مقایسه اثبات سهام و اثبات کار

مکانیزم های اجماع مثل الگوریتم اثبات کار و اثبات سهام برای ایمن‌سازی بلاک چین استفاده می‌شوند.به مقایسه اثبات کار و اثبات سهام می‌پردازیم.

با آنکه تاریخچه تراکنش‌های بیت کوین به لطف الگوریتم اجماع اثبات کار (PoW) با امنیت کامل در توالی بلاک چین ذخیره شده است، این الگوریتم انرژی زیادی مصرف می‌کند و همچنین در هر لحظه توانایی مدیریت تعدادی محدود از تراکنش‌ها را دارد. در نتیجه مکانیزم‌های اجماعی ایجاد شده‌اند که به روش‌های کم‌مصرف‌تر عمل می‌کنند، و الگوریتم اجماع اثبات سهام (PoS) از برجسته‌ترین آن‌هاست. این مکانیزم های اجماع به شبکه‌های کامپیوتری کمک می‌کنند در عین ایمن بودن، با یکدیگر همکاری کنند.

شبکه‌های بلاک چین برای کارآمد عمل کردن باید چندین مسئله مهم را پشت سر بگذارند. به عوان مثال، به خاطر اینکه موجودیتی مرکزی مثل رئیس بانک یا شرکت‌های فناوری مالی (مثل پی‌پل) اینجا حضور ندارند، شبکه‌های رمز ارزی غیر متمرکز خودشان باید به طریقی اطمینان حاصل کنند که هیچ یک از اعضای شبکه یک مبلغ معین پول را چند بار خرج نمی‌کند. همچنین الگوریتم اجماع نمی‌گذارد شبکه با یک هارد فورک از مسیر اصلی‌اش منحرف بشود.

در یک شرکت متمرکز مثل بانک، هیئت مدیره تصمیم‌گیرنده یا قانون‌گذار درباره این فعالیت‌ها تصمیم می‌گیرند؛ اما دنیای کریپتو بر پایه جامعه کاربرانش استوار است، در نتیجه بلاک چین برای اعتبارسنجی تراکنش‌ها و بلاک‌ها باید به اجماع برسد.

در مقاله کنونی می‌خواهیم به مقایسه الگوریتم اثبات سهام و اثبات کار بپردازیم، چرا که این دو الگوریتم در حال حاضر دو مکانیزم اجماع اصلی مورد استفاده پروژه‌های دیفای (DeFi) برای رسیدن به اجماعی رمزنگاری‌شده بر بستر شبکه‌های رمز ارزی هستند. ساتوشی ناکاموتو زمانی که بیت کوین (اولین رمز ارز) را می‌ساخت، باید راهی برای اعتبارسنجی تراکنش‌ها بدون دخالت اشخاص ثالث پیدا می‌کرد. به همین منظور الگوریتم اجماعی به نام اثبات کار (PoW) را به کار گرفت که اجازه می‌داد اعضای شبکه با همدیگر درباره معتبر بودن تراکنش‌ها به توافق برسند.

بلاک چین

در نقطه مقابل، الگوریتم اثبات سهام (PoS) روشی مدرن برای رسیدن به اجماع است که رمز ارزها و پروژه‌های دیفای جدیدتر از آن استفاده می‌کنند. بعضی پروژه‌ها از همان اول با PoS شروع می‌کنند و بعضی دیگر در حال انتقال از الگوریتم اثبات کار به اثبات سهام هستند. اما ساختن شبکه‌ای با الگوریتم اجماع اثبات سهام از همان اول کار یک حرکت فناورانه بزرگ محسوب می‌شود و به سادگی راه‌اندازی شبکه با PoW و رسیدن به اجماع نیست.

الگوریتم اثبات کار (PoW) چیست؟

الگوریتم اثبات کار اولین بار در سال 1993 برای مقابله با ایمیل‌های اسپم در شبکه‌ها و حملات محروم‌سازی از سرویس (DoS attack) ساخته شد. سپس در سال 2008 ساتوشی ناکاموتو از ایده الگوریتم اثبات کار برای اعتبارسنجی بلاک‌های جدید در شبکه بیت کوین استفاده و آن را معروف کرد. البته مقایسه اثبات سهام و اثبات کار و چند مکانیزم اجماع دیگر نشان می‌دهد طی سال‌های اخیر رقبای جدیدی برای آن ظهور کرده‌اند.

