بررسی رمزارز LINK (۱۷م تیر)

در تاریخ ۸ جولای ۲۰۲۵، رمزارز Chainlink (LINK) با قیمت حدودی ۱۳.۷ دلار در بازار معامله می‌شود و طی هفته‌های گذشته، توانسته عملکردی نسبتاً باثبات اما کم‌رمق از خود نشان دهد. در شرایطی که فضای کلی بازار رمزارزها در وضعیت رکودی و بی‌تصمیم به‌سر می‌برد، Chainlink نیز با نوسانات محدود، در حال شکل دادن به یک بیس قیمتی میان‌مدت است. از منظر فاندامنتال، Chainlink همچنان یکی از پروژه‌های کلیدی حوزه اوراکل‌های غیرمتمرکز محسوب می‌شود. اخیراً خبر همکاری تازه این پروژه با شرکت‌های داده‌ای حوزه انرژی و مالی، باعث شده تحلیل‌گران بلندمدت توجه بیشتری به ظرفیت‌های آینده آن داشته باشند. همچنین راه‌اندازی نسخه‌ی جدید Chainlink CCIP (Cross-Chain Interoperability Protocol) بر بسترهای L2 مانند Arbitrum و Optimism، یکی از گام‌های مهم توسعه‌ای در هفته‌های گذشته بوده که می‌تواند کاربردپذیری این پروژه را در آینده افزایش دهد. در عین حال، گزارش‌های فصلی اخیر نشان می‌دهد که Chainlink موفق شده میزان کارمزدهای پرداخت‌شده از طریق اوراکل‌هایش را نسبت به سه‌ماهه گذشته افزایش دهد که این موضوع می‌تواند نشانه‌ای از به‌کارگیری بیشتر سرویس‌های آن در دیفای باشد.

با وجود این اخبار مثبت، ضعف در کلیت بازار، مخصوصاً فشار فروش روی بیت‌کوین، مانع از رشد قدرتمند LINK شده است. با این مقدمه، به سراغ تحلیل تکنیکال مبتنی بر پرایس اکشن و رفتارشناسی قیمت خواهیم رفت تا نواحی حساس و فرصت‌های احتمالی معاملاتی این رمزارز را بررسی کنیم.

در این تحلیل سعی کرده‌ایم براساس پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، نگاهی دقیق به رمزارز Chainlink بیاندازیم و آن را در تایم‌فریم‌های بلندمدت مورد بررسی قرار دهیم. همچنین با پیگیری تحلیل‌های پیشین، در صورت فراهم شدن شرایط، نواحی معاملاتی جدیدی را شناسایی خواهیم کرد.

در تحلیل قبلی، اشاره کردیم که در تایم‌فریم ماهانه، پس از یک لگ نزولی بسیار قوی که منجر به افت حدود ۶۵ درصدی قیمت شد، یک کندل بازگشتی شکل گرفت که حداقل به اندازه یک ATR برگشت داشت. در ادامه، با بررسی شرایط شکل‌گیری پیوت ریورسی، مشخص کردیم که برای تأیید بازگشت، نیاز به اینگلف شدن گره یک‌سوم گره تصمیم‌گیری وجود دارد، که نهایتاً این اتفاق نیز رخ داد. در مرحله بعد گفتیم که اگر شرط قبلی محقق شود، می‌توان در گره FTC وارد شد. با اینکه این ناحیه نیز در ادامه اینگلف شد و یک بار با استاپ روبه‌رو شدیم، اما همچنان دیدگاه صعودی خود را حفظ کردیم، چرا که استاپ زیر پیوت، از منظر منطقی قابل قبول بود و بازار نیز در تایم بالا ساختار برگشتی مناسبی داشت.

