رمزارز MEME با قیمت فعلی 0.0015 دلار، یکی از پروژههاییست که در دستهی meme coinها قرار میگیرد، اما برخلاف بسیاری از نمونههای صرفاً تبلیغاتی، نشانههایی از ساختار تکنیکال قابل تحلیل در نمودارهای بلندمدت آن دیده میشود. در این تحلیل تلاش کردهایم بر اساس پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، نگاهی دقیق به ساختار حرکتی این رمزارز داشته باشیم و نواحی احتمالی ورود به معامله را در تایمفریمهای مختلف بررسی کنیم. هدف ما از این بررسی، شناسایی نواحی کلیدی تصمیمگیری در بازار است تا در صورت تشکیل ستاپ معتبر، بتوان در جهت روند غالب، یا خلاف آن با استراتژی مناسب وارد موقعیت شد.
در نمای ماهانه (Monthly) شاهد تشکیل یک کندل با شدوی بلند هستیم که این نوع کندل، بسته به موقعیت آن نسبت به ساختار پیشین، میتواند نشانهای از فشار خرید یا فروش در انتهای یک موج باشد. در اینجا، ۵۰ درصد محدوده این کندل به عنوان ناحیهی اولیه ورود بالقوه در نظر گرفته میشود.
اما برای اینکه بتوان گره دقیق را شناسایی کرد، لازم است به تایم پایینتر (در اینجا روزانه) برویم تا محل دقیق چرخش قیمت مشخص گردد. در نمای روزانه، گرهی موردنظر قابل تشخیص است و با توجه به ساختار کندلی، اگر قیمت در یکی از کندلهای ماهانهی آینده یا نهایتاً در قالب دو یا سه کندل به این گره بازگردد، میتوان انتظار واکنش از آن را داشت.
برای بررسی ساختار پیوت، از تایمفریم ماهانه به سمت پایین حرکت میکنیم. شرایط تشکیل پیوت از منظر رفتارشناسی حرکت قیمت، نیازمند یک حرکت شارپ به اندازهی حداقل سه برابر ATR تایم بررسیشده است و سپس یک برگشت به اندازه یک ATR برای تأیید اولیه کف یا سقف. این شرایط در تایم هفتگی (Weekly) محقق شده و ساختار حرکتی، نشانهای از یک پیوت بالقوه ایجاد کرده است. حالا باید بررسی کنیم ببینیم که این پیوت از چه نوعی است، بازگشتی یا پولبکی.
در مرحلهی بعد با استفاده از ابزار فیبوناچی، سعی میکنیم ترازهای تصمیمگیری قیمتی را بیابیم. در این تحلیل تمرکز بر روی تراز ۳۳ درصد قرار گرفته که معمولاً در الگوهای رفتاری قیمت، ناحیهای برای واکنش و تصمیمگیری بازیگران بازار محسوب میشود. پس از تعیین این سطح، به تایم پایینتر رفتهایم تا گره اصلی را که احتمالاً محل تقابل خریداران و فروشندگان است، شناسایی کنیم.
در بررسی دقیقتر گره بهدستآمده، متوجه میشویم که این گره هنوز توسط ساختار قیمتی اینگلف (نفوذ) نشده است. یعنی هیچ کندلی از انتهاییترین نقطهی آن عبور نکرده تا بتوانیم بگوییم پیوت قبلی نقض و روند تغییر یافته است. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، دیدگاه ما نسبت به این رمزارز همچنان نزولی باقی خواهد ماند و انتظار بازگشت یا برگشت روند وجود ندارد. البته این ناحیه میتواند در آینده به یکی از مهمترین مناطق تصمیمگیری تبدیل شود، چرا که احتمالاً در صورت اینگلفشدن آن، ورود نقدینگی جدید به بازار MEME را شاهد خواهیم بود.
در صورتی که بخواهیم ستاپ معاملاتی خاصی بر پایه رفتار قیمت در همین ساختار داشته باشیم، یک سناریوی محتمل بررسی میشود. در سمت چپ نمودار (در تایم بررسیشده)، یک سطح پیوتی وجود دارد که قیمت آن را اصطلاحاً استاپهانت کرده است. یعنی ابتدا از سطح عبور کرده، سپس بازگشت کرده و دوباره روی آن نوسان داشته است. در چنین شرایطی، اگر کندلی که از این سطح عبور کرده به شکل واضحی ساختار را نقض کرده باشد، و کندل بعدی نیز بالاتر از اوپن آن کندل بسته شود (یعنی کلوز کندل دوم بالاتر از اوپن کندل اول باشد)، میتوان گفت که در محدودهی بین کلوز و اوپن این دو کندل، ناحیهای برای ورود به معامله وجود دارد.
