اینفوفای (InfoFi) چیست؟ کاربردهای آن در دنیای کریپتو

تا به حال پیش آمده است که احساس کنید میان انبوه خبرها، داده‌ها و سیگنال‌های بازار کریپتو به‌جای اینکه تصمیم‌گیری بهتر، بیشتر سردرگم می‌شوید؟ اینفوفای (InfoFi) دقیقاً در همین نقطه وارد عمل می‌شود؛ جایی که خود اطلاعات به یک دارایی ارزشمند و قابل استفاده در جهان مالی غیرمتمرکز تبدیل می‌شوند. اینفوفای تلاش می‌کند فاصله میان داده‌های خام، تحلیل‌های کاربردی و تصمیم‌های مالی هوشمند را پر کند. اگر می‌خواهید بدانید اینفوفای دقیقاً چیست، چگونه کار می‌کند و چه فرصت‌هایی برای کاربران و سرمایه‌گذاران بازار ارزهای دیجیتال ایجاد می‌کند، ادامه این مقاله را از دست ندهید.

اینفوفای (InfoFi) چیست؟

اینفوفای (InfoFi) که مخفف «Information Finance» یا «مالی‌سازی اطلاعات» است، یک تغییر بنیادین در نحوه ارزش‌گذاری، اشتراک‌گذاری و کسب درآمد از اطلاعات به‌شمار می‌آید. در هسته خود، اینفوفای دو فناوری تحول‌آفرین را با هم ترکیب می‌کند:

• توانایی هوش مصنوعی برای درک و پردازش اطلاعات: بخش «Info»
• توانایی بلاکچین برای تبدیل دارایی‌ها به ابزارهای مالی: بخش «Fi»

ترکیب این دو، بازارهای کاملاً جدیدی می‌سازد که در آن، افکار، ترجیحات و رفتارهای دیجیتال شما به دارایی‌هایی قابل‌مالکیت و قابل‌معامله تبدیل می‌شوند و شما ذی‌نفع اصلی این ارزش‌آفرینی هستید.

در حال حاضر، اینفوفای به عنوان مجموعه‌ای از پروتکل‌ها و پلتفرم‌ها عمل می‌کند بر جمع‌آوری، مرتب‌سازی و ارائه داده‌های مالی در اکوسیستم وب۳ تمرکز دارند. این کاربرد هم در سطح آنچین، مثلا برای قراردادهای هوشمند و تراکنش‌های کریپتویی، کاربرد دارد و هم در خارج از دنیای بلاکچین‌ها، برای گزارش‌های تحقیقی، شبکه‌های اجتماعی، اخبار و… .

کاربردهای InfoFi در دنیای کریپتو

حال این سوال مطرح می‌شود که آیا توسعه اینفوفای در دنیای کریپتو ضروری است؟ این بازار جدید کدام نیازهای کاربران را پاسخ می‌دهد؟ در ادامه کاربردهای واقعی InfoFi را زیر ذره‌بین می‌بریم:

۱. پاداش‌دهی به تولید محتوا، تحلیل و سیگنال‌های بازار

یکی از مهم‌ترین کاربردهای InfoFi، ساخت پلتفرم‌هایی است که به جای پاداش‌دادن به نویزهای بی‌فایده، به تحلیل، بینش و محتوای باکیفیت پاداش می‌دهند. کاربران می‌توانند با نوشتن تحلیل، ارائه پیش‌بینی، تولید محتوای آموزشی یا جمع‌آوری داده‌های مفید، توکن، امتیاز یا سهمی از ایردراپ‌ها دریافت کنند. در پشت‌صحنه، هوش مصنوعی کیفیت و دقت این اطلاعات را ارزیابی می‌کند و پروتکل‌های آن‌چین بر اساس این امتیازها، پاداش‌ها را توزیع می‌کنند.

