آنچه در این مقاله خواهید خواند
مدل انباشت به جریان یا Stock to Flow یا S2F نسبتی است که رابطه میان عرضه کل و تولید سالانه یک دارایی مانند بیت کوین و طلا را اندازه میگیرد.
آغاز سرمایه گذاری در رمز ارزها قدمی دلهرهآور برای برخی از افراد است. ارزهای دیجیتال شدیدا غیر قابل پیش بینی هستند که باعث چالشبرانگیز شدن تصمیمگیریهای آگاهانه سرمایه گذاری خصوصا برای سرمایهگذاران جدید میشوند. در سایه این چالشها، شما میتوانید با استفاده از مدل و نسبت انباشت به جریان (Stock to Flow) یا به طور خلاصه نمودار S2F بیت کوین برای انجام تصمیمگیری ساختاریافتهتر در هنگام خرید ارز دیجیتال btc استفاده کنید.
مانند بازارهای سهام سنتی، سرمایه گذاریهای عاقلانه روی رمز ارزها، به پیش بینی مسیر حرکتی ارزش داراییهای مختلف بستگی دارد. شما میتوانید مدلهای پیش بینی ارز دیجیتال متعددی را پیدا کنید، اما نسبت انباشت به جریان به خاطر همسو بودن خود با تغییرات قیمت بیت کوین برای سالهای مدید، به یکی از مدل های محبوب تبدیل شده است.
چرا مدل های دیگر غیر ایدهآل هستند؟
بسیاری از مدلهای امروزی سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال از بازارهای سنتی و عمدتا کم نوسان نشات گرفته شدهاند. با اینکه این مدلها حتی ممکن است سابقه قابلیت اطمینان خوبی برای انواع سرمایه گذاریهای سنتی داشته باشند، اما رمز ارز به خاطر بدعت خود و دلایل دیگر، یک نوع کاملا متفاوت است. از آنجایی که کریپتو به فاکتورهای در حال توسعه مانند رفتار سرمایهگذار شدیدا واکنش نشان میدهد، شاید مدلهای سنتی در بلند مدت خیلی قابل اتکا نباشند.
برخی از مدلها مانند تئوری موج الیوت (Elliot Wave Theory)، به دنبال پیش بینی تغییرات در احساسات و روانشناسی سرمایهگذار هستند. این مدلها عموما به خاطر وابستگیشان به بسیاری از عوامل ناشناخته و تاثیرگذار، با کم و کاستیها مواجهاند. تصمیمات یک سرمایهگذار همیشه یکسان نبوده و بیشتر از تغییرات قیمتی نشات میگیرد. بنابراین پیش بینی این موارد به اندازهای که این مدلها نشان میدهند آسان نیست.
دیگر مدلها، مانند نمودار رنگینکمان (Rainbow Chart)، به دادههای تاریخی وابستهاند، اما آینده همیشه با گذشته همسو نیست. مثلا، زمانی که بیت کوین در سال 2013 به سقف تاریخی 1000 دلاری رسید، بسیاری از سرمایهگذاران قیمت این ارز دیجیتال را بسیار گران میپنداشتند. اما پس از ادامه رشد BTC، آن قیمت دیگر ارزان به نظر میرسید، بنابراین در این مورد استفاده از نمودار رنگینکمان در آن زمان شما را به بیراهه میبُرد.
معنی مدل و نسبت Stock to Flow چیست و چگونه محاسبه میشود؟
به زبان ساده، مدل انباشت به جریان یا S2F یا SF راهی برای اندازهگیری فراوانی یک منبع خاص است. نسبت انباشت به جریان هم مقدار نگهداری شده از یک منبع در خزانه تقسیم بر مقدار تولید سالانه آن است.
مدل Stock to Flow عمدتا برای منابع طبیعی به کار میرود. مثلا طلا را در نظر بگیرید. با اینکه تخمینها شاید متفاوت باشند، اما شورای جهانی طلا (World Gold Council) تخمین زده که تا کنون حدود 190,000 تن طلا استخراج شده است. این میزان (یعنی عرضه کل) چیزی است که ما آن را «انباشت» یا “Stock” مینامیم. حالا هر سال هم حدود 2,500 تا 3,200 تن طلا در سال استخراج میشود که به آن «جریان» یا “Flow” میگوییم.
برای محاسبه نسبت مدل انباشت به جریان میتوانیم از این دو معیار استفاده کنیم. اما این نسبت واقعا یعنی چه؟ یعنی برای یک منبع مشخص، مقدار عرضه ورودی به بازار در هر سال به نسبت عرضه کل چقدر است. هرچه نسبت S2F بیشتر باشد، یعنی عرضه جدید کمتری به نسبت عرضه کل وارد بازار شده است. همانطور که مشخص است، به صورت نظری، یک دارایی دارای نسبت Stock to Flow بیشتر، در بلند مدت ارزش خود را بهتر حفظ خواهد کرد.
