مجتبی توانگر رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس، تا کنون اظهارنظرهای جنجالی درباره ارزهای دیجیتال داشته است. در این مطلب، نامه وی به رئیس جمهور سابق ایران، حسن روحانی را بررسی کرده و سپس تحلیلی بر سخنان وی خواهیم داشت.
حواشی و مسائل مربوط به احتمال ممنوعیت فروش ارز دیجیتال در ایران با نامه آقای مجتبی توانگر به رئیس جمهور سابق کشور، آقای حسن روحانی، در روز سوم اسفند 1399 شروع شد. او به عنوان رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس شورای اسلامی نگرانیهایی را درباره شدت گرفتن حجم خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال مطرح کرد. وی در ادامه از رئیس جمهور خواسته بود نسبت به بستن درگاههای بانکی صرافیهای رمز ارزی اقدام کرده و از تبلیغ و فروش رمز ارزها جلوگیری کنند. این برخورد کاملا قهری بود، اما آقای مجتبی توانگر در اظهار نظر اخیرش نگرش بهتری نسبت به نحوه رفتار با این حوزه مالی نوظهور داشته است.
متن نامه آقای مجتبی توانگر به حسن روحانی در 3 اسفند 99
او ابتدا به مدیریت مسالهدار دولت در بازار اشاره کرد که طعنهای به سقوط بورس و ضرر و زیانهای سنگین بسیاری از افراد سرمایهگذار در آن است. رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس در ادامه مدعی شد افرادی تحت عنوان «لیدرهای ناصالح سرمایه مردم در فضای مجازی» در حال تشویق آنها به خرید رمز ارزها مخصوصا بیت کوین هستند.
افراد زیادی بعد از شکست خوردن در بورس، با حوزه سودآور ارز دیجیتال رو به رو شدند، پس فرصتی برایشان پدید آمد تا بخشی از ضررشان را جبران کنند. در نامه آقای مجتبی توانگر آمده که میزان جستجوی کلمات و عبارات مربوط به کریپتوکارنسی نسبت به کلمه «بورس» افزایش یافته است، به این معنی که افراد زیادی به مهاجرت از بورس ایران به بازار رمز ارزها و سرمایهگذاری در آنها فکر میکنند.
رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس مدعی شد افرادی که نسبت به خرید و سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال اقدام کردهاند، «ناآشنا» و «ناآگاه» هستند.
او نگرانی خود را تشدید خرید غیر رسمی ارز و احتمال کلاهبرداری از خریداران، شبیه آن چه در مسئله سکه ثامن رخ داد، بیان کرد. مجتبی توانگر همچنین به مجهز شدن صرافیهای رمز ارزی به درگاه بانکی اشاره و از این موضوع انتقاد کرد. درخواست رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس از رئیس جمهور، بستن درگاههای بانکی مربوط به صرافیهای ارز دیجیتال و همچنین جلوگیری از تبلیغ و فروش رمز ارزها به خصوص بیت کوین در فضای مجازی بود. در نامه آقای مجتبی توانگر ادعا شد ورود سرمایه مردم به بازار کریپتوکارنسی، ضربه شدیدی به اقتصاد کشور و بازار سرمایه وارد میکند.
ارزیابی صحبتهای رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس
ارز دیجیتال رمزنگاری شده، مفهومی جدید است، به طوری که از ظهور اولین مورد، بیت کوین، حدود 12 سال میگذرد. دولتهای مختلف در ابتدای ظهور اولین رمز ارز، با ادعا به استفاده از آن در امور خلاف قانون و نداشتن پشتوانه، به مخالفت با نسل جدید ارزهای دیجیتال پرداختند، اما این روال اکنون تغییر کرده است. کشورهای پیشرفته اعم از آمریکا و کشورهای غربی آن را به عنوان روشی نوین برای مبادلات مالی پذیرفته و در پی یافتن چارچوبی مشخص برای وارد کردن بیت کوین به سیستم مالی خود هستند. آن چه در نامه آقای مجتبی توانگر آمده، کاملا مغایر با این روند است.
