اگر به‌تازگی اصطلاح «خستگی بلاک چین» به گوشتان خورده است و نمی‌دانید چه معنایی دارد، تنها نیستید. این مفهوم به‌تازگی ابداع شده است و ممکن است حتی باتجربه‌های صنعت هم چیزی درباره آن ندانند. خستگی بلاک چین به زبان ساده، به ناامید شدن کسب‌وکارها، توسعه‌دهندگان و علاقه‌مندان بلاک چین از تحقق وعده‌ها و کاربردهای این فناوری در دنیای واقعی به‌ویژه در بخش زنجیره تأمین اشاره دارد. اگر می‌خواهید بیشتر درباره این مفهوم بدانید، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

بلاک چین چیست؟

قبل از آنکه به مفهوم خستگی بلاک چین بپردازیم، خوب است یادآوری مختصری داشته باشیم که اصلاً خود بلاک چین چیست و با چه هدفی ساخته شده است.

بلاک چین که بسیاری از ما آن را بعد از ظهور بیت کوین در سال ۲۰۰۸ شناخته‌ایم، یک فناوری انقلابی است که هدف اولیه آن ارائه یک سیستم غیرمتمرکز و غیرقابل‌دستکاری برای انجام تراکنش‌های کاملاً شفاف و بدون نیاز به واسطه‌هایی مانند بانک بود. این چشم‌انداز جذاب در یک بازه زمانی نسبتاً کوتاه، پتانسیل تحول‌آفرین بلاک چین را نشان داد و بسیاری از صنایع و بخش‌های مختلف درک کردند که می‌تواند کاربردهای زیادی در دنیای واقعی داشته باشد.

از آن زمان، بلاک چین در همه زمینه‌ها از ساده‌سازی تراکنش‌های پیچیده مالی گرفته تا ایجاد تغییرات اساسی در مدیریت زنجیره تأمین، صنعت بیمه، مراقبت‌های بهداشتی، سیستم حمل‌ونقل، سیستم آموزشی و بسیاری از بخش‌های دیگر وارد شده است. اولین هدیه بلاک چین به این بخش‌ها، امنیت و شفافیت فوق‌العاده آن بود. به‌عنوان مثال، دنیای امور مالی را در نظر بگیرید که چگونه با تهدیدات سایبری و دسترسی غیرمجاز هکرها به داده‌های حساس مواجه است و چطور بلاک چین با تأمین امنیت تراکنش‌ها به آن کمک کرده است. از سوی دیگر، زنجیره‌های تأمین هستند که با استفاده از ویژگی تغییرناپذیری بلاک چین، توانسته‌اند کالاها را به‌شکلی شفاف ردیابی کنند و با به‌حداقل‌رساندن تقلب، اعتماد مصرف‌کنندگان را افزایش دهند.

بااین‌حال، این‌طور نبوده است که مسیر بلاک چین همیشه هموار باشد. هرچه این فناوری بیشتر پیش رفته است، چالش‌هایی که پذیرندگان اولیه درگیر آن شده‌اند، افزایش یافته است. بسیاری از کسب‌وکارها و سازمان‌ها در تلاش برای ادغام زیرساخت‌های خود با بلاک چین به مشکلات بسیار زیادی برخورد کردند. این چالش‌ها و افزایش انتظاراتی که طرفداران این فناوری داشتند، مفهوم خستگی بلاک چین را شکل داد.

مفهوم خستگی بلاک چین یا Blockchain Fatigue

خستگی بلاک چین

چشم‌انداز بلاک چین با کاربردهای بی‌شمار و پتانسیل انقلابی خود، بی‌تردید دنیای فناوری مدرن و فرایندهای تجاری را تغییر داد. ویژگی‌هایی مانند شفافیت، غیرقابل‌دستکاری بودن داده‌ها و تعاملات همتا به همتا، وعده‌های جذابی بودند که صنایع و نوآوران را برای پذیرش و ادغام این فناوری به رقابت با یکدیگر واداشتند. اما در آن سوی ماجرا، چالش‌ها و مشکلات استفاده از بلاک چین هم ظهور کرد که باعث شد نوعی نابرابری بین انتظارات افراد و راه‌اندازی عملی این فناوری در دنیای واقعی به وجود آید. به این ترتیب، نوعی ناامیدی در بین کسب‌وکارها، سرمایه‌گذاران و علاقه‌مندان به بلاک چین ایجاد شده است که از آن به‌عنوان «خستگی بلاک چین» یاد می‌شود.