۲. توکنایزکردن توجه، مشارکت و شهرت دیجیتال

اینفوفای توجه، تعامل اجتماعی و شهرت آنلاین را به نوعی سرمایه تبدیل می‌کند. پست‌های شبکه‌های اجتماعی، بحث‌ها در دیسکورد و فعالیت کاربران در انجمن‌ها می‌توانند به دارایی‌های قابل‌ارزش‌گذاری و حتی قابل‌معامله تبدیل شوند. به این ترتیب، نفوذ اجتماعی و اعتبار آنلاین از یک متغیر مبهم، به یک معیار مالی شفاف تبدیل می‌شود.

۳. بازارهای پیش‌بینی و ارزش‌گذاری سیگنال‌های اطلاعاتی

بخشی از اکوسیستم اینفوفای به ساخت بازارهایی اختصاص دارد که در آن، اطلاعات دست اول و دقیق یک دارایی است. در این فضا، اطلاعات، پیش‌بینی‌ها و سناریوهای مختلف (مثلاً درباره قیمت بیت کوین، نتیجه انتخابات یا رویدادهای مهم اقتصادی) در قالب بازارهای پیش‌بینی و سیگنال‌های توکنایز‌شده عرضه می‌شوند. اینفوفای کاری می‌کند که در بازارهای پیش‌بینی، نه‌تنها نتیجه نهایی، بلکه روند تولید و به‌اشتراک‌گذاری این سیگنال‌ها مشمول پاداش شود.

۴. ابزارهای پیشرفته جست‌وجو و تحلیل داده‌های آن‌چین

یکی دیگر از کاربردهای مهم InfoFi، تغذیه و تقویت ابزارهای جست‌وجو و آنالیز داده در دنیای کریپتو است. پلتفرم‌هایی شکل گرفته‌اند که میلیون‌ها توییت، گفت‌وگوی دیسکورد، داده‌های آن‌چین و اخبار را جمع‌آوری می‌کنند و با کمک هوش مصنوعی، آن‌ها را به داشبوردها، اندیکاتورها و سیگنال‌های قابل‌فهم برای تریدرها و سرمایه‌گذاران تبدیل می‌کنند.

۵. مارکتینگ هوشمند و رشد جامعه برای پروژه‌های وب۳

پروژه‌های وب۳ و پروتکل‌های دیفای از اینفوفای  برای ساخت مدل‌های مارکتینگ و رشد جامعه هوشمندتر استفاده می‌کنند. به‌جای تکیه بر ایردراپ‌های گسترده و پاداش‌های کور، پلتفرم‌های InfoFi به پروژه‌ها این امکان را می‌دهند که ببینند کدام کاربران، محتوا یا فعالیت‌ها واقعاً منجر به جذب کاربر، افزایش نقدینگی یا رشد TVL شده است. بر این اساس، کسی که واقعاً پروژه را رشد می‌دهد، سهم بیشتری از ارزش ایجاد‌شده دریافت می‌کند.

تفاوت InfoFi با SocialFi یا DeFi

این سه مفهوم از نظر آنچه دارایی باارزش محسوب می‌کنند و آنچه به درآمد یا پاداش منجر می‌شود تفاوت دارند:

• در دیفای، همه چیز بر محور سرمایه و خدمات مالی می‌چرخد. ستون‌های اصلی این اکوسیستم شامل معامله، بازارسازی، وام‌دهی و خدمات مالی دیگر هستند که با قراردادهای هوشمند و بدون واسطه انجام می‌شوند.
  
• در سوشال‌فای، شبکه اجتماعی و محتوای کاربران حرف اول را می‌زند. هدف این است که مالکیت محتوا و داده‌ها و همین‌طور امکان درآمدزایی، بیشتر در اختیار خود کاربران و سازندگان محتوا باشد، نه یک پلتفرم متمرکز.
  
• اما اینفوفای در مسیر متفاوتی قدم برمی‌دارد. اینجا تمرکز روی اطلاعات، توجه و اثرگذاری است؛ یعنی وجود دارد که اطلاعات مفید (تحلیل، تحقیق، سیگنال و…) را قابل سنجش کند و به آن پاداش دهد.

