لایه صفر در بلاک چین

لایه صفر (Layer 0 یا L0) پروتکل‌هایی هستند که زیرساخت توسعه بلاک چین‌های لایه 1 محسوب می‌شوند. در واقع پروتکل‌های لایه 0 به‌عنوان زیرساخت بنیادین توسعه شبکه‌ها و اپلیکیشن‌های بلاک چینی عمل کرده و با قابلیت‌های خود به‌دنبال رفع معضل سه‌گانه مقیاس پذیری، امنیت و تمرکززدایی بلاک چین از طریق پرداختن به جنبه‌های توسعه در فضای وب 3 شامل انعطاف‌پذیری و تعامل‌پذیری هستند. در این مطلب، ضمن بررسی نحوه کار بلاک چین‌های لایه ۰، به معرفی معروف‌ترین پروتکل‌ها و پروژه‌های این بخش می‌پردازیم.

چند لایه در بلاک چین داریم؟

اکوسیستم بلاک چین از چند لایه تشکیل شده است که همگی با کار کنار یکدیگر درصدد ساخت شبکه‌ای امن و غیر متمرکز هستند. گاهی اوقات به این لایه‌ها «استک‌های بلاک چین» (Blockchain Stacks) یا «استک‌های پروتکل» (Protocol Stacks) نیز می‌گویند که شامل لایه 0، لایه 1، لایه 2 و لایه 3 هستند:

  • لایه 0: لایه ۰، یک معماری بلاک چینی را تعریف می‌کند که برای فعالیت روی لایه زیرساخت شبکه طراحی شده است. به عبارت دیگر، بلاک چین‌های Layer 0 برای بهینه‌سازی پروتکل‌ها و فناوری زیربنایی ساخته شده‌اند که قابلیت عملکرد شبکه بلاک چین را فعال می‌کنند. این لایه‌ها زیرساخت توسعه شبکه‌های لایه 1 محسوب می‌شوند.
  • لایه 1: این لایه، لایه هسته‌ای فناوری بلاک چین است که به آن «لایه پایه» (Base Layer) نیز گفته می‌شود. لایه یک شامل پروتکل‌ها و فناوری‌های زیربنایی ساخته‌شده روی لایه صفر است که از المان‌های شبکه‌های بلاک چینی نظیر الگوریتم اجماع، پروتکل‌های رمزنگاری و ساختار داده پشتیبانی می‌کند. از جمله شبکه‌های لایه اول می‌توان بیت کوین، اتریوم و لایت کوین را نام برد.
  • لایه 2: لایه 2 روی لایه 1 ساخته می‌شود و شامل پروتکل‌ها و فناوری‌هایی است که مقیاس پذیری، سرعت و عملکرد یک شبکه بلاک چینی را بهبود می‌دهد. از جمله راه‌حل‌های لایه 2 شامل کانال‌های پرداخت، سایدچین‌ها و پروتکل‌های برون زنجیره‌ای هستند. این راه‌حل‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند تا ازدحام شبکه را کاهش و توان عملیاتی تراکنش‌ها را افزایش دهند. بهترین مثال‌ها شبکه های لایه 2 اتریوم هستند.
  • لایه 3: این لایه، لایه اپلیکیشن یا “DApp Layer” است. در لایه سوم بلاک چین، برنامه‌های غیر متمرکز و قراردادهای هوشمند روی شبکه بلاک چین ساخته می‌شوند. از جمله این اپلیکیشن‌ها می‌توان به پلتفرم‌های امور مالی غیر متمرکز (دیفای)، توکن‌های غیر مثلی (NFT)، بازارچه‌ها و سیستم‌های تشخیص هویت اشاره کرد. برنامه‌های لایه 3 از امنیت و تمرکززدایی تامین‌شده توسط زیرساخت بلاک چین برای ایجاد سرویس‌های جدید و خلاقانه استفاده می‌کنند.