در مقابل، کالاهای مصرفی و اجناس صنعتی عموما نسبت انباشت به جریان پایینی دارند. چرا؟ چون عموما ارزش آنها از مصرف یا تخریبشان نشات میگیرد و موجودیها (انباشت یا Stock) معمولا فقط برای پوشش تقاضا وجود دارند. این نوع منابع لزوما ارزش بالایی به عنوان دارایی ندارند، بنابراین در نقش داراییهای سرمایه گذاری ضعیف عمل میکنند. در برخی از موارد استثنایی، در صورت پیش بینی کمبود در آینده، امکان افزایش قیمت سریع این نوع منابع وجود دارد. در غیر این صورت، تولید با تقاضا همسو خواهد بود.
شایان ذکر است که کمیابی به تنهایی به معنای لزوم یک منبع بر باارزش بودن نیست. مثلا طلا آنقدرها هم کمیاب نیست، چون 190,000 تن از آن وجود دارد. نسبت S2F نشان میدهد که باارزش بودن طلا به خاطر میزان تولید سالانه در مقایسه با انباشت فعلی آن نسبتا کم و ثابت است.
نسبت انباشت به جریان طلا چیست؟
از نظر تاریخی، طلا بیشترین نسبت Stock to Flow را در میان فلزات گرانبها داشته است. اما این مقدار دقیقا چقدر است؟ به مثال قبل برمیگردیم. حالا با تقسیم عرضه کل 190،000 تنی به 3,200، نسبت تقریبا 59 را بهدست خواهیم آورد. این رقم به ما میگوید که با نرخ تولید فعلی، استخراج 190,000 تن طلا حدودا 59 سال طول میکشد.
لازم به ذکر است که با این وجود، تخمینهای مربوط به میزان طلای قابل استخراج در هر سال، صرفا تخمین هستند. با افزایش میزان تولید سالانه (جریان یا Flow) به 3,500 تن، نسبت انباشت به جریان به 54 کاهش خواهد یافت.
حالا که وارد این مبحث شدیم، اجازه دهید ارزش کل تمام طلاهای استخراجشده را هم محاسبه کنیم. این محاسبه را تا حدودی میتوان شبیه به مارکت کپ (ارزش بازار) رمز ارزها در نظر گرفت. اگر قیمت هر اونس طلا را حدود 1500 دلار فرض کنیم، ارزش کل تمام طلاهای استخراجی حدود 9 تریلیون دلار خواهد بود. این رقم خیلی بالا به نظر میرسد، اما اگر بتوان کل این رقم را در یک مکعب جای دارد، میتوانیم این مکعب را در یک استادیوم فوتبال قرار دهیم.
در مقام مقایسه، بیشترین ارزش بازار بیت کوین در 9 نوامبر 2021 (18 آبان 1400) برابر با 1.263 تریلیون دلار بوده است و امروز 8 آذر 1400، در محدوده 1.084 تریلیون دلاری قرار دارد.
مدل انباشت به جریان و بیت کوین
اگر نحوه کار بیت کوین را درک کرده باشید، درک چرایی معقول بودن اعمال مدل Stock to Flow بر نمودار قیمت این ارز دیجیتال هم دشوار نخواهد بود. این مدل اساسا با بیت کوین مشابه کالاهای کمیاب مانند طلا و نقره رفتار میکند.
طلا و نقره را منابع ذخیره ارزش (Store of Value) نامیدهاند. از دید نظری، این فلزات گرانبها باید به خاطر کمیابی نسبی و جریان پایین، ارزش خودشان را بلند مدت حفظ کنند. علاوه بر این، افزایش قابل توجه عرضه این فلزات در یک بازه زمانی کوتاه بسیار دشوار است.
به گفته طرفداران مدل S2F، بیت کوین نیز یک منبع مشابه این فلزات گرانبهاست. این ارز دیجیتال کمیاب است، هزینه تولید نسبتا بالایی دارد و عرضه کل آن برابر با 21 میلیون واحد کوین خواهد بود. همچنین میزان صدور عرضه ارز BTC در سطح پروتکل آن تعریف شده که باعث کاملا قابل پیش بینی شدن مقدار جریان (Flow) آن شده است. احتمالا تا کنون درباره هاوینگ بیت کوین هم شنیدهاید. این رویداد مقدار ورود عرضه جدید این رمز ارز را پس از هر 210,000 بلاک (یا تقریبا هر 4 سال یکبار) نصف میکند.