مقایسه اینوفای، سوشال‌فای و دیفای در یک نگاه

بهترین پروژه های اینفوفای (InfoFi)

پروژه‌ها و پلفترم‌های اینفوفای تلاش می‌کنند تا اطلاعات مفید، اعتبار و اثرگذاری را به سرمایه مشارکت‌کنندگان تبدیل کنند. با اینکار، افراد انگیزه دارند تا از دل هیاهو و شلوغی اطلاعات، بهترین نتیجه‌گیری‌ها را بیرون بکشند و ارائه کنند. در حال حاضر این پروژه‌ها توانستند در این زمینه پیشتاز باشند:

Kaito: پلتفرم امتیازدهی به توجه

Kaito یک پلتفرم اینفوفای است که سعی می‌کند شلوغی دنیای کریپتو (توییت‌ها، داده‌های آن‌چین، خبرها و…) را با کمک هوش مصنوعی به سیگنال‌های قابل استفاده تبدیل کند. شما در Kaito می‌توانید از ابزارهایی مثل Kaito Pro برای سرچ و مانیتور هزاران منبع استفاده کنید و ببینید کدام پروژه‌ها واقعا در حال جلب توجه ارزشمند هستند، نه فقط نویز لحظه‌ای. این پروژه توکن اختصاصی خود با نام رمزارز KAITO را نیز دارد.

در لایه اینفوفای، Kaito Yaps به پست‌ها و فعالیت‌های شما امتیاز «توجه» می‌دهد و سازندگان محتوا را رتبه‌بندی می‌کند. لانچ‌پدهایی مثل Kaito Connect،Yapper Launchpad و Capital Launchpad هم کمک می‌کنند تخصیص توکن و فرصت‌های لانچ بر اساس اعتبار اجتماعی و آن‌چین شما انجام شود، نه فقط زودتر رسیدن.

یعنی اگر مدت‌ها یک پروژه را دنبال کرده‌اید و محتوای مفید تولید کرده‌اید، شانس بیشتری برای گرفتن تخصیص دارید. هدف Kaito این است که کیفیت، مرتبط‌بودن و استمرار را به سرمایه واقعی تبدیل کند و در عین حال، با الگوریتم‌های ضد اسپم، جلوی حساب‌های فیک را بگیرد.

Galxe: زیرساخت رشد و اینفوفای وب۳

Galxe را خیلی‌ها با کمپین‌های «کوئست» می‌شناسند، اما امروز به یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌های رشد وب۳ تبدیل شده است. قابلیت Starboard در Galxe مثل یک داشبورد مرکزی عمل می‌کند که شما در آن می‌توانید کمپین‌ها، مأموریت‌ها و عملکرد جامعه را در یک صفحه ببینید. پروژه‌ها در Starboard، ترکیبی از تسک‌های آن‌چین و آف‌چین تعریف می‌کنند و شما با انجام آن‌ها هم روی زنجیره فعال می‌شوید، هم با تولید محتوا و فعالیت اجتماعی، امتیاز می‌گیرید.

Starboard تا امروز صدها هزار پست را ایندکس کرده که مجموعاً صدها میلیون بازدید گرفته‌اند؛ یعنی Galxe عملاً به یکی از قدیمی‌ترین و جاافتاده‌ترین پلتفرم‌های اینفوفای تبدیل شده است. اگر به دنبال این هستید که با شرکت در کمپین‌ها، هم از طریق تراکنش‌های آن‌چین و هم تولید محتوای باکیفیت، پاداش بگیرید، Galxe یکی از اولین جاهایی است که باید زیر نظر داشته باشید.

Cookie3: بازی برای امتیازدهی به رفتار واقعی کاربران

Cookie3 بیشتر روی این تمرکز دارد که رفتار واقعی کاربران را از رفتار فیک و اسپم جدا کند و همین را به یک لایه اینفوفای تبدیل کند. این پروژه در ماه مِی، محصول Snaps را معرفی کرد؛ یک مارکت‌پلیس که پروژه‌ها را به تولیدکنندگان محتوای کریپتویی وصل می‌کند و ابزارهایی برای طراحی کمپین‌های پاداش و ایردراپ در اختیارشان می‌گذارد. شما از طرف پروژه می‌توانید کمپین طراحی کنید، و از طرف کاربر به‌عنوان سازنده محتوا، برای فعالیت هدفمند و باکیفیت امتیاز و پاداش بگیرید.

