تحلیل تکنیکال بهروز ارز دیجیتال Near – با رویکرد پرایس اکشن و ساختاری
در روزهایی که بازار رمزارزها بهنوعی در فاز تردید بهسر میبرد و معاملهگران منتظر تایید روندهای میانمدت هستند، ارز Near یکی از پروژههاییست که به دلیل ویژگیهای بنیادی قوی و سابقهی عملکرد مناسب، دوباره در کانون توجه تحلیلگران و تریدرهای حرفهای قرار گرفته است. در این تحلیل بهروز، با نگاهی دقیق به ساختارهای قیمتی و ابزارهای فیبوناچی، تلاش میکنیم چشماندازی دقیقتر از رفتار آیندهی قیمت ارائه دهیم.
در تصویر همراه این تحلیل، یک خط عمودی مشخص شده که زمان تحلیل قبلی ما را نشان میدهد. در آن زمان، تأکید ما این بود که هنوز پیوت تایم ماهانه بهطور کامل شکل نگرفته است، اما بهدلیل وجود لانگشدو در آن ناحیه، توانستیم احتمالاً ورود اولیه را در محدودهی ۵۰ درصد فیبوناچی انجام دهیم؛ ورودی که با استناد به نشانههای ضعف فروشندگان در آن ناحیه، ریسکبهریوارد مناسبی داشت.
پس از ورود به معامله، همانطور که در ادامهی نمودار مشخص است، قیمت با واکنشی معنادار به سمت بالا حرکت کرد و به گره قیمتیای در حدود یکسوم تایم ساختار برخورد کرد. این گره با یک کندل اینگالف پرقدرت شکسته شد، اما بهجای تثبیت، قیمت وارد یک اصلاح قیمتی با شیب ملایم شد؛ اصلاحی که در چارچوب تایم فریم بالاتر، هنوز به بستهشدن کندل تأییدی نینجامیده است.
بههمین دلیل، برای تصمیمگیری دقیقتر، وارد تایمفریمهای پایینتر میشویم تا بتوانیم نشانههای اولیهی تغییر فاز قیمتی یا تداوم روند را بهتر تشخیص دهیم. در تایمهای پایینتر، بهدنبال حرکات شارپی هستیم که بتوانند نقش لگ جدید را ایفا کرده و ساختار بعدی را شکل دهند. تشخیص این لگها به ما کمک میکند نواحی معاملاتی را با دقت بالاتری تعیین کنیم و نسبت به ورود یا خروج تصمیمگیری کنیم.
در این مسیر، ابزار فیبوناچی را بر روی لگ روزانه اعمال میکنیم. نکتهی جالب توجه اینجاست که قیمت پس از یک رشد اولیه، وارد فاز اصلاحی شده و این اصلاح در حال حاضر به شکل فشرده و کمشتاب در جریان است. همین فشردگی و تراکم، از منظر تحلیلگران تکنیکال میتواند نشانهای از تجمیع انرژی برای یک حرکت انفجاری باشد؛ حرکتی که معمولاً بهصورت ناگهانی، سطوح مقاومتی یا حمایتی کلیدی را میشکند.
با تحلیل دقیقتر فیبوناچی، مشاهده میکنیم که قیمت از ناحیهی ۵۰ درصد عبور کرده و اکنون بهسمت یک گره کلیدی دیگر، یعنی RTP (Return to Point)، در حال حرکت است. این گره یکی از مناطقیست که میتواند با احتمال بالا محل برگشت قیمت باشد. با نزدیکشدن قیمت به این ناحیه، باید منتظر شکلگیری تأییدیههایی باشیم که ورود به پوزیشن را توجیه کنند.
این تأییدیهها میتوانند شامل شکست خط روند نزولی، تشکیل پیوت تایم پایینتر، یا حتی ظهور واگرایی در اندیکاتورهایی مثل RSI یا MACD باشند. اهمیت این تأییدیهها در فیلتر کردن ورودهای پرریسک و افزایش احتمال موفقیت معاملهست. در واقع، بهجای ورود عجولانه تنها با اتکا به نواحی قیمتی، ترکیب ناحیه + تأییدیه، بهترین استراتژی برای تریدرهای منطقی محسوب میشود.
در نهایت، میتوان گفت Near در حال حاضر در یک فاز تصمیمگیری قرار دارد. اگر کندل تأییدی در تایم ساختار کلوز دهد و تاییدیههای حرکتی در تایمهای پایینتر را هم ببینیم، میتوان انتظار داشت یک لگ صعودی تازه شکل بگیرد که اهداف بالاتری را در میانمدت هدف قرار دهد. در غیر این صورت، ممکن است قیمت بار دیگر به سمت نواحی حمایتی پایینتر، از جمله حوالی ۶۱.۸ درصد فیبوناچی، حرکت کند.
با این رویکرد، معاملهگران میتوانند با استفاده از مدیریت ریسک صحیح، نقطه ورود مناسبی انتخاب کرده و در صورت وقوع ستاپ، از حرکت بعدی قیمت بهرهمند شوند. همچنین در صورت انتشار دادههای فاندامنتال مثبت یا افزایش حجم معاملات، احتمال شکست ناحیه مقاومتی اخیر و ورود به فاز رونددار بیشتر خواهد شد.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.