وارن بافت یکی از بزرگترین سرمایهگذاران جهان جملهای دارد که میگوید «قانون اول سرمایهگذاری این است که پولت را از دست ندهی و قانون دوم این است که هیچوقت قانون اول را فراموش نکنی.» شاید این جمله در شرایط عادی فقط یک توصیه ساده به نظر برسد، اما وقتی پای جنگ، تحریم، یا این روزها اخبار فعال شدن مکانیزم ماشه در روابط بینالملل وسط باشد، معنای عمیقتری پیدا میکند.
طبق گزارشهای جهانی، در هر بحران بزرگ سیاسی یا نظامی، بیش از ۳۰٪ از ارزش بازارهای مالی در هفتههای اول از بین میرود. حالا تصور کنید بخش بزرگی از دارایی شما در چنین بازاری گیر افتاده باشد؛ آیا راهی برای محافظت از آن وجود دارد؟ آیا واقعاً میشود سرمایهگذاری را مثل یک خودرو یا خانه، بیمه کرد؟
واقعیت این است که بسیاری از سرمایهگذاران هنوز بر این باورند که بیمه فقط برای زندگی و داراییهای فیزیکی است و بازارهای مالی قابل بیمه شدن نیستند. اما این یکی از بزرگترین باورهای غلط است. امروزه ابزارها و استراتژیهایی وجود دارند که دقیقاً همین کار را انجام میدهند؛ یعنی سرمایه شما را در برابر سقوط بازار یا بحرانهای سیاسی بیمه میکنند.
در این مقاله قرار است رمز این استراتژیها را با هم کشف کنیم. از بازار سهام گرفته تا رمزارز، از طلا و کالاهای استراتژیک تا بیمههای غیرمتمرکز روی بلاکچین، همه و همه روشهایی برای آنکه حتی در سختترین شرایط، داراییتان در امان بماند. اگر فقط چند دقیقه وقت بگذارید و ادامه این مطلب را بخوانید، دید تازهای پیدا میکنید که شاید نگرش شما به سرمایهگذاری را برای همیشه تغییر دهد.
بیمه در سرمایهگذاری چیست؟
وقتی از بیمه صحبت میکنیم، اغلب به یاد بیمههای رایج بین مردم مثل بیمه عمر، خودرو یا درمان میافتیم؛ قراردادهایی که در ازای پرداخت حق بیمه، خسارت ما را جبران میکنند، اما در دنیای سرمایهگذاری، بیمه معنای متفاوتی دارد. اینجا بیمه به برای استفاده از مجموعهای از ابزارها و استراتژیهای مالی است که به ما کمک میکند در برابر بحرانهای غیرمنتظرهای مثل سقوط ناگهانی بازار، افزایش تنشهای سیاسی یا حتی جنگ، سرمایهمان را حفظ کنیم.
میتوان گفت بیمه سرمایهگذاری نوعی چتر حفاظتی است که ما با چینش درست سبد سرمایه گذاری خود و استفاده از ابزارهای بازار میسازیم. این چتر قرار نیست جلوی نوسانهای کوچک و طبیعی بازار را بگیرد، بلکه هدف اصلیاش محافظت در برابر شوکهای بزرگ است؛ همان لحظههایی که یک خبر یا یک تصمیم سیاسی میتواند کل بازار را بههم بریزد.
برخلاف بیمه سنتی که توسط شرکتهای بیمه ارائه میشود، بیمه مالی بیشتر یک راهکار مدیریت ریسک است. شما با انتخاب ابزار مناسب و طراحی استراتژی درست، خودتان این بیمه را میسازید. از این منظر، بیمه در سرمایهگذاری همزمان ترکیبی از دانش، ابزار و تصمیمگیری هوشمندانه است.
اما برای درک بهتر این مفهوم، لازم است سه موضوع را بررسی کنیم: تفاوت بیمه سنتی با بیمه مالی، مفهوم پوشش ریسک یا هجینگ به زبان ساده و اینکه چرا برای سرمایهگذاران ایرانی این موضوع اهمیت بیشتری دارد.
تفاوت بیمه سنتی با بیمه مالی
بیمه سنتی همان چیزی است که همه ما میشناسیم؛ قراردادی بین فرد و شرکت بیمه. در این قرارداد شما مبلغی ثابت بهعنوان حق بیمه پرداخت میکنید و در صورت بروز حادثه، شرکت بیمه متعهد به جبران خسارت است. نمونههای رایج آن بیمه خودرو، بیمه درمان و بیمه عمر هستند.