مکانیزم اثبات کار بر اساس توانایی کاربران شبکه برای تایید اینکه یک عملیات پردازشی به سرانجام رسیده است یا نه، کار می‌کند. برای یافتن پاسخ یک مسئله ریاضی، قدرت پردازشی کامپیوتری به اسم نود یا گره به کار گرفته می‌شود و بعد از اینکه مسئله حل شد، بلاک جدیدی در زنجیره بلاک‌ها اعتبارسنجی می‌شود. یک نود می‌تواند هر دستگاه فیزیکی مثل کامپیوترهای شخصی باشد که توانایی دریافت، ارسال و بازارسال داده را درون شبکه‌ای از ابزارهای دیگر دارد.

نودی که سریع‌تر از بقیه یک معمای ریاضی را حل کند، لینک یا ارتباطی رمزنگاری شده میان بلاک فعلی و قبلی می‌سازد و به خاطر کارش مقداری رمز ارز تازه‌ضرب‌شده دریافت می‌کند. به این پروسه استخراج می‌گویند و نودهایی که مسئله را حل می‌کنند، استخراج‌کننده یا ماینر (Miner) نام دارند. به لطف تلاش تعاملی آن‌هاست که بلاک چین برای تمام کسانی که در آن مشارکت دارند ایمن می‌ماند. همچنین به خود عملیات حل این معما اثبات کار می‌گویند.

الگوریتم اثبات کار چطور عمل می‌کند؟

بلاک چین سیستمی شامل مجموعه‌ای از بلاک‌ها است که بر اساس ترتیب زمانی ایجادشان و ترتیب تراکنشی به نام ترتیب بلاک چینی مرتب شده‌اند. بلاک جنسیس، یا بلاک صفر، در واقع اولین بلاک در یک بلاک چین با الگوریتم اثبات کار است که در بلاک چین هاردکد می‌شود و قابل تغییر نیست. این بلاک ذاتا جوری ساخته شده است که به بلاکی قبل از خود اشاره نمی‌کند. بلاک‌های بعدی که به بلاک چین اضافه می‌شوند همیشه به بلاک‌های قبلی اشاره می‌کنند و نسخه‌ای کامل و آپدیت‌شده از دفتر کل را در خود دارند.

الگوریتم اجماع اثبات کار برای اینکه تعیین کند چه کسی می‌تواند دفتر کل را با ورودی جدید اصلاح کند، رقابتی ایجاد می‌کند که در آن شرکت‌کنندگان یا همان استخراج‌کنندگان تشویق می‌شوند قدرت پردازشی‌شان را بالا ببرند و بلاک‌های درست و متناسب با قوانین شبکه ارائه بدهند. دفتر کل حساب تمام تراکنش‌ها را دارد و آن‌ها را به شکل بلاک‌های متوالی مرتب می‌کند تا هیچ کاربری نتواند دارایی‌اش را دو بار خرج کند. همچنین دفتر کل برای اینکه کسی دستکاری‌اش نکند، به شکل توزیع شده طراحی شده است و به همین خاطر کاربران می‌توانند خیلی زود نسخه‌های تغییریافته را رد و از دور خارج کنند.

در عمل، کاربران با استفاده از هش می‌توانند دستکاری‌ها را تشخیص بدهند. هش در واقع رشته بلندی از اعداد است که نقش اثبات کار را ایفا می‌کند. تابع هش تابعی یک طرفه است، که این یعنی فقط می‌توان برای بررسی تطبیق داده‌ای که هش را تولید کرده با داده اصلی از آن استفاده کرد.

پس از آن، نودها تراکنش‌ها را اعتبارسنجی می‌کنند، جلوی دو بار خرج کردن را می‌گیرند و به این نتیجه می‌رسند که بلاک‌های پیشنهادی باید به زنجیره اضافه بشوند یا نه. عمل دو بار پرداخت کردن هزینه با یک پول یکسان به منظور گول زدن دریافت‌کننده دابل اسپند یا دو بار خرج کردن نامیده می‌شود. دابل اسپندینگ در شبکه آشوب به پا خواهد کرد و یکی از مشخصه‌های ارزشمند بلاک چین یعنی تغییرناپذیری، غیر متمرکز بودن و تراست‌لس بودن را از بین می‌برد.