لایه های بلاک چین

مشکلات لایه اول ؛ چرا به لایه صفر نیاز داریم؟

با افزایش تقاضا برای برنامه‌های غیر متمرکز و ورود پول بیشتر به این فضا، شاهد گسترش مشکلات شبکه‌های لایه اول برای برآورده‌سازی نیاز توسعه‌دهندگان و کاربران نهایی هستیم که البته دیدگاه متناقضی هم نسبت به اولویت‌بندی المان‌های معضل سه گانه بلاک چین (Blockchain Trilemma) یعنی مقیاس پذیری، امنیت و تمرکززدایی دارند.

شبکه‌های لایه 1 با یک «معماری یکپارچه» ساخته شده‌اند. این یعنی لایه‌های اجرا، اجماع و دسترسی داده همگی درون یک شبکه بلاک چینی واحد فعالیت می‌کنند. این طراحی یکجا و کلی باعث بروزمشکلاتی برای این سیستم‌ها می‌شود که نتیجه آن، فدا کردن تمرکززدایی برای رسیدن به امنیت یا مقیاس پذیری برای دستیابی به تمرکززدایی است.

علاوه بر این، نبود کنترل روی زیرساخت زیربنایی که توسعه‌دهندگان دی‌اپ‌ها از آن برای توسعه برنامه‌های خود استفاده می‌کنند نیز یکی دیگر از مشکلات لایه اول محسوب می‌شود. افزایش کارمزد گس اتریوم باعث گران شدن هزینه استفاده از اپلیکیشن‌های فعال روی این شبکه شده و قطعی‌های مکرر سولانا نیز غیرفعال شدن تمام برنامه‌های روی این بلاک چین را به‌همراه داشته است.

توسعه‌دهندگان دی‌اپ‌ها همچنین برای سازگاری با شبکه‌های لایه 1 باید یک سری موارد در نحوه طراحی برنامه‌های خود را فدا کنند. از آنجایی که «اجماع»، عملکرد اصلی لایه L1 است، نداشتن توانایی برای بررسی مکانیزم‌های اجماع مختلف یا آزمایش آزادانه مدل‌های مشوق توکن نیز از جمله مشکلات توسعه‌دهندگان برای کار با این لایه‌ها محسوب می‌شود.

حذف وابستگی بیش از حد به لایه اول و سختی انتخاب بین المان‌های مقیاس پذیری، تمرکززدایی و امنیت، تنها با توسعه یک زیرساخت پایه‌ای برای افزایش توانایی توسعه‌دهندگان جهت راه‌اندازی بلاک چین‌های مستقل شخصی که امکان بهینه‌سازی آن‌ها از جنبه‌های مختلف این معضل سه‌گانه نیز وجود داشته باشد، امکان پذیر است.

این زیرساخت پایه‌ای همان Layer 0 و مهمترین جزء برای دستیابی بلاک چین‌ها و برنامه‌های غیر متمرکز به مقیاس پذیری نامحدود در کنار حفظ سطوح ممکن تمرکززدایی و مقاومت در برابر سانسور است.

لایه 0 چیست و چگونه معضل سه گانه بلاک چین را حل می‌کند؟

لایه صفر نوعی پروتکل مجهز به تولکیت‌های توسعه نرم افزار یا SDK است که به توسعه‌دهندگان اجازه راه‌اندازی بلاک چین‌های لایه 1 مختلف را می‌دهد. شبکه‌های لایه 1 به زنجیره اصلی در شبکه‌های Layer 0 متصل هستند، اما عملکردی مستقلانه دارند. بنابراین می‌توانیم لایه L0 را زیرساختی برای راه‌اندازی بلاک چین‌های جدید نظیر بیت کوین، اتریوم و دیگر موارد در نظر بگیریم.

از آنجایی که لایه ۰ بنیان توسعه شبکه‌های بلاک چینی و برنامه‌های غیر متمرکز است، یکی از راه‌حل‌ها برای پرداختن به برخی از چالش‌های کلیدی در فضای وب 3 از جمله مقیاس پذیری، انعطاف‌پذیری و تعامل‌پذیری محسوب می‌شود.

