بیتکوین، به عنوان اولین دارایی دیجیتال غیرمتمرکز و مقاوم در برابر سانسور، در بیش از یک دههی گذشته توانسته است خود را به عنوان یکی از بازیگران اصلی سیستم مالی جهانی تثبیت کند. در سالهای اخیر، با افزایش پذیرش نهادی، ورود شرکتهای سرمایهگذاری سنتی، تصویب ETFهای بیتکوین اسپات، و رشد شبکه لایه دوم مانند لایتنینگ نتورک، بیتکوین بیش از هر زمان دیگری در معرض توجه اقتصاد کلان قرار گرفته است.
عوامل فاندامنتالی از جمله سیاستهای پولی انبساطی یا انقباضی فدرال رزرو، تغییرات نرخ بهره، بحرانهای مالی جهانی، و پذیرش قانونی در کشورهای مختلف به شدت بر روند قیمتی بیتکوین تأثیرگذار شدهاند. در شرایط کنونی که تورم جهانی همچنان بالاست و بسیاری از دولتها به سیاستهای مالی انبساطی بازگشتهاند، بیتکوین به عنوان یک دارایی پوششی (Hedge) در برابر کاهش ارزش ارزهای فیات و بیثباتیهای اقتصادی مورد توجه بیشتری قرار گرفته است.
از این منظر، تحلیل تکنیکالی بیتکوین در کنار آگاهی از بستر فاندامنتالی آن میتواند تصویر دقیقتر و کاربردیتری از احتمالات حرکتی این دارایی استراتژیک ارائه دهد.
در این تحلیل تلاش شده است بر پایهی اصول پرایس اکشن و رفتارشناسی قیمت، نگاهی دقیق به روند بیتکوین در تایمفریمهای بلندمدت ماهانه، هفتگی، و روزانه داشته باشیم و محتملترین سناریوهای حرکتی پیش رو را بررسی کنیم.

بر اساس تحلیلهای قبلی، مشاهده شده است که بیتکوین در تایمفریمهای بسیار بالا (حتی بالاتر از ماهانه) الگوی 3Drive را به خود گرفته است، که نشانهای از واگرایی میان قیمت و قدرت حرکتی (Momentum) در اوجهای قیمتی است. این ساختار در تایم ماهانه نیز تأیید شده، اما برای دقت بیشتر، تمرکز فعلی بر تایمفریم ماهانه و پایینتر خواهد بود.
در تایم ماهانه شاهد یک لگ صعودی قدرتمند بودیم که منجر به ثبت سقف تاریخی جدید شد. پس از آن قیمت وارد فاز اصلاحی شد. گرههای قیمتی مهمی از قبل شناسایی شده بودند و بر اساس آن پیشبینی شد که قیمت از محدودهی گرهی ۵۰ درصد یا بیس پول، واکنش نشان دهد. همانطور که انتظار میرفت، در حال حاضر کندلی صعودی قوی در یکی از این گرهها در حال تشکیل است.
جهت تعیین هدفهای قیمتی بعدی، فیبوناچی روی لگ نزولی اخیر ترسیم شده است تا محدودههای کلیدی مشخص شوند.

در تایم تریگر روزانه (Daily)، محدودههای گره را دقیقتر مشخص کردیم. گرهی ۵۰ درصدی شکسته شده و قیمت به گرهی مهم ۶۱.۸ درصدی رسیده است. این ناحیه میتواند محل واکنش قیمت باشد. در صورت شکست آن، گرهی بعدی یعنی RTP هدف بعدی بازار خواهد بود.

در این مرحله بررسی میکنیم که قیمت با چه میزان ATR (Average True Range) به محدودهی فعلی رسیده است. این نکته اهمیت زیادی دارد، چون قدرت یا ضعف حرکت را میتواند نشان دهد.
تحلیل ATR در تایمفریم هفتگی در حال انجام است، اما به دلیل عدم کلوز کندل هفتگی، به تایمفریم پایینتر (روزانه) سوئیچ کردیم تا دقت بالاتری داشته باشیم.

در تایمفریم پایینتر، شاهد شکلگیری یک کندل معکوس قوی بودیم که نشاندهندهی احتمال تغییر روند کوتاهمدت است. بیس حرکتی متناظر نیز شناسایی شده و ATR این بیس نیز در همین تایم بررسی شده است. پس از ترسیم فیبوناچی روی این لگ جدید، گرههای کلیدی مجدداً تعیین گردید.

در نهایت، برای اجرای دقیقتر استراتژیهای معاملاتی، به تایم تریگر یک ساعته رفتیم. در این تایمفریم محدودهی گرههای یکسوم و ۵۰ درصد به صورت رقیق ترسیم شد.
محدودهی معاملاتی بالایی به عنوان ناحیهی فروش (Sell Zone) و محدودهی معاملاتی پایینی به عنوان ناحیهی خرید (Buy Zone) مشخص شده است.
برای تأیید معاملات در این محدودهها میتوان یک تایم تریگر پایینتر (۵ دقیقه) را انتخاب کرد و به دنبال سیگنالهای ورود در همان نواحی بود. البته میتوان در همین تایم یکساعته منتظر تشکیل پیوت در نواحی مشخص شده بود.
با توجه به ترکیب مؤلفههای فاندامنتالی نظیر روندهای کلان اقتصادی، سیاستهای پولی جهانی و افزایش پذیرش نهادی بیتکوین، به همراه بررسی دقیق ساختار قیمتی در تایمفریمهای بالا و پایینتر، میتوان نتیجه گرفت که بیتکوین در مرحلهی حساسی از سیکل خود قرار دارد.
تحلیل پرایس اکشن نشان میدهد که بازار در حال واکنش به نواحی کلیدی فیبوناچی و بیسهای قیمتی مهم است. نحوهی واکنش قیمت به محدودههای ۶۱.۸٪ و RTP، میتواند جهت کوتاهمدت و میانمدت بازار را تعیین کند.
از منظر استراتژیک، رویکرد مناسب در شرایط فعلی، پرهیز از معاملات هیجانی، صبر برای تأییدیههای قوی در محدودههای حساس، و استفاده از مدیریت ریسک دقیق است. در صورتی که قیمت موفق به تثبیت بالای گرههای مهم شود، میتوان انتظار ادامهی موجهای صعودی داشت؛ در غیر این صورت، بازگشت به فاز اصلاحی عمیقتر محتمل خواهد بود.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.