بدون پشتوانه خطاب کردن رمز ارزها نشان از عدم آگاهی درست نسبت به این فناوری است. پشت رمز ارزهای برتر بازار نظیر اتریوم، کاردانو و پولکادات پروژههایی قدرتمند قرار داشته و پشتوانه آنها، آینده روشن این پروژههای نوآورانه و خلاقانه مبتنی بر فناوری بلاک چین است. روز به روز به سیستمها، اپلیکیشنها و اکوسیستمهای بیشتری بر بستر این دسته پروژهها ساخته میشود. به همین دلیل قیمت رمز ارز اختصاصی آنها را به رو رشد است. در نامه آقای مجتبی توانگر به این موضوعات هیچ توجهی نشده است.
بیت کوین نیز امروز جامعه بسیار بزرگی داشته و توسط شرکتهای سرمایهگذاری، بانکها و افراد سرمایهدار زیادی حمایت میشود، چنانکه روز به روز در حال افزایش تعداد شرکتهای پذیرنده یا سرمایهگذار در آن هستیم. پشتوانه بیت کوین را میتوان ریاضیات، قدرت پردازشی و محاسباتی، نوآوری سیستم در ارائه راه حلی برای تبادلات مالی بینالمللی، حمایت از سوی بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای دارای سرمایههای هنگفت، و همچنین خرید توسط افراد سرشناس و سرمایهدار بیان کرد.
نکته اول
هر نفر مسئول تصمیمات شخصی خود است. طی سالهای اخیر، افراد زیادی با هیجانزدگی و بدون آشنایی با مفاهیم اولیه و دیدن آموزشهای ضروری، به بازار طلا، دلار و بورس ورود کرده و سرمایهشان را با بیتوجهی از دست دادهاند. آیا به خاطر رفتار اشتباه این دسته افراد باید طلا، ارز و بورس را ممنوع و ورود به آنها را غیر قانونی کرد!؟ این موضوع درباره بازار ارزهای دیجیتال نیز صدق میکند.
عده قابل توجهی به وسیله سرمایهگذاری در رمز ارزها به سود بالایی دست پیدا کردهاند. آنها دانش کافی در این زمینه، همچنین آشنایی با تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، به دست آورده و بیگدار به آب نزدهاند. از همین تکنیکهای تحلیل در بازار طلا، ارز فیات و همچنین بورس نیز استفاده میشود.
ناآگاه خطاب کردن سرمایهگذاران در رمز ارزها به معنی عدم احترام به حق انتخاب آنها است. آیا بعد از ضرر و زیان سنگین عدهای در بورس، افراد متضرر در آن این چنین خطاب شده و این بازار تعطیل شد؟ آیا بعد از ورشکست شدن عدهای در بورس، فردی محاکمه یا حتی مواخذه شد؟
دور شدن مردم از بورس تقصیر صرافیهای ارزهای دیجیتال نیست! آن چه آقای مجتبی توانگر در نامه خود مبنی بر «افزایش میزان جستجو درباره کریپتوکارنسی به جای بورس» بیان کرد، ناشی از ویران شدن بیشمار خانوار به خاطر خرید سهام شرکتهای بیارزش بوده است و رمز ارزها تقصیری ندارند! بورس با مدیریت صحیح میتوانست جذابیت بسیار بیشتری برای سرمایهگذارن داشته باشد. مجبور کردن مردم برای ورود به بورس، به وسیله گرفتنن حق انتخاب از آنها، عقلانی نیست!