مقیاس پذیری

همانطور که گفتیم، مقیاس پذیری یکی از المان‌های کلیدی در معضل سه‌گانه بلاک چین شامل مقیاس‌پذیری، امنیت و تمرکززدایی است که گاهی اوقات به آن «معضل سه‌گانه مقیاس پذیری (Scalability Trilemma)» نیز می‌گویند.

سه گانه بلاک چین

معضل مقیاس‌پذیری در واقع سبک سنگین کردن بین المان‌های سه‌گانه بلاک چین است که توسعه‌دهندگان هنگام ساخت بلاک چین و تعیین قواعد درون زنجیره‌ای خود باید آن‌ها را در نظر بگیرند.

با این وجود، امکان دستیابی به تمرکززدایی کامل بدون به‌خطر انداختن مقیاس پذیری و بالعکس اگر بعید نباشد، بسیار دشوار است:

  • تمرکزگرایی: افزایش سرعت، امنیت پایین و عدم مقاومت در برابر سانسور
  • تمرکززدایی: کاهش سرعت، افزایش امنیت و مقاومت در برابر سانسور

این امر خصوصا برای بلاک چین‌های یکپارچه که تمام عملکردهای اجرا، اجماع و دسترسی داده (توانایی تایید اینکه تمام داده‌های بلاک‌ها بین نودها منتشر شده) در یک شبکه واحد ادغام شده‌ و باعث افزایش ازدحام و دشوارتر شدن مقیاس پذیری می‌شوند، صادق است.

یکی از راه‌حل‌های رفع معضل سه‌گانه بلاک چین، تخصیص مسئولیت اصلی این 3 عملکرد (مقیاس‌پذیری، امنیت و تمرکززدایی) به بلاک چین‌های مستقل مختلف است. این نوع طراحی، قابلیت بهینه‌سازی زنجیره اجرا برای مدیریت دی‌اپ‌های پرسرعت و دارای تعداد تراکنش بر ثانیه (TPS) بالا نظیر صرافی‌های غیر متمرکز یا بازی‌های بلاک چینی پلی تو ارن (Play to Earn) بدون نگرانی در خصوص تمرکززدایی را به‌همراه دارد.

بنابراین در این ساختار می‌توان به بهینه‌سازی یک زنجیره ثانویه برای تمرکززدایی پرداخت که به‌عنوان لایه اجماع نهایی برای زنجیره اجماع عمل کرده و برداشت‌ها و یکپارچگی داده‌ها را ممکن می‌کند.

در خصوص مقیاس پذیری، شبکه‌های لایه صفر بلاک چین با افزایش توان عملیاتی تراکنش‌ها قادر به بهبود این خصصیه در بلاک چین‌ها هستند. با اینکه سرعت تراکنش‌ها عموما از منظر TPS اندازه‌گیری می‌شود، اما «توان عملیاتی» تعداد کل تراکنش‌هایی که یک شبکه در هر لحظه قادر به مدیریت است را می‌سنجد.

انعطاف پذیری

چیزی که باعث انعطاف‌پذیری (Flexibility) و استقلال واقعی یک بلاک چین مستقل می‌شود، داشتن نودهای ولیدیتور یا اعتبارسنج شخصی برای تایید تراکنش‌ها و تولید بلاک‌ها بر اساس مکانیزم اجماع شخصی خودش است.

به‌عنوان یک توسعه‌دهنده، توانایی توسعه بلاک چین شخصی از ابتدا (بدون قالب از پیش‌ساخته‌شده) روی لایه 0 یعنی شما قادر به انجام عملیات زیر هستید:

  • طراحی مدل صدور توکن – تورمی یا ضدتورمی
  • بهینه‌سازی سرعت، تمرکززدایی یا امنیت زنجیره
  • تبدیل شبکه به حالت خصوصی و نیاز به کسب اجازه یا عمومی و عدم نیاز به کسب اجازه
  • سرپرستی انواع دی‌اپ‌های لازم برای ساخت روی شبکه و همچنین پرورش اکوسیستم توسعه شخصی

علاوه بر این، به لطف SDKهای پروتکل‌های لایه ۰، زمان و پیچیدگی راه‌اندازی یک بلاک چین مبتنی بر شبکه Layer 0 با راه‌اندازی یک برنامه غیر متمرکز روی L1 تفاوت فاحشی دارد. این یعنی شما بدون تلاش و زحمت زیاد قادر به ساخت و مدیریت چندین شبکه لایه 1 روی زیرساخت L0 هستید.

