آنچه در این مقاله خواهید خواند
خانواده روتشیلد در امپراتوری روم مقدس و بریتانیا به رتبه نجیبزاده ارتقا پیدا کردند. از اوایل قرن نوزدهم، این خانواده به دلیل فعالیتهای خیریه قابل توجه خود، به ویژه در هنر و آموزش نیز مشهور شده است. در این نوشته خواهیم دید که خانواده روتشیلد چطور ثروتمند شدند، دارایی آنها چقدر است، ارتباط خانواده روتشیلد و ارز دیجیتال چیست و چرا این همه تئوری توطئه در مورد آنها وجود دارد.
معرفی اعضای خانواده روتشیلد
داستان خانواده روتشیلد (به آلمان) یا به تلفظ ساکنین آمریکایی آن روسچایلد، در اوایل قرن نوزدهم و از فقر شروع شد، اما هفت نسل بعد، روتشیلدها ثروتمندترین و قدرتمندترین خانواده روی کره زمین بودند.
خانواده روتشیلد یک خانواده یهودی اشکنازی و اصالتا اهل فرانکفورت آلمان است که با مایر آمشل روتشیلد (Mayer Amschel Rothschild) به شهرت رسیدند. مایر آمشل یک «یهودی دربار» یا بانکدار دربار بود که کار خود را در دهه 1760 در دربار حکمرانهای هس کسل (Hesse Kassel) در فرانکفورت آغاز کرد. این منطقه در آن زمان زیر لوای امپراتوری مقدس روم بود. مایر آمشل سپس یک گروه بانکداری بینالمللی را از طریق پنج پسرش تاسیس کرد. او نه تنها ثروت قابل توجهی جمع کرد، بلکه برخلاف بسیاری از بانکداران قبلی دربار، موفق شد ثروت خود را به نسل بعد منتقل کند.
روتشیلدها بسیار مورد احترام بودند. پنج پسر مایر عنوان بارون را در سال 1822 از امپراطوری اتریش دریافت کردند. آنها اولین یهودیهایی بودند که وارد پارلمان بریتانیا شدند و در واقع خانواده روتشیلد در انگلیس اولین یهودیهایی بودند که به رتبه اشراف ارتقا پیدا کردند. ملکه ویکتوریا در سال 1847 نشان بارونت (Baronet) و در سال 1885 نشان بارون (Baron) را به آنها اعطا کرد.
مایر آمشل روتشیلد نیز توسط فوربس به عنوان هفتمین تاجر با نفوذ تمام دورانها و مخترع بانکداری مدرن شناخته شد و به خاطر معرفی مفاهیمی مانند «تنوعبخشی به سرمایهگذاری، ارتباطات سریع، محرمانگی و حجم بالا» مورد تقدیر قرار گرفت.
در طول قرن نوزدهم، خانواده روتشیلد دارای بزرگترین ثروت خصوصی جهان بودند. ثروت خانواده در طول قرن بیستم کاهش یافت و بین فرزندان زیادی تقسیم شد. امروزه، فعالیتهای سلسله یهودی روتشیلد شامل طیف متنوعی از زمینهها از جمله خدمات مالی، املاک و مستغلات، معدن، انرژی، کشاورزی، شرابسازی و سازمانهای غیر انتفاعی است. خانواده روتشیلد اغلب موضوع تئوریهای توطئه بوده است که بسیاری از آنها منشا یهودستیزانه دارند.