در پشت‌صحنه، Cookie3 روی راهکارهای تحلیلی و شهرت آن‌چین کار می‌کند تا متوجه شود چه کسی واقعا فعال است و چه کسی فقط برای فارم‌کردن ایردراپ‌ها آمده است. برای شما به‌عنوان کاربر، یعنی اگر رفتار سالم و مداومی در اکوسیستم داشته باشید، شانس بیشتری دارید که در کمپین‌ها و ایردراپ‌ها دیده شوید و پاداش بهتری بگیرید.

Sidekick؛ تبدیل لایو استریم به دارایی

Sidekick یک پلتفرم لایو استریم وب۳ است که مدل LiveFi را جلو می‌برد؛ یعنی جایی که توجه لحظه‌ای شما در لایو، تبدیل به ارزش اقتصادی می‌شود. شما می‌توانید به‌عنوان تولیدکننده، محتوای آموزشی، تحلیل بازار یا گپ‌های جامعه‌ای را به‌صورت زنده برگزار کنید و جامعه‌تان در لحظه با شما تعامل کند، حمایت بفرستد و در اقتصاد استریم مشارکت داشته باشد.یعنی توجهی که در یک لایو صرف می‌کنید، فقط یک بازدید خام نیست؛ می‌تواند در قالب توکن، امتیاز یا دسترسی ویژه به شما برگردد و برای هر دو طرف ارزش بسازد.

جدول مقایسه‌ای پروژه‌های اینفوفای

چالش‌ها و تله‌های اینفوفای

حتی اگر اینفوفای اطلاعات و توجه را به یک دارایی قابل‌ارزش‌گذاری تبدیل کند، بدون طراحی درست انگیزه‌ها، خیلی زود از کیفیت محتوا به سمت بازی با امتیازها منحرف می‌شویم. مهم‌ترین ریسک‌ها را می‌توان این‌طور خلاصه کرد:

مالی‌سازی اطلاعات بدون طراحی انگیزه درست

اگر فقط عدد امتیاز و پاداش را ببینیم و برای کیفیت محتوا و دقت اطلاعات وزن کافی نگذاریم، خروجی سیستم پر از سیگنال‌های شلوغ و گمراه‌کننده می‌شود و شما دیگر نمی‌توانید به این امتیازها تکیه کنید.

اسپم محتوای بی‌کیفیت (به‌خصوص محتوای AI)

اگر حجم تولید محتوا به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم پاداش بگیرد، انگیزه برای تولید متن‌های سطحی و تکراری بالا می‌رود؛ به همین دلیل بسیاری از سیستم‌ها مجبورند صریح بگویند که اسپم و محتوای بدون عمق، امتیاز نمی‌گیرد.

دستکاری توجه و روایت‌سازی

در مدل‌هایی که بر «توجه» و «Mindshare» تکیه دارند، بازیگرهای بزرگ‌تر می‌توانند با بودجه تبلیغاتی یا شبکه‌سازی، توجه را به سمت روایت دلخواه خودشان هل بدهند و سیگنال‌هایی بسازند که تصویر واقعی بازار را برای شما مخدوش می‌کند.

جعبه‌سیاه بودن رتبه‌بندی‌ها و سوگیری الگوریتمی

چون بخش زیادی از ارزیابی کیفیت را الگوریتم انجام می‌دهد، همیشه این سؤال وجود دارد که چرا یک محتوا بالا آمده و دیگری نه؛ و این‌که آیا الگوریتم ناعادلانه امتیاز بعضی زبان‌ها، سبک‌ها یا گروه‌های کاربری را کم نمی‌کند.

ریسک حریم خصوصی و لغزش به سمت داکسینگ

در مدل‌هایی که به سمت اطلاعات هویتی و محرمانه می‌روند، مرز بین تحلیل مفید و افشای هویت بسیار باریک است. اگر این مرز درست مدیریت نشود، می‌تواند برای کاربران اینطور به نظر برسد که با زیر پا گذاشتن حریم شخصی دیگران، پاداش می‌گیرند.

