در تحلیل ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ما به بررسی شرایط بیتکوین پس از یک اصلاح عمیق پرداختیم و بر اساس دادهها و ساختار قیمتی آن زمان، محدوده ۱۱۲ هزار دلار را به عنوان کف گام پنجم اصلاحی و یک ناحیه بالقوه برگشتی شناسایی کردیم. این محدوده علاوه بر اینکه از نظر تکنیکال در تایمفریمهای ۴ ساعته و ۱۶ ساعته اهمیت ویژهای داشت، با حجمهای معاملاتی بالا و واکنشهای مثبت خریداران نیز همراه شده بود که نشانهای از احتمال پایان فاز اصلاحی به شمار میرفت.
در آن تحلیل اشاره کردیم که شرط اصلی برای فعال شدن سناریوی صعودی، عبور قاطع از محدوده ۱۱۶ هزار دلار و انگلف گره تصمیمگیری در این ناحیه است. هدف اولیهای که برای این حرکت در نظر گرفتیم، منشاء لگ نزولی اخیر در حوالی ۱۲۱ هزار دلار بود. این محدوده همان جایی بود که پیش از اصلاح، فشار فروش غالب شده و روند نزولی آغاز شده بود، بنابراین بازگشت به آن بهمنزله تکمیل یک حرکت بازگشتی کلاسیک تلقی میشد. همچنین تأکید کردیم که فعالسازی این سناریو منوط به این است که بازار ظرف چهار روز کاری (دو کندل دو روزه) بتواند این گره را پاکسازی کند و وارد محدوده اهداف شود.
حال با گذشت کمتر از یک هفته از آن تاریخ، بازار دقیقاً مطابق با سناریوی مطرحشده حرکت کرده است. بیتکوین که در ۱۲ مرداد در محدوده ۱۱۲ هزار دلار معامله میشد، پس از نشان دادن علائم بازگشتی و جمعآوری سفارشات خرید، موفق شد مقاومت ۱۱۶ هزار دلاری را با قدرت بشکند و گره تصمیمگیری را بهطور کامل انگلف کند. این شکست نهتنها با افزایش حجم معاملات همراه بود، بلکه در تایمفریمهای پایینتر نیز کندلهای صعودی پیوسته و کماصلاح نشاندهنده قدرت خریداران بودند. نتیجه این روند، حرکت پلهای و کمنوسان به سمت هدف اولیه ۱۲۱ هزار دلار بود که اکنون شاهد تحقق کامل آن هستیم.
رسیدن به این هدف، به معنای یک رشد حدود ۹ درصدی از کف ۱۱۲ هزار دلاری تا محدوده ۱۲۲ هزار دلار است. هرچند در بازار اسپات این درصد سود بهتنهایی جذاب بهنظر میرسد، اما در بازارهای اهرمدار مانند فیوچرز، بسته به میزان لوریج استفادهشده، این رشد میتوانست سودهای قابلتوجهی را برای معاملهگران به همراه داشته باشد. نکته مهمتر اینکه این سود بدون نیاز به پیشبینی چندین سناریو پیچیده و تنها با رعایت مدیریت ریسک و اجرای دقیق پلن معاملاتی بهدست آمده است.
تحقق این سناریو، بار دیگر اهمیت ترکیب تحلیل تکنیکال ساختاری با رفتارشناسی بازار را نشان میدهد. شناسایی گرههای تصمیمگیری و واکنشهای حجممحور، این امکان را میدهد که نقاط ورود و خروج با دقت بالاتری تعیین شوند. در این مورد خاص، تشخیص صحیح منشاء لگ نزولی و درک اینکه عبور از آن به معنای تغییر فاز بازار است، کلید موفقیت معامله بود.
اکنون که بازار به هدف اولیه رسیده، سناریوهای پیشرو نیازمند بازنگری هستند. ادامه مسیر صعودی میتواند با عبور از ۱۲۱ هزار دلار و تثبیت بالای آن همراه باشد که در این صورت تارگتهای بالاتری نیز فعال خواهند شد. با این حال، باید توجه داشت که این محدوده بهعنوان یک ناحیه مقاومتی مهم عمل میکند و امکان واکنش نزولی نیز وجود دارد. بنابراین، برای تریدرهایی که از این رشد منتفع شدهاند، این نقطه میتواند محل مناسبی برای سیو سود یا جابهجایی حد ضرر به محدوده امن باشد.
در مجموع، سناریوی صعودی که از ۱۲ مرداد مطرح کردیم، نهتنها بهطور کامل محقق شده بلکه مسیر حرکتی آن نیز تقریباً بدون انحراف از پیشبینی بوده است. این موفقیت نشان میدهد که با تحلیل دقیق ساختار بازار و شناسایی گرههای معاملاتی با اهمیت بالا، میتوان حرکات مهم قیمتی را با احتمال بالایی پیشبینی کرد و از آن بهرهبرداری نمود. اکنون تمرکز اصلی باید بر روی مدیریت سود و سنجش واکنش بازار به محدوده ۱۲۱ هزار دلار باشد تا بتوان برای ادامه مسیر تصمیمگیری آگاهانهای داشت.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.