نام خانوادگی روتشیلد در زبان آلمانی به معنای سپر قرمز است و به سپر روی خانه اولیه روتشیلدها اشاره دارد. هنوز هم یک سپر قرمز در مرکز نشان خانوادگی روتشیلدها دیده میشود. این نشان شامل یک مشت گره کرده با پنج تیر است که نمادی از پنج سلسله تاسیس شده توسط پنج پسر مایر روتشیلد است. این پنج تیر همچنین اشارهای به آیه 127مزامیز داوود دارد: «فرزندان دوره جوانی مانند تیرهایی در دستان یک جنگجو هستند». شعار خانواده «وحدت، درستی، صنعت» است که زیر سپر درج شده است:
مایر آمشل روتشیلد؛ پدر خانواده
مایر آمشل روتشیلد، معمار اصلی ثروت خانواده روتشیلد، در سال 1744 در یک گتوی یهودینشین فرانکفورت به دنیا آمد. در آن دوران، یهودیان ملزم به زندگی در جوامع کوچکی بودند که بسیار دور از جوامع مسیحی بودند. آنها در تعطیلات مسیحی، یکشنبهها یا شبها اجازه نداشتند روستاهای خود را ترک کنند. او با 30 نفر از بستگانش در فضای کوچک خانه روتشیلدها زندگی میکرد.
مایر که خانوادهاش میخواستند خاخام شود، مدت کوتاهی مشغول تحصیل شد، اما مرگ زودهنگام والدینش او را وادار کرد که این فکر را کنار بگذارد. وی در 12 سالگی در یک موسسه بانکی در هانوفر آلمان شروع به کارآموزی کرد. موسس خانواده روتشیلد در این دوره زیر و بم مفاهیم بانکداری و تجارت خارجی را آموخت.
روتشیلد در 19 سالگی به زادگاهش فرانکفورت بازگشت و همراه با برادرانش، تجارت پدر را که شامل تجارت سکههای قدیمی با شاهزاده ویلهلم نهم بود، ادامه داد. روتشیلد خیلی زود شروع به ارائه خدمات بانکی دیگر به ویلهلم و چند اشرافزاده دیگر کرد. در سال 1769، روتشیلد به عنوان عامل دربار انتخاب شد (عامل دربار یک بانکدار یهودی بود که امور مالی اشراف و خانوادههای سلطنتی اروپایی را مدیریت میکرد).
در سال 1770 روتشیلد با گوتل اشناپر (Gutle Schnapper) ازدواج کرد، جهیزیه سخاوتمندانهای از پدرش دریافت کرد و صاحب ده فرزند، پنج پسر و پنج دختر شد. پسران آنها آمشل (Amschel)، سالومون (Salomon) ناتان (Nathan)، کالمان ملقب به کارل (Kalman) و یاکوب یا جیمز (Jakob) بودند.
مایر پس از تبدیل شدن به عامل دربار ویلیام نهم، الگویی را که خانوادهاش با موفقیت دنبال خواهند کرد، تعیین کرد: تجارت با خانوادههای سلطنتی و به دنیا آوردن تعداد زیادی فرزند پسر که بتوانند امور تجاری خانواده را در خارج از کشور مدیریت کنند.
او و پسرانش با تجارت شمش طلا به ثروت قابل توجهی رسیدند و بعد به بانکدارانی بینالمللی تبدیل شدند. مایر و پسر بزرگش، آمشل (Amschel)، از فرانکفورت بر تجارت رو به رشد نظارت داشتند، ناتان در سال 1804 شعبهای در لندن تاسیس کرد، یاکوب در 1811 در پاریس شروع به کار کرد و سالومون و کارل دفاتر خود را در دهه 1820 در وین و ناپل افتتاح کردند.
انقلاب فرانسه و جنگهای ناپلئونی 1792-1815 فرصتی عالی برای خانواده روتشیلد به ارمغان آورد. جنگها برای روتشیلدها به معنای قرض دادن به شاهزادگان در حال جنگ بود. از 1813 تا 1815 ناتان مایر روتشیلد تقریبا به تنهایی هزینه جنگ بریتانیا را پرداخت کرد. تنها در سال 1815، روتشیلدها 9.8 میلیون پوند (معادل بیش از 1 میلیارد پوند در سال 2023) را به متحدان بریتانیا در این جنگ وام دادند.
