در روزهایی که بازار رمزارزها با نوساناتی پراکنده و جریانهای سرمایهگذاری پراگماتیک مواجه است، توکن شیبا اینو (SHIB) دوباره در کانون توجه قرار گرفته است. این رمزارز که در ابتدا با هدفی شوخیآمیز وارد بازار شد، حالا با ایجاد اکوسیستم Shibarium، پیادهسازی توکنسوزیهای پیدرپی و تلاش برای ورود به حوزهی کاربردهای واقعی (real-world utility)، خود را بهعنوان پروژهای بلندمدت معرفی میکند.
در روزهای اخیر، گزارشهایی منتشر شده مبنی بر اینکه در ماه مه و ژوئن بیش از ۷ میلیارد توکن SHIB سوزانده شده است، که این روند میتواند با کاهش عرضه در بلندمدت فشار مثبتی بر قیمت وارد کند. همچنین، توسعهدهندگان پروژه اعلام کردهاند که در حال مذاکره با چندین پلتفرم پرداخت جهانی برای پذیرش شیبا در تراکنشهای خرد هستند. در طرف دیگر، پلتفرم لایه دوم Shibarium نیز با جذب بیش از ۱.۵ میلیون تراکنش روزانه نشان داده که شبکه در حال پذیرش عملیاتی بالاتری نسبت به گذشته است.
در مجموع، از منظر فاندامنتال، شیبا دیگر تنها یک «میمکوین» نیست و با ترکیب حرکتهای تکنیکی و بنیادین، ظرفیتهایی برای تحلیل دقیقتر پیدا کرده است.
تحلیل تکنیکال و نواحی معاملاتی SHIB
در این تحلیل، تلاش کردهایم با تمرکز بر پرایس اکشن و رفتارشناسی قیمت، روند بلندمدت شیبا را در تایمفریمهای بالا بررسی کرده و در صورت امکان، نواحی معاملاتی معتبر را شناسایی کنیم.
تایمفریم ماهانه
در نمای ماهانه، پس از ریزش سنگین قیمت از سقف تاریخی، شاهد نوعی تحکیم کندلی هستیم. قیمت در حال حاضر در محدودهای فشرده در حال نوسان است و کندلی با سایهبالای بلند (Long Upper Shadow) شکل گرفته که میتوان آن را به چشم یک شدو چکشی معکوس (یا حتی یک تلهی صعودی کلاسیک) نگاه کرد.
در چنین شرایطی، با استفاده از ابزار فیبوناچی روی سایهی این کندل، بهدنبال ناحیهی گره قیمتی در حوالی ۵۰٪ آن هستیم. این ناحیه میتواند بهعنوان سطح بازگشتی بالقوه عمل کند، بهویژه اگر در تایمفریمهای پایینتر همپوشانی ساختاری داشته باشد.
همچنین کندل قبلی نیز با کمی اغماض میتواند در دستهی Long Shadow قرار گیرد. بنابراین، فیبوناچی روی آن هم ترسیم شده و مناطق بین این دو فیبو بهعنوان ناحیهی تلفیقی توجه علامتگذاری شدهاند.
ورود به تایمفریم تریگر (روزانه)
در تایمفریمهای پایینتر، بهویژه چهار ساعته، گرههای قیمتی ناشی از پیوتهای بالا و پایین بهخوبی قابل مشاهدهاند. این پیوتها بهصورت محدودههایی با نقدینگی بالا (liquidity zones) علامتگذاری میشوند تا در صورت رسیدن قیمت به آنها، سناریوهای معاملاتی مشخصتری تعریف شود.
برای مثال، در یکی از سناریوها با شکست خط تریگر لاین وارد معامله میشویم، اما در آن مورد خاص استاپ ما فعال شد. این اتفاق در تحلیلهای رفتاری رایج است، اما با نگاه دقیقتر میتوان متوجه شد که ناحیهی پیوتی بهجای سطح، بهصورت تلهی نقدینگی (hunt) عمل کرده و با کندل بعدی که سطح را شکسته، الگوی جدیدی برای ورود شکل گرفته است.
در این حالت، اگر کندل تأیید (Confirmation Candle) بالاتر از کندل نقض کلوز کند، میتوان با تعیین حد ضرر زیر آن وارد معامله شد. کندل نقض، همان کندلی است که اولینبار سطح مقاومتی یا حمایتی مشخصشده را میشکند و با حجم بالا کلوز میکند.
خلاصه استراتژی ورود
شناسایی سایههای بلند در تایم ماهانه
ترسیم فیبوناچی و یافتن ناحیهی ۵۰٪ بهعنوان گره احتمالی
ورود به تایمفریم تریگر برای بررسی ساختار دقیق پیوتها
بررسی اعتبار ناحیهها بر اساس رفتار کندلهای نقض
ورود به معامله تنها در صورت تأیید کندل و تعیین حد ضرر دقیق
نتیجهگیری
در شرایط فعلی، شیبا اینو در ناحیهای قرار دارد که میتواند تبدیل به یکی از نقاط برگشتی شود؛ اما این سناریو تنها در صورتی فعال خواهد شد که تأییدهای رفتاری در تایمفریمهای تریگر رخ دهند. ترکیب دادههای فاندامنتال (توکنسوزی، رشد شبکه، پذیرش در پرداختها) با رفتار تکنیکال (کندلشناسی و تریگرهای دقیق) میتواند معاملهگر را برای ورود بهتر در آیندهای نزدیک آماده کند.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.