دپین چیست؟
دپین (DePIN) کوتاهشده عبارت Decentralized physical infrastructure network، بهمعنای شبکه زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز است. دپینها پروتکلهای بلاک چینی هستند که زیرساخت سختافزاری فیزیکی را بهصورتی کاملاً غیرمتمرکز ایجاد، نگهداری و راهاندازی میکنند. این پروتکلها با استفاده از فناوریهایی نظیر قراردادهای هوشمند و اینترنت اشیا (IoT)، تعاملات خودگردان و آنی را در زیرساختهای فیزیکی امکانپذیر میکنند و موجب افزایش سازگاری و پاسخگویی این سیستمها با تقاضاهای انسانی میشوند.
دپین همه زیرساختهای مربوط به ذخیرهسازی داده، اتصال بیسیم (WiFi)، محاسبات، انرژی، جمعآوری داده و موارد مشابه آنها را پوشش میدهد. پروتکلهای DePIN پتانسیل تأثیرگذاری بر طیف گستردهای از صنایع از جمله اینترنت، هوش مصنوعی (AI)، انرژی، ارتباطات بیسیم و نظایر آن را دارند و به همین دلیل، توجه بسیاری از سرمایهگذاران در حوزه ارزهای دیجیتال را به خود جلب کردهاند. اگر از کاربردهای بیت کوین بهعنوان ذخیره ارزش و آلتکوینها بهعنوان سرمایهگذاریهای پرریسک بگذریم، بلاک چینها واقعاً در حال ورود به زندگی عادی شهروندان در سراسر دنیا هستند.
با وجود دپینها امنیت، کارایی و شفافیت در سیستمهای فیزیکی از انرژیهای تجدیدپذیر گرفته تا عملیات زنجیره تأمین، بهبود مییابد. همچنین، فناوری بلاک چین میتواند معاملات همتابههمتا را در فضای توزیع انرژی فعال کند. شما در خانه خود پنل خورشیدی دارید؟ میتواند مازاد انرژی خود را به خانوادههای اطرافتان بفروشید. این باعث میشود دسترسی به منابع انرژی غیرمتمرکز و دموکراتیک باشد؛ زیرا خودتان مستقیم در حال فروش آن هستید و هیچ واسطهای در این بین وجود ندارد. علاوه بر آن، با اطمینان از اینکه انرژی موردنیاز برای عملیات بلاک چینی و دستگاههای اینترنت اشیا از منابع پایدار تأمین میشود، ادغام انرژیهای تجدیدپذیر با دپینها، آثار زیستمحیطی آنها را کاهش خواهد داد. فقط این نیست، استفاده از مؤلفه بسیار مهمی مانند سازمان خودگردان غیرمتمرکز (دائو) میتواند اکوسیستم دپینها را با فراهمکردن امکان تصمیمگیری همه مشارکتکنندگان در شبکه و حق دخالت آنها در توسعه آن تقویت کند.
منشأ دپین و سیر تکاملی آنها
ایده اولیه دپینها از همان ابتدا در کاوشهای اولیه پتانسیل بلاک چین در زمینههای مختلف و خیلی پیشتر از ظهور ارزهای دیجیتالی (digital currencies)، جرقه زده بود. در آن زمان پروژههایی مانند پاور لجر (Power Ledger) و اپن بازار (OpenBazaar) بودند که با نشاندادن اینکه چگونه بلاک چین میتواند توزیع انرژی و تجارت الکترونیک را به شیوهای غیرمتمرکز ارائه کند، اصول اولیه دپین را پایهگذاری کردند. پاور لجر به افراد امکان میداد انرژی مازاد خود را بهصورت همتابههمتا مبادله کنند و اکوسیستم انرژی کارآمدتر و پایدارتری به وجود آورند.
اپن بازار هم فضایی بود که معاملات مستقیم بین خریداران و فروشندگان را امکانپذیر میکرد و نیاز به وجود یک واسطه در تجارت آنلاین را از بین برد. درباره این پروژههای مهم در بخشهای بعد صحبت خواهیم کرد.
