چهار ماه پیش، زمانی که بازار رمزارزها در رکود نسبی به سر میبرد و نگاه بسیاری از فعالان به پروژههای ضعیفشده معطوف نبود، در تحلیلی بلندمدت برای رمزارز سینتورک (SEI) محدوده ۳۰ سنت را بهعنوان گره تصمیمگیری اصلی مشخص کردیم. در آن مقطع، SEI پس از سقوط ممتد در یک کانال نزولی با اعتبار بالا قرار داشت و قیمت حوالی ۱۷ سنت نوسان میکرد. در همان تحلیل (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) دو مسیر محتمل ترسیم شد:
۱. حرکت اصلاحی از محدوده SOE در ۱۷ سنت تا مقاومت ۳۰ سنت.
۲. آغاز موج نزولی جدید در صورت ناتوانی در عبور از مقاومت یادشده با اهداف ۱۳ سنت و سپس ۷ سنت.
اکنون و پس از گذشت چند ماه، بازار نشان داده است که هر دو گام این تحلیل با دقت قابلتوجهی محقق شده است؛ ابتدا صعود تا ۳۰–۳۸ سنت، سپس بازگشت سنگین تا محدوده ۷ سنت، درست همزمان با ریزش گسترده بازار کریپتو.
در تحلیل خرداد، زمانی که SEI حوالی ۱۳ تا ۱۷ سنت معامله میشد، بخش زیادی از بازار نگاه نزولی مطلق داشت. با وجود این فضا، ساختار قیمتی نشان میداد که رمزارز در انتهای لگ نزولی بلندمدت خود قرار گرفته و در حال آمادهسازی برای یک حرکت اصلاحی است.
همانگونه که پیشبینی شد، SEI از همان محدوده کمریسک شروع به رشد کرد و طی چند هفته تا محدوده ۳۰ سنت بالا رفت. در ادامه این حرکت، در ۹ تیر ۱۴۰۴ تأکید شد که این ناحیه میتواند سقف اصلاح موقت باشد و در صورت پاکسازی مقاومت، احتمال تغییر فاز از نزول به صعود وجود دارد. اما بازار نتوانست از این مقاومت عبور کند و رفتار قیمت دقیقاً مطابق سناریوی دوم – یعنی آغاز حرکت نزولی جدید – شکل گرفت.
با ناتوانی قیمت در شکست محدوده ۳۰–۳۸ سنت، فشار فروش در چارت فعال شد و الگوی ادامهدهنده نزولی تایید گرفت. در همان زمان، تحلیل ما محدودههای ۱۳ سنت و ۷ سنت را بهعنوان تارگتهای احتمالی بعدی معرفی کرده بود.
همانگونه که تصاویر جدید چارت نشان میدهند، SEI پس از اصلاح کوتاهمدت، ریزشی سنگین را تجربه کرد و در نهایت با لمس ۷ سنت، به گام پنجم ساختار نزولی خود رسید. این محدوده دقیقاً با کف کانال نزولی بلندمدت منطبق بود و از نظر ساختار قیمتی، «بهینهترین نقطه حمایتی» محسوب میشود. واکنش مثبت اولیه از این ناحیه نیز تأییدی بر اعتبار تحلیل تکنیکال کلاسیک و مدل لگشماری ماست.
ریزش اخیر SEI تنها یک اتفاق مجزا نبود. افت همزمان کل بازار کریپتو در مهرماه، پس از اعلام تعرفه ۱۰۰٪ واردات چین توسط دولت ترامپ، باعث شد داراییهای پرریسک بهشدت فروخته شوند. همانطور که گزارشهای سنتیمنت و کوبیسیلتر نشان داد، این سقوط با لیکویید شدن بیش از ۱۶ میلیارد دلار موقعیت خرید همراه بود.
در ظاهر، این رویداد سیاسی عامل مستقیم ریزش بازار شناخته شد، اما از نگاه تحلیلی، ساختار نزولی SEI از ماهها قبل در چارت مشخص بود. فشار فروش در محدوده مقاومت ۳۰ سنت، واگرایی حجم، و برخورد به سقف کانال نزولی همه هشدارهایی بودند که خبر از تضعیف روند میدادند. تصمیم ترامپ صرفاً «جرقهای» برای آغاز ریزش بود، نه علت آن.
بهاینترتیب، میتوان گفت شرایط کلان بازار و منطق تکنیکال در این نقطه با هم همجهت شدند و باعث شدند تحلیل نزولی ما بهصورت کامل تحقق یابد.
کانال نزولی بلندمدت SEI از نظر هندسی و رفتاری یکی از معتبرترین ساختارهای تکنیکال این دارایی محسوب میشود.
۱. واکنشهای متعدد به میدلاین و سقف کانال، اعتبار خطوط را تایید میکند.
۲. لگشماری به سبک T-Rex نیز با همین کانال همپوشانی دارد.
۳. محل گام پنجم در محدوده ۷ سنت دقیقاً با کف کانال یکی است؛ یعنی محل همگرایی دو ابزار تحلیلی متفاوت، که از دید سیستم معاملاتی ما یک ناحیه حمایتی با احتمال واکنش بسیار بالاست.
همین همپوشانی باعث شد بتوانیم در تحلیل خرداد و تیر، بدون اتکا به احساسات بازار، محدوده ۷ سنت را از ماهها قبل بهعنوان نقطه پایانی سیکل نزولی مشخص کنیم.
در زمان نگارش تحلیل اولیه، تصور رسیدن قیمت از ۳۰ سنت به ۷ سنت برای بسیاری از مخاطبان دشوار بود. اما تحلیلگر به سیستم خود متعهد میماند، نه به جو بازار. انضباط در پیروی از اصول تحلیل و پذیرش سناریوهای محتمل، حتی اگر خلاف انتظارات احساسی باشد، مهمترین تفاوت میان معاملهگر حرفهای و واکنشی است.
تحلیل تکنیکال قرار نیست آینده را پیشگویی کند؛ بلکه چارچوبی برای سنجش احتمالهاست. در تحلیل SEI، سیستم معاملاتی دقیقاً همانگونه عمل کرد که طراحی شده بود: شناسایی گره تصمیمگیری، مشخص کردن سناریوها، تعیین اهداف، و در نهایت مشاهده تحقق کامل آنها در هر دو جهت بازار.
تحلیل سینتورک در چهار ماه گذشته نمونهای از دقت بالای ترکیب تحلیل تکنیکال کلاسیک و ساختار لگشماری به سبک T-Rex بود. از رشد ۷۵ درصدی از محدوده ۱۳ تا ۳۸ سنت تا ریزش کامل به ناحیه حمایتی ۷ سنت، تمام مسیر با منطق چارت سازگار بود.
تطابق محل گام پنجم با کف کانال نزولی باعث شد تحلیل ما نهتنها جهت حرکت، بلکه نقاط دقیق برگشت را نیز بهدرستی شناسایی کند.
همزمانی این ریزش با بحران تعرفههای آمریکا و چین نیز نشان داد که بازار همیشه بهانهای برای تحقق ساختارهای از پیش موجود پیدا میکند؛ ساختارهایی که ماهها قبل در چارت ترسیم شده بودند.
در نهایت، تجربه SEI بار دیگر ثابت کرد که پایبندی به سیستم معاملاتی و اعتماد به منطق تحلیل در زمان تردید، پایه اصلی بقا و موفقیت در بازارهای پرنوسان است. هرچند هیاهوی خبری میتواند جهت احساسات را تغییر دهد، اما نمودار همیشه زودتر از تیترها حرف خود را زده است.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.