به گفته طرفداران این مدل، ترکیب این خصیصهها یک منبع دیجیتالی کمیاب به همراه ویژگیهای کاملا قانعکنندهای را ساخته است که باعث حفظ ارزش این رمز ارز در بلند مدت میشوند. علاوه بر این، به باور این افراد، از نظر آماری رابطه معناداری بین مدل انباشت به جریان با ارزش بازار وجود دارد. به استناد پیش بینیهای این مدل، قیمت بیت کوین باید به خاطر کاهش مداوم نسبت Stock to Flow خود در گذر زمان افزایش چشمگیری داشته باشد.
استفاده از مدل S2F برای بیت کوین اغلب به PlanB و مقاله او به نام «مدلسازی ارزش بیت کوین با کمیابی» نسبت داده میشود.
نمودار نسبت انباشت به جریان بیت کوین
عرضه در گردش فعلی بیت کوین برابر با 18,886,056.00 واحد است و با نرخ تولید میانگین 900 واحد روزانه فعلی، هر ساله تقریبا 328,500 واحد ارز BTC دیگر وارد بازار میشود. نسبت Stock to Flow بیت کوین اکنون برابر با 57 است. در تصویر زیر، رابطه تاریخی میانگین متحرک 365 روزه انباشت به جریان بیت کوین به همراه قیمت آن را مشاهده میکنید.
محدودیتهای مدل و نسبت S2F
با اینکه انباشت به جریان مدلی جالب برای اندازهگیری کمیابی است، اما تمام بخشهای ماجرا را در نظر نمیگیرد. مدلها به اندازه مفروضاتشان قوی هستند. یک مسئله حتمی این است که مدل Stock to Flow به فرضیه «کمیابی باید باعث افزایش قیمت شود» متکی است. به گفته منتقدان S2F، اگر بیت کوین ویژگیهای سودمند دیگری به غیر از کمیابی عرضه خود نداشته باشد، این مدل هم شکست خواهد خورد.
کمیابی، جریان قابل پیش بینی و قدرت نقدینگی جهانی، طلا را به یک ذخیره ارزش نسبتا باثبات در مقایسه با ارزهای فیاتی تبدیل کردهاند که مستعد بیارزش شدن هستند. به استناد این مدل، نوسان بیت کوین باید در طول زمان کاهش یابد. این ادعا هم توسط دادههای تاریخی شرکت کوین متریکس (Coinmetrics) تایید شده است.
تعیین ارزش یک دارایی نیازمند در نظرگیری نوسان آن است. اگر این نوسان تا حدودی قابل پیش بینی باشد، مدل ارزشگذاری نیز قابلیت اطمینان بیشتری خواهد داشت. با این وجود، بیت کوین به تغییرات قیمت شدید خود بدنام است.
با اینکه احتمالا نوسان قیمت در سطوح کلان کاهش خواهد یافت، اما بیت کوین از زمان تولد خود در یک بازار آزاد قیمتگذاری شده است. این یعنی قیمت در بازار آزاد قابلیت خودتنظیمی توسط کاربران، تریدرها و سوداگران دارد. حالا این ویژگی را با لیکوییدیتی نسبتا پایین ترکیب کنید. نتیجه این است که بیت کوین به نسبت دیگر داراییها بیشتر در معرض جهش ناگهانی نوسان قیمت قرار دارد. بنابراین مدل انباشت به جریان بیت کوین شاید برای این موضوع کارایی نداشته باشد.
دیگر عوامل خارجی مانند رویدادهای اقتصادی قوی سیاه نیز میتوانند باعث تضغیف مدل Stock to Flow شوند. البته لازم به ذکر است که احتمال رخداد این موارد برای هر مدل دیگری که بر اساس دادههای تاریخی درصدد پیش بینی قیمت یک دارایی است نیز وجود دارد.
جمعبندی
مدل و نسبت انباشت به جریان رابطه میان سهم موجود فعلی از یک منبع و نرخ تولید آن را اندازه میگیرد. مدل S2F عموما برای فلزات گران بها و دیگر کالاها کاربرد دارد، اما برخی از افراد کارایی آن بر بیت کوین را نیز تایید کردهاند. در این حالت، به بیت کوین از دید یک منبع دیجیتال کمیاب نگریسته میشود. به استناد این روش تحلیل، این ویژگی منحصربهفرد بیت کوین باید آن را به دارایی که در طول زمان ارزش خود را حفظ خواهد کرد، تبدیل کند.
با این وجود، هر مدلی به اندازه فرضایتش قوی است و ممکن است تمام جنبههای ارزشگذاری بیت کوین را در نظر نگیرد. علاوه بر این، در زمان نگارش این مطلب، بیت کوین بیش از 10 سال سن دارد. به گفته برخی از افراد، مدل های ارزشگذاری بلند مدت مانند نسبت Stock to Flow برای داشتن دقت قابلیت اطمینان بیشتر، به مجموعه دادههای بزرگتری نیاز دارند.