ارتباط دپین با ارز دیجیتال
ارزهای دیجیتال در قلب دپین قرار دارند و به ایجاد جامعه پیرامون آن کمک میکنند. شبکههای دپین برای جذب و تشویق ارائهدهندگانِ زیرساخت فیزیکی و پیوستن کاربران به این شبکهها، از پاداشهای متنوع در قالب ارزهای دیجیتال یا توکنهای کریپتویی استفاده میکنند. توکنهایی که کاربران پاداش میگیرند، به آنها انگیزه میبخشد تا در دپینها سرمایهگذاری کنند و در حفظ و رشد آن مشارکت داشته باشند.
هنگامی که با ورود سرمایهگذاران بیشتر، ارزش توکن یک دپین افزایش مییابد، ارائهدهندگان خدمات میتوانند برای قیمتها با هم رقابت کنند. این امر موجب افزایش پذیرش و تقاضا برای خدمات دپین میشود؛ چیزی که در نهایت به افزایش قیمت بیشترِ توکن میانجامد که بهنوبه خود، جذب سرمایهگذاران، ارائهدهندگان خدمات و کاربران بیشتر را در پی دارد.
اما ارتباط بین دپین و ارز دیجیتال فقط به استفاده از این ارزها بهعنوان پاداش محدود نمیشود. در حوزه ارزهای دیجیتال، DePINها میتوانند بهعنوان پلتفرمهای دیفای (DeFi) عمل کنند و خدمات مالی غیرمتمرکز نظیر وام، استقراض و معامله را به کاربران ارائه دهند. علاوه بر آن، دپین از توکنها برای توکنیزهکردن داراییها که در آن داراییهای فیزیکی نظیر املاک، آثار هنری یا کالاها را بهعنوان توکنهای دیجیتالی در بلاک چین ثبت میکنند تا مالکیت آنها حفظ شود استفاده میکند. این موارد میتواند به پذیرش بیشتر ارزهای دیجیتال و حتی افزایش قیمت ارز دیجیتال کمک کند.
شبکه دپین چگونه کار می کند؟
دپین یک شبکه همتا به همتا (P2P) است که با استفاده از فناوری بلاک چین، قدرت تصمیمگیری و مدیریت منابع را در سراسر شبکه توزیع میکنند تا همه اختیارات در دست یک سازمان، آنطور که در سیستمهای سنتی رایج است، نباشد. عملکرد دپین شامل سه عنصر اصلی است:
- شبکه برونزنجیرهای (off-chain)
- بلاک چین
- پروتکلها
شبکه آفچین
شبکه برونزنجیرهای یک دپین، عمدتاً شامل کاربران و ارائهدهندگان خدمات آن است. کاربرانی که به توان محاسباتی GPU، اتصال وایرلس یا فضای ذخیرهسازی داده نیاز دارند، میتوانند منابع موردنیاز خود را از ارائهدهندگان این خدمات در یک بازار کاملاً باز خریداری کنند.
بلاک چین
کاربران و ارائهدهندگان خدمات، در فضای بلاک چین گرد هم میآيند. این بلاک چین مانند یک دفتر کل عمومی، همه پرداختها و قراردادها را مدیریت میکند و اطمینان میدهد که تمام تراکنشها بهدرستی اعتبارسنجی شده و قابل ردیابی باشند. هر تراکنشی که بین کاربران و ارائهدهندگان خدمات صورت میگیرد، دارای برچسب زمانی بوده و در بلاک چین ثبت میشود.
پروتکلها
قوانین کدگذاری شده یا پروتکلها، ویژگیهای کلیدی نحوه عملکرد دپین را تعریف میکنند. این قوانین هستند که معیارهای امنیتی، تعداد توکنهای بومی در گردش، واجدشرایط بودن ارائهدهنده خدمات و شیوهنامه تعاملات کاربر با ارائهدهنده را در یک دپین تعیین میکنند.
دپینها چندین حوزه مختلف را پوشش میدهند: سیستم انرژی، برای مبادلات همتا به همتای انرژی بدون وجود واسطه؛ زنجیره تأمین، برای شفافیت و کارآمدی بیشتر؛ مخابرات، برای دسترسی پایدار و قوی به اینترنت؛ ذخیرهسازی داده، برای مدیریت امن و توزیعشده دادهها؛ ترابری، برای ارائه راهکارهای حمل و نقل غیرمتمرکز و املاک و مستغلات، برای معامله سریعتر املاک.
