با قیمت فعلی حدود ۳٬۳۲۷ دلار، PAXG همچنان یکی از امنترین و باثباتترین گزینهها برای سرمایهگذاران در بازار رمزارزها به شمار میرود. این دارایی دیجیتال که پشتوانهاش طلاست، در شرایطی که بازارهای مالی جهانی بهدلیل تداوم تورم، رکود صنعتی در چین، فشارهای اقتصادی ناشی از افزایش نرخ بهره و همچنین درگیریهای ژئوپلیتیکی متشنج هستند، نقش یک پناهگاه امن (safe haven) را بهخوبی ایفا کرده است. در واقع، سرمایهگذارانی که به دنبال ثبات ارزش سرمایهی خود هستند، در شرایط نامطمئن بازار به داراییهایی مثل PAXG روی میآورند.
در ماههای گذشته، تصمیمات فدرال رزرو ایالات متحده مبنی بر حفظ نرخ بهره در سطوح بالا برای کنترل تورم، سبب شده تا سرمایهگذاران از داراییهای ریسکپذیر فاصله بگیرند. با این حال، کاهش شاخص دلار و گمانهزنیهای جدید درباره امکان کاهش نرخ بهره در نیمه دوم سال، باعث شد تا طلا بار دیگر در کانون توجه قرار گیرد. همزمان با افزایش نگرانیها درباره جنگهای منطقهای، از جمله تنشهای میان ایران و اسرائیل که برای لحظاتی بازارهای جهانی را دچار شوک کرد، قیمت طلا بهسرعت جهش یافت و سقف تاریخی خود را در محدوده ۲۴۳۰ دلار ثبت کرد. همین تحولات موجب شد PAXG نیز در بازار رمزارزها بهصورت قابلتوجهی رشد کند و جایگاه خود را بهعنوان نسخه دیجیتالی طلا تثبیت نماید.
در این تحلیل سعی کردهایم براساس سبک پرایس اکشن و رفتارشناسی قیمت، نگاهی به PAXG در تایمهای بلندمدت بیندازیم و با پیگیری تحلیلهای گذشته و بررسی وضعیت فعلی قیمت، به پیشبینی آیندهی قیمتی این رمزارز در تایمفریمهای بالا بپردازیم. در چندین تحلیل پیشین که از PAXG ارائه داده بودیم، همواره روی یک دیدگاه تحلیلی مشخص ایستادهایم و آن را با دادههای جدید بهروزرسانی کردهایم. از لحاظ نموداری، PAXG یکی از خوشچارتترین رمزارزهای حال حاضر بازار به حساب میآید و رفتار قیمتی آن تطابق خوبی با ساختارهای کلاسیک و اصول پرایساکشن دارد.
در تایمفریم روزانه، یک حرکت شارپ صعودی و اسپایک از PAXG مشاهده شد که در ادامه وارد فاز تسویه گردید و این اصلاح در قالب سه گام اصلی انجام گرفت. سپس با توجه به اینگالف شدن گره بیس فلگ، انتظار ریزش تا محدوده گره ۵۰ درصد را داشتیم که دقیقاً همانجا قیمت با واکنش مثبت روبرو شد و توانست حتی سقف گام سوم را هانت کند. پس از آن، مجدداً اصلاح قیمت آغاز شد. اکنون خط TTL که سقف گام سوم را نمایش میدهد بهعنوان مقاومت کلاسیک عمل میکند. این سطح تاکنون تنها توسط شدو شکسته شده و شکست معتبری با بادی در آن رخ نداده است، لذا احتمال بازگشت قیمت از این ناحیه همچنان بالاست.
در صورتی که قیمت دوباره از این سطح برگشت بخورد، دو سناریوی نزولی میتوان متصور شد: یا اصلاح تا گره ۵۰ درصد پیشین که یک سطح معتبر تقاضا است، یا حتی حرکت به سمت گره بیس پل، یعنی نقطهی شروع حرکت صعودی اخیر. از آنسو، اگر قیمت موفق شود با ساختار بادی و کندلهای قدرتمند سطح TTL را بشکند، آنگاه مقاومت تبدیل به حمایت خواهد شد و احتمال صعود تا سقفهای بالاتر وجود خواهد داشت. با این حال، تحلیل فعلی تأکید دارد که قیمت هنوز تمایل به اصلاح و تست دوبارهی سطوح حمایتی دارد.
در بالای چارت، یک پیوت شکل گرفته و در آن ناحیه، گرهای بهعنوان RTP علامتگذاری شده است. این گره در صورت صعود مجدد قیمت میتواند نقش مقاومتی بازی کند. از طرف دیگر، گره حمایتی ۵۰ درصد همچنان مهمترین سطح تقاضا در ساختار فعلی محسوب میشود. اگر قیمت به آن ناحیه برسد، باید با دقت عملکرد کندلها در تایمفریمهای تریگر بررسی شود.
در نمای ماهانه نیز یک کندل لانگ شدو دیده میشود که نشاندهنده فشار فروش از نواحی بالایی است. تراز ۵۰ درصد این کندل بهعنوان ناحیه کلیدی برای بررسی واکنشها در تایم پایینتر مورد استفاده قرار میگیرد.
جالب این که وقتی به تایم تریگر یعنی روزانه میرویم همین ناحیه با RTP تایم روزانه همپوشانی دارد و این هماهنگی بین تایمفریمها که از فرکتال بودن ساختار قیمت ناشی میشود، اعتبار این ناحیه را افزایش میدهد.
همانطور که میدانیم، در تحلیلهای مبتنی بر پرایس اکشن، نواحیای که در چند تایمفریم همزمان تأیید میشوند، اهمیت بیشتری دارند. اگر یک گره هم در تایم ماهانه، هم در روزانه و هم در چهارساعته معتبر باشد، احتمال وقوع واکنش قویتر خواهد بود. بنابراین، باید در ورود به پوزیشنها علاوهبر تایید در تایم تریگر، به این همپوشانیها هم توجه ویژهای داشت.
در صورت رسیدن قیمت به یکی از نواحی کلیدی، دریافت تأییدیههایی مانند شکست خط روند، تشکیل پیوت صعودی، یا ورود حجم بالا در کندلهای خاص میتواند سیگنال ورود را صادر کند. در چنین شرایطی، با تعیین حد ضرر مناسب و نسبت سود به زیان منطقی، ورود به معامله امکانپذیر خواهد بود. اما در غیر این صورت باید از ورود بدون تأیید خودداری کرد.
در مجموع، ساختار کلی قیمت در تایمفریمهای بلندمدت، بیشتر در فاز نزولی قرار دارد. گرچه واکنشهای صعودی مقطعی وجود دارد و امکان اصلاح صعودی هم فراهم است، اما جهت غالب حرکت فعلاً نزولی است. این روند با توجه به ساختار مارکت و الگوهای شکلگرفته در چارت همچنان ادامهدار به نظر میرسد، مگر آنکه سطح TTL بهصورت قطعی شکسته شود.
بنابراین، توصیه میشود که معاملهگرانی که قصد ورود دارند، با دید تحلیلی چندلایه و مدیریت ریسک بالا عمل کنند. تایید گرفتن از تایم تریگر، بررسی رفتار کندلها در نواحی کلیدی، و هماهنگی با روند کلی، رمز موفقیت در معامله با این نوع داراییهای حساس و دقیق است.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.