در این نوع ستاپها، اعتبار بیشتر زمانی ایجاد میشود که کندل دوم در ساختارهای تایم پایینتر (مثلاً H4 یا H1) نشانهای از بازگشت در دل خود داشته باشد؛ مثل الگوی کندلی، پینبار یا حتی واگرایی حجم. همچنین اگر بتوان تقاطع این محدوده را با نواحی فیبوی تایمهای بالاتر یا خطوط روند معتبر یا EMAهای بلندمدت ترکیب کرد، احتمال موفقیت این موقعیت افزایش خواهد یافت. بهعلاوه، بررسی تغییر حجم معاملات در نواحی کلیدی (Volume Profile) نیز میتواند ابزار کمکی مهمی باشد؛ زیرا گرههای قیمتی واقعی عموماً با افزایش حجم همراه هستند و در آن سطوح رفتار بازار تغییر محسوسی میکند.
در مواردی که در تایم پایینتر، مثلاً در ۱ ساعته، شاهد افزایش فشار خرید در نزدیکی گره باشیم—همراه با واگرایی مثبت در RSI یا MACD—احتمال برگشت افزایش مییابد، بهخصوص اگر کندل بازگشتی با حجم بالاتر از میانگین بسته شود. این نوع تأییدها بهعنوان نشانههای اولیه ورود هوشمندانه بازار به ناحیههای حمایت یا مقاومت در نظر گرفته میشود و میتواند استراتژی خروج از فاز نزولی را رقم بزند.
نکته مهمی که باید همواره مدنظر داشت این است که meme coinها، از جمله MEMEUSDT، بهشدت تحت تأثیر جو روانی بازار، ترندهای شبکههای اجتماعی، اخبار و حتی توییتهای افراد مشهور قرار دارند. بنابراین، تحلیل تکنیکال بهتنهایی برای ورود ایمن به این بازارها کافی نیست. باید حتماً همراه با تحلیل تکنیکی، روند خبری، حجم معاملات و احساسات بازار نیز پایش شود. برای مثال اگر در ناحیهی بررسیشده کندل تأیید ورود صادر شود، اما همزمان در شبکههای اجتماعی بحثی جدی پیرامون توکن نباشد یا حجم معاملات افت کرده باشد، آن ستاپ میتواند بهسرعت باطل شود. در مقابل، همزمانی حجم بالای خرید، تأیید کندلی، و موج خبری مثبت، یکی از بهترین ستاپها را رقم میزند.
در مجموع، تحلیل ما بر MEMEUSDT نشان میدهد که هنوز ساختار کلی بازار این رمزارز نزولی است و علیرغم تلاشهای پراکنده برای برگشت، هنوز نشانهی قطعی از شکست ساختار یا تغییر روند دیده نمیشود. مهمترین ناحیه تصمیمگیری پیش رو، گرهای است که همچنان اینگلف نشده و باید با دقت رفتار قیمت در اطراف آن بررسی شود. در صورت اینگلفشدن این ناحیه و بستهشدن کندلهای قوی در بالای آن، میتوان مجدداً ساختار را بازنگری و دنبال فرصتهای صعودی بود. تا آن زمان، باید تحلیلها و معاملات را با دیدگاه محافظهکارانه دنبال کرد و تنها در صورت تأییدهای چندگانه وارد موقعیت شد. همچنین، پیشنهاد میشود در طول این روند نزولی از ابزارهای تکمیلی همچون تحلیل احساسات بازار (Sentiment Analysis)، دادههای مشتقه (Open Interest و Funding Rate)، و حجم معاملات روی صرافیهای بزرگ نیز بهره گرفته شود تا درک جامعتری از موقعیتهای بالقوه داشته باشیم. در پایان باید گفت که معامله روی MEMEUSDT اگرچه با ریسک بالایی همراه است، اما در صورت رعایت اصول تحلیل تکنیکال و مدیریت سرمایه، میتواند فرصتهایی مناسب برای نوسانگیری یا حتی ورود میانمدت فراهم کند.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.