حال بیایید برای درک بهتر سازوکار دپینها، یک مثال از کاربرد دپین در صنعت انرژی بزنیم:
افرادی که در خانههای خود از پنلهای خورشیدی برای تأمین انرژی استفاده میکنند، ممکن است انرژی مازاد داشته باشند. در سیستم سنتی، یک نهاد مرکزی بهعنوان واسطه این انرژی را دریافت و بین متقاضیان توزیع میکند. اما چرا فردی که انرژی مازاد دارد، نتواند آن را بهشکل مستقیم در اختیار همسایگان خود قرار دهد؟
به کمک دپین، هر تراکنش خواه مربوط به تولید باشد یا مصرف یا فروش انرژی، در بلاک چین ثبت میشود و بنابراین، طرفین به یکدیگر اعتماد میکنند. اجرای این تراکنشها برعهده قراردادهای هوشمند است. برای مثال، در قرارداد هوشمند درج میکنند هر زمانی که انرژی مازاد برای فروش آماده شد، قرارداد بهصورت خودکار اجرا شود و معامله را انجام دهد. این مدل غیرمتمرکز، توزیع انرژی را بر اساس عرضه و تقاضا انجام میدهد که به کارآیی و بهینهسازی این فرایند میانجامد. علاوه بر آن، افراد تشویق میشوند از منابع انرژی تجدیدپذیر استفاده کنند؛ چیزی که نیاز به تأسیسات بزرگ و متمرکز برق را کاهش میدهد.
انواع دپین
بر اساس گزارشی از شرکت تحقیقاتی مساری (Messari)، دپینها را میتوان در دو گروه قرار داد:
۱. شبکههای منابع فیزیکی (PRNs) که استقرار سختافزارهای موقعیتمحور را بهمنظور ارائه کالاها و خدمات غیرقابل جایگزین در دنیای واقعی شامل جابهجایی، انرژی و اتصال تشویق میکنند. برای نمونه، وسایل نقلیه خودران میتوانند خدمات حملونقل محلی را ارائه دهند یا پنلهای خورشیدی میتوانند انرژی موردنیاز همسایگان را تأمین کنند.
۲. شبکههای منابع دیجیتالی (DRNs) که یک پشتیبان مستقل از مکان در فضای ابری ایجاد میکنند و ارائهدهندگان خدمات را برای تأمین منابع دیجیتالی مانند محاسبات، ذخیرهسازی و پهنای باند تشویق میکنند.
کاربردهای دپین
کاربردهای دپین با تنوع زیادی که دارند، نهتنها پتانسیل این نوآوری و گستردگی آن را نشان میدهند، بلکه نقش آن را در پیشبرد اهداف نوآورانه و دموکراتیککردن دسترسی به فناوری به نمایش میگذارند. برخی از کاربردهای دپین عبارتاند از:
ایجاد شهر هوشمند
DePIN میتواند از هوش مصنوعی غیرمتمرکز برای توسعه یک شهر هوشمند و تسهیل عملیات شهری استفاده کند. برای نمونه، تحلیل دادههای آنی و فرایندهای تصمیمگیری غیرمتمرکز، میتواند به مدیریت ترافیک و کاهش آلودگی هوا کمک کند. امنیت عمومی از طریق سیستمهای نظارتی مبتنی بر هوش مصنوعی که حریم خصوصی را رعایت میکنند، بهبود مییابد و خدمات شهری با تخصیص درست منابع، کارآمدتر انجام میشود.
امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)
DePIN از طریق ادغام با پلتفرمهای DeFi، پتانسیل ایجاد تحول در چشمانداز مالی را دارد و اطمینان میدهد که تراکنشها امن و شفاف باشند و نتوان آنها را دستکاری کرد. با دپین میتوانیم به خدمات وام و استقراض و معامله همتا به همتا دسترسی آسانتری داشته باشیم. علاوه بر آن، دپینها موانع ورود را کاهش میدهند و شمول مالی را بیش از پیش ترویج میکنند تا همگی بتوانند با توجه به شرایط خود، از خدمات دیفای استفاده کنند.
