در تاریخ ۲۹ ژوئن ۲۰۲۵، رمزارز SEI با قیمت حدود ۰.۳۰ دلار در حال معامله است و طی هفته گذشته در یک نوسان محدود میان ۰.۲۸ تا ۰.۳۲ دلار درجا زده است. این رمزارز که بلاکچین بومی خود را دارد و با تمرکز ویژه روی بهینهسازی برای برنامههای معاملاتی طراحی شده، در تلاش است به جایگاه تثبیتشدهتری در بین پروژههای لایه اول برسد. یکی از ویژگیهای خاص شبکه SEI، تمرکز آن روی سرعت بالا، پردازش موازی و تأخیر پایین در اجرای سفارشها است؛ عواملی که آن را گزینهای جذاب برای پروژههای صرافی غیرمتمرکز، بازارهای مشتقه و اپلیکیشنهای مالی با نیاز بالا به سرعت پردازش کرده است.
از منظر فاندامنتال، SEI اخیراً همکاریهایی را با چند پروتکل اکوسیستمهای موازی از جمله Injective و Kujira آغاز کرده و همین موضوع باعث شده برخی توسعهدهندگان دیفای، به سمت این شبکه گرایش پیدا کنند. در عین حال، آمار مربوط به ارزش کل قفلشده در شبکه (TVL) در روزهای اخیر اندکی کاهش یافته و در حدود ۱۲۸ میلیون دلار تثبیت شده است، که این کاهش میتواند نشانهای از خروج موقت سرمایه یا کاهش فعالیت کاربران باشد. اما از طرف دیگر، میزان تراکنشهای روزانه و تعداد کاربران فعال همچنان در سطح نسبتاً پایداری قرار دارد. همچنین برخی خبرها درباره ایجاد انگیزههای جدید برای فراهمکنندگان نقدینگی، میتواند در هفتههای آینده جریان ورودی سرمایه را دوباره تقویت کند.
در این تحلیل سعی کردهایم بر اساس پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت به بررسی رمزارز SEI بپردازیم و آن را در تایمهای بلندمدت مورد ارزیابی قرار دهیم و نواحی معاملاتی آن را در صورت امکان مشخص کنیم. بررسی تایم فریم ماهانه نشان میدهد که قیمت از ابتدای ریزش تا امروز، یک حرکت شارپ نزولی داشته که در نهایت به یک پیوت مشخص ختم شده است. این پیوت در واقع نقطهای است که قیمت پس از افت، برای اولینبار تمایل به بازگشت نشان داده و حجم معاملات در آن لحظه افزایش پیدا کرده است.
برای درک بهتر ساختار این ریزش، از ابزار فیبوناچی کمک میگیریم و با قرار دادن آن روی لگ نزولی، گرههایی که در مسیر قیمت شکل گرفتهاند را شناسایی میکنیم. گرههای ۳۳ درصد، ۵۰ درصد و ناحیه RTP در این لگ، از اهمیت زیادی برخوردارند. با علامتگذاری این سطوح در تایم ماهانه، سپس به تایمفریمهای پایینتر (هفتگی و روزانه) میرویم تا دقت تحلیل افزایش یابد و محدوده دقیق نواحی را مشخص کنیم.
در تایمفریم هفتگی، گرههای اصلی به وضوح قابل مشاهدهاند. دو گره ابتدایی، یعنی ناحیه ۳۳ درصد و ۵۰ درصد فیبوناچی، پیشتر توسط قیمت لمس شدهاند و انتقال سفارشها در آن نواحی صورت گرفته است. در واقع قیمت از این گرهها عبور کرده، ولی هنوز به ناحیه بالاتر، یعنی گره RTP نرسیده است. این گره RTP حالا نقش یک مقاومت مهم را بازی میکند و به همراه ناحیه پیوتی بالادست، ساختار مقاومتی بالای قیمت را شکل دادهاند.
