بهترین ستاپ‌های معاملاتی برای تریدرهای ارز دیجیتال

بسیاری از معامله‌گران ارزهای دیجیتال طعم این درد را چشیده‌اند که یک رمزارز را در زمان مناسب نفروخته‌اند یا بالعکس، فرصت خرید را از دست داده‌اند. سِتاپ معاملاتی می‌تواند دوایی بر این درد باشد و به چیدمان یا آرایشی خاص از نوارهای قیمت اشاره دارد که معامله‌گران می‌توانند آن را به‌عنوان سیگنال یا فرصتی مطلوب برای معامله در نظر بگیرند. به عبارت ساده‌تر ستاپ‌های معاملاتی با در نظر گرفتن پارامترهایی مشخص، برای پیدا کردن نقاط ورود یا خروج و اتخاذ استراتژی مناسب به تریدرها کمک می‌کنند. در این مقاله ضمن معرفی انواع ستاپ‌های معاملاتی، به معرفی برخی از بهترین ستاپ‌ها برای تریدرهای ارز دیجیتال خواهیم پرداخت.

ستاپ معاملاتی چیست؟

ستاپ معاملاتی (Trading Setup) نوعی پیکربندی یا ترکیب خاص از نوارهای قیمت (Price Bar) در نمودارهاست که شرایط مطلوب برای ورود به معامله را نشان می‌دهد. با شناسایی یک ستاپ معاملاتی می‌توان زمان ورود و خروج به بازار را تعیین کرد. ستاپ‌ها یکی از بخش‌های مهم آموزش تحلیل تکنیکال هستند که هر تریدری باید با آنها آشنایی داشته باشد.

ابزارهای لازم برای شناسایی ستاپ های معاملاتی شامل اندیکاتورهای تکنیکال، الگوهای قیمتی، حجم معاملات و سایر عوامل تحلیلی هستند. ستاپ‌های معاملاتی عمیقاً با روان‌شناسی بازار ارتباط دارند و در قالب الگوهای نواری یا میله‌ای (Bar)، شمعی یا کندل استیک (Candlestick) و… نمایش داده می‌شوند.

نکته: ستاپ معاملاتی را با استراتژی اشتباه نگیرید. ستاپ نشان‌دهنده شرایط بازار برای ورود به معامله است؛ اما استراتژی معاملاتی، طرحی برنامه‌ریزی‌شده است که بعد از شناسایی یک ستاپ مطلوب، اتخاذ می‌کنید و معاملات خود را انجام می‌دهید.

[banner id=’58044′]

روش شناسایی ستاپ‌های معاملاتی

برای شناسایی یک ستاپ معاملاتی، به کمک یک‌سری ابزارها و مهارت‌ها نیاز دارید که عبارت‌اند از:

خوانش الگوهای نموداری

برای پیش‌بینی حرکت قیمت ارز دیجیتال، استفاده از الگوها و اندیکاتورهای تکنیکال مختلفی مرسوم است. بااین‌حال همان‌طور که می‌دانیم، بازار ارزهای دیجیتال به‌شدت نوسانی است و به همین دلیل، پیش‌بینی دقیق و قطعی قیمت رمزارزها در آینده تا حد زیادی غیرممکن است. بنابراین، خواندن دقیق الگوهای نموداری برای اجرای یک ستاپ معاملاتی موفق بسیار مهم است. نمودارها عملکرد تاریخی قیمت ارزهای دیجیتال را نشان می‌دهند و بنابراین، می‌توانید از آنها برای شناسایی الگوها و روندها در حرکت قیمت ارز دیجیتال مدنظرتان استفاده کنید.

تشخیص روند بازار

یکی دیگر از مؤلفه‌های اصلی ستاپ‌های معاملاتی روندها هستند که باید بتوانید آنها را شناسایی کنید. روندها حرکت احتمالی قیمت یک ارز را نشان می‌دهند و به تریدرها بینشی درباره اینکه قیمت در آینده چه جهتی را طی خواهد کرد، ارائه می‌کنند. شناسایی روندهای بازار مهارتی است که با تجربه به دست می‌آید.

استفاده از نرم‌افزارهای ترید مناسب

راز موفقیت در معاملات، انجام به‌موقع آنهاست. این کار فقط زمانی محقق می‌شود که اطلاعاتی که برای یک معامله نیاز داریم، در زمان مناسب در دسترس ما قرار گیرد. نرم‌افزارهای ترید ابزاری هستند که می‌توانیم از آنها برای دسترسی به اطلاعات موردنیاز از جمله واچ‌لیست‌ها، فیدهای خبری و نمودارها استفاده کنیم. حتی می‌توانیم آنها را طوری تنظیم کنیم که دقیقاً همان اطلاعاتی را که برای سبک ترید ما لازم است ارائه دهند.

داشتن صبر و نظم برای حفظ ستاپ معاملاتی

بسیاری از افراد تصور می‌کنند معامله فقط مبتنی بر شانس است؛ اما واقعیت چیز دیگری است. شانس فقط بخشی از ترید را تشکیل می‌دهد و مابقی آن، به ستاپ‌های معاملاتی بستگی دارد. یک ستاپ معاملاتی می‌تواند شانس موفقیت را افزایش دهد.

بااین‌حال، اگر صبر و حوصله کافی نداشته باشید، نمی‌توانید از فرصتی که ستاپ‌های معاملاتی در اختیارتان قرار می‌دهند، به‌خوبی استفاده کنید. برای نمونه اگر زمانی که باید بیشتر منتظر بمانید و به ستاپ معاملاتی شناسایی‌شده‌تان بچسبید، آن را رها کنید، احتمالاً فرصت ورود به معامله را از دست خواهید داد. از آن سو، اگر زمانی که یک ستاپ معاملاتی نتیجه ندارد و باید آن را کنار بگذارید ولی همچنان ادامه می‌دهید، احتمال دارد با زیان مواجه شوید.

انواع ستاپ های معاملاتی

ستاپ‌های معاملاتی انواع مختلفی دارند. برخی از متداول‌ترین آنها شامل الگوهای بریک‌اوت، ادامه روند، برگشت روند، پرایس اکشن و رِنج (Range) هستند. بیایید با آنها بیشتر آشنا شویم.

۱. ستاپ بریک اوت

بریک اوت (Breakout) یکی از محبوب‌ترین تکنیک‌های ترید است و هدف از آن، معامله‌کردن در هر نوع روند از بازار است. برای انجام معاملات بریک اوت، باید به سطوح حمایت و مقاومت در نمودار قیمت توجه کرد.

بعد از شناسایی سطوح حمایت یا مقاومت اصلی، باید منتظر بمانیم تا قیمت از آن سطوح شکسته شود. اگر قیمت از سطح مقاومت پایین بیاید، ستاپ بریک اوت نشان می‌دهد که زمان مناسبی برای خرید است. برعکس، وقتی قیمت از سطح حمایت معینی بالاتر می‌رود، زمان خوبی برای فروش است.

تریدرهای ارز دیجیتال با مشاهده ستاپ بریک اوت می‌توانند ورود و خروج خود را به‌سرعت برنامه‌ریزی کنند و ضرر را به حداقل یا سود را به حداکثر برسانند. وقتی که قیمت یک ارز دیجیتال بالاتر از سطح مقاومت شکسته می‌شود، به‌معنای آن است که روند صعودی فعلی احتمالاً ادامه می‌یابد؛ درحالی‌که وقتی قیمت زیر سطح حمایت شکسته می‌شود، احتمالاً روند نزولی شکل خواهد گرفت. در این زمان باید پوزیشن‌های خرید یا فروش بگیریم و استاپ لاس را دقیقاً در سمت مخالف سطح شکست قرار دهیم تا بتوانیم ریسک معامله را مدیریت کنیم.

یک نمونه عالی از ستاپ معاملاتی بریک اوت، ستاپ فشرده با استفاده از باندهای بولینگر است. این ستاپ از اندیکاتور باندهای بولینگر برای یافتن دوره‌های کم‌نوسان استفاده می‌کند تا از گرفتار شدن در دام بریک‌اوت‌های کاذب جلوگیری شود.

نکته: مراقب بریک‌اوت‌های جعلی یا کاذب (False Breakout) باشید؛ زیرا این بریک اوت‌ها سیگنال‌های اشتباه می‌دهند و معامله‌گران را به دام می‌اندازند. در نتیجه، تا زمانی که یک بریک اوت تأیید نشده است، اقدامی نکنید.

۲. ستاپ معاملاتی ادامه روند

در ستاپ ادامه روند (Continuation Trading Setup)، الگوهایی را مشاهده می‌کنیم که شیوه شکل‌گیری آنها نشان می‌دهد احتمالاً بعد از تکمیل آن الگوها، روند فعلی ادامه خواهد یافت. برخی از این الگوها شامل الگوی مثلث، پرچم و پرچم سه‌گوش هستند. با مشاهده این ستاپ معاملاتی باید پوزیشن‌های خود را در جهت ادامه روند در نظر بگیریم. مثلا در تصویر فوق الگوی پرچم صعودی و نزولی را مشاهده می‌کنید که از الگوهای ادامه روند هستند.

۳. ستاپ معاملاتی بازگشت روند

در ستاپ معاملاتی بازگشت روند یا ریورسال (Reversal Trade Setup)، الگوهایی را مشاهده می‌کنیم که نحوه شکل‌گیری آنها طوری است که احتمالاً بعد از تکمیل شدن، روند غالب بازار برمی‌گردد و در جهت عکس به راه خود ادامه می‌دهد.

برخی الگوهای برگشتی بسیار مهم شامل الگوی سر و شانه، دابل تاپ/ دابل باتم (Double Tops and Double Bottoms) و انگالفینگ (Engulfing) صعودی و نزولی هستند که سیگنال‌های بسیار قوی از تغییر احتمالی روند ارائه می‌دهند. در صورت پیش‌بینی به‌موقعِ این تغییر جهت، در همان مراحل اولیه روند جدید وارد پوزیشن معاملاتی مناسب می‌شویم. به همین دلیل است که الگوهای برگشتی اغلب سودهای قابل‌‌توجهی نسبت به سایر ستاپ‌ها دارند.

۴. ستاپ معاملاتی رنج

ستاپ رِنج (Range Trading Setup) زمانی اتفاق می‌افتد که بازار هیچ روندی ندارد. بنابراین، قیمت ارز دیجیتال موردنظرمان، برای یک دوره معین در یک محدوده خاص نوسان می‌کند؛ به‌طوری که نه از اوج قیمت قبلی بالاتر می‌رود و نه از کف قیمت قبلی پایین‌تر می‌آید.

در ستاپ رنج، یک محدوده قیمت افقی شناسایی می‌شود. در این محدوده، قیمت دائماً بین دو خط بالا و پایین در نوسان است. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که بین فشار خرید و فروش تعادل وجود داشته باشد. سطح حمایت ممکن است زمان مناسبی برای ورود و سطح مقاومت، زمان خوبی برای خروج از پوزیشن باشد. تا زمانی که قیمت بتواند این سطوح را بشکند، می‌توان از فرصت‌های معاملاتی درون محدوده استفاده کرد. البته در این ستاپ معاملاتی، هر معامله اغلب سود بسیار کمی دارد. اسیلاتورهای استوک‌استیک و CCI می‌توانند برای شناسایی ستاپ های معاملاتی رنج مفید باشند.

۵. ستاپ معاملاتی پرایس اکشن

در ستاپ معاملاتی پرایس اکشن (Price Action Trading Setup)، فقط با تحلیل رفتار قیمت و شکل‌گیری الگوهای خاصی در نمودار قیمت سروکار داریم؛ بدون اینکه نیاز باشد از اندیکاتورهای پیچیده تحلیل تکنیکال استفاده کنیم. این ستاپ برای شناسایی فرصت‌های خرید یا فروش در بازار مناسب است.

ستاپ های معاملاتی پرایس اکشن سبک‌های متنوعی دارند؛ اما برخی از رایج‌ترین آنها عبارت‌اند از:

ستاپ های معاملاتی ICT

پرایس اکشن ICT که کوتاه‌شده عبارت Inner Circle Trading است، سبکی از پرایس اکشن است که با استفاده از آن، تریدرهای ارز دیجیتال می‌توانند درک عمیقی از نحوه عملکرد بازار یا ساختار بازار (Market Structure) به دست آورند و تأثیر بازیگران بزرگ یا معامله‌گران نهادی بر حرکات قیمت را تشخیص دهند. طراح این روش مایکل جی. هادلستون (Michael J. Huddleston) است. او بر این باور بود که می‌توان حرکات بازار را با توجه به رفتار معامله‌گران نهادی که با حجم‌های زیاد معاملات سروکار دارند، شناسایی کرد. به همین دلیل، اصطلاح اسمارت مانی یا پول هوشمند به این دسته از معامله‌گران اطلاق می‌شود.

این روش که از نسبت ریسک به پاداش (Reward/Risk) بالایی برخوردار است، به صبر و تحمل زیادی برای تشخیص یک ستاپ معاملاتی در آن نیاز دارد و بیشتر برای چهارچوب‌های زمانی کوتاه‌مدت مناسب است.

ستاپ های معاملاتی RTM

پرایس اکشن RTM که کوتاه‌شدهٔ عبارت Read The Market است، یک سبک معاملاتی پرایس اکشن است که فقط به سطوح عرضه و تقاضا برای دارایی توجه می‌کند. پدیدآورنده این سبک، ایف میانته (If Myante) است. این سبک پرایس اکشن، برای شناسایی نقاطی به کار می‌رود که در آنها، حجم معاملات خرید و فروش قابل‌توجه است و می‌توان حرکات قیمت را از روی آن پیش‌بینی کرد.

سبک RTM شامل ستاپ‌های مختلفی است که دو تا از مهم‌ترین آنها، ستاپ کازیمودو (Quasimodo) و دیاموند (Diamond) هستند.

ستاپ کازیمودو (QM)، الگویی است که از مجموعه‌ای از کف‌ها و اوج‌های قیمت متوالی تشکیل شده است و اغلب در پایان یک روند طولانی شکل می‌گیرد. در گذشته، از این ستاپ بیشتر برای تشخیص تغییر احتمالی روند استفاده می‌کردند، اما امروزه برخی از الگوهای کازیمودو می‌توانند ادامه روند را هم نشان دهند. بر این اساس، ستاپ کازیمودو به دو الگوی QMR برای برگشت روند و QMC برای ادامه روند تقسیم می‌شود.

کازیمودو شباهت زیادی به الگوی سروشانه معکوس دارد و برای هر چهارچوب زمانی مناسب است. اگر بتوانیم آن را با نشانه‌های بازگشت روند دیگری نظیر انگالفینگ یا ستاره صبح و شب (Morning And Evening Star) در سایر بازه‌های زمانی تأیید کنیم، می‌توانیم وارد معامله شویم.

دیاموند ستاپ

ستاپ دیاموند شباهت زیادی به الماس دارد.

ستاپ دیاموند هم یک الگوی نموداری است که شباهت زیادی به کازیمودو دارد. این الگو بینش‌های ارزشمندی درباره تغییرات احتمالی قیمت ارائه می‌دهد. دیاموند یک الگوی برگشتی است که معمولاً پس از یک روند طولانی رخ می‌دهد و نشان‌دهنده یک دوره تثبیت قبل از شکست احتمالی در جهت مخالف است. این الگو می‌تواند نزولی یا صعودی باشد و شکل آن به این صورت است که ابتدا دو اوج قیمت داریم که به یک اوج بلندتر و در ادامه، به دو کف پایین‌تر متصل می‌شوند. الگوی دیاموند صعودی سیگنالی از بازگشت احتمالی به یک روند صعودی ارائه می‌دهد.

ستاپ شکست ناموفق (BOF)

ستاپ شکست ناموفق یا (Breakout Failure) به شرایطی اشاره دارد که در آن قیمت یک ارز دیجیتال به‌ظاهر از یک سطح حمایت یا مقاومت مهم عبور می‌کند، اما برمی‌گردد و در جهت مخالف حرکت می‌کند. اغلب تریدرها، شکست ناموفق را با بریک‌اوت واقعی اشتباه می‌گیرند و به همین دلیل، در دام بریک اوت گرفتار می‌شوند.

برای روشن شدن موضوع، فرض کنیم قیمت یک ارز دیجیتال روندی صعودی دارد. شما برای محافظت از سود خود در برابر تغییر روند، درست زیر سطح حمایت کلیدی، حد ضرر خود را قرار می‌دهید. اگر قیمت به‌طور موقتی پایین‌تر از سطح حمایت حرکت کند، شما احتمالاً آن را به‌عنوان یک بریک‌اوت نزولی در نظر می‌گیرید. این در حالی است که قیمت بلافاصله برمی‌گردد و دوباره از آن سطح حمایت عبور می‌کند. در این حالت یک ستاپ شکست ناموفق داریم.

چه کسانی ضرر می‌کنند؟

اول، کسانی که در روند صعودی، ارز دیجیتال موردنظر را خریدند؛ یعنی موقعیت لانگ داشتند. آنها استاپ لاس را دقیقاً زیر حمایت کلیدی تنظیم کردند. وقتی قیمت موقتاً از آن سطح عبور کرد، به‌دلیل استاپ لاس، پوزیشن‌های آنها بسته شد و حال دیگر پوزیشنی ندارند.

دوم، تریدرهایی هستند که با مشاهده بریک اوت نزولی غیرواقعی، یک موقعیت فروش (شورت) جدید باز کردند. آنها با این تصور که این بریک اوت واقعی است و روند نزولی جدیدی آغاز شده است، ارز دیجیتال خود را برای فروش گذاشتند تا ارزش آنها از دست نرود.

حالا وقتی قیمت دوباره بازمی‌گردد و از سطح حمایت عبور می‌کند، هر دو گروه ضرر می‌کنند. زیرا قیمت موقتاً کاهش یافته بود و دوباره با قدرت به افزایش خود ادامه می‌دهد.

تشخیص این ستاپ بسیار مهم است. اگر در آن زمان، متوجه شویم که بریک اوت ناموفق است و دست نگه داریم، می‌توانیم از این ستاپ هم سود کنیم.

ستاپ تست حمایت یا مقاومت (TST)

این ستاپ برای شناسایی فرصت‌های ورود به معامله با استفاده از سیگنال‌هایی است که قیمت یک ارز دیجیتال در محدوده حمایت و مقاومت کلیدی ارائه می‌کند. در این ستاپ، معامله‌گران باید منتظر بمانند تا قیمت به یک سطح حمایت یا مقاومت مهم برسد و بعد با تحلیل رفتار قیمت به نتیجه برسند. برای مثال، اگر قیمت از آن سطح عبور کرده و در جهت روند اصلی حرکت کند، سیگنالی برای ورود به معامله است. در صورتی که این سطح، حمایت باشد و قیمت از آن برگردد، باید موقعیت خرید باز کنیم و اگر سطح موردنظر، مقاومت باشد و قیمت از آن برگردد، باید موقعیت فروش بگیریم.

البته این ستاپ را بهتر است با سایر الگوهای کندل استیک تأیید کنیم و سپس وارد معامله و موقعیت‌گیری شویم.

ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB)

ستاپ پولبک بعد از شکست (Breakout Pullback)، شرایطی است که در آن یک تریدر باید منتظر بماند تا قیمت یک ارز دیجیتال از سطح مقاومت یا حمایت مهمی عبور کند و از آن ناحیه شکست را شروع کند. اگر یک اصلاح موقتی یا پولبک به‌سمت همان شکست رخ دهد، فرصتی برای ورود به معامله در جهت بریک اوت خواهد بود. البته بسیار مهم است که حجم معاملات هم در جهت شکست اولیه سیگنال ورود را تأیید کنند و پولبک هم موقت باشد تا بتوان ورود با ریسک کمتر و سود بالا داشت.

ستاپ پولبک ساده در روند (BP)

ستاپ پولبک ساده (Basic Pullback) هم با اصلاح موقت قیمت یک ارز دیجیتال در روندی صعودی یا نزولی سروکار دارد. با مشاهده این ستاپ، تریدرها باید ابتدا روند صعودی یا نزولی را تشخیص دهند، سپس منتظر پولبک یا اصلاح موقت قیمت در جهت همان روند شناسایی‌شده بمانند. وقتی قیمت موقتاً به سطح حمایت (در روند صعودی) یا مقاومت (در روند نزولی) برخورد کرد، می‌توانند به‌محض آنکه قیمت از سطح پولبک برگشت، در جهت روند اصلی وارد معامله شوند.

ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)

ستاپ پولبک پیچیده (Complex Pullback) شبیه ستاپ پولبک ساده است؛ با این تفاوت که الگوهای قیمتی دیگری هم به آن اضافه می‌شوند تا سیگنال ورود با قدرت بیشتری تأیید شود.

در این ستاپ ابتدا باید یک روند صعودی یا نزولی قوی را شناسایی کنیم. سپس باید منتظر یک اصلاح موقت قیمت یا پولبک به سطح حمایت یا مقاومت اصلی بمانیم. حال باید دید آیا الگوهای برگشتی مانند سروشانه یا دابل تاپ/ دابل باتم وجود دارند؟ آیا الگوهای ادامه روند نظیر پرچم، مثلث یا کندل‌های دیگری مشاهده می‌شوند؟ اگر چنین الگوهایی سیگنال ورود در ناحیه پولبک را تأیید می‌کنند، می‌توانیم وارد معامله شویم.

با ستاپ پولبک پیچیده، احتمال موفقیت در شناسایی نقطه درست ورود به معامله بیشتر است؛ اما نباید فراموش کرد که این ستاپ برای شناسایی، به تجربه و مهارت بیشتری نسبت به ستاپ پولبک ساده نیاز دارد و باید حجم معاملات را هم در آن ردیابی کرد. علاوه بر آن باید با مدیریت ریسک، از زیان‌های احتمالی جلوگیری به عمل آورد.

ستاپ معاملاتی در تحلیل نمودار ارزهای دیجیتال چه نقشی دارد؟

ستاپ های معاملاتی نقش بسیار مهمی در تحلیل نمودارهای ارز دیجیتال ایفا می‌کنند. یک ستاپ معاملاتی شرایطی را در نمودارها نشان می‌دهد که می‌توان از آن برای شناسایی فرصت‌های احتمالی خرید و فروش استفاده کرد. به‌ویژه در بازارهای پرنوسان ارز دیجیتال، تشخیص یک ستاپ مطلوب برای تصمیم‌گیری بهتر درباره ورود به معاملات و خروج از آنها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

ستاپ معاملاتی می‌تواند به تشخیص سطوح حمایت و مقاومت، شناسایی ادامه روند یا برگشت روند، ارائه سیگنال‌های ورود به روندهای صعودی یا نزولی و در نهایت، تعیین سطوح استاپ لاس و اهداف قیمتی مناسب به‌منظور مدیریت ریسک کمک کند.

سخن پایانی

نوسانی‌بودن بازار ارزهای دیجیتال، یک ویژگی خاص است و بنابراین، ورود و خروج به‌موقع از آنها می‌تواند سودهای فوق‌العاده‌ای نصیب تریدرها کند. در این مقاله، درباره ستاپ های معاملاتی صحبت کردیم. دیدیم که چطور تشخیص یک ستاپ معاملاتی مناسب، می‌تواند به تریدرهای ارزهای دیجیتال کمک کند با تشخیص نقاط ورود و خروج مناسب، به سود برسند. در کنار آن، مدیریت ریسک هم می‌تواند در حفظ سرمایه و کاهش زیان‌های احتمالی مفید باشد. استراتژی شخصی و ستاپ مورد علاقه شما برای معاملات چیست؟