سیگنال‌های قابل‌دستکاری در بازارهای کم‌عمق

در بعضی بازارهای پیش‌بینی و مدل‌های مبتنی بر قیمت، اگر نقدشوندگی پایین باشد، چند سفارش بزرگ می‌تواند قیمت و احتمال بازار را جابه‌جا کند و برداشت شما از وضعیت واقعی را گمراه کند.

جزیره‌ای شدن اعتبار و داده‌ها

حتی اگر سیستم امتیاز و اعتبار خوب کار کند، معمولاً اعتبار شما به‌راحتی بین پلتفرم‌ها قابل‌انتقال نیست؛ یعنی شما در یک پلتفرم سابقه قوی دارید، اما جای دیگر باید دوباره از صفر شروع کنید.

نکات کلیدی برای موفقیت در اینفوفای

اگر می‌خواهید در این فضا نتیجه بگیرید، باید خروجی شما قابل‌اعتماد، قابل‌پیگیری و واقعاً به‌دردبخور باشد؛ نه صرفاً هیجانی. رعایت این نکات به موفقیت در اینفوفای کمک خواهند کرد:

• کیفیت را به حجم اولویت بدهید: انتشار کمتر اما دقیق‌تر، معمولاً ارزش بیشتری از انبوهی محتوای تکراری و سطحی دارد.
• یک حوزه مشخص انتخاب کنید و همان را ادامه بدهید: اگر روی یک موضوع ثابت بمانید، اعتبار شما سریع‌تر ساخته می‌شود و مخاطب راحت‌تر به شما رجوع می‌کند.
• ادعاها را قابل راستی‌آزمایی کنید: به‌جای جمله‌های کلی، عدد، نمودار، منبع و مسیر بررسی بدهید تا مخاطب بتواند حرف شما را خودش چک کند.
• تعامل واقعی بسازید، نه طعمه‌ی کلیک: پرسیدن سؤال خوب، جواب‌دادن به نقدها و توضیح ساده و شفاف مفاهیم، خیلی بیشتر از تیترهای تحریک‌آمیز برای شما اعتبار و دنبال‌کننده به همراه دارد.
• با اسپم و فارم امتیاز وارد بازی نشوید: چندحسابی‌کردن، محتوای کم‌ارزش و بازی با معیارها شاید کوتاه‌مدت جواب بدهد، اما در بلندمدت یا حذف می‌شوید یا کسی دیگر جدی‌تان نمی‌گیرد.
• حریم خصوصی را خط قرمز بدانید: اگر با داده و اینتل کار می‌کنید، مرز بین تحلیل مفید و افشای هویت خیلی باریک است؛ مراقب باشید محتوای شما به حریم خصوصی افراد آسیب نزند.
• سیگنال را از چند زاویه بسنجید: به یک عدد یا یک داشبورد بسنده نکنید؛ چند نشانه مستقل را کنار هم بگذارید تا کمتر در دام موج‌سازی و دستکاری توجه بیفتید.

آینده اینفوفای

رشد این اکوسیستم، فرصت‌های جدیدی برای شما و کسب‌وکارها می‌سازد تا دانش، تحلیل، تجربه و مشارکت واقعی‌تان منصفانه‌تر دیده و جبران شود؛ یعنی اگر چیزی تولید می‌کنید که به تصمیم‌گیری بهتر کمک می‌کند، شانس بیشتری دارید که این اثرگذاری برایتان درآمد بسازد.

گزارش‌های تحلیلی پیش‌بینی می‌کنند که با بلوغ اینفوفای، مالکیت داده و اقتصاد توجه گسترده‌تر می‌شود و مکانیزم‌های مبتنی بر حاکمیت جمعی و داده‌های باز، نقش مهم‌تری در توزیع ارزش و کشف فرصت‌ها خواهند داشت؛ به‌شرطی که در کنار این رشد، چالش‌هایی مثل اسپم، سوگیری الگوریتمی و حریم خصوصی هم جدی گرفته شوند.