hamster campaign
hamster campaign

اعلان‌ها

آیا می‌خواهید همه‌ی اعلان‌ها را از لیست حذف کنید؟


پشتیبانی‌بیت 24

ارسال پیام به پشتیبانی

کاربر گرامی اگر پاسخ سوال خود را از طریق سوالات متداول پیدا نکردید میتوانید با استفاده فرم زیر با پشتیبانی در ارتباط باشید.

متن ارور

متن ارور

متن ارور

متن ارور

اولویت:

ورود و ثبت نام

پرایس اکشن چیست؟ پرایس اکشن در تحلیل ارز دیجیتال به زبان ساده

5
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۲۹
آخرین بروزرسانی : ۱۴۰۳/۰۴/۰۳
پرایس اکشن چیست؟ پرایس اکشن در تحلیل ارز دیجیتال به زبان ساده
حدود 10 دقیقه حلیه آقامیری

پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی در بازارهایی مانند ارز دیجیتال است که در این مطلب نحوه ترید Price Action به زبان ساده را توضیح می‌دهیم.

پرایس اکشن (Price Action) به حرکات قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی اعمال‌شده روی یک چارت اطلاق می‌شود. صرف نظر صحبت درباره بازارهای کالا، سهام، اوراق قرضه، ارز دیجیتال یا فارکس، پرایس اکشن پایه تمام تحلیل‌های تکنیکال است.

پرایس اکشن تریدینگ (Price Action Trading) چیست؟

پرایش اکشن یک استراتژی معاملاتی است که برای تحلیل رفتار بازار و شناسایی فرصت‌های ایده‌آل ورود و خروج استفاده می‌شود. این استراتژی منعکس کننده عدم‌تعادل‌های بین عرضه و تقاضا در بازار است. به عبارت دیگر، یک معامله‌گر پرایس اکشن بدون استفاده یا با استفاده کم از اندیکاتورهای تکنیکال، تنها به تحرکات قیمت ارزهای دیجیتال توجه دارد.

تریدرها با استفاده از پرایش اکشن و تحلیل نمودار به دنبال اَشکال، روندها و الگوهایی در ساختار بازار هستند که بر اساس آن به ایجاد ایده‌های معاملاتی خواهند پرداخت. در واقع، هسته مرکزی آموزش تحلیل تکنیکال خود پرایس اکشن است؛ در اینجا از قیمت‌های پیشین برای پیش‌بینی تحرکات آتی قیمت استفاده می‌شود.

تریدرهای پرایس اکشن برای طراحی ایده‌های معاملاتی خود شدیدا به تحلیل حرکت قیمتی یک ابزار مالی متکی هستند. در واقع، بسیاری از معامله‌گران پرایس اکشن کوتاه‌مدت، برای شناسایی ساختار ترید خود منحصرا از تحرکات قیمت استفاده می‌کنند. اما در عین حال، ممکن است بسیاری دیگر از تریدرها برای پشتیبانی از تحلیل پرایس اکشن خود، از ترکیبی از اندیکاتورهای تکنیکال استفاده نمایند. ایده پشت این کار این است که ترکیب تحلیل پرایس اکشن و اندیکاتورهای تکنیکال سیگنال‌های معاملاتی مطمئن‌تری را ایجاد خواهد کرد.

پرایس اکشن را می‌توان با استفاده از ابزارهای نمودارسازی و ساختارهای نموداری مختلف تحلیل کرد. از جمله متداول‌ترین این ابزارها، چارت کندل استیک (Candlestick) یا همان نمودار شمعی ژاپنی، نمودار خطی یا لاین چارت (Line Chart) و نمودار میله‌ای یا بار چارت (Bar Chart) است. تمامی این ابزارها پرایس اکشن را به طرق مختلف نمایش داده و تریدرها برای شناسایی و تفسیر بهتر روندهای بازار از آن‌ها استفاده می‌کنند. شایان ذکر است که همگی این ساختارهای نموداری مزیت منحصربه‌فرد خود را داشته و انتخاب هر کدام به ترجیح فردی شما بستگی دارد.

الگوهای کندل استیک بخش مهمی از معامله پرایس اکشن هستند. این پترن‌ها در واقع اشکال تکرارشنده‌ای در تحرکات قیمت هستند که تریدرها قابلیت تشخیص و استفاده از آن‌ها برای ساخت ایده‌های تریدینگ خود را دارند. ایده پشت این استراتژی معاملاتی این است که این الگوها عموما به روش‌های مشابهی اجرا می‌شوند، بنابراین احتمال موفقیت ایده‌های ترید ساخته‌شده بر اساس آن‌ها بسیار بالاست.

