابرتورم علل مختلفی دارد که در زیر، برخی از شایعترین دلایل ایجاد هایپر اینفلیشن را بررسی میکنیم.
عرضه بیش از حد پول
ابر تورم در زمان آشفتگی شدید و بحران اقتصادی رخ میدهد. بحران (Depression) یک دوره طولانی مدت یک اقتصاد در حال انقباض، به معنای نرخ رشد منفی است. اما رکود (Recession) عموما یک دوره رشد منفی است که بیش از سه ماه یا شش ماه رخ میدهد. از سوی دیگر، بحران میتواند سالها به طول بینجامد و نرخ بالای بیکاری، ورشکستگی شخصی و شرکتی، تولیدات پایینتر و وام یا اعتبار در دسترس کمتر را به همراه داشته باشد. پاسخ به یک بحران، معمولا افزایش عرضه پول توسط بانک مرکزی است. این پول اضافی برای تشویق بانکها به وامدهی به مصرفکنندگان و کسبوکارها با هدف خرج کردن و سرمایه گذاری طراحی شده است.
با این وجود، اگر افزایش عرضه پول پشتیبانی رشد اقتصادی که توسط تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازهگیری میشود را نداشته باشد، نتیجه آن ابرتورم خواهد بود. اگر GDP که خود معیاری برای تولید محصولات و خدمات در یک اقتصاد است رشدی نداشته باشد، کسب و کارها نیز برای افزایش سودآوری و سرپا ماندن مجبور به افزایش قیمتها خواهند شد. از آنجایی هم که مصرفکنندگان پول بیشتری در دست دارند، پول بیشتری پرداخت میکنند که تورم را به همراه دارد. حال با وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی، شرکتها قیمتها را بالاتر میبرند، مصرفکنندگان هزینه بیشتری پرداخت میکنند و بانک مرکزی نیز پول بیشتری چاپ میکند که نتیجه همه اینها، یک دور باطل ابر تورم است.
از دست رفتن اعتماد به اقتصاد یا سیستم پولی
در دوران جنگ، ابرتورم عموما زمانی رخ میدهد که اعتماد به ارز کشور و توانایی بانک مرکزی برای حفظ ارزش ارز ملی پس از آن دوران، از بین برود. شرکتهای فروشنده محصولات در داخل و خارج از کشور نیز با افزایش قیمت، به دنبال دریافت بیمه ریسک برای پذیرش ارز مربوطه هستند. نتیجه این اتفاق، افزایش تصاعدی قیمتها یا ابر تورم است.
اگر اداره دولت مناسب نباشد، شهروندان نیز اعتماد خود را به ارزش ارز ملی خود از دست خواهند داد. زمانی که این ارز دارای ارزش کم یا فاقد ارزش باشد، مردم به احتکار محصولات و کالاهای دارای ارزش میپردازند. با افزایش قیمتها، کالاهای اولیه مانند مواد غذایی و سوخت کمیاب شده و قیمتها را به سمت بالا سوق میدهند. در نتیجه، دولت نیز برای ثابت نگه داشتن قیمتها و تامین نقدینگی، مجبور به چاپ بیشتر پول میشود که تنها این مشکل را تشدید خواهد کرد.
اغلب اوقات، این عدم اعتماد و اطمینان، در خروج سرمایه گذاری از کشور در دوران آشفتگی اقتصادی و جنگ پدیدار میشود. در این حالت، به دلیل اینکه سرمایهگذاران سرمایه گذاریهای کشورشان را در ازای سرمایه گذاریهای یک کشور دیگر میفروشند، ارزش ارز ملی نیز کاهش مییابد. در این دوران، بانک مرکزی معمولا کنترلهای سرمایهای را برقرار میکند که موجب ممنوعیت انتقال پول به خارج از کشور میشود.
نمونههای ابر تورم
مثالهای متعددی از هایپر اینفلیشن در تاریخ وجود دارد که در این قسمت، برخی از آنها را بررسی میکنیم. ونزوئلا به عنوان نماد کنونی ابر تورم هنوز با این مشکل، در بالاترین سطح، دست و پنجه نرم میکند.
