در این تحلیل سعی کردهایم بر مبنای پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، نگاهی به رمزارز دش (Dash) بیندازیم و آن را در تایمفریمهای بلندمدت مورد بررسی قرار دهیم تا در صورت امکان دیدگاهی نسبت به آینده قیمتی آن داشته باشیم.
در تایم ماهانه، یک لگ ریزشی قوی دیدهایم که به یک کندل چکش ختم شده است. لانگشدوی این کندل چکش، از نگاه تحلیل، میتوانست نقطه ورود مناسبی باشد. همانطور که در تحلیل قبلی هم عنوان شد، قیمت به آن واکنش نشان داد و حتی به تارگتهای خودش هم رسید. اما حالا دوباره به آن محدوده برگشته و در آن ناحیه قرار دارد. حالا قصد داریم بررسی کنیم که آیا آن سقف بالایی که توسط کندل چکش داده شده، توانسته در جایی نفوذ کند یا خیر.
با کمک ترسیم ابزار فیبوناچی، گرههای ۳۳ درصد و ۵۰ درصد را مشخص میکنیم. سپس به تایمفریم پایینتر میرویم تا بتوانیم محدودهها را دقیقتر شناسایی کنیم. گره یکسوم یا همان ۳۳ درصد را مشخص کردهایم که قیمت هنوز به آن نرسیده است، و گرهی دورتر، گرهی ۵۰ درصد است.
با آن تک کندل برگشتی، پیوت ما تأیید شده بود. اما برای اینکه این پیوت به عنوان یک پیوت بازگشتی واقعی و معتبر باشد، باید گره یکسوم اینگلف میشد؛ یعنی قیمت باید در آن نفوذ میکرد. از آنجایی که گره ۵۰ درصد لانگشدوی چکش است، جایی است که ما معمولا در آن اقدام به ورود میکنیم. بازگشت سریع قیمت به آن محدوده در اصلاح، پیوت را دچار شک و شبهه کرده است.
با این حال، چون قیمت هنوز در گره و ناحیه مشخص شده است، میتوان با قبول ریسک بالاتر و دقت بیشتر، با شکست تریگر لاین وارد معامله شد. البته باید تمام نکات گفته شده را به خاطر داشت. دیدگاه کلی نسبت به قیمت در این رمزارز، بیشتر با ساختاری که چارت نشان میدهد، نزولی است.
با این وجود، تا زمانی که گرهها اینگلف نشوند و حذف نشوند، اعتبار آنها پابرجاست. بنابراین، دربارهی جنگ این دو ناحیه فعلاً از اظهار نظر صریح خودداری میکنیم و منتظر اتفاقات بعدی میمانیم.
در این میان، لازم است اشاره کنیم که اخیراً تیم توسعهدهنده دش فعالیتهای چشمگیری برای بهبود شبکه داشته است. یکی از این اقدامات مهم، راهاندازی آزمایشی Dash Platform در شبکه اصلی است که امکان تعامل مستقیم کاربران و قراردادهای دادهای را فراهم میکند. این موضوع میتواند در بلندمدت موجب افزایش کاربرد و تقاضای این رمزارز شود.
همچنین با توجه به افزایش نگرانیهای جهانی در مورد حریم خصوصی تراکنشها، ویژگیهای ناشناسسازی دش، مانند PrivateSend، بار دیگر مورد توجه قرار گرفتهاند. این امر باعث شده تا حتی در شرایط نزولی بازار، بخشی از سرمایهگذاران بلندمدت با نگاه نگهداری اقدام به حفظ موقعیت خود کنند. حجم معاملات فعلی نسبت به اوجهای قبلی کاهش یافته است، اما دادههای آنچین نشان میدهد که کوینها از صرافیها خارج و به کیفپولهای سرد منتقل میشوند. این روند معمولاً نشانهای از تمایل هولدرها به نگهداری بلندمدت است که میتواند در آینده حمایت مهمی برای قیمت ایجاد کند.با توجه به این شرایط بنیادی، تحلیل تکنیکال باید با احتیاط و در چارچوب ریسک مدیریت شود. شکست تریگر لاین در نواحی حساس میتواند سیگنال ورود باشد، اما بهتر است تا قطعیت بیشتر، صبر کرد و به واکنش قیمت در گرهها توجه داشت.در نهایت، در گرهها نیز با گرفتن تریگر میتوان وارد معامله شد، به شرطی که همراستا با نشانههای قوی برگشتی و تأییدیههای دیگر باشد. تا زمانی که این گرهها حذف یا اینگلف نشوند، اعتبارشان حفظ میشود و معاملهگر میتواند از آنها برای تعیین نقاط ورود و خروج بهره ببرد.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.