اجازه دهید مثالی بزنیم. تحلیل از زاویه دید یک تریدر پرایس اکشن، مثلا زمانی که خریداران علاقه بیشتری به یک دارایی مشخص دارند، این است که این افراد مایل به پرداخت هر قیمت ارائه‌شده از سوی فروشندگان هستند. حالا اگر علاقه خرید همچنان ادامه یابد، قیمت‌ها بالا خواهند رفت و در نتیجه، یک روند صعودی را در نمودار ایجاد خواهد کرد. به زبان ساده، قیمت موازی تقاضای بازار حرکت می‌کند.

تحلیل چارت‌های قیمت در تعریف دو چیز به تریدرها کمک می‌کند:

  • سطح هدف برای ورود به یک پوزیشن
  • ارائه نواحی شفاف برای مدیریت مناسب ریسک

علاوه بر این، هدف اصلی معامله ا پرایس اکشن، توصیف وضعیت بازار (بازارهای روند دار یا سایدوی) است. بر اساس این اطلاعات، سرمایه‌گذاران قادر به طراحی یک استراتژی معاملاتی برای تعیین زمان ورود و خروج در بازار هستند. اجزای اصلی پرایس اکشن شامل موارد زیر است:

  • بازارهای روند دار (روند صعودی و نزولی)
  • بازارهای فلت یا مسطح
  • کندل استیک

پرایس اکشن در همه بازه‌های زمانی کوتاه مدت و بلند مدت قابل اعمال است و روش تحلیل یکسانی دارد.

عناصر تشکیل‌دهنده پرایس اکشن

پرایس اکشن دارای 4 ستون اصلی کندل استیک، روند صعودی (Bullish Trend)، روند نزولی (Bearish Trend) و بازار فلت (Flat Market) است. در این قسمت، این چهار مفهوم و نحوه تاثیرگذاری‌شان بر پرایس اکشن را توضیح می‌دهیم.

نمودار کندل استیک

کندل استیک‌ها یک نمایش گرافیکی هستند که در هر بازه زمانی اطلاعاتی در مورد قیمت باز یا آغازین (Open)، بسته یا پایانی (Close)، کف (Low) و سقف (High) ارائه می‌دهند. عموما، زمانی که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد، میله نمودار شمعی سبز رنگ (صعودی یا بولیش – Bullish) است. زمانی که قیمت بسته شدن پایین‌تر از قیمت باز شدن باشد، میله کندل استیک قرمز رنگ (نزولی یا بریش – Bearish) خواهد بود. با این حال، رنگ میله‌ها به ساختار پلتفرم مورد استفاده بستگی دارد و در برخی به رنگ سفید و سیاه نیز نمایش داده می‌شود.

نمودار کندل استیک

در تصویر بالا دو کندل استیک را مشاهده می‌کنید. در میله سبز قیمت Close بالاتر از قیمت Open و در میله قرمز قیمت Close پایین‌تر از قیمت Open است. عموما کندل‌های بزرگ در یک جهت یا جهت دیگر، نشان‌دهنده مومنتم قوی در بازار هستند.

روند صعودی یا بولیش ترند (Bullish Trend)

در مبحث پرایس اکشن، بولیش ترند به روندهای صعودی و رو به بالایی اطلاق می‌شود که قیمت به طور پیوسته کف‌های بالاتر (Higher Lows) و سقف‌های بالاتری (Higher Highs) را ثبت می‌کند.

روند صعودی

روند نزولی یا بریش ترند (Bearish Trend)

بریش ترند به روند نزولی و رو به پایینی اطلاق می‌شود که قیمت به طور پیوسته در حال ثبت کف‌های پایین‌تر (Lower Lows) و سقف‌های پایین‌تر (Lower Highs) است.

روند نزولی

بازار مسطح یا فلت مارکت (Flat Market)

برخلاف بازار صعودی یا نزولی، فلت مارکت زمانی است که ساختار بازار یک مسیر مشخص را دنبال نمی‌کند. به عبارت دیگر، بازار مسطح زمانی رخ می‌دهد که هیچ پیوستگی در مکان‌های سقف و کف وجود ندارد و تحرکات قیمت به صورت سایدوی (Sideway) و خنثی است. غالبا هم این حرکت بین یک سطح حمایت (Support) و مقاومت (Resistance) شکل می‌گیرد.