تعامل پذیری

تعامل پذیری (Interoperability) یا تعامل متقابل توانایی در سیستم‌های کامپیوتری دارای برنامه‌های مختلف برای تفسیر و تبادل اطلاعات با یکدیگر با اختلاف بسیار جزئی است.

بهترین قیاس برای درک اهمیت تعامل پذیری در فضای بلاک چین این است که بلاک چین‌ها را به‌عنوان شهرهای بزرگی در نظر بگیرید که برای داشتن فعالیت اقتصادی ورودی و خروجی باید از طریق پل به یکدیگر متصل باشند.

شبکه‌های لایه 0 بلاکچین از تکرارهای متعدد و مختلف یک پروتکل انتقال بین زنجیره‌ای برای فراهم‌سازی قابلیت ارسال توکن‌ها و داده استفاده می‌کنند:

  • از ماشین لایه 0 به ماشین لایه 1
  • از ماشین لایه یک به ماشین لایه صفر
  • بین لایه‌های 1

مثلا شبکه کازماس (Cosmos) به‌عنوان یک شبکه Layer 0 از مکانیزمی به‌نام پروتکل «ارتباط بین بلاک چینی (IBC)» استفاده می‌کند که در آن بلاک چین‌های لایه اول به‌نام “Zone”ها با استفاده از ماشین “HUB” به‌عنون یک واسط و نقطه مرکزی، قادر به برقراری ارتباط و انتقال ارزش بین یکدیگر هستند.

هورایزن (Horizon) نیز پروتکل لایه صفر دیگری است که از «پروتکل انتقال بین زنجیره‌ای (CCTP)» برای فعال‌سازی قابلیت برقراری ارتباط و ارسال توکن‌ها به زنجیره اصلی و بین سایدچین‌ها بهره می‌برد.

اجزای تشکیل‌دهنده پروتکل های L0

تا اینجا با قابلیت‌های زیرساخت لایه ۰ برای پرداختن به معضل سه‌گانه بلاک چین آشنا شدیم. حال سوال این است که خود بلاک چین‌های L0 از چه چیزی تشکیل شده‌اند؟

بلاک چین‌های Layer 0 با ارائه چارچوبی دارای ویژگی‌های لازم برای توسعه‌دهندگان، به این مشکل می‌پردازند. این امر اجازه توسعه بلاک چین‌های لایه 2 و اتصال آن‌ها به شبکه‌های لایه 1 را به توسعه‌دهندگان می‌دهد. در این حالت، بار کاری توزیع می‌شود که دارای دو مزیت است:

  • شما برای توسعه برنامه‌های غیر متمرکز یا دیگر پروژه‌های خود همیشه به بلاک چین‌های موجود وابسته نیستید. بنابراین راه‌اندازی یک بلاک چین لایه اول روی یک پروتکل لایه صفر مشابه راه‌اندازی لایه 2 روی بلاک چین‌ها لایه 1 است.
  • شبکه‌ای چند زنجیره‌ای یا میان زنجیره‌ای دارای قابلیت تعامل متقابل بین بلاک چین‌های جدا را می‌سازد. این امر امکان توزیع فرآیند پردازش تراکنش‌ها به روشی امن را فراهم می‌کند که نهایتا باعث افزایش توان عملیاتی می‌شود.

