آنچه در این مقاله خواهید خواند
الگوریتم اجماع اثبات سهام نمایندگی شده (مکانیزم DPoS) ورژنی متفاوت از PoS است. اکنون به بررسی ویژگیها، مزایا و معایب آن خواهیم پرداخت.
بلاک چینهای غیر متمرکز برای این که یکپارچگی خود را حفظ کنند، به یک مکانیزم اجماع نیاز دارند. بلاک چین بیت کوین به عنوان اولین ارز دیجیتال رمزنگاری شده جهان با الگوریتم اجماع اثبات کار (PoW) راهاندازی شد و همچنین بلاک چین بستر دومین ارز دیجیتال محبوب جهان، اتریوم (Ethereum) نیز از این مکانیزم استفاده میکند. پس از آن، مکانیزمهای دیگری هم برای رسیدن به اجماع و توافق در شبکههای مختلف رمز ارزی توسعه داده شد. اینکه کدام الگوریتم کارآمدتر است، هنور بحث داغی در فضای ارزهای دیجیتال است. امروزه هر دو الگوریتم اجماع اثبات سهام (PoS) و مکانیزم اجماع اثبات سهام نمایندگی شده (Delegated Proof Of Stake) یا به اختصار DPoS، به عنوان نسخه جایگزین روش اجماع اثبات کار استفاده میشوند.
دلیل تولد مکانیزم اثبات سهام نمایندگی شده
با توجه به ماهیت PoW، استفاده از این الگوریتم به منابع سخت افزاری بسیاری نیاز دارد؛ الگوریتم اجماع اثبات کار به رایانههایی با قدرت محاسباتی بسیار بالا نیاز دارد تا تغییر ناپذیر بودن دادهها، غیر متمرکز بودن شبکه و شفافیت دفتر کل توزیع شده حفظ شود. در مقابل استفاده از روشهای اثبات سهام به امکانات جانبی محدودی نیاز دارند و به خاطر ماهیت و سازوکار خاصشان، با اصول پایداری محیط زیست سازگارتر هستند. حقیقت این است که هر روشی که در ادامه این مقاله آن را بررسی میکنیم، معایب و مزایایی دارد و بسته به اینکه چه انتظاری از یک شبکه داشته باشیم، میتوانیم استفاده از یک مکانیزم اجماع را اولویت قرار دهیم. به باور بسیاری، الگوریتم اجماع اثبات سهام نمایندگی شده نسخه دموکراتیک و کارآمدی است که در ادامه به تفسیر به معرفی آن خواهیم پرداخت.
در کل از بزرگترین مزایای استفاده از مکانیزم DPoS در مقایسه با PoW و PoS این است که بلاک چین را مقیاسپذیرتر میکند و نرخ پردازش تراکنش در ثانیه (TPS) را افزایش میدهد. اما برای اینکه سازوکار الگوریتم اجماع DPoS بهتر درک شود باید ابتدا دید خوبی نسبت به الگوریتمهای اجماع اثبات سهام و اثبات کار بدست آورد؛ در ادامه ابتدا این الگوریتمها را معرفی و سپس به مقایسه آنها میپردازیم.
مکانیزم اجماع اثبات کار (PoW) چیست؟
بسیاری از ارزهای دیجیتال بر بستر نوعی دفتر کل توزیع شده ساخته شدهاند. معروفترین آنها بلاک چین است. الگوریتم اثبات کار اولین روشی بود که برای اجماع در بلاک چینها مورد استفاده قرار گرفت؛ در واقع هسته اصلی پروتکل بیت کوین برای استخراج بلاکها و امن نگه داشتن شبکه، الگوریتم PoW است. هدف والای راهاندازی بیت کوین جایگزینی آن با سیستم پولی متمرکز سنتی بوده است و ابداع الگوریتم اجماع اثبات کار و استفاده آن در استخراج کوینهای BTC پروتکلی کارآمد در کسب استقلال و بی نیاز شدن از سیستم مالی متمرکز برای انتقال پول بود. بیت کوین به سیستمی غیر متمرکز برای پرداختهای آنی دست یافت که در آن همه تراکنشها به شکل همتا به همتا (P2P) انجام میشوند. با بیت کوین نیاز به واسطهها در شبکه اقتصادی از بین رفت و هزینه تبادل دارایی و انجام تراکنشها بسیار کاهش یافت.
