در روز ۳۰ ژوئن ۲۰۲۵، رمزارز اتریوم کلاسیک (ETC) در محدودهی ۱۶.۵۶ دلار معامله میشود. در حالی که طی هفتههای اخیر بازار رمزارزها فاز تثبیت و اصلاح آرامی را تجربه کرده، ETC نیز با افتوخیزهای محدود در همین بازه نوسان کرده و رفتار قیمتیاش بیشتر به یک ساختار تجمیعی شباهت دارد. این رمزارز که بهعنوان نسخهی اصلی بلاکچین اتریوم قبل از هاردفورک سال ۲۰۱۶ شناخته میشود، هنوز جامعهای وفادار از توسعهدهندگان و استخراجکنندگان دارد که به ادامه مسیر اثبات کار (PoW) پایبند ماندهاند. چنین ویژگیای باعث شده که ETC در دورانهایی که بازار از منظر ایدئولوژیک یا تکنولوژیک دچار قطببندی میشود، مجدداً مورد توجه بخشی از سرمایهگذاران قرار بگیرد. از منظر فاندامنتال، رویداد خاص یا اخبار منفی یا مثبتی پیرامون ETC در روزهای اخیر گزارش نشده، اما تقویت بیتکوین در محدوده ۶۰ هزار دلار و عبور برخی آلتکوینها از مقاومتهای جزئی، موجب شده تا نگاهی مجدد به ساختار قیمتی ETC در تایمفریمهای بالاتر داشته باشیم.
در تحلیل تکنیکال فعلی تلاش شده با استفاده از رویکرد پرایس اکشن و رفتارشناسی ساختار قیمت، نواحی حساس، نقاط تصمیمگیری، و موقعیتهای احتمالی ورود و خروج بررسی شوند. تایمفریم ابتدایی ما، ماهانه است که در آن یک ریزش ممتد قابل مشاهده است. این ریزش با کندلی همراه شده که نشانههایی از برگشت را در خود دارد. این حالت میتواند بیانگر شروع فرایند تشکیل پیوت باشد، اما همچنان نیاز به تأیید دارد. تنها زمانی میتوان به برگشتی بودن پیوت اطمینان داشت که در ادامه، گره تصمیمگیری که در نسبت ۳۳ درصد حرکت نزولی قرار دارد، بهطور کامل اینگلف شود.
در همین مرحله، با استفاده از ابزار فیبوناچی، محدودههایی که احتمال شکلگیری گره دارند، مشخص میشوند. گرههای موردنظر عبارتند از: ۳۳ درصد (گره تصمیمگیری)، ۵۰ درصد، و در نهایت ناحیه RTP که ناحیهای کلیدی برای معاملهگران تهاجمیتر محسوب میشود. پس از مشخص کردن این نواحی، تایمفریم را به سطح روزانه کاهش میدهیم تا بررسی دقیقتری روی رفتار قیمت داشته باشیم.
در تایمفریم روزانه، قیمت با نوساناتی محدود بین سطوح حمایتی پایین و گره ۳۳ درصد در حرکت است. در بررسی دقیقتر متوجه میشویم که گره ۳۳ درصد هنوز اینگلف نشده است، که این موضوع بهوضوح نشان میدهد برگشتی بودن پیوت ماهانه هنوز تایید نشده و بازار در حالت بلاتکلیفی قرار دارد. در چنین حالتی، ورود زودهنگام به معاملات لانگ میتواند با ریسک بالایی همراه باشد.
در بخش پایینتر نمودار نیز دو ناحیهی مهم دیده میشود: نخست ناحیه پیوتی در محدودهی کفهای اخیر که واکنشهای قوی از آن ثبت شده، و دوم ناحیه RTP که میتواند محل ورود بر اساس شکست ساختارهای کوتاهمدت باشد. اما نکته مهم این است که در شرایطی که گره تصمیمگیری اینگلف نشده، ورود از روی ناحیهی RTP بدون تأییدهای ثانویه بسیار پرریسک خواهد بود و فقط برای معاملهگران باتجربه و با استراتژی خروج دقیق توصیه میشود.
در سناریوی محتاطانهتر، میتوان ورود به معامله را منوط به ورود قیمت به یکی از نواحی مشخصشده و سپس شکلگیری تریگرهای محلی دانست. برای مثال، اگر قیمت وارد یکی از نواحی حمایتی شد و سپس یک اصلاح صعودی کوچک شکل داد، با رسم تریگرلاین روی این اصلاح، در صورت شکست آن میتوان به پوزیشن لانگ فکر کرد. این روش بهویژه در بازارهای با نقدینگی کم یا ساختارهای غیرقطعی، امنیت و دقت بیشتری دارد.
در صورتی که گره ۳۳ درصد اینگلف شود، میتوان از همان ناحیهی RTP نیز انتظار واکنشهای معاملاتی داشت. اما مادامی که این اتفاق نیفتاده، استفاده از ابزارهایی چون تریگرلاین، واگرایی در اسیلاتورها، یا تأییدهای حجمی در سطحهای پایینتر، روشهای امنتری برای ورود هستند.
از منظر مدیریت سرمایه، تقسیم حجم ورودی بین چند ناحیه و استفاده از حد ضررهای شناور میتواند از ضررهای بزرگ جلوگیری کند. این موضوع بهویژه در شرایط کنونی ETC که در حال شکلدادن به ساختاری مردد است، اهمیتی دوچندان پیدا میکند. ترکیب این روشها با تاییدیههای زمانی و یا شکست کانالهای ریزموجی در تایمهای پایینتر، احتمال موفقیت در معامله را به شکل محسوسی افزایش میدهد.
در مجموع، تصویر تکنیکال اتریوم کلاسیک در حال حاضر نه صعودی است و نه نزولی. شرایط خنثی همراه با تلاش قیمت برای ساختن یک کف معتبر، باعث میشود معاملهگران بهدنبال تاییدهای محکمتری برای ورود باشند. تا زمانی که گره تصمیمگیری در تایمفریمهای بالا اینگلف نشود، نمیتوان با قطعیت از بازگشت بلندمدت سخن گفت. در عین حال، استفاده از روشهای ترکیبی، صبر برای شکلگیری تریگرها، و پرهیز از ورودهای هیجانی، بهترین استراتژی در مواجهه با چنین ساختارهایی خواهد بود.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.