مقایسه اثبات سهام و اثبات کار نشان می‌دهد الگوریتم PoW دابل اسپندینگ را بسیار سخت می‌کند چون تغییر هر بخشی از بلاک چین به این معنی است که تمام بلاک‌های بعدی باید دوباره استخراج شوند و این کار نیازمند زمان و هزینه زیادی است؛ از آنجایی که دستگاه‌های ماینینگ و انرژی لازم برای اجرای توابع هش گران‌قیمت در می‌آیند، در شرایط دابل اسپندینگ غیرممکن است که کاربران بتوانند از قابلیت پردازشی شبکه درآمدزایی کنند.

به علاوه، پروتکل اثبات کار برای ایجاد اجماع و اطمینان کسب کردن از اعتبار تراکنش‌های ذخیره شده در بلاک چین، قدرت پردازشی را با سیستم رمزنگاری ترکیب می‌کند.

ماینرها در طول فرآیند هشینگ با همدیگر به رقابت می‌پردازند تا پاسخ درستی برای مسائل ریاضی پیدا کنند و بلاک‌های جدید را بسازند. ماینرها این عمل را با حدس زدن هش انجام می‌دهند که در واقع رشته‌ای از اعداد تقریباً تصادفی است. هش رمزنگاری‌شده (مثلا هش SHA-256) یک نوع امضای فایل داده یا متن است. SHA-256 برای متن هم یک امضای 256 بیتی (32 بایتی) تقریبا خاص ایجاد می‌کند.

هش پس از اتصال به داده بلاک و گذر از تابع هش باید نتیجه‌ای تولید کند که با مقررات تعیین‌شده توسط الگوریتم همخوانی دارد.

سپس ماینری که موفق به پیدا کردن هش شده است آن را به شبکه اعلام می‌کند تا بقیه ماینرها هم بتوانند درستی جواب را تایید کنند. اگر جواب درست باشد، بلاک به بلاک چین اضافه می‌شود و ماینر جایزه بلاک را دریافت می‌کند. به عنوان مثال در حال حاضر جایزه بلاک برای استخراج بیت کوین 6.25 بیت کوین است.

مزایا و معایب الگوریتم اثبات کار

در الگوریتم اثبات کار ماینرها مبلغ زیادی برای پول برق می‌دهند تا بتوانند معماهای ریاضیاتی پیچیده را حل کنند و بلاکی را در شبکه بسازند. از انرژی الکتریسیته برای روشن کردن دستگاه‌هایی استفاده می‌شود که دارایی‌های دیجیتال را به کمک فرآیند اعتبارسنجی تراکنش‌ها یا همان استخراج، تولید می‌کنند. به علاوه، مصرف انرژی برای امنیت شبکه موضوعی مهم است چون اجازه می‌دهد آمار دقیقی از تراکنش‌ها ذخیره و همچنین خط مشی مالی مشخص و معتبری حفظ بشود.

نحوه کار بلاک چین

همچنین شبکه ایمن نگه داشته می‌شود، چرا که تقلب در زنجیره نیاز به این دارد که یک بازیگر بد کنترل 51 درصد قدرت پردازشی شبکه را در اختیار بگیرد. اگر یک بلاک چین در مکانیزم اثبات کار فورک بشود، ماینرها باید تصمیم بگیرند می‌خواهند به شبکه بلاک چین فورک‌شده بروند یا از بلاک چین اصلی پشتیبانی کنند.

یک ماینر برای حمایت کردن از هر دو بلاک چین باید قدرت پردازشی‌اش را میان دو فورک تقسیم کند. در نتیجه الگوریتم اثبات کار با انگیزه‌بخشی اقتصادی از فورک‌شدن پیوسته شبکه جلوگیری می‌کند و همچنین باعث می‌شود ماینرها به جبهه‌ای بپیوندند که قصد آسیب زدن به بلاک چین را ندارد. از سوی دیگر، اگر خطر حمله 51 درصد تهدیدتان بکند یا از سرمایه‌دارهای بزرگ یک الگوریتم هشینگ قابل تعویض نباشید، کسانی که سرمایه بیشتری از شما دارند ممکن است با سخت‌افزارشان علیه شما فعالیت و شما را از میدان خارج کنند و به این صورت، دیگر نتوانید درآمدی داشته باشید.

