نگاهی به GALA (۴م خرداد)

در روزهای اخیر، رمزارز GALA دوباره در کانون توجه بازار قرار گرفته است. با وجود اصلاحات گسترده در بازار کریپتو، GALA توانسته کف‌های حمایتی خود را حفظ کرده و نشانه‌هایی از بازیابی قیمت از خود نشان دهد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند ساختار قیمتی این توکن، مخصوصاً پس از اصلاح اخیر، پتانسیل یک حرکت صعودی جدید را دارد. مهم‌تر آن‌که، تغییر رفتار خریداران در نواحی کلیدی و واکنش دقیق قیمت به سطوح تکنیکال، توجه معامله‌گران حرفه‌ای را به خود جلب کرده است.

در ادامه این یادداشت، تحلیل دقیق‌تری از ساختار قیمتی GALA با استفاده از ابزارهای پرایس‌اکشن و رفتارشناسی قیمت ارائه می‌دهیم تا نقاط بهینه برای ورود و خروج از معامله را بهتر شناسایی کنیم.
در این تحلیل، به بررسی دقیق‌تر ساختار قیمتی گالا پرداخته‌ایم تا نقاط ورود و خروج بهینه را شناسایی کنیم. با استفاده از ابزارهای پرایس اکشن و رفتارشناسی قیمت، گره‌های قیمتی مهم شناسایی شده‌اند که می‌توانند فرصت‌های معاملاتی مناسبی فراهم کنند. در ادامه، تحلیل کامل و به‌روزرسانی‌شده را مشاهده خواهید کرد.

تحلیل تکنیکال GALA

تصویر بالا مربوط به تحلیل قبلی ما از رمزارز گالا است. در آن تحلیل، که بر اساس پرایس اکشن و رفتارشناسی قیمت انجام شده بود، از لگ ماهانه‌ای صحبت کردیم که به یک پیوت ماهانه منتهی شده بود. در آن ناحیه، یک گره‌ی مهم به نام FTC را شناسایی کردیم و خاطرنشان کردیم که در صورت وقوع پولبک قیمت به این گره، می‌توان وارد معامله شد. همچنین، یک گره مهم دیگر با رنگ قرمز، که نماینده‌ی ناحیه‌ی یک‌سوم قیمتی بود، به عنوان سد بزرگ پیش‌روی قیمت معرفی شد.

در ادامه مشاهده کردیم که پیش‌بینی ما صحیح از آب درآمد؛ قیمت پس از پولبک، به سمت گره قرمز رنگ حرکت کرد و آن را اینگلف نمود. به این ترتیب، سد راه قیمت برداشته شد و اکنون می‌توان انتظار داشت که روند رشد قیمت ادامه‌دار باشد. در این مرحله، باید گره‌های قیمتی جدید را شناسایی کرده و بر اساس میزان اهمیت آن‌ها، تصمیم به ورود یا عدم ورود به معامله گرفت.

حال به دنبال لگ جدیدی هستیم که منجر به حذف گره‌ی مخالف خود شده باشد. با جابه‌جایی میان تایم‌فریم‌ها و اندازه‌گیری ATR، بهترین ناحیه‌ای که در آن قیمت به‌صورت قدرتمند از یک سطح کنده شده و به سمت بالا حرکت کرده، در تایم‌فریم روزانه (Daily) قابل مشاهده است. این حرکت شامل یک لگ صعودی قوی و یک پیوت برگشتی واضح است.

در اینجا از ابزار فیبوناچی کمک می‌گیریم تا نواحی گره‌های مهم در طول مسیر را شناسایی کنیم. پیوتی که شکل گرفته دارای گره‌ای تحت عنوان RTP است که در تایم‌فریم تریگر به‌راحتی قابل مشاهده می‌باشد. این گره را علامت زده و محدوده‌ی آن را به‌عنوان یک ناحیه‌ی بالقوه برای ورود تلقی می‌کنیم، چرا که احتمال جهش قیمت مجدد از این سطح وجود دارد.

نکته‌ی قابل‌توجه دیگر، ساختار فشرده و نزولی قیمت در این ناحیه است که می‌تواند نشانه‌ای از جمع‌آوری سفارشات باشد. این فشردگی معمولاً نوید حرکت‌های شارپ و ناگهانی را می‌دهد. با این حال، با وجود رعایت تمامی نکات تحلیلی، همچنان دریافت تأییدیه در تایم‌فریم تریگر بسیار حیاتی است؛ چرا که می‌تواند از ورودهای ناموفق جلوگیری کند و ریسک معاملات را کاهش دهد.