اما بیمه مالی یا همان بیمه در سرمایهگذاری ساختاری متفاوت دارد. در اینجا معمولاً هیچ شرکت بیمهای در میان نیست. شما خودتان با استفاده از ابزارهای بازار مالی، نقش بیمهگر داراییهای خود را ایفا میکنید. بهجای پرداخت حق بیمه ثابت، بخشی از سرمایه یا سود احتمالیتان را صرف خرید ابزارهایی میکنید که در صورت سقوط بازار یا بروز بحران، جلوی ضرر سنگین را بگیرند.
بهعبارت دیگر، بیمه سنتی یک قرارداد بیرونی است که بر پایه تعهدات حقوقی شکل میگیرد، اما بیمه مالی یک استراتژی درونی است که با انتخاب ابزارهای درست و چینش هوشمندانه پرتفوی ایجاد میشود. همین تفاوت است که بیمه مالی را برای سرمایهگذاران انعطافپذیرتر میکند.
نکته مهم اینجاست که ابزارهای بیمه مالی فقط مفاهیم تئوریک نیستند. در ادامه مقاله با نمونههای واقعی آنها آشنا میشویم؛ از قراردادهای اختیار معامله (Protective Put و Covered Call) گرفته تا ETFهای معکوس، استیبلکوینها، بیمههای غیرمتمرکز و حتی داراییهای امنی مثل طلا و ارزهای جهانی.
مفهوم پوشش ریسک (Hedging) به زبان ساده
پوشش ریسک یا همان هجینگ در واقع یک استراتژی برای کاهش ضررهای احتمالی است. به زبان ساده به معنی این است که شما در کنار سرمایهگذاری اصلی خود، یک موقعیت یا دارایی دیگر انتخاب میکنید که در شرایط بحرانی بتواند ضرر را جبران کند. درست مثل وقتی که در سفر یک لاستیک زاپاس همراه خودتان دارید؛ شاید هیچوقت استفاده نشود، اما اگر جاده ناامن یا شرایط بحرانی شد، همان لاستیک میتواند شما را نجات دهد. اگر با مفاهیم هجینگ آشنا نیستید نگران نباشید، پیش از این مقاله ای نوشته شده است که می توانید با هج کردن در بازار خرسی و اینکه چگونه در ریزشها سود کنیم؟ آشنا شوید.
اهمیت هجینگ برای سرمایهگذاران ایرانی بیشتراست. چون علاوه بر نوسانات طبیعی بازارهای مالی، ریسکهایی مثل تحریم و نوسان شدید نرخ ارز وجود دارد که میتوانند در یک شب کل بازار را تحت تأثیر قرار دهند. در چنین شرایطی، داشتن یک استراتژی هجینگ بهمعنی داشتن سپر دفاعی در برابر شوکهای بزرگ است.
برای مثال فرض کنید یک سرمایهگذار ایرانی ۱ بیت کوین خریده است. او نگران است که در پی تشدید تنشهای سیاسی، قیمت بیت کوین بهشدت افت کند. برای پوشش این ریسک، میتواند یک قرارداد اختیار فروش (Put Option) روی بیت کوین بخرد. در این حالت، اگر بازار سقوط کند، سودی که از اختیار فروش بهدست میآورد، بخشی از ضرر افت قیمت بیت کوین را جبران خواهد کرد. به همین دلیل بسیاری از سرمایهگذاران حرفهای هنگام خرید بیت کوین یا اتریوم، همزمان به فکر استراتژیهای پوشش ریسک هم هستند. این فقط یکی از ابزارهای پوشش ریسک است که معمولا افراد و موسسات حرفهای مثل هجفاندها از آن استفاده میکنند. در بخشهای بعدی مقاله به تفکیک با ابزارهای بیشتری آشنا خواهیم شد.
اهمیت پوشش ریسک در ایران
بازارهای مالی در سراسر دنیا با ریسکهایی مثل رکود اقتصادی، تغییر نرخ بهره یا بحرانهای سیاسی مواجهاند. اما در ایران، این ریسکها لایههای پیچیدهتری پیدا میکنند. تحریمهای بینالمللی، محدودیتهای بانکی، نوسان شدید نرخ ارز و احتمال وقوع بحرانهای منطقهای مثل جنگ فضایی ایجاد کرده که هر سرمایهگذاری که پوشش ریسک ندارد، میتواند به یک قمار خطرناک تبدیل شود.