فرض را بر این میگیریم که عدهای واقعا ناآشنا و ناآگاه، خیلی دستپاچه از بورس به بازار رمز ارزها سرازیر شدهاند. مقصر این شتابزدگی چه کسی است؟ آیا فردی که در این شرایط سخت اقتصادی، دارایی خود را از دست داده و برای جبران کل یا حتی بخشی از آن دست و پا میزند، طمع کرده است!؟
نکته دوم
بحث دیگر در نامه آقای مجتبی توانگر به رئیس جمهور محترم کشور، خروج ارز از کشور است. بله این موضوع را نمیتوان کتمان کرد، اما آیا فکر کردهاید در شرایط کنونی، تحت تاثیر تحریمهای سنگین و بیامان آمریکا، وارد کردن پول به کشور دغدغه بزرگتری نسبت به خارج کردن آن است؟ خاصیت غیر متمرکز رمز ارزها سبب شده طی سالهای اخیر، افرادی که پیش از این قادر به انتقال پول از خارج به ایران نبودند، به راحتی این کار را انجام بدهند. بعد از انتقال ارزهای دیجیتال به کشور، میتوان آنها را در صرافیهای کریپتوکارنسی نقد و به ریال تبدیل کرد. در صورت تعطیل شدن این صرافیها، چطور میتوان چنین کاری انجام داد؟
از طرفی به گفته رئیس بانک مرکزی، نزدیک به 3.5 درصد هش ریت شبکه بیت کوین در چنگال استخراجکنندگان ایرانی است. نباید از این سودآوری فراوان چشمپوشی کرد. همانطور که گفتیم تحریمهای سنگین آمریکا علیه کشورمان سبب شده ورود ارز به کشور تبدیل به دغدغهای جدی شود، به طوری که صادرکنندگان با وجود ارائه اجناس به سایر کشورها، قادر به دریافت پول آنها نیستند. بازرگانهای ایرانی در بهترین حالت با گونیها و چمدانهای حاوی پول نقد مجبور به وارد کردن ارز به کشور هستند! در این شرایط، ارزهای دیجیتال غیر متمرکز راه را برای دور زدن تحریمها و ورود راحت سرمایه به کشور باز کردهاند.
ایران خود یکی از بزرگترین ماینرها در سراسر دنیا به شمار رفته و روز به روز به هش ریت در اختیار ماینرهای ایرانی افزوده میشود، پس بحث خروج ارز از کشور مطرح نیست، چرا که پول در کشور در حال گردش است. در نظر داشته باشید صرافیهای بینالمللی تحت تاثیر تحریمهای آمریکا، سرویسدهی به کاربران ایرانی را متوقف کردهاند. ممنوعیت فروش ارز دیجیتال ورود سرمایه به کشور را که تحت تاثیر تحریم تبدیل به یک بحران شده است، دشوارتر خواهد کرد.
بیت کوین را روی زمین نگه دارید!
در نامه آقای مجتبی توانگر یک نکته بسیار بسیار مهم در نظر گرفته نشده است؛ رمز ارزها آمدهاند که بمانند! خوشبختانه یا متاسفانه به خاطر ماهیت غیر متمرکز اغلب ارزهای رمزنگاری شده مثل بیت کوین، نمیتوان آنها را به طور کامل از دور خارج کرد. پس ممنوع اعلام کردن خرید و فروش آنها، صرفا خط کشیدن روی صورت مسئله است، چرا که جلوی عمل را در واقعیت نگرفته و فقط سبب زیرزمینی شدن آن خواهد شد. در این شرایط، همین میزان کنترلی که بانک مرکزی روی تراکنشهای مربوط به خرید و فروش ارزهای دیجیتال در حال حاضر دارد، از بین خواهد رفت.
باید با فناوریهای نوین انطباق پیدا کرد. درباره یک تکنولوژی همچون بلاک چین و ارزهای دیجیتال مبتنی بر آن، مقاومت کار بیهودهای است، چرا که خاصیتی کنترل ناپذیر دارد! اصرار به ممنوع کردن خرید و فروش کریپتوکارنسی از بیخ و بن، ثمرهای جز بردن فعالیتها از روی زمین به زیر زمین نخواهد داشت!
چنانکه کاربران بعد از فیلترینگ قید تلگرام را نزدند، در صورت بسته شدن درگاهها و وب سایتهای رسمی خرید و فروش ارز دیجیتال نیز استفاده از آنها را کنار نمیگذارند! این اتفاق نه تنها به دیدگاه دولت برای جلوگیری از خروج سرمایه از کشور به واسطه رمز ارزها کمک نمیکند، بلکه شدیدا به آن دامن خواهد زد. در حال حاضر هر فرد باید در صرافیهای رمز ارزی احراز هویت کرده و سپس اقدام به ایجاد تراکنش کند. تمام تبادلات آنها در سیستم ثبت شده و قابل ردیابی است. اما حجم ارز خارج شده از کشور بعد از زیر زمینی شدن فعالیتها، بدون به جا ماندن هیچ گونه ردی، افزایش پیدا خواهد کرد.