بازار فلت

این چارت 10 دقیقه‌ای بیت کوین نمونه‌ای از یک بازار فلت است، چراکه هیچ مسیر مشخصی برای قیمت وجود ندارد، تحرکات قیمت سایدوی بوده و در بین دو سطح حمایت و مقاومت تشکیل شده است.

اندیکاتور پرایس اکشن چیست؟

با اینکه پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است، اما اندیکاتور پرایس اکشن به مطالعه تحرکات بازار اطلاق می‌شود. شما می‌توانید از این اندیکاتور برای ارزیابی عدم‌توازن بین عرضه و تقاضا استفاده کنید. در تحلیل تکنیکال، کندل استیک چارت قیمت قوی‌ترین اندیکاتور پرایس اکشن است.

به این روش Naked Trading یا معامله عریان نیز گفته می‌شود که به معنای عدم استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال مانند میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، استوکستیک و صرفا بر اساس حرکات قیمت است. در این حالت، کندل استیک‌ها برای تهیه سیگنال‌های ورود دقیق به صورت جمعی مطالعه می‌شوند.

البته بهتر است که پرایس اکشن در کنار دیگر مفاهیم معاملاتی مانند:

  • مسیر روند
  • سطوح حمایت و مقاومت
  • خطوط روند
  • ساختار قیمت (کف و سقف)

مطالعه شود. برای شفافیت بیشتر، مثال چارت 10 دقیقه‌ای قیمت بیت کوین را بررسی می‌کنیم. در این نمودار، شاهد ظهور یک روند نزولی (سقف‌های پایین‌تر و کف‌های پایین‌تر) هستیم. علاوه بر این، یک کندل داخلی نزولی یا اینساید داون (Inside Down) معروف به کندل هارامی نزولی (Bearish Harami) در نزدیکی سطح مقاومت وجود دارد. این دو فاکتور به علل زیر برای قرار دادن یک نقطه ورود شورت (Short) مناسب هستند:

  • روند به نفع ماست
  • سیگنال کندل استیک در نزدیکی مقاومت پیشین وجود دارد
  • و جا برای رسیدن به ناحیه هدف در نزدیکی کف قبلی وجود دارد.

جزئیات و ریسک این نقطه ورود در نمودار زیر نشان داده شده است:

اندیکاتور پرایس اکشن

استراتژی های معامله پرایس اکشن ارز دیجیتال

با اینکه تریدرها می‌توانند برای ارزیابی فرصت‌های معاملاتی به فاکتورهای روانی یا احساسات بازار اتکا کنند، اما استفاده از داده‌های فاندامنتال تاریخی هم غیر قابل اجتناب است. اینجاست که الگوهای نموداری به کار می‌آیند. در این قسمت، با الگوهای کندل چکش (Hammer)، ستاره دنباله‌دار (Shooting Star)، ایناسید بار (Inside Bar)، اوتساید بار (Outside Bar) و حمایت و مقاومت در بازارهای سایدوی آشنا خواهیم شد.

الگوی کندل استیک چکش یا همر (Hammer)

چکش یک پترن کندل استیک صعودی است که به خاطر نمایش قدرت خریداران در بالا آوردن قیمت از کف میله شمعی به بخش بالایی آن، قدرت بازار را نشان می‌دهد.

کندل استیک چکش خصوصا در حرکات اصلاحی به سوی سطح حمایت پیشین، به تشکیل روند صعودی اشاره دارد. نقطه ورود ایده‌آل بالای سقف کندل است و سفارش استاپ لاس (Stop Loss یا حد ضرر) باید در انتهای کندل قرار بگیرد.

کندل استیک چکش

در زیر، نمونه‌ای از چارت یک ساعته اتریوم به دلار را مشاهده می‌کنید. در این نمودار، قیمت در یک روند صعودی قرار دارد. علاوه بر این، یک پرایس اکشن اصلاحی و کندل چکش در نزدیکی یک ناحیه حمایتی قابل مشاهده است. این عوامل همگی دلیل خوبی برای باز کردن یک پوزیشن لانگ (خرید) هستند. جزئیات این معامله (نقطه ورود و حد ضرر) در تصویر نمایش داده شده است.

