نگاهی به رمزارز آپتیمیزم OP (۱۷م تیر)

با نگاهی به بازار رمزارزها در تاریخ ۸ جولای، شاهد تداوم فضای احتیاطی در میان معامله‌گران هستیم؛ به‌ویژه در پروژه‌هایی که وابسته به اکوسیستم اتریوم هستند. Optimism (OP) به‌عنوان یکی از مطرح‌ترین راهکارهای لایه دوم اتریوم که با هدف افزایش مقیاس‌پذیری و کاهش کارمزدها طراحی شده، این روزها در محدوده قیمتی ۰.۵۳۳ دلار معامله می‌شود. این در حالی‌ است که OP طی ماه‌های گذشته، نوسانات قابل توجهی را تجربه کرده و اکنون تقریباً در پایین‌ترین سطوح قیمتی یک‌سال اخیر خود قرار دارد.

از منظر فاندامنتال، اکوسیستم OP همچنان پویا باقی مانده است. در نیمه دوم ژوئن، تیم توسعه‌دهنده Optimism فاز سوم ایردراپ خود را اجرا کرد و نزدیک به ۱۹.۴ میلیون توکن OP را به کاربران وفادار و توسعه‌دهندگان فعال در شبکه اختصاص داد. هرچند این اقدام برای حفظ انگیزه مشارکت‌کنندگان ضروری بود، اما از سوی دیگر باعث افزایش فشار فروش کوتاه‌مدت و افت بیشتر قیمت شد. همچنین، همکاری‌های جدید این پروژه با پلتفرم‌هایی نظیر Base (ساخته‌شده توسط Coinbase) و Worldcoin نشان می‌دهد که Optimism در تلاش است موقعیت خود را در میان راهکارهای مقیاس‌پذیری لایه دوم اتریوم تثبیت کند.

علاوه بر این، بنیاد OP برنامه‌هایی برای گسترش Optimism Superchain دارد؛ مجموعه‌ای از زنجیره‌های سازگار که قرار است با هم به‌صورت یکپارچه کار کنند. این هدف جاه‌طلبانه در صورت تحقق، می‌تواند جایگاه OP را در چشم‌انداز بلندمدت بازار ارتقاء دهد. با این حال، در کوتاه‌مدت قیمت همچنان تحت فشار عرضه‌های توکن، عدم اطمینان کلان اقتصادی و ریسک‌گریزی معامله‌گران قرار دارد.

در این تحلیل سعی کرده‌ایم بر اساس پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، نگاهی به رمزارز OP اپتیمیزم بیاندازیم و آن را در خلال تایم‌فریم‌های بلندمدت ارزیابی کنیم. همچنین با پیگیری تحلیل‌های گذشته، نگاهی به آینده داشته باشیم تا نواحی معاملاتی مناسبی را از دل ساختار قیمت بیرون بکشیم.

در تایم‌فریم ماهانه، پیش‌تر اشاره کرده بودیم که یک لانگ شدو (shadow) در کندل‌های گذشته دیده می‌شود که در دل آن، یک گره قیمتی قابل شناسایی است؛ ناحیه‌ای که برای ما به‌عنوان محدوده فروش و محتمل‌ترین نقطه‌ی تشکیل پیوت عمل می‌کند. با این‌حال، پیوت مورد انتظار در آن زمان تشکیل نشد و قیمت با اصلاح به حرکت خود ادامه داد. در ادامه و در نگاه کلاسیک، ناحیه پیوتی را بر اساس حرکات گذشته شناسایی کرده بودیم و گفته شد که قیمت به این محدوده نزدیک می‌شود. اکنون مشاهده می‌کنیم که قیمت دقیقاً وارد همان محدوده شده است.

مطابق با پلن معاملاتی و ستاپ‌هایی که داریم، به تایم‌فریم پایین‌تر یعنی روزانه رجوع می‌کنیم. در این تایم‌فریم با رسم تریگرلاین، انتظار شکست را داشتیم؛ شکستی که اکنون رخ داده و سیگنال اولیه ورود صادر شده است. در چنین شرایطی می‌توانیم در ناحیه موسوم به FTC با استاپ‌لاس زیر ناحیه پیوتی وارد موقعیت خرید شویم.

اما نکته مهم‌تر نحوه‌ی رسیدن قیمت به این ناحیه است. قیمت در ساختار یک کانال نزولی و به‌شکل الگویی شبیه به تری درایو به سمت پایین حرکت کرده است. الگویی که می‌تواند بیانگر تسویه سفارشات و کاهش فشار فروش در پایان روند نزولی باشد.

برای ارزیابی دقیق‌تر و تثبیت ستاپ، به تایم‌فریم هفتگی رفته‌ایم. در آنجا، آخرین لگ نزولی که منجر به رسیدن قیمت به ناحیه فعلی شده را بررسی کرده‌ایم. با استفاده از ابزار فیبوناچی، ترازبندی خود را بر آن لگ سوار کرده و تراز ۳۳٪ فیبو را به‌عنوان گره تصمیم‌گیری (Decision Point) در نظر گرفته‌ایم. سپس با رجوع به تایم پایین‌تر، محدوده دقیق این گره را مشخص کرده‌ایم.

در اینجا نکته‌ی مهم، تشکیل نفوذی است که در ناحیه گره صورت گرفته است که می‌تواند نشانه‌ی قوی از بازگشت قیمت و پایان اصلاح تلقی شود. از این‌رو، این ناحیه را می‌توان به‌عنوان پیوت معتبر در نظر گرفت و در ناحیه FTC اقدام به ورود کرد.

جالب اینجاست که همان ناحیه‌ای که در تایم‌فریم ماهانه و روزانه شناسایی کرده بودیم، مجدداً در تایم هفتگی نمایان شده است. این تکرار ساختاری در چند تایم فریم مختلف، نشان‌دهنده خاصیت فرکتالی بودن رفتار قیمت است و اعتبار تحلیل را به‌طور محسوسی افزایش می‌دهد.
در چنین نواحی‌ای که در تایم‌فریم‌های بالا قرار دارند، می‌توان با دبل تریگر وارد شد؛ به‌این‌صورت که ابتدا در تایم روزانه سیگنال گرفته و سپس با رفتن به تایم یک‌ساعته و رسم دقیق‌تر تریگرلاین، نقطه ورود بهینه‌تری برای پوزیشن اتخاذ کرد.

اکنون قیمت OP در محدوده ۰.۵۳۳ دلار، در آستانه یکی از مهم‌ترین نواحی تصمیم‌گیری بلندمدت خود قرار دارد. هم از منظر پرایس‌اکشن، هم از نظر ساختار کندلی، و هم از نظر اعتبار تایم‌فریمی، شواهدی مبنی بر احتمال بازگشت قیمت به چشم می‌خورد. در عین حال، وضعیت فاندامنتال پروژه Optimism با وجود فشار فروش ناشی از ایردراپ، همچنان رو به توسعه است. معامله‌گران باید با دقت بیشتری این محدوده را زیر نظر داشته باشند و ورود به بازار را صرفاً بر اساس ستاپ‌های مشخص و تأیید‌شده در تایم‌فریم‌های پایین‌تر انجام دهند.