بر اساس یک مطالعه در گارتنر که در سال ۲۰۲۳ انجام شد، ۹۰درصد پروژه‌هایی که از بلاک چین در زنجیره تأمین استفاده می‌کردند، تا پایان آن سال با خستگی بلاک چین روبه‌رو شدند. همچنین، نتایج یک نظرسنجی اخیر در گارتنر درباره ارزیابی نیازها و خواسته‌های کاربران، نشان داد که تنها ۱۹درصد از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی باور داشتند که بلاک چین فناوری مفیدی برای بهبود نیازهای کسب‌وکار آن‌ها است. علاوه بر آن، فقط ۹درصد از کاربران اعتراف کردند که در بلاک چین سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

تأثیر خستگی بلاک چین

پیامدهای خستگی بلاک چین صرفاً به احساسات بازار و ناامیدی ذی‌نفعان محدود نمی‌شود. تغییرات ملموسی در صنعت ظاهر شده‌اند که بر مسیر نوآوری، مشارکت سهام‌داران و چشم‌انداز رشد کلی آن تأثیرگذار خواهند بود. برخی از این پیامدها عبارت‌اند از:

کاهش سرعت نوآوری

اولین پیامد خستگی بلاک چین، کاهش سرعت توسعه راه‌حل‌های جدید و مبتکرانه است؛ زیرا بلاک چین صنعتی است که نوآوری بستر پیشرفت آن است. خستگی بلاک چین باعث شده است تعداد پروژه‌های نوآورانه بسیار کمتر شود و آن‌هایی هم که راه‌اندازی شده‌اند، سرعت پیشرفت‌شان کاهش یافته است. با افزایش شک و تردیدها، انگیزه‌ای برای ایجاد اپلیکیشن‌ها و برنامه‌های پیشگامانه باقی نمی‌ماند و در نتیجه، روند تکامل پلتفرم‌ها و ابزارهای بلاک چین کُند خواهد شد.

تردیدهای سرمایه‌گذاران و ذی‌نفعان

روزهای اولیه بلاک چین با علاقه شدید سرمایه‌گذاران همراه بود که از پتانسیل بالای این فناوری نیرو می‌گرفت. بسیاری از سرمایه‌گذاران حتی نقشه راه پروژه‌های بلاک چینی را بررسی نمی‌کردند و بلافاصله با آمدن اسم بلاک چین در کنار نام یک پروژه، برای تأمین مالی آن اقدام می‌کردند. با افزایش چالش‌ها، احساسات سرمایه‌گذاران از خوش‌بینی به احتیاط تغییر کرد. این تردید به‌خوبی در کاهش دورهای تأمین مالی، رویکرد محتاطانه به سرمایه‌گذاری‌های جدید و بررسی دقیق نقشه راه پروژه‌های بلاک چینی خودش را نشان داده است.

کاهش جذب استعدادها

جذابیت خاص بلاک چین باعث شد تعداد زیادی از افراد با استعداد و متخصصان صنعت به آن جلب شوند. آن‌ها تمایل زیادی داشتند به رشد این فناوری کمک کنند. از وقتی خستگی بلاک چین آغاز شد، سازمان‌ها برای جذب و حفظ این استعدادهای برتر با موانعی مواجه شده‌اند. بسیاری از این افراد ترجیح می‌دهند در بخش‌های سنتی مشغول به کار شوند.

افزایش فشار بر استارتاپ‌های بلاک چینی

استارتاپ‌ها که اغلب با منابع محدود و زمان‌بندی فشرده فعالیت می‌کنند، بیشتر از همه بار سنگین خستگی بلاک چین را متحمل شده‌اند. کاهش بودجه، همراه با شک و تردید از سوی سرمایه‌گذاران و شرکا، فشار زیادی را بر این نهادهای نوپا وارد کرده است. بسیاری از آن‌ها مجبور شده‌اند استراتژی‌های خود را تغییر دهند و برخی دیگر در آستانه تعطیل‌شدن هستند.