نمونه پرایس اکشن کندل استیک چکش

الگوی کندل استیک شوتینگ استار (Shooting Star) یا ستاره دنباله دار

شوتینگ استار یک الگوی کندل استیک نزولی است که به خاطر نمایش قدرت فروشندگان به پایین آوردن قیمت از سقف میله شمعی به سمت پایین آن، ضعف بازار را نشان می‌دهد.

پترن ستاره دنباله‌دار خصوصا در حرکات اصلاحی به سوی مقاومت پیشین، باید یک کندل نزولی در نظر گرفته شود. نقطه ورود ایده‌آل زیر کف کندل است و استاپ لاس باید در بالای آن قرار داده شود.

الگوی کندل استیک شوتینگ استار

در زیر، نمونه‌ای از تشکیل کندل استیک شوتینگ استار در چارت 4 ساعته اتریوم به دلار را مشاهده می‌کنید.

نمونه پرایس اکشن کندل استیک شوتینگ استار

الگوی کندل استیک اینساید بار (Inside Bar)

اینساید بار نشان‌دهنده تعادل قیمت در بازار است. یک الگوی اینساید بار شامل دو کندل است که کل محدوده قیمت کندل دوم درون محدوده قیمت کندل اول معروف به کندل مادر (Mother Candle) قرار می‌گیرد. در حالت ایده‌آل، نزولی یا صعودی بودن اینساید بار باید در جهت روند کلی بازار تقسیر شود.

کندل استیک اینساید بار

در چارت زیر، نمونه‌ای جالب از تشکیل یک شمع اینساید بار به نفع روند صعودی و در نزدیکی یک سطح حمایت پیشین را مشاهده می‌کنید. جزئیات نقطه ورود و حد ضرر در چارت نشان داده شده است.

نمونه پرایس اکشن کندل استیک اینساید بار

الگوی کندل استیک اوتساید بار (Outside Bar)

اوتساید بار نیز یک الگوی دو شمعی و نشان‌دهنده معکوس شدن قیمت است. پترن اوتساید بار را زمانی می‌توان تشخیص داد که کندل دوم، سقف و کف کندل قبلی را پوشش دهد. اوتساید بارها به خاطر نشان دادن جهشی در مومنتم بازار، سیگنال‌های قوی از معکوس شدن روند صادر می‌کنند.

کندل استیک اوتساید بار

شمع‌های اوتساید بار در بسیاری از سناریوهای معاملاتی کاربرد دارند. با این وجود، این کندل‌ها بیشتر در هنگام پیش‌بینی شکست ساختار قیمت پیشین اثرگذار هستند. مثلا، چارت روزانه بیت کوین زیر نشان می‌دهد که اوتساید بار صعودی، هر دو طرف کندل قبلی را گرفته و مستقیما به سمت سطح مقاومت قبلی حرکت می‌کند، که این سطح سپس شکسته شده و مومنتم صعودی ادامه می‌یابد.

نمونه پرایس اکشن کندل استیک اوتساید بار

حمایت و مقاومت در بازارهای سایدوی

برای تعیین حالت سایدوی یا حنثی، بازار باید در یک محدوده افقی بین یک حمایت و مقاومت قرار بگیرد. استفاده از سیگنال‌های اگزاشن (Exhaustion Signal) در نزدیکی این نواحی، می‌تواند نشانه‌ای قوی برای ورود به یک پوزیشن بوده و محدوده‌های قیمت را به تصویر بکشد. سیگنال‌های اگزاشن نوعی الگو هستند که کندل استیک چکش روی سطح حمایت، شوتینگ استار در یک سطح مقاومت، اینساید بار و اوتساید بار، برخی از این شمع‌ها را شامل شده و باید در یک محدوده رنج قیمت به دنبال آن‌ها باشید.

کندل های سایدوی

با توجه به چارت زیر، یک رنج معاملاتی وجود دارد که در آن حرکت بازار به صورت سایدوی است. به نحوه ایجاد نقاط ورود مناسب توسط سیگنال‌های اگزاشن (همان کندل استیک‌های معرفی شده در این بخش) به عنوان محدوده‌های رنج در نزدیکی سطوح حمایت و مقاومت توجه کنید.

