در تاریخ ۷ جولای ۲۰۲۵، رمزارز اتریوم (ETH) در محدودهی ۲۵۷۳ دلار معامله میشود؛ قیمتی که نشاندهندهی عقبنشینی ملموس از اوجهای محلی ثبتشده در ماه مه است. در آن زمان، با اوجگیری انتظارات برای تأیید ETF اتریوم در آمریکا و افزایش امیدواری نسبت به ورود سرمایهگذاران سازمانی، قیمت تا نزدیکی ۳۷۰۰ دلار هم پیش رفت. اما با تعویق تصمیمگیری نهایی توسط SEC و فضای نامطمئن حاکم بر بازارهای جهانی، فاز اصلاحی جدی در ساختار قیمت اتریوم شکل گرفت. در این میان، تحلیلگران فاندامنتال دو سناریوی متفاوت را مطرح کردهاند. از یک سو، برخی معتقدند که تعویق ETF تنها یک بازی زمانی است و بازار، پیشاپیش این رویداد را قیمتگذاری کرده است. از سوی دیگر، برخی تحلیلگران هشدار میدهند که افزایش ذخایر ETH در صرافیهای متمرکز، همراه با افت حجم معاملات در پروتکلهای دیفای، میتواند نشانهای از فاز توزیع تدریجی باشد. این در حالی است که شبکهی اتریوم در سطح فنی همچنان پیشرفتهایی قابل توجه دارد. توسعههای مربوط به zk-rollupها، بهبود ابزارهای مقیاسپذیری لایه ۲ و ارتقاءهای زیرساختی پس از بهروزرسانی Dencun، همگی چشمانداز بلندمدت این شبکه را قدرتمند نگه داشتهاند.
اما پرسش کلیدی اینجاست: آیا بازار در حال ساختن یک کف میانمدت است یا هنوز تا تکمیل اصلاح فاصله داریم؟ در شرایطی که فاندامنتال قوی ولی احساسات بازار محافظهکارانه است، تنها رفتار قیمت روی نمودار میتواند پاسخ روشنتری بدهد. از همین رو، در ادامهی این تحلیل سعی میکنم با نگاهی مبتنی بر پرایساکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، موقعیت فعلی اتریوم را در تایمفریمهای بالا بررسی کرده و سناریوهای محتمل آینده را روشنتر ترسیم کنم.
در این تحلیل سعی کردهام بر اساس پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، نگاهی به رمزارز اتریوم در تایمفریمهای بالا انداخته و آن را بررسی کنم و در صورت امکان نواحی معاملاتی آن را شناسایی نمایم. پیشتر هم این رمزارز مهم را تحلیل کرده بودیم و گفته بودیم که در تایم ماهانه، در جریان یک لگ صعودی که به پیوت ریورسال ختم شده، قیمت به گره ۵۰ درصد واکنش نشان داده و با تشکیل پیوت، جلوی ریزش بیشتر را گرفته است. گرههای معاملاتی سر راه قیمت را نیز مشخص کرده بودیم؛ از جمله گره ۳۳ درصد و گره ۵۰ درصد که پیش روی قیمت قرار داشتند.
در این تحلیل تلاش میکنم وضعیت بهروز شدهی همین گرههای معاملاتی را بسنجیم و مشخص کنیم که آیا این نواحی اینگلف شدهاند یا همچنان اعتبار دارند، و سناریوهای احتمالی آینده قیمت را بر اساس واکنش به این گرهها مطرح کنیم.
در حال حاضر قیمت به گره ۵۰ درصد رسیده است. برای تحلیل دقیقتر، به تایم تریگر یعنی تایم روزانه مراجعه میکنیم و محدوده دقیق این گره را مشخص مینماییم. مشاهده میشود که قیمت چندین بار به این گره برخورد کرده، در آن تجمیع قیمتی و کندلی داشته، سپس یک ریزش تجربه کرده و مجدداً با فشردگی به سمت آن برگشته است. درست است که این گره هنوز بهطور کامل اینگلف نشده، اما به دلیل دفعات برخورد زیاد، دیگر چندان نمیتوان به وجود سفارشهای قوی در آن دل بست. بهعبارت دیگر، این گره ضعیف شده و هرچند ممکن است با تأییدیه وارد معامله شد، اما گره اصلی و قابل اتکاتر را باید گره RTP بالاتر از این ناحیه بدانیم.