یک سیستم PoW به شبکهای از نودهای ماینر وابسته است؛ این نودها هر کدام موظفند از رایانههای قدرتمند که متشکل از سخت افزارهایی مخصوص به نام ASIC هستند، برای استخراج بلاکهای جدید استفاده کنند. فرآیند استخراج بلاکهای یک بلاک چین که با PoW کار میکند به این صورت است که ماینرها برای حل مسئله رمزنگاری پیچیدهای با یکدیگر رقابت کرده تا به اصطلاح موفق به بستن بلاکهای جدید شوند. در بیت کوین به طور متوسط، هر 10 دقیقه یک بلاک استخراج میشود و هر ماینر تنها در صورتی موفق به بستن یک بلاک و دریافت پاداش آن میشود که بتواند جواب مسئله را زودتر از سایرین بیابد. به بیان دیگر یک نود ماینر بعد از اثبات کار و تلاش خود در یافتن جواب مسئله، تمام کارمزد تراکنشهایی که در آن بلاک قرار دارند را بعلاوه کوینهای جدید استخراج شده از آن خود میکند. البته علی رغم موفقیت این روش در حفظ امنیت و نامتمرکزی شبکه، انتقاداتی نیز به آن وارد است: اثبات کار ماینرها به معنی مصرف انرژی کلان دستگاههای ماینر است و همچنین، هزینه خرید خود این سخت افزارها زیاد است.
علاوه بر مشکلاتی که ذکر شد، چالش سرعت پایین شبکههای مبتنی بر مکانیزم اثبات کار هم یکی از دغدغههایی است که توسعهدهندگان را به یافتن روشهای کارآمدتر نظیر مکانیزم اجماع DPoS ترغیب کرده است. الگوریتم اثبات سهام و مشتقاتش نظیر اثبات سهام نمایندگی شده، تلاشی برای حل چالشهای مکانیزم PoW بودند که البته همچنان تحت آزمایش و در راه توسعه خود قرار دارند. به هرحال الگوریتم اجماع اثبات کار همچنان امنترین روش مورد استفاده در بلاک چینهاست و نوعی استاندارد برای قدرت تحمل خطا (Fault Tolerance) در دنیای بلاک چینها ساخته است.
مکانیزم اجماع اثبات سهام (PoS) چیست؟
مکانیزم اجماع اثبات سهام یا همان الگوریتم PoS یک روش جایگزین برای مورد قبلی بود. هدف از ابداع این روش حل مشکلاتی همچون مصرف انرژی زیاد و هزینه کلان خرید دستگاههای ماینر بود. در یک بلاک چین که با الگوریتم اثبات سهام کار میکند، اعتبارسنجی بلاکهای جدید مستقل از هرگونه فرآیند استخراج پرهزینه تنها به استیکینگ وابسته است؛ هر چه تعداد توکنهای استیکشده توسط یک گره شبکه بیشتر باشد، او شانس بیشتری برای انتخاب شدن به عنوان اعتبارسنج یا ولیدیتور دارد. به یک اعتبارسنج بلاک در سیستم PoS مینتر (Minter) یا فورجر (Forger) هم میگویند؛ استفاده از واژه فورجر به جای ماینر در مکانیزم اثبات سهام به این خاطر است که پاداش اعتبارسنجی و تولید یک بلاک به صورت کوینهای جدید پرداخت نمیشوند (کوین جدیدی استخراج نمیشود)، بلکه ولیدیتور تنها کارمزد تراکنشهای موجود در بلاکی که تولید کرده را برای خود بر میدارد.