این مشخصه‌ها خود به نظریه بازی ختم می‌شوند، که در آن ماینرها باید رفتاری استراتژیک داشته باشند تا بازده سود سرمایه‌گذاری‌شان بهینه بشود. همانطور که نظریه عقلانیت محدود می‌گوید، انسان‌ها همیشه ساده‌ترین راه را انتخاب می‌کند. رفتن به زنجیره‌ای جدید قضیه را سخت می‌کند. در نتیجه نظریه بازی به انحصارطلبان کمک می‌کند فساد داخلی را متوقف کنند و تصمیم‌های منطقی بگیرند.

با وجود مزایایی که بالاتر عنوان شدند، الگوریتم اثبات کار می‌تواند در زمینه مصرف انرژی و منابع هزینه‌بر و ناکارآمد باشد. در مقایسه اثبات سهام و اثبات کار و همچنین دیگر الگوریتم‌های اجماع این موضوع به خوبی خود را نشان می‌دهد. ماینرها باید با خرج‌های متعدد از جمله خرید ابزارهای به روز که خیلی زود هم مستهلک می‌شوند، کنار بیایند. استخراج رمز ارز معمولا حرارت زیادی تولید می‌کند و بر اساس موقعیت ماینر، این موضوع هم می‌تواند هزینه الکتریسیته گزافی داشته باشد. به علاوه زمانی که استفاده از شبکه بالا برود هزینه تراکنش‌ها هم سر به آسمان می‌گذارد.

الگوریتم اثبات سهام (PoS) چیست؟

در سال 2011 برای برطرف کردن ناکارآمدی‌های مکانیزم اجماع اثبات کار و پایین آوردن منابع پردازشی مورد نیاز برای اداره شبکه بلاک چینی، شیوه‌ای جدید در انجمن بیت کوین تاک (Bitcointalk) ارائه شد. در شیوه جدید، به جای اجرای عملیات‌های محسوس، همه چیز بر پایه مقدار سهام معتبری که کاربر در اکوسیستم دارد، بنا می‌شود.

به بیان دیگر، برای اعتبارسنجی کردن تراکنش‌ها در شبکه رمز ارز فقط کافی‌ست کاربر نشان بدهد که مقدار مشخصی از توکن‌های رمز ارز بومی بلاک چین را در اختیار دارد. به این نوع مکانیزم اجماع که شبکه‌های بلاک چینی برای رسیدن به اجماع توزیع شده استفاده می‌کنند، الگوریتم اثبات سهام می‌گویند.

به عنوان مثال، ماینر الف تعداد 30 کوین در گرو می‌گذارد، ماینر ب 50 کوین، ماینر پ 75 کوین و ماینر ت 15 کوین. در این نمونه اولویت نوشتن و اعتبارسنجی در بلاک بعدی به ماینر پ داده می‌شود. سپس ماینر پ به جای جوایز بلاکی که در الگوریتم اثبات کار وجود داشت، در الگوریتم اثبات سهام هزینه تراکنش یا همان هزینه شبکه را دریافت می‌کند.

الگوریتم اثبات سهام چطور عمل می‌کند؟

بلاک جنسیس در بلاک چین‌های مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام اولین بلاک داده است که در بلاک چین هاردکد می‌شود و قابل تغییر نیست. بلاک‌های بعدی که به بلاک چین اضافه می‌شوند همیشه به بلاک‌های قبل از خود اشاره دارند و شامل یک نسخه کامل و به روز از دفتر کل هستند.

در شبکه‌های اثبات سهام ماینرها برای به دست آوردن حق اضافه کردن بلاک‌ها با هم رقابت نمی‌کنند. در این سیستم‌ها به جای آنکه بگوییم بلاک‌ها استخراج می‌شوند، بیشتر می‌گوییم بلاک‌ها ضرب یا ثبت می‌شوند.