بنابراین بلاک چین‌های لایه اول در عین حفاظت از دیگر المان‌های معضل سه‌گانه، قادر به تفویض مقیاس پذیری به لایه دوم هستند. یکی از مزایای جانبی ارزشمند این کار این است که کاربران در صورت نیاز به معامله توکن‌ها مختلف، بدون نیاز به تغییر دستی و حرکت بین زنجیره‌ها می‌توانند از چندین بلاک چین به‌صورت همزمان استفاده کنند.

برای دستیابی به این هدف، یک بلاک چین لایه ۰ باید دارای اجزای زیر باشد:

  • مین چین (Main Chain) یا زنجیره اصلی
  • سایدچین (Sidechain) یا زنجیره جانبی
  • پروتکل انتقال میان زنجیره‌ای یا تراکنش‌های چند زنجیره‌ای

هر 3 این المان‌ها برای دستیابی به اهداف مطلوب که در شبکه‌های لایه صفر شامل تعامل متقابل و مقیاس پذیری جهت میزبانی دیگر شبکه‌هاست، مکمل یکدیگر محسوب می‌شوند.

1. زنجیره اصلی

زنجیره اصلی یا Main Chain که به آن زنجیره رله (Relay Chain) نیز می‌گویند، بلاک چین مرکزی است که در آن سابقه تراکنش‌های لایه 1 ثبت و به‌صورتی امن و غیرقابل دستکاری نگهداری می‌شود.

این زنجیره، زیرساخت زیربنایی است که مکانیزم‌های اجماع و حاکمیت L0 روی آن اجرا می‌شود. این یعنی اطلاعات ثبت‌شده حاصل از دیگر پروتکل‌های مشتقه یا همان L1ها روی زنجیره اصلی نگهداری می‌شوند.

2. زنجیره فرعی

سایدچین‌ها یا زنجیره‌های فرعی پروتکل‌هایی هستند که برای میزبانی برنامه‌های غیرمتمرکز و راه‌حل‌های مقیاس‌پذیری طراحی شده‌اند. اگر شما توسعه‌دهنده‌ای به‌دنبال راه‌اندازی دی‌اپ خود هستید، می‌توانید از ساید چین یک بلاک چین Layer 0 استفاده کنید.

مزیت اصلی استفاده از سایدچین‌های لایه صفر این است که اکثر این پروتکل‌ها باعث توسعه زنجیره‌های فرعی تخصصی یا همان شبکه‌های لایه 1 می‌شوند، به این معنا که برخلاف استفاده از یک بلاک چین تک لایه‌ای، کنترل بیشتری روی تجربه کاربر نهایی وجود دارد و باعث بهینه‌تر شدن آن می‌شود.

توسعه‌دهندگان سایدچین‌ها همچنین دارای قابلیت طراحی بلاک چین‌های خود جهت استفاده از مکانیزم‌های اجماع شخصی‌سازی‌شده یا استفاده از امنیت زیرساخت زیربنایی و در واقع مکانیزم اجماع خود لایه 0 هستند. در این صورت، این افراد می‌توانند وظیفه تامین امنیت شبکه خود را برون‌سپاری کرده و بر افزایش مقیاس پذیری و تمرکززدایی آن متمرکز باشند که نتیجه آن، دور زدن معضل سه‌گانه بلاک چین است.

3. پروتکل انتقال بین زنجیره‌ای

آخرین تکه پازل بلاک چین‌های لایه ۰، مکانیزم سازگاری بین زنجیره‌ای است که به سایدچین‌های مختلف اجازه برقراری ارتباط با یکدیگر را می‌دهد. در این حالت، یک دی‌اپ روی یک پلتفرم بلاک چینی به‌راحتی می‌تواند داده‌ها و اطلاعات را به برنامه دیگر روی یک سایدچین متفاوت و روی لایه L0 به‌اشتراک بگذارد.