از آنجایی که قیمت در تایم ماهانه در حال تشکیل بیس است، یعنی مجموعه‌ای از کندل‌های مشابه و فشرده را در یک بازه نسبتاً محدود شاهد هستیم، می‌توان این وضعیت را به عنوان فاز تراکم تلقی کرد که معمولاً پیش‌درآمد یک حرکت قوی (Breakout) است. در چنین شرایطی، نگاه کردن به تایم‌فریم‌های پایین‌تر برای بررسی ساختار دقیق‌تر لگ اصلاحی و موقعیت‌های دقیق‌تر ورود ضروری خواهد بود.

نکته‌ای که در اینجا اهمیت دارد، تقدم اینگلف‌ها در سبک رفتارشناسی قیمت است؛ به این معنا که اینگلف اولیه، به دلیل حذف یک ناحیه مقاومتی مهم، از اهمیت بالاتری برخوردار است. توضیح کامل این موضوع نیاز به فضای مفصل‌تری دارد، اما در اینجا کافی است بدانیم که تقدم در حذف نواحی به‌مراتب مهم‌تر از ترتیب زمانی شکل‌گیری آن‌هاست.

در تایم‌فریم هفتگی، با اندازه‌گیری طول حرکت اخیر (ATR)، و مقایسه آن با گام‌های مشابه در تایم‌های پایین‌تر، به این نتیجه می‌رسیم که این حرکت به‌درستی متعلق به تایم‌فریم هفتگی است. سپس با استفاده از ابزار فیبوناچی، بر روی این لگ اصلاحی اعمال می‌کنیم و تراز ۳۸.۲ درصد را برای شناسایی گره تصمیم‌گیری مشخص می‌نماییم. برای دقت بیشتر، یک تایم پایین‌تر می‌رویم تا محدوده دقیق این گره را بهتر بررسی کنیم.

پس از مشخص کردن این ناحیه، متوجه می‌شویم که قیمت دقیقاً در همان محدوده قرار گرفته، اما هنوز اینگلف کامل رخ نداده است. در صورتی که این ناحیه اینگلف شود، آن را به عنوان پیوت ریورسی در نظر خواهیم گرفت. در چنین شرایطی، می‌توانیم در گره FTC مربوط به آن پیوت، با تعیین حد ضرر زیر پیوت وارد موقعیت خرید شویم.

این رویکرد به ما اجازه می‌دهد که در نقاط کلیدی، با ریسک پایین و نسبت سود به زیان بالا وارد بازار شویم، به‌خصوص زمانی‌که تحلیل تایم‌فریم بالا (مثلاً ماهانه) و تایم‌فریم پایین (مثلاً روزانه یا چهارساعته) در یک راستا قرار می‌گیرند.

همچنین لازم به ذکر است که در صورت شکست ناموفق این گره و ادامه‌ی تراکم، ممکن است بازار وارد فاز توزیع شود و ساختار صعودی فعلی در معرض خطر قرار گیرد. بنابراین استفاده از تاییدهای چندلایه و تریگرهای معتبر برای ورود، کاملاً ضروری است.

در مجموع، چشم‌انداز میان‌مدت Chainlink مثبت ارزیابی می‌شود، به‌ویژه اگر موفق به تثبیت بالای ناحیه مقاومتی فعلی شود. اما در کوتاه‌مدت همچنان خطر اصلاحات موقتی یا فیک‌اوت‌هایی وجود دارد که باید با مدیریت ریسک به آن‌ها پاسخ داده شود.

در پایان، توجه داشته باشیم که تحلیل‌های تکنیکال هرچند ابزار قدرتمندی برای پیش‌بینی هستند، اما تضمین قطعی ارائه نمی‌دهند و همواره باید با ریسک منطقی و تطبیق با شرایط فاندامنتال روز انجام شوند. Chainlink در حال حاضر یکی از گزینه‌های مناسب برای سبد سرمایه‌گذاری با دید میان‌مدت به بالا به حساب می‌آید، به شرطی که تأییدهای قیمتی لازم در تایم‌فریم‌های مختلف نیز به‌درستی صادر شوند.