Chiliz با نماد CHZ یکی از پروژههای بلاکچینی پیشرو در حوزه ورزش و سرگرمی است که با هدف افزایش تعامل هواداران با باشگاههای ورزشی از طریق توکنهای اختصاصی طراحی شده است. این پلتفرم با بهرهگیری از فناوری بلاکچین و همکاری گسترده با باشگاههای مطرح دنیا از جمله بارسلونا، پاریسنژرمن و یوونتوس توانسته جایگاه قابلتوجهی در بازار ارزهای دیجیتال بهدست آورد.
پروژه چیلیز با ارائه بستری برای رأیگیری هواداران، خرید محصولات اختصاصی و مشارکت در تصمیمات غیرحیاتی باشگاه، عملاً تجربهای نوین از هواداری را ایجاد کرده و همین ویژگیها باعث شده تا در مقاطع مختلف، مورد توجه سرمایهگذاران و تریدرهای بلندمدت قرار گیرد. با وجود عملکرد ضعیف در دوره اصلاح بازار، بسیاری از تحلیلگران عقیده دارند که CHZ پتانسیل بازگشت قوی در چرخههای بعدی بازار را دارد. بنابراین تحلیل ساختار قیمتی آن در تایمفریمهای بالا میتواند بینش مناسبی برای تصمیمگیریهای معاملاتی فراهم آورد.
در این تحلیل، تلاش شده است تا بر اساس اصول رفتارشناسی قیمت و بررسی دقیق ساختار پرایس اکشن، وضعیت رمزارز چیلیز در تایمفریمهای بلندمدت تحلیل شود. هدف این است که در صورت وجود دادههای کافی، نواحی معاملاتی مهم، گرههای تصمیمگیر و نقاط بازگشت احتمالی قیمت مشخص گردد تا بتوان در صورت تأیید، سناریوهای معاملاتی مناسبی را طراحی کرد.
با بررسی نمودار قیمتی CHZ، مشخص میشود که پس از یک رشد اولیه نسبتاً پرقدرت، قیمت وارد یک اصلاح طولانی و عمیق شده که همچنان ادامه دارد. این اصلاح با کندلهایی با بدنه کوچک، شدوهایی بلند و بیجهتی همراه بوده که نشانهای از بلاتکلیفی بازار و ناتوانی در تصمیمگیری است. این فشردگی قیمتی در قالب یک کانال نزولی ظاهر شده است؛ الگویی که در بسیاری از موارد بهعنوان نشانهای از آماده شدن بازار برای یک حرکت قدرتمند بعدی در نظر گرفته میشود.
نکته قابلتوجه این است که معمولاً اصلاحهای زمانی که با کاهش مومنتوم همراهاند، در ادامه روند قبلی خاتمه مییابند. بنابراین اگر فرض را بر ادامهدار بودن روند صعودی اصلی بگذاریم، این اصلاح نزولی میتواند مقدمهای برای حرکت مجدد قیمت به سمت بالا باشد.
برای تحلیل دقیقتر و شناسایی سطوح کلیدی، از ابزار فیبوناچی اصلاحی استفاده میکنیم. فیبو را روی لگ صعودی قبلی میاندازیم تا بتوانیم نواحی مهمی همچون محدودههای برگشتی، نواحی تراکم قیمت، و گرههای تصمیمگیری را شناسایی کنیم. در این میان دو سطح بهویژه اهمیت دارند:
۱. ناحیهای در محدوده فیبو ۶۱.۸ درصد که میتوان آن را بهعنوان گره RTP در نظر گرفت؛ این سطح معمولاً محل واکنشهای قوی قیمت است.
۲. ناحیهی پیوتی قیمت در ادامه مسیر که میتواند نقش حمایت یا مقاومت مهمی را ایفا کند.
این نواحی را بهصورت دقیق علامتگذاری میکنیم و برای بهدست آوردن جزئیات بیشتر، تحلیل را در تایمفریمهای پایینتر مانند ۴ ساعته یا یکساعته ادامه میدهیم تا بتوان محدودههای ورود بالقوه را بهتر ارزیابی کرد.
همچنین در پشت سر قیمت نیز یک ناحیهی پیوتی واضح وجود دارد که در گذشته واکنشهای قوی از خود نشان داده و احتمال دارد که بهعنوان مقاومت یا مانع برگشت مجدد قیمت عمل کند. بنابراین، توجه به آن در هنگام بررسی سناریوهای برگشتی نیز ضروری است.
اگر به محل قرارگیری گرههای قیمتی نگاه کنیم، متوجه میشویم که هر دو گره مهم در ناحیهی کف کانال نزولی فعلی قرار دارند. این همپوشانی بین موقعیت ساختاری کانال و سطوح کلیدی، احتمال واکنش مثبت قیمت در این نواحی را تقویت میکند و میتواند بهعنوان یک نشانه مهم در تحلیل لحاظ شود.
در ادامه، باید منتظر واکنش قیمت در محدودههای علامتگذاری شده باشیم. در صورتی که در تایمفریمهای پایینتر نشانههایی مانند شکستن تریگر لاین، ایجاد پیوتهای معتبر، یا واگراییهای معنادار در اندیکاتورهایی نظیر RSI یا MACD دیده شود، میتوان با رعایت اصول مدیریت سرمایه وارد پوزیشن خرید یا فروش شد.
در حال حاضر بهترین رویکرد، صبر و رصد رفتار قیمت در نزدیکی این نواحی کلیدی است؛ چرا که تأیید یا رد این سطوح میتواند سرنوشت میانمدت قیمت را تا حد زیادی مشخص کند.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.