چندین مزیت برای ایجاد تعامل متقابل بین پلتفرم‌های مختلف نظیر افزایش تخصص‌گرایی وجود دارد. با استفاده از این قابلیت، توسعه‌دهندگان سایدچین‌ها دیگر نگرانی در خصوص فدا کردن یک ویژگی برای دستیابی به ویژگی دیگر نداشته و حق انتخاب ساخت شبکه‌ای قدرتمند را دارند که از برنامه‌های تخصصی پشتیبانی کرده و قادر به تسهیم داده‌های ورودی و خروجی با دیگر اپلیکیشن‌های روی سایدچین‌های متفاوت است.

بهترین و معروف‌ترین بلاک چین های لایه صفر

تعداد پروتکل‌های بلاک چینی لایه 0 روزبه‌روز در حال افزایش است و توسعه‌دهندگان متعددی بر فواید وجود هرچه بیشتر این نوع شبکه‌ها تایید کرده‌اند. از بهترین و معروف‌ترین پروتکل‌های L0 می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • ونوم (Venom)
  • پولکادات (Polkadot)
  • کازماس (Cosmos)
  • آوالانچ (Avalanche)
  • هورایزن (Horizon)

همانند شبکه‌های لایه اول، تمام پروتکل‌های Layer 0 نیز کم و بیش عملکردی مشابه داشته و تنها از نظر ویژگی‌های ظریف و نوآورانه خود ممکن است متفاوت باشند.

نمونه پروتکل ها روی لایه های 0 و 1 و 2 و 3 بلاک چین

نمونه پروتکل‌ها و ارزهای دیجیتال آن‌ها روی لایه‌های مختلف بلاک چین

ونوم (Venom)

بلاک چین ونوم یک شبکه لایه ۰ بسیار مقیاس پذیر، شفاف و امن است که می‌تواند بین 100 هزار تا 1 میلیون تراکنش را در هر ثانیه پردازش کند. این پروتکل تورینگ کامل است، به این معنا که می‌تواند به میزبانی از اسکریپت‌های خودران یا همان قراردادهای هوشمند نظیر اتریوم و سولانا بپردازد.

یکی از ویژگی‌های بارز ونوم در دل استفاده از یک مکانیزم اجماع هیبرید و دوگانه متشکل از اثبات سهام (PoS) و تحمل خطای بیزانس (BFT) نهفته است. علاوه بر این، شایان ذکر است که بنیاد ونوم (Venom Foundation)، نهاد پشتیبان بلاک چین L0 ونوم، کاملا قانونی و یک سازمان ثبت‌شده توسط دفتر دولتی Abu Dhabi Global Market است.

بلاک چین ونوم دارای همان 3 لایه مجزای عمومی در شبکه‌های لایه صفر است از جمله:

  • مسترچین‌ها (Masterchains) یا زنجیره‌های ارشد: زنجیره اصلی و بنیان پروتکل ونوم هستند که از الگوریتم‌های اثبات سهام و تحمل خطای بیزانس استفاده می‌کنند.
  • ورک‌چین‌ها (Workchains) یا زنجیره‌های کاری: بلاک چین‌های لایه 1 تخصصی که از آن‌ها می‌توان برای دستیابی به اهداف گوناگون استفاده کرد.
  • شاردچین‌ها (ShardChains) یا زنجیره‌های خردشده: پارتیشن‌ها یا بخش‌های بلاک چین که برای ذخیره‌‌سازی یا پردازش زیرمجموعه‌ای از حساب‌های فعال روی زنجیره اصلی استفاده می‌شوند. شاردینگ چیزی است که به‌خاطر افزایش و کاهش پویای تعداد شاردها بسته به نیاز شبکه، باعث مقیاس پذیری بالای ونوم می‌شود.

پولکادات (Polkadot)

شبکه پولکادات محصول ذهن خلاق هم‌بنیان‌گذار اتریوم، گوین وود (Gavin Wood)، است که در سال 2020 کار خود را آغاز کرد. پولکادات که «بلاک چینِ بلاک چین‌ها» لقب دارد، امکان راه‌اندازی شبکه‌های کاملا غیر متمرکزی که به آن‌ها زنجیره موازی (Parallel Chain) یا پاراچین (Parachain) می‌گویند را فراهم کرده است.