گفتیم که الگوریتم اثبات کار به امکانات سخت افزاری و مصرف انرژی کلان وابسته است، در حالی که مکانیزم اثبات سهام فقط بر اساس رمز ارزهای استیک شده توسط مشارکت کنندگان شبکه کار میکند. یکی دیگر از مزایای PoS این است که در این روش انجام کارهای مخرب و هرگونه تهاجم به شبکه بسیار هزینهبر است؛ اگر کسی بخواهد در شبکه خرابکاری انجام دهد و دادهها را دستکاری کند، باید مالک 51 درصد همه توکنهای استیک شده باشد. این در حالی است که اگر مهاجم حمله موفقیتآمیزی نداشته باشد، باید هزینه گزافی بپردازد. البته با وجود همه این مزیتها، این مکانیزم همچنان نوپاست و باید در مقیاس بزرگتر هم آزمایش شود.
مکانیزم اجماع اثبات سهام نمایندگی شده (DPoS) چیست؟
الگوریتم اجماع اثبات سهام نمایندگی شده یا DPoS توسط شخصی به نام دنیل لریمر (Daniel Larimer) در سال 2014 توسعه داده شد تا در پروژه رمز ارزی Bitshares مورد استفاده قرار گیرد. پس از آن نیز ارزهای دیجیتالی مثل نانو (Nano)، ایاس (EOS) و تزوس (Tezos) از این روش اجماع در بلاک چین خود استفاده کردند.
سازوکار بلاک چینی که بر اساس DPoS کار میکند بر نوعی سیستم رایگیری مبتنی است که در آن مشارکت کنندگان نمایندگان یا دلیگیتهایی (Delegate) از میان خود برای اعتبارسنجی و تایید بلاکها انتخاب میکنند. نمایندگانی که انتخاب میشوند گواهانی (Witness) هستند که مسئول اعتبارسنجی بلاکهای جدید، اجماع و توافق میشوند. میتوان این نمایندگان را ولیدیتور یا تولیدکننده بلاک در یک بلاک چین DPoS نامید. هر دلیگیت مسئول تایید تراکنشهای موجود در یک بلاک، چک کردن صداقت سایر نمایندگان و اطمینان یافتن از عدم وقوع حمله دوبار خرج کردن ارز دیجیتال است.
در الگوریتم اجماع DPoS حق رای هر مشارکتکننده رابطه مستقیمی با توکنهای استیک شده توسط او دارد. اگر چه جزئیات این روش ممکن است برای هر پروژه متفاوت باشد، اما برای رسیدن به اجماع در الگوریتم اثبات سهام نمایندگی شده، به طور خلاصه مراحل زیر طی میشود:
- انتخابات برگزار شده و نمایندگانی برای تولید بلاکهای جدید مامور میشوند؛ استیک کنندگان معمولا میتوانند از لیست کاندیداها نمایندگان را انتخاب کنند و قدرت رای هر کدام بر اساس تعداد کوینهای استیک شده تعیین میشود. در این پروسه هر استیک کننده میتواند خودش در رایگیری شرکت کند یا حق رای خود را به استیک کننده دیگری واگذار کند. واگذار کردن حق رای به دیگری در این روش اجماع را «رای نیابتی» (Proxy Voting) میگویند.
- بلاکهای در انتظار تایید به نمایندگان تخصیص داده میشوند؛ دلیگیت یا نمایندهای که منتخب سایر مشارکت کنندگان شبکه است باید مقدار مشخصی کوین را در شبکه قفل کرده تا در صورت عدم صداقت او، شبکه قادر باشد او را جریمه کرده و داراییاش را ضبط کند.
- بلاکها در مدت زمان معینی اعتبارسنجی شده و تولید میشوند؛ چنانچه نمایندهای وظیفهاش را درست انجام دهد، پاداش اعتبارسنجی بلاکها بین نماینده و کسانی که به او رای دادند به نسبتی خاص تقسیم میشود. در این مرحله، در صورتی که نماینده قادر به تولید بلاک در مدت زمان مشخصی نباشد، تراکنشهای آن بلاک به صورت تایید نشده باقی مانده تا نماینده بعدی مسئول اعتبارسنجی آنها شود. صحت تراکنشهای هر بلاکی که توسط نمایندهای اعتبارسنجی میشود را سایر نمایندگان نیز باید تایید کنند.
