در روزهای گذشته رمزارز Sonic با نوسانات چشمگیری همراه بوده است. قیمت فعلی آن در محدوده حدود ۰.۱۹۴ دلار قرار دارد که نسبت به سقف ثبتشده اخیر در حوالی ۰.۳۲ دلار، کاهش شدیدی را نشان میدهد. این سقف قیمتی در پی اعلام لیست شدن این توکن در صرافی کوینبیس ثبت شد؛ خبری که بلافاصله منجر به رشد قابلتوجه حجم معاملات و ورود هیجانآلود نقدینگی به بازار شد. در همان زمان، برخی دادههای مشتقه مانند open interest نیز با رشد ۱۰ درصدی مواجه شد که نشانهای از افزایش تمایل برای ورود به معاملات لانگ یا شورت بود. اما با گذشت چند روز از این خبر و خروج بخشی از سرمایههای هیجانی، قیمت سونیک مجدداً کاهش یافته و اکنون در حوالی سطح ۰.۱۹ دلار در حال تثبیت است.
همزمان با این نوسانات، تیم توسعهدهنده Sonic چند اقدام مهم دیگر را نیز اجرایی کرده است. یکی از آنها برگزاری فاز دوم ایردراپ به کاربران فعال بوده که طی آن حدود ۸۲ میلیون دلار توکن به کاربران شبکه، دارندگان NFT و مشارکتکنندگان در فعالیتهای اکوسیستم تخصیص یافت. این اقدام موجب افزایش تعامل کاربران با پلتفرم شد و جامعه پیرامون آن را فعالتر کرد. از سوی دیگر، ادغام با پروتکلهای شناختهشدهای مثل 1inch برای بهبود مبادلات میانزنجیرهای و افزایش نقدشوندگی، از دیگر رویدادهای مهم در توسعه فنی این شبکه بوده است. TVL یا ارزش قفلشده در پروتکل نیز رشد معناداری داشته و به گفته برخی منابع از ۶۰۰ میلیون دلار عبور کرده است که برای پروژهای با این سن کم، رقمی قابلتوجه محسوب میشود. با این حال، واکنش بازار به این اخبار دوگانه بوده؛ از یک سو افزایش حجم و فعالیتهای فنی، و از سوی دیگر اصلاح شدید قیمت در چند روز اخیر، نشان میدهد بازار هنوز به ثبات مشخصی نرسیده و نوعی بلاتکلیفی در تصمیمگیری نسبت به ادامه روند وجود دارد.
در چنین شرایطی، تحلیل تکنیکال با تکیه بر پرایس اکشن و رفتارشناسی قیمت میتواند تصویر روشنتری از وضعیت فعلی ارائه دهد. در این تحلیل تلاش کردهایم با استفاده از دادههای قابلاطمینان در تایمفریمهای پایینتر مانند روزانه و چهارساعته، نواحی حساس قیمتی را شناسایی کرده و بر اساس آن، سناریوهای احتمالی آینده را بررسی کنیم. از آنجا که این رمزارز هنوز سابقه تاریخی طولانی ندارد، عملاً تحلیل در تایمفریمهای بالا مانند ماهانه و هفتگی بهدلیل تعداد کندلهای محدود، کاربرد تحلیلی خاصی ندارد. بنابراین تمرکز اصلی بر روی ساختارهای قیمتی دقیقتر در تایمفریمهای پایینتر قرار گرفته است.
در تایمروزانه، ابتدا یک پیوت پولبکی در گذشته شکل گرفته که قیمت پس از آن وارد یک حرکت نزولی یا لگ ریزشی شده است. این ریزش با فشار نسبتاً شدید همراه بوده و کندلهایی با بدنههای قوی در چارت قابل مشاهدهاند. پس از آن، قیمت مجدداً یک پیوت جدید تشکیل داده که از نوع ریورسال بوده و نشانهای از تلاش بازار برای بازگشت از فشار فروش است. این حرکت صعودی توانست تا حدودی سطح پیوت قبلی را بشکند و در آن نفوذ کند، اما ادامهی مسیر با اصلاح و نوسان همراه شد که به وضوح نشان میدهد بازار هنوز نتوانسته در مورد جهت نهایی خود تصمیمگیری کند.