نکته سوم
اصطلاحی قدیمی وجود دارد که باید آن را به قسمتی دیگر از صحبتهای رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس نسبت داد؛ میتوان از چاقو برای به قتل رساندن فردی دیگر استفاده کرد، پس باید این ابزار بسیار کاربردی را از همه جا جمعآوری و خرید و فروش آن را ممنوع کرد!؟
نکته سوم بحث کلاهبرداری به واسطه رمز ارزها است. مثال ذکر شده توسط آقای مجتبی توانگر را در نظر بگیرید. طلا و سکههای ضرب شده از آن، سالها است توسط مردم سراسر دنیا به عنوان یک ذخیره ارزش بسیار پذیرفته شدهاند. هیچ فردی آنها را بدون پشتوانه خطاب نکرده و بازاری نوین و نوظهور به شمار نمیروند.
چند سال قبل، وب سایتی به اسم سکه ثامن راهاندازی شد و شروع به فعالیت در زمینه مرکز معاملات سکه و طلای آب شده، معاملات حواله شنبهای طلا، معاملات جهانی انس طلا و دیگر فعالیتها کرد. مدیر آن نزدیک به 3500 میلیارد تومان از سرمایه مردم را غارت کرد و گریخت، اما در نهایت دستگیر شد. آیا باید به خاطر حادثه تلخی نظیر ورشکستگی و کلاهبرداری سکه ثامن، بازار طلا را تعطیل کرد!؟
در هر زمینهای، احتمال کلاهبرداری وجود دارد و این موضوع غیر قابل کتمان است. افراد زیادی طی دهههای اخیر اقدام به فروش سکههای تقلبی، اسکناس ارز تقلبی و دیگر فعالیتهای شیادانه کرده و این روند همچنان ادامه دارد، به طوری که با بیتوجهی در دام آنها خواهید افتاد.
متناسب بودن حجم کلاهبرداری با میزان خرید و سرمایهگذاری
آیا تا به حال فکر کردهاید چرا کامپیوترهای ویندوزی بیشتر از کامپیوترهای لینوکسی به ویروس آلوده میشوند؟ حجم کاربران عادی ویندوز بسیار بیشتر است، پس بدیهی است خرابکاران سایبری آن را هدف قرار بدهند! چنین چیزی درباره بازار کنونی رمز ارز صدق میکند. حالا که افراد زیادی به سمت آن سرازیر شدهاند، فرصت برای سواستفاده از آن و اجرای طرحهای کلاهبرداری فراهم است!
طی سالهای اخیر از رمز ارزها به خصوص بیت کوین در طرحهای پانزی و هرمی متعددی استفاده شده است، اما آنها در عمل هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند! این که افرادی از محبوبیت بیت کوین برای خوراندن طرح هرمی یا پانزی خود به دیگران سواستفاده کردهاند، دلیلی بر کلاهبرداری بودن خود پروژه این ارز دیجیتال نیست!
نکته بسیار مهم اینجاست که اگر خرید و فروش رمز ارزها زیر زمینی شود، حجم کلاهبرداریها در این حوزه به شدت افزایش پیدا خواهد کرد، چرا که صرافیهای معتبر دیگر برخلاف قبل مشغول به کار نبوده و جای خود را به یک سری کسب و کار کلاهبردار، اما در ظاهر خرید و فروشکننده، دادهاند.
در یکی از مطالب وبلاگ بیت 24 درباره چالش های ممنوع شدن خرید و فروش رمز ارزها در کشور صحبت کرده بودم که مطالعه آن خالی از لطف نیست.
دید متفاوت آقای مجتبی توانگر نسبت به ارز دیجیتال
برخی اقشار جامعه نسبت به خرید و سرمایه گذاری در رمز ارزها تمایل زیادی پیدا کردهاند. با توجه به همین موضوع، به تدوین قوانین داخلی و در ادامه، تصویب مقررات و آییننامههای اجرایی متناسب، نیاز داریم. بدون شک نبود محدوده و قواعد فعالیت مشخص در این حوزه، امکان رفتار مسئولانه را از فعالان آن سلب میکند؛ عدهای از طرفداران رمز ارزها علاقمند به فعالیت قانونمند بوده و تعیین چارچوبهایی برای فعالیت را از ما طلب میکنند.