بهینهسازی زنجیره تأمین
زنجیرههای تأمین با کمک دپین میتوانند بهشکل قابلتوجهی شفافیت و کارایی خود را افزایش دهند. از یک سو، فناوری بلاک چین اصالت کالاها را تضمین میکند و از سوی دیگر، هوش مصنوعی سبب بهینهشدن امور لجستیک میشود. در نتیجه، زمان تحویل کوتاهتر میشود و زنجیرههای تأمین با قابلیت سازگاری بالاتری خواهیم داشت که میتوانند بهشکل پویا به اختلالات واکنش نشان دهند.
توزیع انرژی
در بخش انرژی، دپین میتواند غیرمتمرکزسازی شبکههای برق را ترویج کند تا توزیع انرژی کارآمدتر و پایدارتر صورت پذیرد. معاملات انرژی بهصورت همتا به همتا ممکن میشود و خانوارهایی که منابع انرژی تجدیدپذیر دارند، میتوانند مازاد آن را مستقیم به شبکه برق محلی یا به همسایگان بفروشند؛ چیزی که باعث تشویق افراد به پذیرش انرژی سبز میشود.
مدیریت دادههای شخصی
کاربران با کمک DePIN میتوانند کنترل دادههای شخصی خود را در دست داشته باشند. از خدمات دپین در این زمینه میتوان به ارائه راهحلهای ذخیرهسازی ایمن و مکانیزمهای اشتراکگذاری با رضایت خود کاربران اشاره کرد. کاربران میتوانند خودشان دسترسی به دادههایشان را مدیریت کنند و آنها را در هرجا که مایل هستند، به اشتراک بگذارند. این رویکرد نهتنها حریم خصوصی را افزایش میدهد، بلکه امکان استفاده اخلاقی از دادهها در محاسبات هوش مصنوعی را نیز فراهم میکند.
صنعت مراقبتهای بهداشتی
دپین پتانسیل آن را دارد که در صنعت مراقبتهای بهداشتی تحول ایجاد کند. از یک سو، فناوری بلاک چین امکان غیرمتمرکزسازی پروندههای مربوط به وضعیت پزشکی بیماران را فراهم میکند و از سوی دیگر، هوش مصنوعی با تجزیهوتحلیل مجموعه عظیمی از دادهها، خدمات پزشک شخصی را برای ارائه درمانهای سفارشیشده در دسترس بیمار قرار میدهد. علاوه بر این، تشخیصهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند سبب افزایش دقت و سرعت در شناسایی بیماریها شود که به بهبود نتایج برای بیماران میانجامد.
دسترسی به آموزش
دپین با ارائه پلتفرمهای غیرمتمرکز که دسترسی به طیف گستردهای از دورههای آموزشی را فراهم میکنند، آموزش را دموکراتیزه میکند. این نوآوری به افراد مناطق دوردست یا محروم کمک میکند آسانتر به آموزش دسترسی داشته باشند و موانع کمتری از نظر جغرافیایی و اجتماعیاقتصادی بر سر راه آنها قرار گیرد.
مزایا و معایب دپین
دپین مانند هر نوآوری دیگری، دارای مزایا و معایبی است که در این بخش برخی از آنها را بررسی میکنیم.
مزایای دپین
۱. انعطافپذیری و افزونگی
یکی از مزایای اساسی دپینها، انعطافپذیری ذاتی آنهاست. برخلاف مدلهای متمرکز آسیبپذیر به نقاط شکست، این شبکهها غیرمتمرکز هستند و در نتیجه همه عملکردها بین چندین نود توزیع شده است. بهلطف ویژگی افزونگی (Redundancy) در زیرساختهای دپین، بهمحض خرابی یا اختلال یک نود، شبکه وظایف را به سایر نودهای موازی میسپارد تا خدمات بدون وقفه انجام شوند.