بلاک چین‌های مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام بر خلاف بلاک چین‌های مبتنی بر اثبات کار دیگر بر اساس مقدار انرژی مصرفی برای کسانی که می‌توانند بلاک‌های جدید را پیشنهاد کنند محدودیت ایجاد نمی‌کنند. مکانیزم‌های اجماع جدید مثل مکانیزم اثبات سهام بر خلاف بلاک چین‌های پرمصرفی همچون بلاک چین‌های اثبات کاری، نیاز به استخراج و ماین کردن را از بین می‌برند.

مکانیزم اثبات سهام در مقایسه با الگوریتم اثبات کار مزایای بسیاری دارد، از جمله اینکه بسیار کارآمدتر است چون استخراج بلاک‌ها انرژی زیادی لازم ندارد. همچنین برای ساخت بلاک‌های جدید به سخت‌افزار جدید و قدرتمندی احتیاج نیست. الگوریتم اثبات سهام موجب می‌شود شبکه نودهای بیشتری داشته باشد.

بیشتر بودن نودها در شبکه موجب توسعه هنجارهای حاکمیتی می‌گردد و در نتیجه ایمنی شبکه در برابر تمرکزگرایی بالا می‌رود. در سیستم‌های مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام از آنجا که استقلال سخت‌افزاری نودها بیشتر است تمرکززدایی راحت‌تر می‌شود. در نتیجه، مکانیزم اثبات سهام به عنوان الگوریتم اجماعی دیده می‌شود که احتمال ختم شدن راهش به شبکه‌ای متمرکز کمتر است.

کاربرانی که می‌خواهند شانسی برای اضافه کردن بلاک‌های جدید به یک بلاک چین مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام داشته باشند، باید مقدار مشخصی از رمز ارز شبکه را در قراردادی خاص قفل کنند یا گرو قرار بدهند. شانس انتخاب کاربران به عنوان ضرب‌کننده بلاک بعدی بر اساس مقدار دارایی رمز ارزی که گرو گذاشته‌اند تعیین می‌شود. اگر کاربران رفتار اشتباهی داشته باشند، ممکن است دارایی گرو گذاشته شده را در نتیجه این رفتار اشتباه از دست بدهند.

الگوریتم اثبات سهام ممکن است مشخصه‌های تعیین‌کننده دیگری هم داشته باشد که همیشه به نفع ثروتمندترین نودها نیست، مثلا اینکه به زمان گرو گذاری توکن‌های هر نود هم اهمیت می‌دهد و همچنین ضرب کننده کاملا تصادفی انتخاب می‌شود. جایزه بلاک در شبکه‌های مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام اشاره به هزینه شبکه‌ای دارد که بلاک چین به ثبت کننده یک بلاک معتبر می‌دهد، مثل همان اتفاقی که در مکانیزم اثبات کار می‌افتاد.

در مکانیزم اثبات سهام، انتخاب بلاک بر اساس مالکیت کوین یا توکن است؛ در نتیجه صرافی‌ها سرویس استیکینگ یا گرو گذاری رمز ارز هم ارائه می‌دهند و کاربران می‌توانند برای دریافت جوایز پیوسته‌تر، رمز ارزهایشان را در صرافی وثیقه بگذارند. چندین سهامدار می‌توانند به یک استخر وثیقه ملحق بشوند و قدرت پردازشی‌شان را در یک استخر قرار بدهند تا شانس جایزه گرفتن‌شان بیشتر بشود. به بیان دیگر، توان وثیقه‌گذاری‌شان را در زمیان اعتبارسنجی و تایید بلاک‌های جدید در یک استخر تجمیع می‌کنند تا شانس گرفتن جایزه بلاک برای‌شان بالا برود.

مزایا و معایب الگوریتم اثبات سهام

مشکل مقدار بالای انرژی تلف شده در الگوریتم اثبات سهام رفع شده است. همچنین شبکه‌های مبتنی بر اثبات سهام بسیار مقیاس پذیرتر از سیستم‌های مبتنی بر اثبات کار هستند و تراکنش‌ها بسیار سریع‌تر تایید می‌شوند. مقیاس پذیری یعنی اینکه سیستم با تغییر پارامترهای سیستم یا مکانیزم اجماع آن بتواند به تعداد تراکنش در ثانیه بیشتری دست پیدا کند.

