تحلیل رمزارز سوشی‌سواپ (نهم خرداد)

در شرایط فعلی بازار رمزارزها که با نوسانات بالا، ضعف در پشتوانه بسیاری از پروژه‌ها و افزایش حساسیت سرمایه‌گذاران نسبت به پروژه‌های غیرفعال مواجه هستیم، تحلیل تکنیکال پروژه‌هایی مانند سوشی سواپ می‌تواند اطلاعات ارزشمندی برای معامله‌گران فراهم کند. سوشی سواپ به عنوان یکی از پروتکل‌های قدیمی حوزه دیفای، همچنان در بسیاری از صرافی‌های معتبر حضور دارد و علی‌رغم افت قیمت و کاهش حجم فعالیت‌های آن، همچنان دارای نقدینگی کافی و قابلیت تحلیل در تایم‌فریم‌های بلندمدت است.

در زمینه بنیادی، آخرین داده‌ها نشان می‌دهند که تیم توسعه‌دهنده پروژه در تلاش است تا با ایجاد تغییراتی در سیستم پاداش‌دهی و تمرکز بر ویژگی‌هایی مانند SushiBar، جذابیت این پروتکل را حفظ کند. با این حال، کاهش قابل‌توجه تعداد آدرس‌های فعال و حجم معاملات روزانه، همچنان یکی از چالش‌های جدی پیش روی این پروژه است. از سوی دیگر، برخی نهنگ‌ها هنوز روی کیف‌پول‌های خاص فعالیت دارند که احتمال حرکات پرنوسان را در کوتاه‌مدت افزایش می‌دهد.

در این تحلیل سعی کرده‌ایم که بر مبنای پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، نگاهی دقیق‌تر به رمزارز سوشی سواپ بیندازیم و این رمزارز را در تایم‌فریم‌های بلندمدت مورد بررسی قرار دهیم تا در صورت امکان، مناطقی با پتانسیل بالا برای ورود شناسایی شوند.

در تایم ماهانه، لگ ریزشی اخیر با یک کندل اسپینینگ با رنگ مخالف به پایان رسیده که البته به‌تنهایی نمی‌تواند نشانه‌ای قطعی از تشکیل پیوت باشد. این نکته مهم است که تا پایان تحلیل در ذهن داشته باشیم که هنوز هیچ ساختار مشخصی از بازگشت قیمت یا چرخش روند مشاهده نشده است. تنها با تکیه بر یک کندل مخالف و بدون تأییدهای لازم نمی‌توان نتیجه‌گیری کرد. بنابراین، در ادامه با دقت بیشتری گره‌های قیمتی را بررسی می‌کنیم.

با تعیین ناحیه یک‌سوم پایانی حرکت نزولی و احتمال شکل‌گیری ناحیه واکنشی (RTP)، مناطقی که پتانسیل واکنش قیمت را دارند مشخص می‌شوند. در این مرحله، برای بررسی دقیق‌تر باید به تایم‌فریم پایین‌تر برویم تا در صورت وجود تأییدهای ساختاری، بتوان از آن‌ها در تحلیل بهره گرفت.

در تایم هفتگی، ناحیه مشخص‌شده با رنگ قرمز به عنوان گره یک‌سوم پایانی، نقش مقاومت کلیدی را ایفا می‌کند. تا زمانی که قیمت نتواند به‌صورت کامل این ناحیه را اینگلف کند و نفوذ معتبر همراه با کلوز در آن شکل نگیرد، نمی‌توان انتظار تغییر روند از نزولی به صعودی داشت. شکست کامل این ناحیه همراه با کندل تأییدی در تایم‌فریم هفتگی یا ترجیحاً ماهانه، شرط لازم برای معتبر شدن ناحیه RTP سبزرنگ خواهد بود.

در ادامه تحلیل، به سراغ تایم تریگر می‌رویم که می‌تواند تصویر دقیق‌تری از رفتار قیمت در نقاط کلیدی در اختیار ما قرار دهد. در این تایم، خطوط روندی برای شناسایی تریگر ورود رسم شده‌اند. خط اول، یک تریگرلاین صعودی است که در صورت شکسته شدن آن به سمت پایین، می‌توانستیم وارد پوزیشن فروش شویم. در مقابل، خط دوم که نزولی است، در صورت شکسته شدن رو به بالا، می‌تواند سیگنالی برای ورود به پوزیشن خرید باشد.

لازم به یادآوری است که صرف مشاهده یک شکست یا عبور لحظه‌ای از خط روند به معنای تایید ورود نیست. بلکه باید با توجه به ساختار کندلی و بررسی هم‌زمان تایم‌فریم‌های بالاتر، مطمئن شد که شکست ایجاد شده با حجم و تایید همراه است.

در صورت بروز نوسانات بیشتر، می‌توان خطوط روند و تریگرلاین‌های جدید را ترسیم کرد و بر اساس آن‌ها پلن معاملاتی را به‌روز نگه داشت. با این حال، نباید فراموش کنیم که قدرت ناحیه قرمز در تایم هفتگی، به دلایلی که پیش‌تر مطرح شد، هنوز اعتبار بالاتری دارد و ورود به پوزیشن‌های خرید در نزدیکی این ناحیه بدون تأیید می‌تواند با ریسک بالا همراه باشد.

در مجموع، این تحلیل نشان می‌دهد که با وجود برخی نشانه‌های اولیه از کاهش فشار فروش، هنوز برای ورود قاطعانه در پوزیشن‌های خرید، به‌خصوص در تایم‌فریم‌های بالا، نیاز به صبر و دریافت تأییدهای بیشتر داریم. هماهنگی میان تایم‌فریم‌ها، تحلیل منطقی ساختار قیمت و توجه به نشانه‌های کلیدی کندلی می‌تواند معامله‌گر را از افتادن در دام تصمیم‌های عجولانه حفظ کند.