۲. دسترسپذیری آسان و مقرونبهصرفه
ایجاد زیرساختهای متمرکز سنتی نهتنها زمانبر است، بلکه هزینههای بسیار هنگفتی میطلبد. به همین دلیل، ایجاد شبکههای زنجیره تأمین فقط برای شرکتهای بزرگ امکانپذیر است. رویکرد غیرمتمرکز دپین، میتواند هزینههای توسعه و عملیاتی را بهمیزان در خور توجهی کاهش دهد. این شبکه با حذف واسطههای متمرکز و توزیع منابع در سراسر جهان، به کاهش هزینهها و منابع برای ساخت و نگهداری زیرساختهای فیزیکی کمک میکند. دپین برای راهاندازی فقط به چند ماه یا چند سال زمان نیاز دارد، نه چند دهه.
۳. مقیاسپذیری
زیرساختهای سنتی اغلب برای تطبیق با افزایش ناگهانی تقاضا یا نیازها با چالشهایی مواجه هستند. ساکنان برخی مناطق دورافتاده سالها در انتظار دسترسی پایدار به اینترنت میمانند. این در حالی است که شبکههای غیرمتمرکز برای مقیاسپذیری عالی هستند و میتوانند بهسرعت گسترش یابند تا نیازهای رو به رشد را برآورده کنند. ماهیت ماژولار این شبکهها، امکان ادغام یکپارچه نودها یا فناوریهای جدید را فراهم میکند.
۴. تشویق و توانمندسازی جامعه
شبکههای غیرمتمرکز به توسعه دموکراتیک زیرساختها کمک میکنند و امکان مشارکت فعالانه را برای افراد فراهم میآورند. جوامع میتوانند به ارائه منابع کمک کنند، زیرساختهای خود را به اشتراک بگذارند و بهطور جمعی، در پیشرفت شبکه مشارکت داشته باشند. مکانیسم داخلی دپین برای تشویق مشارکت و رفتار مناسب کاربران طراحی شده است. دپین میتواند توکن اختصاصی خودش را داشته باشد و براساس مشارکت کاربران از آن برای پاداشدهی استفاده کند.
معایب دپین
۱. موانع نظارتی
چشمانداز نظارتی پیرامون شبکه غیرمتمرکز دپین، بهویژه در ایالات متحده، پیچیده و نامشخص است. به همین دلیل استانداردهای انطباق با مقررات و ساختارهای حاکمیتی چالشهایی را ایجاد میکنند؛ زیرا همانطور که میدانیم، پایبندی به مقررات با حفظ ماهیت غیرمتمرکز دپین منافات دارد و برقراری نوعی تعادل بین آنها تا حدودی دشوار است.
۲. امنیت و حفظ حریم خصوصی
شبکههای غیرمتمرکز در عین انعطافپذیری، از تهدیدات امنیتی مصون نیستند. بهدلیل امکان رخنه در دادهها، باگهای قرارداد هوشمند و احتمال هک، باید تدابیر امنیتی قوی در دپینها صورت گیرد. چیزی که هنوز دپین در برابر آن آسیبپذیر است.
۳. پیچیدگی فنی
پیادهسازی و حفظ زیرساختهای غیرمتمرکز نیاز به دانش فنی تخصصی دارد. برای ساخت، راهاندازی و عیبیابی دستگاههای فیزیکی و سیستمهای مبتنی بر بلاک چین، باید تیمی از افراد با مهارتهای تخصصی حضور داشته باشند. علاوه بر این، مشارکتکنندگان در سراسر جهان باید برای اتصال درست سختافزارهایشان به شبکه آموزش ببینند و در صورت ارتقای نرمافزارها در طول زمان، آموختههایشان را بهروز کنند.
۴. موانع پذیرش
دپین هنوز در آغاز راه خود است و صنایع و سیستمهای تثبیتشده ممکن است در برابر تغییر مقاومت کنند. نوپا بودن سیستم و ناتوانی با کیفیت خدمات در همتایان متمرکز سنتی، برای پذیرش کاربران بیشتر به زمان نیاز دارد. این موضوع باعث ایجاد موانعی بر سر راه پذیرش دپین میشود.
۵. هزینه اجرای تسهیلات خصوصی
نگهداری برخی از امکانات خصوصی تحت دپین میتواند هزینهبر باشد. این یک چالش برای ارائهدهندگانی است که فاقد پشتوانه مالی خارجی هستند. بنابراین، شناسایی و اجرای استراتژیهای تأمین مالی پایدار برای این عملیات ضروری است و دپین باید این مشکل را برطرف کند.