برای نمونه، یک خبر درباره مذاکرات هستهای میتواند در عرض چند ساعت قیمت دلار را جابهجا کند و بازار سهام یا رمزارز را بهشدت تحت فشار قرار دهد. یا یک تصمیم بینالمللی درباره تحریمهای نفتی، کافی است تا شاخص بورس تهران یا حتی ارزش ریال سقوط کند. در چنین فضایی، صرفاً خرید دارایی و امید به رشد آن، کافی نیست.
اینجاست که بیمه سرمایهگذاری یا همان پوشش ریسک اهمیت پیدا میکند. یک سرمایهگذار ایرانی با استفاده از استراتژیهای مالی میتواند بهگونهای عمل کند که حتی در صورت وقوع چنین شوکهایی، داراییهایش از بین نرود. این همان تفاوت اساسی میان سرمایهگذار آگاه و سرمایهگذار بیبرنامه است.
ابزارهای مالی برای بیمه سرمایهگذاری
تا اینجا دیدیم که بیمه در سرمایهگذاری یک مفهوم کاملاً کاربردی است و بهجای قراردادهای سنتی، بر پایه استراتژیها و ابزارهای مالی ساخته میشود. حالا پرسش اصلی این است که چطور میتوانیم این بیمه را در عمل اجرا کنیم؟
در بازارهای مختلف ابزارهای گوناگونی وجود دارند که میتوانند نقش بیمه را برای سرمایه ایفا کنند. از ابزارهای مشتقه مثل قراردادهای آپشن و آتی گرفته تا استفاده از استراتژیهای تنوعبخشی به پرتفو، هرکدام میتوانند سپری در برابر ریسکهای بزرگ باشند. به هر حال از تنوعبخشی به سبد دارایی هم نباید غافل شد، این روش یکی از قدیمیترین و مطمئنترین روشها برای پوشش ریسک است.
در ادامه بهصورت مرحلهبهمرحله این استراتژیها را بررسی میکنیم. اول سراغ ابزارهای مشتقه میرویم و توضیح میدهیم چطور میتوانند مثل یک بیمهنامه عمل کنند. سپس به تنوعسازی داراییها میپردازیم که نوعی بیمه طبیعی و سنتیتر در سرمایهگذاری است.
ابزارهای مشتقه (Derivatives)
ابزارهای مشتقه یکی از مهمترین و پرکاربردترین روشها برای بیمهکردن سرمایه در بازارهای مالی هستند. نام مشتقه به این دلیل انتخاب شده که ارزش این ابزارها از یک دارایی دیگر (مثل سهام، ارز یا کالا) مشتق میشود. یعنی شما مستقیماً دارایی اصلی را نمیخرید، بلکه قراردادی در اختیار دارید که قیمتش وابسته به آن دارایی است. در مقاله معاملات مشتقه چیست؟ مفاهیم آن را بهطور کامل توضیح دادهایم.
این ابزارها به سرمایهگذاران کمک میکنند بدون نیاز به فروش دارایی اصلی، جلوی ضررهای احتمالی را بگیرند یا حتی از افت بازار سود ببرند. برای مثال، اگر کسی سهام یا بیتکوین در پرتفوی خود دارد و نگران ریزش بازار است، میتواند با خرید یک قرارداد مشتقه، ضرر احتمالی را به حداقل برساند.
در ادامه با چند نمونه از استراتژیهای مهم بازار آپشن آشنا میشویم:
- Protective Put (اختیار فروش حمایتی)
- Covered Call (فروش اختیار خرید پوششی)
- قراردادهای آتی (Futures) و فوروارد (Forwards)
هرکدام از این استراتژیها مثل یک بیمهنامه عمل میکنند، با این تفاوت که دست سرمایهگذار را برای مدیریت شرایط بازتر میگذارند.
Protective Put (مرید پوت)
یکی از سادهترین و درعینحال محبوبترین روشها برای بیمهکردن سرمایه، استراتژی Protective Put یا همان «اختیار فروش حمایتی» است. در این روش، سرمایهگذار دارایی اصلی خود (مثلاً سهام یا بیتکوین) را نگه میدارد و در کنار آن یک قرارداد اختیار فروش (Put Option) خریداری میکند.