ورود و ریسک حمایت و مقاومت

اولین سیگنال، یک کندل اوتساید بار صعودی است که در نزدیکی ناحیه حمایت شکل گرفته است. به نحوه ایجاد ریسک کم توسط این کندل در مقایسه با سود بالقوه آن (ناحیه هدف – Target area در تصویر) توجه کنید.

دومین سیگنال (تصویر زیر)، یک کندل اوتساید بار نزولی است که باعث تایید سطح مقاومت پیشین ما شده است. این کندل نیز یک نقطه ورود مشخص به همراه نسبت ریسک به پاداش قابل قبولی را ایجاد کرده است.

نسبت ریسک به پاداش در پرایس اکشن

به کار گیری استراتژی پرایس اکشن در سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)

پرایس اکشن به همان اندازه که در معاملات کوتاه مدت مانند اسکالپینگ (Scalping) و ترید روزانه (Day Trading) قابل اعمال است، به سوئینگ تریدینگ یا همان نوسان‌گیری در معاملات نیز مربوط می‌شود. به طور معمول، بهترین بازه‌های زمانی برای سوئینگ تریدینگ، چارت‌های 4 ساعته و روزانه هستند.

یک راه ساده و موثر در نوسان‌گیری با استفاده از پرایس اکشن، ترکیب موارد زیر است:

  • عرضه و تقاضا
  • به همراه معامله پولبک‌های قیمت در یک روند.

در پایه‌ای‌ترین حالت، اولین عامل تحرکات قیمت از عدم‌توازن میان عرضه و تقاضا نشات می‌گیرد. با اینکه راه‌های زیادی برای تعیین منطقه عرضه و تقاضا وجود دارد، اما بهترین تکنیک، بررسی مجدد آن به وسیله پرایس اکشن است.

در معاملات، منطقه قیمت عرضه با افزایش فشار فروش تعریف می‌شود که کاهش قیمت را به دنبال دارد. در عین حال، منطقه قیمت تقاضا با افزایش فشار خرید تعریف می‌شود که جهش قیمت را به همراه دارد.

به طور خلاصه، سوئینگ تریدینگ با پرایس اکشن، به انتظار برای بازگشت قیمت به این مناطق عرضه و تقاضا، به علاوه تایید نقطه ورود به وسیله یکی از الگوهای نموداری تشریح‌شده در این آموزش اطلاق می‌شود.

برای مثال، عرضه و تقاضا در چارت بیت کوین زیر را در نظر بگیرید. روند کلی این نمودار صعودی است، که یعنی برای تایید آن باید به دنبال پولبک‌های قیمت به یک ناحیه تقاضا و پرایس اکشن باشیم. برای ماکزیمم کردن سودآوری و محافظت از سودهای بالقوه، باید از یک سفارش استاپ لاس متحرک (Trailing Stop-loss) استفاده کنید.

عرضه و تقاضا در پرایس اکشن

چگونه سیگنال‌های نادرست (فیک اوت) را تشخیص دهیم؟

یکی از بزرگترین چالش‌های معامله با پرایس اکشن، سیگنال‌های نادرست است. خیلی وقت‌ها الگوهای نموداری خروجی مورد نظر را تولید نمی‌کنند. به همین خاطر، قبول رخداد هر روزه سیگنال‌های اشتباه امری واجب است.

یکی از متداول‌ترین سیگنال‌های فیک اوت (Fakeout)، فیک بریک اوت (Fake Break Out) یا شکست جعلی یا ناقص سطوح حمایت و مقاومت است. در شرایط عادی، بریک اوت و شکست صحیح به حرکت قیمت در جهت آن شکست منجر می‌شود. در زیر، نمونه‌ای از شکست کاذب یک منطقه حمایت را مشاهده می‌کنید.

فیک اوت در پرایس اکشن

شکست حمایت مورد نظر به ریزش بیشتر قیمت منجر نشده و در واقع یک سیگنال اشتباه بوده است. در زیر، نمونه دیگری از یک پترن نموداری ناموفق (اوتساید بار نزولی) را مشاهده می‌کنید. غالبا، اوتساید بار نزولی به معنای معکوس شدن روند و قدرت بیشتر فروشندگان (خرس‌ها) است. با این حال، این بار، اوتساید بار نزولی یک سیگنال نادرست را صادر کرده است.

سیگنال جعلی

بهترین راه تشخیص یک سیگنال جعلی از درست، به وسیله اندازه‌گیری مدت زمان صرف شده برای ایجاد آن است. عموما صدور سیگنال‌های باکیفیت‌تر و سودآوری آن‌ها مدت زمان کمی طول می‌کشد.