- برای تولید بلاکهای بعدی، مجددا انتخابات برگزار میشود.
دقت کنید که در PoW، مثلا در شبکه بیت کوین، از میان همه نودهای شبکه، همه فول نودها، یعنی کسانی که تمام تاریخچه بلاک چین را ذخیره کردهاند و برخی پیش نیازها را برای تبدیل شدن به یک اعتبارسنج بلاک فراهم کردهاند برای بستن یک بلاک یا به اصطلاح ماین کردن آن با هم رقابت میکنند. در الگوریتم اجماع DPoS هم تنها کسانی میتوانند کاندید نمایندگی شده و در لیست قرار گیرند که شرایط مشخصی داشته باشند؛ بسته به طراحی هر شبکه، منتخبان نهایی میتواند از 21 تا 100 نفر باشند و همواره رقابتی بین نودها برای کاندیاتوری برقرار است.
کاندیداتورهایی که خوش سابقهتر هستند و به روشهای مختلف به پیشرفت شبکه کمک کردهاند (مثلا کدهایی توسعه دادهاند یا به بزرگ شدن جامعه کمک کردهاند) برای برنده شدن رقابت انتخابات شانس بیشتری دارند. البته روش دیگری هم برای برنده شدن وجود دارد و لابیهای انتخاباتی میتوانند برای رای آوردن یک نود خاص برپا شوند.
بنابرین مکانیزم اثبات سهام نمایندگی شده نوعی سیستم رایگیری دموکراتیک است که در آن پای اعتبار نماینده منتخب در میان است؛ چنانچه یک نماینده یا نود برگزیده شده صادقانه و کارآمد عمل نکرده و قصد خرابکاری داشته باشد، به سرعت از شبکه طرد شده و نماینده دیگر جایگزین او میشود. برای افزایش کارآمدی، گواهان باید اینترنت پایداری داشته و 24 ساعته آنلاین باشند.
مقایسه مکانیزم DPoS و PoS
در حالی که مکانیزمهای اثبات سهام و اثبات سهام نمایندگی شده هر دو بر پایه استیک کردن کوینها عمل میکنند، الگوریتم اجماع DPoS با معرفی سیستم رایگیری در انتخاب شهود، یک روش دموکراتیکتر محسوب میشود. وقتی تولیدکنندگان بلاکها از میان استیک کنندگان برگزیده میشوند، باید مسئولیتپذیر و صادق باشند و اگر چنین نباشد، از سیستم طرد میشوند.
به علاوه DPoS از PoS سریعتر است؛ تمرکز مکانیزم اجماع سهام نمایندگی شده بر مقیاسپذیرتر کردن شبکه و افزایش سرعت پردازش تراکنشهاست و در رقابت با سایر نمونههای دیگر در این موارد پیشتاز است.
از سویی از انتقاداتی که به DPoS وارد است این است که استیک کنندگان خرد با داشتن حق رای کمتر از سایرین ممکن است انگیزهشان را برای مشارکت در انتخابات از دست داده و برخی سودجویان در حالت رای دهی پروکسی از این امر سو استفاده کنند. در بلاک چینهایی که از الگوریتمهای اثبات سهام نمایندگی شده استفاده میکنند، کاربرد کوینهای استیک شده تنها به ایجاد حق رای برای دارندگان آنها محدود شده است که میتواد از معایب این روش باشد. البته استیک کنندگان میتوانند برای تغییرات و به روز رسانی پروتکلها نیز رای دهند. بعلاوه اینکه هر استیک کنندهای (با هر تعداد رمز ارزی که برای سهامدار شدن در شبکه استیک میکند) میتواند به نسبت حق رای داشته باشد، بازتاب دموکراسی حقیقی است که در این مکانیزم اجماع به کار گرفته میشود؛ در روش PoS حداقل کف مجاز برای تعداد توکن استیک کنندگان و تبدیل شدن به یک ولیدیتور مشخص شده که معمولا هم مقدار قابل توجهی است.