این پاراچین‌ها به یکدیگر متصل بوده و ایجاد ارتباطات ساده و به‌اشتراک‌گذاری منابع از طریق زنجیره اصلی که به آن زنجیره رله (Relay Chain) نیز گفته می‌شود را به‌همراه دارند. در واقع با استفاده از این ساختار، پلی برای عملیات بین بلاک چین‌های لایه 1 مختلف ساخته می‌شود.

مشابه ونوم، پولکادات نیز از شاردینگ به‌عنوان راه‌حلی برای مقیاس پذیری و همچنین اثبات سهام نامزدشده (Nominated Pos) استفاده می‌کند که یک نسخه تغییریافته از مکانیزم اثبات سهام سنتی است. این شبکه همچنین دارای یک توکن بومی به‌نام ارز DOT است که برای انجام تراکنش‌ها کاربرد دارد.

تمامی این ویژگی‌ها اجازه پردازش بین هزار تا صد هزار تراکنش در ثانیه را به پولکادات می‌دهند.

کازماس (Cosmos)

شبکه کازماس یک بلاک چین لایه Layer 0 محبوب دیگر است که تاریخچه شروع به‌کار آن به سال 2014 برمی‌گردد. این شبکه دارای یک زنجیره اصلی به‌نام هاب (Hub) و چندین زنجیره جانبی به‌نام زون (Zone) است.

زون‌ها اساسا بلاک چین‌هایی هستند که به میزبانی برنامه‌های غیر متمرکز پرداخته و می‌توانند از طریق پروتکلی به‌نام پروتکل ارتباطات بین بلاک چینی (IBC) با دیگر دی‌اپ‌ها مراوده داشته و در نتیجه، باعث حرکت روان داده‌ها و اطلاعات در طول شبکه شوند.

کازماس دارای مجموعه‌ای از ابزارهای توسعه بلاک چین به‌نام کازماس اس‌دی‌کی (Cosmos SDK) است که اجازه راه‌اندازی شبکه‌های سفارشی سریع و مقرون‌به‌صرفه را به توسعه‌دهندگان می‌دهد. تا به امروز، کیت توسعه نرم افزار این شبکه برای ساخت پروژه‌های مهمی نظیر صرافی غیر متمرکز بایننس، بلاک چین کرونوس، صرافی dYdX، اوسموسیس (Osmosis)، اوسیس لبز (Oasis Labs)، کاوا (Kava) و اِوماس (Evmos) استفاده شده است.

کازماس همچنین داری یک ارز بومی به‌نام توکن اتم (ATOM) است که برای پرداخت هزینه تراکنش‌های روی این بلاک چین به‌کار می‌رود.

آوالانچ (Avalanche)

شبکه اولانچ توسط آوا لبز (Ava Labs)، استودیو توسعه بلاک چین به رهبری استادیار سابق دانشگاه Cornell به‌نام امین گون سیرر (Emin Gun Sirer)، در سال 2020 ساخته شد. این پروژه لایه صفر بلاکچین بر ارائه راه‌‌حل‌های مقیاس پذیری از طریق سه لایه بلاک چین تشکیل‌دهنده آن به‌نام اکس چین (X-chain)، سی چین (C-chain) و پی چین (P-chain) متمرکز است.

پی چین لایه‌ای است که با تسهیل روند هماهنگ‌سازی ولیدیتورها، به مدیریت فرآیند گاورننس و حاکمیت پرداخته، در حالی که اکس چین سواپ ارزها یا تبادلات را انجام می‌دهد. آخرین لایه یعنی سی چین که مخفف Contract-chain است، لایه‌ای برای پشتیبانی از قراردادهای هوشمند مشابه ماشین مجازی اتریوم محسوب می‌شود.