باتوجه‌به آنچه گفتیم، تحقیق و مطالعه درباره تأثیر خستگی بلاک چین می‌تواند بینش‌های ارزشمندی درباره وضعیت فعلی این فناوری و جهت آینده آن ارائه دهد.

دلایل اصلی خستگی بلاک چین

خستگی بلاک چین با نوعی سرخوردگی فزاینده بین ذی‌نفعان، اعم از توسعه‌دهندگان، سرمایه‌گذاران یا مؤسسات همراه است. عوامل مختلفی در این پدیده نقش دارند که لازم است آن‌ها را عمیق‌تر بررسی کنیم. برخی از دلایل خستگی بلاک چین عبارت‌اند از:

چالش‌های فناوری و نوآوری

بلاک چین، در ذات خود، یک سیستم پیچیده است. ساختار غیرمتمرکز آن، با وجود اینکه نوید امنیت و حذف واسطه‌ها را می‌دهد، پیامدهایی نیز دارد. به‌ویژه زمانی که می‌خواهیم آن را با زیرساخت‌های متمرکزی که از قبل داریم ادغام کنیم. برای بسیاری از کسب‌وکارها، مشکل فقط درک این فناوری پیچیده نیست، بلکه با این چالش مواجه‌اند که چگونه از آن به‌شکلی مؤثر استفاده کنند که بهینه، کارآمد و سودآور باشد.

توقعات غیرواقعی از بلاک چین

موج اولیه علاقه به بلاک چین با اشباع بازار همراه بود. پروژه‌های فراوانی راه‌اندازی شدند که همگی چشم‌اندازهای بزرگی داشتند، اما فاقد شالوده اساسی یا نقشه راه روشن برای دستیابی به آن‌ها بودند. آن‌ها پیچیدگی‌های ذاتی پیاده‌سازی راه‌حل‌های بلاک چین را نادیده گرفتند و نتوانستند به وعده‌های بلندپروازانه خود عمل کنند.

وعده‌هایی که این پروژه‌ها دادند، توقعات افراد را بسیار بالا برد که با پتانسیل واقعی بلاک چین همخوانی نداشت. برآورده‌نشدن این انتظارات نه‌تنها موجی از ناامیدی را ایجاد کرد، بلکه اعتماد به بلاک چین را هم تا حدودی از بین برد.

نبود مقیاس‌پذیری مناسب

مقیاس‌پذیری بلاک چین

اشباع بازار با پروژه‌های بلاک چینی تنها دلیل خستگی بلاک چین نبود. این فناوری هنوز به جایی نرسیده است که مقیاس‌پذیری مناسبی داشته باشد و بتواند از پس حجم زیادی از تراکنش‌ها و فعالیت‌ها برآید. برای مثال، برای خرید بیت کوین باید حداقل ۶۰ دقیقه تحمل کنید تا تراکنش‌تان تأیید و نهایی شود. چنین تأخیری برای بسیاری از کسب‌وکارها در دنیای واقعی پذیرفتنی نیست. دلیلش آن است که بلاک چین از ابتدا قرار بود غیرمتمرکز باشد و امنیت تراکنش‌ها را حفظ کند. برای تحقق این دو، نمی‌توان تراکنش‌ها را با سرعت بسیار زیاد پردازش کرد. این مشکل باعث تراکم شبکه می‌شود و در فرایندهای آن اختلال ایجاد می‌کند. در نتیجه، مشکل مقیاس‌پذیری بلاک چین کسب‌وکارها را از آن دلسرد و ناامید کرده است.

مشکلات مالی و بودجه‌ای

یکی دیگر از دلایل خستگی بلاک چین کاهش سرمایه‌گذاری‌ها و در نتیجه، مشکلات مالی کسب‌وکارها است. بسیاری از سرمایه‌گذاران احساس اشتیاق اولیه را ندارند و با شک و تردید به آینده این فناوری می‌نگرند. این فقط یک مشاهده انتزاعی نیست و نشانه‌های آشکاری دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به کاهش سرعت پروژه‌های جدید بلاک چین، رویکرد محتاطانه سرمایه‌گذاران و تردید عمومی در بین کسب‌وکارها برای ادغام راه‌حل‌های بلاک چین اشاره کرد.