در ادامه تحلیل، به سراغ شناسایی نواحی حمایتی میرویم. برای این کار، باید به دنبال لگ آخر حرکتی باشیم؛ لگ صعودی کوچکی که پس از آخرین پیوت کف شکل گرفته و واکنش اولیه بازار از آن شروع شده است. با بررسی تایم هفتگی، میتوان این لگ را مشخص کرد و مجدداً ابزار فیبوناچی را روی آن قرار داد. گره ۵۰ درصد این لگ بهعنوان محتملترین ناحیه برای برگشت قیمت شناسایی میشود و از منظر مدیریت ریسک نیز یکی از مناسبترین نواحی برای سرمایهگذاری کوتاهمدت به شمار میآید.
برای رسم دقیقتر این ناحیه حمایتی، تایمفریم را به روزانه تغییر میدهیم و با دقت بیشتر، محدوده دقیق برخورد احتمالی قیمت را علامتگذاری میکنیم. به این ترتیب، دو ناحیه اصلی بهدست میآیند که در تقابل با یکدیگر قرار دارند: یکی گره حمایتی لگ در تایم هفتگی، و دیگری گره مقاومتی در تایم ماهانه. هرچند که بهطور کلی گرههای تایمفریم بالاتر از اهمیت بیشتری برخوردارند، اما بسته به استراتژی معاملاتی و نوع پلن سرمایهگذاری، میتوان از هرکدام از این نواحی برای ورود یا خروج استفاده کرد.
در چنین شرایطی، رعایت مدیریت سرمایه و وفاداری به پلن معاملاتی، اهمیت مضاعفی پیدا میکند. صرفنظر از اینکه کدام ناحیه شکست میخورد یا حفظ میشود، کافی است در تایم فریم پایینتر منتظر یک نشانه مشخص باشیم؛ مثل شکست یک تریگرلاین، یا یک کندل تأیید صعودی یا نزولی. در صورت دریافت چنین سیگنالی در حوالی یکی از گرهها، میتوان وارد معامله شد و با تعیین حد ضرر معقول و ناحیه برداشت سود (TP) متناسب، در موقعیت باقی ماند.
بهطور مثال، اگر قیمت به گره حمایتی ۰.۲۷۵ برسد و در تایم یکساعته شاهد شکست تریگرلاین نزولی باشیم، این میتواند سیگنالی برای ورود در جهت صعودی باشد. در این حالت، ناحیه هدف میتواند حوالی مقاومت قبلی یعنی ۰.۳۲ یا حتی گره RTP در ۰.۳۵ باشد. از طرف دیگر، اگر قیمت در ناحیه مقاومتی بالا نتواند نفوذ کند و در تایم پایین شکست نزولی رخ دهد، میتوان از آن به عنوان فرصت فروش با هدف تست دوباره کفهای حمایتی استفاده کرد.
رفتار اخیر SEI نشان میدهد که بازار همچنان در فاز بیتصمیمی قرار دارد و نیاز به کاتالیزوری برای حرکت بعدی دارد. از نظر ساختار رفتاری، تراکم فعلی در بازه ۰.۲۹ تا ۰.۳۱ دقیقاً همان ناحیهای است که معاملهگران باید بیشترین دقت را در آن بهخرج دهند، چرا که حرکات انفجاری معمولاً پس از چنین فشردهسازیهایی آغاز میشوند.
در مجموع، با توجه به ساختار کلی نمودار و شرایط فاندامنتال پروژه، میتوان گفت که SEI در حال نزدیک شدن به یکی از تصمیمگیریهای مهم قیمتی خود است. ترکیب تحلیل پرایس اکشن، شناسایی گرهها، و استفاده از ابزارهای ساده اما کارآمدی مثل تریگرلاین، میتواند به ما کمک کند تا در این نوسانات مسیر مشخصتری برای ورود و خروج داشته باشیم و از معاملات بیبرنامه و احساسی دوری کنیم.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.