وضعیت در تمامی حوزههای اقتصادی به شکلی مشابه است؛ ابهام در مقررات و بیعملی سیاستگذار و رگولاتور، سبب میشود فرصت فعالیت بخش خصوصی از بین رفته و پروندههای قضایی بیشماری ایجاد شوند. بروز این اتفاقات با هیچ معیاری برای کشور مناسب نیست.
خلاء قانونی باعث گسترش فعالیتهای اغواگرایانه کلاهبرداران شده و آنها از نبود قوانین در حوزه رمز ارزها به نفع خود سواستفاده میکنند و مردم را فریب میدهند. در چنین شرایطی به سختی قادر خواهیم بود فعالان مسئولیتپذیر، درستکار و توانمند را از کلاهبرداران متمایز کرد. وقتی عده زیادی به خاطر نبود چارچوبی برای فعالیتها متضرر شدند، مدعی خواهند شد در صورت وجود مقررات، چنین اتفاقی رخ نمیداد.
سایر مشکلات نبود چارچوب مقرراتی برای رمز ارزها
خلاء مقرراتی ریسک فعالیت را به شکلی قابل توجه افزایش داده و شدت برنده یا بازنده بودن را برای بازیگران حوزه رمز ارزها بالا میبرد. به این ترتیب فضا مبهم و غبارآلود خواهد شد، چیزی که بیش از همه به نفع کلاهبرداران و بازیگران ناسالم است. ظهور چنین فضایی امنیت اقتصاد کشور را به خطر انداخته و سرمایه گذاران را بلاتکلیف میکند. همین بلاتکلیفی، به بروز رفتارهای هیجانی در اقتصاد منجر میشود. این اتفاق مانند تزریق سم به اقتصاد است.
بورس میتواست سکوی پرتابی برای اصلاح سیاستگذاری و اقتصاد باشد، اما اکنون به یکی از نقاط ضعف جدی اقتصاد کشور تبدیل شده و ضربه شدیدی به سرمایه اجتماعی مردم وارد کرده است. در نیمه اول سال جاری، فضای بورس این ذهنیت را برای مردم به وجود آورد که باید یکشبه پولدار شد و تلاش، راه درست رسیدن به پول زیاد نیست! از طرفی ضرر وارد شده به مردم سبب شد در آنها احساس عقبافتادگی در مقایسه با برخی از دوستان و نزدیکان خود، که این گونه پولدار شده بودند، به وجود آید. آنها به دنبالی راهی برای جبران بودند که با ارزهای دیجیتال برخورد کردند؛ رمز ارزها به نظر گزینه خوبی برای راحت پولدار شدن بودند. طبیعی است که در این فضا، چنین موضوعی طرفدار پیدا خواهد کرد.
در این شرایط، افرادی با شامه قوی، سهمهای خود را در بورس به قیمتهای بالا فروخته و سپس با ورود به حوزه رمز ارزها در زمانی مناسب، داراییهای دیجیتال خودشان را به حجم انبوه متقاضیان فروختند. این دسته افراد، همه جا از مردم نوسان میگیرند! به این ترتیب بازار کریپتوکارنسی نیز احتمالا جایی خواهد بود که افراد زیادی با تصور پولدار شدن به راحتی، به آن هجوم میآورند. اما سوال اینجاست: پولدار شدن عدهای، از جیب چه کسانی خواهند بود؟ زمان، پاسخ این سوال را مشخص میکند.
چطور از خروج سرمایه از کشور جلوگیری کنیم؟
رفتار عاقلانه، راه جلوگیری از خارج شدن سرمایه از کشور به واسطه رمز ارزها است. نتیجه آن پایین آمدن نوسانات و تلاطمات غیر معقول خواهد بود. به عبارتی دیگر، نخست مسئولان ما باید خود به درک درستی از اقتصاد دست یابند. خلا یا ابهام مقرراتی، تغییرات مستمر قوانین، بلاتکلیفی سرمایه گذاران، موانع بروکراتیک متعدد پیش پای کسب و کارها و همچنین تشویق مردم به فضاهای هیجانی به دست افراد مسئول، از هدایت سرمایه به بخش تولید جلوگیری میکنند.