در مطلبی جداگانه به بررسی بدترین ابرتورمهای تاریخ پرداختیم. برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به مطلب زیر مراجعه کنید. با این حال به برخی از آنها در ادامه اشاره مختصری خواهیم داشت.
ابرتورم یوگوسلاوی
یکی از فاجعهبارترین و طولانیترین دوران ابر تروم، در اوایل دهه 90 میلادی در کشور یوگوسلاوی سابق رخ داد. در آستانه انحلال ملی، این کشور تورم سالیانه بالای 76 درصد را تجربه کرده بود. در سال 1991، مشخص شد که رهبر منطقه صربستان در آن زمان به نام اسلوبودان میلوشویچ (Slobodan Milosevic)، با صدور 1.4 میلیارد دلار وام به دوستان خود توسط بانک مرکزی، خزانه ملی را غارت کرده است.
این تاراج، بانک مرکزی دولت این کشور را به چاپ بیش از حد پول وادار کرد تا بتواند تعهدات مالی خود را جبران کند. ابرتورم سریعا اقتصاد را در بر گرفت و ثروت باقیمانده را نابود و مردم را به مبادله کالاها وادار کرد. نرخ تورم تقریبا هر روز دو برابر میشد تا اینکه به مقدار غیر قابل وصف 313 میلیون درصد در ماه رسید. بانک مرکزی در آخر مجبور شد پول بیشتری چاپ کند تا با فروپاشی اقتصاد، کار دولت ادامه یابد.
دولت یوگوسلاوی سریعا کنترل تولیدات و دستمزدها را در دست گرفت که به کمبود مواد غذایی انجامید. درآمدها بیش از 50 درصد سقوط کردند و تولید متوقف شد. در نهایت، دولت ارز خود را با مارک آلمان جایگزین کرد که باعث کمک به ثبات اقتصادی شد.
ابر تورم زیمباوه
زیمباوه کشوری است که در گذشتهابرتورم (Hyperinflation) پدیده ای است که باعث فروپاشی اقتصاد یک کشور میشود. اما تعریف ابر تورم چیست و کدام شرایط عامل ایجاد آن است؟ Hyperinflationهای قابل توجهی را تجربه کرده است. دلار زیمباوه پس از تعلیق رسمی آن توسط دولت به خاطر ابر تورمهای مکرر، دیگر استفاده نمیشود. یک دهه پیش، در دوران بحران مالی جهانی، زیمباوه دومین ابرتورم خود را در تاریخ ثبت کرد. نرخ تورم در این کشور در نوامبر 2008 به 79,600,000,000 درصد (برابر با نرخ تورم روزانه 98 درصد) رسید.
قیمتها در زیمباوه هر روز تقریبا دو برابر میشد. با نرخ بیکاری بالای 70 درصد، فعالیتهای اقتصادی در این کشور تعطیل شد و اقتصاد داخلی را به اقتصاد تهاتری و پایاپای تبدیل کرد. عامل ابر تورم زیمباوه را به شوکهای اقتصادی متعدد نسبت دادهاند. دولت ملی این کشور عرضه پول را در پاسخ به بدهی ملی رو به افزایش و افت شدید صادرات و خروجی اقتصادی، بیشتر کرد. فساد سیاسی نیز با یک اقتصاد اساسا ضعیف همراه شد.
ابرتورم در زیمباوه از کنترل خارج شد که نتیجه آن، استفاده از یک ارز خارجی (مانند رند آفریقای جنوبی، پولای بوتسوانا، دلار آمریکا و دیگر موارد) بهعنوان واسطی برای تبادل به جای دلار زیمباوه بود.
ابر تورم وحشتناک کنونی ونزوئلا
دولت کنونی به ریاست نیکلاس مادورو، که از سال 2013 عهدهدار این مسئولیت است، در 2016 اعلام وضعیت اضطراری کرد، چرا که در این سال نرخ تورم به 800 درصد رسید! از آن زمان تا کنون کشور نام برده در سراشیبی قرار دارد و وضعیتش از بد به فاجعه تبدیل شده است. اکنون این کشور درگیر یک ابرتورم باورنکردنی است.
