امروز پانزدهم جولای ۲۰۲۵، رمزارز CRV با قیمت ۰.۷۲۰ دلار در بازار معامله میشود. پروژه Curve Finance یکی از مهمترین پروتکلهای دیفای است که در سالهای اخیر به دلیل ساختار استیبلمحور، الگوریتم بازارساز خودکار (AMM)، و ارتباط تنگاتنگ با دیگر پروژههای مطرح حوزه امور مالی غیرمتمرکز، همواره در کانون توجه فعالان بازار بوده است.
در روزهای اخیر، اخبار مهمی پیرامون CRV منتشر شده که بر چشمانداز بلندمدت آن بیتأثیر نبوده است. یکی از مهمترین آنها، نهایی شدن نسخه جدید رابط کاربری Curve است که قرار است تجربه کاربران تازهوارد را بهطور محسوسی بهبود بخشد. این اتفاق میتواند در کنار رشد اخیر شبکههایی نظیر Frax و Convex که با Curve در تعامل هستند، بار دیگر سرمایهگذاران را به این پروژه امیدوار کند.
از طرفی، فشار فروش گسترده در بازار پس از انتشار آخرین دادههای CPI در ایالات متحده، باعث شد بیتکوین و اغلب آلتکوینها وارد فاز اصلاحی شوند. نرخ تورم ایالات متحده در ماه گذشته بالاتر از انتظارها منتشر شد و فدرال رزرو در واکنش، بار دیگر احتمال تداوم سیاستهای انقباضی را مطرح کرد. چنین شرایطی فضای سرمایهگذاری ریسکی را دچار وقفه کرده و حتی روی پروژههایی با بنیاد قوی مانند Curve نیز اثر گذاشته است.
در کنار این مسائل کلان، دادههای آنچینی CRV نیز حاکی از کاهش نسبی در فعالیت نهنگها و حجم تراکنشهای بزرگ در هفته گذشته است. این کاهش میتواند همراستا با شرایط سرد بازار باشد یا نشاندهنده مرحلهای از تجمیع پیش از یک حرکت جدید.
با وجود این شرایط، ما در این تحلیل سعی کردهایم بر اساس پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، نگاهی دقیقتر به رمزارز CRV بیندازیم و آن را در تایمفریمهای بلندمدت مورد بررسی قرار دهیم. همچنین با پیگیری پیشبینیهای قبلی، در صورت امکان نواحی معاملاتی جدید را شناسایی و معرفی خواهیم کرد.
در تایم ماهانه، از تحلیلهای پیشین یک پیوت شناسایی کرده بودیم که با توجه به ساختار برگشتی آن و در چارچوب اصول معاملاتیمان، بهویژه اینگلف گره تصمیمگیری، گره FTC در ناحیه پایین را بهعنوان مکان مناسبی برای ورود به معامله معرفی کردیم. از طرف دیگر، گره متناظر آن یعنی گره RTP نیز بهعنوان پیوت بالایی مورد توجه قرار گرفت.
در ادامه قیمت به هر دو گره واکنش نشان داد. این واکنشها با توجه به نوع حرکت قیمت، که در هیچکدام از دو گره شاهد اینگلف نبودیم و برخوردها همگی در نواحی ابتدایی گره اتفاق افتادند، ما را به این نتیجه رساندند که قیمت به احتمال فراوان میتواند در یک کانال فشرده میان این دو گره در نوسان باشد. بهعبارتی، شرایط فعلی بازار CRV از منظر بلندمدت، بیشتر حالت رنج دارد تا رونددار، و این نکته برای تعیین استراتژی معاملاتی اهمیت بالایی دارد.
در چنین فضایی، در تایمفریمهای پایینتر نیز میتوان با توجه به پیوتهای شکلگرفته یا شکست تریگرلاینها، وارد معامله شد. البته پیش از ورود، باید طبق پلن معاملاتی شخصی خود بررسی کنیم که قرار است از کدام نوع ستاپ استفاده کنیم: ستاپ ماهیتی یا ستاپ مگنتی. انتخاب نوع ستاپ، میزان صبر، نحوه ورود و حتی هدفگذاری ما را مشخص میکند.
فراتر از این ساختار اصلی، میتوان از ستاپهای دیگر نیز بهره برد. به عنوان نمونه، در تایم روزانه لگ مشخصی را انتخاب کردهایم که انتهای آن به ما سطوح کلاسیک میدهد. این سطوح کلاسیک باید در همان تایمفریم خود، و با رعایت قواعد خاصی، شکسته شوند تا سیگنال معتبری برای ورود صادر کنند.
وقتی به تایم دیلی نگاه میکنیم، میبینیم که سطح کلاسیک ابتدا با شدو شکسته شده، اما بعد از آن قیمت دورخیز کرده و روند خود را ادامه داده است. طبق قواعد شکست سطوح پیوتی، میتوانیم در گرهای که در آن این شکست نهایی رخ داده و تثبیت شده، وارد معامله شویم.
از طرفی، در یک نگاه دقیقتر میتوان با پیدا کردن تایمفریم گره (که در اینجا مربوط به تایم ۴ ساعته است) و مقایسه آن با گامهای حرکتی تایمفریمهای دیگر، مشخص کرد که دقیقاً در کجای این گره انتظار واکنش داریم. با محاسبات انجامشده، مشخص شده که گره مورد نظر از نظر ساختاری متعلق به تایم ۴ ساعته، و از منظر گام حرکتی، وابسته به تایم میانی و بالایی خودش یعنی تایم روزانه است. بنابراین انتظار داریم که واکنش قیمت بیشتر در نیمه انتهایی گره رخ دهد.
این نوع بررسی، یعنی تطبیق محل گره، ساختار تایمفریمها و گامهای حرکتی، یکی از دقیقترین تکنیکهای رفتارشناسی قیمت است. چرا که به ما اجازه میدهد با اطمینان بیشتری وارد معامله شویم و دقیقاً بدانیم کجا انتظار اصلاح داریم، و کجا باید منتظر شتاب قیمت باشیم.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که علاوه بر تحلیل پرایساکشن میتوان در کنار آن شرایط کلی بازار، اخبار فاندامنتال، و میزان ریسکپذیری عمومی بازار نیز در نظر گرفته شود. در حال حاضر، اگرچه CRV با چالشهایی مانند کاهش نقدینگی و فشار بازار مواجه است، اما همچنان در یک ساختار کلاسیک و منظم، بین دو گره کلیدی در حال نوسان است. اگر معاملهگر بتواند این گرهها را بهدرستی شناسایی کرده و با پلن مشخص وارد معامله شود، فرصتهای مناسبی برای خرید یا فروش کوتاهمدت فراهم خواهد شد.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.