تحلیل رمزارز LUNA (۷م خرداد)

پروژه LUNA که در ابتدا با هدف پشتیبانی از استیبل‌کوین الگوریتمی UST در بستر اکوسیستم Terra شناخته شد، یکی از جنجالی‌ترین پروژه‌های بازار رمزارزها بوده است. سقوط تاریخی UST و به‌دنبال آن فروپاشی قیمت LUNA در سال ۲۰۲۲، یکی از نقاط عطف بازار کریپتو به‌شمار می‌رود. با این حال، تیم توسعه‌دهنده Terra با معرفی نسخه‌ی جدیدی از شبکه و توکن LUNA (جدای از LUNC که همان توکن نسخه اول بود) تلاش کرد مسیر تازه‌ای را آغاز کند. اگرچه پروژه در بازسازی اعتماد عمومی هنوز چالش‌های زیادی پیش‌رو دارد، اما نوسانات بالا و تحرکات رفتاری قیمت در نمودار آن باعث شده تا همچنان برای معامله‌گران سبک‌های تکنیکال، به‌ویژه پرایس اکشن، فرصت‌هایی برای تحلیل و ورود به معاملات وجود داشته باشد.

در این تحلیل سعی کرده‌ایم بر مبنای پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت به بررسی LUNA در تایم‌فریم‌های بلندمدت بپردازیم و وضعیت این رمزارز را ارزیابی کنیم.

در تایم ماهانه، لگ ریزشی همچنان ادامه دارد و هنوز هیچ کندل با رنگ مخالف مشاهده نمی‌شود که بتواند با بستن کلوز معتبر، نوید شکل‌گیری پیوت و احتمال برگشت قیمت را بدهد. از آنجایی که هنوز پیوت مشخصی شکل نگرفته است، می‌توان در صورت تلاش قیمت برای بازگشت، ناحیه‌ی سل احتمالی را شناسایی کرد. در این مسیر از ابزار فیبوناچی استفاده می‌کنیم و سعی داریم محل احتمالی گره در محدوده‌ی یک‌سوم قیمت را پیدا کرده و به‌عنوان مقاومت بالقوه مورد توجه قرار دهیم.

در تایم پایین‌تر، این گره با وضوح بیشتری نمایان است و اهمیت تکنیکالی بالایی دارد. تا زمانی که این گره اینگلف نشود یا نفوذ معتبر در آن رخ ندهد، نمی‌توان دیدگاه صعودی مطمئنی نسبت به روند غالب داشت.

در ادامه برای بررسی ناحیه‌ی خلاف‌روند نیز تایم‌فریم را کاهش می‌دهیم و به یک لگ صعودی در تایم روزانه می‌رسیم. قیمت در حال حاضر درون یک کانال نزولی قرار دارد و به سمت منشأ صعود خود باز‌می‌گردد. این ناحیه، می‌تواند به‌عنوان یک ناحیه‌ی بالقوه برای ورود به پوزیشن بای در نظر گرفته شود. با این‌حال باید توجه داشت که این ناحیه در خلاف جهت روند بلندمدت قرار دارد و هنوز لگ ریزشی تایم بالاتر، نشانه‌ای از بازگشت نشان نداده است. بنابراین هرگونه ورود از این ناحیه باید با احتیاط و پس از دریافت تاییدیه‌های معتبر مانند شکست ساختار، تشکیل پیوت، یا علائم برگشت در تایم تریگر انجام شود.

با در نظر گرفتن تمام این شرایط، می‌توان گفت که استراتژی معاملاتی در این وضعیت، باید میان دو دیدگاه روندی و خلاف‌روندی، تعادل ایجاد کند. در نواحی بالا همچنان فشار فروش غالب است و انتظار برای تشکیل پیوت، یکی از کلیدهای تصمیم‌گیری است. در مقابل، نواحی پایین‌تر که قیمت در آن‌ها به سمت منشأ صعود باز می‌گردد، می‌توانند در صورت تأیید، نقاط ورود مناسبی برای معاملات کوتاه‌مدت یا نوسانی فراهم کنند.