مقایسه الگوریتم DPoS و PoW
روش PoS برای حل مشکلات PoW ابداع شد. یکی از مشکلات بزرگ یک بلاک چین PoW سرعت بسیار کم پردازش تراکنشهاست؛ در حالی که هر دو مکانیزم اجماع اثبات سهام و سهام نمایندگی شده راه حل بهتری در این زمینه ارائه دادند، DPoS عملکرد بهتری در بهبود فرآیند و سرعت تولید بلاک از خود نشان داده است.
به بیان ساده، غیر متمرکز بودن یک بلاک چین ارتباط مستقیمی با تعداد نودهای تولید کننده بلاک دارد؛ هر چه تعداد بیشتر، عدم تمرکز بیشتر. در حالی که در مکانیزم اجماع DPoS تعداد ولیدیتورها محدود است و به آسانی هم نمیتوان با پیوستن به شبکه در زمره نمایندگان برای تایید بلاکها قرار گرفت. برخی این مساله را بر خلاف اصول تمرکز زدایی میدانند و اظهار میکنند که در الگوریتم اجماع DPoS، تمرکز زدایی فدای مقیاسپذیری و سرعت تولید بلاکها شده است (برخی منابع ممکن است این شبکه را نیمه متمرکز بنامند).
از آنجایی که این روش بیشتر به دنبال تسهیل فرآیند تولید بلاک بوده است، همواره توجه کمتری به آسیب پذیری ناشی از نیمه متمرکزی شبکه داشته است. با توجه به این مسئله، PoW همچنان امنترین الگوریتم اجماعی است که در بلاک چینها استفاده میشود و در واقع این بلاک چینها هنوز بیشترین استفاده را دارند و بیشترین میزان انتقال داراییهای دیجیتال بر بستر همین شبکهها اتفاق میافتد. انتخاب از میان مشارکت کنندگان شبکه برای تولید بلاک در DPoS به کلی با سیستم مکانیزم به شدت رقابتی PoW متفاوت است. برخی ادعا میکنند که DPoS باید به عنوان یک مکانیزم اثبات اعتبار (PoA) در نظر گرفته شود.
مزایا و ویژگیهای الگوریتم اثبات سهام نمایندگی شده
بدون شک این مکانیزم اجماع دارایی ویژگیهایی است، وگرنه پروژههای بزرگی نظیر ترون از آن استفاده نمیکردند. در ادامه به بررسی دستاوردهای مکانیزم DPoS خواهیم پرداخت. تولد PoS پیشرفتی چشمگیر نسبت به PoW بود. حال DPoS تلاش میکند تا ورژن قویتری نسبت به نسخه خالص اثبات سهام ارائه کند.
مقیاسپذیری
بلاک چینهای بر پایه الگوریتم DPoS ظرفیت بالایی داشته و میتوانند به مقیاسپذیری قابل توجهی دست پیدا کنند، بهطوریکه دیگر مشکل ایجاد صفی طولانی از تراکنشهای در انتظار برای تایید و افزایش نجومی کارمزدها بروز نخواهد کرد، و هر تراکنش طی زمانی بسیار کوتاه تایید و ثبت خواهد شد. علت اصلی رسیدن به این قدرت، سر و کار داشتن با تعداد کمتری از گرهها است، به جای اینکه تکتک نودهای استیککننده در فرآیند اعتبارسنجی و تولید بلاک شرکت داشته باشند.
صرفه اقتصادی و پایداری
در اثبات سهام نمایندگی شده با وجود بهبود سرعت و کاهش کارمزد تراکنش، هزینه راهاندازی نتورکی مبتنی بر بلاک چین کاهش پیدا میکند، چون دیگر نیازی به خرید و راهاندازی دستگاههای گرانقیمت با توان پردازشی بالا وجود ندارد. حذف این دستگاهها کاهش هزینه نگهداری شبکه را هم در پی خواهد داشت، چون بحث مراقبت از آنها و مخصوصا پرداخت هزینههای گزاف برق، دیگر مطرح نیست. حال عدم نیاز به انرژی زیاد برای سرپا نگه داشتن نتورک، باعث رسیدن به سطوح بالایی از پایداری میشود.