در مرحله بعد، برای ما مهم است که ببینیم در پایین، کدام گره نقش حمایتی قیمت را ایفا کرده و احتمال برگشت از آن وجود دارد. ابتدا باید لگی را که باعث این صعود شده، در تایمفریم مناسب پیدا کنیم. با بالا و پایین کردن تایمفریمها، میبینیم که تایم هفتگی لگ صعودی اصلی را شکل داده است. در جریان اصلاح، قیمت تا گره ۵۰ درصد این لگ رفته است.
حالا باید محدوده آن را دقیق مشخص کنیم و شرایط نفوذ قیمت به درون این ناحیه را بررسی نماییم.
در تایم فریم ۴ ساعته، این محدوده را دقیقتر علامتگذاری میکنیم. بررسی نمودار نشان میدهد که قیمت این گره حمایتی را اینگلف کرده است. یعنی دیگر نمیتوان انتظار واکنش پرقدرت از این ناحیه داشت و بر اساس ساختار قیمت، محتملتر است که یک برگشت موقتی داشته باشیم و سپس ریزش به سمت گره بعدی ادامه یابد.
گره بعدی ما، گره RTP است که در ابتدای لگ صعودی قبلی تشکیل شده و محدوده آن در حوالی قیمتهای پایینتر قرار دارد. در واقع اینجاست که نزاع اصلی و تعیینکنندهی آیندهی قیمتی رقم خواهد خورد؛ گره مقاومتی قرمز رنگ در بالا و گره حمایتی سبز رنگ در پایین، محدودههایی هستند که باید به دقت زیر نظر گرفته شوند.
از نظر ساختاری، میتوان گفت که هر زمان قیمت وارد یکی از این نواحی شد، در تایم تریگر لگ اصلی یعنی ۴ ساعته یا روزانه، با تأییدیههایی مانند شکست خط روند داخلی، تشکیل پیوت معتبر یا کندلهای برگشتی، میتوان وارد معامله شد. نکتهی مهم این است که عجلهای برای ورود بدون تأیید نباید داشت، چرا که ساختار بازار همچنان اصلاحی و بیثبات است.
در صورت نفوذ درگره حمایتی بعدی ، احتمال دارد قیمت حتی تا محدودههای پایینتری نیز حرکت کند. ولی از سوی دیگر، اگر قیمت بتواند با قدرت به بالای گره ۵۰ درصد فعلی بازگردد و آن را با نفوذ در انتهاییترین ناحیه رد کند، احتمال بازگشت قیمت تا مقاومتهای بالاتر نیز وجود خواهد داشت.
بهطور کلی، تحلیل تکنیکال فعلی ما ترکیبی از ساختار اصلاحی، گرههای ضعیفشده، و نواحی درگیری قیمتی است که هرکدام در صورت دریافت تأیید مناسب، میتوانند سیگنالهایی برای ورود یا خروج از بازار ارائه دهند.
در مجموع، شرایط بازار در حال حاضر بیشتر از آنکه برای ورودهای بیملاحظه مناسب باشد، برای رصد دقیق و شکار موقعیتهایی با نسبت ریسک به ریوارد بالا مناسب است. با در نظر گرفتن عوامل فاندامنتال فعلی از جمله تأخیر در تأیید ETF، افزایش موجودی صرافیها، و همچنین ضعف نسبی در رفتار قیمتی کوتاهمدت، میتوان گفت اتریوم وارد ناحیهای از بلاتکلیفی شده که تنها واکنش به گرههای کلیدی میتواند مسیر آینده را روشن کند.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.