این قرارداد به سرمایهگذار حق میدهد داراییاش را در یک قیمت مشخص (قیمت اعمال) بفروشد، حتی اگر قیمت بازار پایینتر بیاید. درست مثل بیمه خودرو که اگر تصادف کنید، شرکت بیمه بخشی از خسارت را جبران میکند، در Protective Put هم اگر بازار سقوط کند، سود ناشی از قرارداد اختیار فروش، ضرر کاهش قیمت دارایی اصلی را پوشش میدهد.
به عنوان مثال تصور کنید یک سرمایهگذار ایرانی ۱ واحد بیتکوین به ارزش ۱۰۰ هزار دلار خریده است. او نگران است که در پی برخی نااطمینانیها، قیمت بیتکوین ناگهان سقوط کند. برای پوشش این ریسک، یک قرارداد Put با قیمت اعمال ۱۰۰ هزار دلار میخرد. حالا اگر بیتکوین به ۷۰ هزار دلار سقوط کند، او میتواند داراییاش را با همان قیمت ۱۰۰ هزار دلار بفروشد و جلوی ضرر سنگین را بگیرد.
به همین دلیل، استراتژی Protective Put را میتوان معادل «بیمهنامه کامل» در دنیای سرمایهگذاری دانست؛ هزینهای که برای خرید این قرارداد پرداخت میشود (که به اصطلاح به آن پرمیوم گفته می شود)، در واقع همان حق بیمهای است که سرمایهگذار برای آرامش خاطر میپردازد.
Covered Call (فروش اختیار خرید پوششی)
استراتژی Covered Call یکی دیگر از روشهای پرطرفدار برای کاهش ریسک و ایجاد جریان درآمدی از داراییهای موجود است. در این روش، سرمایهگذار دارایی اصلی (مثل سهام یا بیتکوین) را در پرتفوی خود نگه میدارد و همزمان یک قرارداد اختیار خرید (Call Option) روی همان دارایی میفروشد.
با فروش این قرارداد، سرمایهگذار مبلغی بهعنوان «پریمیوم» دریافت میکند. این پریمیوم مثل یک درآمد ثابت عمل میکند که میتواند بخشی از ضرر احتمالی در صورت افت قیمت دارایی اصلی را جبران کند. به زبان ساده، فروش اختیار خرید مثل این است که شما اجازه دهید کسی داراییتان را در آینده با قیمت مشخصی بخرد، و در عوض بابت این اجازه، همین حالا پولی دریافت کنید.
فرض کنید یک سرمایهگذار ایرانی ۵ اتریوم دارد و قیمت فعلی هر واحد ۲۵۰۰ دلار است. او نگران نوسانات بازار است، اما نمیخواهد داراییاش را بفروشد. بنابراین یک قرارداد Call با قیمت اعمال ۳۰۰۰ دلار میفروشد و در ازای آن پریمیوم دریافت میکند. اگر اتریوم بالاتر از ۳۰۰۰ دلار برود، باید آن را در همان قیمت بفروشد (و سودش محدود میشود). اما اگر قیمت افت کند یا ثابت بماند، این سرمایهگذار همچنان اتریومهایش را دارد و علاوه بر آن، مبلغ پریمیوم را هم بهعنوان درآمد اضافه کسب کرده است.
به این ترتیب، Covered Call یک روش جذاب برای کسانی است که بهدنبال کاهش ریسک و ایجاد درآمد جانبی از داراییهایشان هستند، بهویژه زمانی که بازار در شرایطی پرنوسان یا خنثی قرار دارد.
قراردادهای آتی (Futures) و فوروارد (Forwards)
قراردادهای آتی و فوروارد در واقع شبیه یک قولنامه مالی عمل میکنند. شما و طرف مقابل توافق میکنید که در آینده یک دارایی مثل طلا، دلار یا بیتکوین را با قیمتی از پیش تعیینشده معامله کنید. برخلاف استراتژیهایی مثل Protective Put یا Covered Call که به شما «حق انتخاب» میدهند، در اینجا شما متعهد هستید قرارداد را اجرا کنید. همین موضوع مهمترین تفاوت این ابزار با روشهای قبلی است.
