آنچه در این مقاله خواهید خواند
عرضه و تقاضا چیست؟
موفقیت کسب و کارها در هر بازار رقابتی به ارزیابی دقیق Supply و Demand بستگی دارد. هر شرکتی که محصول جدیدی را روانه بازار میکند باید تصمیم بگیرد که چه مقدار از محصول را تولید کند و چه قیمتی برای آن تعیین کند. وقتی کسبوکاری بیش از حد از یک محصول تولید میکند یا قیمت را بالاتر از چیزی که مشتریان حاضرند بپردازند تعیین میکند، ممکن است محصولات روی دستش بمانند و تبدیل به موجودی مرده شوند. در مقابل، تعیین قیمتهای بسیار پایین سود را کاهش میدهد و باعث میشود تولید محصول مقرون به صرفه نباشد.
از سوی دیگر، ارزیابی تقاضا و عرضه به سرمایهگذاران در انواع بازارهای مالی کمک میکند که تخمین درستی از آینده یک محصول، خدمات یا سرمایهگذاری داشته باشند. برای مثال در بازار ارزهای دیجیتال، عرضه محدود بیت کوین (BTC) یکی از عوامل کلیدی رشد قیمت آن بوده است. در ادامه، مفاهیم عرضه و تقاضا به زبان ساده توضیح داده میشوند.
قانون تقاضا
تقاضا در اقتصاد خرد مقدار کالایی است که مصرفکنندگان مایل و قادر به خرید آن با قیمتهای مختلف در یک زمان معین هستند. مفهوم تقاضا بر اساس نیازها و خواستهها است؛ اگر به چیزی نیاز ندارید یا آن را نمیخواهید، آن را نمیخرید. یک مصرفکننده ممکن است بتواند بین یک نیاز و یک خواسته تمایز قائل شود، اما از دیدگاه اقتصاددانان، آنها یکی هستند. همچنین، تقاضا بر اساس توانایی پرداخت است. اگر نتوانید پول آن را پرداخت کنید، تقاضای موثری ندارید. با این تعریف، یک فرد بیخانمان احتمالا تقاضای موثری برای سرپناه ندارد.
افزایش قیمت یک کالا یا خدمات تقریبا همیشه تقاضا برای آن کالا یا خدمات را کاهش میدهد. برعکس، کاهش قیمت باعث افزایش تقاضا میشود. اقتصاددانان این رابطه معکوس بین قیمت و مقدار تقاضا را قانون تقاضا مینامند. قانون تقاضا در اقتصاد خرد فرض میکند که تمام متغیرهای دیگری که بر تقاضا تاثیر میگذارند ثابت هستند.
برای مثال، اگر قیمت لپتاپ 50 دلار باشد، مصرفکنندگان آن را خریداری میکنند و احتمالا به خاطر قیمت پایین، بیش از آنچه نیاز دارند لپتاپ میخرند. در این صورت، تقاضا همچنان بالا میماند. اگر قیمت لپتاپ 5,000 دلار باشد، این کالا احتمالا یک کالای لوکس در نظر گرفته میشود و تقاضا برای آن پایین خواهد بود. در این مثال فرض بر این است که تمایزی بین لپتاپها وجود ندارد و تنها یک نوع محصول وجود دارد که با قیمت واحد به هر مصرفکننده فروخته میشود. در اینجا، قانون عرضه و تقاضا خود را نشان میدهد.
منحنی تقاضا
منحنی تقاضا (Demand Curve) نموداری است که رابطه بین قیمت (محور عمودی) و تقاضا (محور افقی) را نمایش میدهد. این منحنی از دید مصرفکننده تصویر میشود. شیب نزولی نشان منحنی میدهد که وقتی قیمتها افزایش مییابد، تقاضا کاهش مییابد. شکل زیر رابطه بین قیمت یک کالا و تقاضای آن را از دیدگاه مصرفکننده نشان میدهد.
میزان تاثیر تغییرات قیمت بر تقاضا از محصولی به محصول دیگر متفاوت است. برای هر محصول، شیب منحنی معیاری برای کشش تقاضای آن است. منظور از کشش تقاضا این است که تقاضا چقدر تحت تاثیر تغییرات قیمت قرار میگیرد. منحنی با شیب کمتر به این معناست که یک تغییر کوچک در قیمت باعث تغییر زیادی در تقاضا میشود.
توجه داشته باشید که منحنی تقاضا فقط اثر یک عامل واحد، یعنی قیمت را بر تقاضا در نظر میگیرد. عوامل دیگری که بر تقاضا تاثیر میگذارند، مانند تبلیغات، میتوانند کل منحنی تقاضا را به چپ یا راست نمودار هل دهند.
