در روز ۱۳ جولای ۲۰۲۵، رمزارز PNUT با قیمت ۰.۲۷۶۴ دلار معامله میشود و همچنان در مسیر نوسانات خاص خود باقی مانده است. در فضای کلی بازار ارزهای دیجیتال، چند رویداد در هفته اخیر توجهات را به پروژههای نوظهور یا متحولکننده جلب کردهاند. پروژه Peanut Protocol که پشت رمزارز PNUT قرار دارد، همچنان در حال گسترش دامنه خدمات مالی غیرمتمرکز خود است و اخیراً در یک همکاری مشترک با چند پروژه زیرساختی، از ادغام خود با یک پلتفرم تجمیعکننده نقدینگی بینزنجیرهای خبر داده است. این اقدام در راستای افزایش قابلیت تعامل بین PNUT و دیگر داراییهای دیجیتال در شبکههایی نظیر BNB Chain و Arbitrum بوده که بهطور مستقیم روی تسهیل تراکنشها و دسترسی بهتر کاربران به خدمات Peanut تأثیر میگذارد. همچنین گزارشهایی منتشر شده که نشان میدهد تیم Peanut قصد دارد در نسخه جدیدی از قراردادهای هوشمند خود، تمرکز بیشتری روی افزایش بازدهی فارمینگ و پایداری مکانیزم توکنسوزی داشته باشد. از سوی دیگر، با تثبیت قیمت بیتکوین بالای محدوده ۱۱۵ هزار دلاری، شاهد بازگشت آرام جریان سرمایه به سمت آلتکوینها هستیم و همین موضوع باعث شده که برخی پروژههای کمحجمتر مثل PNUT دوباره در واچلیست معاملهگران حرفهای قرار بگیرند. از دیدگاه روانشناسی بازار، افزایش نسبی حجم معاملات روزانه و رشد ملایم علاقه جستوجویی در موتورهای مانند گوگل، نشاندهندهی شکلگیری تدریجی یک فاز آمادهسازی برای حرکت بعدی است؛ حرکتی که جهت آن را میتوان در تحلیل تکنیکال دنبال کرد.
در این تحلیل سعی کردهایم بر پایهی پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، به بررسی رمزارز PNUT بپردازیم و آن را در تایمفریمهای بلندمدت تحلیل کنیم. تمرکز اصلی ما بر یافتن نواحی حساس قیمتی و گرههای تصمیمگیری است که بتوانند مبنای ورود یا خروج مناسب در معاملات باشند.
در تایمفریم ماهانه، نوعی درجازدن کندلی را شاهد هستیم. کندلهایی که شباهت زیادی به ساختار بیس-پیوت دارند؛ الگویی که معمولاً نشان از مکث بازار در میانهی یک روند یا آمادگی برای یک چرخش بزرگ دارد. هرچند از نظر فنی، برای تأیید این ساختار نیاز به شکست کرانههای بالا یا پایین آن هست که تاکنون اتفاق نیفتاده، اما همین نشانهها میتوانند زنگ خطری برای معاملهگران محافظهکار باشند که بهتر است زودتر برای بررسی دقیقتر، به تایمفریم پایینتری مانند هفتگی رجوع کنند.
در تایمفریم هفتگی، یک ریزش مشخص در قیمت دیده میشود که بهدنبال آن، بازگشتی به اندازهی یک ATR در همین تایم رخ داده است. این بازگشت، در واقع نشانهای از تشکیل یک پیوت جدید است. اما این که این پیوت برگشتی است یا صرفاً پولبکی به ساختار قبلی، موضوعی است که نیاز به بررسی دقیقتری دارد.
برای پاسخ به این سؤال، ابتدا فیبوناچی را روی لگ نزولی رسم کرده و تراز ۳۳ درصد آن را بهعنوان منطقهی حساس علامتگذاری میکنیم. در این ناحیه معمولاً یک گره تصمیمگیری بهوجود میآید. حالا برای پیدا کردن موقعیت دقیق این گره، تایمفریم را کاهش میدهیم تا ببینیم آیا قیمت موفق به اینگلف این ناحیه شده یا خیر. با مشاهدهی دقیق در تایم پایینتر، درمییابیم که قیمت به این ناحیه وارد شده اما هنوز آن را اینگلف نکرده و در واقع، تنها به درون آن نفوذ کرده است.