یک شبکه اثبات سهامی با ایجاد اجماع قبل از آنکه بلاک‌ها ساخته بشوند به مقیاس پذیری می‌رسد و در نتیجه می‌تواند در هر ثانیه هزاران درخواست را با کمتر از یک میلی‌ثانیه تاخیر پاسخ بدهد.

اما از سوی دیگر، الگوریتم اثبات سهام مشکلات خودش را هم دارد. به عنوان مثال شبکه باز هم تحت سلطه بزرگترین سهامداران قرار دارد. این باعث می‌شود کسانی که زودتر به شبکه وارد شده‌اند و کسانی که پول بیشتری دارند، قدرت بیشتری هم داشته باشند.

با توجه به اینکه موضوع الگوریتم اثبات سهام هنوز جدید است، ممکن است معایبی داشته باشد که هنوز جامعه کریپتو متوجه‌اش نشده باشد. این مکانیزم بر خلاف اثبات کار هنوز خود را ثابت نکرده است. به علاوه، در مکانیزم‌های مبتنی بر اثبات سهام سیستم به طور خودکار با فورک شدن بلاک چین مقابله نمی‌کند. یک اعتبارسنج می‌تواند کپی مبلغ گرو گذاشته‌اش را در بلاک چین فورک شده هم دریافت کند.

بلاک چین

مشکل «هیچ در گرو نداشتن» دقیقا زمانی رخ می‌دهد که یک اعتبارسنج هر دو فورک بلاک چین را تایید می‌کند و به این شکل می‌تواند توکن‌هایش را دابل اسپند یا دو بار خرج کند و در نتیجه دو برابر هزینه تراکنش را دریافت کند.

مقایسه مکانیزم اثبات سهام و اثبات کار

از مطالب گفته شده مشخص است که هر دو مکانیزم اثبات سهام و اثبات کار مزایا و معایب خود را دارند. همه مکانیزم‌ها یک هدف مشخص و اساسی را دنبال می‌کنند، اما روش‌های رسیدن به هدف برای‌شان متفاوت است.

تفاوت اصلی میان مکانیزم‌های مختلف اجماع این است که اعتبارسنجی و جایزه‌دهی تراکنش‌ها را به چه شکل انجام می‌دهند. تفاوت‌های دیگرشان در جدول زیر توضیح داده شده است.

اثبات کاراثبات سهام
استخراج/اعتبارسنجی بلاکمقدار عملیات‌های پردازشی احتمال استخراج یک بلاک را تعیین می‌کند.مقدار گرو گذاشته یا تعداد کوین‌های استیک شده احتمال اعتبارسنجی یک بلاک جدید را تعیین می‌کند.
توزیع جایزهکسی که زودتر از بقیه بلاک را استخراج کند، جایزه می‌گیرد.اعتبارسنج دیگر جایزه بلاک دریافت نمی‌کند، چرا که هزینه شبکه را می‌گیرد.
رقابتماینرها باید با قدرت پردازشی دستگاه‌شان برای حل کردن معماهای پیچیده با همدیگر رقابت کنند.یک الگوریتم بر اساس حجم توکن‌های در وثیقه برنده را تعیین می‌کند.
تمرکزگراییالگوریتم اثبات کار به شکلی طراحی شده که در مقیاس بزرگ انجام بشود. طبیعتش تمرکزگراست.هر شخص با دستگاهی ضعیف و تعداد مشخصی توکن در حسابش می‌تواند یک اعتبارسنج بشود.
ابزار تخصصیبرای استخراج سکه‌ها از دستگاه‌های اسیک و پردازشگرهای گرافیکی استفاده می‌شود.یک دستگاه معمولی مخصوص سرور برای راه‌اندازی سیستم‌های مبتنی بر اثبات سهام کافی‌ست.
اضافه کردن بلاک‌های اشتباههکرها برای پیشنهاد یک بلاک غیرمعتبر باید 51 درصد قدرت پردازشی شبکه را در اختیار داشته باشند.هکرها باید 51 درصد تمام توکن‌های شبکه را در اختیار داشته باشند.
کارآمدی و اعتبارسیستم‌های اثبات کار از منظر انرژی کمتر کارآمد و همچنین ارزان‌تر هستند، اما اعتبار بالاتری دارند.سیستم‌های اثبات سهام از نظر قیمت و مصرف انرژی کارآمدتر هستند، اما اعتبار کمتری دارند.
امنیتهر چه هش بالاتر، شبکه هم ایمن‌تر است.گرو گذاری دارایی‌های کریپتو به ایمن‌تر شدن شبکه در ازای دریافت جایزه کمک می‌کند.
فورک شدنشبکه‌های اثبات کار به لطف انگیزه‌بخشی اقتصادی، از فورک شدن پیوسته جلوگیری می‌کنند.با فورک شدن شبکه به طور خودکار توسط الگوریتم اثبات سهام مقابله نمی‌شود.