قانون عرضه
وقتی اقتصاددانان در مورد عرضه صحبت میکنند، منظور آنها مقدار کالا یا خدماتی است که تولیدکننده حاضر است در هر قیمت معین عرضه کند. افزایش قیمت تقریبا همیشه منجر به افزایش مقدار عرضه شده آن کالا یا خدمات میشود. در مقابل، کاهش قیمت باعث کاهش عرضه میشود. اقتصاددانان این رابطه مثبت بین قیمت و مقدار عرضه شده را قانون عرضه مینامند. قانون عرضه در اقتصاد فرض میکند که همه متغیرهای دیگری که بر عرضه تاثیر میگذارند ثابت نگه داشته میشوند.
وقتی قیمت محصولی افزایش مییابد، تولیدکنندگان مایل به تولید بیشتر محصول هستند تا به سود بیشتری برسند. کاهش قیمتها باعث کاهش تولید میشود زیرا ممکن است هزینه تولید برای تولیدکنندگان را جبران نکند. اگر هزینه تولید یک لپتاپ 100 دلار باشد، وقتی قیمت فروش لپتاپ به زیر 100 دلار کاهش مییابد، تولید آن بدون سود خواهد بود. اگر قیمت لپتاپ 1000 دلار باشد، تولیدکنندگان به جای محصولات دیگر روی تولید لپتاپ تمرکز خواهند کرد و مشوقهایی را برای ساخت لپتاپهای بیشتر ارائه میدهند.
یک فرض اساسی تئوری عرضه این است که تولیدکننده نقش قیمتبردار (Price Taker) را دارد، به این معنا که خود قیمت محصول را دیکته نمیکند، بلکه قیمت توسط بازار تعیین میشود و تولیدکنندگان با توجه به قیمت بازار تنها در مورد میزان تولید تصمیم میگیرند. سناریوهای بهینه برای تولیدکنندگان بازارهای انحصاری هستند که در آنها تولیدکننده میتواند قیمت را آزادانه تعیین کند، اما این شرایط همیشه مهیا نیست.
منحنی عرضه
منحنی عرضه (Supply Curve) رابطه بین قیمت (محور عمودی) و عرضه (محور افقی) را نشان میدهد. بر خلاف منحنی تقاضا که از دید مصرفکننده به تصویر کشیده میشود، نمودارهای عرضه از دیدگاه تولیدکننده ترسیم میشوند.
منحنیهای عرضه نیز مانند منحنیهای تقاضا اثر قیمتگذاری را در نظر میگیرند، اما فرض میکنند که بقیه چیزها ثابت میمانند. با این حال، عوامل دیگری مانند هزینههای تولید میتوانند بر عرضه تاثیر بگذارند.
این منحنی نشان میدهد که تولیدکنندگان چقدر مایل به تولید با قیمتهای مختلف هستند. وقتی یک تولیدکننده پتانسیل سود بیشتری را از قیمتهای بالاتر ببیند، اغلب منابع بیشتری را به تولید آن اقلام سودآورتر اختصاص میدهد. در عین حال، سودآوری قیمتها ممکن است باعث شود بازیگران جدیدی وارد بازار شوند و عرضه موجود را بیشتر کنند.
پیشبینی بازار با کمک 4 قانون عرضه و تقاضا
قوانین Supply و Demand، تاثیر تغییرات عرضه و تقاضا بر قیمت را پیشبینی میکنند و چهار سناریو مختلف ایجاد میکنند:
- زمانی که عرضه افزایش مییابد و تقاضا ثابت میماند، قیمتها کاهش مییابد: اگر عرضه بدون تغییر در تقاضا افزایش یابد، معمولا مازاد ایجاد میشود. این وضعیت ممکن است به دلایل زیادی از جمله افزایش بهرهوری تولید رخ دهد. برای فروش موجودی مازاد، به خصوص اگر تاریخ انقضا وجود داشته باشد، تولیدکنندگان قیمتها را کاهش میدهند تا تقاضا را افزایش دهند.
- زمانی که تقاضا کاهش مییابد و عرضه ثابت میماند، قیمتها کاهش مییابد: همچنین مازاد ممکن است زمانی رخ دهد که مشتریان حتی بدون تغییر در عرضه، کالا یا خدمات کمتری را بخواهند. اثر آن یکسان است: قیمتهای پایینتر.
- زمانی که عرضه کاهش مییابد و تقاضا ثابت میماند، قیمتها افزایش مییابد: اگر عرضه کاهش یابد، کمبود رخ میدهد. در چنین شرایطی، مشتریان اغلب مایلند برای به دست آوردن کالاها و خدمات مورد نظر خود، قیمتهای بالاتری بپردازند. محدودیتهای عرضه ممکن است به دلایل زیادی از جمله مشکلات زنجیره تامین رخ دهد. اگر مشکل موقتی باشد، پس از بازیابی عرضه، قیمتها معمولا به سطح پایه خود بازمیگردند.
- زمانی که تقاضا افزایش مییابد و عرضه ثابت میماند، قیمتها افزایش مییابد: اگر تقاضا برای یک محصول افزایش یابد، اما عرضه افزایش پیدا نکند یا اگر تقاضا سریعتر از افزایش تولید افزایش یابد، کمبود ایجاد میشود. وقتی عرضه در نهایت به تقاضا میرسد، قیمتها به ثبات میرسند.
