بررسی رمزارز لونا LUNA (۲۴م تیر)

امروز پانزدهم جولای ۲۰۲۵، قیمت رمزارز لونا (LUNA) در محدوده‌ی ۰.۱۶۸ دلار قرار دارد. این رمزارز که در پی بحران شدید سال ۲۰۲۲ و سقوط شبکه اصلی ترا، عملاً از نو متولد شد، در ماه‌های اخیر تلاش کرده است تا با ساختار جدید خود، بخشی از اعتبار از دست رفته را بازگرداند.

با وجود اینکه پروژه لونا دیگر آن جذابیت گذشته را در میان سرمایه‌گذاران سازمانی ندارد، اما همچنان تیم توسعه آن در حال ارائه به‌روزرسانی‌های پیوسته روی زنجیره ترا ۲.۰ است. اخیراً اعلام شد که چند پروتکل جدید دیفای قرار است فعالیت خود را بر بستر Terra آغاز کنند که این موضوع، به‌ویژه در میان کاربران بومی اکوسیستم، بارقه‌هایی از امید را زنده کرده است. همچنین جامعه‌ی حامی این پروژه در حال گسترش ابزارهایی برای شفاف‌سازی عملکرد گره‌ها، استیکینگ و توزیع پاداش است که می‌تواند در بلندمدت نقش مهمی در بازسازی اعتماد عمومی ایفا کند.

از سوی دیگر، در شرایطی که بازار رمزارزها تحت فشار داده‌های اقتصادی آمریکا قرار دارد و ترس از تداوم سیاست‌های انقباضی فدرال رزرو همچنان در فضا مشهود است، قیمت بسیاری از رمزارزها در فاز اصلاح یا رکود معاملاتی قرار گرفته‌اند. با وجود چنین شرایطی، لونا در چند روز گذشته موفق شده سطح ۰.۱۵ را حفظ کند و در محدوده ۰.۱۶ تا ۰.۱۷ در نوسان باقی بماند. همین ثبات نسبی در مقایسه با رمزارزهای نوسانی دیگر، توجه برخی تحلیل‌گران تکنیکال را به خود جلب کرده است.

در این تحلیل سعی کرده‌ایم بر اساس پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، نگاهی دقیق به رمزارز لونا (LUNA) بیندازیم و آن را در تایم‌فریم‌های بلندمدت مورد بررسی قرار دهیم. همچنین، با پیگیری پیش‌بینی‌های قبلی، در صورت امکان نواحی معاملاتی جدید را شناسایی و معرفی کنیم.

در تایم‌فریم ماهانه، گرچه لگ ریزشی مشخصی وجود دارد، اما نوع حرکت قیمت به شکلی نیست که بتوان آن را یک لگ شارپ و تمیز در نظر گرفت. کندل‌های این حرکت بیشتر حالتی ترکیبی و غیرمنظم دارند، به‌گونه‌ای که خوانش آن‌ها برای استخراج ساختار دقیق لگ، کمی دشوار است. به همین دلیل، تصمیم گرفتیم برای بررسی بهتر رفتار قیمت، به تایم‌فریم هفتگی مراجعه کنیم.

در تایم هفتگی، از تحلیل‌های قبلی خود سه گام حرکتی را شناسایی کرده بودیم که در انتهای یک حرکت اسپایک قرار داشتند. این سه گام به‌صورت الگوی تری درایو (Three Drives) مشخص شده بودند. در این تحلیل، محل‌های احتمالی بازگشت قیمت را در گام چهارم و پنجم این الگو از قبل پیش‌بینی کرده بودیم و قیمت دقیقاً از ناحیه‌ای که برای گام چهارم در نظر گرفته شده بود، واکنش نشان داده و به سمت بالا حرکت کرده است.

برای بررسی دقیق‌تر شرایط فعلی، لگ حرکتی که قیمت را به این محل (ناحیه گام چهارم) رسانده است، مبنا قرار دادیم. در انتهای این لگ، با توجه به شکل‌گیری پیوت، تصمیم گرفتیم با استفاده از ابزار فیبوناچی، ترازهایی را که ممکن است گره‌های قیمتی در آن‌ها قرار داشته باشند، مشخص کنیم.