قاچاق و همچنین تجارت قانونی محصولات کلیدی مانند گندم، پنبه، محصولات کشورهای مستعمره و اسلحه، و انتقال بینالمللی پول بین بریتانیا و قاره اروپا از دیگر فعالیتهای خانواده روتشیلد بود. دوره صلح تجارت روتشیلد را متحول کرد: این گروه بانکی به معاملات تجاری بینالمللی خود ادامه داد، اما بیش از پیش به تجارت اوراق بهادار دولتی، سهام شرکتهای بیمه و سهام شرکتهای صنعتی رو آورد. بنابراین، این خانواده با موفقیت خود را با انقلاب صنعتی وفق داد و با سرمایهگذاریهای خود در راه آهن، زغال سنگ، آهنآلات و متالورژی، در رشد اقتصادی در سراسر اروپا مشارکت کرد.
خانواده روتشیلد مستقیما در استقلال برزیل از پرتقال در اوایل قرن نوزده نیز نقش داشتند. بر اساس توافق انجام شده دولت برزیل باید دو میلیون پوند به پادشاهی پرتغال غرامت میداد تا استقلال برزیل را به رسمیت بشناسد. روتشیلدها نقش زیادی در جمعآوری این پول در بازار لندن برای دولت تازه تاسیس برزیل داشتند.
خانواده روتشیلد پس از دهه 1850 به گسترش تجارت خود ادامه داد و به ویژه جایگاه مهمی در تجارت جهانی نفت و فلزات غیرآهنی به دست آورد. اما موقعیت انحصاری قبلی آن به طور جدی توسط بانکهای سهامی جدید و بانکهای تجاری یا سپردهگذاری در انگلیس و فرانسه و آلمان تهدید شد. در ربع آخر قرن نوزدهم، گروه روتشیلد دیگر بزرگترین کنسرسیوم بانکی اروپا نبود.
نقش پنج پسر خانواده روتشیلد در امور خانوادگی
آمشل، ناتان، یاکوب، سالومون و کارل به یک اندازه وقف بیزنس نبودند؛ ناتان و یاکوب در میان برادرانشان به دلیل نیروی شخصیت خود برجسته شدند، به ویژه ناتان که عبوس، عمدا گستاخ و کنایهزن بود. یاکوب که در همه این چیزها با برادرش برابر بود، به دلیل زندگی در فضای فرهیختهتر پاریس، خصوصیاتش شدت کمتری داشت. این پنج بنیانگذار به نوبه خود جانشینانی نابرابر داشتند. اما در مجموع، همه آنها عنصر ثابتی در یک و نیم قرن تاریخ این خانواده نشان دادند: ظرفیت قابل توجهی برای استفاده از فرصتها و انطباقپذیری در تجارت و سیاست.
نسل اول روتشیلدها به عنوان غریبه به کشورهای جدید وارد شدند، با زبان و آداب و رسوم آنها آشنا نبودند و مورد حسادت و رقابت بانکداران محلی نیز قرار داشتند. با این حال، آنها به دلیل اراده آهنین خود از همه متمایز شدند. تا نسل دوم، یعنی زمانی که پسران پنج برادر وارد بیزنس شدند، روتشیلدها دیگر فرهیخته شده بودند و آنقدر با کشور میزبان یکی شده بودند که میتوانستند در پوزیشنهای رهبری قرار گیرند، بدون اینکه خصلتهای خانوادگی خود را از دست بدهند.
از سوی دیگر، روتشیلدها به همان اندازه که از کشورهای میزبان تاثیر گرفتند، روی اقتصاد و سیاست آنها نیز تاثیر گذاشتند. برای مثال، آلفونس (Alphonse James de Rothschild)، پسر یاکوب در سال 1871 و 1872 پس از شکست فرانسه از پروس، دو وام بزرگ به فرانسه داد که به عنوان وامهای آزادیبخش شناخته میشوند. لیونل (Lionel de Rothschild) در لندن ظرف چند ساعت 4 میلیون پوند برای دولت انگلیس تامین کرد که به این دولت اجازه داد به سهامدار اصلی شرکت کانال سوئز تبدیل شود. بدیهی است که این دو عضو خانواده روتشیلد در کشورهای خود به شهروندان مهمی تبدیل شدند.
سیاستهای مالی خاندان روتشیلدها
برخلاف قرنهای پیش که عوامل دربار تامین مالی اشراف اروپا را به عهده داشتند و اغلب ثروت خود را از طریق خشونت یا مصادره از دست میدادند، اما نوع جدید بانک بینالمللی ایجاد شده توسط خانواده روتشیلد در برابر حملات محلی غیرقابل نفوذ بود. داراییهای روتشیلدها در ابزارهای مالی نگهداری میشد که به صورت سهام، اوراق قرضه و بدهی در سراسر جهان در گردش بود. تغییرات ایجاد شده توسط روتشیلدها به آنها این امکان را داد که اموال خود را از خشونت محلی مصون نگه دارند؛ ثروت واقعی آنها دور از دسترس اوباش و تقریبا فراتر از دسترس پادشاهان حریص بود.
علاوه بر این، واگذاری یک کسب و کار به نسلهای آینده که همه اعضای آن واجد شرایط اداره آن نیستند ریسکهای اجتنابناپذیری دارد. با این حال، دو دستورالعمل تعیین شده توسط مایر آمشل تا حد قابل توجهی به جبران این ریسک کمک کرد. دو دستورالعمل او این بود: همه معاملات را به طور مشترک انجام دهید و هرگز به دنبال سود بیش از حد نباشید.
در کنار اینها، مایر روتشیلد در وصیتنامهاش مقررات سختگیرانهای در رابطه با ازدواج روتچیلدها تعیین کرد. او نگران بود ثروت خانواده از طریق ازدواج کاهش یابد. برای همین، وصیتنامه او نوادگان زن را از ارث مستقیم محروم کرد، به این معنا که هیچ زنی نمیتوانست بخشی از بانکهای روتشیلد باشد. او مشوقهایی برای ازدواجهای درون خانوادگی نیز ایجاد کرد. چهار تن از نوههای دختر او با پسرعموها و یکی از آنها با عمویش ازدواج کرد. با ازدواجهای برنامهریزی شده بین عموزادهها (مشابه ازدواجهای سلطنتی)، ثروت در داخل خانواده روتشیلد باقی ماند.
با این حال، از اواخر قرن نوزدهم، تقریبا همه روتشیلدها شروع به ازدواج با غریبههایی از طبقه اشراف یا دیگر خانوادههای ثروتمند کردند.
جنگ و روند تغییر ثروت روتشیلدهای ساکن کشورهای مختلف
روتشیلدهای ناپلی اولین شاخه از خانواده بودند که با وقوع انقلاب و تصرف ناپل در 7 سپتامبر 1860 توسط دولت موقت ایتالیا، افول کردند. به دلیل روابط نزدیک سیاسی خانواده روتشیلدهای ناپل با اتریش و فرانسه، آدولف کارل فون روتشیلد (Adolphe Carl von Rothschild)، فرزند کارل در موقعیت حساسی گرفتار شد. او تصمیم گرفت همراه آخرین پادشاه موقتا از ناپل برود. با این حال، شاخههای روتشیلد در لندن، پاریس و وین آمادگی یا تمایلی به حمایت مالی از شاه مخلوع ناپل نداشتند. با اتحاد کشور ایتالیا و افزایش تنش بین آدولف و بقیه اعضای خانواده، موسسه ناپل پس از چهل و دو سال تجارت در سال 1863 بسته شد. در 1901، شعبه آلمان پس از مرگ ویلهلم روتشیلد (Wilhelm Carl von Rothschild)، پسر کارل به دلیل نداشن وارث پسر پس از یک قرن فعالیت تجاری بسته شد.
آغاز قرن بیستم با تصویب سیاستهای مالیاتی ملی در کشورهای مختلف همراه بود. این باعث شد روتشیلدها دیگر نتوانند از یک دفتر مشترک برای ثبت سوابق و حسابهای مالی خود استفاده کنند. در نتیجه، شعب مختلف کمکم از یکدیگر مستقل شدند و راه خود را رفتند. سیستم 5 برادر و جانشینان آنها تا جنگ جهانی اول از بین رفته بود.
ظهور آلمان نازی در دهه 1930 وضعیت متزلزلی را برای روتشیلدهای اتریش ایجاد کرد. وقتی در سال 1938 اتریش به آلمان نازی الحاق شد، خانواده روتشیلد وادار شد بانک خود را به کسری از قیمت واقعی آن بفروشد. بیشتر روتشیلدها از دست نازیها فرار کردند، اما لوئیس روتشیلد، نوه سالومون، به مدت یک سال در زندان بود و تنها پس از پرداخت باج قابل توجهی از طرف خانوادهاش آزاد شد. افسران نازی و کارمندان موزههای اتریش نیز کاخهای خانواده روتشیلد را از اشیا با ارزش آنها خالی کردند.
بعدها، سقوط فرانسه در طول جنگ جهانی دوم منجر به مصادره اموال روتشیلدهای فرانسوی توسط اشغالگران آلمانی شد. آنها در پایان جنگ توانستند بانک خود را پس بگیرند، اما بعدتر کسب و کار خانوادگی آنها توسط دولت سوسیالیستی فرانسوا میتران ملی شد.
علاوه بر این، یکی از دلایل افول خانواده روتشیلد این بود که آنها در مورد فرصتهای آن سوی اقیانوس اطلس قضاوت اشتباهی داشتند و هیچ وقت تجارت خود را به آمریکا گسترش ندادند.
با وجود اینکه دارایی خاندان روتشیلد ها در طول جنگ کاهش یافت و خانواده دیگر جایگاه سابق خود را در بانکداری بینالمللی نداشت، اما شرکتهای روتشیلد هنوز در حال سوددهی بودند. دارایی خانواده روتشیلد در حال حاضر در سال 2023) بیش از 500 میلیارد دلار تخمین زده شده است و به عنوان یکی از ثروتمندترین خانوادههای تاریخ شناخته میشوند.
سلیقه روتشیلدها و کاخهای خانواده
از اواسط قرن نوزدهم، روتشیلدها شروع به لذت بردن از ثمره تلاشهای خود کردند. آنها در خرج کردن پول به اندازه در آوردن آن مهارت داشتند، به ویژه در مورد کاخها. در پایان قرن نوزده، خانواده روتشیلد مالک حداقل 41 قصر بود که نظیر آنها را حتی خانوادههای سلطنتی نیز نداشتند. تعدادی از این کاخها در طول جنگ از بین رفتند و ثروتهای داخل آنها نیز به غارت رفت. بسیاری از کاخهای باقیمانده که در چندین کشور از جمله بریتانیا، ایتالیا، فرانسه و هلند پراکندهاند، اکنون به روی عموم مردم باز هستند. برخی از این کاخها نیز به موزهها یا سازمانهای حراست از میراث تاریخی اهدا شدهاند.
مشهورترین کاخ خانواده روتشیلد احتمالا کاخ وادسون (Waddesdon Manor) است که در دهه 1870 میلادی ساخته شد. این قصر مثال کاملی از چیزی است که به عنوان «سلیقه روتچیلد» شناخته میشود. در فرانسه کلمه روتچیلد در طول قرن 19 و 20 مترادفی برای ثروت به ظاهر بیپایان، سبکهای نئوگوتیک و زرق و برق اپیکوری بود. عناصر سبک روتشیلد دکوراسیون داخلی خیلی شلوغ، استفاده زیاد از مخمل و مطلاکاری، مجموعههای عظیم از زره و تجهیزات جنگی و مجسمه است. این سبک بعدها توسط میلیاردرهای آمریکایی مثل راکفلرها مورد استقبال قرار گرفت.
علاوه بر این، خانههای روتشیلدها محیط فوقالعادهای را برای کلکسیونهای متعدد و متنوع آنها فراهم میکردند. بسیاری از بزرگان خانواده روتشیلد کلکسیونرهای جدی و متعهدی بودند که از کتاب گرفته تا پروانه و تمبر و نقره و… را جمعآوری میکردند و برای ایجاد تماشاییترین کلکسیونها با یکدیگر رقابت داشتند. روتشیلدها که میخواستند در همه چیز عالی باشند فقط به جمعآوری آیتمها بسنده نمیکردند، بلکه با کسب دانش و مهارت در هر حوزه حتی توانستند مجموعههای مهمی ایجاد کنند که به مورخان هنر یا دانشمندان نیز کمک کردند.
خانواده روتشیلد و ارز دیجیتال
خانواده روتشیلد پیشگام امور مالی مدرن هستند و عجیب نیست که روی ارزهای دیجیتال نیز سرمایه گذاری کرده باشند. با این حال، در مورد میزان درگیری خانواده روتشیلد با رمزارزها اطلاعات دقیقی وجود ندارد. آنچه به طور قطع میدانیم این است که طبق اسناد کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC)، شرکت سرمایه گذاری روتشیلد (Rothschild Investment Corp) از طریق صندوق سرمایه گذاری گری اسکیل (Garyscale) روی بیت کوین (BTC) و اتریوم (ETH) سرمایه گذاری کرده است.
شرکت گری اسکیل یکی از بزرگترین شرکتهای سرمایه گذاری داراییهای دیجیتال است که به افراد اجازه میدهد با خرید سهام صندوق و بدون خرید مستقیم ارزهای دیجیتال، روی رمز ارزها سرمایهگذاری کنند. آخرین خبر منتشر شده این بود که در نیمه دوم سال 2021، یعنی در حین عقبنشینی بازار، شرکت روتشیلد سهم خود از صندوق بیت کوین گری اسکیل را سه برابر افزایش داده و از صندوق اتریوم نیز سهم بیشتری خریداری کرده است.
علاوه بر این، در سال 2021 اعلام شد که صندوق سرمایه گذاری RIT Capital Partners که توسط یاکوب روتشیلد تاسیس شده، روی یک پلتفرم مدیریت داراییهای دیجیتال به نام اسپن دیجیتال (Aspen Digital) سرمایه گذاری کرده است. همچنین، به گفته برخی منابع شرکت RIT Capital Partners در صرافی ارز دیجیتال کراکن (Kraken) نیز سرمایه گذاری کرده است.
تئوریهای توطئه
نظریهپردازهای توطئه روتشیلدها را متهم به دستکاری در دولتها، رسانهها، اقتصادها و حتی آب و هوا کردهاند. طبق این تئوریها، خانواده روتشیلد ثروت دنیا و موسسات مالی جهان را کنترل میکند و عامل بسیاری جنگها بوده است.
اغلب این تئوریها مرتبط با کلیشههای ضد یهودی است و از اعلامیهای در اواسط قرن نوزده آغاز شدند. این اعلامیه توسط یک یهودستیز فرانسوی به نام ژرژ دیرنوائل با نام مستعار «شیطان» منتشر شد. در این اعلامیه، او ادعا میکرد ناتان روتشیلد در سال 1815 شاهد شکست فرانسه در نبرد واترلو بود و قبل از انتشار اخبار به لندن بازگشت و 20 میلیون فرانک از این خبر در بورس اوراق بهادار به دست آورد. اما این دروغ بود. روتشیلد اصلا در واترلو یا بلژیک نبود. با وجود این که میشد ثابت کرد اعلامیه شیطان دروغ است، تجدید چاپ و به زبانهای بسیاری ترجمه شد. خانواده روتشیلد (و در نتیجه یهودیان)، مسئول بسیاری از بحرانهای اقتصادی و جنگهای 200 سال آینده شناخته شدند.
همین اواخر، تئوریهای توطئه در عراق، روتچیلدها را مسئول همهگیری کووید-19 دانستند. با این حال، بدترین تئوری توطئه نسبت داده شده به روتشیلدها این است که آنها هولوکاست را برنامهریزی کردند تا برای یهودیان احساس همدردی جمع کنند و از این طریق دولت اسرائیل را تاسیس نمایند.
حواشی و اطلاعاتی در مورد خانواده روتشیلد
- ناتان پیشگام استراتژی مبتکرانه وام دادن به دولتها در زمان جنگ بود. این تاکتیک اولین بار در سال 1814 با حمایت مالی ناتان از ارتش دوک ولینگتون استفاده شد و دلیل اصلی ثروت خانواده در طول 150 سالی بود که تقریبا همیشه جنگی در جریان بود.
- بارون دی روتشیلد در فرودگاه آسپن دستگیر و توسط نازیها بازداشت شد. او پس از مذاکرات طولانی بین خانواده و نازیها، با پرداخت 21,000,000 دلار (معادل 458 میلیون دلار امروز) آزاد شد. گمان میرود این بزرگترین باج پرداخته شده در طول تاریخ باشد.
- نقاشیها و بیشتر داراییهای لوئیس ناتانیل دی روتشیلد پس از نازیها توسط دولت اتریش تصرف شد. در سال 1989، بیش از 200 نقاشی توسط دولت اتریش به وارثان روتشیلد برگردانده شد که در سال 1999 در حراج کریستی به فروش گذاشته شدند.
- همه روتشیلدها موفق نبودند. برای مثال بارون سالمون (Salomon de Rothschild) در قرن نوزدهم یک میلیون دلار را در بورس اوراق بهادار فرانسه از دست داد. او ابتدا به فرانکفورت و سپس به آمریکا تبعید شد و بعد در 29 سالگی در پاریس درگذشت. پزشک اعلام کرد علت مرگ او بیشتر هیجان ناشی از قمار در بورس اوراق بهادار بود.
- نیکا روتچلید (Nica Rothschild)، خواهر سومین بارون روتشیلد، زندگی خود را وفق حمایت از اسطورههای موسیقی جاز مثل تلونیوس مونک و چارلی پارکر کرد.
- در آثار نویسندگان مشهوری مثل بایرون، هاینه، بالزاک، تاکری و آلدوس هاکسلی از روتشیلدها نام برده شده یا شخصیتهایی ملهم از آنها خلق شده است. این شخصیتها گاهی به شکلی تحسینآمیز و گاهی بیرحمانه توصیف شدهاند.
- داستان خانواده روتشیلد در تعدادی فیلم، از جمله فیلم خاندان روتچلید (ساخت 1938) به تصور کشیده شده است.
سخن پایانی
مدیریت موفقیتآمیز یک کسب و کار برای سالیان متمادی، کار هرکسی نیست، به خصوص اگر کسب و کار به نسل بعدی منتقل شود. اما خانواده روتشیلد 250 سال است که این کار را به نحو احسن انجام میدهند. مایر آمشل روتشیلد کسی بود که متوجه شد برای پول درآوردن باید پول خرج کند و حاضر بود این کار را بکند. علاوه بر این، پسران خانواده روتشیلد راههای جسورانهای برای تجارت ایجاد کردند و از قوانین پدر برای نگه داشتن ثروت در داخل خانواده تبعیت کردند. خانواده روتشیلد در میان معدود ثروتمندان جهان هستند که رشد پایدار را در یک دوره طولانی تجربه کردهاند.
تهیه شده در بیت 24