در این شرایط، نواحی معاملاتی کلیدی به روشنی قابل تشخیصاند. نخست، ابتدای لگ صعودی اخیر بهعنوان یک پیوت اصلی در نظر گرفته میشود که میتواند نقش حمایت اولیه را ایفا کند. دوم، ناحیهای است که قیمت پس از بازگشت، دوباره به آن رسیده و واکنش نشان داده، که به آن اصطلاحاً ناحیه بازگشت به پیوت یا ریترن تو پیوت گفته میشود. از سوی دیگر، در بالای چارت نیز یک پیوت نزولی جدید تشکیل شده که ناحیه ریترن تو پیوت متناظر با آن در مسیر صعودی قرار دارد. این دو گره در واقع محلهایی هستند که انتظار داریم قیمت در صورت رسیدن به آنها یا با واکنش مواجه شود یا در صورت شکست آنها، سناریوی حرکتی بازار بهکلی تغییر کند.
در سبک تحلیلی ما، فرض اصلی بر این است که اگر قیمت موفق شود در یکی از این نواحی نفوذ کامل ایجاد کرده و آن را اینگلف کند، آنگاه پیوت متناظر آن عملاً شکست خورده محسوب میشود. برای مثال، اگر قیمت بتواند گره ریترن تو پیوت صعودی را اینگلف کند، به این معنا خواهد بود که پیوت نزولی قبلی احتمالاً دیگر مانع معتبری نخواهد بود و مسیر برای رشد باز خواهد شد. در مقابل، اگر ناحیه ریترن تو پیوت نزولی اینگلف شود، باید منتظر ادامه ریزش و احتمال ثبت کفهای پایینتر بود.
با رسیدن قیمت به این نواحی کلیدی، ما میتوانیم در تایمفریمهای تریگر مانند چهارساعته یا یکساعته وارد چارت شویم و به دنبال تأییدیههایی برای ورود به معامله باشیم. این تأییدیهها ممکن است شامل شکست تریگرلاینها، تشکیل پیوتهای کوچکتر یا دریافت سیگنال از اندیکاتورهایی مانند RSI یا MACD باشد. البته بهتر است این ابزارها بهعنوان تاییدیهی ثانویه استفاده شوند و تصمیم اصلی بر پایه ساختار قیمتی و رفتار کندلها اتخاذ گردد. همچنین حجم معاملات و نوع کندل (آیا فشار خریدار در شکست سطح وجود دارد یا نه) میتواند سیگنالهای مهمی برای ورود یا عدم ورود باشد.
نکته بسیار مهم در برخورد با چنین چارتهایی، مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملاتی است. بهخصوص در شرایطی که بازار نوسانی است و هنوز جهت نهایی مشخص نشده، معاملهگر باید با حجمهای کوچکتر وارد شده و نسبت ریسک به بازده را بهصورت جدی مدیریت کند. حتی در صورت وجود ستاپهای بهظاهر جذاب، ورود با حجمی بیش از حد یا بدون حد ضرر مشخص میتواند منجر به زیانهای سنگین شود. بهترین رویکرد در چنین فضایی، ورود پلکانی، رعایت حد ضرر و نظارت مداوم بر رفتار قیمت پس از ورود به موقعیت است.
در جمعبندی میتوان گفت رمزارز سونیک با وجود اقدامات توسعهای و اخبار مثبت اخیر، هنوز در فاز تثبیت و نوسان قرار دارد و بازار نشانهای قطعی از تصمیمگیری جهتدار ارائه نکرده است. تحلیلگر میتواند با تمرکز بر نواحی کلیدی، بررسی واکنشهای قیمت در تایم تریگر و رعایت اصول مدیریت سرمایه، از نوسانات بازار بهره ببرد. اما در شرایط فعلی، نباید با فرض قطعی صعود یا ریزش، وارد معاملات سنگین شد؛ بلکه باید بازار را در محدودههای حساس تحت نظر گرفت و با تأییدیههای مشخص، اقدام به ورود کرد.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.