مزیت اصلی این قراردادها در ایجاد آرامش خاطر است. اگر نگران سقوط قیمتها باشید، میتوانید همین امروز توافق کنید که داراییتان را در آینده با قیمتی بالاتر بفروشید. به این ترتیب، حتی اگر بازار بهشدت افت کند، شما همچنان در همان قیمت مطمئن معامله را انجام میدهید. شرکتهای بزرگ در دنیا سالهاست از این ابزار استفاده میکنند؛ مثلاً خطوط هوایی برای اینکه نگران افزایش قیمت سوخت نباشند، قرارداد آتی برای خرید نفت در آینده میبندند.
البته این ابزار بدون ایراد هم نیست. چون الزامآور بودن قرارداد ممکن است شما را از سودهای آینده محروم کند. فرض کنید قرارداد بستهاید بیتکوینهای خود را سه ماه بعد با قیمت ۱۲۰ هزار دلار بفروشید، اما بازار در همان زمان به ۱۵۰ هزار دلار برسد. در این حالت مجبورید بیتکوین را همان ۱۲۰ هزار دلار بفروشید و از سود اضافه بیبهره بمانید. همچنین در قراردادهای فوروارد که خصوصیتر هستند، همیشه ریسک بدقولی یا نکول طرف مقابل وجود دارد.
برای درک بهتر، یک مثال ساده بزنیم. تصور کنید سرمایهگذاری در ایران ۱۰ بیتکوین دارد و نگران است به هر دلیلی قیمت آن سقوط کند. او قرارداد آتی میبندد که سه ماه بعد بیتکوینهایش را با قیمت ۱۲۰ هزار دلار بفروشد. حالا اگر قیمت به ۱۲۰ هزار دلار برسد، هیچ ضرری متوجه او نمیشود، چون قرارداد تضمین کرده در هر صورت بیتکوین با همان ۱۲۰ هزار دلار معامله خواهد شد.
به زبان ساده، قراردادهای آتی و فوروارد مثل این است که برای آیندهی پرنوسان، یک قیمت مطمئن برای خود قفل کنید؛ روشی که ریسک افت شدید را از بین میبرد، اما در مقابل ممکن است شما را از فرصتهای سود بیشتر محروم کند.
تنوعسازی بهعنوان بیمه طبیعی سرمایه
یکی از قدیمیترین و مطمئنترین روشها برای بیمه کردن سرمایه، تنوعسازی پرتفوی است. برخلاف ابزارهای پیچیدهای مثل قراردادهای آپشن یا آتی، تنوعسازی یک روش ساده اما بسیار مؤثر است که حتی سرمایهگذاران تازهکار هم میتوانند آن را اجرا کنند. ایدهی اصلی تنوعسازی این است که همه تخممرغها را در یک سبد نگذارید.
وقتی داراییهایتان را در بازارها و کلاسهای مختلف پخش کنید، ریسک کلی سرمایهگذاری کاهش پیدا میکند. برای مثال، اگر همه سرمایهتان را بیتکوین بخرید، یک سقوط قیمتی میتواند کل دارایی شما را به خطر بیندازد. اما اگر بخشی از سرمایه را بیتکوین، بخشی را طلا، بخشی را دلار و بخشی را سهام یا حتی ملک نگه دارید، در شرایط بحرانی شانس بیشتری برای حفظ ارزش سرمایه خواهید داشت.
تنوعسازی را میتوان بهعنوان یک بیمهنامه طبیعی در نظر گرفت؛ چون حتی بدون استفاده از ابزارهای مشتقه یا قراردادهای پیچیده، ریسک را بهطور قابلتوجهی پخش و مدیریت میکند. به همین دلیل، بسیاری از مشاوران مالی این روش را اولین گام برای ساختن یک پرتفوی امن میدانند.
در ادامه سه شکل مهم از تنوعسازی را بررسی میکنیم:
- تنوع جغرافیایی
- تنوع ارزی
- تنوع نوع دارایی
تنوع جغرافیایی
یکی از مهمترینآنها، پخش کردن سرمایه در مناطق جغرافیایی مختلف است. دلیلش ساده است؛ ریسکهای اقتصادی و سیاسی معمولاً محلی هستند. اگر همه دارایی شما فقط در یک کشور (مثلاً ایران) متمرکز باشد، هر اتفاقی مثل تحریم، بحران ارزی یا حتی تنشهای سیاسی منطقهای میتواند سرمایه شما را بهطور جدی تهدید کند.