۱۰ مورد از مهم ترین پروژه های دپین
در این بخش، چند مورد از مهمترین پروژههای شبکه دپین را معرفی میکنیم. بیشتر این پروژهها جدید نیستند و چند سالی از فعالیت آنها میگذرد، اما جنس خدماتشان آنها را ذیل حوزه DePIN قرار میدهد.
۱. فایل کوین (FIL)
پروژه فایل کوین با استفاده از بلاک چین شبکههایی ایمن و توزیعشده برای ذخیرهسازی دادهها ایجاد میکند که در آن شرکتکنندگان تشویق میشوند فضای ذخیرهسازی مازاد خود را اجاره دهند و در ازای آن، توکن FIL دریافت کنند. این توکن برای پرداخت هزینه خدمات ذخیرهسازی و بازیابی استفاده میشود.
۲. هلیوم (HNT)
پروژه هلیوم (Helium) هم پروژه دیگری است که از فناوری بلاک چین برای ایجاد یک شبکه بیسیم غیرمتمرکز برای دستگاههای اینترنت اشیا (IoT) استفاده میکند و به کاربران خود برای ارائه اتصال پاداش میدهد. هلیوم از توکنهای HNT برای انگیزهدادن به افراد بهمنظور ارائه زیرساختهای فیزیکی استفاده میکند. دلیل متمایز بودن هلیوم، مکانیزم اجماع منحصربهفرد آن است که اثبات پوشش (PoC) نامیده میشود.
۳. رندر (RNDR)
پروژه رندر (Render) یک پلتفرم غیرمتمرکز رایانش ابری را معرفی میکند که زیرساخت مقیاسپذیر و مقرونبهصرفهای به توسعهدهندگان و کسبوکارها ارائه میدهد. کاربران میتوانند بخشی از قدرت کارت گرافیکی (GPU) خود را که استفاده نمیکنند اجاره دهند. همانطور که میدانیم، سرویسهای رایانش ابری سنتی نظیر آمازون وب سرویس، مایکروسافت آژور و گوگل کلاود، مدیریت متمرکز دارند؛ اما رندر منابع محاسباتی را در شبکهای از ارائهدهندگان بهشکلی غیرمتمرکز ارائه میدهد.
۴. استریمر (DATA)
استریمر (Streamr) پلتفرمی است که امکان تبادل بیدرنگ دادهها را بهصورت غیرمتمرکز فراهم میکند و امنیت و شفافیت در تراکنشهای داده را افزایش میدهد. با این پروژه، تولیدکنندگان داده مانند دستگاههای اینترنت اشیا، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و برنامههای کاربردی آنلاین میتوانند با فروش جریانهای داده خود بهصورت ایمن و کارآمد کسب درآمد کنند. توکن اصلی شبکه DATA نامیده میشود که برای پرداختهای مبادلات و نیز بهعنوان مشوق برای مشارکت فعال در اکوسیستم به کار میرود.
۵. بیتنسور (TAO)
بیتنسور (Bittensor) یک پروژه منبع باز غیرمتمرکز است که فناوری بلاک چین را با هوش مصنوعی ادغام میکند تا شبکهای از مدلهای یادگیری ماشین را ارائه کند. چیزی که باعث متمایز شدن این پروژه در میان پروژههای هوش مصنوعی میشود. توکن بومی آن TAO نام دارد و از آن بهعنوان مشوق نودهایی که منابع محاسباتی خود را برای محاسبات هوش مصنوعی ارائه میدهند استفاده میشود.
۶. استورج (STORJ)
استورج، پروژهای برای ارائه ذخیرهسازی ابری غیرمتمرکز است که امنیت و حریم خصوصی را با رمزگذاری و توزیع دادهها در شبکهای از نودها اولویتبندی میکند. توکن STORJ تراکنشهای درون اکوسیستم را تسهیل میکند و برای پرداخت خدمات ذخیرهسازی و پاداشدادن به اپراتورهای نود بهمنظور مشارکت در ارائه فضای ذخیرهسازی بلااستفادهشان به کار میرود.
۷. آرویو (AR)
آرویو (Arweave) یک سرویس ذخیرهسازی فایل غیرمتمرکز مقرونبهصرفه است که در آن کاربران، فضای دیسک رایانه خود را با کسانی که به ظرفیت ذخیرهسازی نیاز دارند، به اشتراک میگذارند.
۸. هایومپر (HONEY)
پروژه هایومپر (Hivemapper) یک اکوسیستم نقشهبرداری جهانی غیرمتمرکز است که به افرادی که تصاویر با کیفیت 4K را با استفاده از دشکم (dashcam) تخصصی برای ثبت وقایع خیابانی جمعآوری کنند، پاداش میدهد. این مدل ابتکاری به شرکتکنندگان امکان میدهد توکن بومی HONEY را استخراج کرده و کسب کنند. این کار به غنیسازی شبکه نقشهبرداری شهری کمک میکند.
۹. لجر مقاوم از نظر کوانتومی (QRL)
لجر مقاوم در برابر کوانتوم (Quantum Resistant Ledger) با بلاک چین کاملاً ایمن خود در برابر تهدیدات محاسباتی کوانتومی که پروتکلهای سنتی رمزنگاری را در معرض خطر قرار میدهد، عملکردی متمایز از همتایان خود دارد.
۱۰. کلد استک (CLS)
کلد استک (ColdStack) خود را بهعنوان اولین جمعآوریکننده غیرمتمرکز ابری معرفی میکند که بهطرز هوشمندانهای، انواع پلتفرمهای ذخیرهسازی غیرمتمرکز داده، مانند فایل کوین را گرد هم میآورد. سرعت عمل و سهولت استفاده از آن کاربران بسیاری را جذب کرده است. کلد استک با استفاده از فرایند انتخاب مبتنی بر هوش مصنوعی، گزینههای ذخیرهسازی مقرونبهصرفه و ایمن را ارائه میدهد.
پیش بینی آینده دپین در صنعت ارز دیجیتال
دپینها وعده میدهند که با بهرهگیری از فناوری بلاک چین، اینترنت اشیا و انرژیهای تجدیدپذیر، زیرساختهای بادوام، کارآمد و جامعهمحور در حوزههای مختلف ایجاد کنند. با تکامل مداوم دپینها، امکانات بسیار زیادی از بهینهسازی منابع در توزیع انرژی، مخابرات و حملونقل گرفته تا دموکراتیزه کردن دسترسی به خدمات ضروری نظیر مراقبتهای بهداشتی و آموزش، در اختیار افراد در سراسر جهان قرار خواهد گرفت.
میتوان پیشبینی کرد که در آینده، صنعت ارزهای دیجیتال نیز از فناوری دپینها بهرهمند شوند. دپین میتواند زیرساختهایی برای انجام تراکنشهای ارز دیجیتال بهصورت غیرمتمرکز فراهم کند که کاربران را از اتکا به یک نهاد واحد بینیاز میکند. علاوه بر آن، استفاده از شبکههای انرژی تجدیدپذیر میتواند نگرانیهای زیستمحیطی ناشی از منابع انرژی موردنیاز برای استخراج ارزهای دیجیتال را برطرف کند. شبکههای ذخیرهسازی توزیعشده میتوانند برای نگهداری امن کیف پول دیجیتال به کار روند. حوزه دیفای هم میتواند از دپینها برای بهبود کیفیت خدمات مالی غیرمتمرکز منتفع شود.
بااینحال، همچنان چالشهایی باقی میمانند. نهادهای نظارتی هنوز بهطور دقیق و جدی، شبکههای DePIN را مورد بررسی قرار ندادهاند. برای مثال، چه کسی در صورت استفاده از یک سرویس ذخیرهسازی فایل غیرمتمرکز برای میزبانی محتوای غیرقانونی مسئول است؟ به جز این، موانع بالقوه دیگری مانند قابلیت همکاری و مقیاسپذیری نیز وجود دارد که باید برای رفع آنها چارههایی اندیشیده شود.
دپینها قدرت آن را دارند که دنیا را بهسمت بهتر شدن تغییر دهند و امکان شکلدادن آینده زیرساختها را بهصورت غیرمتمرکز و دموکراتیک برای افراد و جوامع فراهم میکنند.
منبع: بیت ۲۴