توزیع پاداش
در مکانیزم DPoS، گرههای انتخابکننده یکسری نماینده به منظور تایید تراکنشها و ایجاد بلاکها، با وجود عدمانجام این دو کار بسیار مهم به صورت مستقیم همچنان بخشی از پاداشهای کسبشده بهخاطر اعتبارسنجی موفق را کسب میکنند. این مدل کار نودها را تشویق میکند تا نمایندگان دارای شانس موفقیت بیشتر را برگزینند. به این ترتیب پاداشهای بیشتری دریافت خواهند کرد. به لطف الگوریتم اثبات سهام نمایندگی شده، حفظ پایداری و امنیت سیستم هدف اصلی همه شرکتکنندگان باقی میماند، زیرا جایزه به همه گرههای استیکر تعلق خواهد گرفت.
رویکرد دموکراتیک
مدل رایگیری به کارگرفتهشده در مکانیزم اثبات سهام نمایندگی شده کاملا دموکراتیک است. در اینجا هر هولدر یا به عبارت دقیقتر استیکر قادر است با رایدادن به یک نماینده معتبر قابل اطمینان، نظراتش را بیان کند و حق اظهار نظر داشته باشد.
معایب و چالشهای الگوریتم اثبات سهام نمایندگی شده
بدون شک مکانیزم DPoS دارای مشکلاتی است، وگرنه مهندسان بلاک چین سراغ توسعه سایر روشهای رسیدن به اجماع در دل شبکههای غیر متمرکز نمیرفتند. در ادامه به بررسی معایب این الگوریتم خواهیم پرداخت.
امکان تمرکزگرایی
برای هر بلاک جدید تعداد محدودی نماینده انتخاب میشوند، به همین دلیل نگرانیهایی درباره حفظ ویژگی بسیار مهم تمرکززدایی در شبکه بلاک چین به خاطر استفاده از الگوریتم اجماع اثبات سهام نمایندگی شده، وجود دارد. وقتی تعداد محدودی گره مسئول اعتبارسنجی بلاکها هستند، فرآیند مشابه وجود یک سیستم تصمیمگیری متمرکز به نظر خواهد رسید.
اجبار به صداقت و دقت
برای رسیدن به تصمیمگیری و اعتبارسنجی موفق بلاک، گرهها باید واقعا دوستدار حاکمیت صحیح شبکه باشند، وگرنه نودهای خرابکار و دارای اهداف سو همهچیز را ویران میکنند. آنها همچنین باید به دقت نمایندگان را انتخاب کنند، و اهمال در اینکار به ضرر خودشان و همچنین شبکه بلاک چین تمام خواهد شد.
کمرنگ شدن اکثر نودها
در مکانیزم DPoS قدرت رایدهی هر گره به تعداد کوینهای در اختیارش بستگی دارد. ممکن است نودهای دارای تعداد کمتری سکه احساس پوچی کنند، چون نظراتشان در برابر استیکرهای بزرگ دیده نخواهد شد، و تاثیری نخواهد داشت. اگر این اتفاق رخ بدهد، تعداد کمتری در رایگیریها شرکت خواهند کرد، و این مسئله به تمرکزگرایی شبکه دامن میزند.
افزایش احتمال حمله
از آن جایی که دایره نمایندگان مسئول اعتبارسنجی در بلاکچینهای مبتنی بر اثبات سهام نمایندگی شده به شدت کوچک میشود، احتمال وقوع حمله 51 درصد بهمراتب بیشتر خواهد شد؛ اگر تعدادی دلیگیت با مجموع قدرت بیش از 51 درصد تصمیم به خیانت بگیرند، کار تمام است! دقیقا به همین دلیل وظیفه گرههای استیکر برای برگزیدن نمایندگان را بسیار حساس و مهم میدانیم.
شبکههای بلاک چینی که از DPoS استفاده میکنند
بین نتورکهای مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام نمایندگی شده نام چند پروژه بزرگ دیده میشود. در ادامه به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد.