در مقابل، اگر بخشی از سرمایه در بازارهای خارجی باشد، ریسک کلی شما کاهش پیدا میکند. برای مثال، یک سرمایهگذار ایرانی میتواند علاوه بر نگهداری ریال یا سرمایهگذاری در بازار بورس تهران، بخشی از دارایی را به صورت رمزارز (مثل بیتکوین یا استیبلکوین) در کیف پولهای امن نگه دارد. این کار باعث میشود حتی اگر ارزش ریال سقوط کند، بخش دلاری یا ارزی پرتفوی همچنان ارزش خود را حفظ کند.
تنوع جغرافیایی فقط محدود به رمزارز نیست. بعضی افراد با خرید ملک یا داراییهای فیزیکی در کشورهای همسایه یا استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری خارجی، این نوع بیمه طبیعی را برای خود ایجاد میکنند. البته برای سرمایهگذاران ایرانی بهدلیل محدودیتهای قانونی و تحریمها، دسترسی مستقیم به این بازارها آسان نیست. اما همینکه بخشی از سرمایه به شکل رمزارزهای پایدار یا طلا نگهداری شود، در عمل نوعی تنوع جغرافیایی به حساب میآید.
بهطور خلاصه، تنوع جغرافیایی یعنی سرمایهگذار خودش را به یک منطقه خاص گره نزند؛ چون تجربه نشان داده بحرانهای محلی همیشه سریعتر و شدیدتر از بحرانهای جهانی روی داراییها اثر میگذارند.
تنوع ارزی
یکی دیگر از روشهای مهم برای پوشش ریسک سرمایه، پخش کردن داراییها میان ارزهای مختلف است. دلیل این کار روشن است؛ هر ارز بهتنهایی تحت تأثیر سیاستهای اقتصادی و شرایط سیاسی کشور صادرکنندهاش قرار دارد. برای مثال، ارزش ریال به شدت وابسته به تحولات داخلی و تحریمهاست، در حالی که دلار آمریکا یا یورو از پشتوانه اقتصادی قویتری برخوردارند.
اگر تمام دارایی خود را به ریال نگه دارید، کوچکترین بحران ارزی یا افزایش تورم میتواند قدرت خریدتان را نابود کند. اما اگر ترکیبی از ریال، دلار، یورو یا حتی رمزارزهایی مثل بیتکوین و استیبلکوینها داشته باشید، در واقع ریسک سقوط یک ارز را با تکیه بر ارزهای دیگر پوشش میدهید.
برای مثال، سرمایهگذاری که بخشی از پساندازش را به دلار یا تتر (USDT) تبدیل میکند، در برابر کاهش ارزش ریال محافظت میشود. همچنین داشتن بیتکوین یا اتریوم میتواند در بلندمدت ارزش افزودهای ایجاد کند که هیچ ارز فیاتی قادر به ایجاد آن نیست.
به زبان ساده، تنوع ارزی مثل داشتن چند قایق نجات در اقیانوس پرتلاطم اقتصاد است. اگر یکی از قایقها سوراخ شود، سوار دیگری میشوید و جانتان حفظ میشود. این همان چیزی است که سرمایهگذاران آگاه بهعنوان یک بیمه طبیعی همیشه رعایت میکنند.
تنوع نوع دارایی
تنوعسازی فقط به موقعیت جغرافیایی و ارز محدود نمیشود؛ یکی از مهمترین روشهای مدیریت ریسک این است که داراییهایتان را در کلاسهای مختلف سرمایهگذاری پخش کنید. چون هر کلاس دارایی رفتار متفاوتی در برابر بحرانها دارد.
برای مثال، وقتی بازار سهام در اثر یک بحران سیاسی سقوط میکند، طلا معمولاً رشد میکند و نقش پناهگاه امن را بازی میکند. املاک در بلندمدت ثبات بیشتری دارد و کمتر تحت تأثیر نوسانات لحظهای قرار میگیرد. رمزارزها هرچند پرریسکتر هستند، اما بهعنوان یک دارایی نوآورانه میتوانند فرصتهای رشد بسیار بالایی ایجاد کنند.
فرض کنید یک سرمایهگذار ایرانی تمام دارایی خود را در بورس تهران گذاشته باشد. با یک سقوط ناگهانی شاخص، بخش بزرگی از سرمایه او از بین میرود. حالا اگر همان سرمایهگذار بخشی از سرمایه را در طلا، بخشی در ملک و بخشی را هم در بیتکوین نگه میداشت، ضرر بازار سهام با رشد طلا یا ثبات ملک جبران میشد.