پیاده‌سازی راه‌حل‌های بلاک چینی به هزینه‌های مالی قابل‌توجهی هم از نظر توسعه و هم از نظر نگهداری مداوم نیاز دارد. وقتی سرمایه‌گذاران حاضر به تأمین مالی پروژه‌ها نیستند، فشارهای مالی می‌تواند استارتاپ‌ها و شرکت‌های بزرگ را هم دلسرد و ناامید کند؛ چیزی که باز هم به خستگی بلاک چین منجر می‌شود.

چالش‌های نظارتی

ماهیت بلاک چین طوری است که روند تکاملی آن بسیار سریع است؛ به‌طوری که تدوین چهارچوب‌های نظارتی از آن عقب می‌ماند. به همین دلیل، چشم‌انداز قانونی در حوزه بلاک چین قابل‌پیش‌بینی نیست و این موضوع موانع قابل‌ توجهی را برای شرکت‌ها و استارتاپ‌ها به وجود آورده است. ناتوانی در تصویب مقررات استاندارد در سراسر حوزه‌های قضایی، اجرای بلاک چین را در کسب‌وکارهای بین‌المللی که با روابط برون‌مرزی سروکار دارند، پیچیده‌تر می‌کند.

چالش‌هایی در قابلیت همکاری

استانداردسازی در حوزه بلاک چین تا حد زیادی دشوار است. با ظهور پلتفرم‌ها و پروتکل‌های متعدد بلاک چینی، یافتن راهی برای برقراری ارتباط بین این سیستم‌ها و همکاری منسجم آن‌ها با یکدیگر از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر این پلتفرم‌ها همگی به‌صورت مجزا کار کنند، اطمینان از اینکه می‌توانیم از یک سیستم جهانی یکپارچه و شفاف بهره‌مند شویم، کاهش می‌یابد. بنابراین، مشکل قابلیت همکاری بین بلاک چین‌ها هم یکی دیگر از دلایل خستگی بلاک چین است.

راه‌حل‌های پیشنهادی برای کاهش خستگی بلاک چین

پتانسیل‌های فناوری بلاک چین برای همه ذی‌نفعان این حوزه جذاب است و نباید به‌دلیل افزایش چالش‌ها اجازه داد که فرصت استفاده از این پتانسیل‌ها از بین برود. بنابراین، همه با هم باید تلاش کنند و استراتژی‌های جامعی را برای نوسازی اکوسیستم بلاک چین به کار گیرند تا خستگی بلاک چین کاهش یابد. برخی از راه‌حل‌های پیشنهادی عبارت‌اند از:

مدیریت انتظارات و افزایش شفافیت

ازآنجاکه از زمان ظهور بلاک چین وعده‌ها و اهداف غیرواقعی افزایش یافته‌اند، بازگشت به اصول و واقع‌گرایی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این بدان معناست که پروژه‌ها باید مراحل نقشه راه خود را طوری تعیین کنند که به‌خوبی‌تعریف‌شده، قابل‌دستیابی و واقعی باشد. انتظارات بیش‌ازحد و بلندپروازانه وقتی تحقق نمی‌یابند به ناامیدی منجر می‌شوند. با تمرکز بر رسیدن به اهداف و نتایج ملموس به‌جای چشم‌اندازهای مبالغه‌آمیز، پروژه‌ها می‌توانند اعتبار خود را حفظ کرده و پیشرفت مداوم خود را تضمین کنند.

بهبود عملکرد و مقیاس‌پذیری فناوری

اگر می‌خواهیم فناوری بلاک چین با پذیرش بیشتری روبه‌رو شود، قبل از هر چیز باید مشکل مقیاس‌پذیری آن را برطرف کنیم. پروژه‌های بلاک چینی نباید با افزایش تعداد کاربر و تراکنش‌ها، با ازدحام و کندی روبه‌رو شوند. اختلال در سیستم‌های بلاک چینی به‌خاطر مقیاس‌پذیر نبودن، از تحمل کاربر و کسب‌وکارها خارج است و می‌تواند باعث خسارت‌های جبران‌ناپذیر شود. تاکنون راه‌حل‌های متعددی از جمله راه‌حل‌های لایه دوم، شبکه لایتنینگ و فناوری‌هایی مانند شاردینگ پیشنهاد شده‌اند که وعده می‌دهند بلاک چین را مقیاس‌پذیرتر می‌کنند؛ بدون اینکه امنیت آن را به خطر بیندازند. بااین‌حال، همچنان این راه‌حل‌ها با کاستی‌هایی مواجه هستند و نتوانسته‌اند آن‌طور که باید این مشکل را عملاً بهبود بخشند.