تا انتهای 2018، نرم تورم در ونزوئلا به حدود 80 هزار درصد رسید. محاسبه نرخ کنونی دشوار است، اما بر اساس شاخصی که وب سایت بلومبرگ بر اساس قیمت یک فنجان قهوه ایجاد کرده، اکنون حدود 880 هزار درصد است.
بین ژانویه 2018 تا 2019، قیمت یک فنجان قهوه در ونزوئلا از 0.45 به 1,700.00 بولیوار رسید که به معنی رشدی حدودا 3800 برابری است! این اتفاق باورنکردنی با ابر تورم امکانپذیر میشود! قیمت کنونی یک فنجان قهوه را در ایران، متوسط 20 هزار تومان (در یک کافه معمولی) در نظر میگیریم. تصور کنید یک سال بعد، این مبلغ از 20 هزار تومان به 76 میلیون تومان برسد!
نزدیک به 3 میلیون نفر، حدود یک دهم کل جمعیت ونزوئلا، از کشور گریختهاند. این بزرگترین تغییر مکان عدهای زیاد در تاریخ آمریکای لاتین محسوب میشود. کمبود همه چیز از جمله مواد غذایی در نتیجه ابرتورم این افراد را به فرار از کشور وادار کرده است.
تا سال 2014، ارزش پول و رونق اقتصادی ونزوئلا به شدت وابسته به صادرات نفت بود. بیش از 90 درصد درآمد صادراتی این کشور از نفت تامین میشد. درآمد حاصل از این صادرات به هوگو چاوز، که بین سالهای 1993 تا 2013 رئیس جمهور بود، اجازه میداد برای برنامههای اجتماعی مبارزه با فقر و نابرابری بودجه کافی صرف کند. از پرداخت یارانه به افراد دارای درآمد پایین گرفته تا بهبود خدمات درمانی، همه از صادرات نفت بود. بعد از درگیر شدن کشور با ابر تورم، وضعیت تغییر کرد.
ناگهان قیمت جهانی نفت با افت زیادی مواجه شد. در نتیجه تقاضای خارجی برای بولیوار به منظور خرید نفت ونزوئلا سقوط کرد. به عبارتی تقاضای کشورها برای خرید پول ونزوئلا با هدف تهیه کردن نفت از آن، کاهش یافت. با کاهش ارزش بولیوار، هزینه کالاهای وارداتی زیاد شد. این شروع بحران ونزوئلا بود و رفته رفته به ابر تورم کنونی تبدیل شد.
استراتژی رئیس جمهور جدید برای برون رفت از مشکل فاجعهبار بود و بنزین روی آتش شد؛ نیکلاس مادورو تصمیم گرفت پول بیشتری چاپ کند. البته، چنین حرکتی میتواند اقتصاد یک کشور را برای عبور از یک شوک قیمت کوتاه مدت در حرکت نگه دارد، اما برای کشوری که اقتصادش تا 90 درصد وابسته به نفت است، این استراتژی نابودکننده بود.
با ادامه روند کاهشی ارزش نفت بحران این کشور بدتر و تبدیل به فاجعه اقتصادی شد. از طرفی ونزوئلا نیز به خاطر مشکلات داخلی قادر نبود به اندازه قبل نفت استخراج کند. در نتیجه همان میزان فروش با قیمت پایین نیز از دست رفت؛ سرمایه گذاران بینالمللی شروع به جستجو برای منابع دیگر کردند. در نتیجه ارزش بولیوار باز هم کاهش پیدا کرد.
در این شرایط، چاپ پول بیشتر به سادگی مشکل را بدتر میکند. این امر بر عرضه ارز اضافه میکند و ارزش را بیش از پیش کاهش میدهد. نتیجه زیاد شدن قیمت محصولات و سرویسها است. دولت برای جبران این مشکل باز هم پول بیشتری چاپ میکند. به این ترتیب وارد یک چرخه میشویم که در نهایت به ابر تورم منجر خواهد شد.
بیشتر بخوانید: نرخ بهره یا سود چیست و چطور رفتار مردم یک جامعه را عوض میکند؟
منابع: