Zcash (با نماد ZEC) یکی از قدیمیترین پروژههای حریم خصوصی در فضای رمزارزهاست که بر پایه الگوریتم اثبات کار (PoW) و تکنولوژی zk-SNARKs توسعه یافته است. برخلاف بیتکوین که همه تراکنشها در بلاکچین آن شفاف هستند، Zcash قابلیت تراکنشهای محافظتشده (Shielded) را فراهم میکند که در آن آدرس فرستنده، گیرنده و مبلغ قابل مشاهده نیست. در سال 2024، با وجود رقابت شدید در حوزه پرایوسیکوینها، ZEC همچنان به عنوان یک رمزارز معتبر شناخته میشود.
یکی از اتفاقات مهم اخیر، پیشنهاد مهاجرت Zcash از مکانیزم اثبات کار به اثبات سهام (PoS) است که در قالب "Zcash 2.0" توسط بنیاد Electric Coin Company مطرح شد. این تغییر بنیادین با هدف افزایش مقیاسپذیری، پایداری و جذب سرمایهگذاران جدید انجام خواهد شد. همچنین، در نیمه دوم 2024 شاهد افزایش توجه توسعهدهندگان به ابزارهای مبتنی بر zk-rollups روی شبکههای لایه دوم و احتمال همگرایی آنها با معماری آینده ZEC هستیم. از طرفی، با توجه به فشارهای نظارتی بر رمزارزهای حریمخصوصی در برخی کشورها، آینده Zcash نیز به شدت به تعاملات حقوقی و پذیرش در صرافیها وابسته است.
با توجه به این عوامل بنیادی، تحلیل تکنیکال ZEC نیز میتواند دقیقتر و منطقیتر انجام شود، چرا که رفتار قیمت اغلب بازتابی از انتظارات بازار نسبت به تحولات فاندامنتال است.
خیلی ساده اگر بخواهیم تحلیلستاپی به قضیه نگاه کنیم، در انتهای این ریزشی که اخیراً شکل گرفته، یک لانگ شدو قابلتوجه به چشم میخورد که نشانهی مهمی از تلاش خریداران برای بازگرداندن کنترل بازار است. دو سطح در این نوع لانگ شدوها به لحاظ رفتار قیمتی اهمیت دارد: یکی سطح میانی یا همان پنجاه درصد سایه، و دیگری سطح عمقیتر یعنی ۹۰ درصد لانگ شدو که به آن MPL نیز گفته میشود و مفهومی از "نقطه نهایی درد" در بازار دارد؛ جایی که معمولاً پوزیشنهای باقیمانده با حد ضرر زده میشوند تا فضا برای برگشت فراهم شود.
در ناحیه بالایی نیز، حتی اگر فرض لانگ شدو را کنار بگذاریم، ما با یک ساختار پیوتی روبهرو هستیم که به لحاظ فشردگی قیمت و حجم معاملات، پتانسیل بالایی برای واکنش دارد. انتظار داریم قیمت نسبت به این سطح عکسالعمل نشان دهد، چه به صورت شکست و ادامهی روند، چه در قالب برگشت موقتی برای اصلاح.
وقتی به تایمفریم تریگر نگاه میکنیم، میبینیم که قیمت در یک کانال صعودی حرکت میکند؛ کانالی با شیب نهچندان زیاد، اما حرکت در آن فشرده و با نوسانات کوتاه است که معمولاً نشانهای از جمع شدن انرژی بازار برای یک حرکت تند و شارپ است. اینجا باید تصمیم بگیریم با دیدگاه مگنتی وارد شویم (که بر اساس جذب قیمت به سمت ناحیه عرضه یا تقاضاست)، یا با دیدگاه ماهیتی (بر اساس ساختار و ذات حرکت). چون به ناحیه فروش نزدیک هستیم، طبیعی است که نگاهمان کمی محافظهکارانهتر باشد و احتمال بازگشت را در نظر بگیریم.
در این مرحله، یا باید منتظر شکسته شدن تریگرلاین باشیم، یا یک پیوت معتبر در ساختار قیمت شکل بگیرد. حتی چون تایم ما بالاست و اهمیت بیشتری دارد، میتوانیم دبلتریگر کنیم و دو تایم پایینتر مثل M30 و M15 را هم برای تأیید ورود بررسی کنیم تا ریسک ورود کمتر شود. در حال حاضر کندل آخر هنوز کلوز نداده و تثبیت نشده، ولی با فرض تشکیل پیوت و در نظر گرفتن حداقل بازگشت ATR، یک ناحیه پیوتی معتبر برای ورود خواهیم داشت.
در تصویر ضمیمه، این ناحیه مشخص شده و تأکید میکنیم که تنها در صورت تأیید پیوت این ناحیه ارزش ورود خواهد داشت. برای خروج هم از همان ابزارها میتوان استفاده کرد: یا شکست تریگرلاین یا تشکیل پیوت معکوس. این ساختار به ما اجازه میدهد که سناریوی حرکت قیمت را همزمان در چند تایم زیر نظر داشته باشیم.
و اما MPL — همان سطح ۹۰ درصد سایه پایینی — که در اصطلاح "نهایت درد" گفته میشود، اغلب محلی است برای شکار استاپها و جمعآوری نقدینگی لازم برای بازگشت قدرتمند قیمت. این سطح انتهای پیوت فعلی میتواند ناحیهای باشد که اگر قیمت به آن نفوذ کرد، در صورت حمایت شدن و اینگلف ناحیه بالایی، بهعنوان پایهای برای ادامه صعود مورد انتظار قرار گیرد. در تصویر پایانی، پایینترین ناحیه سبزرنگ، همین ناحیه MPL است که در تحلیل فعلی به آن امید بستهایم تا جلوی ریزش بیشتر قیمت را بگیرد.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.