از سوی دیگر، باید با ایجاد مشارکت، پیوستن به کنسرسیوم‌ها و همکاری همه فعالان این صنعت، به بهبود عملکردهای بلاک چین کمک کرد. هم‌افزایی دانش و منابع جمعی، می‌تواند نوآوری را تقویت کند و عملکردهای این فناوری را بهبود بخشد.

ارائه آموزش‌های کاربردی

پویایی ماهیت بلاک چین آموزش مستمر و همیشگی را می‌طلبد. همه افرادی که در این حوزه فعال هستند، باید همیشه دانش خود را به‌روز نگه دارند و همگام با پیشرفت آن حرکت کنند. جلسات آموزشی منظم، کارگاه‌ها و گواهینامه‌ها برای همگام‌شدن با پیشرفت‌های این فناوری ضروری هستند. اگر متخصصان را با دانش به‌روز مجهز کنیم، می‌توانند چالش‌ها را از بین ببرند و راه‌حل‌های نوآورانه‌ای برای انواع مشکلات استفاده از بلاک چین ابداع کنند.

شفافیت نظارتی

سازمان‌هایی که می‌خواهند از بلاک چین استفاده کنند، باید موضع فعالانه‌ای درباره مقررات داشته باشند. آن‌ها باید با سیاست‌گذاران تعامل برقرار کنند و با رهبری یا شرکت در کمپین‌های حمایت از فناوری بلاک چین، قوانین دست‌وپاگیر و نادرست این حوزه را وادار به عقب‌نشینی کنند. جامعه بلاک چین می‌تواند از طریق گفت‌وگو با قانون‌گذاران و روشنگری درباره چشم‌انداز صنعت بلاک چین، دست‌اندازهایی را که این مقامات ایجاد کرده‌اند رفع و آن‌ها را متقاعد کنند که چهارچوب‌های نظارتی باید حمایتگرانه و شفاف باشند تا همه از این فناوری دو سر برد منتفع شوند.

آینده بلاک چین و چالش خستگی

عرصه فناوری جهانی با سرعت در حال پیشرفت است و مسیر پیش روی بلاک چین همچنان موضوع تحقیق بسیاری از کارشناسان و متخصصان این حوزه است. این بدان معناست که در عین خستگی بلاک چین، هنوز نشانه‌هایی از آینده امیدبخش در این صنعت وجود دارد که نوآوری‌های قدرتمند و مطابقت بیشتر با نیازهای صنایع را نوید می‌دهد. ماهیت غیرمتمرکز ذاتی بلاک چین که شفافیت، امنیت و استقلال را به ارمغان می‌آورد، باعث می‌شود بتوانیم از آن به‌عنوان پایه‌ای برای فناوری‌های آینده استفاده کنیم. احتمالاً به‌زودی شاهد ادغام بلاک چین با فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا (IoT) و محاسبات کوانتومی خواهیم بود. این ادغام‌ها نسل جدیدی از اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز (dApp) را معرفی خواهد کرد و نحوه اشتراک‌گذاری، ذخیره و استفاده از داده‌ها بازتعریف خواهند شد.

روندهای نوظهور در آینده بلاک چین

برخی از روندهای نوظهور که می‌توانیم در آینده انتظار داشته باشیم به رفع خستگی بلاک چین کمک کنند عبارت‌اند از:

  • امور مالی غیرمتمرکز (DeFi): بخش مالی با معرفی پلتفرم‌های دیفای در حال تحول است. این پلتفرم‌ها دسترسی مالی را به‌شکلی کاملاً دموکراتیک ارائه می‌دهند تا این خدمات در دسترس همه باشد. با امور مالی غیرمتمرکز، خرید ارز دیجیتال و فروش آن، وام‌گرفتن، وام‌دادن و بسیاری از فرایندهای مالی دیگر کاملاً شفاف و بدون واسطه انجام می‌شود و به کاربران اجازه می‌دهد روی دارایی‌های خود اختیار تام داشته باشند.
  • توکن‌های غیر مثلی (NFT): هنر دیجیتال، کلکسیون‌ها و املاک مجازی با کمک NFTها دچار تغییر و تحول خواهند شد. NFTها به تولیدکنندگان محتوا و کلکسیونرها کمک می‌کنند حقوق مالکیت خود را در فضای دیجیتال به‌گونه‌ای ثبت کنند که کاملاً قابل‌تأیید باشد تا از سرقت هنری و ادبی جلوگیری شود.
  • راه‌حل‌های حفظ حریم خصوصی و مقیاس‌پذیری: بلاک چین‌های آینده بر افزایش سرعت تراکنش‌ها و اقدامات حفظ حریم خصوصی تأکید می‌کنند. راه‌حل‌های لایه دوم مانند زی‌کی اسنارک (zk-SNARK) و محاسبات برون‌زنجیره‌ای (آفچین) سعی در رفع کاستی‌های خود دارند و تراکنش‌های خصوصی‌تر و سریع‌تر را نوید می‌دهند؛ چیزی که در نهایت به مقیاس‌پذیری بلاک چین کمک می‌کند.
  • دپین (DePIN): دپین‌ها به زبان ساده، شبکه‌های زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکزی هستند که فناوری بلاک چین و پاداش‌های توکنی را با دارایی‌های دنیای واقعی ادغام می‌کنند. این شبکه‌ها پلی بین دنیای دیجیتال و دنیای فیزیکی هستند و به افراد اجازه می‌دهند منابع و دارایی‌های فیزیکی خود (مثل WiFi و فضای ذخیره‌سازی) را به‌شکل مستقیم و بدون نیاز به واسطه با کاربران دیگر به اشتراک بگذارند. در ازای این خدمات، کاربران توکن‌هایی را به‌عنوان پاداش دریافت می‌کنند که به آن‌ها انگیزه می‌دهد با فناوری بلاک چین تعامل بیشتری برقرار کنند.

چگونه صنایع می‌توانند با موج بعدی نوآوری‌های بلاک چینی آماده شوند؟

صنایع مختلف باید کم‌کم خودشان را برای موج بعدی نوآوری‌های بلاک چین آماده کنند. این نوآوری‌ها ممکن است صرفاً بهبودهایی در رفع مشکلات فعلی باشند یا از اساس راه‌حل‌های جدیدی برای چالش‌های این صنعت ارائه دهند. برخی از اقداماتی که می‌توانید انجام دهید شامل موارد زیر هستند:

  • به‌روز باشید: به‌طور منظم پیشرفت‌های بلاک چین را زیر نظر داشته باشید تا ببینید که آیا قابلیت‌های اجرایی خود را حفظ کرده‌اند یا نه. 
  • در تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری کنید: همه منابع مورد نیاز برای تحقیق و توسعه را به این فرایند اختصاص دهید تا از مزیت رقابتی برخوردار شوید. به این ترتیب، می‌توانید راه‌حل‌های بلاک چین را با نیازهای منحصربه‌فرد کسب‌وکار خود مطابقت دهید.
  • فرهنگ سازگاری را پرورش دهید: کارکنان، سهام‌داران و سایر ذی‌نفعان سازمان خود را تشویق کنید که با نوآوری‌های بلاک چین سازگار شوند. جا افتادن این ذهنیت در آن‌ها، تضمین می‌کند که کسب‌وکار شما به‌سرعت در راستای چشم‌انداز همیشه در حال تحول بلاک چین حرکت خواهد کرد.

بررسی دو مورد از پروژه‌های بلاک چین موفق

کاربرد بلاک چین در زنجیره تأمین

دو مورد از پروژه‌های بلاک چینی موفق را در این بخش بررسی کرده‌ایم تا ببینید که با همه مشکلات و با وجود خستگی بلاک چین، برخی شرکت‌ها توانستند به‌خوبی از پتانسیل این فناوری در ادغام با سیستم‌های سنتی خود استفاده کنند. درک استراتژی‌های موفقیت آن‌ها بینش ارزشمندی برای علاقه‌مندان و طرفداران صنعت بلاک چین فراهم می‌کند.