آیا استراتژی پرایس اکشن واقعا کار می‌کند؟

بله. معامله از طریق پرایس اکشن به خاطر نمایش پویایی بازار کار می‌کند. به عبارت دیگر، این استراتژی احساسات فعالین بازار را نشان می‌دهد. با این وجود، رسیدن به سطح مناسب سودآوری به مشاهده زیاد بازار برای درک نکات ظریف این رویکرد نیاز دارد.

آیا پرایس اکشن در بازار ارز دیجیتال قابل اعمال است؟

تا اینجا فهمیدیم که معامله با پرایس اکشن بسیار تطبیق‌پذیر است. اما اگر به دنبال یک جواب محکم برای استقرار این استراتژی در بازار رمز ارزها هسیتد، پاسخ بله است. بازار ارزهای دیجیتال به خاطر لیکویید و دارا بودن نوسانات قیمت، برای پیاده‌سازی استراتژی پرایس اکشن مناسب است.

در واقع، با توجه به مشارکت بالای موسسات و عموم مردم، عدم‌توازن میان عرضه و تقاضا به راحتی از طریق این استراتژی معاملاتی قابل اندازه‌گیری است. در کنار همه این‌ها، تنوع گسترده رمز ارزها و توانایی لانگ و شورت کردن در این بازار، انعطاف لازم برای جستجوی شرایط مختلف بازار (روند دار یا سایدوی) را برای تریدرها فراهم می‌کند که تحت سسیتم پرایس اکشن تریدینگ قابل تحلیل و بهره‌برداری است.

پرایس اکشن در بازارهای مشتقه

پرایس اکشن در بازار اسپات بسیار قابل توجه است، اما تنها بازار نیست. در واقع از این تکنیک در قراردادهای مشتقه رمز ارزی مختلفی مانند آتی و اختیار معامله با هدف سوداگری و پوشش ریسک نیز استفاده می‌شود. به عنوان یک تریدر پرایس اکشن، نفوذ به عمق احساسات بازار و تصمیم‌گیری منطقی‌تر بر اساس تحرکات اخیر قیمت بدون اتکای زیاد به اندیکاتورهای تکنیکال، امری رایج است. علاوه بر این، از آنجایی که معامله قرارداد فیوچرز و آپشن به معنای سوداگری روی قیمت و سودآوری بر اساس بازتاب بازار است، پرایس اکشن به تصمیم‌گیری‌های استراتژیک کمک شایانی می‌کند.

چگونه ریسک‌های پرایس اکشن را کاهش دهیم؟

سودآوری خیلی خوب است، اما آیا می‌دانید زمانی که اوضاع بر وفق مراد نیست چه کار باید کرد؟ تصور کنید پول شما لیکویید شود، آیا آماده کاهش ضررهای مالی در هنگام ریزش شدید قیمت هستید؟ اگر پاسختان بله است، از این جواب خرسندیم. اما اگر خیر، باید بدانید که:

اولا، برای کنترل و کاهش ریسک معامله با پرایس اکشن، باید مطمئن باشید که ضرر کردن در یک ترید، تنها بخش کوچکی از موجودی حساب شما را در بر می‌گیرد. اندازه پوزیشن و خطر موجود در هر معامله، میزان پول قابل ضرر را مشخص می‌کند. در این میان، معاملات موفق باید این ضررها را جبران کرده و در آخر سودآوری بیشتر تولید کنند.

دوما، تعیین سفارش استاپ لاس مهمترین و بنیادی‌ترین ابزار مدیریت ریسک است. برای این کار باید به دنبال نواحی باشید که چندین برابر میزان ریسک پذیرفته‌شده ارزش دارند. به زبان دیگر، باید به دنبال معاملات ریسک به پاداش نامتقارن باشید.

تعیین استاپ لاس

متداول‌ترین روش تعیین یک سفارش حد ضرر شامل موارد زیر است:

  • بالا و پایین سطوح حمایت و مقاومت مهم
  • بالا و پایین نقاط تغییر روند
  • بالا و پایین الگوهای نموداری
  • میانگین‌های متحرک
  • مناطق عرضه و تقاضا
  • نقاط نوسانی مهم

در حالت کلی، جایی که استاپ لاس شما شما قرار می‌گیرد باید شامل سطوح بحرانی باشد که در صورت شکست، اشتباه شما در ایده اولیه معامله را نشان می‌دهد. فرض کنید اگر نقطه ورود شما یک منطقه حمایت آزمایش‌نشده باشد، باید حد ضررتان را بالای این منطقه حمایتی گذاشته و سودآوری از منطقه تقاضای بعد از آن را در نظر داشته باشید.

