رمزارز ONDO که بهعنوان یکی از پروژههای پیشرو در حوزهی توکنیزهکردن داراییهای دنیای واقعی (RWA) شناخته میشود، در ماههای اخیر با رشد چشمگیر در ارزش بازار، توجه فعالان سنتی و دیفای را بهخود جلب کرده است. این پروژه با تمرکز بر ایجاد پل میان بازارهای مالی سنتی و فناوری بلاکچین، توانسته با ارائه ابزارهای قابل اتکا برای توکنسازی اوراق قرضهی خزانهداری ایالات متحده، جایگاه ویژهای در مسیر قانونیسازی و نهادینهشدن بازار رمزارزها بهدست آورد.
در بازهی زمانی اخیر، مشارکتهای کلیدی با مجموعههای سرمایهگذاری بزرگ، ورود به لایه دومهایی مثل Base و افزایش TVL (ارزش قفلشده) در پلتفرمهای مرتبط با اکوسیستم ONDO از جمله عواملی بودهاند که به روند صعودی این رمزارز اعتبار بخشیدهاند. در چنین شرایطی، تحلیل دقیق رفتار قیمت و ساختارهای تکنیکال نمودار، برای ورود یا خروج بهموقع از موقعیتها، اهمیت دوچندان پیدا میکند.
در این تحلیل، تلاش شده با رویکردی مبتنی بر پرایساکشن پیشرفته و تکیه بر سبک رفتارشناسی قیمت به بررسی ساختار قیمتی رمزارز ONDO پرداخته و ضمن پیگیری ادامه تحلیل قبلی، به استخراج سناریوهای محتمل آیندهی قیمتی بپردازیم.
در تحلیل گذشته اشاره کرده بودیم که قیمت در تایمفریم روزانه یک حرکت صعودی شارپ به شکل اسپایک انجام داده و در حال زدن تری درایو است. آنگاه حرکت، گام اول را شکل داد و پس از تکمیل گام دوم و سوم، انتظار اصلاح به سمت ناحیهی شروع گام اول یا حداقل نفوذ در آن، بهقصد اینگلف داشتیم.
حتی اگر ساختار وارد اینگلف نمیشد، سناریوی شکلگیری گام چهارم و پنجم در قالب یک موج اصلاحی ترکیبی همچنان مطرح بود. حالا با توجه به اینکه قیمت از کف گام اول عبور کرده و بهسمت ناحیهی پیوتی پایینتر در حال حرکت است، تحلیل را بهروزرسانی میکنیم.
در محدودهی پایینتر، ناحیهای حمایتی ترسیم کردهایم (رنگ سبز)، که از منظر احتمال واکنشهای موقت یا بازگشتهای کوتاهمدت، دارای اعتبار است.
در صورت حرکت به تایمفریمهای پایینتر، رفتار قیمت در قالب لگهای حرکتی مشخصتر میشود. لگ نزولی اخیر، که منجر به اینگلف یک گره مهم شده، ابتدا با فشار نزولی بالا آغاز شده، سپس با یک اصلاح سریع همراه شده و مجدداً وارد فاز ریزشی شده است.
در انتهای این ساختار، یک پیوت تاییدشده شکل گرفته است و کندل لانگی که با بادی قوی، کف پیوت را شکسته، بهعنوان مرجع حرکت بعدی در نظر گرفته میشود. با این حال، چون هنوز قیمت این ناحیه را با کلوز معتبر نشکسته، ورود بر اساس آن زود است.
در این مرحله، بررسی دقیقتر تایمفریم ۴ ساعته ضروری است. لگ نزولی اصلی در این تایمفریم به صورت یکپارچه و منطبق با ATR دیده میشود و اکنون قیمت به مبدا آن لگ، یعنی جایی که حرکت شکل گرفته، رسیده است. در این مسیر، دو ناحیه بهعنوان مانعهای مهم عمل میکنند:
گره RTP
ناحیهی پیوتی قبلی
هر دوی این نواحی روی چارت علامتگذاری شدهاند تا در تایم پایینتر (۱۵ دقیقه یا M15) ساختارهای ورود بررسی شوند.
در تایم تریگر (۱۵ دقیقه)، مشاهده میشود که قیمت یک تریگرلاین داخلی را شکسته و سپس به آن پولبک زده است. این پولبک در صورتی که تایید شود (مثلاً با کندل واگرایی حجمی یا شکست ثانویه)، میتواند یک ستاپ ورود کمریسک را فراهم کند.
در ادامه، باید برای تارگت قیمتی نیز سناریو داشته باشیم. با برگشت به تایمفریم ساختار (مثلاً ۴ ساعته یا ۱ ساعته)، در صورت شکلگیری پیوت جدید، میتوان گره یکسوم را بهعنوان مقصد اولیه قیمت علامت زد. این گره در نسبتهای اصلاحی، همراستا با محدودههای فیبوی زمانی و قیمتی است.
در بازگشت به تایمفریم تریگر، منبع حرکت فشردهی CP (Compression Point) را مشخص میکنیم. در صورت اینگلف این ناحیه، میتوان از پوزیشن خارج شد و حتی در جهت معکوس، به قصد رسیدن به FTC یا شکست پیوت بعدی، وارد معاملهی برگشتی شد.
بدیهی است که مدیریت چنین سناریوهایی که شامل ستاپهای دوطرفه (مگنتی و اینگلفی) میشود، نیاز به مهارت بالا در تحلیل چندلایه دارد. به همین دلیل پیشنهاد میشود صرفاً یکی از این دو ستاپ—بر اساس وینریت، تسلط فردی و ساختار بازار—انتخاب شود و در صورت تحقق کامل شروط ورود، طبق چکلیست عملیاتی، معامله انجام شود.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.