سولانا (Solana)
بسیاری الگوریتم اجماع سولانا را اثبات تاریخچه تصور میکنند، اما در واقعیت، اثبات تاریخچه یک مدل برای سرعتدادن به فرآیند رسیدن به اجماع در شبکه سولانا است. به بیان دقیقتر، سولانا به کمک PoH سرعت DPoS را به شکلی فضایی افزایش داده است، به طوری که میتواند به TPS باورنکردنی 50,000 برسد!
ترون (Tron)
با وجود ظهور رقبای قدرتمندی همچون سولانا طی سالهای اخیر، ترون همچنان یکی از مهمترین و پراستفادهترین اکوسیستمهای کریپتویی محسوب میشود. ظرفیت مناسب برای ثبت سریع تراکنشها در کنار کارمزدهای رقابتی، توسعهدهندگان، شرکتها و سازمانهای زیادی را به استفاده از Tron ترغیب کردهاند. یکی از دلایل موفقیت ترون استفاده از مکانیزم اثبات سهام نمایندگی شده بوده است. در اینجا هر نماینده یک «نماینده ویژه» (Super Representative) خطاب میشود. هر گره استیککننده TRX قادر است طی هر رایگیری 5 نماینده ویژه انتخاب کند. این رایگیری هر 24 ساعت یکمرتبه انجام میشود. مسئولیت اعتبارسنجی در نهایت بر عهده 27 کاندیدای برتر قرار خواهد گرفت.
ایاس (EOS)
شبکه ایاس را باید مهمترین بلاک چین بر پایه الگوریتم اثبات سهام نمایندگی شده بدانیم. یکی از دلایل آن، توسعه یافتن ایاس به دست خالق مکانیزم DPoS یعنی دن لریمر بوده است. در اینجا تعداد نمایندگان نسبت به ترون کاهش یافته و به 21 عدد رسیده است. دن لریمر در پروژه بیت شیرز تعداد دلیگیتهای مسئول اعتبارسنجی تراکنشها و تولید بلاکهای جدید را 100 قرار داده بود، اما بعد کسب تجربه از این پروژه، تصمیم گرفت تا تعداد مسئولان این وظایف را در ایاس به یک پنجم کاهش بدهد. او در مصاحبهای مدعی شد مشکل وجود مجموعه بزرگی از نمایندگان، سختشدن کار ارزیابی برای رایدهندگان است.
بیت شیرز (BitShares)
الگوریتم اجماع DPoS نخستین مرتبه در بیت شیرز به کار رفت، شبکهای غیر متمرکز که با هدف ارائه بستری برای انجام پرداختهای بینالمللی متولد شد. اگرچه تعداد گرههای دلیگیت در بیت شیرز نسبت به بیشتر نتورکهای بر پایه اثبات سهام نمایندگی شده بیشتر است، اما همچنان میتواند تراکنشها را طی سه ثانیه ثبت کند.
سخن پایانی درباره مکانیزم DPoS
مکانیزم اجماع DPoS با وجود داشتن یکسری معایب و مشکلات، پیشرفت قابل توجهی نسبت به PoS محسوب میشود، الگوریتمی که خود نسبت به اولین مکانیزم اجماع شبکههای مبتنی بر بلاک چین یک تغییر بسیار بزرگ بوده است.
در اثبات سهام نمایندگی شده رایگیری و برگزاری نوعی انتخابات میان استیکرها باعث ایجاد انگیزه در نمایندگان، افزایش صداقت گواهان و کارآمدی سیستم میشود. همچنین سرعت تولید بلاک حین استفاده از الگوریتم اثبات سهام نمایندگی شده به شکل قابل توجهی افزایش یافته است تا اصلیترین مشکل نسل اول شبکههای مبتنی بر بلاک چین یعنی TPS بسیار پایین، برطرف شود. جدالی بین تمرکززدایی و مقیاسپذیری در شبکههای بهکارگیرنده الگوریتم اجماع اثبات سهام نمایندگی شده همچنان برقرار است، به همین دلیل مهندسان بلاک چین باید فکری به حال آن کنند.
تهیه شده در بیت 24