مورد اول: ادغام شرکت XYZ Corporation با بلاک چین

XYZ Corporation یک شرکت پیشرو در حوزه مدیریت زنجیره تأمین است که با چالش‌هایی در زمینه شفافیت و قابلیت ردیابی مواجه شده بود. آن‌ها از یک راه‌حل بلاک چینی متناسب با نیازهای خود استفاده کردند که به آن‌ها درباره ردیابی به‌موقع کالاها اطمینان دهد. این موضوع باعث شد ضرر و زیان آن‌ها کاهش یابد و ذی‌نفعان آن‌ها به این شرکت اعتماد بیشتری پیدا کنند. این موفقیت تصادفی نبود؛ نتیجه تلاش آن‌ها در موارد زیر بود:

  • تحقیقات دقیق: شرکت XYZ قبل از اینکه کار خود را با بلاک چین آغاز کند، زمان و منابع لازم را برای درک این فناوری، ارتباط آن با بخش زنجیره تأمین و مشکلات احتمالی پیش رو اختصاص داد.
  • تعامل مداوم با ذی‌نفعان: این شرکت به‌شکل منظم با همه ذی‌نفعان ازجمله سهام‌داران اصلی مشورت کرد تا اطمینان یابد راه‌حلی که در حال اجرای آن است، با الزامات و چالش‌های دنیای واقعی مطابقت دارد یا خیر.
  • توجه به بازخوردها: پس از اجرای طرح، به‌شکل مداوم از بازخوردها استفاده کرد تا با اصلاح سیستم مطمئن شود که کارآیی خود را در همه بخش‌ها حفظ کرده است.

مورد دوم: شرکت ABC Financial در حوزه امور مالی غیرمتمرکز

شرکت ABC Financial با مدل کسب‌وکار منحصربه‌فرد خود از بسیاری از پروژه‌های دیگر که در حوزه امور مالی غیرمتمرکز فعالیت کرده‌اند، متمایز است. این شرکت با ارائه یک پلتفرم غیرمتمرکز وام‌دهی و استقراض، بین پول فیات سنتی و ارز دیجیتال پلی ایجاد کرد و توانست پایگاهی از کاربران متنوع را جذب کند. عوامل کلیدی موفقیت این شرکت شامل موارد زیر بودند:

  • پروتکل‌های امنیتی قوی: شرکت ABC Financial با شناسایی ریسک‌های مالی، امنیت را در اولویت قرار داد که باعث شد احتمال حملات کمتر شود و اعتماد کاربران به شرکت افزایش یابد.
  • آموزش کاربر: ABC از طریق وبینارها، مقالات و کتابچه‌های راهنمای کاربر، اطمینان حاصل کرد که مشتریانش با این پلتفرم به‌خوبی آشنا هستند. با این آموزش‌ها مشکلات عملیاتی تا حد زیادی کاهش یافت.
  • انطباق با مقررات: بسیاری از پروژه‌های دیفای با موانع قانونی مواجه هستند؛ اما ABC Financial برای اطمینان از اینکه پلتفرم آنها با قوانین فعلی سازگار است با مراجع قانون‌گذار همکاری کرد. به این ترتیب، توانست از تعطیلی کسب‌وکار خود یا جریمه‌های احتمالی جلوگیری کند.

کلام پایانی

در این مطلب، با خستگی بلاک چین و دلایل ایجاد آن آشنا شدیم و دیدیم که چگونه پتانسیل واقعی بلاک چین را تحت‌تأثیر قرار داده است. واقعیت این است که با نگاهی به راه‌حل‌های پیشنهادی برای رفع یا کاهش خستگی بلاک چین، می‌توان امیدوار بود که این فقط یک یک مرحله گذرا در سیر تکاملی این فناوری است. تاریخ نشان داده است که مسیر پیشرفت بخش‌ها، فناوری‌ها و پارادایم‌های مختلف نه‌تنها خطی نیست؛ بلکه از یک منحنی اشتیاق، درون‌نگری و تجدید حیات پیروی می‌کند. اکنون زمان آن است که همه فعالان و علاقه‌مندان این صنعت، با تحقیق و بررسی دقیق چالش‌های ایجاد شده، دانش و منابع خود را با هم به اشتراک بگذارند و با نوآوری‌های بیشتر، یک اکوسیستم بلاک چینی منسجم و انعطاف‌پذیر به وجود آورند.