داشتن ترکیبی از سهام، طلا، املاک و ارز دیجیتال باعث میشود حتی اگر یکی از بازارها دچار بحران شود، سرمایهگذار همچنان روی پای خود بایستد.
توصیههای عملی ویژه ایرانیها
تا اینجا درباره ابزارهای مالی و تکنولوژیک صحبت کردیم، اما واقعیت این است که بسیاری از آنها برای سرمایهگذاران ایرانی یا در دسترس نیستند یا استفادهشان با محدودیتهای جدی همراه است. بنابراین لازم است سراغ توصیههایی برویم که هم سادهاند و هم کاملاً متناسب با شرایط کشورمان هستند.
یکی از مهمترین مسائل، ریسک نقدشوندگی است. بسیاری از سرمایهگذاران عادت دارند همه دارایی خود را در یک بازار خاص نگه دارند، مثلاً فقط در ملک یا فقط در رمزارز. مشکل اینجاست که در زمان بحران، ممکن است امکان فروش سریع و تبدیل دارایی به پول نقد وجود نداشته باشد. به همین دلیل بهتر است همیشه بخشی از پرتفو در داراییهای نقدشونده نگهداری شود تا در صورت اضطرار، تصمیمگیری آسانتر باشد.
موضوع دیگر، استفاده از صرافیهای خارجی است. با وجود تحریمها، کار با این صرافیها ریسکهای خاص خودش را دارد، اما برای بسیاری از ایرانیها هنوز هم یکی از راههای متنوعسازی دارایی به شمار میرود. رعایت نکاتی مثل استفاده از کیف پول شخصی، مدیریت ریسک در نگهداری استیبلکوینها و پرهیز از نگهداری طولانیمدت سرمایه در حساب صرافی، میتواند ریسکهای ناشی از تحریم را کمتر کند.
در کنار این موارد، نباید اهمیت نقدینگی را فراموش کرد. اصطلاح معروفی در دنیای سرمایهگذاری وجود دارد؛ Cash is King. به این معنی که در شرایط بحرانی، داشتن پول نقد به شما قدرت تصمیمگیری سریع و فرصت شکار موقعیتهای مناسب را میدهد.
در نهایت، بسیاری از کارشناسان توصیه میکنند در شرایط جنگی یا بحرانهای شدید، یک ترکیب متوازن از داراییها داشته باشید. بهعنوان مثال، بخشی از سرمایه در طلا یا دلار، بخشی در داراییهای دیجیتال و بخشی هم در ملک یا سهام داخلی. این ترکیب نهتنها ریسک کلی را پایین میآورد، بلکه به شما اطمینان میدهد اگر یک بازار سقوط کند، سایر داراییها نقش ضربهگیر را ایفا خواهند کرد.
بقا مهمتر از سود است!
سرمایهگذاری همیشه با ریسک همراه است، اما در شرایطی مثل امروز که سایه جنگ، تحریم و بحرانهای سیاسی بر اقتصاد ایران سنگینی میکند، مدیریت ریسک به یک ضرورت حیاتی تبدیل شده است. بیمه سرمایهگذاری به ما یادآوری میکند که هدف اصلی، فقط رسیدن به سودهای بزرگ نیست؛ بلکه اول باید از داراییهای خود محافظت کنیم تا اصلاً در بازی بمانیم.
ابزارهای مختلفی مثل آپشنها، قراردادهای آتی، تنوعسازی، استیبلکوینها و… میتوانند نقش همان کمربند ایمنی را در جاده پرپیچوخم اقتصاد بازی کنند. برای سرمایهگذار ایرانی، مهم این است که بهجای قمار روی یک دارایی یا یک بازار، ترکیبی هوشمندانه و انعطافپذیر داشته باشد و همیشه آماده تصمیمگیری سریع در شرایط بحرانی باشد.
در نهایت، شاید نتوان جلوی وقوع جنگ یا بحران را گرفت، اما میتوان با دانش، انضباط مالی و استفاده از ابزارهای پوشش ریسک، کاری کرد که این حوادث کمترین ضربه را به داراییهایمان بزنند. همانطور که وارن بافت گفته بود؛ «قانون اول سرمایهگذاری این است که پولت را از دست ندهی.» این قانون، بهویژه برای ما ایرانیها، بیش از هر زمان دیگری باید جدی گرفته شود.