سرمایه وقتی به سمت تولید حرکت خواهد کرد که مزیت به جای سفتهبازی و مواردی شبیه آن، در تولید و تلاش قرار گرفته باشد! میبایست جلوی رانت را در کشور گرفت یا حداقل آنها را به سمتی برد که تقویت تولید و فعالیت مولد را در پی داشته باشند.
بهبود سیستم مالیاتی، کنار زدن موانع تولید، ایجاد ثبات در مقررات و اصلاح نظام حکمرانی در کشور جزو مهمترین عوامل تقویت تولید به شمار میروند. البته فرهنگ سرمایهگذاری و انتظارات مردم از کار اقتصادی هم بسیار مؤثر و با اهمیت است و باید بهطور اساسی روی آن کار شود.
در ارتباط با حوزه ارز دیجیتال، بانک مرکزی و سازمان بورس میبایست خیلی زود وارد عمل شوند. در صورت تمایل دولت، لایحهای در این رابطه به مجلس ارائه کند.
تحلیلی بر اظهار نظر جدید مجتبی توانگر در خصوص رمز ارزها
دیدگاه قبلی وی، در نامهای که برای رئیس جمهور کشور ارسال شد، کاملا قهری بود و آقای توانگر به مخالفت کامل با رمز ارزها پرداخته بود، به طوری که درخواست داشت از معامله این نوع داراییها به طور کامل جلوگیری شود. این در حالی است که تجربه تا امروز نشان داده برخورد این چنینی، به جز جریحهدار و خدشهدار کردن احساسات بازیگران، کاربران و فعالان چیزی که بدون در نظر گرفتن تمایل آنها ممنوع شده، نتیجهای در بر نخواهد داشت. آنها همچنان به فعالیت و استفاده، هر چند سختتر از قبل، ادامه میدهند.
برخورد قهری، کشیدن پرده روی واقعیات است
مجددا باید مثال «چاقو» را مطرح کنیم. این ابزار بسیار کاربردی است و نباید به خاطر امکان سواستفاده از آن به منظور آسیب زدن به دیگر افراد، خرید و فروش چاقو را ممنوع کرد!
مثال دیگر، پیامرسان تلگرام است. این پلتفرم برقراری ارتباط بین انسانها را به شیوهای خاص تغییر داده و ظرفیتهای فراوانی دارد، به طوری که کسب و کارهای زیادی در آن شکل گرفته و بسیاری از این بستر، نام کاملا حلال سر سفره میبرند. حال به خاطر استفاده گروهی از آشوبگران از آن برای مدیریت فعالیتهای خبیث و خرابکارانه خود، نباید تلگرام را به طور کامل ممنوع کرد! این اتفاق سبب مهاجرت کاربران به سایر پیامرسانها، مخصوصا نرم افزارهای بومی و ایرانی، نشد.
چنین چیزی درباره رمز ارزها نیز صدق میکند. آنها مفهومی کاملا جدید بوده و مزایای بیشماری دارند. ماهیت ارز دیجیتال «بد و خبیث» نیست، هر چند شبیه هر چیز دیگر، عدهای از آن سواستفاده میکنند. پس نباید به خاطر امکان استفاده نامناسب عدهای، روی مزیتهای بیشمارش به طور کامل خط کشید. اگر ماهیت چیزی خلاف ذات انسان باشد، مردم عادی از آن دور خواهند شد، حتی اگر دستگاههای نظارتی برای ممنوع کردنش اقدامی نکنند.
نکته کلیدی اینجاست؛ آن چه سبب بروز مشکل میشود، جهل و عدم توانایی تشخیص خوب از بد است. همانطور که گفتیم، مردم از آن چه ذات خبیثی دارد، دوری میکنند، مگر این که برداشت اشتباهی نسبت به آن داشته باشند. برخورد قهری و کنار گذاشتن کامل یک چیز به خاطر وجود یک سری نقاط منفی، به جای آموزش و آگاهسازی درباره آن، سبب میشود در پشت پردهای، عدهای فقط از همان نقاط ضعف به نفع خود استفاده کنند.