بهترین موارد استفاده از الگوریتم اثبات سهام و اثبات کار

مکانیزم اجماع برای حفظ طراحی توزیع شده‌ی یک شبکه بلاک چین ضروری است، چرا که موجب تمرکززدایی از اعتبارسنج‌های تراکنش‌ها می‌شود. برای آنکه شبکه تراست‌لس و توزیع شده بماند و همچنین در برابر تغییر محفوظ باشد، به یک مکانیزم اجماع کاملا عملیاتی و فعال نیاز است. اما مقایسه اثبات سهام و اثبات کار به ما نشان می‌دهد در صورت استفاده از یک الگوریتم نامناسب ممکن است هزینه زیادی به شبکه تحمیل شود یا امنیت تحت تاثیر قرار بگیرد.

نوع اجماع مورد احتیاج به نیازهای یک شبکه بستگی دارد. به عنوان مثال، برای جلوگیری از تقلب و ایجاد امنیت و اعتماد در شبکه، به الگوریتم اثبات کار احتیاج است. نباید به خاطر محافظتی که توسط اثبات کار ایجاد می‌شود، درباره یک تراکنش اطلاعات غلط به ماینرها (یا داده‌پردازهای مستقل) داد. الگوریتم اثبات کار یک روش برای ایمن کردن تاریخچه تراکنش یک دارایی رمز ارزی است در عین اینکه تغییر داده‌ها در گذر زمان را سخت‌تر می‌کند.

الزام یک نود شرکت کننده در شبکه به اینکه نشان بدهد کار انجام و ارائه شده است به آن اجازه می‌دهد تراکنش‌های جدید را به بلاک چین اضافه کند و جلوی فعالیت‌های مخرب را در شبکه می‌گیرد.

اگر تعداد زیادی کپی از بلاک چین در شبکه وجود داشته باشد، الگوریتم اثبات کار به شناسایی قانونی‌ترین نسخه کمک می‌کند. در نهایت اینکه الگوریتم اثبات کار برای ساخت یک سیستم ساعتی توزیع شده الزامی است که به ماینرها اجازه می‌دهد هر وقت می‌خواهند به شبکه وارد و از آن خارج بشوند و به این صورت نرخ عملیات شبکه پیوسته ثابت بماند.

به همین شکل، از نتایج و عواقب قابل توجه یک مکانیزم اثبات سهام می‌توان به عملکرد و امنیت خوب شبکه اشاره کرد. وقتی از الگوریتم اثبات سهام استفاده می‌شود که به سرعت بالای تراکنش بر ثانیه و تسویه تراکنش‌های شبکه در زنجیره احتیاج داشته باشیم. به علاوه، اعتبارسنج‌ها به احتمال زیاد تعداد بسیاری توکن شبکه در اختیار دارند که این از نظر اقتصادی باعث می‌شود انگیره بیشتری برای ایمن نگه داشتن بلاک چین داشته باشند.

با این حال شک و تردید بسیاری هم درباره امنیت اثبات سهام و اثبات کار در برابر تهدیدها وجود دارد. در نتیجه مکانیزمی برای اعتبارسنجی به اسم الگوریتم اثبات فضا یا پروژه چیا ساخته شد تا تراکنش‌ها را در امنیت کامل اعتبارسنجی کند. چیا با استفاده از الگوریتم اجماع اثبات فضا و اثبات زمان برخی مشکلات تمرکزگرایی را حل می‌کند که گریبانگیر بلاک چین‌های مبتنی بر اثبات کار و اثبات سهام هستند.

تهیه شده در بیت 24