آیا قانون عرضه و تقاضا شرایط بازار را تعیین میکند؟
عرضه و تقاضا عوامل مهمی هستند و آدام اسمیت از آنها به عنوان دست نامرئی که بازار آزاد را هدایت میکند یاد کرده است. با این حال، عوامل متعددی بر بازارها در سطح اقتصاد خرد و کلان تاثیر میگذارند. Supply و Demand رفتار بازار را هدایت، اما آن را تعیین نمیکنند.
تعادل بین عرضه و تقاضا چگونه ایجاد میشود؟
مصرفکنندگان معمولا به دنبال کمترین قیمت هستند و تولیدکنندگان برای فروش محصولات خود با بالاترین قیمت تلاش میکنند. وقتی قیمتها غیرمنطقی میشود، مصرفکنندگان ترجیحات خود را تغییر داده و از محصول فاصله میگیرند.
باید تعادل مناسبی وجود داشته باشد تا هر دو طرف معاملات مستمری داشته باشند که به نفع هر دو باشند. در تئوری عرضه و تقاضا، قیمت بهینه که منجر به حداکثر مطلوبیت برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان میشود، جایی اتفاق میافتد که خطوط عرضه و تقاضا همدیگر را قطع میکنند.
قانون عرضه و تقاضا در ارزهای دیجیتال
در حوزه ارزهای دیجیتال، Supply و Demand متفاوت عمل میکنند، زیرا برخی از ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین (BTC) دارای عرضه ثابت (21 میلیون کوین) هستند، در حالی که برخی دیگر مانند سولانا (SOL) عرضه نامحدودی دارند. برخی دیگر از ارزهای دیجیتال مانند اتریوم (ETH) یک مکانیسم سوزاندن دارند که میزان توکنهای در گردش را کاهش میدهد و از افزایش بیش از حد عرضه توکن جلوگیری میکند.
سیاستهای پولی نیز در هر ارز دیجیتال متفاوت است. به طور مثال، عرضه بیت کوین با نرخ ثابتی از طریق الگوریتم اجماع اثبات کار (PoW) افزایش مییابد. در زمان نگارش این مقاله، ماینرهای بیت کوین به ازای هر بلوک استخراج شده، هر 10 دقیقه 6.25 بیت کوین پاداش دریافت میکنند. به این ترتیب عرضه بیت کوین به آرامی در حال افزایش است.
تعدادی از ارزهای دیجیتال مانند اتریوم الگوریتم اجماع اثبات سهام (PoS) را پیاده میکنند. از طریق الگوریتم اثبات سهام، هولدرهایی که توکن خود را در شبکه اتریوم استیک کردهاند برای تایید بلوکها پاداش میگیرند. اعتبارسنجها به نسبت تعداد اترهای استیک شده پاداش میگیرند. بنابراین، تعداد اتریوم در گردش با سرعت مشخصی در حال افزایش است. در عین حال، بلاک چین اتریوم مکانیسم سوزاندن را برای کاهش تعداد توکنهای در حال گردش به کار میگیرد. این تضمین میکند که عرضه توکن از تقاضا پیشی نگیرد.
از سوی دیگر، مقدار عرضه بسیاری از ارزهای دیجیتال توسط توسعهدهندگان پروژه دیکته میشود. در چنین حالتی، تیم پروژه مسئولیت عرضه و تقاضا را بر عهده دارد. بسیاری از رمز ارزها عرضه نامحدود دارند اما گاهی توسعهدهندگان میتوانند انتخاب کنند که وقتی تقاضا خیلی زیاد است، توکنها را افزایش دهند یا وقتی تقاضا خیلی پایین است، عرضه را کاهش دهند.
هنگام سرمایه گذاری روی ارزهای دیجیتال باید فاکتور عرضه و تقاضا را در نظر بگیرید. عرضه محدود یک مزیت بزرگ در این پروژهها است اما اگر تقاضای کافی برای یک رمز ارز وجود نداشته باشد، محدودیت عرضه تاثیر زیادی نخواهد داشت. ممکن است یک ارز دیجیتال عرضه نامحدودی داشته باشد، اما داشتن کاربردهای متعدد یا کاربران گسترده بتواند تقاضا برای آن را بالا نگه دارد.
سخن پایانی
قانون عرضه و تقاضا یک مفهوم بنیادی در اقتصاد است که در قرن هیجدهم توسط آدام اسمیت ایجاد شد. درک Supply و Demand هر پروژه هنگام تصمیمگیری در مورد سرمایه گذاری روی آن بسیار مهم است. بر اساس تئوری عرضه و تقاضا، تقاضای مصرفکننده برای یک کالا با افزایش قیمت آن کاهش مییابد و با کاهش قیمتها تقاضا افزایش مییابد. قیمت بهینهای که تعادل بین ساپلای و دیمند را نشان میدهد جایی است که خطوط عرضه و تقاضا روی یک نمودار همدیگر را قطع میکنند.
تهیه شده در بیت 24