الگورند شاید از آن ارزهایی است که بهشدت سرمایهگذارانش را اذیت کرده است. اول مطلب باید به این موضوع اشاره کنم که هدف این تحلیل، هوادرهای بلندمدت الگوراند نیستند و قصد داریم تنها یک پوزیشن میانمدتی پیشنهاد بدهیم. تایم فریم ساختر تحلیل ۱۰ روزه است و متناسب با همین تایم فریم هم باید انتظارات زمانی داشته باشیم.
برای شروع لگ قدرتمند صعودی را در تایم فریم ۱۰ روزه به عنوان ماژول ۱ تحلیلمان انتخاب کردیم. این لگ متشکل از کندل استاندار و کندل لانگ است؛ بنابراین میتوان محدوده تقریبی را در دل کندل لانگ و در نزدیکیهای کندل استاندارد در نظر گرفت. این محدوده تقریبی را علامت میزنیم و به تایم فریم های پایینتر میرویم.
در تایم فریم میانی هیچ گونه بیس یا سیپی نمی بینیم. بنابراین باید از تکنیکهای دیگری برای پیدا کردن گره تصمیمگیری استفاده کنیم. با بهرهگیری از گذشته چارت و دیدن دقیق تر ساختار قیمت در تایم فریم تریگر، متوجه شدیم که محدوده 0.2123 تا 0.2255 می تواند ناحیه مناسبی برای در نظر گرفتن گره تثمیم گیری باشد. از طرف دیگر ابزار شیبو است که می تواند در پیدا کردن محدوده دقیقتر برای انتهای اصلاح کمککننده باشد. گام پنجم این اصلاح هم محدوده 0.2165 دلار را به ما نشان میدهد. (ناحیه سبز رنگ STEP 5 روی تصویر نمایش داده شده است.)
حال می توان دو سناریو برای صعود الگوراند در نظر گرفت؛ در سناریو اول فرض بر این است که برخوردی که به گام چهارم داشتیم، اصلاح روند بوده و میتواند در روزهای آینده حرکت صعودی خود را استارت بزند. سناریو دوم هم این است که اصلاح هنوز کامل نشده است و الگوراند ابتدا باید گام پنجم را به خود ببیند و پس از آن حرکت صعودی خود را استارت بزند.
با فرض شروع روند صعودی در هر دو سناریو، تارگت کجا خواهد بود. اولین هدفی که برای این حرکت بولیش میتوان داشت، محدوده اف تی سی پیوت پیش رو است و این محدوده که به عنوان Mansha روی نمودار نشان داده شده است، تارگت اول این پوزیشن خواهد بود و در صورتی که سناریو صعودی محقق شود، میتوان متناسب با قدرت حرکت، تارگتهای دوم و سوم را برای آن آپدیت کرد.
الگوراند طی سالهای اخیر یکی از پروژههایی بوده است که با وجود داشتن زیرساخت قدرتمند و تیم توسعه معتبر، نتوانسته بازدهی متناسب با انتظارات سرمایهگذاران بلندمدت خود ارائه دهد. دلیل اصلی این موضوع را باید در چند محور بررسی کرد: نخست، رقابت سنگین در حوزه لایهیکها و بلاکچینهای مقیاسپذیر؛ جایی که پروژههایی مانند سولانا، آوالانچ و کاردانو با شدت بیشتری در حال جذب توسعهدهندگان و سرمایه هستند. دوم، ضعف در بازاریابی و اکوسیستمسازی الگوراند در مقایسه با رقبایش، که باعث شده حجم استفاده واقعی از شبکه متناسب با ظرفیت فنی آن رشد نکند. در نهایت، شرایط کلی بازار نزولی طی دو سال گذشته نیز فشار مضاعفی بر قیمت این رمزارز وارد کرده است.
از دیدگاه فاندامنتال، الگوراند همچنان ویژگیهای جذابی دارد: سرعت بالای تراکنشها، کارمزد پایین، و سازگاری با قراردادهای هوشمند. همچنین در حوزه همکاریهای بینالمللی، این پروژه بارها با نهادهای مالی و دولتها تعامل داشته که میتواند در بلندمدت نقش مهمی ایفا کند. با این حال، ارزش بازار پایینتر از دوران اوج و حجم معاملات محدودتر نشان میدهد که اعتماد سرمایهگذاران نهادی و خرد هنوز بهطور کامل بازنگشته است.
از منظر کلان بازار کریپتو نیز باید توجه داشت که شرایط در مرداد ۱۴۰۴ با نوعی احتیاط همراه است. بیتکوین پس از یک دوره اصلاح، همچنان نقش لیدر بازار را ایفا میکند و رفتار آن تأثیر مستقیم بر آلتکوینها دارد. اگر در کوتاهمدت (۱۰ روز آینده) شاهد تثبیت بیتکوین بالای سطوح حمایتی مهم باشیم، الگوراند هم میتواند با سناریوهای تکنیکالی که در تحلیل مطرح شد، حرکت صعودی خود را آغاز کند. اما در صورت افزایش فشار فروش کل بازار، حتی نواحی حمایتی 0.2123 تا 0.2165 نیز ممکن است بهراحتی از دست برود.
در جمعبندی، الگوراند در تایمفریم ۱۰ روزه قابلیت ارائه یک پوزیشن میانمدتی را دارد، مشروط به آنکه شرایط کلان بازار کریپتو مساعد باشد. به بیان دیگر، فاندامنتال این پروژه در کوتاهمدت نقش تعیینکنندهای در حرکت قیمت ندارد و بیشتر این روانشناسی بازار و روند کلی بیتکوین است که مسیر را مشخص میکند. بنابراین ریسکپذیری معاملهگر باید متناسب با شرایط ناپایدار کنونی بازار در نظر گرفته شود و مدیریت سرمایه اهمیت بالایی خواهد داشت.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.