مردم را به سمت فعالیت زیرزمینی سوق ندهید
پاک کردن صورت مسئله روشی است که تا امروز در برخورد با یک سری موضوعات انتخاب شده و همیشه پیامدهای منفی به بار آورده است. باید واقعیات را قبول کرد؛ ارزهای دیجیتال آمدهاند که بمانند و نمیتوان آنها را نابود کرد! حتی اگر تمام دولتها نیز برای زمین زدن بیت کوین دست به دست هم بدهند، ماهیت غیر متمرکز آن از چنین اتفاقی جلوگیری خواهد کرد. نتیجه، زیرزمینی شدن فعالیتها و از بین رفتن شفافیت محدودی است که اکنون در تراکنشها وجود دارد.
با زیرزمینی شدن معاملات رمز ارزی، احتمال کلاهبرداری و متضرر شدن افراد چند صد برابر میشود! پس بهتر است به جای دور کردن چیزی که در عمل امکان نابودی کاملش وجود ندارد، آن را نزدیک خود نگه داشت تا بتوان بهتر فعالیتهایش را زیر نظر گرفت!
آگاهسازی، کلید حل مشکلات است
همانطور که اقای مجتبی توانگر در اظهار نظر اخیر خود اشاره کرد، خرید و فروش رمز ارزها راه یک شبه پولدار شدن نیست، همانطور که برای اغلب افراد فعال در بورس نیز چنین اتفاقی رخ نداد. اگرچه عدهای با فعالیت در این دو حوزه به پولهای زیادی طی مدت زمانی کوتاه دست پیدا کردند، اما صرفا نمیتوان با امید به شانس و اقبال، تمام دار و ندار خود را در معرض ریسک قرار داد.
از طرفی، مردم فقط ظاهر قضیه را میبینند. بخش زیادی از افراد ثروتمند به واسطه سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال یا بورس، با فعالیت شبانهروزی به این موفقیت دست پیدا کرده و مطالعه، تحقیق و تمرکز زیادی در فعالیتهایشان داشتهاند. آنها شکست را بارها تجربه کرده و هرگز تسلیم نشدند و در هر مرتبه شروع دوباره، عاقلانهتر رفتار کردند.
ارز دیجیتال مقصر به حاشیه رفتن بورس نیست!
آقای مجتبی توانگر به نکته ظریفی در مصاحبه اخیر خود اشاره کرد: «بورس میتواست سکوی پرتابی برای اصلاح سیاستگذاری و اقتصاد باشد».
آن چه رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس را به نوشتن نامهای به رئیس جمهور ترغیب کرد، مشاهده حجم انبوه مهاجران از بازار بورس به بازار کریپتوکارنسی بود. این در حالی است که خود آقای توانگر در همین نامه، «مدیریت مسالهدار دولت در بازار» را علت تمایل شدید مردم به خرید ارزهای دیجیتال بیان کرد! به عبارتی اگر چنین اتفاقی رخ نمیداد و بیشمار هموطن ما، با ضرر و زیانهای شدید در بازار بورس مواجه نمیشدند، علتی برای مهاجرت به رمز ارزها وجود نداشت. اگر با مدیریت درست، بورس همان سکوی پرتابی که آقای مجتبی توانگر به آن اشاره کرد میشد، ارزهای دیجیتال جذابیتشان را در برابر آن از دست میدادند.
در دور شدن مردم از بورس، صرافیهای رمز ارزی مقصر نیستند! مهاجرت اخیر به خاطر نابودی بیشمار خانوار بعد از سرمایه گذاری در شرکتهای بیارزش بود، شرکتهایی که برخلاف بیت کوین، واقعا هیچ پشتوانهای ندارند! بورس با مدیریت صحیح میتوانست جذابیت بسیار بیشتری برای سرمایهگذارن داشته باشد. مجبور کردن مردم برای ورود به بورس، به وسیله گرفتنن حق انتخاب از آنها، عقلانی نیست!
تهیه شده در بیت 24