این مثال را در چارت زیر در نظر بگیرید:

استاپ لاس در پرایس اکشن

به عنوان یک قاعده کلی، سفارش استاپ لاس شما باید همچنین شامل سپری برای محافظت در برابر ضربه‌های احتمالی و شکست‌های جعلی باشد. بنابراین منطقی است که احتمال حفظ قیمت و تولید واکنش مورد انتظار توسط مناطق عرضه و تقاضای تست‌نشده بیشتر باشد.

یکی از مزایای معامله پرایس اکشن، فراهم‌آوری ستون‌های یک سیستم مدریت ریسک خوب است. علت اصلی این است که این استراتژی به شناسایی نقطه ورود، ریسک و سطوح هدف سودآور کمک می‌کند که در مقایسه با دیگر روش‌های معاملاتی یک مزیت محسوب می‌شود.

مزایا و معایب معامله پرایس اکشن

بهترین مزیت‌های پرایس اکشن شامل موارد زیر است:

  • آنالیز پرایس اکشن در مقایسه با تحلیل بازار بر اساس اندیکاتورها که غالبا به خاطر صدور سیگنال‌های مختلف متناقض به عدم کارایی تحلیل منجر می‌شود، ساده‌تر است.
  • پرایس اکشن سطوح ورود، ریسک و هدف سودآور مشخصی را ارائه می‌دهد. به همین خاطر، تریدرها اطلاعات شفافی در اختیار دارند.

از آنجایی که آنالیز پرایس اکشن تریدینگ به جای تحلیل تکنیکال عمدتا به تحرکات قیمت بستگی دارد، یک سری خطر رخ می‌دهد. از جمله معایب اصلی پرایس اکشن می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • معامله پرایس اکشن یک هنر فردی است. به همین خاطر، ممکن است یک چارت پرایس اکشن بسته به تجربه و مهارت هر فرد، قصه کاملا متفاوتی را در بر داشته باشد.
    مثلا، داده‌های تاریخی بیت کوین نشان می‌دهد که صعود قیمت به بالای سطح 50 هزار دلاری حتی چندین بار باعث رشد بیشتر قیمت شده است. اما همین اتفاق می‌تواند یک فیک بریک اوت و سیگنال‌دهنده معکوس شدن روند باشد.
  • عموما، سطوحی که سفارشات حد ضرر باید در آن‌ها قرار بگیرند، نواحی متداول (حول کف و سقف‌های قبلی) هستند که به راحتی توسط نهنگ‌های بازار تصرف می‌شوند. به عبارت دیگر، شناسایی و اجرای سفارشات استاپ لاس در نزدیکی کف و سقف‌های مشخص کار راحتی است.

جمع‌بندی

پرایس اکشن تحلیل فوق‌العاده‌ای برای تعریف وضعیت بازار است. علاوه بر این، مطالعه اشکال کندل استیک مزیتی را برای سرمایه‌گذاران حوزه رمز ارزها فراهم می‌کند تا بتونند نواحی ارزش با احتمال ترید بالا را پیدا کنند.

با این حال، برای داشتن مهارت خواندن قیمت‌ها، تریدرها باید زمان زیادی را صرف مطالعه نمودارها کنند. همچنین بررسی طولانی مدت بازار برای شناسایی الگوهای پرایس اکشن محتمل امری حیاتی است.

تهیه شده در بیت 24

از 1 تا 5 چه امتیازی به این مطلب میدهید؟

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

از امتیازدهی شما سپاسگزاریم. اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، با نوشتن نظر خود درباره آن یا اشتراک‌گذاری مقاله با دوستانتان، ما را همراهی کنید.

نظر خود را بنویسید

پیام شما ثبت شد و بعد از تایید مدیر منتشر خواهد شد

کپچا

اشتراک گذاری

share

پرایس اکشن چیست؟ پرایس اکشن در تحلیل ارز دیجیتال به زبان ساده

لینک کپی شد !

https://bit24.cash/blog/price-action/