هر 3 لایه ایکس و پی و سی چین، در کنار یکدیگر پایه راه‌اندازی اپلیکیشن‌های غیر متمرکز سریع با زمان نهایی‌سازی زیر 2 ثانیه و مقیاس پذیری نامحدود را برای آوالانچ فراهم کرده‌اند. در خصوص اجماع، این بلاک چین از مکانیزم اثبات سهام استفاده کرده و اجازه کسب پاداش از طریق استیکینگ ارز AVAX یعنی توکن بومی این شبکه را به کاربران می‌دهد.

هورایزن (Horizon)

هورایزن شبکه‌ای از بلاک چین‌های مبتنی بر اثبات دانش صفر (Zero-knowledge) است که از جدیدترین فناوری‌های حریم خصوصی برای بهبود کاربرد و مقیاس پذیری پروتکل‌های این صنعت استفاده می‌کند.

تعامل متقابل بلاک چینی چیزی است که توسط پروتکل سایدچین این شبکه به‌نام زندو (Zendoo) فراهم شده است. این سیستم، اثبات‌های دانش صفری به‌نام zk-SNARK را تشکیل می‌دهد که از رمزنگاری تخصصی جهت انجام تراکنش‌ها از یک زنجیره فرعی به زنجیره اصلی بدون نیاز به افشای اطلاعات تراکنش‌ها برای نودهای اعتبارسنج استفاده می‌کند. هورایزن قادر به پشتیبانی از 10 هزار سایدچین به‌همراه توان عملیاتی 10 میلیون TPS است.

بنابراین، پروتکل زندو، بلاک چین لایه 0 هورایزن را به شبکه‌ای از بلاک چین‌های بدون نیاز به کسب اجازه تبدیل می‌کند. به همین خاطر، توسعه‌دهندگان قادر به استقرار بلاک چین‌های خود با استفاده از کیت‌های توسعه نرم افزار متنوع این پلتفرم هستند. اولین مجموعه SDKهای هورایزن به‌نام Blaze و Latus اجازه ساخت شبکه‌های مبتنی بر پروتکل اثبات سهام اوروبوروس بنیاد IOHK کاردانو را به کاربران می‌دهد.

توکن بومی هورایزن به‌نام ارز ZEN یک ارز قابل استخراج است که از آن برای ترید و پرداخت هزینه تراکنش‌ها استفاده می‌شود. همچنین نکته جالب توجه در خصوص این رمز ارز با وجود قابل ماین بودن آن، قابلیت استیکینگ این توکن با استفاده از سوپرنودهاست که باعث گسترش کاربردهای این شبکه شده است.

سخن پایانی ؛ آینده پروتکل‌های لایه صفر

با بروز موانع پذیرش وب 3 و رمز ارزها روی لایه 1، پروتکل‌های L0 گزینه‌ای مناسب برای پاسخ به مشکلات مقیاس پذیری، انعطاف‌پذیری و تعامل متقابل هستند که کاربرد بالایی برای شبکه‌های بلاک چینی داشته و همچنین به‌عنوان راهی جایگزین برای قراردادهای هوشمند در نظر گرفته می‌شوند.

در حال حاضر پروژه‌های مختلفی نظیر آوالانچ، پولکادات، کازماس، هورایزن و ونوم عرضه شده‌اند که تا کنون میزبان تعداد بالایی از برنامه‌های غیر متمرکز و پروتکل‌های لایه اول بوده‌اند.

استفاده از پروتکل‌های Layer 0 از نظر تئوری می‌تواند باعث افزایش نامحدود مقیاس‌پذیری شده و یکی از بزرگترین مشکلات بلاک چین‌ها یعنی بار کاری و ازدحام بالای آن‌ها را رفع کند. این رویکرد همچنین باعث تامین امنیت و تمرکززدایی کامل شبکه‌ها می‌شود که در کنار مقیاس‌پذیری از مهمترین معضلات این حوزه معروف به سه‌گانه بلاک چین را تشکیل می‌دهند.

بنابراین با توجه به کاربردها و پتانسیل‌های پروژه‌های لایه صفر blockchain می‌توانیم به آینده آن‌ها برای بهبود اکوسیستم ارز دیجیتال امیدوار باشیم.

تهیه شده در بیت 24