از آنجا که قیمت هنوز درون ناحیهی مقاومت قرار دارد و شکست قطعیای اتفاق نیفتاده، ما میتوانیم به تایم تریگر (چهار ساعته) برویم و در آنجا با رسم یک تریگرلاین دقیق و با مشاهدهی شکست، سیگنال مناسب ورود به بازار را شناسایی کنیم. در همین ناحیه، میتوان ناحیه FTC پیوت را علامت زد و سفارش فروش (sell limit) را در محدودهی مشخصشدهی FTC تنظیم نمود.
در ادامه تحلیل، یک تایم دیگر پایینتر میرویم و به تایمفریم روزانه نگاه میاندازیم. در اینجا، شاهد تشکیل یک حرکت یک تکه صعودی هستیم که با بازگشت کندلی مطابق با ATR همان تایم به پایان رسیده است. این رفتار، اغلب نشانهی ورود به فاز اصلاح یا آغاز موج مخالف است. مشابه آنچه در تایم هفتگی انجام دادیم، مجدداً از فیبوناچی برای اندازهگیری لگ صعودی استفاده کرده و تراز ۳۳ درصد را مشخص میکنیم. سپس تایم را پایین آورده و گره قیمتی دقیقی که در آن سطح وجود دارد را بهطور کامل شناسایی میکنیم.
در این مرحله، مشخص میشود که قیمت در تایمفریم پایینتر توانسته این ناحیه را اینگلف کند. این به معنای تأیید پیوت برگشتی در این تایم است و بنابراین، ناحیهی FTC آن میتواند محل مناسبی برای ورود به پوزیشن فروش باشد. اهمیت این نکته در این است که حالا دو دیدگاه تکنیکال در دو تایمفریم مختلف داریم که یکدیگر را تأیید میکنند. در واقع، ناحیهی مقاومتی روزانه دقیقاً در دل ناحیهی هفتگی قرار گرفته و این همپوشانی به تحلیلگر اطمینان بیشتری از اعتبار تحلیل میدهد.
با در نظر گرفتن این ساختار و گرههای مشخصشده، ورود به معامله فروش با رعایت حد ضرر (مثلاً بالاتر از پیوت تاییدشده) میتواند گزینه مناسبی باشد. از نظر مدیریت معامله، خروج از پوزیشن بهصورت گامبهگام و بر پایهی ساختار پلن شخصی انجام میشود، اما بهطور کلی، سطح ۵۰ درصد لگ نزولی هفتگی میتواند یک تارگت منطقی برای خروج باشد؛ چراکه این نقطه اغلب محل عکسالعمل اولیه خریداران و کاهش قدرت فروشندگان است.
در نهایت باید گفت که رمزارز PNUT اکنون در وضعیت حساسی قرار گرفته که میتواند سرآغاز یک حرکت جهتدار باشد. ناحیهی مقاومتی که در دل آن قرار دارد، مانع مهمی برای ادامه رشد قیمت محسوب میشود، اما اگر بازار موفق به شکست آن شود، میتوان انتظار شروع یک موج جدید صعودی داشت. از طرف دیگر، در صورت عدم موفقیت در شکست این سطح، احتمال بازگشت قیمت به کفهای قبلی همچنان مطرح خواهد بود.
در چنین شرایطی، رعایت اصول مدیریت ریسک، چککردن همزمان چند تایمفریم و استفاده از ستاپهای تریگری در تایم پایینتر میتواند به کسب موقعیتهای معاملاتی با کیفیت منجر شود. رمزارزهایی مانند PNUT که در پروژههایی با ساختار دیفای و کاربردهای نوآورانه فعالیت دارند، اغلب با نوسانات تند و فرصتهای هیجانی همراه هستند، اما اگر تحلیل دقیق و ساختارمند بر پایه دادههای رفتاری داشته باشیم، میتوان از دل این نوسانات، موقعیتهایی با پتانسیل سود بالا استخراج کرد.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.