از میان این ترازها، تراز ۳۳ درصد به‌عنوان نقطه‌ای کلیدی برای گره تصمیم‌گیری در نظر گرفته می‌شود. در بسیاری از ساختارهای بازگشتی، مشاهده شده که گره‌های تصمیم‌گیری تمایل دارند در حوالی این تراز تشکیل شوند. برای شناسایی دقیق این ناحیه، یک تایم‌فریم پایین‌تر رفتیم تا بتوانیم رفتار قیمت در این محدوده را با دقت بیشتری بررسی کنیم.

با مشخص‌کردن دقیق ناحیه گره، متوجه شدیم که قیمت آن را اینگلف کرده است. به‌عبارتی، فشار خریداران به‌قدری قوی بوده که توانسته‌اند از این ناحیه کلیدی عبور کنند و آن را پشت سر بگذارند. این اتفاق برای ما سیگنالی بسیار مهم است، زیرا نشان می‌دهد که گره مذکور صرفاً یک مقاومت موقتی بوده و نه ناحیه‌ای برای چرخش کامل روند.

بر اساس این اطلاعات، می‌توان انتظار داشت که قیمت در بازگشت خود، ناحیه FTC (یعنی همان گره شکسته‌شده قبلی) را به‌عنوان حمایت در نظر بگیرد و از آنجا حرکت صعودی تازه‌ای را آغاز کند. بنابراین، این ناحیه به‌عنوان یکی از گزینه‌های محتمل برای ورود به معامله خرید مطرح می‌شود.

در ادامه، ناحیه بعدی که بر سر راه قیمت قرار دارد، تراز ۵۰ درصد لگ هفتگی است. این تراز معمولاً یکی از ترازهای بسیار قوی در اصلاح‌های میانی به‌حساب می‌آید و اغلب معامله‌گران ساختاری، آن را به‌عنوان گره مقاومتی در نظر می‌گیرند. در صورتی که قیمت بتواند از این ناحیه هم عبور کند، مسیر برای رسیدن به تراز ۶۱.۸ و حتی ۷۸ درصد نیز باز خواهد بود.

البته ورود به چنین معاملاتی تنها بر اساس تراز فیبوناچی یا مشاهده اینگلف کافی نیست. همان‌طور که در سبک رفتارشناسی قیمت تأکید شده، باید این نواحی را با تاییدیه‌های مکمل مانند شکست خط روند در تایم تریگر، کندل‌های برگشتی، واگرایی‌ها یا حتی پترن‌های کندلی مثل انگلفینگ صعودی ترکیب کرد تا اعتبار آن‌ها افزایش یابد.

در عین حال، اگرچه این تحلیل نگاهی صعودی به رفتار قیمت لونا دارد، نباید فراموش کنیم که ساختار کلی تایم‌فریم‌های بالا هنوز ریزشی است. به‌همین دلیل باید با احتیاط عمل کنیم و تنها در نقاطی وارد شویم که همسو با جریان اصلی بازار و بر پایه تأییدهای قابل اتکا باشند.

همچنین در تایم‌های میان‌مدت مانند ۴ ساعته و روزانه، می‌توان با بررسی دقیق‌تر رفتار کندلی، نواحی ریسک به ریوارد مناسب‌تری را برای ورود انتخاب کرد. مثلاً اگر قرار باشد قیمت به ناحیه FTC بازگردد، انتظار داریم با توجه گام حرکتی آن در نیمه پایینی این گره، واکنش مناسبی از سوی خریداران ببینیم.

در نهایت، ترکیب تحلیل چندتایمی، بررسی دقیق رفتار قیمت در نواحی گره‌ها، استفاده از فیبوناچی و تطبیق آن با تاییدیه‌های کلاسیک، یک استراتژی دقیق و کم‌ریسک برای معامله‌گران حرفه‌ای خواهد بود. لونا اگرچه دیگر آن ارز پرهیاهوی سال ۲۰۲۱ نیست، اما همچنان فرصت‌هایی در بطن نوسانات آن نهفته است که با ابزار مناسب می‌توان از آن‌ها بهره‌برداری کرد.